ORIGINAL_ARTICLE
پهنه بندی آگرواکولوژیک گندم در حوضه آبریز بروجن: ارزیابی سیستم های زراعی دیم و آبی
چکیده پهنه بندی آگرواکولوژیک یک مدل چند معیاری است که می تواند برای ایجاد پایگاه اطلاعات مکان دار، ارزیابی و برنامه ریزی استفاده از اراضی کشاورزی مورد توجه قرار گیرد. این پژوهش به منظور پهنه بندی منطقه بروجن از نظر سیستم های زراعی تولید گندم در شرایط پتانسیل و محدودیت آب انجام گرفته است. به این منظور پایگاه داده های دراز مدت روزانه اقلیمی با استفاده از 18 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژیک پوشش دهنده منطقه مورد مطالعه ایجاد شد و پتانسیل تبخیر و تعرق نیز بر اساس روش پنمن –مونتیث و با استفاده از نرم افزار ET.Calculator محاسبه گردید. برای شبیه سازی عملکرد گندم در شرایط بهینه تولید و شرایط محدودیت آب از مدل WOFOST که قبلا واسنجی شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. میزان عملکرد گندم برای همه ایستگاهها شبیه سازی شده و اطلاعات حاصل بصورت داده های مکان دار به محیط نرم افزار ArcGIS وارد گردید و برای تخمین عملکرد در سطح منطقه از تابع Spline برای درونیابی بین دادههای خروجی حاصل از مدل استفاده شد. نتایج نشان داد عملکرد پتانسیل از 2/2 تا4/6 تن در هکتار در منطقه مورد مطالعه متغیر میباشد به طوریکه دشت های مرکزی و شمال شرقی حوضه در مقایسه با نواحی جنوبی و غربی پتانسیل عملکرد بالاتری برای تولید گندم دارند. همچنین عملکرد در شرایط محدودیت آب از4/2 تا 7/3 تن در هکتار متغیر میباشد، به طوریکه دشت های جنوب شرقی در مقایسه با نواحی جنوبی و غربی استعداد بیشتری برای تولید گندم در شرایط محدودیت آب یا دیم دارند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل شکاف عملکرد، منطقه مورد مطالعه به 4 پهنه آگرواکولوژیک تفکیک می گردد:1- ناحیه متناسب برای زراعت آبی تولید گندم با شکاف عملکرد 2/4 تا 2/6 تن در هکتار2-ناحیه متناسب برای زراعت دیم با شکاف عملکرد 3تا 6/3 تن در هکتار 3- ناحیه متناسب برای هر دو سیستم زراعی دیم و آبی با شکاف عملکرد کمتر از 4/2 تن در هکتار و 4- ناحیه نامناسب برای تولید گندم. تحلیل الگوی بیلان آبی در منطقه مورد مطالعه نشان داد، مهمترین عامل ایجاد شکاف عملکرد در حالت پتانسیل نسبت به محدودیت آب در منطقه مورد مطالعه، الگوی توزیع بارش و دمای پایین در طول دوره رشد مرطوب است. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که مدل WOFOST توانایی خوبی برای شبیهسازی عملکرد گندم در شرایط پتانسیل و محدودیت آب دارد و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب جهت تحلیل سیستم های زراعی در مقیاسهای منطقه ای استفاده کرد.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_801_79a6918b6a179521c3fc6d965c472bc0.pdf
2013-02-03
1
12
پهنه بندی اگرواکولوژیک
سامانه اطلاعات جغرافیایی
سیستم های زراعی
گندم
مدل WOFOST
جواد
طایی سمیرمی
1
دانشگاه زابل
LEAD_AUTHOR
احمد
قنبری
2
دانشگاه زابل
AUTHOR
ابراهیم
امیری
3
دانشگاه آزاد لاهیجان
AUTHOR
عبدالعلی
غفاری
4
مرکز تحقیقات دیم کشور-مراغه
AUTHOR
براتعلی
سیاهسر
5
دانشگاه زابل
AUTHOR
شمس اله
ایوبی
6
دانشگاه صنعتی اصفهان
AUTHOR
تاتاری م، 1387. پیش بینی عملکرد گندم دیم در استان خراسان با به کارگیری دادههای اقلیمی و خاکشناسی و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی. پایان نامه دکتری زراعت، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد.
1
گیوی ج، 1376. ارزیابی کیفی تناسب اراضی برای نباتات زراعی و باغی. سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی- موسسه تحقیقات خاک و آب، نشریه فنی شماره 1015. 100 صفحه.
2
محمدرضایی ن، 1388. بررسی تغییرات مکانی تناسب اراضی برای کاربریهای گندم و جو دیم با استفاده از GIS و RS در منطقه تاکستان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی. دانشگاه تهران.
3
مهندسین مشاور یکم، 1379. مطالعات طرح جامع احیاء و توسعه کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، موسسه پژوهشهای برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی، جلد ششم(خاک)،191 صفحه.
4
میرمحمدصادقی م، 1389. آموزش پیشرفته ArcGIS9.3. انتشارات دانشگاه صنعتی اصفهان.
5
نصیری محلاتی م و کوچکی، 1388. پهنه بندی اگرواکولوژیکی گندم در استان خراسان: برآورد پتانسیل و خلاء عملکرد. پژوهشهای زراعی ایران جلد 7: 2، 709-695.
6
Amiri E and Rezaei M, 2009. Testing the modeling capability of ORYZA2000 under water-nitrogen limit conditions in Northern Iran. World Applied Sci. J. 6(8): 1113-1122.
7
Araya A, Keesstra SD and Stroosnijder L, 2010. A new agro-climatic classification for crop suitability zoning in northern semi-arid Ethiopia. Agric. For. Meteorol.150, 1057–1064.
8
Ati OF, Stigter CJ and Olandipo EO, 2002. A comparison of methods to determine the onset of the growing season in northern Nigeria. Int. J. Climatol. 22, 732–742.
9
Bannayan M, Crout NMJ and Hoogenboom, G, 2003. Application of the CERES-Wheat model for within-season prediction of winter wheat yield in the United Kingdom. Agron. J. 95, 114–125.
10
Boogaard HL, Van Diepen CA, Rotter RP, Cabrera JCM and Van Laar HH, 1998. WOFOST 7.1 User guide for the WOFOST 7.1 Crop Growth Simulation Model and WOFOST Control Center 1.5, Technical Document 52. DLO Winand Staring Center. Wageningen, The Netherlands.
11
Bouman BAM, Van Keulen H, Van Laar HH and Rabbinge R, 1996. The ‘School of de Wit’ crop growth simulation models: a pedigree and historical overview. Agric. Syst. 52, 171–198.
12
Caldiz DO, Haverkort AJ and Struik PC, 2002. Analysis of a complex crop production system in interdependent agro-ecological zones: a methodological approach for potatoes in Argentina. Agric. Syst. 73, 297–311.
13
De Pauw E, Ghaffari A and Nseir B, 2008. Agro ecological zones of Karkheh River Basin: A reconnaissance assessment of climatic and edaphic patterns and their similarity to areas inside and outside the basin.Technical Report, ICARDA, 96pp.
14
Dewi Hartkamp A, Jeffrey W and Hoogenboom G, 1999. Interfacing Geographic Information Systems with Agronomic Modeling: A Review. Agron. J. 91:761–772 (1999).
15
FAO, 1996. Guidelines: Agroecological zoning. FAO. Soils Bultin 73,. FAO. Rome.
16
FAO, 2009. ETo calculator version 3.1. In: evapotranspiration from Reference Surface.FAO, Land and Water Division, Rome Italy, pp. 1–65.
17
Muchow RC, Hammer G and Carberry PS, 1991. Optimizing crop and cultivar selection in response to climatic risk. In: Muchow RC, Bellamy JA(Eds.), Climatic Risk in Crop Production: Models and Management for the Semiarid Tropics and Subtropics. CAB, International, Wallingford, UK, pp. 235–262.
18
Rinaldy M, Losavio N and Flagella Z, 2003. Evaluation of OILCROP-SUN model for sunflower in southern Italy. Agricultural Systems. 78, 17-30.
19
Sahragard, N. Masumi, M. Yassaee, M. and Izadpanahi, K. 2006. Evaluation of resistance in some advanced lines of soft wheat and some cultivars of barley to virus diseases in Shahrekord. P.41. in: Proc. 17th Iran. Plant Protec. Cong., Karaj, Iran. Volume2. Savin, IY, Ovechkin SV, and Aleksandrova EV, 1997. The WOFOST simulation model of crop growth and its application for the analysis of land resources. Eurasian Soil Science, 30: 758-765.
20
Sharma A, Bharat R, RaoK KV, Vittal PR, Ramakrishna YS and Amarasinghe U, 2010. Estimating the potential of rainfed agriculture in India: Prospects for water productivity improvements. Agric.Water Manage. 97, 23–30.
21
Tilahun K, 2006. The characterization of rainfall in the arid and semi-arid regions of Ethiopia. ISSN 0378-4738. Water SA vol. 32, no. 3; ISSN 1816-7950 Water SA (online).
22
Van Ittersum MK, Le elaar PA, Van Keulen H, Krop MJ, Bastiaans L and Goudriaan J, 2003. On approaches and applications of the Wageningen crop models. European Journal of Agronomy 18, 201–234.
23
Wu D, Yu Q, Lua and Hengsdijk H, 2006. Quantifying production potentials of winter wheat in the North China Plain Europ. J. Agronomy. 24,226.
24
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تداخل خردل وحشی (Sinapis arvensis) بر عملکرد کلزا (Brassica napus) و پویایی جمعیت علف¬هرز در سطوح مختلف نیتروژن
این پژوهش در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلیسینا به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل مقدار نیتروژن در چهار سطح 100، 150، 200 و 250 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، به عنوان عامل اصلی و تراکم علفهرز خردل وحشی در پنج سطح صفر، 4، 8، 16 و 32 بوته در مترمربع به عنوان عامل فرعی بود. کاربرد کود نیتروژن، عملکرد بیولوژیک و دانه کلزا را افزایش داد. در تمامی سطوح نیتروژن، افزایش تراکم و ماده خشک علفهرز خردل وحشی، عملکرد بیولوژیک و دانه کلزا را کاهش داد. همچنین تولید ماده خشک خردل وحشی با کاربرد بیشتر کود، در کلیه تراکمهای مورد بررسی افزایش نشان داد. با افزایش مصرف نیتروژن تا سطح 200 کیلوگرم در هکتار، شیب اولیه افت عملکرد بیولوژیک و دانه کلزا نسبت به تراکم و ماده خشک خردل وحشی کاهش یافت. تغییرات تعداد بذر تولیدی خردل وحشی نسبت به تراکم و ماده خشک آن روند غیرخطی داشت و با مصرف بیشتر نیتروژن، شیب اولیه تولید بذر خردل وحشی، بیشتر شد. با افزایش تراکم علفهرز خردل وحشی در هر چهار سطح نیتروژن، سرعت افزایش جمعیت علفهرز نقصان یافت و بین سطوح 200 و 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، تفاوت چندانی از این نظر وجود نداشت. ماده خشک تولیدی علفهرز نسبت به تراکم آن شاخص مطلوبتری برای تخمین کاهش عملکرد بیولوژیک و دانه کلزا و تولید بذر خردل وحشی بود. با توجه به نتایج حاصل، مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای همدان و مناطق مشابه توصیه میگردد.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_829_218b18ea30b1769555c3aa080fd4ad1a.pdf
2013-02-03
13
28
پویایی بذر
تداخل
کاهش عملکرد
کود
مدلپویایی بذر
مدل
فاطمه
سلیمانی
1
دانشگاه بوعلی سینا همدان
AUTHOR
گودرز
احمدوند
toorchi@tabrizu.ac.ir
2
دانشگاه بوعلی سینا همدان
LEAD_AUTHOR
بیژن
سعادتیان
3
دانشگاه بوعلی سینا همدان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثربخشی طرح اعتبارات بنگاههای زودبازده در صنعت زنبورداری
حمایت از ایجاد و توسعه بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی از اولویتهای اساسی در برنامهتوسعه اقتصادی اکثر کشورهاست. با این وجود طرح بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی در ایران با بحثهای فراوانی از سوی موافقان و مخالفان آن روبرو بوده است. با این رویکرد، هدف اصلی این مطالعه ارزیابی عملکرد بنگاههای زودبازده و بررسی میزان دسترسی به اهداف پیشبینی شده در این طرحها در زمینه اشتغال، سرمایهگذاری و بهبود سودآوری میباشد. جهت بررسی این موضوع بنگاههای دریافت کننده اعتبارات زودبازده در بخش زنبورداری شهرستان بابل طی سال 1386 از طریق سرشماری انتخاب (50 طرح) و با گروهی دیگر از بنگاهها که از اعتبارات بنگاههای زودبازده استفاده نکردهاند (52 طرح) با استفاده از روش جورسازی مورد مقایسه قرارگرفتهاند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میزان انحراف مالی و اشتغال در نمونه مورد بررسی بسیار پایین بوده است. همچنین بررسی نتایج در میان بنگاههای در حال فعالیت نشان داد اگر چه این اعتبارات تاثیر مثبت بر اشتغال و سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت این گروه از بنگاهها داشته اما میزان اشتغال پیشبینی شده در این طرحها به طور کامل محقق نشده و هزینه واسطه در این گروه از بنگاهها بدون آن که اثر معنیداری بر سودآوری کوتاهمدت و بلندمدت این گروه از بنگاهها داشته باشد افزایش یافته است. با توجه به نتایج این مطالعه تاسیس سیستم جامع اطلاعاتی، تفکیک دو مفهوم بنگاههای با سابقه و بنگاههای تازه تأسیس، ایجاد بانکهای تخصصی جهت حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط، استفاده از فارغ التحصیلان دانشگاهی این رشته و توجه به اثرات غیرمستقیم اعتبارات پیشنهاد شده است.
M51; H32; O16; C78 طبقهبندی:
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_830_4119c899e7ece775f721122db664fa5f.pdf
2013-02-03
29
44
اشتغال
اعتبارات بنگاههای کوچک و متوسط
سرمایه گذاری
روش جورسازی
مهدی
شعبانزاده
1
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ناصر
شاهنوشی
2
دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
محمود
دانشور
3
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
محمد
قربانی
4
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
مجتبی
مجاوریان
5
دانشگاه کشاورزی ساری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه¬ی بین پارازیتیسم تله¬های تخم با پارازیتیسم جمعیت¬های طبیعی تخم سن گندم
بعضی از محققین از تلههای تخم سن برای تخمین نسبت پارازیتیسم یا تغییرات جمعیت پارازیتوئیدهای آن (متعلق به خانوادههای Scelionidae و Encyrtidae) استفاده کردهاند. با این حال رابطهی کمی این دادهها با شمارشهای مطلق مزرعهای بررسی نگردیده است. لذا نیازی به استاندارد نمودن این روش احساس میشود. در این بررسی تلاش گردیده که نقش ارتفاع و تراکم تخم، در بهداماندازی پارازیتوئیدها توسط تلهها محقق گردد. برای این منظور، یک آزمایش فاکتوریل بر پایهی بلوکهای کامل تصادفی در پنج بلوک با سه سطح ارتفاع (20، 40 و 70 سانتیمتر) و سه سطح تراکم (یک، دو و چهار دسته تخم) در مزرعهای در شریف آباد ورامین اجرا شد. در هر بلوک و برای هر تیمار دو مشاهده در نظر گرفته شد. آزمایش در دو هفتهی متوالی تکرار گردید. بدین ترتیب یک سری از تلههای تخم در هر نوبت بر اساس نقشهی آزمایش گذاشته شد ویک هفته بعد برداشته شد. نخستین تله گذاری در چهار اردیبهشت و بعدی در 11 اردیبهشت انجام شد. نسبت پارازیتیسم کل به انضمام هر یک از دو گونهی Trissolcus vassilievi و T. grandis مورد مقایسه قرار گرفت. در تلهگذاری نخست، نه ارتفاع و نه تراکم روی پارازیتیسم تأثیری نداشتند. با این وجود، در دومین تله گذاری، تفاوت معنیداری در درصد پارازیتیسم T. grandis در تلههای نصب شده در ارتفاع 20 و 70 سانتیمتر مشاهده شد، به طوری که 8/10 درصد گروه نخست در برابر 4/34 درصد گروه دوم مورد حملهی این گونه قرار گرفتند. از طرفی، یک تفاوت بسیار معنیدار بین تراکمهای یک و دو دسته تخم به ثبت رسید، به طوری که 9/12 و 9/37 درصد از تراکمهای مذکور مورد حملهی T. vassilievi قرار گرفتند. هیچ تفاوت معنیداری در پارازیتیسم کل در تله گذاری دوم مشاهده نشد. پارازیتیسم کل در دو نوبت تله گذاری بترتیب 5/11 و تقریباً 50 درصد بود. به نظر میرسد تمایلی به سمت بالای بوتههای گندم در T .grandis و در جهت عکس در T. vassilieviوجود دارد. این میتواند یکی از اجزایی باشد که زیستخوان دو گونه را جدا و همزیستی آنها را امکانپذیر میسازد. انحراف معنیداری از پارازیتیسم مزرعهای و ترکیب طبیعی زنبورها در تلهها مشاهده گردید.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_831_a008a4736749771bb36f23bec1d5e63c.pdf
2013-02-03
45
55
پارازیتویید تخم، تله¬ی تخم، نمونه برداری، Trissolcus vassilievi
Trissolcus grandis
شهزاد
ایرانی¬پور
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
عزیز
خرازی پاکدل
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تیمارهای آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد سه توده بومی رازیانه
افزایش مصرف گیاهان دارویی و محدودیت منابع آبی برای تولید بسیاری از این گیاهان، ضرورت شناسایی ژنوتیپهای سازگار به شرایط تنش را آشکار می سازد. بنابراین، دوآزمایش مزرعه ای طی سالهای 90- 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا شد تا واکنش تودههای بومی رازیانه به تیمار های آبیاری مورد ارزیابی قرار گیرد. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد که در آن تیمارهای آبیارﻯ (آبیاری بعد از 6٠، 9٠، 120 و ١5٠ میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) در کرتهاﻯ اصلی و تودههای بومی رازیانه (همدان، ازمیر و گازی آنتپ) در کرتهاﻯ فرعی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمارهای آبیاری بر تمام صفات مورد مطالعه اثر معنی داری داشته است. افزایش فواصل آبیاری از 60 به 150 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر سبب کاهش ارتفاع بوته، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر، تعداد دانه در چترک، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی گردید. اما تعداد چترک در هر چتر افزایش نشان داد. عملکرد دانه در توده ازمیر نسبت به دو توده گازی آنتپ و همدان بالاتر بود. به نظر میرسد با توجه به محدودیت منابع آبی در منطقه، آبیاری پس از 90 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر و توده ازمیر برای تولید دانه مناسب باشد.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_832_943f98296ebd3ff8393e432df4b39fa6.pdf
2013-02-03
57
71
آبیاری
اجزای عملکرد
توده¬های بومی و رازیانه
اسماعیل
رضائی چیانه
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
سعید
زهتاب سلماسی
2
دانشگاه تبریز
AUTHOR
کاظم
قاسمی گلعذانی
3
دانشگاه تبریز
AUTHOR
عباس
دل آذر
4
دانشگاه علوم پزشکی تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر کاربرد چند دورة متوالی کودهای آلی و شیمیایی بر جذب نیتروژن، فسفر و پتاسیم و برخی ویژگیهای رشد گندم
برای بررسی تأثیر کاربرد سه و پنج دورة متوالی کمپوست زباله شهری و ورمیکمپوست با و بدون کودشیمیایی NPK بر میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم و برخی از ویژگیهای رشدی گندم لاین N-8118 (Triticum aestivum line N-8118)، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار بهصورت گلدانی اجرا گردید. در این طرح فاکتور اصلی 10 سطح کودی شامل: شاهد (بدون مصرف کمپوست و کودشیمیایی)، کودشیمیایی طبق آزمون خاک، چهار سطح کمپوست زباله شهری و 4 سطح ورمیکمپوست (20 و40 تن در هکتار با و بدون نصف کودشیمیایی NPK) و فاکتور فرعی کاربرد سه و پنج دوره متوالی آنها بود. نتایج نشان داد که غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ و همچنین ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، سطح برگ و مقادیر کلروفیل a و a+b گیاه در مرحله غلاف رفتن با کاربرد مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری و ورمیکمپوست نسبت به شاهد افزایش معنیداری یافت. بالاترین میزان سطح برگ بر اثر کاربرد پنج دورة متوالی 20 تن کمپوست زباله شهری همراه با نصف کودشیمیایی، بیشترین میزان کلروفیل a، b، a+b، شاخص کلروفیل برگ پرچم، تعداد پنجه و میزان نیتروژن برگ با کاربرد 40 تن ورمیکمپوست همراه با نصف کودشیمیایی و بیشترین تجمع فسفر و پتاسیم برگ نیز در تیمار 40 تن کمپوست همراه با نصف کودشیمیایی حاصل شد. ضمناً با افزایش دورههای مصرف کود از سه به پنج، غلظت فسفر، پتاسیم، کلروفیل a و a+b برگ پرچم افزایش یافت. بنابراین میتوان بیان کرد که مصرف کودهای آلی بخصوص بهشکل کمپوست شده اثرات مفیدی بر رشد گیاه و افزایش غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ گندم خواهد داشت.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_833_30f164ab351c0b0b676906c79b141b64.pdf
2013-02-03
71
86
پتاسیم
فسفر
کمپوست زباله شهری
گندم
نیتروژن
ورمیکمپوست
اکرم
احمدپور سفیدکوهی
1
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
LEAD_AUTHOR
مهدی
قاجار سپانلو
2
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
محمدعلی
بهمنیار
3
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدل¬سازی ریاضی هزینه¬های نگهداری و تحلیل عمر مفید اقتصادی تراکتورهای کشاورزی (مطالعه موردی استان آذربایجان¬غربی)
از عوامل مهم در مدیریت ماشینها، تخمین عمر مفید ماشین است. تصمیم به جایگزینی یک ماشین کشاورزی، علاوه بر امر مدیریتی یک تصمیم اقتصادی در سیستمهای مکانیزه کشاورزی نیز میباشد. هزینههای تعمیر و نگهداری که متأثر از عمر تراکتور، ساعات کارکرد و نحوه استفاده از آن میباشد، در تعیین عمر بهینه اقتصادی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در کشورهای صنعتی، برای جلوگیری از هدررفت سرمایه، هزینههای نگهداری و عمر مفید ماشینهای کشاورزی سالانه تعیین شده و به صورت جداولی ارائه میگردد. در راستای بهینهسازی استفاده از سرمایه و ماشین و به منظور برآورد عمر مفید تراکتورهای کشاورزی، با لحاظ نمودن هزینههای تعمیر و نگهداری تجمعی و مدلهای هزینهای مناسب، مطالعهای روی تراکتورهای متداول در استان آذربایجانغربی، شامل تراکتورهای مسیفرگوسن 285، مسیفرگوسن 399 و یونیورسال (650U) انجام پذیرفت. اطلاعات جمعآوری شده شامل هزینههای تعمیر و نگهداری، ساعات کارکرد سالانه و همچنین قیمت اولیه تراکتورها میباشد. میزان سودسرمایه و استهلاک انباشته و در نتیجه هزینههای سرمایهای و تعمیر و نگهداری انباشته برای هر مدل تراکتور محاسبه شد و عمر اقتصادی تراکتورها تعیین گردید. در نهایت منحنیهای هزینه سرمایهای در مقابل سن کارکرد تراکتورها به سال، رسم شد. اصولاً، هزینه کل تجمعی به ازای هر واحد کار برای یک تراکتور، تا نقطه معینی از عمر آن، دارای حالتی نزولی است و از آن نقطه به بعد، روندی صعودی پیدا خواهد کرد. سالی که حداقل هزینه کل تجمعی را داشته باشد، از نظر اقتصادی، بهترین زمان برای جایگزین کردن ماشین میباشد. پایان سال نهم، دهم و سیزدهم به ترتیب برای تراکتورهای یونیورسال (650U)، مسی فرگوسن 399 و مسی فرگوسن 285 به عنوان زمان بهینه برای جایگزینی این مدل تراکتورها، پیشنهاد گردید.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_834_9b27b4231c5853bfc0abec134dec870d.pdf
2013-02-03
87
98
استان آذربایجان¬غربی
تراکتور
سن جایگزینی
عمر مفید اقتصادی
شرمین
کریمی
1
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
LEAD_AUTHOR
ترحم
مصری گندشمین
2
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
نصرت الله
خادم¬الحسینی
3
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکنش عملکرد و اجزای عملکرد دانه تریتیکاله به تاریخ کاشت و تراکم بوته در کشت دیم
به منظور تعیین تراکم بوته و تاریخ کاشت مناسب برای کاشت تریتیکاله در رشت، آزمایشی در سال زراعی 1388 -1387 به صورت کرت خرده شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور اجرا شد. کرت های اصلی آزمایش شامل چهار تاریخ کاشت (31 شهریور، 10، 20 و 30 مهرماه) و کرت های فرعی شامل تراکم بذر در واحد سطح (275، 350، 425 و 500 بوته در متر مربع) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که تعداد پنجه در بوته تنها تحت تاثیر تراکم بوته کاشته شده قرار گرفته است. بیشترین تعداد پنجه (6/13 عدد) در گیاه در تیمار کاشت 275 بوته در متر مربع در هکتار بدست آمد و با افزایش تراکم بوته تعداد پنجه کاهش یافت و کمترین تعداد آن در 500 بوته بدست آمد. تراکم بذر کاشته شده تاثیر معنی داری بر طول سنبله و عملکرد ماده خشک بوته ها نداشت؛ این دو ویژگی تنها تحت تاثیر تاریخ کاشت قرار گرفتند. گیاهان در تاریخ کاشت 31 شهریور، در مقایسه با سایرین، بیشترین ماده خشک و طول سنبله را داشتند. یافته های این آزمایش همچنین، نشان داد که برهمکنش تاریخ کاشت × تراکم بذر بر عملکرد دانه در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله و همچنین، شاخص برداشت گیاهان تاثیر معنی دار داشته است. بیشترین تعداد دانه در سنبله در تاریخ کاشت 31 شهریور ماه با تراکم کاشت 350 بذر در متر مربع به میزان 45/73 عدد و بیشترین شاخص برداشت در تاریخ کاشت 20 مهرماه و تراکم 275 بوته در متر مربع به میزان 86/42 بدست آمد. بیشترین عملکرد در تاریخ کاشت 31 شهریور و تراکم کاشت 500 بوته (2/5863 کیلوگرم در هکتار) و کمترین آن در تاریخ کاشت 20 مهر و تراکم بوته 275 بوته در متر مربع (08/3351 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. با توجه به یافته های این پژوهش بهترین تاریخ کاشت و تراکم بوته مربوط به 31 شهریور و 500 بوته در متر مربع است.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_835_285c5ffbee86efd4563c654b917fddef.pdf
2013-02-03
99
110
تاریخ کاشت
تراکم کاشت
تریتیکاله
عملکرد دانه
پرستو
مرادی
1
دانشگاه گیلان
AUTHOR
محسن
زواره
2
دانشگاه گیلان
LEAD_AUTHOR
غلامرضا
محسن آبادی
mohsenabadi@guilan.ac.ir
3
دانشگاه گیلان
AUTHOR
محمد
ربیعی
4
موسسه تحقیقات برنج کشور
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کمینه کردن افت سیستم تمیزکننده کمباین با کنترل مواد غیردانه¬ای عبوری از شبکه ضدکوبنده
با وجود اینکه متوسط افت کمباین در کشورهای پیشرفته 4 تا5 درصد تخمین زده می شود، متاسفانه براساس تحقیقات بعضی از پژوهشگران این عرصه، این مقدار برای کشور ایران تا 20درصد (حتی بیشتر) نیز گزارش شده است. برای داشتن حداقل افت، باید فرآیند عمل آوری محصول (برش، انتقال، کوبش، جداسازی و . . .) بهینه گردد. بیان معادلات رفتاری قسمت های مختلف، اولین قدم در عملی شدن این مهم می باشد. یکی از فرآیندهای مهم در عملیات برداشت غلات توسط کمباین، عبارت از کوبش مواد می باشد که تاثیر بیشتری بر عملکرد کمباین دارد. حداقل عبور مواد غیر دانه ای سبب کاهش بیش باری واحد تمیزکننده و کاهش افت این واحد و نیز کاهش آلودگی مخزن دانه به مواد غیردانه ای می شود. ارتفاع ساقه، شدت تغذیه، فاصله کوبنده و ضدکوبنده و سرعت دورانی کوبنده از عوامل کاری موثر در طراحی و کارکرد و افت کوبنده کمباین می باشند. در این راستا، یک آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی و با سه تکرار با کمباین سهند s68 انجام گرفت. متغیرهای های مستقل مد نظر عبارت بودند از: ارتفاع ساقه، نرخ تغذیه، نسبت ابتدای فاصله کوبنده به انتهای آن و سرعت کوبنده. عبور مواد غیردانه ای از شبکه ضدکوبنده نیز به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر هر چهار عامل روی عبور مواد غیردانه ای در سطح احتمال 01/0 معنی دار است. به طوری که میزان عبور مواد غیردانه با کاهش ارتفاع ساقه، کاهش شدت تغذیه، کاهش فاصله کوبنده و ضدکوبنده و افزایش دور کوبنده افزایش یافت. با وجود معنی دار بودن برخی از اثرهای متقابل عوامل، این اثرات اغلب از نوع تغییر در مقدار بودند. با توجه به معنی دار بودن اثر این چهار عامل روی عبور مواد غیردانه ای و برای بیان رابطه ریاضی متغیرهای مستقل (ارتفاع ساقه، نرخ تغذیه، مقدار فاصله کوبنده و ضدکوبنده و سرعت کوبنده) با متغیر وابسته (میزان عبور مواد غیردانه ای) از رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس رگرسیون نشان داد که یک رابطه معنی داری در سطح احتمال 001/0 بین متغیرهای مستقل و وابسته وجود دارد. در نهایت مناسب ترین مدل به برای میزان عبور مواد غیردانه ای (y3) به ترتیب زیر برآورد شد:
y3 =exp(c1x1+ c2x2+ c3x3+ c4x4)
که در آن x1، x2، x3 و x4 به ترتیب ارتفاع ساقه محصول، شدت تغذیه محصول، فاصله کوبنده و ضدکوبنده و سرعت کوبنده و c0، c1، c2، c3 و c4 ضرایب ثابت می باشند.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_836_3a8b12bda62e3e7fce0d52cb51a14bcc.pdf
2013-02-03
113
123
ارتفاع ساقه
سرعت کوبنده
فاصله کوبنده و ضدکوبنده
کمباین
مواد غیردانه ای
نرخ تغذیه
علی
میرزازاده
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
شمس¬الله
عبدالله¬پور
2
دانشگاه تبریز
AUTHOR
محمد
مقدم
moghaddam75@yahoo.com
3
دانشگاه تبریز
AUTHOR
خسرو
محمدی
khosromohammadi60@yahoo.com
4
دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کارایی فنی تولیدکنندگان توتفرنگی در شهرستان سنندج
تولید توت فرنگی در استان کردستان که بیش از 70 درصد از تولید کشور را تامین می کند، از جنبه های گوناگونی نظیر ایجاد اشتغال و درآمد برای خانوارهای روستایی، دارای اهمیت است. با این حال، تولید این محصول در استان کردستان دارای مشکلاتی است که باعث شده است میزان تولید و عملکرد این محصول در استان، تا حد زیادی کمتر از متوسط جهانی این محصول باشد. هدف اصلی این تحقیق « تعیین کارایی فنی تولیدکنندگان مختلف توتفرنگی در شهرستان سنندج » است. برای این منظور از طریق پرسشنامه داده های مورد نیاز از ۱29 نفر بهرهبردار در سال زراعی 89-1388 جمع آوری شده است. برای رسیدن به اهداف طرح، از تابع تولید ترانسلوگ و تخمین همزمان تابع تولید مرزی و ناکارائی استفاده شده است. نتایج فنی نشان دادند که کارایی فنی مزارع کشت این محصول، در دامنه 42/0 تا 98/0 قرار دارد و میانگین کارایی فنی آنها در حدود 83/0 میباشد. بررسی مدل ناکارایی نیز نشان داد متغیرهای سطح تحصیلات، تکفل، تجربه و تعداد وجین اثر منفی بر ناکارایی داشتند و متغیرهای تعداد قطعات، سن بوته و فاصله بوته ها از یکدیگر نیز اثر مثبت بر ناکارایی دارند.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_837_24055c4af67deb360f8beb9d080dc6c2.pdf
2013-02-03
125
134
تابع تولید ترانسلوگ
توت فرنگی
شهرستان سنندج و کارایی فنی
اسماعیل
پیش بهار
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
اکبر
نصیری
2
دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تحمل خشکی ارقام برنج در مراحل رویشی و زایشی با استفاده از شاخص¬های مبتنی بر عملکرد دانه
به منظور ارزیابی تحمل به خشکی ارقام برنج در دو مرحله رویشی و زایشی، آزمایشی بهصورت طرح کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج در سال 1387 انجام شد. سه سطح تنش خشکی شامل آبیاری متداول (شاهد)، تنش مرحله رویشی و تنش مرحله زایشی به عنوان عامل اصلی و 26 ژنوتیپ برنج به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. در این بررسی شاخصهای حساسیت به تنش (SSI)، تحمل (TOL)، بهره وری متوسط (MP)، تحمل تنش (STI)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، میانگین هارمونیک (HM) و پاسخ به خشکی (DRI) بر اساس عملکرد دانه در شرایط تنش و غیر تنش محاسبه گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپها در همه شاخصها در سطح احتمال 1درصد با هم اختلاف معنی داری داشتند که نشان دهنده تنوع بین ژنوتیپها از نظر شاخصهای مورد بررسی بود. شاخصی که انتخاب ژنوتیپها بر اساس آن باعث افزایش عملکرد در هر دو شرایط تنش و بدون تنش شود، به عنوان بهترین شاخص در نظر گرفته شد. بر این اساس شاخصهای STI و GMP به عنوان بهترین شاخص معرفی شده و مناسبترین ژنوتیپها بر اساس این شاخصها در هر دو مرحله تنش، شامل کادوس، ساحل، نعمت، دانیال و لاین 8 بود. نتایج حاصل از تجزیه به مولفههای اصلی نشان داد که ژنوتیپهای دانیال، نعمت و ساحل متحمل و ژنوتیپهای دمسیاه و لاین 30 حساس به تنش در هر دو مرحله رشدی گیاه برنج بودند.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_838_f476fac52b85239a113761e1b62978e6.pdf
2013-02-03
135
147
برنج
تنش خشکی
تجزیه به مولفههای اصلی
عملکرد دانه
مرحله رویشی و مرحله زایشی
فاطمه
عرفانی
1
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
مجید
شکرپور
2
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
علی
مومنی
3
مرکز تحقیقات برنج کشور معاونت آمل
AUTHOR
عبدالرحمان
عرفانی
4
مرکز تحقیقات برنج کشور آمل
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اندازه¬گیری فعالیت آنزیمی بتا 1و3 گلوکاناز برون یاخته¬ای در جدایه¬های Trichoderma virens و انتخاب جدایه¬های برتر در کنترل بوته¬میری خیار
در این پژوهش چهار جدایه Trichoderma virens از نظر میزان فعالیت آنزیمی بتا 1و3 گلوکانازی و همچنین کنترل کنندگی بیماری بوته میری خیار (Phytophthora drechsleri) در شرایط گلخانه و آزمایشگاه بررسی شدند. . برای بررسی فعالیت آنتاگونیستی جدایههای فوق، آزمایشهای گوناگونی به کمک روش متقابل و آزمون اثر مواد فرار انجام گرفت. همچنین اثر pH (3، 5، 7، 8 و 9) و دما (5، 15، 20، 25، 30 و 40 درجه سانتیگراد) روی رشد جدایههای تریکودرما بررسی شد. میزان رشد پرگنهای جدایههای فوق در محیط کشت آب آگار دارای کربوکسی متیل سلولز(CMC) نیز مورد ارزیابی قرار گرفت و دیده شد که میان میزان رشد پرگنهای جدایهها و میزان فعالیت بتا1و3 گلوکانازی مترشحه از آنها ارتباط مستقیمی وجود دارد. بطور کلی نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که گونه T. virens 304 و T. virens 414.8 در کنترل بیولوژیکP. drechsleri تواناتر از دیگر جدایهها بوده. همچنین نتایج همبستگی میان درصد کنترل کنندگی و میزان فعالیت بتا 1و3 گلوکانازی مثبت ارزیابی شد، در نتیجه میان این دو شاخص رابطه مستقیمی وجود دارد.
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_839_6bd69870e54247fc29edf460dfb85281.pdf
2013-02-03
149
161
آنزیم بتا 1و3 گلوکاناز
بوته میری خیار
کنترل بیولوژیک
همبستگی
Phytophthora drechsleri
فاطمه
زواری
1
پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
نوازالله
صاحبانی
2
پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
AUTHOR
حسن رضا
اعتباریان
3
پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
AUTHOR