تاثیر تغییر اقلیم بر تولید ذرت و ارزیابی تغییر تاریخ کاشت بعنوان راهکارسازگاری در شرایط آب و هوایی مشهد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

چکیده
به منظور کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم و ثبات تولید منطقه ای، استراتژ­های افزایش سازگاری به شرایط تغییر اقلیم ضروری به نظر می­رسد. بنابراین هدف از این مطالعه شبیه سازی اثرات تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژیکی، شاخص سطح برگ، عملکرد زیست توده و دانه ذرت در شرایط تغییر اقلیم آینده و بررسی امکان تعدیل اثرات منفی تغییر اقلیم بر تولید ذرت با تغییر تاریخ کاشت به عنوان یک راهکار مدیریتی در استان خراسان رضوی بود. برای این منظور دو مدل گردش عمومی HadCM3 و IPCM4 تحت سه سناریوی A1B، B1 و A2 در سه دوره زمانی 2020، 2050 و 2080 بکار برده شد. برای شبیه سازی پارامترهای اقلیمی و ایجاد فصل رشد احتمالی برای هر دوره از مدل LARS-WG و برای شبیه سازی رشد ذرت از مدل CERES-Maize استفاده گردید. نتایج ارزیابی مدل نشان داد که مدل LARS-WG پیش بینی مناسبی برای پارامترهای اقلیمی و شبیه سازی فصل رشد احتمالی در شرایط تغییر اقلیم آینده داشت. طول دوره کاشت تا گلدهی و همچنین طول دوره رسیدگی فیزیولوژیک ذرت تحت تاثیر تغییر اقلیم در اکثر سناریوهای مورد استفاده کاهش نشان داد. نتایج شبیه سازی نشان داد که عملکرد ذرت تحت تاثیر تغییر اقلیم از 11 تا 38درصد نسبت به شرایط کنونی کاهش یافت. بطور کلی کاشت زود هنگام ذرت (10 اردیبهشت) باعث تولید عملکرد بالاتری نسبت به سایر تاریخ های کاشت (20 اردیبهشت و 1 خرداد) در شرایط تغییر اقلیم شد. به نظر می­رسد مدیریت مناسب تاریخ کاشت برای تعدیل اثرات منفی تغییر اقلیم بر عملکرد ذرت می­تواند به عنوان یک راهکار مناسب در نظر گرفته شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Effect of Climate Change on Maize Production and Shifting of Planting Date as Adaptation Strategy in Mashhad

نویسندگان [English]

  • Rohallah moradi
  • Alireza Koocheki
  • Mehdei Nassiri Mahallati
چکیده [English]

Abstract
Strategies to enhance local adaptation capacity are needed to mitigate climate change impacts and to maintain regional stability of food production. The objectives of this study were to simulate the climate change effects on phenology stages, Leaf Area Index (LAI), biomass and grain yield of maize in the future and to explore the possibilities of employing planting dates as mitigating options to decrease the climate change impacts on maize production in Khorasan Razavi province. For this purpose, we employed two types of General Circulation Models ((United Kingdom Met. Office Hadley Center: HadCM3) and (Institute Pierre Simon Laplace: IPCM4)) and three scenarios (A1B, A2 and B1) for three time period as 2020, 2050 and 2080.  LARS-WG was used to produce daily climatic parameters as one stochastic growing season for each projection period and CERES-Maize model was used to simulate maize growth. The results of model evaluation showed that LARS-WG had appropriate prediction for climatic parameters and simulation of stochastic growing season in future climate change conditions. Time period from cultivation until anthesis and maturity were reduced in majority of scenarios as affected by climate change. The results indicated that the grain yield of maize may be reduced 11% to 38% as affected by climate change based on common planting date in baseline. In general, earlier planting date (1 May) caused higher yield compared with other planting dates (10 and 20 May). It seems that management of planting dates can be regarded as appropriate approach to reduce adverse effects of climate change on grain yield of maize.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • GCM
  • Mitigation
  • Model
  • Phonolgy
  • Simulation

مقدمه

تغییر جهانی اقلیم یکی از مواردی است که در دهه­های اخیر توجه محققان را به خود معطوف کرده است و بسیاری از مطالعات اخیر حاکی از تاثیر چشم­گیر انسان بر اقلیم جهانی است (وولف 2002). نتایج مطالعات مربوط به تغییر اقلیم که در طی سال‏های اخیر در ایران انجام شده است همگی موید بروز این پدیده در کشور بوده اند (کوچکی و کمالی 1389). البته این تحقیقات عمدتاً بر شاخص‏های اقلیمی تمرکز داشته و اثرات این تغییرات بر تولیدات کشاورزی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دستیابی به اطلاعات دقیق تر در مورد پدیده تغییر اقلیم در ایران، مستلزم انجام مطالعات گسترده در مقیاس منطقه ای و پیش بینی واکنش سیستم های تولید کشاورزی هر منطقه به این تغییرات می باشد (کوچکی و نصیری 1387). با این حال در ایران تنها مطالعات اندکی در رابطه با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی صورت گرفته است (کوچکی و همکاران 1380، نصیری محلاتی و کوچکی 1384، نصیری محلاتی و همکاران 1385، کوچکی و کمالی 1389).

        با وجودی که در طی سال های اخیر، آزمایش­های انجام شده در محیط های کنترل شده اطلاعات زیادی را در مورد تاثیر افزایش درجه حرارت و یا غلظت دی اکسید کربن بر فرایندهای رشد و نمو گیاهان فراهم کرده است، ولی این نوع مطالعات بسیار پر هزینه بوده و اجرای آنها به وجود ابزار دقیق وابسته است (کوچکی و همکاران 1380). توسعه روش های مدلسازی جایگزینی مناسب و کم هزینه برای این نوع مطالعات است که در حال حاضر مورد توجه محققین قرار گرفته است. مدل های گردش عمومی (GCM[1]) ابزار مناسب و در عین حال دقیقی برای پیش بینی شرایط اقلیمی آینده بوده و داده های لازم برای اجرای مدل های شبیه سازی رشد و نمو محصولات زراعی تحت شرایط تغییر اقلیم را فراهم می سازند (جانز و همکاران 2003). بنابراین با در اختیار داشتن اطلاعات خروجی از مدل های رشد گیاهان زراعی می توان فرایندهای مرتبط با تغییر اقلیم را با سرعت زیاد و هزینه کم پیش بینی نمود. با این حال این نوع مطالعات در ایران از سابقه چندانی برخوردار نیست و اطلاعات اندکی در مورد پاسخ محصولات زراعی به شرایط اقلیمی آینده ایران در اختیار می­باشد. رشد و نمو گیاهان زراعی تحت تاثیر تغییرات اقلیمی می­تواند بوسیله مدل هایی چون DSSAT، WOFOST، SUCROS، APSIM و غیره مورد ارزیابی قرار گیرد (ریدزما و همکاران 2010).

از آنجائی که تولید محصولات زراعی مستقیما به شرایط اقلیمی وابسته است، کشاورزی یکی از اولین بخش‏هایی است که تحت تاثیر تغییرات اقلیمی قرار می گیرد (سالینگر 2005، متا و باریر 2005). اگرچه کشاورزان قادر نیستند شرایط اقلیمی را کنترل کنند، ولی مدیریت و تغییر در فاکتورهایی چون، آبیاری، خاک، رقم محصول، فعالیت ها و تکنولوژی های مورد استفاده در کشت محصولات زراعی، می­تواند در کاهش اثرات مضر تغییر اقلیم بر رشد، نمو و عملکرد محصولات کشاورزی نقش بسزایی داشته باشد.

 (اُزکان و آکائوز 2002). تخفیف[2] و سازگاری[3] دو روش شناخته شده برای کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم می­باشد. استراتژی های تخفیف به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای از طریق فعالیت های مدیریتی مختلف از قبیل کاهش کاربرد کودهای شیمیایی (ورج و همکاران 2007)، مکانیزاسیون، افزایش ترسیب کربن، کشت و کار گیاهان زرراعی با هدف تولید سوخت های زیستی (پالسون و همکاران 2001، اُگلی و همکاران 2005، فالون و بت 2010)، حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک (شیفرا و همکاران 2009) و غیره اشاره دارد. منظور از سازگاری نیز استراتژی های است که رشد و نمو گیاه طوری تنظیم شود که کمتر در معرض تغییرات اقلیمی بوقوع پیوسته قرار بگیرد (روزنویگ و توبیلو 2007). راهکارهای سازگاری بسته به سیستم کشاورزی، منطقه و سناریوهای تغییر اقلیمی متفاوت می­باشد. از جمله این استراتژی ها می توان به تغییر تاریخ کاشت، تراکم کاشت (بیندی و اُلسن 2000، ترنکا و همکاران 2004)، استفاده از ارقام مقاوم به شرایط گرمتر، تغییر در تناوب کاشت، مدیریت آبیاری و غیره اشاره کرد (اسمیت و اسکینر 2002، توبیلو و همکاران 2002).

ذرت گیاهی است از خانواده گرامینه و از غلات مهم مناطق گرمسیری و معتدل جهان می‏باشد و از نظر تولید جهانی بعد از گندم و برنج مقام سوم را به خود اختصاص داده است (کاظم پور وتاج بخش 1381) و با توجه به روند تغییرات اقلیمی اخیر و گرم شدن هوا (کوچکی و نصیری 1387)، بنظر می­رسد، کشت کار این گیاه بعنوان یک گونه با مسیر فتوسنتزی C4 اهمیت بیشتری پیدا کرده است. حساسترین مرحله رشد ذرت به دمای بالا، مرحله گلدهی آن می­باشد، که افزایش دما، طول این دوره را کاهش می دهد (خابا و همکاران 2001). بنابراین، اگر کشاورزان استراتژی های سازگاری مناسب را در نظر نگیرند، بدلیل کوتاه شدن دوره گلدهی و از طرفی طول فصل رشد ذرت تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین، ممکن است عملکرد دانه ذرت در این شرایط کاهش یابد (نونحیبل 1996، ترنکا و همکاران 2004).

بنابراین اهدف این تحقیق عبارت بودند از 1) ارزیابی کارایی مدل  CERES-maize در تاریخ های مختلف کاشت؛ 2) شبیه سازی اثرات تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژیک، شاخص سطح برگ (LAI)، زیست توده و عملکرد دانه ذرت؛ 3) بررسی پتانسیل کاهش اثرات تغییر اقلیم بر تولید ذرت توسط مدیریت تاریخ کاشت در استان خراسان رضوی.

 

مواد و روش ها

مدل اقلیمی و جمع آوری اطلاعات

دو مدل گردش عمومیِ HadCM3[4] (میشل و همکاران 1995) و IPCM4[5] (سیمنو و استراتونوویچ 2010) تحت تاثیر سه سناریوی SRES-A2 که شامل شرایط بسیار ناهمگن محیطی، رشد بالای جمعیت، توسعه ناچیز اقتصادی و تغییرات کند تکنولوژیکی می­باشد. بر اساس این سناریو غلظت CO2 حدود 30 گیگاتن در سال افزایش یافته و دما بین 2 تا 4/5 درجه سانتی گراد افزایش خواهد یافت (پرودهوم و همکاران 2010)، SRES-B1 که شامل جهانی همگرا بوده که بیشترین رشد جمعیت در اواسط قرن حاضر اتفاق افتاده و رشد سریع در بخش اقتصادی و تکنولوژیکی وجود دارد. بر اساس این سناریو غلظت CO2 تغییر چندانی نداشته و دما بین 1/1 تا 9/2 درجه سانتی گراد افزایش خواهد یافت (وترهال و همکاران 2009) و  SRES-A1Bکه نشان دهنده رشد سریع اقتصادی جهان، حداکثر رشد جمعیت در اوتسط قرن حاضر وجود داشته و تکنولوژی با کارایی بالا بر اساس تعادل انرژی موجود می­باشد. بر اساس این سناریو غلظت CO2 حدود 15 گیگاتن در سال افزایش یافته و دما بین 7/1 تا 4/4 درجه سانتی گراد افزایش خواهد یافت (اُلسن و همکاران 2011) برای این تحقیق انتخاب شد. همچنین برای تهیه پارامترهای اقلیمی بصورت روزانه به منظور شبیه سازی فصل رشد احتمالی در هر دوره اقلیمی مورد بررسی از مدل LARS-WG استفاده شد. داده های اقلیمی روزانه شامل تشعشع، بارندگی و دمای حداکثر و حداقل برای 4 دوره زمانی (1385-1360 (سال مبنا)، 1400، 1430 و 1460) توسط این مدل شبیه سازی گردید.

جهت پیش­بینی شرایط زراعی آینده در دشت مشهد داده‏های اقلیمی روزانه شامل: دمای حداقل و حداکثر، بارش و ساعات آفتابی مربوط به ایستگاه سینوپتیک مشهد در طول دوره 1360 تا 1385 جمع آوری شد. به منظور شبیه سازی فصل رشد احتمالی در هر دوره اقلیمی مورد بررسی، از مدل LARS-WG استفاده شد و سپس خروجی مدل برای سال‏های مشاهده شده (مبنا) با استفاده از رفتار آب و هوای منطقه و سری های زمانی تست شد. دقت خروجی های مدل LARS-WG با استفاده از آزمون میانگین مربعات ریشه (RMSE[6]) برای ایستگاه‏ مورد نظر اعتبار سنجی شد. سپس با استفاده از مدل LARS-WG داده های اقلیمی یک سال نمونه برای ایستگاه مشهد در سه دوره زمانی  2010 تا 2040، 2041 تا 2070 و 2071 تا 2100 با استفاده از دو مدل گردش عمومی HadCM3 و IPCM4 تحت سه سناریو استاندارد A2، B1 و A1B برآورد شد.

 

واسنجی مدل

به منظور شبیه سازی پارامترهای مختلف رشدی ذرت، مدل سیستم گیاهی ذرت (CERES-Maize) توسط نرم افزار [7]DSSAT مورد استفاده قرار گرفت. مدل با استفاده از داده های آزمایشی که در سال زراعی 89-88 در مزرعه تحقیقاتی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد واقع در 10 کیلومتری شرق مشهد با عرض جغرافیایی 36 درجه و 16 درجه شمالی و طول جغرافیایی 59 درجه و 36 دقیقه شرقی و ارتفاع 985 متری از سطح دریا انجام گرفته بود، واسنجی شد (کوچکی و همکاران، 1391). این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی  با 3 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل کود نیتروژن در چهار سطح: صفر، 50، 100 و 150 کیلوگرم بر اساس اوره و الگوی کاشت نیز در 3 سطح کشت خالص ذرت، کشت خالص پنبه و کشت مخلوط یک در میان پنبه و ذرت بود. کاشت در تاریخ 15 اردیبهشت ماه سال 1389 در کرت‏هایی به ابعاد 4×3 متر با فاصله ردیف 60 سانتی متر انجام گرفته بود. فاصله دو بوته ذرت (رقم سینگل کراس 704) روی ردیف 20 سانتی متر و فاصله دو بوته پنبه (رقم ورامین) بر روی ردیف 15 سانتی متر در نظر گرفته شد. کود اوره (46 درصد نیتروژن) در دو نوبت قبل از کاشت و 50 روز بعد از کاشت به زمین اضافه شد. آبیاری بلافاصله بعد از کاشت و بعد از آن هر 10 روز یکبار بصورت نشتی و مبارزه با علف هرز توسط وجین دستی در 3 نوبت انجام گرفته بود. رقم مورد استفاده در این بررسی سینگل کراس 704 بود که ضرایب ژنتیکی آن در جدول 1 نشان داده شده است.

 

اعتبارسنجی مدل

برای اعتبار سنجی مدل رشد ذرت نیز از داده های آزمایشی که در سال زراعی 1390-1389 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بصورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت، استفاده گردید. در این آزمایش اثرات سطوح مختلف نیتروژن و آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایش شامل 3 سطح آبیاری (450، 550 و 650 میلیمتر) بعنوان فاکتور اصلی و 4 سطح کود نیتروژن (0، 150، 300 و 450 کیلوگرم در هکتار) بعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. کاشت ذرت در تاریخ 20 اردیبهشت ماه سال 1390 انجام گرفت. رقم ذرت مورد استفاده سینگل کراس 704 بود. کود نیتروژنه مورد استفاده کود اوره (46 درصد نیتروژن) بود که در دو نوبت قبل از کاشت و در زمان گل دهی ذرت انجام گرفت. عملکرد دانه و بیومس، شاخص سطح برگ و طول دوره زایشی (روز تا گل دهی) بعنوان صفات مورد ارزیابی برای اعتبار سنجی مدل رشد ذرت در نظر گرفته شدند.

 

 

جدول1- ضرابی ژنتیکی رقم سینگل کراس 704 مورد استفاده در مدل  CSM-CERES-Maize

P2 (days)

P5(°C day)

G2 (Nr)

G3(mg day-1)

PHINT(°C day)

P1(°C day)

6/0

800

900

8

50

230

 

P1: زمان دمایی(Thermal time) از ظهور گیاهچه تا پایان مرحله جوانی( juvenile phase) ،

 P2: میزان تاخیر در نمو ذرت در صورت عدم تامین طول روز مطلوب،

 P5: طول دوره پر شدن دانه، G2: حداکثر تعداد دانه تولید شده در بوته،

 G3: سرعت پر شدن دانه در مرحله پر شدن خطی دانه تحت شرایط مطلوب رشد،PHINT

G1: فاصله زمانی بین ظهور نوک دو برگ متوالی (فیلوکرون)

 

 

تعیین اعتبار مدل

در این تحقیق از جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، جذر میانگین مربعات انحراف ها (RMSD)، کارایی مدل (ME)، خط 1:1 و رگرسیون خطی برای مقایسه نتایج مدل با واقعیت استفاده شد، که از روابط زیر محاسبه شدند (لاگو و گرین 1991):

 

]1 [

RMSE =

]2 [

RMD =

 

]3 [

ME =

 

           

Pi : مقادیر پیش­بینی شده، Oi : مقادیر اندازه گیری شده، n : تعداد مشاهدات و : میانگین داده های اندازه گیری شده.

همچنین معادله رگرسیون برازش داده شده بین داده­های مشاهده شده[8] و پیش بینی شده[9] که معادله آن در زیر آمده است (معادله4) با خط 1:1، توسط تست t (t-test) تست شد.

]4 [

Simulated = a + b × Observed

b=1 بعنوان فرض صفر (H0) و b≠1 بعنوان فرض یک () در تست t در نظر گرفته شد. اگر فرض صفر پذیرفته شود به این معنی است که اختلاف بین داده های شبیه سازی شده و مشاهده شده معنی دار نسیت و فرض یک نیز عکس این موضوع را نشان می دهد.

 به منظور تعیین اعتبار مدل مورد استفاده، صفات عملکرد دانه، زیست توده، حداکثر شاخص سطح برگ و تعداد روز تا گلدهی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. مدل پس از تعیین اعتبار جهت پیش بینی رشد و نمو ذرت در سناریوهای مختلف تغییر اقلیم مورد استفاده قرار گرفت.

 

مدیریت تاریخ کاشت بعنوان استراتژی سازگاری

به منظور تخفیف اثرات منفی تغییر اقلیم بر رشد و نمو گیاه ذرت، تغییر در تاریخ کاشت بعنوان یک راهکار سازگاری در نظر گرفته شد. تاریخ کاشت رایج برای ذرت بر اساس آزمایش انجام گرفته در بالا برای منطقه مشهد 20 اردیبهشت بود. همانطور که قبلا اشاره شد، از آنجایی که حساسترین مرحله رشد ذرت به گرما، مرحله گلدهی آن می­باشد. برای سازگاری ذرت به گرمایش هوا، راهکارهای سازگاری بصورتی در نظر گرفته شد، که این مرحله با حداکثر دمای هوا مواجه نشود. بدین منظور تاثیر دو تاریخ کاشت 10 اردیبهشت و اول خرداد بر کاهش اثرات تغییر اقلیم مورد بررسی قرار گرفت.

 

 

نتایج و بحث

بررسی روند تغییرات درازمدت میانگین دما برای منطقه مشهد

بررسی روند تغییرات 45 ساله دما (2005-1960) برای منطقه مشهد نشان داد که با گذشت زمان میانگین سالانه دمای این منطقه روند افزایشی داشته است (شکل1). بطوریکه سالانه حدود 05/0 درجه سانتی گراد به میانگین دمای منطقه افزوده شده است و بالاترین میانگین دمای ثبت شده برای دشت مشهد در سال 1998 با حدود 3/16 درجه سانتی گراد بود (شکل1). این نتایج موضوع تغییر اقلیم برای این منطقه را تصدیق می کند.

 

 

شکل 1- روند تغییرات درازمدت میانگین درجه حرارت سالانه برای منطقه مشهد

 

 

اعتبار سنجی داده های حاصل از LARS-WG

نتایج اعتباردهی داده های حاصل از LARS-WG نشان داد که LARS-WG دقت بیشتری در شبیه سازی دمای ماکزیمم در مقایسه با دمای مینیمم و بارندگی داشت (شکل2). ماکزیمم دمای شبیه سازی شده توسط LARS-WG با اختلاف 7/1%± از داده های مشاهده شده برآورد گردیدند، بطوریکه RMSE به دست آمده برای ماکزیمم دما برابر 7/1 بود که بیانگر دقت بالای LARS-WG در شبیه سازی دمای ماکزیمم می­باشد (شکل2). با توجه به RMSE محاسبه شده برای بارندگی (11%) و مینیمم دما (19%)، می توان بیان کرد که LARS-WG میزان بارندگی را با دقت بالاتری در مقایسه با مینیمم دما برای منطقه مشهد شبیه سازی کرد (شکل2)، بطوریکه میزان بارندگی با اختلاف 11%± از داده های مشاهده شده شبیه سازی شد و این اختلاف برای مینیمم دما برابر 19%± بود (شکل2). با توجه به شکل2، مقدار مینیمم دما در تمام ماه های سال بیشتر از مقدار واقعی پیش بینی شده بود[10] که منجر به پایین بودن دقت LARS-WG در شبیه سازی مینیمم گردید. بطور کلی نتایج اعتبارسنجی نشان داد که LARS-WG قابلیت خوبی در شبیه سازی داده های اقلیمی (بارندگی، دمای ماکزیمم و مینیمم) دارد و می توان از این داده های اقلیمی برای شبیه سازی فصل رشد احتمالی در شرایط آینده تغییر اقلیم و مطالعات مربوط به تاثیر این عوامل اقلیمی بر رشد و نمو گیاهان زراعی استفاده کرد.

 

 

شکل2- اختلاف بین داده های اقلیمی (دمای حداکثر، دمای حداقل و بارندگی) مشاهده شده و پیش بینی شده حاصل از LARS-WG و تعیین اعتبار آنها با استفاده از RMSE.

 

 

 

اعتباردهی مدل رشد

نتایج ارزیابی مدل رشد نشان داد که مدل برآورد مناسبی برای پیش بینی صفات حداکثر شاخص سطح برگ، روز تا گلدهی، زیست توده و عملکرد دانه داشت (جدول2). میزان حداکثر شاخص سطح برگ، روز تا گلدهی، عملکرد دانه و بیولوژیک با اختلاف 22/5 ±، 61/2 ±، 60/6 ± و 34/5 ± از داده های اندازه گیری شده توسط مدل شبیه سازی شد (جدول2). همبستگی معنی داری بین داه های اندازه گیری شده و شبیه سازی شده برای صفات مذکور مشاهده شد (جدول3). با توجه به مقادیر ME و RMD می توان بیان کرد که مدل تمام صفات مورد مطالعه را با دقت بالایی شبیه سازی کرده است (جدول2). بیشترین همبستگی بین داده های اندازه گیری شده و شبیه سازی شده مربوط به عملکرد دانه با ضریب همبستگی 97/0 و کمترین همبستگی مربوط به صفت روز تا گلدهی با ضریب همبستگی 55/0 بود (جدول3). نتیجه آزمون تست t برای تمام صفات نشان داد که فرض صفر برای شیب معادله رگرسیونی برازش داده قابل قبول بوده و این بدان معناست که اختلاف معنی داری بین خط 1:1 (y=x) و رگرسیون برازش داده شده بین داده های مشاهده شده و شبیه سازی شده وجود ندارد (جدول3 و شکل3).

 

 

شکل3- مقایسه مقادیر شبیه سازی شده و مشاهده شدهِ صفات مورد بررسی در ذرت با استفاده از خط 1:1

جدول 2- مقایسه میزان مشاهده شده و برازش داده شده صفات مورد بررسی در ذرت بوسیله RMSE، ME و RMD

RMD

ME

RMSE

صفات

23/3

85/0

34/5

وزن دانه

71/2

89/0

60/6

زیست توده

79/0

87/0

22/5

حداکثر LAI

0

52/0

61/2

روز تا گلدهی

 

جدول3- نتایج تست t برای مقایسه معادله رگرسیون بین میزان مشاهده شده و برازش داده شده داده ها با خط 1:1 ( y = a + bx)

صفات

 

R2

 

t

 

b

 

 

tb

 

Std. Error

مقدار

عملکرد دانه

 

97/0

 

43/1

 

21/1

15/0

زیست توده

 

92/0

 

15/0

 

03/1

21/0

حداکثر LAI

 

90/0

 

26/0

 

06/1

25/0

روز تا گلدهی

 

55/0

 

93/1

 

66/0

17/0

 

اثر تغییر اقلیم بر رشد و نمو ذرت

مراحل فنولوژیک

تعداد روز از کاشت تا گلدهی ذرت در تمام مدل­های گردش عمومی و کلیه سال‏های پیش بینی شده بجز  دوره 2020 در سناریوی B1 برای مدل گردش عمومی HadCM3 و دوره 2020 در سناریوی A2 برای مدل گردش عمومی IPCM4 نسبت به شرایط کنونی منطقه مشهد کاهش نشان داد (جدول4). دو سنارویوی A1B و A2 در سال 2080 برای مدل گردش عمومی HadCM3 (با دارا بودن به ترتیب 53 و 54 روز) دارای کمترین تعداد روز تا گلدهی بودند (جدول4). بطوریکه بر اساس این دو سناریو، تعداد روز تا گلدهی ذرت به ترتیب حدود 17 و 15 درصد نسبت به شرایط کنونی در سال 2080 کاهش نشان داد. بطور کلی نتایج نشان داد که تعداد روز از کاشت تا گلدهی ذرت در منطقه مشهد تحت تاثیر تغییرات اقلیمی پیش رو نسبت به وضعیت کنونی کاهش خواهد یافت (جدول4)، که بنظر می­رسد دلیل اصلی این امر افزایش دمای هوا بین 1 تا 5 درجه سانتی گراد (IPPC، 2007) بر اساس سناریوهای مذکور باشد. مشاهده پیش بینی تعداد روز تا گلدهی ذرت در تمامی سناریوها و هر دو مدل گردش عمومی مورد استفاده نشان داد که در کلیه سناریوها، با افزایش زمان، تعداد روز در گلدهی در گیاه ذرت کاهش یافت، بطوریکه سال 2080 در کلیه سناریوها و مدل های گردش عمومی، شامل تعداد روز تا گلدهی کمتری نسبت به سال های 2020 و 2050 بود (جدول4). تعداد روز از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک ذرت نیز از همین روند پیروی کرد (جدول4).

سوتوورد و همکاران (2000) گزارش کردند که افزایش دما بطور غیر مستقیم و از طریق تاثیر بر طول مراحل فنولوژیکی و نیز مراحل حساس رشد ذرت مثل تولید تاسل و ابریشم منجر به کاهش عملکرد ذرت در این شرایط می گردد. مزا و همکاران (2008) نیز با بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر عملکرد و مراحل فنولوژیکی ذرت گزارش کردند

که افزایش درجه حرارت باعث تسریع در مراحل فنولوژیکی این گیاه می شود و اشاره کردند که در محدوده بین 10 تا 35 درجه سانتی گراد، افزایش درجه حرارت منجر به تسریع در سرعت نمو ذرت شده ولی در دمای بالای 41 درجه سانتی گراد تمام ارقام ذرت مورد مطالعه بشدت تاثیر پذیرفته و باعث کاهش در سرعت نمو و بعبارتی اختلال در رشد ذرت شد. ایشان تایید کردند که در شرایط شبیه سازی شده تغییر اقلیم در کلیه سناریوهای مورد بررسی، مشاهده شد که تعداد درجه روز رشد (GDD) مورد نیاز برای تکمیل رشد ذرت در زمان کوتاهتری تامین شد.

 

عملکرد دانه

نتایج شبیه سازی شده نشان داد که بطور کلی عملکرد دانه ذرت در شرایط آینده تغییر اقلیم در منطقه مشهد کاهش خواهد یافت، بطوریکه، این صفت تحت تاثیر کلیه سناریوهای مورد استفاده برای هر دو مدل گردش عمومی و در تمامی دوره مورد بررسی، نسبت به شرایط کنونی کاهش نشان داد (جدول4). دوره 2050 در سناریوی B1 تحت تاثیر مدل گردش عمومی IPCM4 با 4708 کیلوگرم عملکرد دانه ذرت، کمترین اختلاف را با شرایط کنونی (5317 کیلوگرم در هکتار) نشان داد (جدول4). بطوریکه میزان کاهش عملکرد در این سناریو نسبت به شرایط کنونی حدود 11 درصد بود (جدول4). دوره زمانی 2080 در سناریوی A2 تحت تاثیر مدل گردش عمومی HadCM3 کمترین عملکرد (3316 کیلوگرم در هکتار) دانه ذرت را بر اساس پیش بینی ها برای شرایط اقلیمی آینده نشان داد و بعد از آن نیز دوره 2080 برای سناریوی A1B در مدل گردش عمومی HadCM3 کمترین عملکرد پیش بینی شده ذرت را برای شرایط آب و هوایی مشهد نشان داد (جدول4). بطور کلی نتایج نشان داد که سناریوی B1 در مدل گردش عمومی HadCM3 نسبت به دیگر سناریوها دارای کمترین کاهش عملکرد در مقایسه با شرایط کنونی بود (جدول4).

 

 

جدول4- تاثیر تغییرات اقلیمی شبیه سازی شده تحت تاثیر سناریوها و مدل های گردش عمومی در دوره های مختلف بر تعدادی از صفات ذرت نسبت به شرایط کنونی در منطقه مشهد

مدل

سناریو

دوره

زمان گلدهی

زمان رسیدگی فیزیولوژیک

عملکرد دانه (Kg ha-1)

زیست توده

(Kg ha-1)

حداکثر شاخص سطح برگ

 

 

زمان کنونی

62

105

5317

18374

11/5

HadCM3

A1B

2020

61

102

4433

18947

94/4

2050

58

96

3896

16847

47/4

2080

56

91

3857

16623

58/4

A2

2020

60

101

4288

18073

60/4

2050

58

96

4608

18314

45/4

2080

55

90

3316

15283

35/4

B1

2020

62

103

4570

19007

86/4

2050

58

97

4227

18228

76/4

2080

57

94

4361

17912

41/4

IPCM4

A1B

2020

60

101

4105

18116

70/4

2050

58

96

3950

17345

61/4

2080

54

90

4013

16829

52/4

A2

2020

62

103

4106

18407

55/4

2050

58

96

4148

17592

41/4

2080

53

88

4055

16926

40/4

B1

2020

60

101

4081

18184

65/4

2050

58

97

4708

18123

19/4

2080

57

94

4045

17574

47/4

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

الکساندر و هوگمبوم (2000) نیز اثر تغییرات اقلیمی را بر عملکرد ذرت برای دوره 2020، 2050 و 280 شبیه سازی کردند و ایشان نیز گزارش کردند که کاهش عملکرد در دوره 2080 نسبت به دو دوره دیگر کمتر بود، بطوریکه حداکثر عملکرد شبیه سازی شده در سه دوره به ترتیب حدود 7، 2/6 و 3/5 تن در هکتار گزارش کردند.

لی و همکاران (2011) با بررسی تغییرات اقلیمی تا سال 2030 بر عملکرد ذرت در چین و آمریکا گزارش کردند که افزایش دما تا سال 2030 منجر به کاهش عملکرد ذرت در آمریکا و چین به ترتیب حدود 8 و 23 درصد خواهد شد. همچنین سوتوورد و همکاران (2000) بیان کردند که افزایش درجه حرارت در مناطق میانی آمریکا منجر به تغییر عملکرد ذرت در این منطقه بین 5- تا 50- درصد تا 50 سال آینده خواهد شد در حالیکه در نواحی شمالی آمریکا منجر به بهبود عملکرد ذرت تا 20درصد خواهد شد. مرا و همکاران (2006) تایید کردند که افزایش درجه حرارت بیشترین تاثیر را بر مرحله گلدهی ذرت گذاشته و با کاهش درصد و دوره تلقیح گل، منجر به کاهش عملکرد ذرت شده است. ایشان اشاره کردند که افزایش 2 درجه دما باعث کاهش دوره گلدهی ذرت از 10 به 8 روز شده که خود تاثیر بسزایی در کاهش تعداد دانه تشکیل شده و عملکرد ذرت دارد. از طرفی مزا و همکاران (2008) تاکید کردند که تغییرات اقلیمی بیشترین تاثیر را بر میزان فتوسنتز گیاهان زراعی گذاشته و از این طریق بر عملکرد تاثیر می گذارد. الکساندر و هوگمبوم (2000) نیز با بررسی افزایش درجه حرارت در شرایط آینده گزارش کردند که تحت این شرایط عملکرد دانه ذرت حدود 10 درصد کاهش یافته که ایشان دلیل این تغییر را، کاهش طول دوره رشد ذرت بیان کردند. نتایج مشابه نیز توسط کوکولینو و همکاران (1999) برای کشور رومانی و توسط کاپاتانکی و روسنزوینگ (1997) برای مصر گزارش شد. بر اساس نتایج شبیه سازی در تحقیق ما نیز بنظر می­رسد افزایش دما تحت سناریوهای مورد بررسی بر طول فصل رشد، مرحله گلدهی و فتوسنتز ذرت تاثیر منفی گذاشته و از این طریق منجر به کاهش 37-11 عملکرد ذرت (جدول4) تحت تاثیر سناریوهای مختلف و مدل های گردش عمومی شده است.

 

زیست توده

زیست توده ذرت در دوره 2020 برای مدل گردش عمومی HadCM3 در دو سناریوی A1B و B1 و مدل گردش عمومی IPCM4 برای سناریوی A2 نسبت به شرایط کنونی اقلیم مشهد افزایش نشان داد و در بقیه سناریوها و مدل های گردش عمومی نسبت به شرایط کنونی کاهش نشان داد (جدول4). از بین کلیه سناریوها و مدل های گردش عمومی مورد استفاده، سناریوی A2 در دوره زمانی 2080 تحت تاثیر مدل گردش عمومی HadCM3 بیشترین کاهش عملکرد بیولوژیک را نسبت به عملکرد بیولوژیک کنونی ذرت در مشهد نشان داد و بعد از آن نیز سناریوهای A1B در هر دو مدل گردش عمومی و A2 در مدل گردش عمومی IPCM4 در دوره 2080 بیشترین میزان کاهش این صفت را دارا بودند (جدول4).

نتایج شبیه سازی نشان داد که با گذشت زمان میزان بیومس تولیدی اختلاف بیشتری با مقدار این صفت در شرایط کنونی مشهد نشان داد و در دوره 2080 در کلیه سناریوها و مدل های گردش عمومی کمتر از دو دوره قبلی بود (جدول4)، که بنظر می­رسد خود تحت تاثیر افزایش بیشتر درجه حرارت با گذشت زمان بر اساس سه سناریوی مورد استفاده باشد که درجه حرارت بالاتر با افزایش سرعت نمو (مرا و همکاران 2006)، کاهش فتوسنتز (مزا و همکاران 2008) و همچنین کوتاه کردن مراحل فنولوژیکی ذرت (الکساندر و هوگمبوم 2000) باعث کاهش تولید ماده خشک این گیاه شده است. همچنین بنظر می­رسد، از آنجایی که، تغییرات اقلیمی آینده منجر به کاهش فصل رشد گیاه می گردد، بنظر می رسد کاهش طول فصل رشد منجر به کاهش دریافت تشعشع فتوسنتزی (ویلر و همکاران 2000) و در نتیجه کاهش تولید بیومس و عملکرد بیولوژیک شده است. لائوکس و همکاران (2010) نیز با شبیه سازی اثرات تغییر اقلیم بر تولید گیاهان زراعی توسط سناریوها و مدل های گردش عمومی مختلف تایید کردند که بیومس گیاه ذرت در سناریوی A2 و B2 تحت تاثیر مدل گردش عمومی HadCM3 برای دوره 2080 کاهش بیومس بیشتری را نسبت به دوره 2020 نشان داد و تاکید کردند که اثرات مضر افزایش دما با گذشت زمان چشم گیرتر خواهد بود. 

 

حداکثر LAI

پیش بینی این صفت نیز تحت تاثیر تغییرات اقلیمی نیز نشان داد که در تمامی سناریوها و مدل های گردش عمومی و دوره های مورد بررسی حداکثر شاخص سطح برگ نسبت به مقدار این صفت در شرایط کنونی مشهد کاهش می یابد (جدول4). در این میان، سناریوی B1 برای مدل گردش عمومی IPCM4 در دوره 2050 و سناریوی A2 در دو مدل گردش عمومی HadCM3 و IPCM4 برای دوره 2080 به ترتیب با 19/4، 35/4 و 4/4 حداکثر شاخص سطح برگ، بیشترین کاهش را نسبت به شرایط کنونی (11/5) در مورد این صفت نشان دادند. از طرفی کمترین کاهش حداکثر شاخص سطح برگ به ترتیب برای دوره 2020 در دو سناریوی A1B و B1 برای مدل گردش عمومی HadCM3 حاصل شد (جدول4).

البته باید خاطر نشان شد که ما در این سناریوها، بدلیل عدم وجود اطلاعات کافی از وارد کردن تغییرات CO2 صرفنظر کرده ایم و شاید اگر تلفیق افزایش درجه حرارت و CO2 در نظر گرفته می شد، نتایج تا حدودی تفاوت نشان می داد. اما باید خاطر نشان شد که در اکثر مطالعات صورت گرفته، تایید شده است که هنگامی که اثر متقابل درجه حرارت و CO2  در نظر گرفته می شود، اثر منفی افزایش درجه حرارت به مراتب بیشتر از اثر مثبت دی اکسید کربن بوده و باز هم عملکرد، بیومس و شاخص سطح برگ گیاهان زراعی مورد استفاده کاهش نشان داده است (چنگ و همکاران 2009). البته گزارش شده است که گیاهان C4 مانند ذرت که دارای آناتومی کرانز می باشند، در شرایط کنونی با کمبود CO2 مواجه نبوده و به همین دلیل افزایش غلظت این عنصر تاثیر معنی داری بر عملکرد این گیاه نمی گذارد (روزنویگ و هیل 1998، سوتوورد و همکاران2000).

 

تاثیر تغییر تاریخ کاشت بعنوان راهکار سازگاری بر کاهش اثرات تغییر اقلیم

فنولوژی ذرت

صفات روز تا گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک به عنوان مهمترین مراحل فنولوژیکی ذرت در نظر گرفته شدند. طول دوره بین کاشت تا گلدهی ذرت تحت سناریوها و تاریخ کاشت های مختلف از 4+ تا 11- روز در مقایسه با سال مبنا متفاوت بود (جدول5). نتایج شبیه سازی نشان داد که طول دوره رشد رویشی در کاشت زود هنگام ذرت (10 اردیبهشت) افزایش می یابد، در صورتی که تاریخ کاشت های دیر هنگام (20 اردیبهشت و 1 خرداد) باعث کاهش طول این دوره در تمام سناریوها و زمان های مختلف گردید (جدول5). سناریوی A2 کوتاهترین طول دوره کاشت تا گلدهی را بویژه در مدل گردش عمومی HadCM3 نشان داد، بطوریکه کوتاهترین طول دوره رویشی (52 روز) در تاریخ کاشت اول خرداد تحت سناریوی A2 در سال 2080 برای هر دو مدل گردش عمومی شبیه سازی گردید (جدول5). دامنه تغییرات طول دوره رسیدگی فیزیولوژیکی ذرت در شرایط تغییر اقلیم آینده نسبت به سال مبنا (105 روز) از 1+ تا 18- روز بود به عبارتی از 106 تا 87 روز متغیر بود (جدول5). نتایج شبیه سازی طول دوره مراحل فنولوژیکی ذرت نشان داد  که کشت دیرهنگام ذرت باعث کاهش طول این دوره در شرایط تغییر اقلیم آینده می شود. تاکید شده است که کاشت دیرتر ذرت، بطوریکه مرحله گلدهی این گیاه با اوج گرمایی منطقه کشت این گیاه تطابق نداشته باشد، تا حدود زیادی می­تواند در کاهش اثرات مضر تغییر اقلیم و گرمایش زمین بر عملکرد ذرت نقش داشته باشد (سوتوورد و همکاران 2000). همچنین ایشان بیان کردند با توجه به گرمایش زمین و افزایش نسبی دما در اوایل پاییز در آینده تغییر اقلیم کاشت دیر هنگام ذرت دیگر با خطر سرمای آخر فصل مواجه نخواهد شد و از این لحاظ مشکلی پیش نخواهد آمد.

 

حداکثر شاخص سطح برگ و زیست توده

بیشترین حداکثر شاخص سطح برگ در تاریخ کاشت 20 اردیبهشت در سناریوی A1B با مدل گردش عمومی HadCM3 و کمترین مقدار مربوط به کشت ذرت در تاریخ 10 اردیبهشت تحت سناریوی A1B در مدل گردش عمومی IPCM4 در سال 2020 بود (جداول4و5). در اکثر تیمارهای مختلف تاریخ کاشت و در زمان های مختلف، حداکثر شاخص سطح برگ در سناریوی A1B نسبت به سایر سناریوها بالاتر بود (جدول4و5). تغییرات بیوماس پیش بینی شده در شرایط تغییر اقلیم آینده نسبت به سال مبنا (18374 کیلوگرم در هکتار) از 42/3+ تا 84/16- درصد متغیر بود، بطوریکه بیشترین مقدار مربوط به تاریخ کاشت 20 اردیبهشت تحت سناریوی B1 در سال 2020 و کمترین مقدار در کشت 20 اردیبهشت در سناریوی A2 در سال 2080 در مدل گردش عمومی HadCM3 بود (جداول4و5).

 

 


 

جدول 5- مقادیر شبیه سازی شده صفات مورد بررسی در ذرت تحت تاثیر سناریوها و مدل های گردش عمومی در
دوره­های زمانی مختلف بر اساس مدیریت تاریخ کاشت

مدل

سناریو

دوره

 

زمان گلدهی

زمان رسیدگی فیزیولوژیک

عملکرد دانه (Kg ha-1)

زیست توده

(Kg ha-1)

حداکثر شاخص سطح برگ

 

 

زمان کنونی

 

62

105

5317

18374

11/5

HadCM3

A1B

2020

 

10 اردیبهشت

65

101

4891

18050

21/4

1خرداد

59

105

4277

18246

42/4

2050

 

10 اردیبهشت

60

98

4838

18505

69/4

1خرداد

55

94

4608

18314

45/4

2080

 

10 اردیبهشت

58

95

4225

17445

43/4

1خرداد

54

89

3782

17554

78/4

A2

2020

 

10 اردیبهشت

65

106

4786

17391

95/3

1خرداد

57

99

3642

17220

34/4

2050

 

10 اردیبهشت

60

98

4838

18505

69/4

1خرداد

55

94

3896

16867

47/4

2080

 

10 اردیبهشت

56

91

3390

16336

53/4

1خرداد

52

87

3735

16744

51/4

B1

2020

 

10 اردیبهشت

65

105

4546

17671

11/4

1خرداد

59

101

3763

17170

08/4

2050

 

10 اردیبهشت

61

99

4518

17697

39/4

1خرداد

56

95

4617

18394

44/4

2080

 

10 اردیبهشت

61

98

4880

18181

38/4

1خرداد

56

93

3475

17000

61/4

IPCM4

A1B

2020

 

10 اردیبهشت

66

106

4791

17386

93/3

1خرداد

59

101

3847

17294

25/4

2050

 

10 اردیبهشت

60

97

3724

17367

62/4

1خرداد

55

93

3635

17251

63/4

2080

 

10 اردیبهشت

58

94

3996

16820

34/4

1خرداد

53

89

4289

18123

76/4

A2

2020

 

10 اردیبهشت

65

106

4162

17611

26/4

1خرداد

59

102

3740

17620

65/4

2050

 

10 اردیبهشت

61

99

4954

18309

34/4

1خرداد

55

94

3746

16824

55/4

2080

 

10 اردیبهشت

56

92

3955

16637

36/4

1خرداد

52

87

3316

15349

25/4

B1

2020

 

10 اردیبهشت

64

104

5227

18548

19/4

1خرداد

58

100

3913

17254

10/4

2050

 

10 اردیبهشت

62

100

4851

18187

32/4

1خرداد

55

96

4215

17701

68/4

2080

 

10 اردیبهشت

58

95

4194

17171

11/4

1خرداد

54

91

3558

16908

55/4

 

 

 

عملکرد دانه

کمترین کاهش عملکرد دانه مربوط به سناریوی B1 در مدل گردش عمومی IPCM4 در سال 2050 (4708 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین کاهش عملکرد دانه تحت سناریوی A2 در مدل گردش عمومی HadCM3 در سال 2080 (3316 کیلوگرم در هکتار) شبیه سازی شد (جدول5). در اغلب موارد کاشت زود هنگام ذرت باعث کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم بر عملکرد گردید، بطوریکه کمترین کاهش عملکرد در تاریخ کاشت 10 اردیبهشت تحت سناریوی B1 در مدل گردش عمومی IPCM4 در سال 2020 به میزان 69/1 درصد کاهش در مقایسه با سال مبنا شبیه سازی شد (شکل4). کاهش عملکرد ذرت به دلیل افزایش دما و کاهش بارندگی در شرایط تغییر اقلیم آینده گزارش شده است (مال و همکاران 2004). بر اساس شکل5 مشاهده می شود که در این تاریخ کاشت، دوره گلدهی ذرت (حدود 60 روز پس از کاشت) با حداکثر دمای هوا در طول فصل رشد آن مطابقت داشت. همانطور که قبلا اشاره شد، از آنجاییکه حساسترین مرحله رشد ذرت به گرما، مرحله گلدهی آن می­باشد، برای سازگاری ذرت به گرمایش هوا، راهکارهای سازگاری بصورتی در نظر گرفته شد، که این مرحله با حداکثر دمای هوا مواجه نشود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کشت زودتر ذرت باعث عدم انطباق گلدهی ذرت با وقوع حداکثر دما گردیده و اثرات منفی گرما در مرحله حساس گلدهی تعدیل شده و افزایش عملکرد را نسبت به تاریخ کاشت های دیگر باعث می شود. همچنین کشت دیر هنگام ذرت (1 خرداد) نشان داد که در بیشتر موارد کاهش عملکرد افزایش یافته و اثرات منفی تغییر اقلیم تشدید یافته است. بیشترین کاهش عملکرد در تاریخ کاشت 1 خرداد تحت سناریوی A2 از مدل گردش عمومی IPCM4 در سال 2080 پیش بینی شد که باعث کاهش 63/37 درصدی از عملکرد دانه در مقایسه با عملکرد شبیه سازی شده در سال مبنا گردید (شکل4). اگر چه در سناریوی B1 در مدل گردش عمومی HadCM3 در سال 2050، کشت دیر هنگام ذرت (1 خرداد) کمترین کاهش عملکرد دانه را در مقایسه با سایر تاریخ های کاشت نشان داد که نسبت به سال مبنا کاهش 16/13 درصدی در عملکرد را شامل شد، درحالیکه این کاهش عملکرد برای تاریخ کشت های 10 و 20 اردیبهشت به ترتیب برابر با 03/15 و 5/20 درصد نسبت به سال مبنا بود (شکل4).



 

 

شکل4- میزان تغییر در عملکرد دانه ذرت بوسیله تغییر تاریخ کاشت تحت تاثیر دو مدل گردش عمومی HadCM3 و IPCM4 و سناریوهای A1B، A2 و B1 در مشهد برای سه دوره مورد بررسی

 

 

 

 

شکل5- روند حداکثر دمای روزانه برای دشت مشهد و زمان تاریخ کاشت رایج و وقوع گلدهی ذرت



[1] General Circulation Model

[2] Mitigation

[3] Adaptation

[4] United Kingdom Met Office Hadley Center

[5] Institute Pierre Simon Laplace

[6] Root mean-squared error

[7] Decision Support System for Agrotechnology Transfer

[8] Observed

[9] Simulated

[10] Over estimated

کاظم پور س و تاجبخش م، 1381. اثر برخی مواد ضد تعرق بر خصوصیات رویشی، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت تحت آباری محدود. مجله علوم کشاورزی ایران. جلد سی و سوم. صفحه های 205 تا 211.
کوچکی ع، نصیری محلاتی م، شریفی ح، زند ا و کمالی غ، 1380. شبیه سازی رشد، فنولوژی و تولید ارقام گندم در اثر تغییر اقلیم در شرایط مشهد. مجله بیابان. جلد ششم. صفحه های 117 تا 127.
کوچکی ع و نصیری محلاتی م، 1387. تاثیر تغییر اقلیم همراه با افزیش غلظت CO2 بر عملکرد گندم در ایران و ارزیابی راهکارهای سازگاری. مجله پژوهش های زراعی ایران. جلد ششم. صفحه های 139 تا 153.
کوچکی ع و کمالی غ ع، 1389. تغییر اقلیم و تولید گندم دیم در ایران. مجله پژوهش های زراعی ایران. جلد هشتم. صفحه های 508 تا 520.
کوچکی ع، نصیری محلاتی م، مرادی ر، علی زاده ی، 1391. اثرسطوح مختلف نیتروژن بر عملکرد و کارایی مصرف نیتروژن در کشت مخلوط ذرت و پنبه. مجله پژوهش های زراعی ایران. جلد نهم: در دست چاپ.
نصیری محلاتی م  و کوچکی ع، 1384. اثرتغییراقلیم بر شاخصهای اگروکلیماتیک مناطق کشت گندم دیم در ایران. مجله پژوهشهای زراعی ایران. جلد سوم. صفحه های 303 تا 291.
نصیری محلاتی م، کوچکی ع، کمالی غ و مرعشی ح، 1385. بررسی اثرات تغییر اقلیم بر شاخص های اقلیمی کشاورزی ایران. مجله علوم و صنایع کشاورزی. جلد بیستم. صفحه های 71 تا 82.
Alexandrov VA and Hoogenboom G, 2000. The impact of climate variability and change crop yield in Bulgaria. Agric Forest Meteorol 104: 315–327.
Bindi M and Olesen J, 2000. ‘Agriculture’, in Parry, M. L. (ed.), Assessment of Potential Effect and Adaptations for Climate Change in Europe: The Europe ACACIA Project, Jackson Environment Institute, University of East Anglia, Norwich, U.K, 324 pp.
Cheng W., Sakai H, Yagi K and Hasegawa T, 2009. Interactions of elevated [CO2] and night temperature on rice growth and yield. Agricultural and Forest Meteorology 149: 51 – 58.
Cuculeanu V, Marica A and Simota C, 1999. Climate change impact on agricultural crops and adaptation options in Romania. Climate Research 12: 153–160.
Falloon P and Betts R, 2010. Climate impacts on European agriculture and water management in the context of adaptation and mitigation-The importance of an integrated approach. Sci Total Environ 408: 5667–5687.
IPCC, 2007. Summary for Policy Makers. Climate Change 2007: The Physical Science Basis. Contribution of Working Group I to the Fourth Assessment Report. Cambridge University Press, Cambridge.
Jones JW, Hoogenboom G, Porter CH, Boote KJ, Batchelor WD, Hunt LA, Wilkens PW, Singh U, Gijsman AJ and Ritchie JT, 2003. The DSSAT cropping system model. Europ J Agronomy 18: 235-265.
Kapetanaki G and Rosenzweig C, 1997. Impact of climate change on maize yield in central and northern Greece: a simulation study with Ceres-maize. Mitigation and Adaptation Strategies for Global Change 1: 251–271.
Khabba S, Ledent JF and Lahrouni A, 2001. Maize ear temperature. Europ J Agronomy 14:197–208.
Laux P, Jäckel G, Tingem RM and Kunstmann H, 2010. Impact of climate change on agricultural productivity under rainfed conditions in Cameroon—A method to improve attainable crop yields by planting date adaptations. Agricultural and Forest Meteorology 150:1258–1271.
Li X, Takahashi T, Suzuki N and Kaiser HM, 2011. The impact of climate change on maize yields in the United States and China. Agricultural Systems 104: 348–353.
Loague K, and Green RE, 1991. Statistical and graphical methods for evaluating solute transport models: Overview and application. J Contam Hydrol 7: 51–73.
Mall RK, Lal M, Bhatia VS, Rathore LS and Singh R, 2004. Mitigating climate change impact on soybean productivity in India: a simulation study. Agric. Forest Meteorol 121: 113–125.
Mera RJ, Niyogi D, Buol GS, Wilkerson GG and Semazzi FHM, 2006. Potential individual versus simultaneous climate change effects on soybean (C3) and maize (C4) crops: An agrotechnology model based study. Global and Planetary Change 54: 163–182.
Meza FJ, Silva D and Vigil H, 2008. Climate change impacts on irrigated maize in Mediterranean climates: Evaluation of double cropping as an emerging adaptation alternative. Agricultural Systems 98: 21–30
Mitchell JFB, John TC, Gregory JM and Tett S, 1995. Climate response to increasing levels of greenhouse gases as sulphate aerosols. Nature 376: 501-504.
Nonhebel S, 1996. Effects of Temperature Rise and Increase in CO2 Concentration on Simulated Wheat Yields in Europe. Clim Change 34: 73–90
Ogle SM, Breidt FJ and Paustian K, 2005. Agricultural management impacts on soil organic carbon storage under moist and dry climatic conditions of temperate and tropical regions. Biogeochem 72: 87-121.
Olesen JE, Trnka M, Kersebaum KC, Skjelvag AO, Seguin B, Peltonen-Sainio P, Rossi F, Kozyra J and Micale F, 2011. Impacts and adaptation of European crop production systems to climate change. Europ  J Agronomy 34:96–112.
Ozkan B, and Akcaoz H, 2002. Impacts of climate factors on yields for selected crops in southern Turkey. Mitig Adapt Strat Glob Change 7: 367–380.
Powlson DS, Christian DG, Falloon P and Smith P, 2001. Biofuel crops: their potential contribution to decreased fossil carbon emissions and additional environmental benefits. Aspects Appl Biol 65: 289–94.
Prudhomme C, Wilby RL, Crooks S, Kay AL and Reynard NS, 2010. Scenario-neutral approach to climate change impact studies: Application to flood risk. J Hydro 390:198–209.
Reidsma P, Ewert F, Lansink AO and Leemans R, 2010. Adaptation to climate change and climate variability in European agriculture: The importance of farm level responses. Europ J Agronomy 32:91–102
Rosenzweig C and Tubiello FN, 2007. Adaptation and mitigation strategies in agriculture: an analysis of potential synergies. Mitig Adapt Strat Glob Change 12: 855–873.
Semenov MK and Brooks RJ, 1999. Spatial interpolation of the LARS-WG stochastic weather generator in Great Britain. Climatic Res 11: 137–148.
Shiferaw BA, Okello J and Reddy RV, 2009. Adoption and adaptation of natural resource management innovations in smallholder agriculture: reflections on key lessons and best practices. Environ Dev Sustain 11: 601–619.
Smit B and Skinner MW, 2002. Adaptation options in agriculture to climate change: a typology. Mitig Adapt Strat Glob Change 7: 85–114.
Southworth J, Randolph JC, Habeck M, Doering OC, Pfeifer RA, Rao DG and Johnston JJ, 2000. Consequences of future climate change and changing climate variability on maize yields in the midwestern United States. Agriculture, Ecosystems and Environment 82: 139–158.
Trnka M, Dubrovsky M and Ekzalud Z, 2004. Climate change impacts and adaptation strategies in spring barley production in the Czech Republic. Clim Change 64: 227–255.
Tubiello FN, Jagtap S, Rosenzweig C, Goldberg R and Jones JW, 2002. Effects of climate change on US crop production from the National Assessment. Simulation results using two different GCM scenarios. Part I: Wheat, Potato, Corn, and Citrus. Climate Res 20: 259–270.
Vergé XPC, De Kimpe C and Desjardins RL, 2007. Agricultural production, greenhouse gas emissions and mitigation potential. Agric For Meteorol 2–4: 255–69.
Wetterhall F, Bardossy A, Chen D, Halldin S and Ch XU, 2009. Statistical downscaling of daily precipitation over Sweden using GCM output. Theor. Appl. Climatol 96: 95-103.
Wheeler TR, Craufurd P, Ellis R, Porter J and Vara Prasad PV, 2000. Temperature variability and yield of annual crops. Agric. Ecosyst. Environ. 82: 159–167.