2024-03-28T23:01:42Z
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1125
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
ارزیابی عملکرد دانه و پایداری آن در لاینهای امید بخش جو در مناطق شور
علی
براتی
سید علی
طباطبائی
مهرداد
محلوجی
محمد حسین
صابری
شوری یکی از تنشهای غیر زنده مهم میباشد که تولید محصولات زراعی را در کل دنیا تحت تاثیر قرار میدهد. به منظور بررسی اثر ژنوتیپ، محیط و اثرات متقابل ژنوتیپ × محیط بر عملکرد جو تحت تنش شوری، 18 لاین امید بخش جو به همراه دو شاهد در یک آزمایش طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سه ایستگاه تحقیقات کشاورزی متاثر از تنش شوری در اصفهان، بیرجند و یزد در طی سالهای زراعی 93-1391مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب برای عملکرد دانه نشان داد که اثر ژنوتیپ و اثر متقابل سال×ژنوتیپ×مکان معنیدار میباشند. برای بررسی اثر متقابل و مشخص کردن ژنوتیپهای پایدار از مدل AMMI استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس AMMI نشان داد که اثر چهار مولفه اصلی بر عملکرد دانه معنیدار بود و مجموعا 02/96 درصد از کل واریانس عملکرد را توجیه کردند. بر اساس نتایج حاصل از مقایسه میانگین، ارزش پایداری AMMI و شاخص پایداری ژنوتیپ، لاین شماره 8 با شجره L. 527/NK1272//JLB70-63/3/1-BC-80320 به عنوان لاین پایدار و دارای عملکرد مطلوب شناسائی شد که میتواند به عنوان رقم جدید در مناطق متاثر از تنش و یا در برنامههای آتی اصلاحی مورد استفاده واقع شود و رقم خاتم نیز به عنوان ناپایدارترین ژنوتیپ شناسائی شد.
پایداری عملکرد دانه
تنش شوری
جو
عملکرد دانه
مدلAMMI
2019
04
21
1
13
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8746_4e590f44d7536d65c61696a5ed42a25a.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
ارزیابی عملکرد و کیفیت علوفه تودههای بومی ماشک معمولی (Vicia sativa)، ماشک گل خوشهای (Vicia villosa) و ماشک خزری (Vicia hyrcanica) در شرایط دیم
عبدالله
جوانمرد
هیوا
نیکدل
مصطفی
امانی ماچیانی
به منظور بررسی عملکرد کمی و کیفی علوفه 15 توده بومی ماشک، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال 1394 اجرا شد. گونههای مورد بررسی شامل ماشک معمولی (تودههای 2، 7، 10، 15، 16، 23، 29، 30 ،33 و 36)، ماشک گل خوشهای (تودههای 12، 28 و 35) و ماشک خزری (تودههای 22 و24) بودند. نتایج نشان داد بیشترین (8/530 گرم در متر مربع) و کمترین (16/91 گرم در متر مربع) عملکرد علوفه خشک بهترتیب در تودههای 30 و 36 بدست آمد. همچنین بیشترین عملکرد دانه (43/43 گرم درمتر مربع)، به توده 28 متعلق بود. بیشترین مقادیر ماده خشک مصرفی (DMI)، کل ماده مغذی قابل هضم (TDN)، قابلیت هضم علوفه (DDM)، ارزش نسبی تغذیه ای (RFV)، انرژی ویژه شیردهی (NEL) و انرژی متابولیسمی (MED) به توده 28 ماشک گل خوشهای مربوط بود. علاوه بر این کمترین میزان دیواره سلولی (NDF) و دیواره سلولی بدون همی سلولز (ADF) به ترتیب در توده های 28 و 30 مشاهده شد. تجزیه کلاستر صفات کمی و کیفی، تودههای مورد بررسی را در سه گروه دستهبندی نمود، بهطوریکه از لحاظ کمی و کیفی بهترتیب توده 30 و 28 یک گروه را به خود اختصاص دادند. لذا توده 30 به دلیل عملکرد علوفه بالا و توده 28 به دلیل دارا بودن کیفیت علوفه بالا بهعنوان تودههای مناسب برای کشت در شرایط دیم توصیه میشوند.
ارزش نسبی تغذیهای
انرژی ویژه شیردهی
عملکرد دانه
دیواره سلولی
ماده خشک مصرفی
2019
04
21
15
31
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8747_2ba84758c66abe24d031adea277e1ade.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
آنالیز رشد گندم (.Triticum aestivum L)در شرایط تغییر اقلیم استان فارس با استفاده از مدلهای مکانیستیک
یاسین
قرآنی
رضا
دیهیم فرد
امید
نوری
سیدرضا
امیری
این تحقیق در سه شهرستان اقلید، شیراز و لار که به ترتیب با آب و هوای سرد، معتدل و گرم و خشک هستند صورت گرفت. بدین منظور از مدل گردش عمومی HadCM3 تحت سه سناریوی انتشار A2، B1 و A1B طی سه دوره اقلیمی آینده (30-2011، 65-2045 و 99-2080) استفاده شد. همچنین از مدل APSIM به منظور شبیهسازی رشد و عملکرد گندم استفاده شد. نتایج نشان داد که در دوره آینده بیوماس، عملکرد دانه و شاخص برداشت در مناطق و سناریوهای مختلف انتشار با افزایش غلظت دیاکسید کربن (531 پیپیام، متوسط تمامی سناریوها و دوره ها) و دما، روندی صعودی خواهند داشت به طوری که دوره 99-2080 تحت سناریوی A2 در شهرستان اقلید با بیوماس و عملکرد دانه به ترتیب حدود 2786 و 2/1051 گرم بر متر مربع بیشترین مقدار را خواهند داشت. همچنین در دوره آینده میزان فتوسنتز با افزایش غلظت دیاکسید کربن افزایش مییابد بنابراین سطح برگ و دوام آن نسبت به دوره پایه روند صعودی خواهد داشت. چنانچه دوره 99-2080 به طور متوسط 23/23 درصد و دوره 30-2011 به طور متوسط با 83/10 درصد بترتیب بیشترین و کمترین افزایش سطح برگ را در شهرستانها و سناریوهای انتشار خواهند داشت. در دورههای اقلیمی آینده تحت سناریوهای مختلف انتشار میزان سرعت رشد و سرعت رشد نسبی با افزایش فتوسنتز و بیوماس افزایش پیدا کرد. همچنین با افزایش غلظت دیاکسید کربن سرعت جذب خالص نیز افزایش مییابد که دوره 30-2011 کمترین و دوره 99-2080 بیشترین سرعت جذب را بین دورههای اقلیمی آینده خواهند داشت.
بیوماس
شاخصهای رشد
شبیهسازی رشد
عملکرد دانه
فتوسنتز
2019
04
21
33
50
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8748_d1aba55779670a47b05c96acfa9f7a4f.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
عملکرد و اسیدهای چرب بالنگوی شهری (Lallemantia iberica Fischer & C.A. Meyer) در کشت مخلوط با خرفه (Portulaca oleracea L.) تحت تاثیر مالچ و کود زیستی
عسل
روحی ساوالان
جلیل
شفق کلوانق
عادل
دباغ محمدی نسب
محمود رضا
سعیدی
رویکرد جهانی در تولید گیاهان دارویی به سمت استفاده از نظامهای کشاورزی پایدار و روشهای مدیریتی نظیر کشت مخلوط، کاربرد کودهای زیستی و مالچ به منظور ارتقاء عملکرد میباشد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز در دو سال زراعی 1394 و 1395 اجرا شد. عامل اول شامل الگوی کشت در پنج سطح کشت خالص خرفه، کشت خالص بالنگوی شهری، کشت مخلوط افزایشی خرفه و بالنگوی شهری با نسبتهای 100:20، 100:40 و 100:60 بالنگو به خرفه، عامل دوم شامل مالچ کلش گندم در دو سطح با و بدون مالچ و عامل سوم شامل مصرف کود در دو سطح 100 درصد کود شیمیایی و مصرف تلفیقی کود زیستی ازتوبارور1+ 50 درصد کود شیمیایی بودند. نتایج نشان داد که بیشترین درصد روغن و اسیدهای چرب غیراشباع دانه در سیستم کشت مخلوط افزایشی 20 درصد بالنگوی شهری + 100 درصد خرفه مشاهده شد در حالیکه بیشترین میزان اسید پالمیتیک در کشت خالص بالنگو مشاهده شد. کاربرد مالچ بیشترین مقادیر عملکرد دانه و صفات رشدی را به خود اختصاص داد. همچنین در صورت جایگزینی کودهای زیستی با شیمیایی صفات کیفی و کمی بالنگوی شهری تحت تاثیر قرار نگرفت، به عبارت دیگر میتوان از مصرف تلفیقی کود زیستی + 50 درصد کود شیمیایی استفاده نمود. بیشترین میزان نسبت برابری زمین و ضریب ازدحام نسبی در سیستم کشت مخلوط افزایشی 40 درصد بالنگوی شهری + 100 درصد خرفه تحت تیمار مصرف تلفیقی کود زیستی بعلاوه 50 درصد کود شیمیایی به همراه مصرف مالچ کلش گندم در سال دوم آزمایش حاصل شد. به نظر میرسد سیستم کشت مخلوط (100:40) و کاربرد کودهای زیستی و مالچ را میتوان بعنوان یک روش زراعی مناسب برای کاهش مصرف نهادههای شیمیایی و افزایش عملکرد برای بالنگوی شهری پیشنهاد نمود.
اسیدهای چرب
ضریب ازدحام نسبی
کشت مخلوط
کود زیستی
مالچ
2019
04
21
51
66
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8749_c45454e6d3ab2fa00b6de14b9ab101fa.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
اثر کودهای ورمیکمپوست، نیتروژن و فسفر برعملکرد و اجزاء عملکرد ارقام نخود (.Cicer arietinum L) تحت تنش خشکی آخر فصل
سجاد
کهریزی
علی
سپهری
به منظور ارزیابی تاثیر ورمیکمپوست و کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر بر عملکرد و اجزاء عملکرد چهار رقم نخودتحت تنش خشکی آخر فصل آزمایشی در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال زراعی93-92 انجام گرفت. آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. آبیاری در دو سطح: بدون تنش خشکی (آبیاری کامل) و تنش خشکی (تنش از مرحلهی غلافدهی) در کرتهای اصلی و تیمارهای کودی در چهار سطح مصرف 100 درصد ورمیکمپوست، 100 درصد کود شیمیایی، 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد ورمیکمپوست و بدون مصرف کود و چهار رقم نخود بیونیج، آرمان، آزاد و هاشم در کرتهای فرعی قرار گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده برهمکنش آبیاری در رقم اثر معنیداری بر صفات تعداد غلاف در بوته، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی داشت. همچنین کل صفات مورد مطالعه به طور معنیدار تحت تاثیر برهمکنش آبیاری در کود قرار گرفتند. تنش خشکی در مرحله غلافدهی عملکرد ارقام هاشم، آرمان، آزاد و بیونیج را به ترتیب 41، 43، 37 و 34 درصد کاهش داد. کاربرد 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد ورمیکمپوست، تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت را به ترتیب به میزان20، 19، 6/47، 8/23 و 16 درصد در شرایط تنش خشکی افزایش داد. قابل ذکر است تیمار 100 درصد ورمیکمپوست صفات مذکور را به ترتیب 7/29، 5/14، 39، 20 و 8/4 درصد بهبود بخشید. بر اساس نتایج بدست آمده در همه ارقام به ویژه رقم هاشم کاربرد 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد ورمیکمپوست جهت بهبود عملکرد گیاه نخود در شرایط آبیاری کامل و تنش خشکی قابل توصیه است.
تنش خشکی آخر فصل
رقم
کود شیمیایی
کود ورمیکمپوست
نخود
2019
04
21
67
83
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8750_a28b8c32fbd0eb47cbadb2916a32efbe.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
کاربرد تلفیقی ورمیکمپوست و نیتروکسین بر ویژگیهای کمی و کیفی بابونه آلمانی (.Matricaria chamomilla L)
مونا
حاج علی عراقی
محمدتقی
درزی
محمد رضا
حاج سیدهادی
برای بررسی اثر کاربرد تلفیقی کودهای آلی و زیستی بر ویژگیهای کمی و کیفی گیاه دارویی بابونه (Matricaria chamomilla L.)، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با شش تیمار و سه تکرار در مزرعه شرکت کشاورزی و دامپروری ران در فیروزکوه در سال 1392 انجام شد. تیمارها شامل 4 تن در هکتار ورمیکمپوست، 8 تن در هکتار ورمیکمپوست، کود زیستی نیتروکسین، مصرف تلفیقی 4 تن ورمیکمپوست و نیتروکسین، مصرف تلفیقی 8 تن ورمیکمپوست و نیتروکسین و شاهد (عدم مصرف کود) بودند. نتایج نشان داد که تیمارها تأثیر معنیداری بر صفات مورد مطالعه، داشتند بهطوری که بیشترین وزن خشک بوته (109 گرم بر بوته)، عملکرد خشک گل (720 کیلوگرم در هکتار)، میزان اسانس (4/. درصد)، عملکرد اسانس (9/2 کیلوگرم در هکتار) و درصد کامازولن در اسانس (7/24 درصد) در تیمار کاربرد تلفیقی 8 تن ورمیکمپوست و نیتروکسین بهدست آمد. همچنین بیشترین درصد بیسابولول A در اسانس (4/44 درصد) در تیمار مصرف 4 تن ورمیکمپوست و بیشترین درصد بیسابولول B در اسانس (4/12 درصد) در تیمار مصرف نیتروکسین حاصل گردید. در مجموع، بیشترین عملکرد و کمیت و کیفیت اسانس در تیمار تلفیقی 8 تن ورمیکمپوست و نیتروکسین حاصل شد.
اسانس
بابونه
کامازولن
کود آلی
کود زیستی
2019
04
21
85
99
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8753_7a382ef7f8b672a1b9c7f7f1a77eaa38.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
اثرکودیهای آلی و شیمیایی و ریزمغذیهای رایج و نانوی آهن، روی و منگنز بر عملکرد و اجزای عملکرد رازیانه (.Foeniculum vulgare L)
صادق
انصاری
یوسف
نصیری
محسن
جانمحمدی
ناصر
صباغ نیا
بهمنظور بررسی اثر کاربرد کودهای آلی و شیمیایی و همچنین عناصر غذایی میکرو رایج و نانو بر اجزای عملکرد، عملکرد و اسانس رازیانه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه اجرا شد. فاکتور اول کاربرد کودهای آلی و شیمیایی شامل شاهد (بدون استفاده از کود)، ورمیکمپوست، کمپوست زباله شهری و کود شیمیایی و فاکتور دوم شامل محلولپاشی ریزمغذیهای آهن، روی و منگنز (شاهد، رایج و نانو) بود. نتایج نشان داد بیشترین تعداد چتر در بوته با کاربرد کود شیمیایی متداول، بیشترین تعداد دانه در چترک و عملکرد دانه با کاربرد کود شیمیایی و کمپوست زباله شهری و بیشترین عملکرد بیولوژیک با کاربرد هر سه نوع کود بهدست آمد. در رابطه با کاربرد عناصر کممصرف، بیشترین تعداد دانه در چترک، وزن هزار دانه و عملکرد دانه با محلولپاشی عناصر کممصرف رایج و بیشترین عملکرد بیولوژیک با کاربرد هر دو نوع کود کممصرف رایج و نانو بهدست آمد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که برهمکنش کاربرد کودهای شیمیایی و آلی و کممصرف بر تعداد چترک درچتر، درصد اسانس و عملکرد اسانس معنیدار شد. بهطوریکه بیشترین تعداد چترک در چتر (9/12 عدد) در تیمار کود شیمیایی + کود نانو با 6/39 درصد افزایش نسبت به شاهد (عدم کاربرد هر نوع کودی) و بیشترین مقادیر درصد اسانس (78/2 درصد) و عملکرد اسانس (53/4 گرم در مترمربع) در تیمار کود شیمیایی + کممصرف رایج بهترتیب با 4/54 و 7/98 افزایش درصد نسبت به شاهد بهدست آمد. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد کودهای آلی کمپوست زباله شهری و ورمیکمپوست جهت جایگزینی کود شیمیایی و همچنین محلولپاشی عناصر کممصرف رایج و یا نانو در بهبود اجزای عملکرد و عملکرد کمی و کیفی رازیانه مؤثر میباشند.
اسانس
رازیانه
کمپوست
عملکرد دانه
عناصر کممصرف
2019
04
21
101
119
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8755_5fb84bc3300455976a0a759ac747a32b.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
تاثیر باکتریهای محرک رشد گیاه و قارچ های میکوریز آربوسکولار بر صفات فیزیولوژیکی تره ایرانی (.Allium ampeloprasum L)
صاحبعلی
بلندنظر
کیوان
کریمی
محمدرضا
ساریخانی
باکتری های حل کننده فسفات، تثبیت کننده نیتروژن و قارچ های میکوریز آربوسکولار نقش مهمی در تامین نیاز گیاهان به عناصر غذایی دارند. به منظور بررسی اثر کارایی باکترهای محرک رشد گیاهان و قارچ های میکوریز آربوسکولار بر صفات فیزیولوژیکی تره ایرانی آزمایش مزرعهای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار و 3 تکرار در مزرعه به اجرا در آمد. در این آزمایش بذر تره ایرانی توده محلی تبریز با باکتریهای موجود در کودهای زیستی بارور 2 (Pseudomonas putida و Pantoea agglomerans P5) و نیتروکسین (Azotobacter sp.)، باکتریهای Azospirillum AC46I، Azospirillum AC49VП، باکتریهایP. fluorescens Chao،P. putida Tabriz و دو گونه قارچ میکوریز آربوسکولار Glomus versiforme، G. intraradices تلقیح و کاشته شد. نتایج نشان داد که شاخصهای محتوای کلروفیل، ویتامین ث، پلیفنل کل، فسفر و نیتروژن و درصد کلنیزاسیون در سطح احتمال یک درصد و اسیدپیروویک، پروتئینهای محلول و مقدار جذب فسفر و نیتروژن در سطح احتمال 5 درصد تحت تاثیر تیمار کودهای زیستی معنیدار شد.ه است. تیمار تلفیقی قارچهای میکوریز به همراه باکتریهای تثبیتکننده نیتروژن به ویژه Azotobacter نتایج بهتری را نسبت به بقیه تیمارهای میکروبی در افزایش صفات کیفی تره ایرانی داشته به طوری که این باکتری ها باعث افزایش کارایی قارچ های میکوریز در تیمارهای تلفیقی شد که دلیل آن تغذیه بهتر و بیشتر مواد غذایی به ویژه فسفر و نیتروژن می باشد.
اسید پیرویک
پتاسیم
کود زیستی
فسفات بارور2
فسفر
کلروفیل
نیتروکسین
2019
04
21
121
136
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8756_043d90db2bd6719f46b9579a661e6d9a.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
ارزیابی ویژگیهای رشدی کتان روغنی (.Linum usitatissimum L) با کاربرد کودهای آلی و نیتروژن
رضوان
اسماعیلی بهبهانی
اسفندیار
فاتح
lمیر
آینه بند
بهمنظور بررسی ویژگیهای گیاه کتان روغنی تحت تأثیر منابع مختلف کودهای آلی و نیتروژن، آزمایشی در سال زراعی 95-94 در مزرعه تحقیقاتی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول منابع مختلف نیتروژن در چهار سطح شاهد، کود اوره (150 کیلوگرم در هکتار)، کود اوره (75 کیلوگرم در هکتار) +کود بیولوژیک نیتروکارا و کود اوره کند رها (100 کیلوگرم در هکتار) و فاکتور دوم منابع مختلف کودهای آلی در چهار سطح شامل شاهد، ورمی کمپوست (5 تن در هکتار)، هیومیک اسید و ورمی کمپوست (5/2 تن در هکتار) + هیومیک اسید بودند. صفات موردمطالعه شامل عملکرد دانه، درصد روغن دانه، شاخص سطح برگ، وزن خشک و سرعت رشد نسبی بود. نتایج نشان داد که حداکثر سرعت رشد محصول (8/22 گرم بر مترمربع در روز) و شاخص سطح برگ (35/4) در تیمار کود اوره و بین منابع کود آلی بیشترین سرعت رشد محصول (28/22 گرم بر مترمربع در روز) و شاخص سطح برگ (15/4) را تیمار ورمی کمپوست + هیومیک اسید در 737 درجه روز (مرحله کپسول دهی) نشان دادند. در 527=GDD (شروع گلدهی)، کود اوره (09/0) از منابع کود نیتروژن و هیومیک اسید (02/0) از منابع کود آلی بیشترین سرعت رشد نسبی را داشتند. بیشترین درصد روغن (80/28درصد) مربوط به تیمار ورمی کمپوست + هیومیک اسید و بیشترین عملکرد دانه (67/2706 کیلوگرم در هکتار) مربوط به برهمکنش اوره با ورمی کمپوست + هیومیک اسید بود. بهطورکلی نتایج این تحقیق حاکی از آن است که کاربرد کودهای آلی و زیستی بهتنهایی و یا در ترکیب با کود شیمیایی میتواند تاثیر مثبتی در بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی کتان روغنی داشته باشد. بهنحویکه در این آزمایش کاربرد کودهای آلی در مقایسه با کود نیتروژن اثر بهتری نشان داد و بهطور معناداری بیشتر از تیمار شاهد بود.
سرعت رشد نسبی
سرعت رشد محصول
شاخص سطح برگ
عملکرد دانه
درصد روغن
کود آلی
کود نیتروژن
2019
04
21
137
150
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8759_3ff1f1816fb1212016d2aea05a9dfd60.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
اثر کود ورمی کمپوست بر برخی ویژگی های رشدی و بیوشیمیایی بادرشبی (.Dracocephalun moldavica L) تحت تنش شوری آب
غلامرضا
گوهری
اصغر
محمدی
حبیب
دواتی کاظم نیا
شوری از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که اثرات منفی زیادی بر رشد گیاهان دارد. مقدار بالای سدیم برای اغلب گونههای گیاهی سمی بوده و رشد گیاه را تحت تاثیر قرار میدهد. به منظور بررسی اثر تنش شوری آب آبیاری و کود ورمیکمپوست بر ویژگیهای کمی و کیفی گیاه بادرشبی آزمایشی در سال زراعی 1396در گلخانه پژوهشی دانشگده کشاورزی، دانشگاه مراغه بصورت گلدانی انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل تنش شوری در چهار سطح صفر، 50، 100 و150 میلیمولار کلرید سدیم و ورمیکمپوست در چهار سطح شاهد (بدون مصرف کود)، 5، 10، 15 درصد وزنی بود. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش شوری، کاربرد کود ورمیکمپوست منجر به افزایش معنیدار ارتفاع بوته، وزن تر کل بوته، وزن خشک کل بوته، تعداد برگ، کلروفیلها و درصد پروتئین شد. بیشترین کربوهیدرات محلول (547/3 میکرو گرم در وزن تر)، در سطح شوری 150 میلیمولار کلرید سدیم و کاربرد 15 درصد کود مشاهده گردید. کمترین مقدار پرولین مربوط به تیمار شاهد شوری (بدون تنش) با کاربرد 15 درصد وزنی و نیز کمترین مقدار سدیم (3/1 درصد) مربوط به اعمال تنش شاهد (بدون تنش) و کاربرد 15 درصد ورمی کمپوست بود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کاربرد ورمی کمپوست باعث افزایش معنی دار در تمام صفات کمی و کیفی اندازهگیری شده به جز پرولین شد. بنابراین استفاده از ورمیکمپوست، میتواند روش مناسبی در جهت کاهش اثرات منفی سمیت کلرید سدیم بر رشد این گیاه در شرایط آبیاری با آب شور و توسعه کشاورزی پایدار باشد.
کود زیستی
گیاهان دارویی
تنش شوری
رنگیزههای فتوسنتزی
صفات رشدی
2019
04
21
151
168
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8760_0e9b97d37c5f0d079e720481953f6ddf.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
تاثیر سطوح مختلف آبیاری بر رشد و نمو زمین پوش های گل ناز(Portulaca grandiflora) و دم عقربی (Carpobrotus aciniformis)
شیما
یوسف زاده کندوانی
سعداله
علیزاده اجیرلو
منصور
مطلوبی
حسن
شیرافکن اجیرلو
برای توسعه پایدار و مصرف بهینه آب در فضای سبز تاثیر تنش خشکی بر دو نوع زمین پوش دم عقربی و گل ناز بررسی شد. تیمار های آبیاری شامل 25%، 50%، 75% و 100% ظرفیت مزرعه بودند که یک ماه پس از کاشت گیاهان در گلدان ها و مستقر شدن آنها با آبیاری عادی، این تنش ها به مدت دو ماه اعمال شد. بعد از دو ماه اعمال تیمار، صفات رویشی اندازه گیری و در مورد گیاه گل ناز تعداد گل شمارش شد. نتایج نشان داد که گونه، تیمارها و اثر متقابل آنها بر صفات طول ساقه، تعداد برگ، وزن تر، وزن خشک، شاخص کلروفیل و تعداد گل (در مورد گل ناز) تاثیر معنی داری داشتند. در بیشتر موارد گیاه دم عقربی در مقایسه با گل ناز کارایی بهتری داشت. همچنین اختلاف معنیداری بین سطوح مختلف آبیاری برای پارامترهای فوق ثبت شد. تعداد گل در گیاه گل ناز بطور معنی داری تحت تاثیر میزان آبیاری قرار گرفت. هرچند تنش های شدید باعث کاهش معنی دار میزان رشد این گونه ها شد اما این گیاهان توانستند حتی تنش 25 درصد ظرفیت مزرعه را تحمل کرده و زنده باقی بمانند و در مواردی کاهش میزان آبیاری از 75% ظرفت مزرعه به 50% تفاوت معنی داری در نتایج ایجاد نکرد. لذا برای صرفه جویی در مصرف آب و داشتن منظری با گیاهان سالم و رشد مناسب از لحاظ تامین رضایت کاربران می توان آبیاری این گیاهان را به میزان 25 تا 50 درصد ظرفیت مزرعه کاهش داد.
تحمل خشکی
دم عقربی
زمین پوش
فضای سبز
گل ناز
2019
04
21
169
180
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8770_f8dbd68cd364a017d3536c5775604547.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
رابطه بین کارایی و پایداری کشاورزی در مزارع سیبزمینی شهرستان کبودرآهنگ
قادر
دشتی
مهدی
پورمرادی
باب اله
حیاتی
امروزه پایداری عملیات کشاورزی در فرایند توسعه پایدار امری اجتناب ناپذیر میباشد. پایداری و ارتقای کارایی در کنار هم میتواند رشد و توسعه اقتصادی را در بخش کشاورزی رقم بزند. از همین رو هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه کارایی و پایداری کشت سیبزمینی در شهرستان کبودرآهنگ میباشد. برای این منظور اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه از 154 سیبزمینیکار در سال زراعی 95-1394 جمعآوری گردید. برای تعیین پایداری از رهیافت سنانایاک و جهت تعیین کارایی از رهیافت تابع تولید مرزی تصادفی بهره گرفته شد. برآورد میزان کارایی فنی کشاورزان نیز نشان داد که مزارع کشت این محصول در دامنه 53 تا 96 درصد از کارایی فنی قرار دارد و میانگین کارایی آنها نیز 84 درصد میباشد. همچنین نتایج حاصل از رهیافت سنانایاک بیانگر آن است که 6/2 درصد از مزارع در طبقه کاملاً ناپایدار، 8/9 درصد از مزارع در طبقه ناپایدار، 1/72 درصد در طبقه متوسط، 6/13 درصد در طبقه پایدار و 9/1 درصد در طبقه کاملا پایدار قرار دارند. نهایتا نتایج حاصل از برآورد الگوی رگرسیونی نشان داد که رابطه معنیداری بین پایداری کشاورزی و کارایی وجود دارد. ضمن اینکه متغیرهای سن کشاورز، سطح سواد، تعداد جلسات حضور در کلاسهای ترویجی، نوع مالکیت و کارایی فنی تاثیر مثبت و شغل اصلی بهرهبردار اثر منفی بر پایداری کشاورزی داشتند. لذا از آنجائکه کارایی تاثیر مثبتی بر پایداری علیات کشاورزی دارد، اتخاذ تدابیری نظیر توجه به نوع مالکیت، تحصیلات، شرکت در کلاسهای ترویجی و تجربه میتواند پایداری نظام تولید را قوت بخشد.
پایداری
تابع مرزی تصادفی
رهیافت سنانایاک
سیبزمینی
کارایی
کبودرآهنگ
2019
04
21
181
192
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8771_455f351ff95f6cc9dad151d9cc2e7050.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
بررسی اثر سوپرنانوجاذب ASN-320 روی رشد کلزا در سطوح مختلف آبیاری
داود
زارع حقی
مهدی
نصیری
رضا
حسن پور
احمد
حامی
سهیل
سلیمی
ثریا
علی پور جداری فر
یکی از مهمترین مشکلات در تولید محصولات کشاورزی، کمبود آب است. با کاربرد برخی مواد جاذب رطوبت میتوان از بارندگیهای پراکنده استفاده و موجب کاهش تبخیر آب از خاک، حفظ و ذخیره آب در خاک شد. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بصورت گلخانهای اجرا شد. در این تحقیق چهار سطح سوپرنانوجاذب ASN-320 شامل صفر (شاهد)، 2/0 درصد سوپرنانوجاذب (2 گرم سوپرنانوجاذب به ازای هر کیلوگرم خاک)، 4/0 درصد سوپرنانوجاذب (4 گرم سوپرنانوجاذب به ازای هر کیلوگرم خاک)، 6/0 درصد سوپرنانوجاذب (6 گرم سوپرنانوجاذب به ازای هر کیلوگرم خاک) و سه سطح آبیاری، FC85/0- I1: FC، FC65/0-FC85/0 I2:، FC5/0-FC65/0 I3:، روی برخی صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک کلزا مورد بررسی قرار گرفت. این صفات، به طور معنیداری تحت تاثیر سوپرنانوجاذب قرار گرفتند. بیشترین قطر ساقه، ارتفاع بوته، شاخص کلروفیل، تعداد غلاف، تعداد خورجین، وزن تر و خشک بخش هوایی و وزن هزار دانه در بالاترین سطح سوپرنانوجاذب (6 گرم سوپرنانوجاذب به ازای هر کیلوگرم خاک) حاصل شد. با توجه به نتایج بهدست آمده سوپرنانوجاذب موجب کاهش خسارات وارد شده در تنش خشکی گردید. بیشترین میزان وزن تر و خشک بخش هوایی گیاه با استفاده از سوپرنانوجاذب نشان دهنده نقش تأثیر گذار آن در شرایط تنش خشکی است. در این پژوهش مشخص گردید که هر چند که با کاهش مقدار آب، شاخصهای رشدی کاهش یافت، ولی با اضافه نمودن سوپرنانوجاذب میزان کاهش کمتر از عدم کاربرد سوپرنانوجاذب بود.
تنش خشکی
سوپرنانوجاذب
شاخص کلروفیل
صفات فیزیولوژیک
کلزا
2019
04
21
193
207
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8773_af6266138c9084efe57c8946a6132327.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
ارتباط محلولپاشی اسید سالیسیلیک، اسید هیومیک و دفعات برداشت با عملکرد و کیفیت بابونه آلمانی (.Matricaria chamomilla L)
شهلا
مشایخی
علیرضا
مشهدی ابدالی
عبدالمهدی
بخشنده
امین
لطفی جمال آبادی
سید منصور
سیدنژاد
به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی اسید سالیسیلیک، اسید هیومیک و دفعات برداشت بر خصوصیات مورفولوژیک و اسانس بابونه آلمانی، آزمایشی در سال زراعی 1394 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه آزمایشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان به اجرا در آمد. عوامل آزمایش، چهار سطح اسیدهیومیک شامل عدم کاربرد، 200، 400 و600 میلیگرم در لیتر و چهار سطح اسیدسالیسیلیک شامل عدم کاربرد، 200، 400 و600 میکرومولار در مرحلهی رشد رویشی و اوایل گلدهی و دفعات برداشت گل، شامل یک بار برداشت و سه بار برداشت (بعد از 20 درصد گلدهی به فواصل زمانی 10 روز) بود. نتایج نشان داد بیشترین تعداد گل (6/87 عدد) در تیمار سه بار برداشت بهدست آمد که نسبت بهیکبار برداشت 45 درصد افزایش داشت. همچنین در تیمارهای دارای اسید هیومیک در شرایط سه بار برداشت در مقایسه با یکبار برداشت، عملکرد گل افزایشی حدود 70 درصد نشان داد. استفاده از اسیدسالیسیلیک (400 میکرومولار) و اسیدهیومیک (600 میلی گرم در لیتر) موجب افزایش 18 و 38 درصدی در تعداد گل نسبت به تیمار عدم کاربرد آنها شد. در مجموع بهترین تیمار جهت حصول بالاترین عملکرد گل، محتوا و عملکرد اسانس مربوط به ترکیب تیماری 400 میکرومولار اسیدسالیسیلیک همراه با سطوح 400 یا 600 میلیگرم در لیتر اسیدهیومیک طی سه برداشت بود که افزایش معنیدار و قابل توجهی را نسبت به شاهد در صفات مورد اشاره نشان داد.
اسانس
تعداد گل
رشد رویشی
شاخص برداشت
عملکرد گل
2019
04
21
209
222
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8774_2b5467d010f3d3593be6bbb3ce55820a.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
اثر محلولپاشی اسید سالیسیلیک و گلایسین بتائین بر خصوصیات مرفوفیزیولوژیکی کارلا (Momordica charantia L.) تحت تنش کمآبی
افسون
رضایی علولو
عزیزاله
خیری
محسن
ثانی خانی
مسعود
ارغوانی
به منظور بررسی اثر محلولپاشی سطوح مختلف اسید سالیسیلیک و گلایسین بتائین بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی گیاه دارویی کارلا ( (Momordica charantia L تحت تنش کمآبی، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری) 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی (بهعنوان فاکتور اصلی و دو سطح اسید سالیسیلیک (2 و 4 میلیمولار)، دو سطح گلایسین بتائین (50 و 100 میلیمولار) بههمراه شاهد بهعنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که افزایش شدت تنش کمآبی بهطور معنیداری میزان کلروفیل کل، ویتامین ث برگ، وزن هزار دانه، طول بوته و تعداد میوه در بوته را کاهش داد. ولی این افزایش شدت تنش موجب افزایش معنیدار میزان پرولین و نشت یونی شد. کاربرد برگی اسید سالیسیلیک و گلایسین بتائین موجب افزایش معنیدار میزان نشت یونی، کلروفیل کل، ویتامین ث، پرولین، طول بوته، تعداد میوه در بوته شد، اما تاثیر معنیداری بر وزن هزار دانه بذر نداشت. در کل با توجه به اینکه کاربرد برگی اسید سالیسیلیک و گلایسین بتائین توانست گیاهان تیمار شده را از لحاظ مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی بهبود بخشد بهنظر میرسد کاربرد این تیمارها بتواند تحمل گیاه کارلا را نسبت به تنش کمآبی افزایش دهد.
پرولین
تنش کمآبی
کارلا
مورفولوژی
ویتامین ث
2019
04
21
223
235
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8775_6ba9a7fb9c1508c2f43461c6064919a8.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
عوامل موثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان تبریز
مهناز
شایسته مند
باب اله
حیاتی
مریم
حق جو
یکی از مهمترین قدمها به سمت توسعه پایدار حفاظت از تمامیت اراضی کشاورزی است. سالیانه بخشی از بهترین اراضی کشاورزی کشور به دلایل متعدد تغییر کاربری یافته و به مصارف غیر کشاورزی تبدیل میگردند و خروج این گونه اراضی از مسیر تولید زراعی و باغی لطمات جبران ناپذیری را ایجاد مینماید. بدین منظور در این مطالعه عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان تبریز که تغییر در سطح وسیعی در آن انجام گرفته است، بررسی میشود. دادههای لازم برای انجام این تحقیق از طریق طراحی و تکمیل حضوری پرسشنامه توسط 200 نفر از کشاورزان از روستاهای شهرستان تبریز و در سال زراعی 93-92 به دست آمد. در این مطالعه، ابتدا به اولویتبندی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی از دیدگاه کشاورزان منطقه بر اساس معیار ضریب تغییرات پرداخته شد، سپس برای بررسی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی از مدل رگرسیون لاجیت استفاده گردید. نتایج نشان داد حدود 107 نفر از پاسخگویان اقدام به تغییر کاربری اراضی خود نمودند. بر اساس نتایج مدل رگرسیونی لاجیت عوامل سن، شغل اصلی کشاورزی، تجربه کار کشاورزی، مرغوبیت و حاصلخیزی اراضی کشاورزی، داشتن شغل دامداری علاوه بر زراعت و باغداری و نگرش کشاورزان نسبت به حفظ اراضی کشاورزی اثر منفی و معنادار، همچنین متغیرهای سطح تحصیلات و درآمد کل سالانه کشاورزان، مساحت کل اراضی تحت مالکیت و دیمی بودن اراضی اثر مثبت معناداری را بر احتمال تغییر کاربری اراضی داشتند.
تغییر کاربری اراضی
حفاظت اراضی
شهرستان تبریز
عوامل مؤثر
مدل رگرسیونی لاجیت
2019
04
21
237
249
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8776_77f69447e05ade1efeb0c9945d1ef44c.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
تاثیر سطوح مختلف محلولپاشی متانول بر سیبزمینی بهاره تحت مدیریت کودی
مرضیه
خمری
احمد
قنبری
مهدی
دهمرده
سید محسن
موسوی نیک
به منظور بررسی سطوح مختلف محلولپاشی متانول بر سیبزمینی بهاره تحت مدیریت کودی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در مزرعه آموزشی در شهرستان هیرمند انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 7 سطح کودی شامل 100 درصد کود NPK، ورمیکمپوست، کود دامی، کود نانو، تلفیقی از 50 درصد کود NPK + 50 درصد ورمیکمپوست، 50 درصد کود NPK + 50 درصد کود دامی و 50 درصد کود NPK + 50 درصد کود نانو به عنوان عامل اصلی و سطوح مختلف متانول در چهار سطح صفر، 10، 20 و 30 درصد حجمی به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادههای آزمایش نشان داد که اثر متقابل مدیریت کودی و محلولپاشی متانول تاثیر معنیدار بر تمامی صفات مورد مطالعه به جز روز تا 50 درصد گلدهی، روز تا پوشش کامل، روز تا رسیدگی و کربوهیدارت غده داشت. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ اثرات متقابل نشان داد که در تیمار کاربرد تلفیقی کود شیمیایی و نانو بهمراه مصرف 20 درصد حجمی متانول بیشترین میزان عملکرد غده بزرگ و عملکرد کل (05/28 تن در هکتار) بدست آمد. همچنین بیشترین میزان کربوهیدرات و کمترین میزان کاتالاز و پراکسیداز از این تیمار کودی بدست آمد. میتوان نتیجه گیری کرد که برای افزایش و بهبود ویژگیهای کمی و کیفی سیبزمینی کاربرد تلفیقی کود شیمیایی و نانو بهمراه محلولپاشی 20 درصد حجمی متانول قابل توصیه است.
اسکوربات
پراکسیداز
تنش آبی
عملکرد غده
کربوهیدرات
کود دامی
گلدهی
2019
04
21
251
268
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8777_a42e62d5ad133b9bafadee52d97c098c.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
تاثیرکودهای فسفره زیستی و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ Carthamus tinctorius L.)) تحت شرایط کم آبیاری
سحر
سحر احمدپور ابنوی
محمود
رمرودی
محمد
گلوی
محدثه
شمس الدین سعید
به منظور بررسی تاثیر کودهای فسفره شیمیایی و زیستی بر عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ در شرایط متفاوت رطوبتی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل انجام شد. کمآبیاری شامل: آبیاری معمولی، قطع یک نوبت آبیاری قبل و بعد از گلدهی به عنوان عامل اصلی و انواع کودهای فسفره در 4 سطح شامل: شاهد (عدم مصرف کود)، 100درصد کود شیمیایی فسفره، 50 درصد کود شیمیایی فسفره + کود زیستی فسفات بارور2 (کود تلفیقی) و کود زیستی فسفات بارور 2 به عنوان عامل فرعی بودند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس ارتفاع بوته، تعداد شاخه های اصلی و فرعی و شاخص برداشت تنها بطور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای مختلف کودی قرار گرفتند. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین مقدار صفات مذکور متعلق به تیمار تلفیقی کود های فسفره زیستی و شیمیایی بود که نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 2/1، 7/1 و 6/1 و 55/1 برابر افزایش یافتند. همچنین نتایج نشان داد تعداد طبق در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، میزان کلروفیل و کاروتنوئید بطور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای مختلف کودی، آبیاری و برهمکنش آنها قرار گرفتند. بیشترین مقدار این صفات در تیمار تلفیق کود زیستی و شیمیایی در شرایط آبیاری نرمال مشاهده شد که نسبت به تیمار کودی شاهد به ترتیب 2، 4/1، 12/2 و 59/2 ، 24/2 برابر افزایش یافتند.
درصد روغن
شاخص برداشت
فسفات بارور2
کلروفیل برگ
قطع آبیاری
2019
04
21
269
284
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8778_37d13bd878cb35c96ee262e50438e308.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
سنجش شاخص فقر آبی کشاورزی در میان گندمکاران آبی شهرستان دزفول
بهنام
همتی
معصومه
فروزانی
مسعود
یزدانپاه
بهمن
خسروی پور
مدیریت آب بویژه در بخش کشاورزی نیازمند ارزیابیهای جامع منابع آب با درنظر گرفتن سایر ابعاد میباشد. برای ارزیابی این مسئله رویکردی جامع توسعه داده شده است، که نمود کارکردی آن در قالب شاخص فقر آبی کشاورزی معرفی شده است. بر همین اساس، مطالعهای با هدف سنجش شاخص فقر آبی کشاورزی در سطح شهرستان دزفول انجام شد. روش پژوهش مطالعه مبتنی بر پیمایش بود. جامعه آماری مطالعه شامل کلیهی گندمکاران آبی شهرستان دزفول (5000N=) بودند که از میان آنها 205 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شد. دادههای مورد نیاز برای سنجش شاخص به کمک پرسشنامه جمعآوری شد و بخش دیگری از اطلاعات مورد نیاز شامل اطلاعات جغرافیایی مزارع کشاورزان، شوری نمونه آب در دسترس آنها بود که به ترتیب به کمک ابزارهای GPS و دستگاه شوریسنج (ECmeter) جمعآوری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSSv20، Super Decisions و ArcGIS صورت پذیرفت. همچنین برای وزندهی سنجههای معرفی شده در شاخص از فرایند تحلیل شبکهای استفاده شد. در نهایت با استفاده از فرمول، شاخص فقر آبی کشاورزی برای تک تک کشاورزان مورد بررسی محاسبه شد. نتایج حاکی از آن بود که ظرفیت پایین کشاورزان برای مصرف بهینه آب وسطح پایین دسترسی کشاورزان به منابع آب موجود از عوامل مهم ایجاد کننده فقر آبی کشاورزی در سطح شهرستان دزفول بود. همچنین از نظر میانگین ارزش نیز از بین زیرمولفههای مربوط به مولفههای منابع آب، دسترسی، ظرفیت و محیط زیست به ترتیب میانگین ارزش، منابع آب سطحی (25/35)، دسترسی کشاورز (85/51)، سرمایه انسانی (67/40) و سموم شیمیایی (74/90) در اولویتهای بالاتری قرار گرفتند. همچنین برای تعیین نقاط بحرانی مواجه با فقر آبی کشاورزی، نقشه فقر آبی کشاورزی تهیه شد که به عنوان ابزاری مفید در تعیین علتهای فقر آبی کشاورزی در منطقه مورد مطالعه عمل نمود. مقدار متوسط شاخص فقر آبی کشاورزی برای حوزه مورد مطالعه 66/42 نسبت به 100 به دست آمد. در نهایت این نتیجه حاصل شد که شاخص فقر آبی کشاورزی میتواند در شناخت، تدوین برنامه و سیاستهای مقابله با بحران آب ابزاری کارآمد باشد.
پهنه بندی
شاخص فقر آبی کشاورزی
شهرستان دزفول
فرایند تحلیل شبکهای (ANP)
گندم
2019
04
21
285
304
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8779_9685e280f77410595ceb9f5f6139fcb5.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1398
29
1
مقایسه جمعیت شته باقلا و دشمنان طبیعی آن و عملکرد در کشت مخلوط باقلا (Vicia faba) و همیشه بهار (Calendula officinalis)
سولماز
عظیمی
ناهید
واعظ
به منظور بررسی اثر کشت مخلوط باقلا و همیشه بهار بر جمعیت شته باقلا، طرح آزمایشی به صورت بلوک کامل تصادفی اجرا شد، هفت تیمار آزمایشی شامل تیمارهای 100 درصد باقلا، 100 درصد همیشه بهار، 50 درصد همیشه بهار و 50 درصد باقلا، 35 درصد همیشه بهار و 65 درصد باقلا، 35 درصد باقلا و 65 درصد همیشه بهار، 25 درصد همیشه بهار و 75 درصد باقلا و 25 درصد باقلا و 75 درصد همیشه بهار در سه تکرار بود. نتایج نشان داد که تراکم پورههای شته در الگوهای کشت مختلف، از 4/15 پوره در کشت 35 درصد همیشه بهار و 65 درصد باقلا، تا 125 پوره در کشت 100 درصد باقلا، نوسان داشت. میانگین جمعیت حشرات کامل باقلا روی الگوهای کشت مختلف اختلاف معنیداری را نشان داد؛ به طوری که کشت خالص باقلا بیشترین جمعیت و کشت 50 درصد همیشه بهار و 50 درصد باقلا، کمترین تعداد شته بالغ را داشتند. همچنین بیشترین تعداد دشمنان طبیعی در کشتهای ردیفی مشاهده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که غنای گونهای گیاهان عامل مهم بر افزایش غنای گونه و فراوانی کل حشرات است. بیشترین میانگین عملکرد دانه در واحد سطح ( 2/250 گرم در متر مربع) در کشت خالص باقلا مشاهده شد. در بین تیمارهای مخلوط بیشترین عملکرد دانه (2/234 گرم در متر مربع) مربوط به الگوی کشت، 25 درصد همیشه بهار و 75 درصد باقلا بود. بیشترین نسبت برابری زمین (32/1) در تیمار 25 درصد باقلا و 65 درصد همیشه بهار به دست آمد. همچنین نسبت برابری زمین در همه تیمارها بالاتر از یک بود که نشان میدهد کشت مخلوط بر کشت خالص برتری دارد.
آفت شته
عملکرد دانه
گیاه دارویی
نسبت برابری زمین
همیشه بهار
2019
04
21
305
317
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_8780_3a93c89b456ff23930e8ec49d2a00fb2.pdf