دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
مقاومت به خشکی در چند توده بومی زیره سبز (Cuminum cyminum L.)
1
14
FA
هادی
شوریده
دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز
حسن
پاک نیت
دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز
سجاد
زارع
دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز
زیره سبز از مهمترین گیاهان دارویی در ایران است که در غذاهای سنتی مصرف میگردد. چون این گیاه به آبیاری اندکی جهت انجام دوره رشد خود نیاز دارد، گیاهی مهم در مناطق خشک و نیمهخشک ایران به شمار میرود. جهت تعیین تودههای بومی مقاوم به تنش خشکی آزمایشی بر روی این گیاه تحت دو تیمار آبیاری کامل و قطع کامل آبیاری در مرحله گلدهی انجام شد. فراسنجههای پتانسیل آب برگ، پتانسیل اسمزی، شاخص برداشت و شاخص حساسیت به تنش بر روی این تودههای بومی بررسی شدند. تودههای بومی سبزوار، تبریز و سروستان فارس مقاومت به تنش را نشان دادند. با انجام تجزیه کلاستر به روش سینگل لینکاژ، تودههای بومی سبزوار، سروستان فارس، تبریز و خراسان2-374 در یک گروه و تودههای بومی زیرکوه قائن، گناباد و فردوس در یک گروه دیگر و توده بومی کرمان به تنهایی در گروهی مجزا قرار گرفتند.
تودههای بومی,زیره سبز,تجزیه خوشهای,مقاومت به خشکی,L. Cuminum cyminum
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1510.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1510_dcabf95b9a289470b8906eb7af1dc3c9.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
تاثیر تراکم بوته و سطوح نیتروژن بر عملکرد، کارایی مصرف کود و روند رشد ذرت
13
25
FA
سعید
حکم علیپور
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز
رئوف
سید شریفی
دانشکده کشاورزی، دانشکاه محقق اردبیلی
raouf_ssharifi@yahoo.com
برای بررسی تاثیر سطوح نیتروژن و تراکم بوته بر کارایی مصرف کود و روند رشد گیاه ذرت، آزمایشی در سال زراعی 1384 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی اردبیل به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. کرتهای اصلی به سطوح کود نیتروژن (صفر، 75 و150 کیلوگرم در هکتار) و کرتهای فرعی به تراکم های بوته ( 7، 9 و11 بوته در مترمربع) اختصاص داده شد. نتایج نشان داد که کارایی مصرف کود نیتروژن در سطح احتمال یک درصد تحت تاثیر سطوح کودی و تراکم بوته قرار گرفت. بیشترین کارایی مصرف کود مربوط به مصرف 75 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار بود، هرچند اختلاف آماری معنیداری با مصرف150 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار مشاهده نشد. افزایش تراکم بوته موجب کاهش کارایی مصرف کود گردید، بهطوری که بالاترین میزان آن در تراکم هفت بوته در مترمربع به دست آمد. افزایش تراکم بوته و کود نیتروژن موجب افزایش بیوماس کل و عملکرد دانه شد. سرعت رشد محصول نیز با افزایش تراکم و سطوح کود نیتروژن روند افزایشی داشت. عملکرد دانه تکبوته با افزایش تراکم بوته کاهش یافت. تعداد دانه در ردیف و تعداد دانه در بلال نیز با افزایش مصرف کود نیتروژن و کاهش تراکم بوته افزایش نشان داد. تعداد ردیف دانه در بلال نیز تنها متاثر از سطوح کود نیتروژن بود که با افزایش مصرف کود نیتروژن افزایش یافت. تعداد بلال در بوته و وزن هزار دانه تحت تاثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفتند.
آنالیز رشد,تراکم بوته,ذرت,عملکرد,کارایی مصرف نیتروژن
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1511.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1511_b3920cf90929e8f6e9200df2c7cd2bcb.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
تاثیر تراکم بوته بر روند رشد و عملکرد سه هیبرید آفتابگردان ( (Helianthus annuus L.در کشت دوم
27
40
FA
روژان
قلندری
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
فرخ
رحیمزاده خوئی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
محمود
تورچی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
بهنام
بهتری
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
به منظور بررسی اثر تراکم بوته بر روند رشد، عملکرد و درصد روغن آفتابگردان، آزمایشی در سال 1383 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. فاکتورها شامل سه رقم هیبرید آفتابگردان ( آذرگل، آلیستار و ایروفلور) و چهار تراکم بوته در واحد سطح (6، 8، 10 و 12 بوته در مترمربع) بودند. نتایج حاصل نشان داد که با افزایش تراکم بوته در واحد سطح میزان تولید مادة خشک در واحد سطح (DM)، سرعت رشد محصول (CGR) و سرعت رشد نسبی (RGR) افزایش یافت. میزان شاخص سطح برگ(LAI) با افزایش تراکم بوته در مراحل اولیه رشد به کندی افزایش یافت ولی با شروع مرحله رشد سریع گیاه، به سرعت اضافه گردید. میزان تولید مادة خشک و CGR در دو هیبرید آذرگل و ایروفلور بیشتر از آلیستار بود. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که کلیه صفات مورد مطالعه به طور معنیدار تحت تأثیر تراکم بوته قرار گرفتند. با افزایش تراکم بوته در واحد سطح، عملکرد دانه و روغن در واحد سطح افزایش یافت. هرچند در تراکمهای پایین میزان عملکرد دانه در طبق بیشتر از تراکمهای بالا بود ولی این افزایش به اندازهای نبود که کاهش عملکرد ناشی از کاهش تعداد بوته در واحد سطح را جبران نماید.
آفتابگردان,تراکم,تجزیه رشد و عملکرد
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1512.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1512_b61e012cbcaa051531f8ac07158e002b.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
برآورد توان مصرفی کمباین سهند 68 اس برای برداشت گندم (رقم الوند)
41
59
FA
شمسالله
عبداللهپور
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
حمیدرضا
قاسمزاده
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
سمیرا
زارعی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
انرژی یک نهادهی مهم در کشاورزی میباشد و برداشت محصولات دانهای عملیات مهمی است که به انرژی قابل توجهی نیاز دارد. بنابراین محاسبههای مصرف انرژی برای این عملیات در جهت حداقلسازی اتلاف توان ضروری مینماید. در تحقیق حاضر، مدل مناسب برای محاسبه توان مصرفی کمباین سهند 68 اس ارائه و توان مصرفی این کمباین در برداشت گندم آبی رقم الوند در دشت تبریز محاسبه گردید. در ارائه مدل مناسب فراسنجههای هندسی، عملیاتی و شرایط محصول در نظر گرفته شدند. انجام محاسبههای مصرف توان نیز مستلزم تعیین میزان مصرف توان در اجزای کمباین شامل چرخ فلک، شانه برش، هلیس سکوی برش، نقاله تغذیه، واحد کوبنده، جداکننده، الکها، بادزن، واحد انتقال دانه، واحد انتقال پسمانده، واحد کشش و اصطکاک یاتاقانها میباشد. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دادند که کل توان مصرفی کمباین سهند 68 اس در برداشت گندم رقم الوند در دشت تبریز معادل با 472/88 میباشد. محاسبههای انجام شده همچنین نشان دادند که واحد کوبنده و نقاله تغذیه به ترتیب با035/54 و0217/0 بیشترین و کمترین توان مصرفی را در بین واحدهای کاری این کمباین به خود اختصاص میدهند. واحدهای کشش، جداکننده، برش، چرخ فلک، بادزن، الکها و واحد جابهجایی دانه به ترتیب در رتبههای بعدی پس از کوبنده قرار میگیرند. <br />
برداشت,کمباین سهند 68 اس,گندم رقم الوند. مدل توان مصرفی
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1513.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1513_9306db6e5ae5fea8a184cdc9542cc4f7.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
تعیین مدل ریاضی مناسب برای پیش بینی هزینههای تعمیر و نگهداری ماشینهای تسطیح اراضی (تراکتور چرخ زنجیری)
61
72
FA
حسین
غفاری
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
ghaffari@tabrizu.ac.ir
خسرو
محمدی قرمزگلی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
رضا
فعلهگری
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
یحیی
عجب شیرچی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
محمد
دولتعلیزاده
هنرستان کشاورزی تبریز
مخارج تعمیر ونگهداری یکی از هزینههای متغیر می باشند که برای بهبود کیفیت وکمیت کار ماشین ضروری هستند. رکوردهای هزینه وتعمیر ماشین میتواند به مقدار زیادی در پیشبینی هزینههای تعمیر و نگهداری موثر باشند. مدل سازی ریاضی حجم این دادهها را کم میکند وامکان برنامهریزی اقتصادی بهتر ودقیقتر را برای مدیر فراهم میسازد.درهمین راستا مطالعهای به منظور برازش رابطهای بین ساعات کارکرد تجمعی و هزینههای تعمیر و نگهداری تجمعی 16 دستگاه تراکتور چرخ زنجیری فعال در شرکت ماشینآلات جهاد نصر استان آذربایجانشرقی انجام پذیرفت. اطلاعات مورد نیاز از جمله ساعات کارکرد انباشته و هزینههای تعمیر ونگهداری تجمعی در طی یک دوره ده ساله از سال 1376 تا سال 1385 جمع آوری گردید. با انجام تجزیه رگرسیونی بر روی چهار مدل ریاضی خطی، درجه دوم، توانی و نمایی و براساس معنیدار بودن ضرایب رگرسیونی و بزرگ بودن ضریب تبیین، مدل درجه دوم پیشنهاد شد. مقادیر پیش بینی شده توسط این مدل از دیگر مطالعات مشابه، کمتر است. علت این امر را می توان به ماهیت مدل درجه دوم وهمچنین <br /> بهکارگیری تعمیرکاران به صورت قراردادی یا استخدامی با سطح دستمزد پایینتر عنوان کرد.
تراکتور چرخ زنجیری,مدل ریاضی,مدیریت ماشینهای تسطیح اراضی,هزینه تعمیر و نگهداری
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1523.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1523_cd8c8fe1ea92e65498d8e6718b267835.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
تغییرات فصلی فون زنبورهای پارازیتویید تخم سن گندم در مزارع گندم شهر بناب جدید، استان آذربایجان شرقی
73
83
FA
زهرا
نوزاد بناب
دانشکدهی کشاورزی، دانشگاه تبریز
شهزاد
ایرانیپور
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
با توجه به اهمیت راهبردی محصول گندم در کشور و وجود آفت مهمی چون سن گندم (<em>Eurygaster</em> <em>integriceps</em> Puton)، استفاده از یک برنامهی مدیریت تلفیقی مناسب و کارآمد میتواند کمک بزرگی در حفاظت از این محصول نماید. از آنجایی که عوامل کنترل بیولژیک یکی از مهمترین ارکان برنامهی مدیریت تلفیقی میباشند، شناخت این عوامل و حفاظت و حمایت از آنها بسیار حائز اهمیت است. زنبورهای پارازیتویید تخم از عوامل مهم کنترل بیولژیک سن گندم هستند. در مطالعهی حاضر که در تابستان سال ١٣٨٧ انجام شد گونههای فعال در شهر بناب جدید جمعآوری و شناسایی گردیدند. برای این منظور از تلههای تخم در مزارع گندم و حواشی آن استفاده شد. پنج گونه زنبور پارازیتویید تخم به دست آمد که سه گونه به خانوادهی Scelionidae و دو گونه به خانوادهی Encyrtidae تعلق داشتند. درصد پارازیتیسم کل در تاریخهای مختلف بین 6/2 و ٥٩/٢٢ و به طور متوسط ٢٣/١٢% بود. سه گونهی <em>Trissolcus</em> <em>grandis</em> (Thomson)، <em>Ooencyrtus fecundus </em>Ferriere & Voegele و<em>O. telenomicida </em>(Vassilijev)<em>، </em>در مواقع مختلف فصل از فراوانی بیشتری برخوردار بودند. گونهی<em>O. fecundus</em> برایاولین بار از ایران گزارش میشود و<br /> <em> T. semistriatus </em>(Nees)و<em>T. djadetshko</em> (Rjachovsky)نیز سایر گونههای فعال در منطقهبودند<em>.</em> گونهی<br /> <em>T. grandis</em> نخستین گونهی فعال در منطقه با حداکثر 76/12% پارازیتیسم بود که در ابتدای فصل در بهار بیشترین فراوانی را داشت ولی در اواخر فصل رشدی گندم، دو گونهی جنس <em>Ooencyrtus</em> برتری یافتند (بهترتیب 8/13 و 47/13% برای دو گونهی <em>O. fecundus</em> و <em>O. telenomicida</em> در تاریخهای مختلف در تیر ماه) که بهویژه در بخش شرقی جزء فعالترین گونهها در تابستان بودند. تفاوتهای معنیداری در پراکنش زنبورها در جهات جغرافیایی مختلف این شهرستان مشاهده گردید. تغییرات آب و هوایی با تأثیر مستقیم روی خود انگل یا روی فراوانی گونههای میزبان <br /> میتواند عامل تغییرات فصلی این پارازیتوییدها باشد.
پارازیتویید تخم,تغییرات فصلی,سن گندم,فون,Trissolcus grandis,Ooencyrtus
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1524.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1524_89199ad31e0719050572b0025b00db69.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
الگوی کشت بهینه با توجه به عامل ریسک و استاندارد های برداشت آب شرکت آب منطقهای کردستان (مطالعه موردی: مزرعه 150 هکتاری در دشت قروه)
85
96
FA
رضا
فعلهگری
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
در مدیریت مزارع بزرگ، بهویژه در شرایط کشت چندمحصولی، به دست آوردن ترکیبی از محصولات که حداکثر درآمد را در پی داشته باشد، به شرط آنکه محدودیتهای تحمیلی و ریسک فعالیتهای گوناگون را نیز در نظر بگیرد همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. کشاورزان به طور کلی با دو نوع ریسک ناشی از عوامل جوی و اقتصادی مواجه هستند. مدل موتاد- هدف، حالتی از برنامهریزی ریاضی است که ریسک را وارد تصمیم گیریهای مربوط به برنامهریزی برای فعالیتهای مزرعه میکند. ویژگی اصلی این مدل آن است که ریسک بهوسیلة انحراف منفی از یک مقدار بازده (درآمد ناخالص)، به صورت مجموع حاصلضرب بازدهیهای انتظاری فعالیتهای جداگانه محاسبه میشود. دشت قروه یک منطقه مستعد کشاورزی است که در سالهای اخیر با مشکل افت سطح آب زیرزمینیروبهروبوده است. استفاده بیرویه از منابع آب و خشکسالی سالهای اخیر، شرکت آب منطقهای استان کردستان را بر آن داشته است که جهت حفظ منابع آبی، محدودیتهایی برای جلوگیری از اضافه برداشت آب چاهها اعمال نماید. در این مطالعه، به تجزیه تحلیل الگوی کشت بهینه در شرایط ریسک و در نظر گرفتن محدودیت اعمالی شرکت آب منطقهای کردستان، در سال زراعی 88-1387 پرداخته شده است. نتایج حاصل نشان دادند در صورتی که زارع از الگوی کشت بهینه در زمان اعمال محدودیت آب استفاده کند در حداکثر ریسک تنها 1980 هزار ریال نسبت به حالتی که محدودیت آب اعمال نشده است، زیان خواهد دید.
الگوی کشت بهینه,ریسک,دشت قروه,مدل موتاد- هدف,منابع آب
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1525.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1525_e6c53257783747731fe54ea9f1358426.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
ارزیابی اثرات نیتروژن بر دورهی بحرانی تداخل علف های هرز طبیعی مزرعه و عملکرد جو ماکویی
97
112
FA
صفر
نصرالهزاده
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
سعید
زهتاب سلماسی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
szehtabi @ yahoo.com
جلیل
شفق کلوانق
0000-0003-1008-241X
دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
shafagh.jalil@gmail.com
به منظور ارزیابی اثرات سطوح نیتروژن بر دورهی بحرانی تداخل علفهای هرز طبیعی مزرعه و عملکرد جو، آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز، در سالهای زراعی 1385 و 1386 اجرا شد. آزمایش در قالب کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. چهار سطح نیتروژن، صفر، 40، 80 و 120 کیلوگرم در هکتار در کرتهای اصلی و 10 دوره تداخل علفهای هرز در دو سری در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در سری اول در طی پنج محدوده زمانی مختلف پس از سبز شدن جو شامل مراحل رشدی Em= سبز شدن، El<sub>5</sub>= پنجمین برگ ساقه اصلی بهطور کامل باز شده، Ti= ساقه اصلی و سه پنجه، Se= مرحله ساقهرفتن- پنجمین گره قابل تشخیص و Ea em= مرحله ظهور سنبله- ظهور کامل گلآذین، به ترتیب مطابق با کدهای زیدوکس10، 15، 23، 35 و 59، علفهای هرز کنترل نشدند، ولی پس از گذشت این مراحل، علفهای هرز تا انتهای دورهی رشد جو، به طور کامل کنترل گردیدند. در سری دوم کرتها برای مراحل ذکر شده از ابتدای فصل تا مرحله مورد نظر آلوده به علف هرز بودند و پس از سپری شدن مرحله مربوطه، وجین تا آخر فصل رشد اعمال شد. میانگین تراکم علفهای هرز مزرعه در کرتهای شاهد علفهای هرز 161 بوته در مترمربع بود. نتایج نشان دادند که عملکرد دانه به تناسب افزایش طول دوره تداخل علفهای هرز رو به کاهش گذاشت. تیمار شاهد آلوده به علف هرز عملکرد دانه را 51/42 درصد در مقایسه با شاهد بدون علف هرز کاهش داد. براساس مدلهای کاربردی <br /> بهمنظور جلوگیری از افت عملکرد دانه بیشتر از پنج درصد برای سطوح نیتروژن صفر، 40، 80 و 120 کیلوگرم در هکتار، باید علفهای هرز به ترتیب 5/20، 6/29، 9/31 و5/30 روز بعد از سبز شدن جو، حذف شوند. همچنین جو به ترتیب نیازمند 5/130، 7/106، 2/105 و 8/109 روز، دوره عاری از علفهرز برای جلوگیری از افت عملکرد دانه بیش از پنج درصد میباشد. افزایش سطوح نیتروژن در حد پایداری تحمل جو را به حضور علفهای هرز افزایش داد. همچنین، با افزایش در سطوح نیتروژن، رشد و عملکرد جو افزایش یافت ولی ماده خشک علفهای هرز افزایش پیدا نکرد. به طور کلی می توان اظهار داشت که در صورت کاهش شدید و یا عدم مصرف نیتروژن ممکن است مدیریت فشرده علفهای هرز و کنترل سریع آنها به مدت طولانی مورد نیاز باشد.
جو,دوره بحرانی تداخل,علفهای هرز طبیعی مزرعه,عملکرد,نیتروژن
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1526.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1526_a350a65fdc9fd8b6878aee65f0795228.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
تاثیر تراکم بوته و فاصله ردیف بر برخی خصوصیات ریختشناختی، عملکرد ، اجزای عملکرد و میزان پروتئین دانه دو رقم نخود زراعی(Cicer arietinum L .)
113
126
FA
امین
ییلاق چغاخور
دانشگاه شهید چمران اهواز
موسی
مسکرباشی
دانشگاه شهید چمران اهواز
mmeskarbashee@yahoo.com
رضا
مامقانی
دانشگاه شهید چمران اهواز
مجید
نبیپور
دانشگاه شهید چمران اهواز
به منظور بررسی تاثیر فاصله ردیف و تراکم بوته روی برخی صفات ریختشناختی، عملکرد ، اجزای عملکرد و پروتئین دانه در دو رقم نخود، آزمایشی در سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به اجرا در آمد. آزمایش به صورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاصله ردیف در سه سطح (40، 50 و 60 سانتیمتر) به عنوان کرت اصلی، تراکم بوته با دو سطح (25 و 35 بوته درمترمربع ) و رقم نخود شامل آرمان و هاشم به عنوان کرتهای فرعی منظور گردید. نتایج نشان دادند که فاصله ردیف تاثیر <br /> معنیداری بر میانگین صفات مورد بررسی نداشت. تراکم بوته بر تعداد نیام در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه تاثیر معنیداری داشت، به طوری که تراکم بوته بیشتر (35 بوته درمترمربع) محصول بیشتری تولید نمود. همچنین تعداد انشعاب تحت تاثیر تراکم بوته قرار گرفت و در تراکم 25 بوته، تعداد انشعاب بیشتری به دست آمد. تاثیر رقم بر ارتفاع بوته، ارتفاع تشکیل اولین نیام، عملکرد بیولوژیک معنیدار بود و رقم هاشم مقادیر بالاتری را نشان داد. شاخص برداشت در رقم آرمان به طور معنیداری بیشتر از رقم هاشم بود. استفاده از تیمار فاصله ردیف نزدیک (فاصله 40 و یا 50 سانتیمتر) و تراکم بوته بالا (35 بوته درمترمربع) بیشترین عملکرد را در هر دو رقم تولید نمود .
پروتئین,تراکم بوته,عملکرد,فاصله ردیف,نخود
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1527.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1527_37815a82259a5304c71ae292338cff6f.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
تجزیه کلروفیل پوست میوه و مشتقات آن، شاخصی معتبر در تعیین بلوغ تجاری میوه گلابی(Pyrus communis L.)
123
134
FA
لیلا
دوله
دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان
حمید
عبداللهی
موسسه اصلاح و تهیه نهال وبذر- کرج
معظم
حسنپور اصیل
دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان
رسیدگی میوه در زمان برداشت یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده درافزایش انبارمانی وکیفیت میوه گلابی است. یکی از شاخصهای رسیدگی مناسب طی برداشت تجاری میوه گلابی، تغییر رنگ زمینه پوست است. در این آزمایش روند تغییرات پروتوکلروفیل و مشتقات آن شامل کلروفیل a ، b و کلروفیل کل در میوه 9 رقم تجاری گلابی شامل: اسپادونا، بارتلت، بیروتی، درگزی، دوشس، شاهمیوه، فلسطینی، کوشیا و لوئیزبون در چهار زمان مختلف، دو هفته قبل از بلوغ تجاری میوه، در زمان بلوغ تجاری میوه، یک ماه و دو ماه پس از انبارمانی مورد ارزیابی صورت گرفت. میزان کلروفیل به روش طیفسنجی نوری با ارزیابی میزان جذب نور تک فام در طول موجهای 625، 647 و664 نانومتر اندازهگیری شد. بیشترین میزان کلروفیل a ، b و کلروفیل کل در مرحله بلوغ تجاری میوه و مراحل مختلف انبارمانی آن با تفاوت مشخصی نسبت به سایر ارقام در رقم اسپادونا مشاهده گردید، در حالیکه رقم فلسطینی کمترین میزان هر یک از عوامل فوق را طی مراحل مختلف بررسی نشان داد. همچنین در تمامی مراحل آزمایش، میزان کلروفیل a بیشتر از b بود. در اغلب ارقام، در طی مراحل چهارگانه ارزیابی روند تغییرات کلروفیل، افت مشخصی را با انحراف استاندارد جزئی نشان داد. با توجه به نتایج بهدست آمده چنین استنباط میشود که ارزیابی میزان کلروفیل پوست میوه و روند تغییرات آن به عنوان شاخصی معتبر و قابل استفاده در تعیین بلوغ تجاری میوه ارقام مورد آزمایش به غیر از دو رقم شاهمیوه و لوئیزبون قابل استفاده است. <br />
بلوغ تجاری,رنگ زمینه پوست,کلروفیل و مشتقات آن,طیف سنجی نوری,میوه گلابی
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1528.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1528_4f009db09f3bb0fcfa47d4d0f0e53368.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
کود نیتروژن و زمان مصرف آن بر کارایی مصرف نیتروژن و عملکرد کلزا (Brassica napus L.) به عنوان کشت دوم پس از برنج
135
155
FA
پری
طوسیکهل
دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
محمد
ربیعی
موسسه تحقیقات برنج کشور
برای تعیین مقادیر مناسب کود نیتروژن و زمان مصرف بهینه آن جهت دستیابی به حداکثر عملکرد دانه کلزا ( رقم هایولا 401( آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در اراضی شالیزاری مؤسسه تحقیقات برنج کشور دررشت در سالهای زراعی1386 -1384 به مدت دو سال اجرا گردید. فاکتور اول شامل مقادیر کود نیتروژن در سطوح صفر ،60، 120، 180 و240 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار (از منبع اوره) و فاکتور دوم نیز شامل زمان مصرف کود نیتروژن در سطوح به طور کامل هنگام کاشت، زمان کاشت + زمان ساقهرفتن، زمان کاشت + زمان ساقهرفتن + قبل از گلدهی، زمان 4-3 برگی + زمان ساقهرفتن + قبل از گلدهی و زمان کاشت + زمان 4-3 برگی + زمان ساقهرفتن + قبل از گلدهی بودند. صفات گیاهی مورد ارزیابی شامل میزان روغن دانه، عملکرد دانه و روغن، کارایی مصرف نیتروژن، کارایی زراعی نیتروژن، کارایی فیزیولوژیک نیتروژن و درصد بازیابی ظاهری نیتروژن دانه بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین مقادیر کود نیتروژن از نظر تمامی صفات به استثنای میزان روغن دانه تفاوت معنیداری وجود داشت. تیمار کاربرد 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین کارایی زراعی، کارایی مصرف و کارایی فیزیولوژیک نیتروژن را به ترتیب با میانگین 45/12، 54/25 و 92/35 کیلوگرم بر کیلوگرم وتیمار 240 و 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به ترتیب با میانگین 2596 و 2505 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را داشتند. در بین زمانهای مصرف نیتروژن نیز مصرف زمان کاشت+ زمان ساقهرفتن + قبل از گلدهی با میانگین 3/2155 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه و بازیابی ظاهری نیتروژن را با میانگین 91/38 درصد به خود اختصاص دادند. براساس نتایج این آزمایش به نظر میرسد که مصرف 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین بازیابی ظاهری نیتروژن، عملکرد دانه و روغن را دارا بود. همچنین مصرف کود نیتروژن در زمان ( زمان کاشت+ زمان ساقهرفتن + قبل از گلدهی)، به علت در دسترس بودن نیتروژن به مقدار مناسب در مراحل رشد گیاه و استفاده مطلوب از آن باعث کاهش تلفات نیتروژن از طریق آبشویی، نیتراتزدایی و تصعید گردیده و با افزایش جذب نیتروژن موجب افزایش عملکرد کلزا میگردد.
بازیابی ظاهری نیتروژن,عملکرد دانه,کارایی مصرف نیتروژن,کلزا
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1529.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1529_0d12c92d29ccbcaf07b3cc9bcd2e252d.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
20
3
2010
10
23
اثر تاریخ نشاءکاری بر عملکرد و برخی صفات مهم زراعی ارقام کلزا در اراضی شالیزاری گیلان
153
173
FA
محمد
ربیعی
مؤسسه تحقیقات برنج کشور
فرامرز
علینیا
مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور
پری
طوسی کهل
دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
اثر تاریخ نشاءکاری بر عملکرد و برخی صفات مهم زراعی ارقام امید بخش کلزا در سالهای زراعی 86-1383 به مدت سه سال در اراضی شالیزاری مؤسسه تحقیقات برنج کشور به مرحله اجرا درآمد. بررسی به صورت آزمایش کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام گردید. تیمارهای آزمایشی شامل 5 تاریخ نشاءکاری 1 و 15 آبان و 1، 15 و 30 آذر به عنوان کرتهای اصلی و ارقامHyola401, Hyola308, RGS003 و PF7045/91 به عنوان کرتهای فرعی منظور شدند. نتایج حاصل از تجزیه مرکب نشان داد که بین سالهای مورد آزمایش، تاریخهای نشاءکاری و ارقام کلزا از نظر صفات مورد بررسی تفاوت معنیداری وجود داشت. در بین تاریخهای نشاءکاری، تاریخ نشاءکاری دوم بیشترین عملکرد دانه، روغن و عملکرد بیولوژیکی را به ترتیب با میانگین 2740، 1208 و 8125 کیلوگرم در هکتار تولید نمود. بین ارقام کلزا، رقم Hyola401 با میانگین 2852، 1265 و 8284 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه، روغن و عملکرد بیولوژیکی را به خود اختصاص داد. تاریخ نشاءکاری دوم با میانگین 95/33 درصد بیشترین و تاریخ پنجم با میانگین 20/30 درصد کمترین شاخص برداشت را دارا بودند. از نظر صفت زودرسی رقم Hyola308 با میانگین 8/173 روز رتبه اول را به خود اختصاص داد. بیشترین طول دوره رویش در تاریخ نشاءکاری اول و رقم PF7045/91 با میانگین 208 روز مشاهده شد. ارقام Hyola401و Hyola308 به ترتیب با میانگین 30/5 و 26/5 سانتیمتر بیشترین طول خورجین را دارا بودند. تاریخ نشاءکاری اول با میانگین ارتفاع 1/135 سانتیمتر بیشترین ارتفاع بوته را به خود اختصاص داد. رقم PF7045/91 بیشترین ارتفاع گیاه و ارتفاع پائینترین شاخه خورجیندار را داشت. براساس نتایج این آزمایش به نظر میرسد، روش کشت نشایی ارقام کلزا در زمان مناسب (تاریخ 1 آبان تا 1 آذر) روش موثری در راستای گسترش زراعت کلزا و منجر به حصول حداکثر عملکرد دانه و شاخص برداشت میگردد.
ارقام کلزا,تاریخ نشاءکاری,شالیزار,عملکرد,کلزا
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1530.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_1530_9deb185e7de0057f4fc7e0e2b7cc8e8e.pdf