Measurement the Employing Rate of Organic Agricultural Technologies by Potato Growers in : Fereidan Township

Document Type : Research Paper

Authors

Abstract

 
Abstract
Organic agriculture as a Sustainable agriculture is one of methods to decrease environmental problems and it is considered as a way to access to stable development of agriculture. Organic agriculture has introduced methods & technologies in accordance with stable agriculture principles to decrease farming environmental results which one of main purposes of agricultural policies in world is development of these methods & technologies. For this purpose, the main aim of this research is measurement the employing rate of organic agricultural technologies by potato Growers in Fariden township, which has been done by measuring method. The survey`s statistical population consisted of all potato growers in Fereidan township (N=14000), that 200 persons were selected according to Cochran formula using proportional categorized sampling. The required data were gathered through using questionnaires which its validity was endorsed by the academic members of development & management group of the University of Tehran and its reliability was verified according to calculating Cronbach alpha coefficient (0.77-0.91). In order to analyze the data, SPSS software was used. The results of research showed that most of potato growers in region of research have more tendency to cultivate organic potato & also most of potato growers have positive observation about organic agriculture but employing rate of organic agricultural technologies and methods by potato growers for potato cultivation was very rare and stability measurement of potato cultivation showed that potato cultivation is not in conformity with agricultural principles in region and most of potato growers according to stability level have located in relatively stable (19.5 %) and unstable levels (68 %).
 
 

Keywords


مقدمه

توسعه پایدار، توسعه­ای است که نیازهای فعلی را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای بعدی در تحقق نیازهایشان مرتفع می­سازد(WCED, 1987)  کشاورزی پایدار  نیز یک شاخه مهم از توسعه پایدار است که به عنوان رویکرد مناسب قرن 21 در جهت پایداری این بخش مهم اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است (نجفی و زاهدی 1384) به طوری که در دهه­های اخیر، به دلیل نگرانی از مشکلات زیست­محیطی، نظام­های کشاورزی مدرن مورد انتقاد شدید قرار گرفته­اند و یک اجماع جهانی در حمایت از محیطزیست طبیعی به وجود آمده است تا نوعی کشاورزی را توسعه دهند که بتواند ضمن افزایش بهره­وری، کمترین آسیب را به محیط زیست وارد سازد(رودریگس و همکاران 2003، باقری و شاهپسند 1389). به همین منظور مفهوم کشاورزی پایدار در سالهای اخیر به دلیل افزایش توجه به سلامت محصولات تولید شده در نظام­های مختلف کشاورزی از دو بعد تاثیرگذاری بر سلامت انسان­ها و محیط­زیست مورد توجه قرار گرفته، تا جایی که نهاده­های غیرشیمیایی و روشهای تولید نوین وارد ادبیات تولید کشاورزی شده است (قربانی و همکاران 1389). طبق مفهوم کشاورزی پایدار، کشاورزی زمانی پایدار است که از لحاظ فنی امکان پذیر، از نظر اقتصادی موجه، از نظر سیاسی مناسب، از جنبه مدیریتی اجرا شدنی، از دیدگاه اجتماعی پذیرفتنی و به لحاظ محیطی سازگار باشد (کهنسال و زارع 1387). که این پایداری به طور اعم سه بعد اقتصادی، زیست­محیطی و اجتماعی را در بر می­گیرد (لینام و هردت 1989). در کشاورزی پایدار، حداکثر کردن، یک هدف مطلق نیست بلکه هدف حداکثر کردن ستانده­ها و حداقل نمودن نهاده­ها است. این راهبرد با نقش پایداری یعنی کاهش یا حذف استفاده از فراورده­های شیمیایی به ویژه کودها و سموم و همچنین کاهش تخریب منابع آب و خاک ارتباط نزدیکی دارد. معمولاً در کارهای عملی به منظور دستیابی به پایداری، ستانده­های مطلوب حداکثر و در مقابل ستانده­های نامطلوب و استفاده از نهاده­های تجدید ناپذیر و کمیاب و مضر حداقل می­شود (کهنسال و زارع، 1387). به طور کلی در کشاورزی پایدار دو هدف اساسی، تداوم تولید محصولات کشاورزی و به کارگیری شاخص‌های پایداری جهت کاهش آثار زیان بار زیست محیطی در بخش کشاورزی وجود دارد (خاتون­آبادی و امینی 1375) که با توجه به مرور منابع مهمترین شاخص­های ارزیابی کشاورزی پایدار را می­توان به شرح جدول 1 بیان نمود (ادمس 2009، توردانت و همکاران 2006، ال سوبئی و همکاران 2005،  داودی و مقصودی 1390، انجمن بین­المللی حفاظت از منابع طبیعی 1980):

 

            جدول 1-  شاخص­های ارزیابی کشاورزی پایدار

شاخص

اثرات بر پایداری

شاخص

اثرات بر پایداری

میزان مصرف کودهای شیمیایی

-

استفاده از کود سبز و حیوانی و کمپوست

+

کشت مداوم و تک محصولی

-

تناوب زراعی( زمانی و مکانی)

+

استفاده از انرژی­های تجدیدناپذیر

-

استفاده از انرژی­های تجدیدپذیر

+

مصرف نیتروژن

-

استفاده از محصولات پوششی و بقولات جهت حفاظت خاک

+

حفر چاه و انتقال آب

-

مدیریت منابع آب و تغییر روش­های آبیاری به بارانی و قطره­ای

+

کاربرد آفت کش­ها

-

مدیریت تلفیقی آفات   IPM

+

استفاده از ارقام پربازده

-

استفاده از ارقام بومی

+

سطح مکانیزاسیون

-

استفاده از شخم حداقل

+

مدیریت مواد غذایی

+

شخم عمود بر شیب

+

کشت محصولات جایگزین

+

استفاده از نظام آیش

+

کنترل بیواوژیک آفات

+

کنترل مکانیکی آفات

+

حفظ بقایای محصولات زراعی

+

کاربرد کشت مختلط

+

                

کشاورزی پایدار، انواع کشاورزی که به کاهش تاثیرات منفی عملیات کشاورزی منجر می­شود را شامل می­شود که شامل کشاورزی بیولوژیک، کشاورزی اکولوژیک، کشاورزی کم نهاده و کشاورزی ارگانیک است (کوچکی 1387) که اکثر کشورهای جهان به منظور اصلاح پیامدهای منفی کشاورزی متداول، کشاورزی ارگانیک را برگزیده­اند، زیرا کشاورزی ارگانیک، به عنوان یک نوع کشاورزی پایدار با توجه به ویژگیهای منحصر به فردی که دارد، می­تواند به عنوان یکی از راهکارهای کاهش مشکلات زیست­محیطی و راهی برای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی مورد توجه قرار گیرد(ملک­سعیدی و همکاران 1389). در کشاورزی ارگانیک آثار منفی اقتصادی انقلاب سبز به دلیل مدنظر قرار دادن کشاورزان خرده­پا، آثار اجتماعی بدلیل توجه به نیازهای تولیدکننده و مصرف­کننده و همچنین آثار سوء زیست­محیطی به دلیل مصرف کم سم، کود و توجه به حاصلخیزی خاک به حداقل می­رسد و عوارض کشت سنتی نیز که شامل درآمد کم تولید کننده و غذای تولیدی کم می­باشد نیز مرتفع می­گردد (عبداللهی 1387) و با اجرای صحیح آن می­توان کشاورزی را به صورت پایدار اجرا نمود و غذای مردم را به صورت سالم تامین کرد (ایهرون و همکاران2007،  جبرئیل و همکاران 2007، فولر و همکاران 2005 و بنگتسون و همکاران 2005). کشاورزی ارگانیک، نوعی کشاورزی پایدار است که هدف آن ایجاد سیستم­های تولیدی کشاورزی یکپارچه، نظام­یافته و انسانی است که تضادی با منافع زیست­محیطی و اقتصادی نداشته باشد. در این نوع کشاورزی، درجه اطمینان نسبت به منابع تجدیدپذیر مورد بهره­برداری توسط بخش کشاورزی به حدی است که امکان و توان تولید مقادیر قابل قبولی از محصولات زراعی و دامی و مواد غذایی مورد نیاز انسان و همچنین شرایطی از قبیل مصونیت در برابر آفات و بیماری­ها برای انسان و دام­ها فراهم می­آید. بنابراین، هدف پایداری در بطن مفهوم کشاورزی ارگانیک نهفته است. در کشاورزی ارگانیک واژه "پایدارری" در مفهوم گسترده، نه تنها حفظ منابع تجدیدپذیر(خاک، آب و ...) بلکه موضوعات زیست­محیطی و پایداری اجتماعی را شامل می­شود (دهقانیان و همکاران 1375) و مهمترین عاملی که کشاورزی ارگانیک را از نظر سیاسی، علمی و فنی از سایر روشها متمایز می­کند و آنرا در برابر روشهای رایج قرار می­دهد، پایداری این نوع کشاورزی است (لامپکین 1376) و عامل اصلی که موجب تمایز کشاورزی ارگانیک از سایر روشهای کشاورزی پایدار می­شود، وجود استانداردهای مدون است که برای تعیین ضابطه دقیق تفاوت بین سیستم کشاورزی ارگانیک و سایر سیستم­های زراعی، به ویژه در رابطه با اهداف بازاریابی به کار می­رود (دهقانیان و همکاران 1375).

کشاورزی ارگانیک برای گذر از کشاورزی رایج، روش­ها و عملیات و مواد مورد استفاده در کشاورزی رایج را کنار گذاشته و بر اساس شاخص­های کشاورزی پایدار، عملیات و فناوری­های جدیدی را در کشاورزی جهت کنترل علفهای هرز، آفات و تغذیه خاک بکار می­برد. که می­توان در این بین از آیش زراعی، تناوب زراعی، کشت مختلط، استفاده از کودهای کمپوست و حیوانی، قلمه زنی و نشاء کاری، چرای تناوبی دامی، تله گذاری با شبکه­های توری یا مواد شیمیایی، آبیاری به موقع جهت تنظیم رطوبت خاک، تغییر در تاریخ کاشت و برداشت، تهویه خاک و ... نام برد.

در سالهای اخیر محققین خارجی و داخلی مطالعات زیادی را در رابطه با موضوع تحقیق انجام داده­اند که به چند مورد آن اشاره می شود:

نعیمی و همکاران (1390) در تحقیق خود مشکلات توسعه فناوریهای زیستی را مشکلات مدیریتی، ترویجی-اطلاع رسانی، علمی- آموزشی و قانونی ذکر می­کنند. در زمینه پذیرش کشاورزی ارگانیک نیز نوروزی و شهبازی (1389) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که کشاورزی به شیوه پایدار و ارگانیک مستلزم بهره­مندی از یک سامانه ترویجی جامعه­نگر است، و آن را به عنوان یکی از مولفه­های موثر بر توسعه کشاورزی ارگانیک ذکر کردند. نتایج تحقیق باقری و شاه­پسند(1389) تحت عنوان بررسی نگرش کشاورزان سیب­زمینی کار دشت اردبیل نسبت به عملیات کشاورزی پایدار نشان داد که سیب­زمینی کاران نسبت به اصول کلی پایداری و عملیاتی، نظیر ضرورت حفاظت از آب و خاک، اثرات منفی نهاده­های شیمیایی کشاورزی، رعایت تناوب زراعی و ضرورت حفظ محیط زیست نگرش مثبتی دارند. ولی نسبت به ضرورت کاهش مصرف کودهای شیمیایی و کاهش عملیات خاک­ورزی نگرش منفی دارند. احمدوند (1388) نشان داد که بازده مالی اندک، دانش کم کشاورزان راجع به کشاورزی­های پایدار و کم سوادی موانع اصلی پذیرش فناوری­ها و عملیات کشاورزی پایدار بودند. قربانی (1388)، در تحقیق خود پرداخت اعتبارات ارزان قیمت (یارانه­ای) را به عنوان یکی از فاکتورهای موثر بر پذیرش عملیات کشاورزی ارگانیک بیان می­کند. عمانی (1380) نیز در تحقیق خود تحت عنوان تعیین ویژگی­های اجتماعی، اقتصادی و زراعی گندم­کاران پیرامون پذیرش روش­های کشاورزی پایدار کم نهاده ((LISA)) رابطه متغیرهایی مثل سن، تعداد افراد خانوار و فاصله مزرعه کشاورز تا مرکز خدمات کشاورزی را با پذیرش روش­های کشاورزی پایدار کم نهاده بررسی کرده است. تاتلیدیل و همکاران (2009) نشان دادند که بالا بودن تماس با خدمات ترویجی، تحصیلات، مالکیت اراضی و دسترسی بیشتر به اطلاعات به درک بیشتر اهمیت عملیات کشاورزی منجر می­شود. لاند و همکاران (2008) در تحقیق خود مهمترین عامل موثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک را انگیزه­های اقتصادی بیان می­کنند. ستابلر و همکاران (2006) و سندرسون (2004) یکی از عوامل موثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک را دانش و آگاهی نسبت به فواید کشاورزی ارگانیک ذکر می­کنند. دبرت و همکاران (2004) معتقدند که پرداخت­های حمایتی به کشاورزان ارگانیک­کار نقش کلیدی در فرایند پذیرش، تداوم و توسعه کشاورزی ارگانیک دارا خواهد بود. دیدرن و همکاران (2003) اندازه مزرعه را مهمترین عامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک نام می­برند.  

در این بین با توجه به اینکه سیب­زمینی بعد از گندم، جو و برنج دارای گسترده­ترین توزیع در دنیا است و همچنین از مهمترین محصولاتی می­باشد که در جیره غذایی مردم ایران و سایر نقاط جهان جایی دارد و ایران نیز با تولید حدود 5 میلیون تن سیب­زمینی در سال دارای رتبه یازدهم در جهان می­باشد و از 20 میلیون هکتار سطح زیر کشت این محصول در جهان، سطح زیر کشت سیب­زمینی ایران در سال زراعی 88-87 حدود 154 هزار هکتار برآورد شده است(دفتر آمار و فناوری اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی 1387). کشت این محصول از جنبه­های مختلف اثرات زیست­محیطی شدیدی را در پی دارد و نحوه کشت آن در حرکت به سوی کشاورزی پایدار بسیار مهم و تاثیرگذار می­باشد، که توجه به این مسئله در شهرستان مورد مطالعه (فریدن) که حدود 75 درصد از جمعیت شهرستان در بخش کشاورزی فعال هستند(14000 بهره­بردار) و اقتصاد شهرستان بر پایه کشاورزی استوار است و کشت غالب آن نیز سیب­زمینی می­باشد، و با تولید حدود (180هزار تن سیب­زمینی) در سال دارای رتبه اول در استان اصفهان است (دفتر آمار و فناوری اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی1387) و به عنوان یکی از مهمترین قطب­های تولید سیب­زمینی کشور محسوب می­شود، دوچندان می­باشد. به همین منظور هدف پژوهش حاضر سنجش نگرش و میزان بکارگیری فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی­کاران شهرستان فریدن می­باشد و اهداف اختصاصی پژوهش نیز عبارتند از: 1) سنجش نگرش سیب­زمینی کاران نسبت به کشاورزی ارگانیک 2) سنجش تمایل سیب­زمینی کاران به پذیرش کشت سیب­زمینی ارگانیک 3) سنجش میزان پایداری کشت سیب­زمینی و میزان انطباق کشت سیب­زمینی در شهرستان فریدن با اصول کشاورزی پایدار

 

مواد و روش‏ها

این تحقیق از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی می‏باشد، با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده‏ها، از نوع تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) است. جامعه آماری تحقیق 14000 نفر سیب­زمینی کار شهرستان فریدن بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید]رابطه 1[.

 

n= =   =164

               

n= حجم نمونه

N= حجم جامعه

S= انحراف معیار جامعه

d= دقت احتمالی مطلوب

T= آماره t استیودنت در سطح معنی داری 95 درصد

 

برای تعیین انحراف معیار جامعه مورد مطالعه و همچنین دقت احتمالی مطلوب، تعداد 30 نفر از سیب­زمینی کاران به صورت اتفاقی انتخاب و پیش­آزمون شدند. انحراف معیار بدست آمده از این پیش­آزمون 3/2 و دقت احتمالی مطلوب 82/0 محاسبه گردید که به منظور افزایش دقت و صحت نتایج تا 35/0 تعدیل شد. بدین ترتیب حجم نمونه از طریق فرمول کوکران معادل 164 نفر به دست آمد که به منظور افزایش اعتبار تحقیق تعداد 200 پرسشنامه در بین اعضای جامعه آماری به روش نمونه‏گیری طبقه‏ای تصادفی با انتساب متناسب، بدین صورت که تعداد نمونه برای هر 9 دهستان موجود در جامعه آماری به نسبت تعداد کشاورز سیب­زمینی کار هر دهستان محاسبه گردید. سپس از هر دهستان یک یا دو روستا به صورت تصادفی، انتخاب گردید و در مرحله بعد، در داخل هر یک از روستاها نیز به صورت تصادفی چندین کشاورز سیب­زمینی، انتخاب شدند. کشاورزان موجود در نمونه بدین صورت انتخاب شدند که با توجه به حجم نمونه­ای که از قبل محاسبه شده بود، پرسشنامه­ها به نسبت متناسب بین کشاورزان سیب­زمینی­کار توزیع گردید(جدول2).

 

جدول 2-  نام دهستان­ها و تعداد سیب­زمینی کاران مورد مطالعه

نام دهستان

تعداد

سیب­زمینی­کاران

درصد جامعه

فراوانی نمونه

درصد نمونه

زاینده رود شمالی

1670

9/11

23

5/11

دالانکوه

997

12/7

16

8

ییلاق

1900

57/13

27

5/13

گرجی

210

50/1

7

5/3

ورزق

3983

45/28

55

5/27

ورزق جنوبی

2300

42/16

32

16

سردسیر

1300

28/9

18

9

کرچمبو شمالی

810

78/5

11

5/5

کرچمبو جنوبی

830

92/5

11

5/5

کل

14000

100

200

100

 

به‏منظور گردآوری داده‏ها و اطلاعات، پس از بررسی جامع ادبیات موضوع و مشورت با متخصصان موضوع، پرسشنامه‏ای طراحی و تدوین گردید. این پرسشنامه شامل 5 بخش؛ سوالات مربوط به اطلاعات شخصی و حرفه­ای سیب­زمینی کاران(15 گویه)، سوالات مربوط به سنجش نگرش سیب­زمینی کاران نسبت کشاورزی ارگانیک(14 گویه)، سوالات مربوط به تمایل سیب­زمینی کاران به کشت سیب­زمینی ارگانیک(6 گویه)، سوالات مربوط به میزان بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی­کاران(23 گویه) و سوالات مربوط به سنجش میزان پایداری کشت سیب­زمینی(23 گویه) تشکیل شده بود. سوالات به صورت باز و بسته طرح گردید و به منظور سنجش هر یک از شاخص­های نگرش نسبت کشاورزی ارگانیک، تمایل به کشت سیب­زمینی ارگانیک، میزان بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک و میزان پایداری کشت سیب­زمینی از طیف 5 گزینه­ای لیکرت استفاده شده است که در آن عدد 1 نشان­دهنده کمترین میزان و عدد 5 بیانگر بیشترین میزان است و به منظور توصیف کیفی آنها از روش (ISDM)[1] استفاده شد (گانگادهاراپا و همکاران، 2007). در این روش نحوه تبدیل امتیازات کسب شده به سه سطح به شرح ذیل برآورد شد:

 

 

 

برای سنجش روایی محتوایی ابزار تحقیق، نقطه نظرات چندین تن از اعضای هیات علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی و سه تن از کارشناسان خبره منطقه پرسیده شد و مبنی بر اظهارات آنان اصلاحات لازم به عمل آمد. ضمناً برای تأیید روایی از نظر درک مخاطب یا ادبیات مورد استفاده نیز در مرحله پیش آزمون که با تعداد 30 نفر از کشاورزان از نقاط مختلف شهرستان فریدن مصاحبه شد، نکات مبهم از پرسشنامه حذف و یا نسبت به اصلاح آنان اقدام به عمل آمد. جهت سنجش پایای ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار ضرایب آلفای کرونباخ برای مقیاس‏های پرسشنامه (77/0 – 91/0)  به‏ دست آمد که حاکی از قابلیت اعتماد بالای ابزار تحقیق است(کلانتری، 1382). به ‏منظور تجزیه و تحلیل داده‏ها از نرم‏افزار SPSS تحت ویندوز نسخه 16 استفاده گردید.

 

نتایج و بحث

ویژگی­های شخصی و حرفه­ای سیب­زمینی کارانمیانگین سنی سیب­زمینی­کاران مورد مطالعه 58/46 سال بود، سطح تحصیلات 80 درصد آنها دیپلم و پایین­تر بود و فقط 20 درصد آنها دارای تحصیلات دانشگاهی بودند که این نشان از  پایین بودن سطح سواد سیب­زمینی کاران مورد مطالعه دارد.سابقه کشت سیب­زمینی نیز در بین سیب­زمینی کاران مورد مطالعه حدود 15 سال بود که این نشان از اهمیت بالایی کشت سیب­زمینی در منطقه مورد مطالعه دارد. با توجه به اینکه میانگین کل اراضی و میانگین تعداد قطعات اراضی و متوسط اندازه قطعات اراضی سیب­زمینی ­کاران به ترتیب 6/3 هکتار، 79/4 قطعه و 63/0 هکتار بود می­توان گفت که اراضی کشاورزی منطقه مورد مطالعه بسیار خرد و پراکنده است که این امر به یکی از مهمترین چالش­­های توسعه کشاورزی در منطقه تبدیل شده است و به دلیل اینکه در منطقه مورد مطالعه کشت سیب­زمینی، کشت غالب می­باشد متوسط سطح زیر کشت سیب زمینی آن 92/2 هکتار است و میانگین عملکرد سیب­زمینی در هکتار نیز حدود 17 تن است، که بیانگر پایین بودن عملکرد سیب­زمینی در بین سیب­زمینی ­کاران مورد مطالعه می­باشد. با توجه به اطلاعات بدست آمده و مصاحبه­هایی که با سیب­زمینی­کاران صورت گرفت، دلیل پایین بودن عملکرد سیب­زمینی را پایین آمدن کیفیت خاک به دلیل مصرف بی­رویه کود و سموم شیمیایی، کشت مداوم سیب­زمینی و عدم رعایت تناوب و آیش اراضی عنوان نمودند به طوری که (5/68%) سیب­زمینی­کاران ذکر کردند سیب­زمینی را به صورت مداوم کشت می­کنند.

مصرف نهاده­های شیمیایی همچون کود، سموم و علف­کشهای شیمیایی و عملیات­های کشاورزی همچون کشت مداوم و بدون آیش و .... مهمترین شاخص­هایی هستند که تاثیرات منفی بر روی پایداری دارند و باعث تخریب منابع طبیعی به ویژه خاک و در نتیجه ناپایداری کشاورزی می­شوند که در تحقیق حاضر میزان مصرف کودهای شیمیایی به عنوان یکی از مهمترین شاخص­هایی که بر روی پایداری کشاورزی تاثیر می­گذارد مورد بررسی و اندازه­گیری واقع شد. در جدول 3 میزان مصرف کودهای شیمیایی توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه بیان شده است که میزان مجاز مصرف کود شیمیایی ازت که نام محلی آن کود سفید می­باشد، 120 تا 150 کیلوگرم در هکتار است. ولی با توجه به اطلاعات جدول 3  میزان مصرف آن توسط سیب­زمینی­کاران منطقه مورد مطالعه بیشتر از حد مجاز می­باشد، به گونه­ای که میانگین مصرف آن در هکتار حدود 404 کیلوگرم می­باشد، که این مقدار تقریبا 3 برابر میزان مجاز است که این موضوع در مورد مصرف فسفات و پتاس نیز صادق است به طوری که میزان مصرف آنها به ترتیب 3 و 2 برابر مقدار مجاز است. که این امر نشان از مصرف زیاد نهاده­های شیمیایی جهت تولید سیب­زمینی و عدم کشت سیب­زمینی به صورت ارگانیک در منطقه مورد مطالعه دارد.

 

 

جدول 3- میزان مصرف کودهای شیمیایی توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه

کودهای شیمیایی

مقدار مجاز

(kg)

میزان مصرف توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه

میانگین

انحراف معیار

حداکثر

حداقل

ازت (کود سفید)

150 – 120

404

13/148

750

100

فسفات(کود سیاه)

100 – 80

288

56/123

450

50

پتاس

120 – 100

163

52/121

390

50

 

 

 

نکته قابل توجه در این زمینه این است که اکثر سیب­زمینی­کاران از زیاد بودن مصرف کود شیمیایی توسط آنها اطلاع نداشتند و نسبت به کاهش سهمیه کود شیمیایی آنها توسط دولت به شدت گله­مند بودند زیرا تولید خود را تا حد زیادی به میزان مصرف کود شیمیایی وابسته می­دانستند، به طوری که حدود 70 درصد از سیب­زمینی کاران معتقد بودند که در صورت عدم مصرف کود و سموم شیمیایی تولید سیب­زمینی­شان بیشتر از 30 درصد کاهش می­یابد و اکثر سیب­زمینی­کاران عنوان نمودند که معیار تصمیم­گیری­شان جهت مصرف میزان کود و سموم شیمیایی خودشان و سایر کشاورزان    می­­باشند و فقط  25 درصد سیب­زمینی کاران عنوان نمودند که بر اساس توصیه کارشناسان تصمیم­گیری می­نمایند.

نگرش نسبت به کشاورزی ارگانیک           

بررسی نگرش سیب­زمینی کاران مورد مطالعه نسبت به کشاورزی ارگانیک با استفاده  از روش ISDM حاکی از آن استاکثر سیب­زمینی کاران نگرش مثبتی نسبت به کشاورزی ارگانیک دارند(49 درصد) و حدود (44 درصد) سیب­زمینی کاران نیز دارای نگرش متوسط و فقط (7 درصد) سیب­زمینی کاران دارای نگرش منفی نسبت به کشاورزی ارگانیک می­باشند(جدول 4).

 

جدول 4-  توزیع فراوانیسیب­زمینی کاران بر حسب نگرش نسبت به کشاورزی ارگانیک

 

درصد تجمعی

درصد

فراوانی

نوع نگرش

7

7

14

ضعیف یا منفی (48 < امتیاز )

51

44

88

متوسط  (56< امتیاز  <48 )

100

49

98

خوب یا مثبت    (امتیاز  <56)

 

100

200

جمع

 

تمایل به پذیرش کشاورزی ارگانیک و کشت سیب­زمینی ارگانیک  

بررسی تمایل سیب­زمینی کاران مورد مطالعه به پذیرش کشاورزی ارگانیک و کشت سیب­زمینی ارگانیک با استفاده  از روش ISDM حاکی از آن استکه اکثر سیب­زمینی کاران تمایل زیادی به کشت سیب­زمینی به صورت ارگانیک دارند 5/49 درصد و 35 درصد سیب­زمینی کاران دارای تمایل متوسط و فقط 5/15 درصد سیب­زمینی کاران دارای تمایل کمی می­باشند(جدول5).

جدول 5- توزیع فراوانی سیب­زمینی کاران بر حسب تمایل به پذیرش کشت سیب­زمینی ارگانیک

درصد تجمعی

درصد

فراوانی

تمایل به کشت سیب­زمینی ارگانیک

5/15

5/15

31

کم                (17 < امتیاز )

5/45

35

70

متوسط        (22< امتیاز  <17 )

100

5/49

99

زیاد               (امتیاز  <22)

 

100

200

جمع

 

میزان بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران

کشاورزی ارگانیک­ برای تقویت خاک و تامین نیازهای گیاهی تولیدات کشاورزی و کنترل آفات و علف­های هرز از یک سری روش­ها و فناوری­های طبیعی و بیولوژیک و حتی مکانیکی استفاده می­کند. که جهت شناسایی میزان به کارگیری این روش­ها و فناوری­ها توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه و مقایسه با میزان بکارگیری روشهای غیر ارگانیک(مصرف کود و سموم شیمیایی) از 3 سوال استفاده شده است. که سوال اول مربوط به فعالیت­ها و راههای تقویت خاک و تامین نیازهای گیاهی سیب­زمینی می­باشد، سوال دوم مربوط به فعالیت­ها و راههای کنترل آفات و بیماری­های سیب­زمینی می­باشد و سوال سوم مربوط به فعالیت­ها و راههای کنترل علفهای هرز سیب­زمینی می­باشد(جدول 8، 7، 6).

در جدول 6 میزان بکارگیری فناوری­های تولید محصولات ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه جهت تقویت خاک و تامین نیازهای گیاهی سیب­زمینی در مقایسه با روش غیرارگانیک(مصرف کودشیمیایی) بیان شده است و جهت رتبه­بندی آنها از میانگین رتبه­ای استفاده شده است که در بین راههای تقویت خاک و تامین نیازهای گیاهی سیب­زمینی، روش استفاده از کودهای شیمیایی که یک روش غیرارگانیک است دارای رتبه اول می­باشد که میانگین رتبه­ای آن 09/4 است و حدود (78  درصد) سیب­زمینی­کاران میزان استفاده از این روش را زیاد و خیلی زیاد ذکر نمودند و روش­های استفاده از کودهای کمپوست، دامی، مرغی، گیاهی، زباله­های خانگی و صنعتی مثل باقیماندهای کارخانه قند و روش تناوب زراعی با میانگین­های 84/2 و 78/2 که جزو فناوری­ها و روش­های کشاورزی ارگانیک هستند، در رتبه­های بعدی قرار دارند. میانگین استفاده از روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران در این زمینه 47/2 می­باشد، که این امر بیانگر عدم کاربرد زیاد روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه جهت تقویت خاک و تامین نیازهای گیاهی سیب­زمینی می­باشد.

در جدول 7 میزان بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه جهت کنترل آفات و بیماری­های سیب­زمینی در مقایسه با روش غیرارگانیک(مصرف سموم شیمیایی) بیان شده است و جهت رتبه­بندی آنها از میانگین رتبه­ای استفاده شده است. که در بین راههای کنترل آفات و بیماری­های سیب­زمینی، روش استفاده از سموم و آفت­کشهای شیمیایی که یک روش غیرارگانیک است دارای رتبه اول می­باشد که میانگین رتبه­ای آن 10/4 است و حدود (80 %) سیب­زمینی­کاران میزان استفاده از این روش را زیاد و خیلی زیاد ذکر نمودند. و روش­های تناوب زراعی و آیش کردن اراضی با میانگین­های 04/3 و 49/2  که جزو فناوری­ها و روش­های کشاورزی ارگانیک هستند، در رتبه­های بعدی قرار دارند. و میانگین استفاده از روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران در این زمینه 96/1 می­باشد، که این امر بیانگر عدم کاربرد روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه جهت کنترل آفات و بیماری­های سیب­زمینی می­باشد.

 

 

 

جدول 6- توزیع فراوانی سیب­زمینی کاران بر اساس میزان بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک جهت تقویت خاک

روش­های تقویت خاک

 

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

میانگین

 

رتبه

 

درصد

درصد

درصد

درصد

درصد

 

استفاده از کودهای شیمیایی

 

7/40

6/37

8/14

8/4

1/2

09/4

1

روش­ها و فناوری­هایارگانیک کشاورزی

استفاده ازکودهای­کمپوست، دامی، گیاهی، زباله­های خانگی و صنعتی

 

9/9

6/27

3/20

9/21

3/20

84/2

2

تناوب زراعی( زمانی و مکانی)

 

2/10

4/16

5/34

2/19

8/19

78/2

3

آیش کردن اراضی

 

3/8

2/5

3/33

5/25

7/27

40/2

4

کشت مخلوط (مثل سیب زمینی با ذرت)

 

1/1

6/12

1/16

5/15

7/54

89/1

5

 

میانگین کل

 

 

 

 

 

47/2

 

  * خیلی کم: 1، کم: 2، متوسط: 3، زیاد: 4 و خیلی­زیاد: 5   

 

 

جدول 7- توزیع فراوانی سیب­زمینی کاران بر اساس میزان بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک جهت کنترل آفات و بیماری­های سیب­زمینی

روش­های کنترل آفات و بیماریهای

سیب­زمینی

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

میانگین

 

رتبه

 

درصد

درصد

درصد

درصد

درصد

 

استفاده از سموم و آفت کشهای شیمیایی

 

8/40

3/39

6/12

2/4

1/3

10/4

1

روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک

تناوب زراعی( زمانی و مکانی)

1/10

3/25

5/36

2/15

13

04/3

2

آیش کردن اراضی

1/10

8/11

7/24

7/24

7/28

49/2

3

اصلاح تاریخ کاشت (بطوری که برای کشت محصول بهترین و برای آفات بدترین باشد)

6/7

5/10

32

3/9

7/40

35/2

4

استفاده از ارقام مقاوم

8/3

9/15

1/23

6/12

5/44

21/2

5

غرقاب سازی خاک

1/1

6/12

1/16

5/15

6/54

89/1

6

تغییر زمان کاشت و برداشت

-

8/4

28

1/10

1/57

82/1

7

رها سازی حشرات مفید برای کنترل آفات مضر

7/4

3/5

2/21

7/4

1/64

81/1

8

شخم سبک در زمستان جهت از بین رفتن  تخم­های آفات

-

2/4

19

3/14

5/62

64/1

9

کشت گیاهان تله(مثل گیاه حساس به نماتد که نماتد ها را به خود جذب می­کند مثل یولاف)

-

14

3/9

7/4

1/72

65/1

10

استفاده از جاروبرقی­های بزرگ جهت جمع­آوری آفات

8/4

-

7/6

7/6

8/81

39/1

11

تله گذاری با شبکه های توری یا مواد شیمیایی جذاب مثل فرمون­ها

2/1

3

9/5

7/4

2/85

30/1

12

 

میانگین کل

 

 

 

 

 

96/1

 

* خیلی کم: 1، کم: 2، متوسط: 3، زیاد: 4 و خیلی­زیاد: 5   

 

 

در جدول 8 میزان بکارگیری فناوری­های تولید محصولات ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه جهت کنترل علف­های هرز سیب­زمینی در مقایسه با روش غیر ارگانیک(مصرف علف­کشهای شیمیایی) بیان شده است و جهت رتبه­بندی آنها از میانگین رتبه­ای استفاده شده است. که در بین راههای کنترل علف­های هرز سیب­زمینی، روش استفاده از علف­کشهای شیمیایی که یک روش غیرارگانیک است دارای رتبه اول می­باشد، که میانگین رتبه­ای آن 13/4  بوده و 79 درصد سیب­زمینی کاران میزان استفاده از این روش را زیاد و خیلی زیاد ذکر نمودند. و روش­های تناوب زراعی( زمانی و مکانی) و روش استفاده از شخم و کولتیواتور و وجین دستی (کنترل مکانیکی) با میانگین­های 98/2 و 51/2 که جزو فناوری­ها و روش­های کشاورزی ارگانیک هستند، در رتبه­های بعدی قرار دارند. و میانگین استفاده از روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران در این زمینه 11/2 می­باشد، که این امر نیز نشان از عدم کاربرد زیاد روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه جهت کنترل علف­های هرز سیب­زمینی دارد.

 

 

 

جدول 8-  توزیع فراوانی سیب­زمینی کاران بر اساس میزان بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک جهت کنترل علف­های هرز سیب­زمینی

روش­های کنترل علف­های هرز سیب­زمینی

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی

کم

میانگین

 

رتبه

 

درصد

درصد

درصد

درصد

درصد

 

استفاده از علف کشهای شیمیایی

1/42

9/36

4/15

6/3

2

13/4

1

روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک

تناوب زراعی ( زمانی و مکانی)

2/5

7/24

8/44

4/14

9/10

98/2

2

استفاده از شخم و کولتیواتور و وجین دستی (کنترل مکانیکی)

9/7

5/16

25

3/18

3/32

51/2

3

چرایی دامی

8/12

6/11

5/28

3/9

8/37

50/2

4

تراکم کشت بالا و فاصله ردیفها کم

2/4

5/12

9/33

9/11

5/37

34/2

5

کشت مخلوط (سیب زمینی با ذرت)

9/4

9/9

17

4/10

7/57

93/1

6

کنترل بیولوژیک(استفاده از لاروها و مگس جهت کنترل علفهای هرز)

4/8

8/5

9/7

10

9/67

76/1

7

مالچ پاشی

2/3

1/10

5/2

7/5

5/78

53/1

8

قلمه زنی و نشاء کاری

9/2

9/2

3/5

5/3

4/85

34/1

9

میانگین کل

 

 

 

 

 

11/2

 

      * خیلی کم: 1، کم: 2، متوسط: 3، زیاد: 4 و خیلی­زیاد: 5   

 

 

پایداری کشت سیب­زمینی   

جهت سنجش میزان انطباق کشت سیب­زمینی با اصول کشاورزی پایدار در منطقه مورد مطالعه و همچنین ارزیابی پایداری کشت آن، پایداری توسط 23 سوال در سطح ترتیبی (بسته پاسخ در قالب طیف لیکرت اندازه­گیری شد) مورد اندازه­گیری واقع شد. بعد از جمع­بندی، پایداری کشت سیب­زمینی با استفاده از روش ISDM، در سه سطح کشت (ناپایدار، نسبتا پایدار و پایدار) با توجه به میزان رعایت روشها و اصول کشاورزی پایدار تقسیم­بندی گردید. این سطح بندی نشان می­دهد که کشاورزان منطقه تا چه میزان اصول و روشهای کشاورزی پایدار را در کشت سیب­زمینی رعایت می­کنند. بر اساس اطلاعات به دست آمده در جدول 9  فقط 5/12  درصد از سیب­زمینی کاران در سطح بالایی از پایداری قرار دارند و 5/19 و 68 درصد از سیب­زمینی کاران از نظر سطح پایداری در سطح نسبتا پایدار و ناپایدار قرار دارند.

 

 

 

جدول 9- توزیع فراوانی سیب­زمینی کاران بر حسب پایداری کشت سیب­زمینی

درصد تجمعی

درصد

فراوانی

سطح پایداری

68

68

136

ناپایدار                (43< امتیاز )

5/87

5/19

39

نسبتا پایدار   (56< امتیاز  < 43)

100

5/12

25

پایدار                 (امتیاز  <56)

 

100

200

جمع

 

نتیجه­گیری و پیشنهادها 

بررسی نتایج پژوهش نشان داد که نگرش سیب­زمینی کاران نسبت به کشاورزی ارگانیک مثبت و در حد مطلوب می­باشد (مطابق با نتایج  تاتلیدیل و همکاران 2009، استابلر و همکاران 2006) و تمایل بالایی نیز به کشاورزی ارگانیک و کشت سیب­زمینی ارگانیک (مطابق با نتایج بهادور و سیگفرید 2004، سندرسون 2004) دارند. که این مسئله ممکن است محقق و سیاستگذاران کشاورزی را دچار یک اشتباه در تحلیل­ها نماید و این گونه نتیجه­گیری نمایند که با توجه به اینکه نگرش سیب­زمینی کاران به کشاورزی ارگانیک مثبت بوده و تمایل بالایی نیز به کشاورزی ارگانیک و کشت سیب­زمینی ارگانیک دارند میزان بکارگیری اصول و فناوری­های کشاورزی ارگانیک، که مطابق با اصول و شاخص­های کشاورزی پایدارند توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه (شهرستان فریدن) بالا می­باشد. ولی نتایج پژوهش نشان داد علیرغم مثبت بودن نگرش سیب­زمینی کاران نسبت به کشاورزی ارگانیک و بالا بودن تمایل آنها به کشت سیب­زمینی ارگانیک، میزان مصرف کودهای شیمیایی توسط آنها حدود 3 برابر مقدار مجاز است و میزان بکارگیری فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط آنها بسیار اندک می­باشد، یعنی بین آنچه می­دانند و به آن تمایل دارند و آنچه عمل می­کنند تفاوت چشمگیری وجود دارد. که این امر نشان می­دهد که سیب­زمینی کاران در فرایند پذیرش کشاورزی ارگانیک، از مرحله آگاهی و دانش عبور نموده­اند ولی هنوز به مرحله تصمیم­گیری و پذیرش نرسیده­اند و اصول و فناوری­های یاد شده را در واحد بهره­برداری خود به کار نمی­برند زیرا عموما سرعت کسب دانش و آگاهی از یک نوآوری سریعتر از سرعت پذیرش و کاربرد آن است چون سرعت پذیرش تحت تاثیر فاکتورهای زیادی همچون مزیت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، آزمون­پذیری و قابلیت پذیرش است. می­توان نتیجه گرفت که هنوز زمینه پذیرش کشاورزی ارگانیک و روشها و فناوریهای آن در منطقه مطالعه(شهرستان فریدن) فراهم نشده است و در این زمینه موانع و مشکلاتی وجود دارد که همین امر باعث شده است که کشت سیب­زمینی در منطقه مورد مطالعه با اصول کشاورزی پایدار مطابقت نداشته باشد به طوری که حدود 68 درصد سیب­زمینی کاران از لحاظ سطح پایداری در سطح ناپایدار قرار بگیرند.

از این رو برای از بین بردن شکاف بین میزان تمایل به پذیرش کشت سیب­زمینی ارگانیک و میزان بکارگیری اصول و فناوری­های کشاورزی ارگانیک و فراهم نمودن زمینه کشت سیب­زمینی ارگانیک در منطقه مورد مطالعه و افزایش مطابقت کشت آن با اصول و شاخص­های کشاورزی پایدار، پیشنهاداتی بر اساس یافته­های حاصل از تحقیق و نیز حضور خود پژوهشگر در میدان عمل و مصاحبه با سیب­زمینی­کاران ارائه می­گردد:

-  با توجه به اینکه مطابق با یافته­های تحقیق عمده­ترین راه تقویت خاک و تامین نیازهای گیاهی سیب­زمینی توسط سیب­زمینی ­کاران منطقه مورد مطالعه مصرف کودهای شیمیایی است به گونه­ای که عامل اصلی تعیین کننده متوسط عملکرد سیب­زمینی میزان مصرف کودهای شیمیایی می­باشد، که اکثر کشاورزان دلیل مصرف زیاد آن را عدم آگاهی با شیوه­های جایگزین و عدم پاسخگویی کافی سایر روشها عنوان کردند. که این امر در مورد کنترل آفات و بیماری­ها و علفهای هرز سیب­زمینی نیز صدق می­کنند و اکثر کشاورزان نیز عنوان کردند که در صورت عدم مصرف سموم شیمیایی نمی­توانند آفات و علفهای هرز را کنترل نمایند و سایر روشها نیز نمی­توانند جایگزین خوبی برای این کار باشند به همین منظور پیشنهاد می­گردد که در منطقه مورد مطالعه کلاسهای آموزشی تخصصی در مورد نحوه کشت سیب­زمینی به صورت ارگانیک و نحوه اجرای روشها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک تشکیل شود و به طور تخصصی و کاربردی این روشها به کشاورزان آموزش داده شود. زیرا در صورتی می­توان امید داشت که کشاورزان منطقه مورد مطالعه مصرف کود و سموم شیمیایی خود را کاهش دهند و از روشها و فناوری­های ارگانیک استفاده کنند که این روشها بتوانند جایگزین مناسبی برای تامین نیازهای گیاهی سیب­زمینی و کنترل آفات و بیماری­ها و علفهای هرز باشند و بتوانند تولید را تا حد مطلوب نگاه دارند.

-   مطابق با یافته­های تحقیق در منطقه مورد مطالعه مشکل استفاده بیش از اندازه کود و سموم کشاورزی جهت تولید سیب­زمینی به وفور به چشم می­خورد ولی مشکلی که اهمیت این موضوع را دو چندان می­کند و از اهمیت زیادی برخوردار است و در حال حاضر به یکی از مهمترین موانع کاهش مصرف نهاده­های شیمیایی و بکارگیری روشها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک تبدیل شده است، بی­اطلاعی سیب­زمینی­کاران نسبت به زیاد بودن مصرف کود و سموم شیمیایی توسط آنها می­باشد به گونه­ای که وقتی از آنها دلیل مصرف زیاد نهاده­های شیمیایی پرسیده می­شد اکثر آنها نسبت به این موضوع بی­اطلاع­اند و حتی گاهی نیز نسبت به کاهش سهمیه کود و سموم شیمیایی از طرف دولت گله­مند هستند. به همین منظور توجه به امر آموزش به عنوان یکی از مهمترین گام­های توسعه کشاورزی ارگانیک ضروری است و لازم است از طریق انواع کانالهای ارتباطی مثل تلوزیون و ... آموزش­های لازم داده شود و به طور تخصصی نیز کلاس­هایی در این زمینه مخصوص سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه برگزار شود.

-   با توجه به مصاحبه­ای که با سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه صورت گرفت یکی از مهمترین دلایل عدم بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک، فراهم نبودن زیرساخت­های لازم برای استفاده از این فناوری­ها می­باشد. که به طور مثال سیب­زمینی­کاران به کودهای کمپوست و حیوانی و سایر کودها و نهاده­های طبیعی برای جایگزینی با نهاده­های شیمیایی دسترسی ندارند زیرا موارد مذکور در اکثر موارد به صورت سنتی و محدود تولید می­شوند و نمی­توانند تامین کننده نیازهای تمام کشاورزان منطقه باشند یا جهت بکارگیری روش­های تناوب زراعی، کشت مخلوط و آیش اراضی کشاورزان به سرمایه و حمایت­های دولتی نیاز دارند زیرا برای تناوب زراعی سیب­زمینی در منطقه مورد مطالعه، چغندرقند و برای کشت مخلوط آن ذرت پیشنهاد شده است که هر دو این محصولات به دلیل متفاوت بودن فرایند کشت نیاز به ادوات و ماشین آلات جدیدی دارند. به همین منظور برای خرید موارد مذکور به سرمایه و پشتوانه مالی کافی نیاز است، که با توجه به وضعیت اقتصادی کشاورزان منطقه مورد مطالعه خرید این ادوات امکان­پذیر نمی­باشد. در نتیجه پیشنهاد می­شود دولت و سازمان­های مربوطه علاوه بر آموزش و فرهنگ­سازی، زمینه بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک را با تاسیس مراکز اختصاصی جهت تولید کودهای طبیعی و همچنین با پرداخت تسهیلات کشاورزی و ... فراهم نماید.

-   با توجه به یافته­های پژوهش یکی دیگر از دلایل عدم بکارگیری روشها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک توسط سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه، ترس از کاهش تولید و ادراک غلط سیب­زمینی کاران نسبت به کاهش عملکرد سیب­زمینی در صورت عدم استفاده از نهاده­های شیمیایی می­باشد به طوری که اکثر سیب­زمینی کاران منطقه مورد مطالعه تا حد زیادی میزان تولید سیب­زمینی خود را وابسته به میزان مصرف نهاده­های شیمیایی می­دانند به گونه­ای که حدود 70 درصد سیب­زمینی کاران عنوان نمودند که در صورت عدم مصرف نهاده­های شیمیایی بیشتر از 30 درصد عملکرد تولید سیب­زمینی کاهش پیدا می­کند. به همین منظور لازم است که از طریق رسانه­های جمعی و تشکیل کلاسهای آموزشی، کشاورزان را نسبت به این امر توجیح نمود که با استفاده از روشها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک می­توان وابستگی به نهاده­های شیمیایی را کاهش داد و کاهش عملکرد را نیز به وسیله این روشها جبران نمود.

-   و در پایان پیشنهاد می­شود تحقیقاتی در باب دلایل و موانع توسعه کشاورزی ارگانیک و بکارگیری روش­ها و فناوری­های کشاورزی ارگانیک که مطابق با اصول و شاخص­های کشاورزی پایدار هستند انجام شود زیرا با شناسایی این دلایل و موانع و برطرف نمودن آنها می­توان زمینه توسعه کشاورزی پایدار و ارگانیک را فراهم نمود. توسعه کشاورزی ارگانیک که نوعی کشاورزی پایدار است در جهان و ایران با توجه به پیامدهای منفی زیست­محیطی و اقتصادی و ... که کشاورزی متداول بعد از انقلاب سبز در پی داشته است امری ضروری است و توجه به این امر در منطقه مورد مطالعه نیز بسیار حیاتی و حائز اهمیت است. زیرا مقایسه نحوه کشاورزی و کشت سیب­زمینی در منطقه مورد مطالعه با اصول و شاخص­های کشاورزی پایدار نشان می­دهد که اکثر اصول و شاخص­های کشاورزی پایدار رعایت نمی­شود و به شدت کشاورزی در منطقه مورد مطالعه ناپایدار است به طوری که در منطقه مورد مطالعه می­توان صراحتا عنوان نمود که تنها راه تغذیه خاک و کنترل آفات و علف­های هرز، مصرف نهاده­های شیمیایی می­باشد و میزان مصرف کودهای شیمیایی حدود 3 برابر مقدار مجاز است و سیب­زمینی به صورت پی در پی و به صورت تک محصولی حدود 50 سال است کشت می­شود که این امر باعث فرسایش و افت شدید کیفیت خاک شده است و نیاز شدید آبی این محصول و همچنین خشکسالی­های پیاپی و در نتیجه حفر چاه­های متعدد باعث افت شدید سطح آبهای زیرزمینی شده است. که تمام موارد مذکور با اصول و شاخص­های کشاورزی پایدار در تضاد است و صراحتا می­توان عنوان نمود که کشاورزی و کشت سیب­زمینی در منطقه مورد مطالعه با اصول کشاورزی پایدار انطباق ندارد. که لازم است در سیاست­های کشاورزی در جهت تعدیل چالش­های فوق تجدیدنظر شود زیرا در صورت عدم چاره اندیشی و حل مشکلات مذکور حیات و پایداری کشاورزی در منطقه مورد مطالعه در آینده­ای نزدیک دچار چالش­های عدیده­ای می­شود.

 



[1] Interval of Standard Deviation from the Mean

 

منابع مورد استفاده
باقری ا و شاه پسند م. 1389. بررسی نگرش کشاورزان سیب­زمینی کار دشت اردبیل نسبت به عملیات کشاورزی پایدار، نشریه تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، دوره 2-41،  شماره 2، صفحه­های 231-242.
خاتون آبادی ا و امینی ا. 1375. اصول کشاورزی پایدار و مدیریت منابع طبیعی بر اساس بهره­وری از انرژی اپتیمم، چهارمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات، اصفهان.
داودی ه و مقصودی ط. 1390. بررسی دانش کشاورزی پایدار در بین سیب­زمینی کاران شهرستان شوشتر. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، دوره 2-42، شماره 2، صفحه­های 265-274.
دفتر آمار و فناوری اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی. 1387. آمارنامه نامه کشاورزی محصولات زراعی سال زراعی 88-1378، وزارت جهاد کشاورزی، جلد اول، قابل دسترس در: www.maj.ir      
دهقانیان س، کوچکی ع و کلاهی­اهری ع. 1375. اقتصاد اکولوژیک و اقتصاد کشاورزی ارگانیک، انتشارات جهاددانشگاهی مشهد.
عبداللهی س. 1387. بررسی چشم­ا­نداز توسعه کشاورزی ارگانیک در ایران. تهران: وزارت جهادکشاورزی، معاونت برنامه ریزی و اقتصادی، مؤسسه پژوهش های برنامه­ریزی و اقتصادکشاورزی.
عمانی ا. 1379. بررسی نگرش و عوامل موثر بر پذیرش کشاورزی پایدار کم نهاده. پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه تربیت مدرس، گروه ترویج و آموزش کشاورزی.
قربانی م. 1388. سیاست­های حمایتی از تولید خیار گلخانه­ای ارگانیک در استان خراسان رضوی. مجله علوم گیاهی، شماره 8(1) صفحه­های  42-47.
قربانی م، یزدانی س و زارع ­میرک­آباده. 1389. مقدمه­ای بر کشاورزی پایدار (رهیافت اقتصادی). انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
کوچکی ع. 1387. کشاورزی پایدار، چاپ ششم، مشهد : انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
کلانتری خ. 1382. تجزیه و تحلیل­های آماری SPSS. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
کهنسال م و زارع ف. 1387. تعیین الگوی بهینه کشت همسو با کشاورزی پایدار با استفاده از برنامه­ریزی فازی کسری با اهداف چندگانه مطالعه موردی استان خراسان شمالی. اقتصادکشاورزی و توسعه، سال شانزدهم، شماره 62، صفحه­های 2-33.
لامپکین ان. 1376. کشاورزی ارگانیک. (ترجمه عوض کوچکی، علیرضا نخ فروش، حامد ظریف کتابی). انتشارات دانشگاه فردوستی مشهد.
ملک­سعیدی ح، رضایی­مقدم ک و آجیلی ع. 1389. مطالعه دانش کارشناسان جهادکشاورزی استان فارس در زمینه کشاورزی ارگانیک. مجله علوم ترویج و آموزش کشاورری ایران، جلد 6، شماره 2، صفحه­های 49- 61.
نجفی غ و زاهدی ز. 1384.  مسئله پایداری در کشاورزی ایران، مجله جامعه شناسی ایران، دوره ششم، شماره دوم، ص 73-106.
نعیمی ا، پرشکی­راد غ و قره­یاضی ب. 1390. واکاوی مشکلات توسعه فناوری زیستی کشاورزی از دیدگاه متخصصان فناوری زیستی استان تهران. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، دوره 2-42، شماره 1، صفحه­های
 45-56.
نوروزی ع و شهبازی ا. 1389. نقش ترویج در توسعة کشاورزی اُرگانیک (زیستی) در روستاهای کشور.، توسعه روستایی، دوره دوم، شماره 2، پاییز و زمستان89.
Adams AE, 2009. Knowledge Levels Regarding the Concept of Community Food Security Among Florida Extension Agents. Journal of extension. Available: http;//www.Joe. org/2009.
Al-Subaiee S  Yoder SF Thomson J, 2005. Extension agents perception of sustainable
Agriculture in the Rivadh Region of Soudi Arabia. Journal of International Agricultural and Extension Education 6(1), 13-21.
Bengtsson  J Ahnstrom  J Weibull A, 2005. The effects of organic agriculture on biodiversity and abundance: a meta-analysis. Journal of Applied Ecology 42: 261–269.
Bahadur K and Siegfried B, 2004. Technology Adoption and Household Food Security. Analayzing factors determining technology adoption and impact of project intervention: A case smallholder peasants in Nepal; on available from: www.google.com
Dabbert S  Haring AM  Zanoli R, 2004. Organic farming: policies and prospects. London: Zed Books.
Diederen  P Van Meijl H  Wolters A, 2003. Modernization in agriculture: what makes a  farmer adopt an innovation? International Journal of Agricultural Resources, Governance and Ecology 2(3-4)328-342.
Eyhorn F Ramakrishnan M Mäder P, 2007. The viability of cotton-based organic agriculture systems in India. International Journal of Agricultural Environmental Sciences 6 (3): 23-30.
Fuller R.J., L.R. Norton, R.E. Feber, P.J. Johnson, DE. Chamberlain, A.C. Joys, F. Mathews, R.C. Stuart, M.C. Townsend, W.J. Manley, M.S. Wolfe, D.W. Macdonald, L.G. Firbank 2005. Benefits of organic agriculture to biodiversity vary among taxa. Biology letters 1: 431-434.
Gabriel D Tscharntke T, 2007.  Insect pollinated plants benefit from organic agriculture. Agriculture, Ecosystems and Environment 118: 43-48.
Gangadharappa HV Pramod KTM Shiva  KHG, 2007. Gastric floating drug delivery systems: a review. Indian J. Pharm. Ed. Res. 41, 295–305.
Lund V Hemlin S Lockeretz W, 2008. Organic Livestock Production as Viewed by Swedish Farmers and Organic Initiators. Agriculture and Humam Values 19(3), pp 255-268.
Lynam Jk  Herdt RW, 1989. Sense and sustainability as an objective in international agricultural research, Agricultural Economics 3:381-398.
Rodrigues G Campanhola C Kitamura  PC, 2003. An environmental impact assessment system for agricultural R&D. Environmental Impact Assessment Review  23, 219-244.
Sanderson K, 2004. Extension support for organic farmers in the south:A functionof attitude, knowledge, or confidence? University of Florida.
Stobbelaar DJ Casimir G Borghuis J  Marks I  Meije L Zebeda S, 2006.  Adolescents attiudes toward organic food :A survey of 15-to16 years old school children. Internatinal Journal of Consumer Studies 21:45-60.
Tatlidil FF Boz I Tatlidil H, 2009. Farmers perception of sustainable agriculture and its determinants: A case study in Kahramanmaras province of Turkey. Enviromental Development Sustainable 11: 1091-1106.
Tourdonnet, S de., Nozieres, A., Barz, P., Chenu, C., During, R-A., Frielinghaus, M., Kolli, R., Kubat, J., Magid, J., Medvedev, V., Nichels, A., Muller, L., Netland, J., Nielsen, N-E., Nieves Mortensen, C., Picard, D., Quillet, J-C., Saulas, P., Tessier, D., Thinggaard, K.,  Vandeputte, E. (2006). Comprehensive inventory and assessment of existing knowledge on sustainable agriculture in the European platform of KASSA. Knowledge Assessment and Sharing on Sustaninable Agriculture. A European Commission. Available in: www. Cirad. Fr.
WCED, 1987. Our Common Future. Oxford: Oxford University Press, World Commission on Environment and Development (WECD).