Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
گیاهان دارویی بطور مستقیم در سلامت انسان نقش ایفا میکنند، در بسیاری از جوامع از این گیاهان برای پیشگیری و یا درمان بیماریها استفاده میشود این گیاهان از جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی نقش مهم و ارزشمندی را در جوامع محلی سراسر جهان ایفا میکنند. با این حال بدلیل برداشت بیرویه از رویشگاههای طبیعی و افزایش تقاضا برای گیاهان دارویی باعث آسیب به زیستگاههای گیاهان دارویی وحشی شده و آنها را در معرض خطر انقراض قرار داده است (کابلیرو سرانو و همکاران 2019). بالنگوی شهری (Lallemantia iberica)، یکی از گیاهان دارویی خانواده نعنائیان (Labiatae)، به دلیل خواص درمانی آن از اهمیت زیادی در ایران و جهان برخوردار است. در منطقه آذربایجان و اغلب مناطق ایران در بین کشاورزان بیشتر با نام قرهزرک یا بذرک سیاه شناخته میشود. بالنگو به دلیل تحمل به خشکی از گیاهان مهم تناوبی در مناطق کشت دیم و آبی برخی مناطق آذربایجان میباشد. در حال حاضر این گیاه برای تولید دانه، استخراج روغن و موسیلاژ کشت میشود. دانه بالنگو منابع خوبی از فیبر، روغن، پلیساکارید و پروتئین بوده و دارای خواص دارویی و تغذیهای میباشد (نقیبی و همکاران 2005).
از مشکلات تولید گیاهان دارویی در ایران، بازده کم محصول و آلوده بودن آنها به باقی ماندههای کودها و سموم شیمیایی است. همین امر میزان صادرات این گروه از محصولات کشاورزی را به شدت کاهش داده است. کاربرد بیش از حد کودهای شیمیایی در مقیاس وسیع برای دستیابی به بیشینه عملکرد باعث بروز مشکلاتی از قبیل آلودگیهای زیستمحیطی، کاهش کیفیت محصولات، هجوم علفهای هرز رقابت کننده با گیاهان زراعی و شیوع آفات و بیماریها میشود (سوبرامانیان و همکاران 2015). بنابراین افزایش کمی و کیفی گیاهان دارویی به دلیل افزایش جمعیت و تقاضای روزافزون صنایع داروسازی به مواد اولیه دارویی از اهمیت خاصی برخوردار است (مهرآفرین و همکاران 2015).
امروزه در کشاورزی پایدار استفاده از تکنولوژی جدید نانو برای ساخت کودها به عنوان یک روش امیدبخش در افزایش تولید و تأمین نیاز غذایی جمعیت رو به رشد جهان در نظر گرفته میشود. نانو کودها حاملهای عناصر غذایی در ابعاد 30 تا 40 نانومتر (9-10متر) هستند و توانایی حمل مناسب یونهای عناصر غذایی را به علت سطح ویژه زیاد دارند (سوبرامانیان و همکاران 2015 ؛ دیروزا و همکاران 2010). استفاده از نانو فناوری در تولید کودها ممکن است موجب رهایش بهینه و افزایش کارایی جذب عناصر غذایی موجود در کود شود که منجربه فواید اقتصادی و زیستمحیطی قابل توجهی میگردد. کودهای شیمیایی مرسوم معمولاً بصورت خاک مصرف و یا از طریق محلولپاشی مورد استفاه قرار میگیرند. با این حال غلظت نهایی کودی که به گیاه میرسد عامل مهمی در نحوه کاربرد کود به شمار میآید. ولی در عمل به دلیل شستشوی عناصر غذایی، رواناب، تبخیر، هیدرولیز توسط رطوبت خاک، آسیب به چرخه عناصر غذایی، تخریب فلور میکروبی و فیتولیتیک غلظت بسیار کمتری از کود به محل مورد نظر میرسد. با توجه به کارآیی پایین کودهای مرسوم (50-30 درصد) و مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف بالای کودهای شیمیایی (تخمین زده شده که 70-40 درصد نیتروژن، 90-80 درصد فسفر و 90-50 درصد پتاسیم مصرفی در محیط تلف شده و در دسترس گیاه قرار نمیگیرند)، این مشکلات باعث استفاده مکرر از کودها و آفتکشها شده است که بر تعادل طبیعی عناصر غذایی خاک تأثیر منفی داشته است. بنابراین بهتر است روشهای دیگر کوددهی نیز مورد آزمایش و استفاده قرار گیرد (سولانکی و همکاران 2015؛ دیروزا و همکاران 2010). در سالهای اخیر فناوری نانو اهمیت خود را در علوم گیاهی و کشاورزی گسترش داده است. پیشرفتهایی که در فناوری نانو برای تولید نانوذرات با فرمولاسیون مناسب در مقیاس وسیع انجام شده است باعث افزایش جذب عناصر غذایی و کاهش اتلاف آنها شده است. نانومواد با اندازه 100-1 نانومتر، میتوانند یک یا چند عنصر غذایی را در اختیار گیاه قرار دهند و کارایی بیشتری نسبت به کودهای شیمیایی دارند. استفاده از نانوکودها که ویژگیهای همچون غلظت مؤثر، قابلیت حل پذیری مناسب، ثبات و تأثیرگذاری بالا و رهایش کنترل شده را دارند، سبب افزایش کارایی عناصر غذایی میشوند (سوبرامانیان و همکاران 2015)، بطوری که علاوه بر رهاسازی تدریجی عناصر غذایی، جذب و انتقال آنها از طریق برگ نیز به سهولت انجام میگیرد (لیو و همکاران 2006). این کودها از طریق بیشینه کردن تعادل میان میزان انتشار عناصر غذایی از منبع کودی و جذب توسط گیاه باعث بهبود رشد و در نهایت عملکرد گیاه شده و به دلیل کاهش تعداد دفعات کاربرد کود، از آلودگی منابع خاکی و آبی ممانعت میکنند و همچنین برهمکنشهای نامطلوب کود با میکروارگانیسمهای خاکی را به حد کمینه میرسانند (دیروزا و همکاران 2010).
فلاحی و همکاران (2016) با بررسی اثر نانو کلات عنصر روی بر عمکرد و ویژگیهای فیتوشیمیایی گیاه ریحان (Ocimum basilicum L.) گزارش کردند که کاربرد نانو کلات روی تأثیر بیشتری بر افزایش عملکرد و مواد مؤثرهی گیاه ریحان نسبت به کلات روی و سولفات روی داشت. همچنین محمودی و همکاران (2017) با کاربرد نانو کودهای آهن و اوره بر گل گاوزبان (Borago officinalis L.) مشاهده کردند که نانوکود اوره عملکرد اسانس و نانوکود آهن ارتفاع، وزن تر و خشک و تعداد دانه در هر گیاه را افزایش داد. آقازاده خلخالی و همکاران (2015) نیز با بررسی اثر محلولپاشی نانوکود کلات آهن و پتاسیم بر رشد و عملکرد گیاه اسفرزه (Plantago psyllium) گزارش کردند که فراهم کردن این دو کود سبب افزایش رشد ریشه و در نهایت عملکرد دانه این گیاه دارویی گردید. همچنین در پژوهشی با محلولپاشی نانوکود آهن روی دو گونه بالنگو مشاهده شد که مصرف نانوکود آهن منجر به افزایش صفات زراعی از جمله عملکرد و وزن هزار دانه دو گونه بالنگو شد (پروار و همکاران، 2020). لایو و لال (2015) با کاربرد هیدرواکسیآپاتیت (Ca5(Po4)3OH) به عنوان نانو کود روی سویا (Glycine max) مشاهده کردند که میزان رشد، بیوماس اندامهای هوایی، ریشه و عملکرد دانه بهترتیب 33، 18، 41 و 20 درصد نسبت به کود شیمیایی افزایش یافتند. قدسی و همکاران (2012) گزارش کردند کاربرد نانو اکسید آهن سبب افزایش ارتفاع گیاه، قطر و وزن هزار دانه آفتابگردان (Helianthus annuus L.) شد. در پژوهشی دیگر نیز کاربرد نانو ذره روی به عنوان نانوکود بطور معنیداری عملکرد دانه، طول ساقه، طول ریشه، مساحت ریشه، محتوای کلروفیل، پروتئین محلول برگی و عملکرد ماده خشک ارزن (Pennisetum americanum) را بهترتیب 38، 15، 4، 24، 24، 39 و 12 درصد نسبت به شاهد افزایش داد (طرفدار و همکاران 2014).
موسیلاژها، کربوهیدراتهایی با ساختمان شیمیایی بسیار پیچیده و با وزن مولکولی زیاد میباشند. این مواد در الکلها غیرمحلول، ولی در آب حل و پس از جذب آن متورم و حجیم میگردند. موسیلاژها به علت دارا بودن ویژگیهای باارزش مانند پایدارکنندگی، سوسپانسیون کنندگی و امولوسیون کنندگی در صنعت و داروسازی کاربردهای گستردهای پیدا کردهاند. در داروسازی برای تهیه امولوسیونها، سوسپانسیونها و به عنوان یک عامل امولوسیونکننده برای پودرهای نامحلول، روغنها و رزینها و بهعنوان چسب در ساخت گرانولها و قرصهای مکیدنی و ساخت مسهلها بهکار میروند (امیدی و همکاران 2018). اما بیشترین کاربرد آنها بهعنوان جزء ضروری در داروها است. موسیلاژها از بهترین هیدروکلوییدهای پلیساکاریدی دارویی هستند چون با هیدروکلوییدهای دیگر که منشا گیاهی دارند همچنین نشاسته، قندها و پروتئینها سازگاری دارند و برخلاف اکثر هیدروکلوییدهای پلیساکاریدی نسبتاً به pH پایین مقاوم هستند (بقالیان 2008). صنعت نفت هم از مصرفکنندگان بزرگ موسیلاژها به شمار میروند. موسیلاژها بهعنوان روانکننده به خاک و آب اطراف تیغههای حفاری اضافه میشود و همچنین مقداری از آن به آب پمپشده به داخل زمین اضافه شده تا فشاری برای مهار نفت و گاز ایجاد نماید و به آب پایداری دهد و حرکتش را آرام کند (سیمپسون و کانر اٌگوزالی 2013). نادریان فر و همکاران (2018) با بررسی اثر کمآبیاری و نانوکود روی گیاه ریحان (Ocimum sanctum) گزارش کردند که بیشترین میزان موسیلاژ دانه در تیمار آبیاری متوسط با کاربرد نانو کود بهدست آمد. رمرودی و همکاران (2011) نیز گزارش کردند که محلولپاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنر روی اسفرزه باعث افزایش عملکرد و موسیلاژ دانه شد.
از آنجایی که رویکرد جهانی در تولید گیاهان دارویی به سمت بهبود کمیت و کیفیت ماده موثره میباشد، بنابراین به نظر میرسد که تغذیهی این گیاهان با نانوکودها دارای بیشترین تطابق با اهداف تولید گیاهان دارویی باشد و منجر به بهبود کمیت و کیفیت آنها میشود. در همین راستا پژوهشی با هدف بررسی میزان و ترکیبات موسیلاژ دانه بالنگوی شهری با کاربرد کودهای شیمیایی مرسوم و نانو اجرا شد.
مواد و روشها
این پژوهش در سال زراعی 1398 بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با هفت تیمار و سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه با ارتفاع از سطح دریا 1477 متر، طول جغرافیایی 46 درجه و 16 دقیقه شرقی و عرض 37 درجه و 24 دقیقه شمالی اجرا شد. بیشینه دمای این شهرستان در تابستانها حدود 35 درجه سلسیوس بالای صفر و کمینه آن در زمستان حدود 20 درجه سلسیوس زیر صفر میباشد. همچنین دارای میانگین بارندگی سالیانه 330 میلیمتر میباشد. قبل از اجرای آزمایش یک نمونه خاک از عمق صفر تا 30 سانتیمتری برای تعیین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آن انتخاب و مورد تجزیه قرار گرفت (جدول 1). همچنین مجموع بارش و میانگین دمای ماهیانه که از سازمان هواشناسی کشور دریافت شده در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 1- برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل اجرای آزمایش (عمق 30-0 سانتیمتر)
بافت خاک |
شن (%) |
سیلت (%) |
رس (%) |
ماده آلی (%) |
شوری dS.m-1)) |
اسیدیته pH))
|
میزان پتاسیم قابل تبادل (mg.kg-1) |
ظرفیت تبادل کاتیونی (Cmolc.kg-1) |
فسفر قابل جذب (mg.kg-1) |
نیتروژن کل (%) |
لومی رسی شنی |
56 |
5/16 |
5/27 |
93/0 |
18/1 |
16/8 |
85/570 |
27 |
42/9 |
089/0 |
جدول 2- مشخصات اقلیمی محل اجرای آزمایش در طول دوره رشد گیاه
پارامتر |
مهر |
آبان |
آذر |
دی |
بهمن |
اسفند |
فروردین |
اردیبهشت |
خرداد |
تیر |
مرداد |
میانگین دما (درجه سلسیوس) |
7/16 |
97/6 |
62/4 |
9/1- |
06/1 |
8/8 |
8/11 |
1/19 |
2/24 |
02/28 |
06/25 |
مجموع بارندگی (میلیمتر) |
3/6 |
41/8 |
97/4 |
2/46 |
3/38 |
9/59 |
3/63 |
02/12 |
6/2 |
1/0 |
2/1 |
طرح آزمایشی و تیمارهای مورد آزمایش
تیمارهای آزمایش شامل 100 درصد کود شیمیایی مرسوم (اوره و سوپرفسفات تریپل بهترتیب با مقادیر 150 و 100 کیلوگرم در هکتار)، 100 درصد نانو کود ماکرو (نانو کلات نیتروژن، فسفر و پتاسیم)، 100 درصد نانو کود میکرو (نانوکلات آهن، روی و منگنز)، 50 درصد نانو کود ماکرو+ 50 درصد نانو کود میکرو، 50 درصد کود شیمیایی+ 50 درصد نانو کود ماکرو، 50 درصد کود شیمیایی+ 50 درصد نانو کود میکرو و 50 درصد کود شیمیایی+ 25 درصد نانوکود ماکرو+ 25 درصد نانو کود میکرو بودند. بهمنظور کاشت، در اوایل شهریور 1398 شخم نیمهعمیق توسط گاوآهن برگرداندار اجرا و سپس برای نرم کردن خاک از دو نوبت دیسک عمود بر هم استفاده شد. کاشت در آبان ماه 1398 به صورت دستی صورت پذیرفت. تعداد کل کرتها 21 عدد و هر کرت شامل هشت خط کشت به طول سه متر و فاصله بین خطوط 20 سانتیمتر بود. کود سوپرفسفات تریپل قبل از کاشت و کود اوره در دو نوبت (همزمان با کاشت، قبل از مرحله گلدهی) استفاده شدند. نانو کودهای مورد استفاده در این پژوهش از شرکت فنآور سپهرپارمیس تهیه شده بود. نانوکودهای نیتروژن (Chelate N 25%) و روی (Chelate Zn 20%) با غلظت دو در هزار مصرف شدند. نانوکودهای فسفر (Chelate P 18%)، پتاسیم (Chelate K 23%) و آهن (Chelate Fe 13%) با غلظت یک کیلوگرم در هزار لیتر آب و نانوکود منگنز (Chelate Mn 18%) با غلظت 500 گرم در هزار لیتر مورد استفاده قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نانوکودها قبل از گلدهی محلولپاشی شدند. برای اندازهگیری عملکرد دانه در مرحله رسیدگی کامل بعد از حذف اثرات حاشیه، برداشت از خطوط وسط در مساحتی معادل 6/1 مترمربع صورت گرفت.
ارزیابی و شناسایی ترکیبات موسیلاژ دانه
ارزیابی موسیلاژ دانه بالنگوی شهری بر اساس انحلال اولیه در آب گرم انجام شد. بدین منظور بذور به نسبت 1:40 در آب جوش 100 درجه سلسیوس وارد شده و با یک همزن برقی به مدت 30 دقیقه هم زده شد. سپس نمونه ها در دمای اتاق سرد گردیدند و سپس به مدت 30 دقیقه در پنج درجه سلسیوس با سرعت 4500 دور در دقیقه سانتریفیوژ شد. محلول جدا شده را از صافی الیاف پشم شیشه عبور داده و با اضافه نمودن اتانول 96 درصد، موسیلاژ رسوب میکند (کالنیاسوندرام و همکاران 1989). مجدداً موسیلاژ به مدت 30 دقیقه در پنج درجه سلسیوس با سرعت 4500 دور در دقیقه سانتریفیوژ شد. سپس رسوب نهایی در مقدار کمی آب همگن و pH آن با سدیم هیدروکسید یک نرمال روی هفت تنظیم شد. در ادامه به منظور آبگیری، موسیلاژ در داخل دستگاه فریزدرایر(خشککن انجمادی) قرار داده شد. سپس موسیلاژ منجمد خشک شده در کنار سیلیکاژل در داخل ظرفهای در بسته داخل دیسکاتور قرار گرفته و وزن آنها اندازهگیری شد. پس از تعیین عملکرد دانه و درصد موسیلاژ دانه، عملکرد موسیلاژ از حاصلضرب عملکرد دانه در درصد موسیلاژ دانه محاسبه شد (سینگر و همکاران 2011).
برای هیدرولیز اسیدی، 10 میلی گرم موسیلاژ هر یک از نمونهها را بطور جداگانه در دو میلیلیتر اسید سولفوریک 5/0 نرمال (در لوله آزمایش در بسته) به مدت 20 ساعت در حمام آب جوش حرارت داده شدند. در پایان هیدرولیز محلول فیلتر شده و رسوبات حذف شدند. محلول هیدرولیز شده تحت شرایط خلا و درجه حرارت 40 درجه سلسیوس تغلیظ شد. در ادامه شربت تغلیظ شده با محلول 10 درصد ایزوپروپانول در آب رقیق شد (تا حجم 10 میلی لیتر). سپس تمامی نمونهها از میکروفیلتر (45/0 میکرومتر) عبور داده شدند و در دمای 4 درجه سلسیوس تا زمان آنالیز نگهداری شدند (گرتز 1990; گریندلی و رینولد 1986).
برای شناسایی قندهای آزاد در محلول استخراج شده (مونوساکاریدها) از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC)[1]، مدلUnicam - crystal 200 مجهز به آشکارساز ضریب انکساری RID-10A [2] و پمپ فشار بالا LC-10ADVP استفاده شد. جداسازی و شناسایی ترکیبات موسیلاژ روی ستون اختصاصی SC1011 (Shodex SUGAR Series) (اندازه ذره شش میکرومتر، طول 300 میلی متر; قطر هشت میلیمتر) انجام شد، آب دیونیزه به عنوان فاز متحرک با سرعت یک میلیلیتر در دقیقه استفاده شد. 10 میکرولیتر از هر نمونه به دستگاه HPLC تزریق شد. کمیسازی ترکیبات از طریق اندازهگیری مساحت پیک انجام شد در حالیکه شناسایی کیفی ترکیبات از طریق مقایسه زمانهای بازداری پیکها با پیک استاندارهای معتبر قندها انجام شد. بهمنظور آنالیز اسیدهای اورونیک، پس از هیدرولیز اسیدی از دستگاه HPLC استفاده شد. به طور خلاصه، پنج میلیگرم از هر نمونه با استفاده از دو میلیلیتر تریفلورواستیک اسید (دو مولار) برای مدت چهار ساعت و دمای 120 درجه سانتی گراد هیدرولیز شد. سپس نمونههای هیدرولیز شده تحت شرایط خلا خشک شده و مجدداً در یک میلیلیتر آب حل شدند. در ادامه100 میکرولیتر از محلول تهیه شده با 200 میکرولیتر محلول نیم مولار PMP (1-phenyl-3-methyl-5-pyrazolone ) متانولی و 200 میکرولیتر از محلول 3/0 مولار سدیم هیدروکسید مخلوط شده و به مدت 30 دقیقه در دمای 70 درجه نگهداری شدند. در نهایت انجام واکنش با اضافه کردن 450 میکرولیتر از محلول HCL (3/0 مولار) متوقف شد. محصول نهایی سه بار با کلرفرم (CHCl3) جداسازی شد. سپس لایه آبی جمع شده از میکروفیلتر (45/0 میکرومتر) عبور داده شد و برای آنالیز به دستگاه HPLC مدل Agilent 1200 تزریق شد. جداسازی و شناسایی ترکیبات روی ستون اختصاصی Phenomenex GEMINI-NX C18 (250 nm × 4.6 nm, 5 μm) انجام شد. محلول نمکی بافر فسفات پتاسیم (1/0 مولار و 7/6 pH ) حاوی 83 درصد استونیتریل (حلال A) و 17 درصد استونیتریل (حلال B) به عنوان فاز متحرک استفاده شدند. طول موج جذب دتکتور UV در 250 نانومتر تنظیم شد (وین و همکاران 2018; شی و همکاران 2016). در نهایت شناسایی ترکیبات با مقایسه زمان بازداری آنها با زمان بازداری استانداردهای تزریق شده انجام شد.
محاسبات آماری
بعد از اطمینان از نرمال بودن دادهها، تجزیه واریانس با استفاده از نرمافزار SAS و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن در سطح احتمال پنج درصد صورت پذیرفت. همچنینبرای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از صفات کمی و کیفی از روشهای آماری چند متغیره استفاده گردید. تجزیه به مؤلفههای اصلی، صفات مورد بررسی را در قالب چند مؤلفهی اصلی خلاصه کرده و نقش این صفات را در تعیین تنوع کل بیان مینماید. برای انجام تجزیه به مؤلفههای اصلی و همبستگی بین صفات از نرم افزار Minitab استفاده گردید.
نتایج و بحث
عملکرد دانه
نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین تیمارهای مختلف کودی از لحاظ عملکرد دانه تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت (جدول 3). بیشترین (3/581 کیلوگرم در هکتار) و کمترین (3/321 کیلوگرم در هکتار) عملکرد دانه بهترتیب با کاربرد تلفیقی 50 درصد کود شیمیایی+ 25 درصد نانوکود ماکرو+ 25 درصد نانوکود میکرو و کاربرد جداگانه 100 درصد نانوکود میکرو حاصل شد (جدول 4). کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و نانوکودهای ماکرو و میکرو شاید بدلیل جذب مؤثرتر عناصر غذایی و آزادسازی تدریجی عناصر کممصرف از قبیل آهن، روی و منگنز بخصوص در شرایط دیم که جذب عناصر غذایی توسط گیاه به سختی صورت میگیرد، منجر به افزایش عملکرد دانه شده است (آقازاده خلخالی و همکاران 2015). علاوه بر این، افزایش عملکرد دانه با کاربرد تیمار مذکور به انتقال بیشتر مواد به بخشهای زایشی گیاه در مرحله پر شدن دانه نسبت داده میشود، که در نهایت با افزایش انتقال مجدد عناصر، وزن دانه در بوته و به تبع آن عملکرد دانه نیز افزایش مییابد (راهبرکیخا و همکاران 2017). با توجه به اینکه یکی از نانوکودهای مصرفی نانوکود آهن و پتاسیم میباشند، میتوان بیان کرد که آهن نقش مهمی به عنوان جزئی از آنزیمهای دخیل در انتقال الکترون (واکنشهای اکسیداسیون) نظیر سیتوکرومها دارد و نقش کلیدی در تشکیل کلروفیل و فتوسنتز داشته و همچنین تأثیر مثبتی بر تولید ماده خشک گیاه دارد (تایز و زایگر 2002).
یکی از مهمترین نقشهای پتاسیم، نقش کلیدی آن در فتوسنتز میباشد. با افزایش مقدار پتاسیم در گیاه احتمال تولید ATP افزایش یافته که سبب تسریع در انتقال مواد حاصل از فتوسنتز میگردد و بـه همین دلیل عملکرد و کیفیت محصول را میتواند بهبـود بخشد (لیستر و همکاران 2006). خوشپیک و همکاران (2017) گزارش کردند که مصرف نیتروژن و نانوکود در گیاه رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) با در دسترس قرار دادن بسیاری از عناصر ضروری و غیرضروری برای گیاه با بهبود شرایط رشد ریشه و در نتیجه افزایش رشد، تعداد چتر و عملکرد دانه بیشتر را در پی خواهد داشت. در تطابق با نتایج پژوهش حاضر، راهبرکیخا و همکاران (2017) گزارش کردند که بیشترین عملکرد دانه کنجد (Sesamum indicum L.) با کاربرد تلفیقی 75 درصد کود شیمیایی مرسوم+ نانوکود حاصل شد. همچنین سپهری و وزیری مجد (2015) گزارش کردند که بیشترین میزان تعداد دانه در آکن گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) با مصرف نانوکودهای آهن و روی بدست آمد. عزیزی و صفایی (2017) نیز گزارش کردند که کاربرد تلفیقی اسید هیومیک+ نانوکود منجر به افزایش معنیدار عملکرد دانه گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.) گردید. بنزون و همکاران (2015) نتیجه گرفتند که کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و نانوکود در برنج منجر به افزایش ارتفاع بوته، شاخص برداشت، عملکرد دانه و شاخص کلروفیل نسبت به شاهد گردید. زارعی و همکاران (2011) نیز نتیجه گرفتند که محلولپاشی آهن اثر افزایشی معنیداری بر تعداد بذر و عملکرد دانه در ژنوتیپهای مختلف گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) داشت.
جدول 3- نتایج تجزیه واریانس عملکرد دانه، درصد و عملکرد موسیلاژ دانه بالنگوی شهری
منابع تغییر |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
||
عملکرد دانه |
درصد موسیلاژ |
عملکرد موسیلاژ |
||
بلوک |
2 |
476/847 |
717/0 |
183/1 |
تیمار |
6 |
**04/24020 |
**370/10 |
**358/755 |
خطای آزمایشی |
12 |
1/844 |
210/0 |
643/6 |
ضریب تغییرات (%) |
|
63/6 |
30/5 |
58/6 |
**، * و ns بهترتیب معنیدار در سطح 1 و 5 درصد و عدم تفاوت معنیدار می باشد.
جدول 4- مقایسه میانگین عملکرد دانه، درصد و عملکرد موسیلاژ دانه بالنگوی شهری
تیمارها |
عملکرد دانه (kg.ha-1) |
موسیلاژ (%) |
عملکرد موسیلاژ (g.m-2) |
100 درصد کود شیمیایی |
b 7/486 |
b 89/8 |
b 27/43 |
100 درصد نانو کود ماکرو |
c 3/369 |
c 50/6 |
d 04/24 |
100 درصد نانو کود میکرو |
c 3/321 |
c 35/6 |
d 40/20 |
50 درصد نانو کود میکرو + 50 درصد نانو کود ماکرو |
b 452 |
b 43/9 |
b 38/42 |
50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد نانو کود ماکرو |
b 484 |
b 99/8 |
b 48/43 |
50 درصد شیمیایی + 50 درصد نانو کود میکرو |
c 371 |
b 69/8 |
c 96/31 |
50 درصد شیمیایی + 25 درصد نانو کود میکرو + 25 درصد نانو ماکرو |
a 3/581 |
a 82/11 |
a 69/68 |
در هر ستون میانگینهایی که دارای حروف مشترک هستند، براساس آزمون دانکن در سطح احتمال پنج درصد تفاوت معنیداری ندارد
درصد و عملکرد موسیلاژ
نتایج تجزیه واریانس نشان داد درصد و عملکرد موسیلاژ بالنگو تحت تأثیر معنیدار کاربرد الگوهای مختلف کودی در سطح احتمال یک درصد قرار گرفت (جدول 3). بیشترین و کمترین میزان درصد و عملکرد موسیلاژ به ترتیب با کاربرد تلفیقی50 درصد کود شیمیایی+ 25 درصد نانوکود ماکرو+ 25 درصد نانوکود میکرو و کاربرد جداگانه 100 درصد نانوکود میکرو حاصل شد (جدول 4). نتایج این تحقیق نشان داد، در صورتی که نانوکودهای میکرو و ماکرو با کودهای شیمیایی بصورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند، باعث بهبود درصد و عملکرد موسیلاژ بالنگو میشوند. افزایش تولید موسیلاژ با کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و نانوکودها در شرایط دیم از طریق افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی برای گیاه، اثر کمآبی بر کاهش فتوسنتز گیاه را تعدیل و موجب افزایش تولید موسیلاژ میگردد، بنابراین قابلیت بالای نگهداری آب توسط موسیلاژ نقش عمدهای در سازگاری گیاه با شرایط دیم دارد (حبیبزاده و همکاران 2013). تحقیقات مختلف نشان میدهد که بیوسنتز متابولیتهای ثانویه که جزو مواد مؤثره گیاهان دارویی میباشند تحت تأثیر فاکتورهای محیطی قرار میگیرد و کم آبی نیز عامل مؤثر در رشد و همچنین سنتز ترکیبات طبیعی گیاهان دارویی میباشد (دهقانی تفتی وهمکاران 2018). افزایش درصد موسیلاژ در شرایط نامساعد دیم میتواند بهعنوان پاسخی برای افزایش مقاومت به تنش کمآبی باشد (بقالیان 2008). علاوه بر این، افزایش موسیلاژ در پوسته بذر در شرایط دیم، ناشی از سازگاری اکولوژیکی گیاه بهمنظور حفظ جنین بذر در برابر خشکی میباشد. از آنجایی که یک شکل ویژه از ذخیره آب، پیوند یافتن با کربوهیدراتهای آبدوست نظیر موسیلاژهای موجود در سلولها، بافتهای هادی و فضای بینسلولی و سطح بذر میباشد، این سازگاری موجب توانایی بالا در حفظ پتانسیل آب درون سلولی میشود (فکری و همکاران 2008). از آن جایی که عملکرد موسیلاژ حاصل ضرب عملکرد دانه و میزان موسیلاژ میباشد، لذا میتوان بیان کرد علت افزایش عملکرد موسیلاژ با کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و نانوکودهای ماکرو و میکرو، بالا بودن عملکرد دانه و درصد موسیلاژ در این تیمار میباشد. در تطابق با نتایج پژوهش حاضر قاسمیان و همکاران (2017) گزارش کردند که کاربرد کودهای زیستی منجربه افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، درصد و عملکرد موسیلاژ بالنگوی شهری شد. همچنین آقازاده خلخالی و همکاران (2015) گزارش کردند کاربرد نانو کلات آهن منجر به افزایش موسیلاژ گیاه اسفرزه (Plantago psyllium L.) گردید. کرمی و همکاران (2011) نیز با کاربرد کودهای زیستی و شیمیایی تحت شرایط کمبود آب روی گل گاوزبان گزارش کردند که بیشترین میزان اسانس، درصد و عملکرد موسیلاژ با کاربرد تلفیقی کودهای زیستی با شیمیایی بدست آمد. نتایج تحقیقات دیگر نیز نشان میدهد که کاربرد کودهای زیستی منجربه افرایش درصد موسیلاژ گیاه دارویی اسفرزه شده است که علت آن را همزمانی کاربرد کودهای زیستی و اعمال تنش محیطی بیان کردهاند (پور یوسف و همکاران 2010 ;دهقانی تفتی وهمکاران 2018). البته مکانیسم و نحوه اثر نانوکودها بر افزایش محتوای موسیلاژ هنوز ناشناخته است. اما آزمایش نشان داد محلولپاشی نانوکودها موجب افزایش درصد و عملکرد موسیلاژ دانه بالنگوی شهری خواهد شد. موسیلاژها هیدروکربنهای نامحلولی هستند که پس از تجزیه انرژی تولید میکنند. اجزای اصلی موسیلاژ، پکتین است. پکتین یک پلیساکارید اسیدی میباشد که سبب تشکیل ژل در ماتریکس بین سلولی میشود و در دیواره سلولی تمام سلولها نیز وجود دارد (وو و همکاران 2009). در بیشتر گونهها موسیلاژ در ایدیوبلاستها[3] (سلولهایی که از سایر سلولها در یک بافت کاملاً متمایز و مشخص هستند و از ویژگیهای آنها دیواره سلولی ضخیمتر و کلروپلاست کمتر است) و در حفرههایی در میان سلولها[4] ذخیره میشوند. تعداد و اندازه سلولهای موسیلاژ در بین جنسها و گونهها متفاوت است. سلولهای موسیلاژی هم در سلولهای اپیدرمی و هم در سلولهای آندوسپرم دانه یافت میشوند (پاکروان و همکاران 2007). پلی ساکاریدهای موسیلاژی توسط دیکتوزومها ساخته میشوند و توسط کیسههای بزرگی به حفرهای که از تونوپلاست جدا شده است، منتقل میشوند. در مراحل انتهایی تمایز، این سلولها کاملاً با موسیلاژ پر میشوند و هسته و سیتوپلاسم در هنگام بلوغ سلول تجزیه میشوند. سلولهای موسیلاژی در بافت مزوفیل برگ یا آندوسپرم دانه توزیع شدهاند و هر سلول توسط دیوارههای پکتینی به قسمتهای زیادی تقسیم میشوند. بنابراین محققین این سلولها را سلولهای کابیندار نامیدهاند. آنها فقط در برگها و دانههای بالغ مشاهده میشوند و از ویژگیهای آنها نداشتن هسته، سیتوپلاسم، واکوئل و سایر اجزای سلولی میباشد که به نظر میرسد این سلولها متحمل فرآیند مرگ سلول[5] میشوند (ماستروبرتی و دآریو ماریس 2008).
ترکیبهای موسیلاژ دانه بالنگوی شهری
در آنالیز موسیلاژ دانه بالنگو، هشت ترکیب شناسایی شد که شامل گلوکرونیک اسید، گالاکتورونیک اسید، آرابینوز، رافینوز، رامنوز، گالاکتوز، گزایلوز و گلوکوز بودند (شکل 1). نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ترکیبات موسیلاژ دانه تحت تأثیر تیمارهای مختلف کودی در سطح احتمال یک درصد قرار گرفتند (جدول 5). بیشترین مقدار گلوکرونیک اسید (7/97 میلی گرم در گرم موسیلاژ)، آرابینوز (2/94 میلیگرم در گرم موسیلاژ)، رامنوز (6/64 میلیگرم در گرم موسیلاژ)، رافینوز (2/2 میلیگرم در گرم موسیلاژ)، گالاکتوز (5/86 میلیگرم در گرم موسیلاژ) و گزایلوز (5/25 میلیگرم در گرم موسیلاژ) و گلوکوز (3/14 میلیگرم در گرم موسیلاژ) با کاربرد تلفیقی 50 درصد کود شیمیایی+ 25 درصد نانوکود ماکرو+ 25 درصد نانوکود میکرو بدست آمد (شکل 1). در حالی که بیشترین میزان گالاکترونیک اسید (3/167 میلی گرم در گرم موسیلاژ) با کاربرد تلفیقی 50 درصد نانوکود ماکرو+ 50 درصد نانوکود میکرو حاصل شد که تفاوت معنیداری با تیمارهای 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد نانوکود ماکرو، 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد نانوکود میکرو و 50 درصد کود شیمیایی + 25 درصد نانوکود ماکرو + 25 درصد نانوکود میکرو نداشت. همچنین کمترین میزان ترکیبات ذکر شده با کاربرد کودهای شیمیایی مرسوم بدست آمد (جدول 6). ترکیبات موسیلاژی بهعنوان یکی از متابولیتهای ثانویه (مولکولهای زنجیرهای و توسعه یافته قندی) میباشند، که میتواند بسته به تغییر در فراهمی عناصر غذایی ناشی از مصرف کودهای شیمیایی و نانوکودها تحت تاًثیر قرار گرفته و از کمیت و کیفیت متغیری برخوردار باشند (یوسفی و همکاران 2011). در پژوهشی با بررسی جداسازی و شناسایی مونوساکاریدهای موجود در موسیلاژ بالنگوی سیاه به روش کروماتوگرافی لایه نازک، مونوساکاریدهای گالاکتورونیک اسید، گالاکتوز، مانوز، گلوکز، آرابینوز، گزایلوز و رامنوز را شناسایی کردند (مرادی و همکاران 2010). در پژوهشی، ترکیبات قندی موسیلاژ دانه بالنگوی شهری شامل گلوکز، گالاکتوز، ارونیک اسید، گالاکترونیک اسید، زایلوز، فروکتوز گلوکرونیک اسید و ریبوز بود (قاسمیان و همکاران 2017). آزمایشی که روی گیاهان دارویی اسفناج، اسفرزه، بنگ دانه، برگ بوی هندی و شنبلیله انجام گرفت مشخص شد که گالاکترونیک اسید، گلوکز، گالاکتوز، رامنوز، آرابینوز، گزایلوز، مانوز و گلوکرونیک اسید قندهای مونوساکاریدی تشکیل دهنده موسیلاژ بودند (پالانووی و همکاران 2009). ابراهیمزاده و همکاران (2000) با انجام آزمایشی روی 15 گونه از گونهای مناطق مختلف و اندازهگیری درصد قندهای موسیلاژ بیان نمودند که گلوکز، گالاکتوز، آرابینوز، گزایلوز، فوکوز، رامنوز، ارونیک اسید، گلوکرونیک اسید و گالاکترونیک اسید عمدهترین قندهای مونوساکاریدی تشکیل دهنده موسیلاژ هستند. کلیفورد و همکاران (2002) نیز در پژوهشی با اعمال تنش خشکی روی گیاه دارویی عناب اظهار نمودند که گلوکز، گالاکتوز، و رامنوز عمدهترین قندهای موسیلاژ میباشند. در آزمایش آنها با افزایش تنش مقدار گلوکز بطور معنیداری کاهش یافت. فکری و همکاران (2008) با استفاده از روش کروماتوگرافی موسیلاژ استخراجی از بالنگوی سیاه گزارش کردند که موسیلاژ بالنگوی سیاه شامل مونوساکاریدهای گالاکترونیک اسید، گالاکتوز، مانوز، آرابینوز، گزایلوز، گلوکز و رامنوز هست.
همبستگی ساده بین صفات ارزیابی شده
نتایج نشان داد که عملکرد دانه با درصد و عملکرد موسیلاژ (به ترتیب 907/0 و 972/0) همبستگی مثبت و معنیداری در سطح احتمال یک درصد داشت. بطوریکه با افزایش عملکرد دانه، درصد و عملکرد موسیلاژ نیز افزایش یافته است (جدول 7). رحیمی و همکاران (2014) گزارش کردند که همبستگی مثبت و معنیداری بین درصد و عملکرد موسیلاژ اسفرزه وجود داشت. نتایج پژوهشهای دیگر نیز نشان میدهد که همبستگی مثبت و معنیداری بین عملکرد موسیلاژ و عملکرد دانه وجود دارد که با نتایج پژوهش حاضر همخوانی دارد (عبدالهی و ملکی فراهانی 2015; مهرآفرین و همکاران 2015). همبستگی عملکرد دانه با سایر صفات مورد ارزیابی معنیدار نبود. علاوه بر این همبستگی تمام ترکیبات با یکدیگر مثبت و معنیدار بود. همچنین، درصد موسیلاژ با ترکیبات رافینوز و آرابینوز (به ترتیب 780/0 و 770/0) همبستگی مثبت و معنیداری در سطح احتمال پنج درصد داشت.
تجزیه به مؤلفههای اصلی
تجزیه به مؤلفههای اصلی تبدیلی در فضای برداری است که بیشتر برای کاهش ابعاد مجموعه دادهها مورد استفاده قرار میگیرد به این ترتیب مؤلفههایی از مجموعه داده را که بیشترین تأثیر در واریانس دارند را حفظ میکند (جلیلی و همکاران 2011). همانطوریکه در جدول 8 مشاهده میشود براساس مقادیر ویژه، دو مؤلفه انتخاب شدند که در مجموع 4/96 درصد از کل تغییرات را توجیه کردند که از این مقدار سهم اولین مؤلفه 1/82 درصد و دومین مؤلفه 3/14 درصد بود. در مؤلفه اول صفات گلوکز، گزایلوز، گالاکتوز، رامنوز، رافینوز، آرابینوز و گلوکرونیک اسید بیشترین تأثیر را داشتند. در مؤلفه دوم، عملکرد دانه، درصد و عملکرد موسیلاژ بیشترین تاًثیر را داشتند. همچنین، زاویه بین عملکرد دانه با عملکرد موسیلاژ و درصد موسیلاژ کمتر از 90 درجه است و بین آنها همبستگی مثبت و معنیدار وجود دارد که تأیید کننده نتایج جدول همبستگی میباشد. علاوه بر این، نتایج مشابهی نیز بین ترکیبات موسیلاژ دانه وجود داشت (شکل2).
جدول 5- نتایج تجزیه واریانس ترکیبات تشکیل دهنده موسیلاژ دانه بالنگوی شهری
منابع تغییر |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
|||||||
گلوکوز |
گزایلوز |
گالاکتوز |
رامنوز |
رافینوز |
آرابینوز |
گالاکترونیک اسید |
گلوکرونیک اسید |
||
بلوک |
2 |
896/5 |
591/8 |
74/49 |
28/28 |
078/1 |
240/66 |
336/254 |
6/30 |
تیمار |
6 |
**388/1 |
** 640/76 |
** 3/270 |
**20/273 |
**390/0 |
** 07/452 |
** 966/946 |
** 7/294 |
خطا |
12 |
011/0 |
098/0 |
898/0 |
082/0 |
002/0 |
019/0 |
136/100 |
141/0 |
ضریب تغییرات (%) |
89/0 |
67/1 |
28/1 |
56/0 |
60/2 |
18/0 |
85/6 |
45/0 |
**، * و ns بهترتیب معنیدار در سطح 1 و 5 درصد و عدم تفاوت معنیدار می باشد.
جدول 6- مقایسه میانگین ترکیبات تشکیل دهنده موسیلاژ دانه بالنگوی شهری
تیمارها |
گلوکوز |
گزایلوز |
گالاکتوز |
رامنوز |
رافینوز |
آرابینوز |
گالاکترونیک اسید |
گلوکرونیک اسید |
(mg.g-1) |
||||||||
100 درصد کود شیمیایی |
g 213/9 |
g 26/12 |
g 19/61 |
g 30/38 |
f 443/1 |
g 71/61 |
c 5/120 |
g 08/68 |
100 درصد نانو کود ماکرو |
f 840/9 |
f 09/14 |
f 53/64 |
f 88/41 |
g 250/1 |
f 62/64 |
c 128 |
f 22/76 |
100 درصد نانو کود میکرو |
e 50/10 |
e 66/15 |
e 92/69 |
e 22/46 |
e 553/1 |
e 59/69 |
bc 137 |
d 28/81 |
50 درصد نانو کود میکرو +50 درصد نانو کود ماکرو |
b 72/13 |
b 26/24 |
b 03/83 |
b 66/59 |
b 093/2 |
b 13/88 |
a 3/167 |
b 05/92 |
50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد نانو کود ماکرو |
c 56/12 |
c 68/20 |
c 63/79 |
c 52/55 |
c 013/2 |
c 35/83 |
a 1/160 |
c 45/85 |
50 درصد شیمیایی + 50 درصد نانو کود میکرو |
d 82/11 |
d 70/18 |
d 80/74 |
d 73/50 |
d 677/1 |
d 72/75 |
a 9/158 |
e 12/79 |
50 درصد شیمیایی +25 درصد نانو کود میکرو+ 25 درصد نانو کود ماکرو |
a 32/14 |
a 52/25 |
a 51/86 |
a 55/64 |
a 203/2 |
a 23/94 |
ab 5/150 |
a 66/97 |
در هر ستون میانگینهایی که دارای حروف مشترک هستند، براساس آزمون دانکن در سطح احتمال پنج درصد تفاوت معنیداری ندارد.
شکل 1- کروماتوگرام مربوط ترکیبات تشکیل دهنده موسیلاژ دانه بالنگوی شهری
شکل 2- نمودار Loading Plot مربوط به مؤلفههای اصلی
جدول 7- همبستگی ساده بین صفات ارزیابی شده
|
گلوکز |
گزایلوز |
گالاکتوز |
رامنوز |
رافینوز |
آرابینوز |
گالاکترونیک اسید |
گلوکرونیک اسید |
عملکرد دانه |
درصد موسیلاژ |
گزایلوز |
0/999** |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
گالاکتوز |
0/994** |
0/991** |
|
|
|
|
|
|
|
|
رامنوز |
0/996** |
0/995** |
0/997** |
|
|
|
|
|
|
|
رافینوز |
0/935** |
0/929** |
0/945** |
0/937** |
|
|
|
|
|
|
آرابینوز |
0/996** |
0/994** |
0/993** |
0/998** |
0/953** |
|
|
|
|
|
گالاکترونیک اسید |
0/848* |
0/838* |
0/862* |
0/822* |
0/804* |
0/815* |
|
|
|
|
گلوکرونیک اسید |
0/950** |
0/957** |
0/954** |
0/967** |
0/860* |
0/957** |
* 721/0 |
|
|
|
عملکرد دانه |
0/556 |
0/554 |
0/516 |
0/557 |
0/664 |
0/603 |
0/186 |
0/477 |
|
|
درصد موسیلاژ |
0/752 |
0/744 |
0/711 |
0/740 |
0/780* |
0/770* |
0/451 |
0/626 |
0/907** |
|
عملکرد موسیلاژ |
0/676 |
0/673 |
0/638 |
0/679 |
0/732 |
0/713 |
0/295 |
0/601 |
0/972** |
0/970** |
** و * بهترتیب معنیداری در سطح احتمال 1 و 5 درصد میباشد.
جدول 8- تجزیه به مؤلفههای اصلی مقادیر ویژه
ترکیبات |
مؤلفه اول |
مؤلفه دوم |
گلوکز |
328/0 |
126/0- |
گزایلوز |
327/0 |
127/0- |
گالاکتوز |
325/0 |
167/0- |
رامنوز |
328/0 |
123/0- |
رافینوز |
321/0 |
020/0- |
آرابینوز |
330/0 |
085/0- |
گالاکترونیک اسید |
261/0 |
407/0- |
گلوکرونیک اسید |
308/0 |
166/0- |
عملکرد دانه |
228/0 |
569/0 |
درصد موسیلاژ |
279/0 |
397/0 |
عملکرد موسیلاژ |
261/0 |
493/0 |
مقادیر ویژه |
02/9 |
57/1 |
تناسب |
821/0 |
143/0 |
توزیع تجمعی |
821/0 |
964/0 |
نتیجهگیری کلی
بالنگوی شهری یک گیاه دارویی مهم میباشد که تقاضا به آن در صنعت رو به افزایش است، بنابراین بایستی بطور تجاری کشت شود. بطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد نانوکودها اثرات قابل ملاحظهای بر صفات کمی و کیفی بالنگو شهری داشتند. کاربرد تلفیقی 50 درصد کود شیمیایی+ 25 درصد نانوکود ماکرو + 25 درصد نانوکود میکرو نسبت به سایر تیمارها برتری قابل ملاحظهای داشت. علاوه بر این، در آنالیز موسیلاژ بالنگو، بیشترین میزان گلوکوز، گزایلوز، گالاکتوز، رامنوز، رافینوز، آرابینوز، گلوکرونیک اسید با کاربرد تلفیقی 50 درصد کود شیمیایی+ 25 درصد نانوکود میکرو+ 25 درصد نانوکود ماکرو حاصل شد. بنابراین میتوان بیان کرد که جایگزین نمودن بخشی از کودهای شیمیایی با نانوکودها، ضمن کاهش مصرف کودهای شیمیایی و حفظ سلامت محیط زیست میتواند به بهبود کیفیت و کمیت موسیلاژ دانه بالنگوی شهری منجر شود.
سپاسگزاری
از مدیریت پژوهش و فناوری و آزمایشگاه مرکزی دانشگاه مراغه بابت انجام آزمایشها تشکر و قدردانی میشود.