دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
بهبود کمی و کیفی علوفه در کشت مخلوط ذرت - لگوم با کاربرد کود زیستی نیتروکسین در کشت دوم
1
17
FA
عبدالله
جوانمرد
0000-0002-2588-1532
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه
javansohaib@gmail.com
مصطفی
امانی چیانی
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه
فرزاد
رسولی
گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه
farsouli@gmail.com
بهمنظور بررسی کمیت و کیفیت علوفه در چند کشتی ذرت (<em>Zea mays</em> L.) با ماشک گل خوشهای (<em>Vicia villosa</em>)، شبدر (<em>Trifolium alexanderinum</em> L.)، اسپرس (<em>Onobrychis vicifolia</em>) و خلر (<em>Lathyrus sativus</em>)، آزمایشی بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 14 تیمار و سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال زراعی 1394 اجرا گردید. تیمارها شامل کشتهای خالص ذرت هیبرید 704، ماشک گل خوشهای، خلر، اسپرس، شبدر برسیم و کشت مخلوط ذرت با هر یک از لگومها در حالت تلقیح و عدم تلقیح با کود بیولوژیک نیتروکسین بود. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد کل علوفه خشک به تیمار ذرت تلقیح شده با نیتروکسین+ ماشک و کمترین میزان آن نیز به کشت خالص اسپرس تعلق داشت. همچنین، بیشترین میزان پروتئین خام (5/277 گرم در کیلوگرم ماده خشک) به تیمار کشت خالص ماشک و کمترین میزان آن (60/60 گرم در کیلوگرم ماده خشک) به ذرت خالص بدون تلقیح مربوط بود. علاوه بر این بیشترین میزان دیواره سلولی (NDF) و دیواره سلولی بدون همیسلولز (ADF) به کشت خالص ذرت (عدم تلقیح) و کمترین میزان آنها در کشت خالص ماشک و کشت مخلوط ذرت تلقیح شده با نیتروکسین+ ماشک مشاهده شد. بیشترین مقادیر ماده خشک مصرفی (DMI)، ماده خشک قابل هضم (DDM)، ارزش نسبی تغذیهای (RFV)، انرژی ویژه شیردهی (NE<sub>L</sub>) و کل مواد مغذی قابل هضم (TDN) در کشت خالص ماشک گل خوشهای بدست آمد. همچنین در بین تیمارهای مخلوط بیشترین مقادیر پروتئین خام، خاکستر، DMI، DDM، RFV و NE<sub>L</sub> در ذرت تلقیح شده با نیتروکسین+ ماشک بدست آمد. بطور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثر ماشک گل خوشهای در کشت مخلوط با ذرت بر عملکرد کمی و کیفی علوفه تولید شده بیشتر از سایر لگومها بود.
انرژی ویژه شیردهی,پروتئین خام,کشاورزی پایدار,کود بیولوژیک,ماده خشک قابل هضم
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7333.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7333_9102e34127d1bbbb457ab9ae4d83ccd4.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
04
21
بهبود شاخصهای رشد و عملکرد سویا (Glycine max L.) با مدیریت تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی
19
35
FA
منوچهر
شیری جناقرد
دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان، دانشگاه محقق اردبیلی
shiri.m@uma.ac.ir
مرتضی
کامرانی
دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان دانشگاه محقق اردبیلی
kamrani@uma.ac.ir
سعید
حکم علی پور
گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور تهران
یعقوب
راعی
0000000179157112
گروه اکوفیزیولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
yaegoob@yahoo.com
به منظور ارزیابی شاخصهای رشد، عملکرد و مقدار نیتروژن و فسفر اندام هوایی سویا تحت تأثیر کودهای شیمیایی و زیستی، آزمایشی در سال 1394 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان انجام گرفت. فاکتور اول، کود زیستی بایوسوی حاوی سویههای مختلف باکتری <em>Bradyrhizobium japonicom</em> شامل تلقیح بذور و عدم تلقیح آنها و فاکتور دوم کود شیمیایی شامل عدم کاربرد کود (صفر %)، 50 کیلوگرم در هکتار اوره + 66 کیلوگرم در هکتار دیآمونیوم فسفات (33%)، 100 کیلوگرم در هکتار اوره + 132 کیلوگرم در هکتار دیآمونیوم فسفات (66%)، 150 کیلوگرم در هکتار اوره + 200 کیلوگرم در هکتار دیآمونیوم فسفات (100%) بود. نتایج نشان داد که کمترین مقدار شاخص سطح برگ (17/2)، تجمع ماده خشک کل (17/374 گرم در متر مربع)، سرعت رشد محصول (6/8 گرم در متر مربع در روز)، عملکرد دانه (3/3738 کیلوگرم در هکتار) و شاخص کلروفیل برگ (83/20) برای ترکیب تیماری عدم تلقیح و عدم کاربرد کود شیمیایی ثبت شد و بیشترین مقادیر شاخص سطح برگ (46/5)، تجمع ماده خشک کل (5/784 گرم در متر مربع)، سرعت رشد محصول (21 گرم در متر مربع در روز)، عملکرد دانه (8/7602 کیلوگرم در هکتار)، شاخص کلروفیل برگ (16/38) از ترکیب تیماری تلقیح با بایوسوی و 33 درصد کودهای شیمیایی به دست آمد. تیمار تلقیح با بایوسوی نسبت به عدم تلقیح برتری معنیداری از نظر درصد نیتروژن اندامهای هوایی و نسبت نیتروژن به فسفر نشان داد. بنابراین با تلقیح بذرهای سویا با کود زیستی بایوسوی میتوان علاوه بر افزایش رشد، نمو و عملکرد گیاه، از مصرف کودهای شیمیایی، هزینه تولید و خطرات زیست محیطی کاست. <br />
سویا,شاخص های رشد,عملکرد,کود زیستی,کود شیمیایی
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7334.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7334_b7d8f5ab78950f032ac1858821449965.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
نقش قارچ Rhizophagus irregularis در تعدیل جذب سرب توسط آفتابگردان
37
50
FA
امیرحسین
دانش فر
بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک، دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
amirhossein.daneshfar@yahoo.com
ناصر
علی اصغرزاد
بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک، دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
n-aliasghar@tabrizu.ac.ir
شاهین
اوستان
شیمی خاک، دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
oustan@hotmail.com
بهمن
خوش رو
null
بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
bahmankhoshru@yahoo.com
آلودگی خاک با فلزات سنگین از جمله سرب یکی از مشکلات زیست محیطی عمده در جوامع بشری است که علاوه بر کاهش عملکرد و کیفیت محصول، پایداری تولیدات کشاورزی را دچار مخاطره نموده و سلامتی موجودات زنده را به خطر میاندازد. در برخی موارد مشاهده شده که قارچ میکوریز با غیرمتحرک کردن فلزات سمی در خاک و اندامهای خود، مانع از ورود آنها به ریشه شده و یا این که با غیرمتحرک کردن آنها در داخل ریشه، مانع از حرکت آنها به بخش هوایی میشود. بذور آفتابگردان (<em>Helianthus annuus </em>L.) در گلدانهای پلاستیکی با خاک استریل کشت شده و با قارچ<em>Rhizophagus irregularis </em><em> </em>تلقیح گردیدند. سه سطح سرب شامل صفر، 500 و 1000 میلیگرم سرب بر کیلوگرم (به ترتیب Pb<sub>0</sub>، Pb<sub>1</sub> و Pb<sub>2</sub>) از منبع نیترات سرب به خاک اضافه شد. نتایج نشان داد که در سطوح زیاد سرب، وزن خشک و ارتفاع گیاهان میکوریزی به طور معنیداری در مقایسه با گیاهان غیرمیکوریزی بیشتر بود. غلظت سرب بخش هوایی و فاکتور انتقال سرب در گیاهان میکوریزی به طور معنیداری نسبت به گیاهان غیرمیکوریزی کمتر بود. غلظت سرب ریشه در سطوح Pb<sub>1</sub> و Pb<sub>2</sub> در تیمارهای میکوریزی به ترتیب 749/0 و 445/1 و در تیمارهای غیرمیکوریزی به ترتیب 492/0 و 138/1 میلیگرم بر گرم ماده خشک گیاهی بود.
نقش قارچ Rhizophagus irregularis در تعدیل جذب سرب توسط آفتابگردان
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7335.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7335_2578d984abc5219474dc8d233b1888af.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
اثر ورمیکمپوست بر خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی و عملکرد لوبیا سبز (Phaseolus vulgaris L.) در شرایط تنش خشکی
51
63
FA
حسن
نوریانی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه پیام نور، ایران
hnouriyani@pnu.ac.ir
به منظور بررسی اثر ورمیکمپوست بر خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی و عملکرد لوبیا سبز تحت تنش خشکی، آزمایش مزرعهای طی سال 1395 در منطقه دزفول به صورت کرتهای یکبار خُرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا گردید. در این تحقیق، تنش خشکی به صورت دور آبیاری در چهار سطح، آبیاری پس از 100، 140، 180 و 220 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A در کرت اصلی، ورمیکمپوست نیز در چهار سطح صفر، 4، 8 و 12 تن در هکتار به عنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد اثر سطوح مختلف تنش بر صفات ارتفاع بوته، طول نیام، تعداد نیام در بوته، عملکرد نیام سبز، عملکرد دانه، میزان پروتئین، کلروفیل a، کلروفیل b و کارتنوئیدها معنیدار ولی بر صفت تعداد دانه در نیام معنیدار نبود. اثر تیمار ورمیکمپوست نیز بر کلیه صفات مورد ارزیابی بجزء تعداد دانه در نیام و کارتنوئیدها معنیدار گردید. همچنین اثر متقابل تیمارهای آزمایش فقط روی عملکرد نیام سبز و عملکرد دانه معنیدار شد. بررسی واکنش گیاه نسبت به سطوح مختلف ورمیکمپوست توسط روابط رگرسیونی نشان داد بالاترین عملکرد نیام سبز و عملکرد دانه در شرایط بدون تنش (S<sub>0</sub>)، به ترتیب با کاربرد 40/8 و 12/8 تن در هکتار حاصل گردید. براساس نتایج بدست آمده، افزایش مصرف ورمیکمپوست باعث کاهش اثرات سوء تنش و بهبود عملکرد گردید.<br /> <br /> <strong> </strong>
پروتئین,تنش خشکی,کلروفیل,کود آلی,نیام سبز
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7338.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7338_99766656a271f52742a84fcabd2da5b1.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
جمعآوری وشناسایی جدایههای ریزوبیوم بومی وارزیابی همزیستی آنان با لاینهای پیشرفته شبدر ایرانی
65
77
FA
محمد
شاهوردی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
mirshekari@yahoo.com
بهرام
میرشکاری
گروه زراعت و اصلاح نباتات، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
bmmi2002@yahoo.com
هادی
اسدی رحمانی
بخش تحقیقات بیولوژی خاک، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، کرج، ایران
asadi_1999@yahoo.com
محمدرضا
اردکانی
گروه زراعت واصلاح نباتات،دانشکده کشاورزی،دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران
bmmi2002@gmail.com
ورهرام
رشیدی
گروه زراعت واصلاح نباتات،دانشکده کشاورزی،دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران
rashidi270@yahoo.com
به منظور معرفی پتانسیلهای ژنتیکی برتر گیاه – جدایه بومی (رقم اکولوژیک-ریزوبیوم بومی) در شبدر ایرانی، این تحقیقات از سال 90- 1381 به اجراء درآمدند. سال 81 13با جمعآوری تودههای بومی از استان لرستان شروع و طی آزمایشات انجام شده تعداد 15 لاین امیدبخش انتخاب شدند. سال 89 13تعداد 15 جدایه ریزوبیوم بومی از سطح مزارع شبدر کاری استان جمع آوری و شناسایی شدند. سال 1389 آزمایش فاکتوریل گلخانهای بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و 240 تیمار (15 لاین×16جدایه) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بروجرد اجرا شد. صفات شاخص همزیستی، وزن خشک ریشه و اندام های هوایی، نسبت ریشه به ساقه، ارتفاع ساقه، تعداد گرهک روی ریشه و درصد نیتروژن بافت گیاهی ارزیابی شدند. گروه بندی لاینها و جدایهها با استفاده از تجزیه کلاستر به روش وارد انجام شد. بر اساس نتایج حاصله اثر متقابل لاین × جدایه در مورد کلیه صفات مورد ارزیابی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود.تجزیه تابع تشخیص گروه بندیهای انجام شده رامورد تأیید قرار داد.با استفاده از نتایج تجزیه کلاستر لاین شماره 13 با جدایه RTB<sub>2</sub> به عنوان گروه و ترکیب برتر از نظر شاخصهای همزیستی وصفات مورد نظر انتخاب شدند<strong>.</strong><br /> <strong> </strong>
رقم اکولوژیک,ریزوبیوم بومی,شبدر ایرانی,نیتروژن,همزیستی
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7339.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7339_e31059c70c668ec50f721e0337ef87d1.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
اثر کودهای زیستی بر خصوصیات رشدی و بیوشیمیایی فستوکای بلند (Festuca arundinacea Schreb..) تحت سطوح مختلف تنش شوری
79
95
FA
صفورا
مساحی
گروه علوم باغبانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
s.masahi.uni@gmail.com
داود
نادری
گروه علوم باغبانی و عضو باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
davidnaderi@gmail.com
ژیلا
بهارلویی
گروه خاکشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
jbahar5411@yahoo.com
به منظور بررسی تاثیر باکتریهای محرک رشد <em>ازتوباکتر کروکوکوم</em> و <em>آزوسپریلیوم لیپوفروم</em> بر گیاه فستوکای بلند پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سطوح مختلف شوری 4، 6، 8 و 12 دسیزیمنس بر متر و آب مقطر بهعنوان شاهد اجرا شد. نتایج نشان داد، بیشترین و کمترین میزان رویش گیاهچه بهترتیب در تیمارهای <em>آزوسپیریلوم</em> و شاهد (بدون تنش شوری و تلقیح) مشاهده شد. در هفته دهم بیشترین مقادیر وزن تر و خشک چمنزنی به ترتیب در شوری شش و هشت دسیزیمنس بر متر همراه با تلقیح <em>آزوسپیریلوم</em>، بیشترین تعداد برگ در تیمار <em>ازتوباکتر</em> بدون تنش شوری و بیشترین کلروفیل کل در تیمار شوری 12 دسیزیمنس بر متر همراه با تلقیح <em>ازتوباکتر</em> حاصل شد. در هفته پانزدهم، بیشترین وزن تر چمنزنی در شوری 4 و 0 دسیزیمنس بر متر همراه با تلقیح <em>آزوسپیریلوم</em> و بیشترین وزن خشک چمنزنی در شوری 4 دسیزیمنس بر متر بدون تلقیح و 12 دسیزیمنس بر متر همراه با تلقیح <em>ازتوباکتر</em> بدست آمد. همچنین بیشترین تعداد برگ در تیمار <em>آزوسپیریلوم</em> بدون تنش شوری حاصل گردید. بیشترین میزان فسفر و پتاسیم بهترتیب در تیمار <em>آزوسپیریلوم</em> بدون تنش شوری و تیمار شاهد مشاهده گردید. همچنین بیشترین میزان نیتروژن و سدیم بهترتیب در شوری 8 دسیزیمنس بر متر همراه با تلقیح <em>ازتوباکتر</em> و شوری 12 دسیزیمنس بر متر همراه با تلقیح <em>آزوسپیریلوم</em> مشاهده شد. در شوری 12 دسیزیمنس بر متر بدون تلقیح باکتری، بیشترین میزان پرولین مشاهده گردید. با توجه به نتایج بالا، تلقیح بذر فستوکای بلند با باکتریهای <em>ازتوباکتر </em>و <em>آزوسپریلیوم</em> توانست آثار سوء تنش شوری را بر خصوصیات رشدی و بیوشیمیایی گیاه کاهش دهد و هر یک از باکتریها بر بهبود برخی از خصوصیات مورد بررسی در شرایط تنش تأثیرگذار بودند.
ازتوباکتر,آزوسپیریلوم,پرولین,چمنزنی,کلروفیل
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7341.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7341_8385645d27489b7c6efacf9801c966eb.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
برهمکنش تلقیح مایکوریزایی و فسفر بر شاخصهای رشدی، تولید ریزغده و جذب عناصر غذایی سیبزمینی
97
107
FA
مصطفی
قبادی
گروه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج
gobady1364@yahoo.com
محسن
موحدی دهنوی
گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج
movahhedi54@yahoo.com
خسرو
پرویزی
0000-0002-6236-9204
بخش تحقیقات گیاهان زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی همدان، سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی، همدان
khosroster@gmail.com
دوستمراد
ظفری
گروه بیماری شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
علیرضا
یدوی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج
yadavu53@yahoo.com
مایکوریزا میتواند به عنوان ابزاری کارآمد در جهت افزایش بهرهوری مصرف عناصر غذایی در راستای کشاورزی پایدار استفاده شود. این آزمایش با هدف بررسی برهمکنش سطوح فسفر و قارچ مایکوریزا بر شاخصهای رشدی و تولید ریزغده و جذب عناصر غذایی گیاهچههای سیبزمینی در گلخانه، به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در سال 1393 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان اجرا گردید. عامل اول شامل تلقیح با مایکوریزا گونه <em>Rhizophagus irregularis</em> (تلقیح و عدم تلقیح) و عامل دوم میزان فسفر (965/0، 482/0، 241/0و 12/0 میلیمولار در محلول هوگلند براساس H2PO-4) به ترتیب معادل 100، 75، 50 و 25 درصد میزان فسفر در محلول هوگلند بود. نتایج نشان داد که بیشترین میزان استقرار گیاهچه (3/98 %)، تعداد برگ (3/13)، تعداد ریزغده (9/8)، وزن کل ریزغده در هر بوته (2/53 گرم)، ارتفاع اندامهای هوایی (6/54 سانتیمتر)، میزان فسفر در ماده خشک ریزغده (38/0%) و برگ (363/0%) در تیمار تلقیح و 75 درصد فسفر بود که با تیمار تلقیح و 100 درصد فسفر اختلاف معنیدار نداشت. تلقیح با قارچ مایکوریزا باعث افزایش معنیدار میزان نیتروژن ریزغده و برگ، درصد ماده خشک و وزن ریزغده نسبت به تیمار عدم تلقیح شد. با توجه به اینکه بین تیمار تلقیح در سطح 75 درصد و 100 درصد فسفر اختلاف معنیداری وجود نداشت، بنابراین استفاده از قارچ مایکوریزا میتواند مصرف نهادههای کشاورزی را بدون کاهش معنیدار عملکرد، کاهش دهد.<br /> <strong> </strong>
استقرار گیاهچه,ریزغده,فسفر,مایکوریزا,همزیستی,هوگلند
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7342.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7342_d8972dc1a39608a57ba370fb757b9f26.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
ارزیابی رشد، عملکرد و میزان ویتامین ث بامیه با کاربرد پوترسین و اسید هیومیک تحت تنش کمآبی
109
123
FA
طاهر
برزگر
گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
taherbarzgar@yahoo.com
پوریا
مرادی
گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
porya1988@yahoo.com
زیبا
حسن زاده
گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
ziba_h89@yahoo.com
زهرا
قهرمانی
گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
z.ghahremani@znu.ac.ir
جعفر
نیکبخت
گروه مهندسی آب ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
nikbakht.jaefar@znu.ac.ir
این پژوهش به منظور بررسی اثر پوترسین و اسید هیومیک بر رشد، عملکرد و کیفیت غلاف بامیه تحت تنش کمآبیاری در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان بهصورت آزمایش کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای مورد بررسی شامل آبیاری در سه سطح 100، 66 و 33 درصد نیاز آبی گیاه به عنوان عامل اصلی و تیمار محلولپاشی در هفت سطح محلولپاشی با آب مقطر به عنوان شاهد، پوترسین در سه سطح 5/0، 1 و 5/1 میلی مولار و محلولپاشی اسید هیومیک در دو سطح 150 و 300 میلی گرم در لیتر به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تنش کمآبیاری، رشد و عملکرد و میزان ویتامین ث غلاف را بهطور معنیداری کاهش داد. محلولپاشی پوترسین و اسید هیومیک باعث بهبود رشد و افزایش عملکرد گردید. کاربرد اسید هیومیک 300 میلیگرم در لیتر و پوتریسین یک میلیمولار در شرایط آبیاری 100 درصد بیشترین تاثیر را بر شاخصهای رشدی گیاه داشت. همچنین بیشترین عملکرد غلاف با کاربرد اسید هیومیک 300 میلیگرم در لیتر و پوتریسین یک میلیمولار در شرایط آبیاری 100 درصد بهدست آمد. حداکثر مقدار ویتامین ث با کاربرد همه سطوح اسید هیومیک و پوترسین در شرایط آبیاری 100 درصد و محلولپاشی پوترسین یک میلیمولار و اسید هیومیک 150 و 300 میلی گرم در لیتر در آبیاری 66 درصد حاصل گردید. با توجه به نتایج، کاربرد اسید هیومیک 300 میلیگرم در لیتر و پوتریسین یک میلیمولار جهت بهبود رشد و عملکرد بامیه پیشنهاد میگردد.
رشد گیاه,کم آبیاری,کاربرد برگی,عملکرد غلاف,ویتامین ث
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7343.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7343_beb3d0396e122be92164cc27148d67e5.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
عملکرد دانه و اجزای عملکرد نخود (Cicer arietinum L.) تحت مدیریتهای مختلف تلفیقی سس
125
138
FA
سیاوش
شمسی
شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
siya.shams@gmail.com
عادل
دباغ محمدی نسب
گروه اکوفیزیولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
mb@alo.com
روح اله
امینی
گروه اکوفیزیولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
rouhollahamini@yahoo.com
به منظور ارزیابی اثر مدیریت تلفیقی بر انگل سس و برخی پارامترهای رشدی نخود، پژوهشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال 1393 انجام شد. تیمارها شامل تلفیق علفکش تریفلورالین (2 لیتر در هکتار) + مالچ کلش گندم، مالچ کلش گندم + علفکش گلیفوسیت (75 گرم ماده مؤثره در هکتار)، دور آبیاری 15 روز + نفتالین استیک اسید، کاربرد علفکش کلرتال دی متیل (10 کیلوگرم در هکتار) + دور آبیاری 15 روز، خاکورزی+ مالچ کلش گندم، مالچ کلش گندم + دور آبیاری 15 روز، کاربرد علفکش تریفلورالین، کاربرد علفکش کلرتالدیمتیل بودند. بیشترین عملکرد دانه نخود در تیمارهای کاربرد کلرتالدیمتیل و تیمار تلفیقی مالچ کلش گندم + کاربرد گلایفوسیت (به ترتیب 2764 و 2617 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد که بیشتر از سایر تیمارهای مدیریتی بودند. حداکثر زیست توده سس در تیمار مدیریتی مالچ کلش گندم + دور آبیاری 15 روز مشاهده شد. نتایج نشان داد که استفاده از مالچ گندم و فواصل آبیاری زیاد نتوانسته به حد کافی مانع گسترش سس شود. به طور کلی در تیمارهایی که تنها از روشهای غیرشیمیایی مدیریت استفاده شد آلودگی سس اتفاق افتاد و منجر به افت عملکرد دانه نخود گردید. بنابراین بهنظر میرسد تلفیق کنترل زراعی (کاربرد مالچ) با کنترل شیمیایی میتواند گزینه مناسبی برای مدیریت سس در مزارع نخود باشد.
<strong><br clear="all" /> </strong>
انگل سس,خاکورزی,دور آبیاری,مالچ,نخود
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7345.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7345_ea0c2e6561f69c57811ddf56df4e312d.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
برهمکنش چاودار (Secale cereale L.) و باکتریهای محرک رشد بر کنترل گل جالیز منشعب (Phelipanche ramosa) در ارقام سیوند و سوپراسترینبی گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum)
139
149
FA
سحر
امیری
آگرواکولوژی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، دانشگاه رازی،کرمانشاه
saharammiri@gmail.com
ایرج
نصرتی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
irajnosratti@gmail.com
غلامرضا
محمدی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
gh.mohammadi@ac.ir
دانیال
کهریزی
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
dkahrizi@yahoo.com
روح اله
شریفی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
gh.sharifi@ac.ir
به منظور بررسی تاثیر باکتریهای محرک رشد و ماده دگرآسیب چاودار بر کنترل گلجالیز، آزمایشی در بخش گلدانی، به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه به اجرا درآمد. هدف از انجام این مطالعه تعیین حساسیت ارقام مختلف گوجهفرنگی به آلودگی گلجالیز، تعیین پاسخ گلجالیز به ترشحات گیاه میزبان در حضور گیاه دگرآسیب چاودار و تعیین تاثیر باکتریهای محرک رشد بر رشد گوجهفرنگی و کاهش خسارت گل جالیز بود. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از ارقام سوپراسترینبی و سیوند گوجهفرنگی، ماده دگرآسیب چاودار، جدایههای باکتری (باکتری محرک رشد) شامل INR7, P<sub>2</sub>, B<sub>71</sub> و E<sub>11</sub> میباشند. نتایج این مطالعه نشان داد که در مجموع رقم سیوند نسبت به سوپراسترینبی رقم حساسی در برابر حمله گل جالیز بود. در رقم سوپراسترینبی، زمانی که از ماده دگرآسیب چاودار و باکتریهای محرک رشد B71، E11 و INR7 به صورت تلفیقی استفاده شد، کاهش حمله گلجالیز مشاهده شد. در گیاه گوجهفرنگی حضور باکتریهای محرک رشد باعث افزایش تعداد و وزن میوه و وزن خشک اندام هوایی و ریشه شد. اما حضور و عدم حضور ماده دگرآسیب چاودار تاثیری بر عملکرد صفات مورد بررسی گوجهفرنگی نداشت. ماده دگرآسیب چاودار تاثیر زیادی بر کاهش آلودگی گلجالیز نداشت، اما باکتریهای محرک رشد به ویژه INR7 باعث کاهش حمله گلجالیز و افزایش عملکرد گوجه فرنگی شدند.<br />
باسیلوس,جدایه های باکتری,علفهرز انگل,کنترل آلودگی,مقاومت
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7348.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7348_12fd57bc1bcd0f0060361b4a84a36448.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
شناسایی عوامل مؤثر بر حفظ کاربری اراضی کشاورزی در راستای کشاورزی پایدار مطالعه موردی: شهرستان بستانآباد
151
168
FA
حوریه
دهقان
گروه مدیریت کشاورزی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
h.dehghan68613@gmail.com
آزاده
فلسفیان
اقتصاد کشاورزی، گروه مدیریت کشاورزی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
falsafian@iaut.ac.ir
تغییر کاربری اراضی کشاورزی همواره از چالشها و مشکلات اصلی فراروی بخش کشاورزی بوده و حفظ کاربری این اراضی از جمله فاکتورهای اساسی تامین کننده پایداری بخش کشاورزی است. شهرستان بستانآباد از لحاظ تعداد تغییر کاربری اراضی کشاورزی در مقام دوم استان آذربایجان شرقی قرار گرفته و این امر کشاورزی پایدار این شهرستان را با تهدید اساسی روبرو نموده است. در این راستا، هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر حفظ کاربری اراضی کشاورزی در راستای پایداری بخش کشاورزی شهرستان بستانآباد میباشد. بدین منظور از الگوی لاجیت چندگانه اسمی بهره گرفته شد و دادههای مورد نیاز از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده متناسب از بهرهبرداران شهرستان در سال 1395 جمعآوری گردید. نتایج تحقیق بیانگر آن است که عوامل اقتصادی نظیر درآمد پیشبینی شده از تغییر کاربری جدید، افزایش ارزش زمین، افزایش فرصت تحرک اجتماعی تغییرکاربری دهندگان، نزدیکی به راهها و بزرگراهها به همراه عواملی چون افزایش درآمد حاصل از فعالیتهای غیرکشاورزی، تعداد افراد خانوار، کل مساحت اراضی مورد بهرهبرداری، فعالیتهای غیرزراعی درونبخشی (یعنی تنوع درآمدی کشاورزی) و نحوه تصاحب زمین اثرات مثبتی بر تغییر کاربری زمینهای کشاورزی دارند. یافتههای مطالعه موید آن است که تعداد افراد شاغل در خانوارها اثر معنیداری بر حفظ کاربری اراضی دارد بطوریکه با افزایش تعداد افراد شاغل، احتمال تغییر کاربری کاهش مییابد. لذا انتظار میرود با اعمال سیاستهای اشتغالزایی و حمایتهای لازم از آن بتوان زمینههای حفظ کاربری اراضی را افزایش داد. همچنین پایین بودن متوسط درآمد سالانه حاصل از فعالیتهای کشاورزی اثر مثبت و معنیداری بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی دارد به طوریکه موجب تغییر این اراضی به کارگاههای صنعتی میشوند. لذا توصیه میشود دولت جهت حفظ کاربری اراضی کشاورزی با اعمال سیاستهای بازاریابی مناسب، اصلاح و اعمال قوانین و مقررات حقوقی حفظ اراضی و بهبود سیاستهای حمایتی از درآمدی کشاورزان، امکان ارتقای انگیزه بهرهبرداران برای تداوم حفظ کاربری زمینهای کشاورزی و به تبع آن افزایش پایداری کشاورزی منطقه را فراهم نماید.
اراضی کشاورزی,پایداری کشاورزی,حفظ کاربری,لاجیت چندگانه اسمی,شهرستان بستان آباد
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7350.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7350_a3644736133064e7f7b08e86bf4ab171.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
کاربست تئوری تجزیه رفتار برنامه ریزی شده در پذیرش کشاورزی ارگانیک
169
183
FA
حسین
یادآور
گروه ترویج و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
yadavarhossein@yahoo.com
مینا
نامی
گروه ترویج و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
miiinanami@yahoo.com
شاپور
ظریفیان
0000-0001-6860-6728
گروه ترویج و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
zarifian@tabrizu.ac.ir
کشاورزی ارگانیک یک سیستم مدیریتی جامع است و هماینک در 172 کشور این نوع کشاورزی پذیرفته شده و محصولات ارگانیک تولید میشود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بود و به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل 616 کشاورزان دهستان دیزجرود غربی شهرستان عجب شیر بود که به روش نمونهگیری چند مرحلهای با انتساب متناسب، 237 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه محقق ساخت بر اساس مدل مفهومی و رگرسیون چندگانه نشانداد که اثر متغیرها در پذیرش کشت ارگانیک بر اساس آماره بتا به ترتیب شامل کنترل رفتاری درک شده (499/0)، شرایط تسهیل تکنولوژی (390/0)، تاثیر اطرافیان (319/0)، هنجارهای ذهنی (312/.)، ادراک از سودمندی (284/0) و نگرش (183/0) است. پیشنهاد میشود با استفاده از تکنیک تحلیل فرآیند نسبت به سهولت عملیات و فعالیتهای مرتبط با کشت ارگانیک اقدامات لازم معمول گردد. همچنین دسترسی به کلیه مواد و نهادههای لازم برای پذیرش کشت ارگانیک شرط اجتناب ناپذیر میباشد که باید در اسرع وقت پیش بینی و تامین شوند. <br />
تجزیه رفتار,پذیرش,رفتار برنامهریزی شده,کاربست,کشاورزی ارگانیک
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7351.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7351_6940e9aa1784f498096742cb79816e8b.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
الگوی برنامهریزی تولید محصولات زراعی با ترکیب اولویتهای اقتصادی و زیستمحیطی مطالعه موردی: مجتمع کشاورزی ورامین
185
198
FA
علیرضا
علی پور
پژوهشگر مرکز تحقیقات و نوآوری / سازمان اتکا
همزمان با رشد جوامع، بقا و رفاه انسان وابستگی قابل توجهی به مدیریت کارآمد منابع طبیعی و اعمال توجه به ابعاد گوناگون کشاورزی پایدار دارد. مطالعه حاضر با هدف تدوین الگوی بهینه برنامهریزی تولید محصولات زراعی در مجتمع کشاورزی ورامین به عنوان یکی از واحدهای پیشرو در بخش کشاورزی این شهرستان با تلفیق همزمان اولویتهای اقتصادی و زیستمحیطی طرحریزی و اجرا شد. به این منظور، از آمار و اطلاعات دفتری این واحد کشاورزی در سال زراعی 95-1394 در قالب تدوین الگوی برنامهریزی ریاضی چند معیاره استفاده گردید. در این روش، این امکان وجود دارد که به طور صریح به همه آرمانهایی که مربوط به برنامهریزیهای آتی تولید هستند، پرداخته شود. ازاینرو، نتایج نشان داد که در شرایط بهینه برنامهریزی تولید محصولات زراعی در این واحد، آرمانهای بازده ناخالص حداکثر، خالص انرژی تولیدی حداکثر و بکارگیری حداقلی ماشینآلات کشاورزی به عنوان آرمانهای اقتصادی و استفاده حداقلی از سموم شیمیایی به عنوان آرمان زیستمحیطی به صورت همزمان قابل دسترس خواهد بود. علاوهبراین، با تلفیق اولویتهای اقتصادی و زیستمحیطی، محصولات گندم، قصیل جو، گیاهان دارویی و ذرت علوفهای ترکیب اصلی الگوی بهینه کاشت را تشکیل میدهند.
<strong> </strong>
الگوی بهینه کشت,اولویتهای اقتصادی,اولویتهای زیستمحیطی,برنامهریزی آرمانی اولویتی,خالص انرژی تولیدی
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7352.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7352_a2686de12f80b4dec645cf58be5dac31.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
استراتژیهای مدیریت واحدهای تولید کشاورزی در مقابله با تغییرات اکولوژیک دریاچه ارومیه مطالعه موردی: آذرشهر
199
214
FA
ندا
قدرتی
دانشکده اقتصاد، مدیریت و بازرگانی، دانشگاه تبریز
eda_2006_eda@yahoo.com
اژدر
کرمی
دانشکده اقتصاد، مدیریت و بازرگانی، دانشگاه تبریز
a.karami10@gmail.com
فاطمه
کاظمیه
گروه ترویج و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
f_kazemiyeh21@yahoo.com
عادل
دباغ محمدی نسب
گروه اکوفیزیولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
mb@alo.com
تغییرات اقلیمی و گرمایش کره زمین مشکلات زیست محیطی را در بسیاری از مناطق دنیا موجب شده است. شرایط بحرانی دریاچه ارومیه نیز نتیجه این عوامل و همچنین دخالتهای انسان و مدیریت نامناسب منابع طبیعی بوده و تأثیر مهمی بر کسب و کار کشاورزی داشته است. در صورتیکه کشاورزان از توانایی و ظرفیت مناسب برای رویارویی با ریسک ناشی از تغییر اقلیم برخوردار نباشند، خسارات جبرانناپذیری بر بخش کشاورزی وارد خواهد شد. بنابراین شناسایی استراتژیهای مدیریتی در بخش کشاورزی جهت مقابله با تهدیدات و رفع نقاط ضعف و از طرفی تقویت سیستم و استفاده از فرصتها ضروری است. پژوهش حاضر در منطقه آذرشهر که یکی از مناطق مهم کشاورزی استان آذربایجان شرقی است، به منظور شناسایی نقاط ضعف و قوت درون سیستمی با فرصتها و تهدیدات برون سیستمی مدیریت واحدهای تولید کشاورزی در مقابله با تغییرات اکولوژیک دریاچه ارومیه انجام گرفت. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی – تحلیلی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را کارشناسان و متخصصان سازمان جهاد کشاورزی و محیط زیست و اساتید دانشگاه تشکیل میدهند که در زمینه کشاورزی و وضعیت دریاچه ارومیه دارای دانش و تجربه کافی بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری از روش نمونهگیری غیراحتمالی و هدفمند استفاده گردید. جهت انتخاب هدفمند نمونهها نیز از نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد. در این مطالعه مدل SWOT جهت تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها استفاده گردید و ماتریس IEF و EFE تشکیل و تدوین استراتژیها انجام گرفت. نتایج حاصل از ماتریسهای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی نشان داد که با توجه به امتیاز نهایی کلی بدست آمده برای عوامل داخلی و خارجی مدیریت واحدهای تولید کشاورزی در مقابله با تغییرات اکولوژیک دریاچه ارومیه در منطقه آذرشهر، راهبرد استراتژیک مدیریت واحدهای کشاورزی، راهبرد تدافعی میباشد.
تحلیل SWOT,تغییرات اکولوژیک,دریاچه ارومیه,مدیریت استراتژیک,واحد کشاورزی
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7353.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7353_5fa856cf56e8f3601ba6375fd7147b96.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
یکپارچهسازی اراضی کشاورزی و نقش سرمایهی اجتماعی مطالعه موردی: استان آذربایجانشرقی، شهرستان بستانآباد
215
234
FA
حسین
کریم زاده
گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه تبریز
karimzadeh10@gmail.com
محمد
محسن زاده هریس
گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه تبریز
یکپارچهسازی اراضی دارای مزایای متعددی مانند ایجاد محیط مناسب برای اقدامات کارآفرینانهی کوچک مقیاس، بهبود زیرساختها و خدمات روستایی، ایجاد انگیزه برای تنوع بخشی به اقتصاد روستایی و مانند اینها میباشد. ولی با این وجود، متأسفانه فقط تعداد کمی از کشاورزان حاضر به یکپارچهسازی اراضی هستند، که این تعداد نیز در طول زمان رو به کاهش بوده است. در همین راستا، از جمله عواملی که میتواند در ایجاد انگیزه جهت یکپارچهسازی اراضی مفید باشد، سرمایهی اجتماعی است که در بردارندهی مفاهیمی چون اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین یک گروه است، به شیوهای که گروه را به سمت دستیابی به هدفی که برمبنای ارزشها و معیارهای رایج در جامعه مثبت تلقی میشوند، هدایت میکند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایهی اجتماعی در گرایش به یکپارچهسازی اراضی کشاورزی در 4 روستای شهرستان بستان آباد می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش، توصیفی تحلیلی و جهت جمعآوری دادهها و اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانهای استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه روستاهای عینالدین، حاج آقا، اشدلق علیا و کردکندی جمعاً با 1013 بهرهبردار کشاورز، واقع در شهرستان بستانآباد میباشد. حجم نمونه با بهرهگیری از فرمول کوکران 197 خانوار برآورد گردید و جهت انتخاب خانوارها نیز از روش نمونهگیری تصادفی ساده انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایهی اجتماعی و گرایش به یکپارچهسازی همبستگی مستقیمی وجود دارد و با افزایش سرمایهی اجتماعی گرایش سرپرستان به یکپارچهسازی اراضی افزایش مییابد و از میان مولفههای سرمایه اجتماعی بعد اعتماد اجتماعی و مشارکت بیشترین تاثیر را در گرایش کشاورزان به یکپارچهسازی اراضی زراعی داشتهاند و همچنین بعد انسجام اجتماعی کمترین تاثیر و نقش را در این زمینه داشته است.
اعتماد اجتماعی,بستانآباد,کشاورزی,سرمایهی اجتماعی,یکپارچهسازی اراضی
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7354.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7354_7add208aa345ca7f0f596a8ef31de064.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
ارزیابی پاسخ برنج(Oryza Sativa L.) به مصرف نیتروژن، فسفر و پتاسیم براساس مدیریت تغذیه خاص مکان (SSNM)
235
248
FA
حسن
شکری واحد
موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، رشت
shokri_v@yahoo.com
ناصر
دواتگر
موسسه تحقیقات خاک و آب کشور، سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، کرج
n_davatgar@yahoo.com
مسعود
کاوسی
موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، رشت
شهریار
بابازاده
موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، رشت
babazadeh50@yahoo.com
در این تحقیق بهینهسازی مصرف کود بر اساس مدیریت تغذیه خاص مکان بر اساس پتانسیل عرضه عنصر غذایی بومی خاک و میزان نیاز محصول به عنصر غذایی برای عملکرد مورد انتظار و نیز راندمان بازیافت عناصر غذایی بررسی شد. در22 مزرعه شالیزاری تیمارهای کودی P<sub>0</sub>, N<sub>0</sub> K<sub>0</sub>, وNPK اعمال گردید. میزان عملکرد و برخی اجزای عملکرد برنج و همچنین نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک و گیاه اندازهگیری و تامین عناصر غذایی بومی با توجه به عملکرد گیاه محاسبه شدند. نتایج نشان داد، نیتروژن در 27 درصد از مزارع باید بیشتر از مقدار توصیه شده و در63 درصد نیز باید کمتر از مقدار توصیه شده رایج مصرف میشد. در2 مزرعه مقدار توصیه شده با مقدار بدست آمده از روش خاص مکان یکسان بود. در تمامی مزارع مورد مطالعه براساس مدیریت کودی خاص مکان فسفر باید بیشتر از مقدار توصیه شده مصرف میشد و این افزایش مصرف از محدوده 52 تا 85 کیلوگرم در هکتار P<sub>2</sub>O<sub>5</sub> متغیر بود. در مورد پتاسیم در10 مزرعه باید پتاسیم بیشتری معادل 95 تا 129 کیلوگرم درهکتار از مقدار توصیه شده مصرف میشد و در12 مزرعه مقدار توصیه شده زیاد بود و برای رسیدن به عملکرد مطلوب باید پتاسیم کمتری مصرف میشد. نتایج بدست آمده به خوبی نشان داد که توصیههای کودی رایج بر مبنای انجام آزمایش در یک منطقه نمیتواند برای سایر مناطق نیز قابل توصیه باشد. در نتیجه ضرورت انجام توصیه کودی بر مبنای مدیریت خاص مکان بیشتر مشخص میگردد.
برنج,تغذیه,خاص مکان,عملکرد شلتوک,کود
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7355.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7355_62525a8d19222fd4ad29df57c8f75061.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
عوامل مؤثر بر کارآیی مصرف آب در کنجد، ذرت و لوبیا در پاسخ به کاربرد اسید سالیسیلیک تحت شرایط کمآبیاری
249
266
FA
محسن
جهان
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
jahan@u.ac.ir
محمد بهزاد
امیری
گروه مهندسی تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی، مجتمع آموزش عالی گناباد
m.b2.amiri@gmail.com
بهمنظور تعیین مؤلفههای اصلی در کارآیی مصرف آب کنجد (<em>Sesamum indicum</em> L.)، ذرت (<em>Zea mays</em> L.) و لوبیا (<em>Phaseolous vulgaris</em> L.)، و بررسی اثر مقادیر مختلف آبیاری و محلولپاشی اسید سالیسیلیک بر برخی ویژگیهای رشدی این سه گونه گیاهی، آزمایشی در سال زراعی 94-1393 در دانشگاه فردوسی مشهد بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایهی بلوکهای کامل تصادفی به تفکیک برای سه گیاه کنجد، ذرت و لوبیا با سه تکرار انجام شد. سطوح آبیاری (50 و 100 درصد نیاز آبی گیاهان مورد مطالعه) در کرتهای اصلی و کاربرد (یک میلیمولار) و عدم کاربرد اسید سالیسیلیک در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که در کنجد و ذرت، بیشترین عملکرد دانه در محلولپاشی اسید سالیسیلیک بدست آمد. متغیرها در کنجد به سه عامل، و در ذرت و لوبیا به دو عامل تجزیه شدند. در کنجد، ذرت و لوبیا عامل اول بهترتیب 44، 62 و 62 درصد از واریانس متغیرها را تبیین کرد. در کنجد متغیرهای عملکرد مادهی خشک، ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، فسفر خاک روی عامل اول و متغیرهای عملکرد دانه، وزن دانه در بوته، سرعت رشد محصول و کارآیی مصرف آب روی عامل دوم و هدایت الکتریکی خاک، نیتروژن خاک و اسیدیته خاک بیشترین بار را روی عامل سوم داشتند. در ذرت، متغیرهای عملکرد دانه، عملکرد مادهی خشک، وزن دانه در بوته، ارتفاع بوته، سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و کارآیی مصرف آب روی عامل اول و متغیرهای نیتروژن خاک، هدایت الکتریکی، اسیدیته و فسفر خاک روی عامل دوم بیشترین بار را داشتند. در لوبیا، متغیرهای عملکرد دانه، عملکرد مادهی خشک، وزن دانه در بوته، سرعت رشد محصول، نیتروژن، فسفر و هدایت الکتریکی خاک و کارآیی مصرف آب روی عامل اول و متغیرهای شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و اسیدیته خاک روی عامل دوم قرار گرفتند. بهطورکلی، قرار گرفتن کارآیی مصرف آب در کنار متغیرهای شکل دهندهی عملکرد در یک عامل برای هر سه گیاه، حاکی از آن است که هر گونه تغییر در متغیرهای نامبرده، تغییر مستقیم در کارآیی مصرف آب را بهدنبال خواهد داشت.
اسید آلی,آنالیز رشد,عملکرد ماده خشک,نیاز آبی,هدایت الکتریکی خاک
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7356.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7356_b772a97515b2b5d5324409decfd77bc3.pdf
دانشگاه تبریز
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4329
28
1
2018
05
05
تحلیل عوامل تبیینکننده اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی مورد مطالعه: شهرستان کمیجان
267
285
FA
سمیرا
افشاری
گروه توسعه روستایی، دانشگاه زنجان، ایران
s.afshari93@yahoo.com
روح اله
رضائی
گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشگاه زنجان، ایران
r_rezaei@znu.ac.ir
حیدر
قلی زاده
گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشگاه زنجان، ایران
heydar81@gmail.com
حسین
شعبانعلی فمی
گروه مدیریت کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
hfami2001@yahoo.com
هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی تحلیل عوامل تبیینکننده اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی و عوامل مؤثر بر میزان بهکارگیری آن بود. جامعه آماری این تحقیق را 5100 نفر از تمامی سرپرستان خانوارهای کشاورزی در سطح مناطق روستایی شهرستان کمیجان تشکیل دادند که بر اساس جدول بارتلت،تعداد 300 نفر از آنها از طریق روش نمونهگیری چند مرحلهای برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیشآزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای هر یک از مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 75/0) بود. نتایج تحقیق نشان داد که پنج عامل مدیریتی، زراعی، فنی، کنترلی و نگهداری و بازسازی، در حدود 83/69 درصد از واریانس اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی را تبیین کردند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی حاکی از آن بود که در مجموع 91/68 درصد از کل واریانس عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی را چهار عامل دانشی- حمایتی، ترویجی، مشارکتی- تعاملی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی تبیین کردند.
بخش کشاورزی,تحلیل عاملی,شهرستان کمیجان,مدیریت پایدار,منابع آب
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7357.html
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_7357_8df2bcc73b04f9451cab07c6e8a83473.pdf