2024-03-29T10:10:48Z
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=876
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
ارزیابی عملکرد و سودمندی کشت مخلوط ذرت (Zea mays L.) و ریحان (Ocimum basilicum L.)
حامد
معبودی بیله سوار
سعید
زهتاب سلماسی
به منظور بررسی اثر کشت مخلوط افزایشی بر عملکرد دانه ذرت و ریحان، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار و 9 تیمار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل کشت خالص ذرت و دو رقم مبارکه و ایتالیایی ریحان و شش ترکیب کشت مخلوط افزایشی با نسبتهای 50، 75 و 100 درصد برای هر دو رقم مبارکه و ایتالیایی ریحان که به ذرت افزوده شده بود. براساس نتایج بدست آمده اثر الگوی کشت مخلوط بر شاخص سطح برگ، ارتفاع و تعداد برگ ذرت معنیدار و بر عملکرد دانه ذرت در واحد سطح غیر معنیدار بود. همچنین تاثیر آن بر عملکرد ریحان معنیدار بود. بوتههای ذرت بیشترین شاخص سطح برگ را در کشت مخلوط داشتند ولی بیشترین ارتفاع وتعداد برگ از تیمار کشت خالص ذرت بدست آمد. بیشترین عملکرد دانه ریحان مربوط به تیمار خالص رقم مبارکه به میزان 52/749 کیلوگرم در هکتار بود. همچنین در همه تیمارها نسبت برابری زمین و مجموع ارزش نسبی بیشتر از یک بود که این امر نشانگر سودمندی کشت مخلوط است. بر اساس این نتایج کشتهای مخلوط نسبت به کشت خالص ذرت درآمد ناخالص بیشتری تولید کردند و در مجموع سیستم کشت 75 درصد رقم ایتالیایی همراه با ذرت بعنوان بهترین روش کشت مخلوط قابل توصیه است.
ذرت
عملکرد دانه
کشت مخلوط
ریحان
نسبت برابری زمین
2017
05
05
1
11
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6070_319d72d03d31b0ba818f560e632ba187.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
عملکرد، میزان اسانس و برخی خصوصیات مورفولوژیکی نعناع فلفلی(Mentha piperita L.) متاثر از وجین علفهای هرز و تراکم کاشت
سمیه
گیتی
محمد
رئوفی
به منظور بررسی اثر وجین دستی علفهای هرز و تراکمهای مختلف کاشت بر عملکرد، مقدار اسانس و برخی خصوصیات مورفولوژیکی گیاه نعناع فلفلی، آزمایشی به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو چین در منطقه همدان و در دو سال زراعی 1391 و 1392 به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل کنترل علفهای هرز در دو سطح وجین دستی و عدم وجین دستی علفهای هرز و تراکم بوته در چهار سطح 6، 10، 14 و 18 بوته در متر مربع بود. علفهای هرز شناسایی شده در مزرعه شامل قیاق، پیچک صحرایی، یولاف وحشی، تاج ریزی، پنیرک، بارهنگ و سلمه تره بودند. نتایج در هر دوچین نشان داد که وجود علفهای هرز، کاهش کمی نعناع فلفلی در صفات مختلف را سبب شد. نعناع فلفلی در چین اول از رشد مطلوب تری نسبت به چین دوم برخوردار بود، به طوری که بیشترین عملکرد اسانس و عملکرد تر و خشک را در چین اول تولید نمود. وجین دستی علفهای هرز سبب افزایش وزن تر، وزن خشک، عملکرد اسانس، سطح برگ و درصد پوشش سبز گردید. افزایش تراکم نیز اثر چشمگیری روی افزایش وزن تر و خشک، عملکرد اسانس و درصد پوشش سبز داشت؛ بطوریکه بیشترین راندمان در موارد بیان شده در تراکم 18 بوته در متر مربع بدست آمد. نتایج نشان داد رعایت تراکم مناسب بوته جهت افزایش کمیت و کیفیت نعناع فلفلی الزامی است.
اسانس
تراکم
علفهای هرز
عملکرد
نعناع فلفلی
2017
05
05
13
23
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6071_d9e2863ece5dc55c9bb2bdb73c56fb0b.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
ارزیابی رشد و عملکرد بالنگوی شهری (.Lallemantia iberica (M. Bieb.) Fisch. & C.A.Mey) در کشت مخلوط با خرفه (Portulaca oleracea L.) تحت تاثیر کود زیستی نیتروکسین و اوره
حسین
قمری
جلیل
شفق کلوانق
سید حسین
صباغ پور
عادل
دباغ محمدی نسب
امروزه استفاده از کشت مخلوط و کاربرد کودهای زیستی اهمیت فراوانی در نظام کشاورزی پایدار دارند. به همین دلیل، به منظور ارزیابی اثر کاربرد کودهای زیستی و شیمیایی نیتروژندار بر کشت مخلوط خرفه و بالنگوی شهری آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، در سال 1394 انجام شد. فاکتور اول سیستم کشت در پنج سطح، شامل کشت خالص خرفه و بالنگوی شهری و کشت مخلوط خرفه و بالنگوی شهری با نسبتهای 100:25، 100:50 و 100:75 (به ترتیب بالنگو: خرفه) و فاکتور دوم کاربرد کود در چهار سطح عدم کاربرد کود، کود شیمیایی نیتروژندار (اوره)، کود زیستی نیتروکسین و کاربرد تلفیقی 50% کود اوره + کود زیستی نیتروکسین بود. نتایج نشان داد که کشت مخلوط سبب افزایش کلروفیل نسبی هر دو گونه شد. بیشترین مقدار عملکرد دانه بالنگوی شهری (80/172 گرم بر متر مربع) در تیمار کشت خالص بالنگوی شهری به همراه کاربرد تلفیقی50% کود شیمیایی نیتروژندار + کود زیستی نیتروکسین ثبت شد. کاربرد کود عملکرد موسیلاژ دانه بالنگوی شهری را افزایش داد. بیشترین مقدار عملکرد موسیلاژ (04/3 گرم بر متر مربع) مربوط به تیمار کاربرد تلفیقی50% کود شیمیایی نیتروژندار + کود زیستی نیتروکسین بود. محاسبه نسبت برابری زمین نشان داد که تیمار کشت مخلوط 50% بالنگوی شهری + 100% خرفه به همراه کاربرد تلفیقی 50% کود شیمیایی نیتروژندار + کود زیستی نیتروکسین، کارایی بیشتری (LER=1.61) نسبت به سایر تیمارها داشت.
ازتوباکتر
تعداد شاخه فرعی
مجموع عملکرد نسبی
نسبت برابری زمین
نیتروکسین
2017
05
05
25
44
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6074_9a3895df0bb9264b20b8d3106264a303.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
اثرات اسیدهای آلی، میکوریزا و ریزوباکترها بر عملکرد و برخی خصوصیات فیتوشیمیایی گاوزبان ایرانی (Echium amoenum) در نظام زراعی کمنهاده
محمد
بهزاد امیری
پرویز
رضوانی مقدم
محسن
جهان
عاری بودن گیاهان دارویی از بقایای شیمیایی، شرط لازم و اساسی در کلیهی مراحل تولید، فرآوری و عرضه آنها میباشد، بنابراین کاربرد نهادههای بومسازگار در امر تولید این گیاهان امری اجتنابناپذیر است. بهمنظور بررسی اثر نهادههای اکولوژیک بر عملکرد گل و دانه گاوزبان ایرانی (Echiumamoenum) آزمایشی در دو سال زراعی متوالی 91-1390 و 92-1391 در دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل هفت نوع نهاده آلی و زیستی مختلف نظیر اسید هیومیک، اسید فولویک، نیتروکسین (حاوی باکتریهای Azotobacter spp. و Azospirillum spp.)، بیوفسفر (حاوی باکتریهای Bacillus sp. و Pseudomonas sp.)، بیوسولفور (حاوی باکتریهای Acidithiobacillus spp.)، میکوریزا حاوی قارچ Glomus mosseae و حاوی قارچRhizophagus intraradices و عدم استفاده از کود (بهعنوان تیمار شاهد) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که کودهای اسید هیومیک، اسید فولویک، بیوسولفور و میکوریزا (G. mosseae)، عملکرد گل خشک را به ترتیب 36، 27، 26 و 30 درصد و عملکرد دانه را به ترتیب 32، 22، 21 و 16 درصد در مقایسه با شاهد افزایش دادند. بیشترین میزان فنول کل در نتیجهی کاربرد بیوسولفور بدست آمد و میزان آنتوسیانین کل در شرایط استفاده از اسید هیومیک و اسید فولویک به ترتیب 38 و 33 درصد نسبت به شاهد ارتقاء پیدا کرد. کودهای بیولوژیک بیوفسفر و بیوسولفور میزان فعالیت آنتیاکسیدانی را بهترتیب 8 و 7 درصد نسبت به شاهد افزایش دادند. هر دو میکوریزای مورد مطالعه (G. mosseae و Rh. intraradices) به ترتیب افزایش 20 و 15 درصدی روغن دانه و افزایش 30 و 18 درصدی پروتئین دانه را در مقایسه با شاهد در پی داشتند. به طورکلی با توجه به یافتههای این پژوهش، با کاربرد نهادههای بومسازگار ضمن کاهش خسارات ناشی از کودهای شیمیایی، خصوصیات کمی و کیفی گاوزبان ایرانی بهبود یافت.
اسید هیومیک
آنتوسیانین کل
بیوسولفور
فنول کل
گیاه دارویی
نهاده بومسازگار
2017
05
05
45
61
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6075_4f7d7caa35847446a3959884b8f20f89.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
تولید علوفه در الگوهای مختلف کشت مخلوط سورگوم (Sorghum bicolor L.) با ماشک گلخوشهای (Vicia villosa L.) در سطوح مختلف کود نیتروژن
عادل
دباغ محمدی نسب
عبداله
جوانمرد
جلال
آرژه
به منظور بررسی الگوهای مختلف کاشت مخلوط سورگوم علوفهای (Sorghum bicolor L.) و ماشک گل خوشهای(Vicia villosa L.) در سطوح مختلف کود نیتروژن، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز در سال زراعی 1393 به اجرا درآمد. فاکتور اول شامل کود نیتروژنه در سه سطح N0 (عدم مصرف کود)، N30 (مصرف 30 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار)، N60 (مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و فاکتور دوم الگوهای مختلف کشت در سه سطح 1 P (کاشت سورگوم علوفهای در وسط پشتهها و کاشت ماشک گل خوشهای در طرفین پشتهها)، 2P (کاشت سورگوم علوفهای در یک طرف پشتهها و کاشت ماشک گل خوشهای در طرف دیگر پشتهها)، 3 P(کاشت سورگوم علوفهای در وسط پشتهها و کاشت ماشک گل خوشهای در طرفین و روی پشتهها) بود. نتایج نشان داد کاربرد کود نیتروژنه موجب افزایش عملکرد علوفه سورگوم شد و بیشترین عملکرد علوفه سورگوم در الگوی اول و دوم کاشت با مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد. همچنین در هر دو چین حداکثر عملکرد علوفه خشک ماشک گل خوشهای در الگوی سوم کاشت (3P) با مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار (7/371 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. بالاترین مقدار نسبت برابری زمین (94/1) و مجموع ارزش نسبی (14/1) به ترکیب تیماری الگوی اول کاشت بدون مصرف کود نیتروژن تعلق داشت. بیشترین مقدار نسبت برابری زمین استاندارد (92/1) در ترکیب تیماری الگوی دوم کاشت با مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بهدست آمد. در مجموع میتوان بیان کرد که برای تولید علوفه سورگوم، ترکیب الگوی اول و دوم کاشت با عدم مصرف کود بر سایر الگوهای کاشت برتری داشت.
الگوی کاشت
عملکرد علوفه
کشت مخلوط
مجموع ارزش نسبی
نسبت برابری زمین
2017
05
05
63
83
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6076_021f5365d0f0a31f9799b85700b08763.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
تاثیر باکتری های ریزوبیوم، سودوموناس و قارچ میکوریز بر برخی صفات لوبیای قرمز(Phaseolus vulgaris L.) تحت تنش خشکی
ابراهیم
عباسی سیه جانی
مهرداد
یارنیا
فرهاد
فرح وش
محمد باقر
خورشیدی بنام
هادی
اسدی رحمانی
بهمنظور بررسی اثر سه نوع کود زیستی بر برخی از صفات لوبیا قرمز رقم گلی تحت شرایط تنش خشکی آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی (RCBD) در سه تکرار طی سال زراعی 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز اجرا شد. سطوح آبیاری شامل آبیاری بعد از70، 110 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان فاکتور اصلی و تیمارهای کود زیستی در هفت سطح شامل ریزوبیوم گونهی لگومینوزارروم بیوار فازئولی، میکوریز گونهی گلوموس موسه، سودوموناس گونهی فلورسنس، ریزوبیوم+ میکوریز، ریزوبیوم+ سودوموناس، ریزوبیوم+ میکوریز+ سودوموناس و عدم مصرف (شاهد) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج آزمایش نشان داد تمامی صفات به جز تعداد روزنه در سطح زیرین و رویین برگ و پایداری غشا سیتوپلاسمی در تیمار آبیاری پس از 70 میلیمتر تبخیر، بالاتر از سایر تیمارهای آبیاری بودند. عملکرد دانه در تیمار 110 و 150 میلیمتر تبخیر نسبت به آبیاری پس از 70 میلیمتر تبخیر بهترتیب 08/38 و 37/73 درصد کاهش یافت. تیمار ریزبیوم+ میکوریز+ سودوموناس فلورسنس از میزان عملکرد بیشتری (1/ 2401 کیلوگرم در هکتار) نسبت به بقیه تیمارها به جز تیمار ریزوبیوم و میکوریز برخوردار بود. اثر متقابل تنش کمبود آب با کودهای زیستی نیز در صفات شاخص محتوای کلروفیل، تعداد روزنه در سطح زیرین و رویین برگ، هدایت روزنهای، پایداری غشا سیتوپلاسمی، شاخص سطح برگ، شاخص برداشت و میانگین تعداد دانه در بوته معنیدار گردید. بر اساس یافتههای تحقیق حاضر، مصرف کودهای زیستی سبب افزایش تمامی صفات نسبت به شاهد شد، و کاربرد ترکیبی کودهای زیستی تاثیر بیشتری نسبت به کاربرد منفرد آنها داشت.
تنش کمبود آب
ریزوبیوم
سودوموناس
عملکرد
لوبیا
میکوریز
2017
05
05
85
102
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6078_b8361aae846b7a6053f2b29053bddd4e.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
بررسی وضعیت رطوبتی و تولید گیاهان زراعی در اقلیمهای مختلف ایران
سعید
شرفی
محمود
رمرودی
مهدی
نصیری محلاتی
محمد
گلوی
غلام علی
کمالی
خشکسالی در دورههای زمانی مختلفی رخ میدهد، که طول دوره، شدت و گستردگی آن از سالی به سال دیگر متفاوت است. بنابراین مدیریت صحیح در کنترل و کاهش خسارات ناشی از خشکسالی بسیار مهم است. هدف این مقاله جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات استاندارد شده درباره نقش سیستمهای پیشآگاهی با استفاده از شاخصهای خشکی فائو 56 و یونسکو در زراعت برخی گیاهان مهم زراعی ایران شامل؛ غلات (گندم، جو، ذرت و برنج)، حبوبات (لوبیا، نخود، عدس و یونجه) و گیاهان صنعتی (آفتابگردان، سویا، کلزا، چغندرقند، سیبزمینی و پنبه) در مناطق اقلیمی کشور است. در این مطالعه از دوره آماری حداقل 30 ساله (از 1961 تا 2010) استفاده گردید. میانگین بارش سالانه (میلیمتر در سال) و تبخیر و تعرق مرجع (میلیمتر در سال) در ایستگاههای با اقلیم خیلی خشک بهترتیب 56/76 و 03/3001 میلیمتر در سال بود، این مقادیر برای ایستگاههای با اقلیم خشک 41/195 و 44/2249، ایستگاههای نیمه خشک 9/343 و 62/1351، ایستگاههای نیمه مرطوب 8/583 و 4/1153 و برای ایستگاههای مرطوب 16/1272 و 91/949 میلیمتر در سال بود. بیشترین و کمترین بارندگی سالانه به ترتیب در ایستگاههای رشت (5/1337 میلیمتر در سال) و زابل (7/57 میلیمتر در سال) رخ میدهد. بیشترین و کمترین تبخیر و تعرق مرجع بهترتیب در ایستگاههای چابهار (15/3909 میلیمتر در سال) و بندر انزلی (6/890 میلیمتر در سال) رخ میدهد. بنابراین حدود 63/13 درصد از ایستگاههای مورد مطالعه شرایط مناسبی جهت تولید محصولات زراعی دارند و 37/86 درصد در وضعیت بحرانی و ناپایدار قرار دارند.
ایران
پایش خشکسالی
تبخیر
تعرق
شاخص خشکی
2017
05
05
103
120
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6079_5b74a292e837a7f6433002065e371565.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
تاثیر کود زیستی فسفاته و کود کامل NPK بر خصوصیات رویشی و میزان فسفر در گیاه همیشه بهار ((Calendula officinalis L.
دانا
زاده دباغ
محمد حسین
دانشور
محمدابراهیم
عازمی
امین
لطفی جلال ابادی
گیاه همیشه بهار با نام علمی .Calendula officinalis L علاوه بر کارایی در فضای سبز دارای استفاده دارویی نیز میباشد. به دلیل تکامل کشاورزی در جهت کشاورزی پایدار پژوهشی به منظور بررسی تاثیر روشهای مختلف استفاده ازکود زیستی فسفاته بارور- 2 و مقایسه آن با نسبتهای مختلف کود کامل NPK به عنوان کود شیمیایی، بصورت جداگانه و یا ترکیب با یکدیگر در مزرعه تحقیقاتی گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان در سال زراعی 92-1391 انجام گرفت. صفات مورد ارزیابی شامل صفات رویشی و در نهایت میزان فسفر بافت گیاه بود. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب بلوک های کاملا تصادفی در 27 کرت آزمایشی در 3 تکرار انجام شد. فاکتورها شامل کود زیستی فسفاته بارور-2 در 3 سطح صفر (a1)، بذرمال (a2) و سرک (a3) و کود کامل NPK در 3 سطح صفر(b1)، 150(b2) و 300 کیلوگرم در هکتار (b3) بود. بررسیها نشان دادند که بیشترین تعداد گل (995/161 ) و برگ (17/717) در بوته در کاربرد همزمان کود زیستی و شیمیایی حاصل شد. همچنین بیشترین ارتفاع بوتهها در تیمار سطح دوم کود زیستی و سطح سوم کود کامل (6/106 سانتی متر) بود. در صورتیکه بالاترین میزان فسفر دربافت در تیمار شاهد (002/0 میلیگرم در گرم) بدست آمد. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که ترکیب کود زیستی بذرمال به همراه سطح دوم کود کامل منجر به بهبود صفات مورد اندازهگیری شده و میتوان آن را در جهت افزایش بهرهوری توصیه نمود.
خصوصیات مورفولوژیکی
کود زیستی فسفاته
کود کامل NPK
گل همیشه بهار
میزان عناصر
2017
05
05
121
131
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6093_a5a6f7e7e2459531a5f5a5e41913eb5e.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
ارزیابی ژئوشیمیایی کیفیت آبهای زیرزمینی دشت برازجان برای مصارف کشاورزی
زهرا
سجادی میان آب
سید مسعود
یعقوبی
افزایش مصرف آب ناشی از افزایش جمعیت، باعث کاهش کیفی و کمی آبهای قابل استحصال شده است. با توجه به این وضعیت، شناخت کمی و کیفی منابع مناسب برای داشتن کشاورزی پایدار امری ضروری و اجتنابناپذیر بهنظر میرسد. در این مطالعه به بررسی کیفیت آبهای زیرزمینی در مصارف کشاورزی دشت برازجان در شمال استان بوشهر پرداخته شده است. 21 نمونه آب زیرزمینی دشت در اردیبهشت سال 1391 از نظر غلظت یونهایK+, Na+, Ca2+, Mg2+ Cl-, SO42-, HCO3- و NO3- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. غلظت یونهای کلر، سدیم و نیترات به دلیل اهمیت خاص با عیارهای استاندارد آب کشاورزی مقایسه شد. همچنین عواملی مانند کل مواد جامد محلول (TDS)، نسبت جذب سدیم (SAR)، شاخص نفوذپذیری (PI)، کربنات باقیمانده (RC)، هدایت الکتریکی (EC) و شاخص کیفیت آب زیرزمینی (GQI) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بررسیها نشان داد که، کیفیت آبهای زیرزمینی دشت برازجان از لحاظ EC و کلرید وسدیم بیشتر از حد استاندارد آب کشاورزی میباشد. با بررسی مکانی پارامترهای کیفی آبهای زیرزمینی محدوده مطالعه مشخص شد که آبهای زیرزمینی دشت مذکور برای مصارف کشاورزی از کیفیت متوسط برخوردار است. نقشه GQI بدست آمده مقدار این شاخص را بین 68 تا 82 درصد در منطقه نشان میدهد، که بیانگر این مسئله است که شمال و مرکز دشت دارای آبهایی با کیفیت متوسط و نیمه جنوبی دارای آبهایی با کیفیت مناسب برای آبیاری میباشد.
آبیاری
دشت برازجان
شاخص کیفیت GQI
کشاورزی
کیفیت آب زیرزمینی
2017
05
05
133
145
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6080_a17e7057c0740f84e04ded7e982c521b.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
مدیریت پایدار منابع آب بر اساس بهینه سازی عوامل زراعی، زیست محیطی و اقتصادی با استفاده از برنامهریزی کسری چند هدفه : مطالعه موردی دشت فریمان تربت جام
سارا
پارسا پور
سحر
سلطانی
ناصر
شاهنوشی
مطالعه حاضر به دنبال تعیین الگوی بهینه کشت و میزان بهینه برداشت با تاکید بر پایداری منابع آب و بهینهسازی عوامل اقتصادی و زیست محیطی در محدوده مطالعاتی فریمان ـ تربتجام است. در ابتدای این مطالعه، با محاسبه بیلان منابع آب زیرزمینی در سالهای تر، خشک و نرمال آبی، وضعیت پایداری منابع آب با استفاده از شاخصهای پایداری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اینکه مطالعه حاضر به دنبال طراحی الگوی بهینه کشت با تاکید بر پایداری کشاورزی و منابع آب همراه با حداکثر کردن بازده برنامهای میباشد، بایستی به سمت استفاده از مدلهای برنامهریزی چندهدفه و از جمله برنامهریزی چند هدفه کسری پیش رفت. اهداف تعریف شده در مدل، حداکثر نمودن شاخصهای پایداری شامل نسبت بازده برنامهای به مصرف منابع آبی، کودها و سموم شیمیایی است. با اجرای الگوی بهینه کشت پیشنهادی، میزان مصرف آب، کودهای شیمیایی و سموم شیمیایی به ترتیب به اندازه 10، 11/5 و 52/12 درصد نسبت به الگوی کشت فعلی کاهش و بازده برنامهای به میزان 6/0 درصد افزایش خواهد یافت. همچنین شاخص پایداری منابع آب، کودهای شیمیایی و سموم شیمیایی نسبت به الگوی کشت فعلی 78/11، 02/6 و 15 درصد افزایش یافته است. جهت رسیدن به پایداری کمی منابع آب، از شاخص پایداری نسبت آب مصرفی در بخش کشاورزی به آب تجدیدپذیر استفاده شد. با توجه به اینکه با اجرای الگوی بهینه کشت پیشنهادی سالانه 10 درصد از مصرف آب کاسته میشود لذا در دوره میان مدت 8 ساله میتوان میزان آب مصرفی کشاورزی در محدوده مطالعاتی را به اندازه 7/0 آب تجدیدپذیر کاهش داد و به پایداری کمی و کیفی منابع آب دست یافت.
آب تجدید پذیر
الگوی کشت بهینه
برنامهریزی کسری چندهدفه
پایداری منابع آب
دشت فریمان تربت جام
2017
05
05
147
163
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6081_80e6b66a211565b4994b5ba98c2d42ec.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
عوامل مؤثر بر نگرش گلخانهداران استان زنجان نسبت به کشاورزی پایدار
زهرا
هوشمندان مقدم فرد
علی
شمس
با توجه به رعایت کم اصول کشاورزی پایدار در تولیدات گلخانهای ضرورت دارد که تلاشهای هدفمندی در این راستا صورت بگیرد و یکی از عوامل مهم اثرگذار در موفقیت برنامهریزیهای آتی، نگرش مثبت گلخانهداران در این ارتباط میباشد. تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف سنجش عوامل مؤثر بر نگرش گلخانهداران در خصوص کشاورزی پایدار صورت گرفت. روایی ابزار تحقیق با استفاده از پانل متخصصان موضوعی تائید و پایایی آن نیز از طریق انجام مطالعه مقدماتی و محاسبه آلفای کرونباخ بزرگتر از 75/0 برای شاخصهای ترکیبی بهدست آمد. کلیه گلخانهداران استان زنجان (80 نفر)، جامعه آماری تحقیق را تشکیل میدادند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 66 گلخانهدار و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مطالعه شدند. نتایج نشان داد که میزان استفاده اکثریت گلخانهداران از منابع اطلاعاتی و رسانههای جمعی در حد متوسط میباشد. سطح دانش 6/59 درصد آنها راجع به کشاورزی پایدار در حد متوسط بود و اکثریت آنها (7/73 درصد) دارای نگرش مثبتی در خصوص کشاورزی پایدار بودند. نتایج همبستگی نشان داد که بین میزان استفاده از منابع اطلاعاتی، درآمد از محل گلخانه و رضایت شغلی و تعداد کلاسهای آموزشی شرکت کرده با نگرش، رابطه مثبت و معنیدار ولی بین تعداد افراد خانواده مشارکت کننده با نگرش رابطه منفی و معنیداری وجود داشت. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پنج متغیر میزان استفاده از منابع اطلاعاتی، تعداد افراد خانواده مشارکت کننده، درآمد از محل گلخانه، دانش و میزان ساعات کار در شبانهروز 4/55 درصد از واریانس متغیر وابسته نگرش به کشاورزی پایدار را تبیین کردند.
استان زنجان
دانش
کشاورزی پایدار
گلخانهداران
نگرش
2017
05
05
165
177
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6082_ffb26e866edd1b303da82b2b621cd3d2.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
بررسی اثرات زیست محیطی نظام تولید چای در منطقه چابکسر استان گیلان با استفاده از ارزیابی چرخه حیات
امین
نیکخواه
سرور
خرم دل
محمد
عابدی
سعید
فیروزی
هانی حمزه
کلکناری
ارزیابی چرخه حیات (LCA) رویکردی برای مطالعه اثرات زیست محیطی تولید محصول یا انجام یک فعالیت است که براساس دو شاخص میزان مصرف منابع و انتشار آلایندهها محاسبه میگردد. بدین منظور، این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات زیست محیطی نظام تولید چای در شرایط آب و هوایی استان گیلان با استفاده از LCA انجام شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل اثرات زیست محیطی، از روش 14040ISO به ازای یک واحد عملکردی معادل با یک تن برگ چای استفاده شد. در گام اول، ممیزی چرخه حیات، میزان مصرف نهادهها و انتشار آلایندهها به ازای یک واحد عملکردی تعیین شدند. در مرحله بعد، ارزیابی چرخه حیات انجام گرفت و بر اساس شاخصهایی اطلاعات مرحله قبل، در هفت گروه تأثیر شامل گرمایش جهانی، اسیدیته، اوتریفیکاسیون بومنظامخشکی، تغییر کاربری اراضی، تخلیه منابع فسیلی، تخلیه منابع فسفات و تخلیه منابع پتاسیم دستهبندی شدند. در نهایت، بعد از نرمالسازی و وزنیدهی دادهها، شاخص نهایی در این گروههای تأثیر به ترتیب معادل با 05/0، 32/0، 56/0، 04/0، 31/2، 42/0 و 07/0 محاسبه شد و بیشترین پتانسیل برای آسیب به محیط زیست در تولید چای در استان گیلان برای تخلیه منابع فسیلی محاسبه گردید. شاخص زیست محیطی (EcoX) و تخلیه منابع (RDI)نیز به ترتیب برابر 97/0 و 62/2 به دست آمد. بدین ترتیب، بهمنظور کاهش اثرات زیست محیطی نظام تولید چای میتوان از روشهای مختلف مدیریت نظام زراعی همچون کاربرد نهادههای آلی و خاکورزی حداقل بهره جست.
ارزیابی چرخه حیات
اسیدیته
اوتریفیکاسیون
زیست محیطی
شاخص تخلیه منابع
2017
05
05
181
195
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6084_8e42ce0230a532073861f363dace7bb7.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
ارزیابی وضعیت توسعه کشاورزی پایدار در استان گلستان
راضیه
شاهی مریدی
حسین
کاظمی
بهنام
کامکار
کشاورزی پایدار، فعالیتی علمی و مبتنی بر اصول بومشناختی است که هدف اصلی آن ایجاد حالت تعادل و رسیدن به پایداری در تولید میباشد. به منظور ارزیابی وضعیت توسعه کشاورزی پایداری در استان گلستان، از روش ارزیابی مزیت نسبی سامانههای حمایتی استفاده شد. برای این هدف، پنج سامانه حمایتی شامل منابع کشاورزی، توسعه کشاورزی، محیط زیست و بومنظامها، وضعیت جوامع روستایی و علوم، آموزش و مدیریت در قالب 54 سنجه در نظر گرفته شد. وضعیت نهایی توسعه کشاورزی پایدار 14 شهرستان استان گلستان از مجموع این 5 شاخص محاسبه و در نهایت در محیط ArcMapدر 6 کلاس (پایداری بالا، پایداری متوسط، پایداری ضعیف، ناپایداری ضعیف، ناپایداری متوسط و ناپایداری بالا) نشان داده شد. نتایج مشخص کرد که استان گلستان از لحاظ وضعیت منابع کشاورزی، پیشرفت کشاورزی، محیط زیست و بومنظامها و علوم، آموزش و مدیریت پایداری ضعیف و در زمینه وضعیت جوامع روستایی از ناپایداری ضعیفی برخوردار میباشد. شهرستانهای گرگان و گنبدکاووس در اکثر شاخصها از پایداری بالایی برخوردار بودند. ارزیابیها نشان داد که شهرستان گمیشان نیز در تمام شاخصهای مورد بررسی به جز شاخصهای جوامع روستایی و علوم، آموزش و مدیریت، ناپایدارترین شهرستان است. نتایج پهنهبندی نهایی توسعه کشاورزی پایدار در کل استان گلستان نشان داد که در مجموع این استان از نظر توسعه کشاورزی پایدار در پهنه پایداری ضعیف قرار دارد، زیرا از 14 شهرستان تنها پنج شهرستان دارای کلاس پایداری متوسط و بالا بوده و بقیه شهرستانهای استان در کلاسهای ناپایدار و پایداری ضعیف قرار گرفتند.
استان گلستان
توسعه کشاورزی
کشاورزی پایدار
محیطزیست
منابع کشاورزی
2017
05
05
197
215
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6085_c0afe21f82fc3746e692144dc67a7cdf.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
1
کاربرد پسماند پسته به عنوان کود آلی در راستای کشاورزی پایدار
محمد شاهین
دانشمندی
پسماندها متشکل از بقایای گیاهی و ضایعات محصولات کشاورزی، از منابع کود آلی بشمار میروند که کاربرد آن از قدمت تاریخی برخوردار است. بر اساس آمار موجود از مجموع 230 هزار تن پسته خشک تولید شده در سال 1393، بیش از 766 هزار تن پسماند تولید شده است که بخش اعظم آن در باغها مناطق پستهخیز به عنوان کود آلی مصرف میشود. هدف این تحقیق بررسی اثرات مثبت و منفی مصرف پسماند پسته به عنوان کود آلی طی دو سال متوالی بود. نتایج نشان داد چنانچه پسماند پسته بدون گندزدایی انباشته شود، محیط بسیار مستعدی برای رشد و فعالیت قارچهای تیره Aspergillus و Penicillium است. وجود آفلاتوکسین G2به میزان 028/0 میکروگرم در 100 گرم پسماند پسته تایید شد، ولی این آلودگی در خاک باغی که پسماند به آن اضافه شده بود وجود نداشت. افزودن پسماندها به خاک بطور معنیداری باعث کاهش هدایت الکتریکی (EC) و اسیدیته (pH) شد، در مقابل میزان عنصر روی (Zn) 270درصد، فسفر (P) 195 درصد و پتاسیم (K) 5/89 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت، با این حال بین تیمارها از نظر میزان عنصر بُر (B) اختلاف معنیداری وجود نداشت. از نتایج حاصل چنین استنباط میشود که افزودن ضایعات پسته باعث غنی شدن خاک از عناصری میگردد که مستقیماً توسط درختان پسته قابل جذب هستند، ولی لازم است تا پسماندها قبل از استفاده توسط قارچکش مناسب گندزدایی شوند تا آلودگی توکسینی ایجاد نگردد. همچنین برای بازیابی توان تجزیه پذیری خاک، کاربرد پسماند با فواصل دو یا سه سال یکبار در باغها قابل توصیه است.
آفلاتوکسین
ضایعات کشاورزی
عناصرماکرو و میکرو
کود آلی
هدایت الکتریکی
2017
05
05
217
226
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6089_c895cd5665a07a608a8e6e6d31999ae4.pdf