2024-03-28T16:42:29Z
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=934
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
ارزیابی عملکرد، صفات کمی و کیفی درکشت مخلوط نعناع فلفلی(Mentha piperita L.) و شنبلیله (Trigonella foenum - graceum L.) تحت تاریخهای مختلف کشت
زکیه
ابراهیم قوچی
غلامرضا
محسن آبادی
مجید
مجیدیان
به منظور بررسی تاثیر تاریخ های مختلف کشت بر عملکرد، صفات کمی و کیفی سیستمهای مخلوط نعناع فلفلی و شنبلیله، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در سال زراعی 95-1394 اجرا شد. فاکتور اصلی، تاریخ کاشت در سه سطح 10 مهر، 10 اسفند و 10 اردیبهشت و سیستم کاشت به عنوان فاکتور فرعی در پنج سطح کشت خالص نعناع فلفلی، کشت خالص شنبلیله، کشت مخلوط جایگزینی نعناع - شنبلیله (M/F) با نسبتهای 1:1، 2:2 و 2:1 (یک ردیف نعناع: دو ردیف شنبلیله) بود. نتایج نشان داد که عملکرد هر دو گیاه در کشت خالص بیشتر از سیستمهای مخلوط بود. بیشترین نسبت برابری زمین متعلق به کشت مخلوط 1:1 بود. عملکرد دانه شنبلیله در تاریخ کاشتهای 10 اسفند و 10 اردیبهشت به ترتیب 23 و 47 درصد و عملکرد زیست توده 15 و 32 درصد کاهش پیدا کرد. همچنین در این تاریخ کاشتها، وزن خشک برگ نعناع فلفلی 48 و 57 درصد کاهش یافت. بیشترین درصد اسانس هر دو گیاه از برهمکنش تاریخ کاشت 10 اسفند و نسبت مخلوط 1:1 حاصل شد. بالاترین عملکرد اسانس هر دو گونه از تاریخ کاشت پاییزه و کشت خالص حاصل شد. بطور کلی، در این مطالعه تاریخ کاشت پاییزه صفات کمی، کیفی و سودمندی مخلوط را بهبود بخشید.
اسانس
الگوی کشت
عملکرد نسبی
کشت مخلوط
نسبت برابری زمین
2017
09
23
1
15
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6630_17762e864f6700f5550925f1bb10e488.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
اثر تیمارهای کودی و رژیمهای آبیاری بر عملکرد و ترکیبات موسیلاژ دانة بالنگوی شهری
وحید
قاسمیان
جلیل
شفق
علیرضا
پیرزاد
بهمنظور تعدیل اثر تنش آبی بر درصد، عملکرد و ترکیبات موسیلاژ دانه گیاه دارویی بالنگوی شهری تحت رژیمهای متفاوت آبیاری، یک آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی شهید بهشتی ارومیه در سال 1394 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل رژیم آبیاری (پس از 40، 80، 120 و 160 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A ) در کرتهای اصلی و استفاده از تیمارهای کودی (قارچهای Glomus intraradices، Glomus verruciform ، زئولیت، محلولپاشی روی، محلولپاشی سالیسیلیک اسید ، باکتریهای حل کننده فسفات و شاهد) به عنوان کرتهای فرعی بودند. نتایج نشان داد که بین سطوح آبیاری از نظر درصد، عملکرد و شاخص برداشت موسیلاژ اختلاف معنیدار وجود دارد. آبیاری پس از 80 میلیمتر تبخیر از تشتک کلاس A بیشترین درصد (36/16 درصد) و عملکرد (03/142 کیلوگرم در هکتار) موسیلاژ را به خود اختصاص داد. همچنین بیشترین عملکرد دانه (03/886 کیلوگرم در هکتار) ، درصد موسیلاژ (69/15 درصد ) ، عملکرد موسیلاژ (35/138 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیکی (2815 کیلوگرم در هکتار) با استفاده از فسفاته بارور2 بدست آمد. تجزیه ترکیبات قندهای موسیلاژبالنگوی شهری نشان داد که بیشترین مقدار قندها شامل گلوکز، گالاکتوز، ارونیک اسید، گالاکتورونیک اسید، گلوکورونیک اسید، زایلوز، فروکتوز و ریبوز می باشد. بنابراین استفاده از کود بیولوژیکی فسفاته بارور-2 و یا محلولپاشی سالیسیلیک اسید برای تیمار آبیاری پس از 80 میلیمتر تبخیر بدلیل مقدار متعادل آب مصرفی، و حداکثر عملکرد دانه و بیولوژیکی، درصد، عملکرد و شاخص برداشت موسیلاژ توصیه میشود.
آبیاری
باکتریهای حل کننده فسفات
بالنگو
موسیلاژ
میکوریزا
2017
09
23
17
31
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6631_c2f24b4f41b27bd0636aa30c7b0be222.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
بررسی کارایی مصرف انرژی، انتشار گازهای گلخانهای و تحلیلهای اقتصادی زراعت سورگوم علوفهای در منطقه سیستان
فاطمه
فرتوت عنایت
سید محسن
موسوی نیک
محمدرضا
اصغری پور
مصرف انرژی و استفاده صحیح از نهادههای کشاورزی تاثیر زیادی بر اقتصاد و حفظ محیط زیست دارد. این تحقیق به بررسی کارایی مصرف انرژی، میزان انتشار گازهای گلخانهای و هزینههای مصرفی سیستمهای تولید سورگوم در منطقه سیستان پرداخته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان از 85 مزرعه سورگوم در سال 2014 جمعآوری گردید. نتایج این بررسی نشان داد که مجموع انرژی ورودی در سیستمهای تولید سورگوم 06/37695 مگاژول در هکتار بود که از این مقدار الکتریسیته پرمصرفترین نهاده ورودی در بین سایر نهادهها بود. پس از الکتریسیته به ترتیب کودهای شیمیایی و گازوئیل قرار داشتند. سهم انرژیهای ورودی به صورت مستقیم، غیرمستقیم، تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر به ترتیب 79، 21، 22 و 78 درصد بود. کارایی مصرف انرژی نیز در این مزارع 3/7 بدست آمد. الکتریسیته با 27/2981 کیلوگرم در هکتار گاز گلخانهای معادل دی اکسید کربن، بیشترین میزان انتشار گازهای گلخانهای را از مجموع 7/3746 کیلوگرم در هکتار گاز گلخانهای معادل دی اکسید کربن به خود اختصاص داد و به دنبال آن کود دامی و گازوئیل بیشترین میزان آلودگی را ایجاد کردند. نتایج تحلیلهای اقتصادی نیز نشان داد که متوسط هزینههای انجام شده برای یک هکتار محصول سورگوم 5/29 میلیون ریال بود و بطور میانگین سود خالصی برابر 8/5 میلیون ریال به ازای هر هکتار عاید کشاورز شد. مدیریت انرژی یک عامل کلیدی برای کاهش مصرف انرژی، کاهش آلودگیهای زیست محیطی و کاهش هزینههای تولید در مزارع میباشد.
آلودگیهای زیست محیطی
انتشار گازهای گلخانهای
گرمایش کره زمین
مصرف انرژی
منطقه سیستان
2017
09
23
33
43
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6634_061983df3969e8c179672576a437b30b.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
سودمندی کشت مخلوط باقلا (.Vicia faba L.) و نعناع فلفلی (.Mentha piperita L.) در الگوهای مختلف کشت
مصطفی
امانی ماچیانی
عبدالله
جوانمرد
یوسف
نصیری
محمدرضا
مرشدلو
بهمنظور ارزیابی کشت مخلوط نعناعفلفلی و باقلا، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با نه تیمار و سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال زراعی 1394 اجرا شد. تیمارها شامل کشت خالص دو گونه نعناعفلفلی و باقلا، 1 ردیف نعناعفلفلی+ 1ردیف باقلا، 1 ردیف نعناعفلفلی+ 2 ردیف باقلا، 2 ردیف نعناعفلفلی+ 1 ردیف باقلا، 2 ردیف نعناعفلفلی+ 3 ردیف باقلا، 3 ردیف نعناعفلفلی+ 2 ردیف باقلا، 1 ردیف نعناعفلفلی+ 3 ردیف باقلا و 3 ردیف نعناعفلفلی+ 1 ردیف باقلا بودند. الگوهای مختلف کشت مخلوط بر اساس شاخصهای نسبت برابری زمین (LER)، نسبت برابری زمین استاندارد (LERS)، نسبت معادل سطح زیر کشت و زمان (ATER)، نسبت معادل سطح برداشت (AHER)، کارایی استفاده از زمین (LUE)، معادل عملکرد نعناع فلفلی (EYP)، ضریب ازدحام نسبی (K)، غالبیت (A)، نسبت رقابت (CR)، افت واقعی عملکرد (AYL)، برتری مالی (IA)، سودمندی کشت مخلوط (MAI)، شاخص بهرهوری سیستم (SPI) و مجموع ارزش نسبی (RVT) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که عملکرد دانه باقلا در واحد سطح اشغالی و مخلوط تحت تأثیر الگوهای مختلف کشت قرار گرفت، بهطوریکه بیشترین عملکرد دانه باقلا در واحد سطح اشغالی به تیمارهای 2:3 و 1:3 تعلق داشت. همچنین بیشترین عملکرد دانه در واحد سطح مخلوط به کشت خالص باقلا و بعد از آن به تیمار 2:3 مربوط بود. بیشترین مقادیر LER معمولی و استاندارد، ATER، AHER، LUE، IA، MAI، RVT و معادل عملکرد نعناع فلفلی در تیمارهای 2:3، 3:2 و 1:3 مشاهده شد که بیانگر سودمندی این تیمارها از لحاظ زراعی و اقتصادی میباشد. مقادیر A، CR و AYL نعناع فلفلی بیشتر از باقلا بود که نشاندهنده توانایی رقابتی بیشتر و غالبیت نعناع فلفلی نسبت به باقلا میباشد. در کل با توجه به بیشتر بودن شاخصهای زراعی و اقتصادی در الگوی کشت 2:3، این الگوی کشت برتر از سایر تیمارها بود.
شاخص بهرهوری سیستم
ضریب ازدحام نسبی
عملکرد دانه
غالبیت
کارایی استفاده از زمین
2017
09
23
45
62
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6635_b7c8ca452136aba04b6a55db3b384073.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
تاثیرجایگزینی نسبی کودهای آلی بر محتوای عناصر، برخی ویژگی های فیزیولوژیک و عملکرد شاهی (.Lepidium sativum L)
لمیا
وجودی مهربانی
رعنا
ولیزاده کامران
محمدباقر
حسن پور اقدم
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی بر رشد وبرخی صفات فیزیولوژیک و عملکرد شاهی آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار درگلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل جایگزینی کودهای آلی (مرغی، دامی و ورمی کمپوست) به میزان 10 و 20 درصد حجم گلدان و خاک معمولی (شاهد) بود. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته، طول ریشه، عرض برگ، وزن خشک ساقه و ریشه، تحت تاثیر تیمارهای کودی با جایگزینی10 و 20 درصد ورمی کمپوست مشاهده شد. افزایش محتوای کلروفیل bدر تیمارهای 10 درصد کود دامی و ورمی کمپوست و کلروفیل a در تیمار 20 درصد ورمی کمپوست ومحتوای فنل و فلاونوئید کل در تیمار10 درصد ورمی کمپوست مشاهده شد. محتوای روی نمونهها تحت تاثیر هر دوسطح کودهای مرغی (120-7/122 میکروگرم/ گیاه) و دامی (7/119-3/123 میکروگرم/ گیاه)، منگنز (6/378-8/341 میکروگرم/ گیاه) و آهن (3/733- 800 میکروگرم/ گیاه) تحت تاثیر هر دو سطح تیمار ورمیکمپوست قرار گرفتند. محتوای منیزیم تحت تاثیر هردو سطح کود دامی (03/7-2/8 میلیگرم/ گیاه)، محتوای پتاسیم تحت تاثیر 20 درصد جایگزینی با کود ورمی کمپوست (6/8 میلیگرم/ گیاه) و 20 درصد کود دامی (4/7 میلیگرم در هر گیاه) قرار گرفت. کمترین میزان کلسیم (6/4 میلیگرم/ گیاه) در تیمار شاهد مشاهده گردید. سطوح کودی 20 درصد کود مرغی موجب افزایش محتوی نیتروژن گردید. به نظر میرسد که جایگزینی کودهای آلی با تاثیر بر ویژگیهای خاک و بهبود جذب عناصر توسط ریشه محتوای عناصر معدنی و ترکیب و محتوای ترکیبات آلی گیاه را به صورت معنیداری تحت تاثیر قرار میدهد و میتوان انتظار داشت که با مدیریت مصرف کودهای آلی بتوان شاخصههای کمی و کیفی شاهی را در جهت بهبود ویژگیهای تغذیهای ودرمانی بهبود بخشید.
شاهی
کود آلی
فنل
محتوای عناصر
ورمی کمپوست
2017
09
23
63
72
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6636_a7030f63b90d8bc2a8d66e7fdf8f58da.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
بررسی ویژگیهای فیزیولوژیک و ماده خشک دو رقم ماش تحت تأثیر تنش شوری
روزبه
فرهودی
محمد
معتمدی
تنش شوری یک معضل جهانی است که موجب کاهش جوانه زنی، رشد رویشی و عملکرد گیاهان زراعی می گردد. این تحقیق به منظور بررسی واکنش دو رقم ماش (پرتو و پاکستانی) به سطوح هدایت الکتریکی خاک (هدایت الکتریکی 1/1، 4/2، 9/4 . 7/6 دسی زیمنس بر متر) در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1391 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر انجام شد. افزایش هدایت الکتریکی خاک موجب کاهش وزن خشک و ارتفاع بوته، میزان فتوسنتز برگ، غلظت کلروفیل a وb برگ، میزان پتاسیم برگ و نسبت پتاسیم به سدیم برگ در هر دو رقم شد، اما فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، میزان تخریب غشاهای سلولی و مقدار یون سدیم برگ را افزایش داد. کمترین وزن خشک بوته در رقم پرتو و در تیمار 7/6 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. بیشترین غلظت یون سدیم در سطوح 9/4 و 7/6 دسی زیمنس بر متر از رقم پرتو به دست آمد در حالی که هدایت الکتریکی 4/2، 7/4 و 7/6 دسی زیمنس بر متر نسبت پتاسیم به سدیم برگ رقم پرتو را به ترتیب به مقادیر 1/1، 6/0 و 12/0 کاهش داد. بیشترین غلظت مالون دی آلدهید در رقم پرتو در هدایت الکتریکی 7/6 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. در بالاترین سطح هدایت الکتریکی، بیشترین وزن خشک اندامهای هوایی، بالاترین میزان فتوسنتز و بیشترین نسبت پتاسیم به سدیم برگ از رقم پاکستانی به دست آمد که بیانگر میزان تحمل بیشتر این رقم نسبت به تنش شوری در مقایسه با رقم پرتو است.
بیوماس
پتاسیم
تنش شوری
سدیم
فعالیت آنتی اکسیدانی
مالون دی آلدئید
2017
09
23
73
86
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6638_903065eb7345bada7a24260403f0dc9a.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
ارزیابی روشهای زراعی و فیزیکی و دز کاهش یافته علفکش در مدیریت تلفیقی علفهای هرز نخود (.Cicer arietinum L)
ایرج
نصرتی
عادل
دباغ محمدی نسب
محمدرضا
شکیبا
روح اله
امینی
علفهای هرز یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید نخود ( (Cicer arietinumL.میباشند. بهمنظور بررسی اثر روشهای کنترل غیر شیمیایی در تلفیق با دزهای کاهشیافته علفکش پیریدیت بر علفهای هرز نخود آزمایشی در سال زراعی 94-1393 در کرمانشاه اجرا شد. فاکتور اول مدیریت غیر شیمیایی علفهای هرز در پنج سطح شامل کشت مخلوط نخود با گندم، کاربرد مالچ کلش گندم، کولتیواتور زنی، یکبار وجین دستی و بدون کنترل غیر شیمیایی و فاکتور دوم کاربرد دزهای مختلف علفکش پیریدیت در پنج سطح شامل صفر، 25، 50، 75 و 100 % دز توصیه شده (120 گرم ماده مؤثره در هکتار) بودند. همچنین تیمار عاری از علفهرز در کل دوره رشد نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل دز علفکش و مدیریت غیر شیمیایی بر صفات بیوماس علف هرز در واحد سطح، تعداد دانه در بوته و عملکرد دانه نخود در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. در همه سطوح مدیریت غیرشیمیایی، با افزایش دز علف کش، بیوماس علف هرز در واحد سطح کاهش یافت. تفاوت معنی داری از نظر میزان عملکرد دانه در شرایط کاربرد دزهای 75 و 100 درصد به همراه مدیریتهای غیر شیمیایی (به جز مالچ کلشی) مشاهده نشد. بنابراین می توان به جای دز 100% از دز 75% علف کش استفاده نمود. به طور کلی با استفاده از روش های غیرشیمیایی مدیریت علف هرز، مقدار مصرف علفکش کاهش یافته و در عین حال عملکرد دانه نخود تحت تاثیر قرار نگرفت.
پیریدیت
دز کاهشیافته
کشت مخلوط
مالچ کلش
مدیریت غیرشیمیایی
وجین دستی
2017
09
23
87
102
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6639_cdd8b56aa9585b56da8124e829d7d1bb.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
تاثیر کودهای آلی بر صفات مورفولوژیک، درصد و ترکیبات اسانس گیاه دارویی ریحان (.Ocimum basilicum L)
مهدی
رحمانیان
بهروز
اسماعیل پور
جواد
هادیان
ملک حسین
شهریاری
حمیده
فاطمی
مصرف کودهای آلی در نظام کشاورزی پایدار، علاوه بر کاهش خطرات زیستمحیطی ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی، از طریق بهبود خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک موجب پایداری تولید محصولات کشاورزی میگردد. به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی ورمی کمپوست و کمپوست مصرف شده قارچ بر صفات مورفولوژیک، درصد اسانس و اجزای اسانس گیاه دارویی ریحان، آزمایشی به صورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی در گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبتهای حجمی صفر (شاهد)، 10، 20، 30، 40 و 50 درصد از ورمیکمپوست و کمپوست مصرف شده قارچ در دو حالت شسته شده و شسته نشده بود. نتایج نشان داد که بیشترین مقادیر وزن تر بوته، تعداد و سطح برگ، وزن خشک برگ، تعداد ساقه های اصلی و کلروفیل در تیمارهای حاوی 30 و 40 درصد کمپوست مصرف شده قارچ در حالت شسته شده مشاهده شد که به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بودند، در حالی که بیشترین مقادیر ارتفاع و وزن خشک بوته ها، وزن تر و وزن خشک ریشه، وزن خشک ساقه و درصد اسانس در تیمارهای حاوی نسبتهای 20 و 30 درصد حجمی ورمیکمپوست ثبت شد. نتایج نشان داد که در گیاهان کشت شده در بسترهای حاوی درصدهای مختلف کمپوست مصرف شده قارچ درحالت شسته شده، بیشترین درصد ترکیبات میرسین، گاما مورولن، بتاپینن و یوجینال حاصل شد. در این پژوهش کاربرد کودهای آلی در مقایسه با شاهد همه صفات مورد مطالعه، برتری معنیداری را نشان دادند.
اسانس
ریحان
صفات مورفولوژیک
کمپوست مصرف شده قارچ
ورمیکمپوست
2017
09
23
103
118
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6640_e4b078ec91c47fadd48bdb9fc4d43692.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
بررسی کاربرد و عدم کاربرد گوگرد در فرمولاسیون کود میکروبی فسفاته سودوموناس فلورسنس در ذرت (.Zea mays L)
بهمن
خوشرو
محمدرضا
ساریخانی
ناصر
علی اصغرزاد
کودهای میکروبی فسفاته که از تلفیق بستر آلی (باگاس) و شیمیایی (سنگ فسفات و گوگرد) و افزودن باکتریهای حلکننده فسفات به دو شکل گرانوله یا پودری مورد استفاده قرار میگیرند، در پژوهشهای سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند و هدف از آن تامین نیاز فسفاته گیاه میباشد. اما در مورد استفاده از گوگرد در فرمولاسیون کود میکروبی فسفاته سوالات و ابهاماتی وجود داشت که دلایل انجام این آزمایش بود. آیا گوگرد بر باکتریهای مورد استفاده اثر منفی ندارد و افزودن گوگرد میتواند مفید واقع شود؟ بر این اساس در این پژوهش استفاده و عدم استفاده از گوگرد در کود میکروبی فسفاته تولید شده پس از تامین جمعیت میکروبی اولیه مناسب (107) از باکتری Pseudomonas fluorescens مورد ارزیابی قرار گرفت. این کود بر بستر پایه (45 ﮔﺮم سنگ ﻓﺴﻔﺎت + 30 ﮔﺮم باگاس) با کاربرد گوگرد (15 گرم) یا عدم کاربرد آن تهیه شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (بدون بستر کود میکروبی)، بستر کود میکروبی بدون افزودن باکتری و کود میکروبی فسفاته در دو مقدار 6/0 و 2/1 گرم براساس آزمون خاک بود. نتایج به دست آمده از آزمایشات گلخانهای تلقیح ذرت رقم سینگلکراس 704 با کودهای میکروبی فسفاته فوق نشان داد که افزودن گوگرد در فرمولاسیون کود میکروبی نه تنها اثر بازدارنده بر باکتری نداشت بلکه تمام شاخصهای رشدی و تغذیهای گیاه ذرت را افزایش داد. کاربرد گوگرد در کودهای میکروبی فسفاته باعث افزایش معنیدار وزن تر و خشک ریشه (به ترتیب 85/41 و 47/42 درصد) و بخش هوایی (به ترتیب 49/50 و 62/20 درصد) شد. همچنین مقدار جذب فسفر، پتاسیم، آهن و روی بخش ریشه (به ترتیب 86/45، 01/58، 09/45 و 33/76 درصد) و بخش هوایی (به ترتیب 66/28، 79/29، 08/50 و 23/67 درصد) در حضور گوگرد افزایش یافت. به نظر افزودن گوگرد نه تنها اثر منفی بر باکتری P. fluorescens مورد استفاده در فرمولاسیون کود میکروبی فسفاته نداشته بلکه اثرات مثبت این کود را تشدید نموده است.
کود میکروبی فسفاته
باکتریهای حلکننده فسفات
گوگرد
سودوموناس
ذرت
2017
09
23
119
136
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6641_f3f86d7024890397c05944104bec49af.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
ارزیابی عملکرد کمی و کیفی ذرت علوفهای و ریحان تحت تأثیر کودهای زیستی، شیمیایی و تلفیقی نیتروژنی در کشت مخلوط
سجاد
کردی
جلیل
شفق کلوانق
سعید
زهتاب سلماسی
ماشاالله
دانشور
به منظور ارزیابی اثر کودهای زیستی، شیمیایی و تلفیقی نیتروژن بر عملکرد و برخی از صفات کیفی ذرت علوفهای و ریحان در کشت مخلوط افزایشی، آزمایشی در طی سالهای 1393 و 1394 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه لرستان اجرا شد. فاکتور اول کاربرد کود در چهار سطح: عدم کاربرد کود، کود شیمیایی نیتروژن، کود زیستی نیتروکسین و کاربرد تلفیقی 50 درصد کود نیتروژن + کود زیستی نیتروکسین و فاکتور دوم الگوهای کشت مخلوط شامل کشت خالص ذرت علوفهای و ریحان، کشت مخلوط ذرت علوفهای +25 % ریحان، کشت مخلوط ذرت علوفهای + 50 % ریحان، کشت مخلوط ذرت علوفهای+ 75 % ریحان و کشت مخلوط ذرت علوفهای + 100 % ریحان بود. نتایج نشان داد که تیمار کود تلفیقی دارای بیشترین میزان پروتئین (43/9 درصد) بود، اما از لحاظ عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفهای، تیمار کود شیمیایی نسبت به سایر تیمارهای کودی برتر بود. کشت خالص ذرت دارای بیشترین وزن تر و خشک برگ، عملکرد تر و خشک علوفه و پروتئین بود. کشت خالص ریحان به همراه تلفیق کود زیستی+ 50% کود شیمیایی در سال دوم بیشترین مقدار وزن تر و خشک را بدست آورد. بیشترین میزان نسبت برابری زمین (566/1) در هر دو سال زراعی مربوط به تیمار کشت مخلوط ذرت علوفهای + 100 % ریحان به همراه کود زیستی بود. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد استفاده از کود تلفیقی به عنوان راهکاری به منظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی در راستای کشاورزی پایدار در نظر گرفته شود.
ذرت علوفه ای
کشت مخلوط افزایشی
عملکرد علوفه تر
نیتروژن
نیتروکسین
2017
09
23
139
152
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6642_a9ebef935b09b5c35dc5d5250fd270b6.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
بهبود تحمل به شوری در خیار به وسیله پیوند بر روی پایه کدو
اسمعیل
مددخواه
صاحبعلی
بلندنظر
شاهین
اوستان
یکی از مشکلات تولید خیار در کشور، تنش ناشی از شوری گسترده در خاک و آب است. استفاده از پایههای کدو یک راهحل موثر در افزایش تحمل به شوری در خیار است. به منظور بررسی اثر پیوند روی پایههای شینتوزا، کبالت و روتپاور در شرایط شوری 40، 60 و 80 میلیمولار حاصل از نمک NaCl بر عملکرد، رشد، کیفیت میوه، نشت یونی، سطح برگ، سطح ویژه برگ، شاخص SPAD، مقدار آب نسبی برگ و برخی ترکیبات معدنی و پرولین در خیار رقم خسیب، یک آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی (CRD) با 3 تکرار انجام گرفت. شوری با افزایش ماده خشک و مواد جامد محلول باعث بهبود کیفیت میوه گیاهان پیوندی و غیرپیوندی شد. درصد کاهش عملکرد و زیستتوده در هر سه تیمار شوری به طور معنیداری در گیاهان پیوندی نسبت به گیاهان غیر پیوندی پایینتر بود. گیاهان پیوندی تحت تنش دارای عملکرد میوه، رشد، سطح برگ، مقدار آب نسبی برگ، محتوای کلروفیل (شاخص SPAD) بیشتر، وضعیت تغذیهای بهتر در بافت ریشه و برگ، غلظت پرولین بالاتر و نشت الکترولیت کمتر در مقایسه با گیاهان غیر پیوندی بودند. این نتایج نشان داد که پایهها ظرفیت بالایی برای دفع و نگهداری سدیم داشته و در نتیجه باعث کاهش انتقال سدیم به ساقه و افزایش تحمل به شوری در خیار میشوند.
پیوند
تحمل به شوری
تنش شوری
خیار
شاخصهای رشد
2017
09
23
153
170
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6643_a2dfa3fdccb711d47589fb052628fb11.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
ارزیابی عملکرد و نیاز آبی ذرت دانهای در واکنش به تغییر تاریخ کشت تحت شرایط تغییر اقلیم در استان کرمانشاه
حامد
عینی نرگسه
سجاد
رحیمی مقدم
رضا
دیهیم فرد
علی
مختصی بیدگلی
بهمنظور بررسی عملکرد و نیاز آبی ذرت دانهای در تاریخ کشتهای مختلف تحت دو سناریوی انتشار گازهای گلخانهای در سه شهرستان استان کرمانشاه (کرمانشاه، کنگاور و اسلامآباد غرب )، از مدل APSIM و برای پیشبینی پارامترهای اقلیمی نیز از روش ارایه شده توسط AgMIP استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که از دلایل افت شدید عملکرد میتوان به افزایش دما در طول فصل رشد (7/15 درصد)، کاهش طول فصل رشد (7/4 درصد) و احتمالاً برخورد زمان گلدهی با وقوع دماهای آستانه اشاره کرد. نیاز آبی ذرت نیز در همه مناطق، سناریوها و تاریخهای کاشت بهطور میانگین 14 درصد نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت که از دلایل این امر میتوان به افزایش دما (7/15 درصد) اشاره نمود. در تاریخ کاشت مرسوم (15 اردیبهشت) در مناطق مورد بررسی، نیاز آبی ذرت تحت هر دو سناریو 12 درصد نسبت به دوره پایه افزایش نشان داد، در حالی که در تاریخ کاشتهای زودتر و دیرتر نیاز آبی ذرت به ترتیب 15 و 7 درصد افزایش یافت. با توجه به بارش تجمعی بیشتر در طول فصل رشد (27/54 میلیمتر) در کشتهای زودهنگام (16 فروردین و 31 فروردین) و همچنین افت عملکرد کمتر در مقایسه با دیگر تاریخهای کشت (56 درصد)، میتوان از کشت زودهنگام به عنوان راهکار سازگاری برای استفاده از بارشهای فصلی و دستیابی به عملکرد قابل قبول استفاده کرد. نتایج نشان داد در بین مناطق مورد مطالعه، مناسبترین منطقه کشت ذرت از نظر عملکرد دانه و نیاز آبیاری اسلام آباد غرب (8/4221 کیلوگرم در هکتار) و کرمانشاه (2/1489 میلیمتر) بودند.
تبخیر
تعرق
سناریوی اقلیمی
عملکرد دانه
مدل رشدی
Agmip
2017
09
23
172
186
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6644_8504090bb576a9e46d027bea023ab1c7.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
ارزیابی پایداری کشاورزی و منابع طبیعی شهرستانهای استان آذربایجان شرقی: کاربرد رهیافت شاخص ترکیبی
مرضیه
منافی ملایوسفی
باب اله
حیاتی
اسماعیل
پیش بهار
جواد
نعمتیان
این مطالعه با هدف ارزیابی پایداری کشاورزی و منابع طبیعی شهرستانهای استان آذربایجان شرقی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. در ابتدا، بر اساس نظر کارشناسان کشاورزی و منابع طبیعی، 29 شاخص در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی انتخاب شد. سپس، دادهها و اطلاعات مورد نیاز از سازمان جهاد کشاورزی، سالنامههای آماری و سازمان آب منطقهای استان آذربایجان شرقی در سال 1394 جمعآوری شد و وزن نسبی شاخصها با استفاده از تحلیل مؤلفههای اصلی تعیین گردید. برای ادغام شاخصها و ایجاد شاخص مرکب از تابع چندمعیاره بر اساس فاصله از نقطه ایدهآل استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که کلیبر پایدارترین و بناب ناپایدارترین شهرستان از لحاظ پایداری کشاورزی و منابع طبیعی است. شاخصهای سرانه زمین کشاورزی، بیمه و عملکرد در بعد اقتصادی، شاخص باسوادی و درجه مهاجرپذیری در بعد اجتماعی و شاخصهای درصد پوشش گیاهی، مصرف کود شیمیایی و درصد ماده آلی خاک در بعد زیستمحیطی دارای بیشترین اهمیت نسبی هستند. با توجه به نتایج به دست آمده، جهت دستیابی به سطوح بالاتر پایداری کشاورزی و منابع طبیعی، توصیههای زیر ارائه میشود. سرانه زمین کشاورزی میتواند از طریق اجرای سازو کارهای مناسب جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی و گسترش زمینههای اشتغال در مناطق روستایی به ویژه در صنایع وابسته به کشاورزی، جهت جذب نیروی کار مازاد از زمینهای کشاورزی، افزایش یابد. جهت ریشهکن کردن بیسوادی در مناطق روستایی، خدمات آموزشی به ویژه برای کشاورزان گسترش یابد و با حفاظت از پوشش گیاهی فعلی استان در جهت بهبود و توسعه آن اقدام شود.
استان آذربایجان شرقی
پایداری کشاورزی و منابع طبیعی
تحلیل مؤلفههای اصلی
شاخص ترکیبی
2017
09
23
187
199
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6645_8063f1b3912fef816e5357c4bf32e966.pdf
دانش کشاورزی وتولید پایدار
2476-4310
2476-4310
1396
27
3
بررسی اثرات تراکم بر عملکرد سوخ پیاز در کشت خالص و کشت های مخلوط پیاز خوراکی و شنبلیله
طاهره
مقبلی
صاحبعلی
بلند نظر
جابر
پناهنده
یعقوب
راعی
به منظور بررسی تأثیر کشت مخلوط بر عملکرد و اجزای عملکرد پیاز و شنبلیله، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی جنوب کرمان به اجرا در آمد. فاکتور اول فاصله کاشت پیاز خوراکی در تراکم های 20، 25 و 30 بوته در متر مربع و فاکتور دوم کاشت شنبلیله در تراکم های 12، 15 و 25 بوته در متر مربع همراه با تک کشتی های دو گونه در فواصل کشت مذکور بود. زمان برداشت تعداد و طول گیاه، وزن تر و خشک بوته ، قطر سوخ، وزن تر و خشک سوخ ، عملکرد، نسبت برابری زمین و مجموع ارزش نسبی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بیشترین عملکرد پیاز خوراکی (2/43 تن در هکتار) در کشت مخلوط در تراکم 30 بوته در متر مربع مشاهده شد. در کشت مخلوط افزایشی تعداد برگ، طول گیاه و وزن تر و خشک بوته پیاز با کاهش تراکم بوته از 30 به 20 بوته در متر مربع افزایش یافتند. همچنین بیشترین وزن تر و خشک سوخ پیاز به ترتیب 64/11 و 2/167 گرم از تراکم کاشت مخلوط 25 بوته در متر مربع شنبلیله بدست آمد. در پیاز کشت مخلوط شنبلیله باعث افزایش تعداد برگ، طول گیاه و وزن تر و خشک بوته پیاز گردید. اگر چه کشت مخلوط شنبلیله با پیاز بر عملکرد در مقایسه با کشت های خالص تاثیر معنی داری نداشت. بالاترین نسبت برابری زمین (65/1) و ارزش نسبی (70/1) در کشت مخلوط به ترتیب در ترکیب های تیماری پیاز با تراکم 30 بوته، شنبلیله با تراکم 12 بوته در متر مربع و پیاز با تراکم 30 بوته و شنبلیله با تراکم 25 بوته در متر مربع بدست آمدند.
پیازخوراکی
شنبلیله
کشت مخلوط
عملکرد
نسبت برابری زمین
2017
09
23
201
214
https://sustainagriculture.tabrizu.ac.ir/article_6646_3c977853b77d0393317a6aea758a7c1d.pdf