Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
مگسهای گل[1] یکی از بزرگترین خانوادههای دوبالان محسوب میشوند که تعداد 200 جنس و بیش از 6000 گونه از آنها در سرتاسر دنیا شناسایی شدهاست.افراد بالغ این خانواده دارای ویژگی منحصر بهفردی بهنام رگبال کاذب[2]در حد فاصل رگبالهای شعاعی (R4+5) و میانی (M1+2) است، و چون غالبا در اطراف بوتههای گل پرسه میزنند، آنها را مگسهایگل مینامند. طول چرخةزیستی آنها از دو هفته تا بیش از ٥ سال بر حسب گونه بهطول میانجامدو این در حالی است که طول عمر برخی سیرفیدهای بالغ فقط چند روز تا چند هفته می باشد. درزیرخانواده Syrphinae ناحیه شانهها[3] کاملا بیمو و سر تا حدودی به سمت عقب کشیده شده و تا قسمتی ناحیه شانهها را میپوشاند (Stubbs and Falk, 2002). اکثر مگسهای این زیرخانواده گردهافشان بوده و در هر جایی که گلها وجود دارند، فعالیت میکنند. لاروهای گونههای مختلف در قبیله Syrphini بهویژه جنسهای Syrphus ،Eupeodes وEpisyrphus بعنوان یکی از مهمترین شکارگران شتهها و دیگر آفات در کشاورزی محسوب میشوند و بنابراین نقش مهمی را در کنترل بیولژیک آفات ایفا میکنند. مگسهای گل شتهخوار ظرفیت غیرعادی تولید مثل شته را تحت کنترل درآورده و بعنوان یک راهبرد کنترل بیولژیک به کشاورزان و باغداران کمک میکنند (صادقی1382).
بررسیهای انجام یافته روی شناسایی گونههای این زیرخانواده در ایران، نشانگر این واقعیت است که این مطالعات، به چند منطقه محدود بوده و هنوز بسیاری از مناطق کشور مورد بررسی قرار نگرفتهاند به طوریکه تاکنون حدود صد گونه متعلق به این زیرخانواده از ایران گزارش شده است (مدرس اول،1373؛ گلمحمدزاده خیابان، 1377؛ گلدسته،1381؛ معتمدی نیا، 1381Dusti and Hayat, 2006; Gharali 2000 and 2002; ، Khaghani nia et al., 2010 ;a and b،nia and Bashiri, 2011 Khaghani nia et al., 2011; Khaghani).
هدف از تحقیق حاضر، مطالعه فونستیک مگسهای گل زیرخانواده Syrphinae بهخاطر اهمیت وکارایی بالای استفاده از آنها بهعنوان یکی از عوامل کنترل بیولژیکی در برنامههای مدیریت تلفیقی آفات و کشاورزی پایدار در منطقه کندوان استان آذربایجان شرقی میباشد. امروزه با توجه به اینکه در برنامههای مدیریت تلفیقی آفات تاکید بر استفاده کمتر از سموم آفتکش میباشد، لذا در راستای شناسایی عوامل کنترل بیولوژیک،امید است گامی در جهت بهبود برنامههای کنترلی آفات مخصوصا شته ها برداشته شود.
مواد و روشها
منطقه کندوان در جنوب شرقاستان آذربایجانشرقی واقع شدهاست. این منطقه در دامنههای جنوبی کوه سلطان، یکی از قلههای رشتهکوه سهند، در فاصله 5/35 کیلومتری شهر تبریز قرار دارد. ارتفاع این منطقه از سطح آزاد دریا از 1860 تا 3110 متر متغیر است و در مختصات جغرافیایی بینالمللی با طول 42/609181 تا 55/617583 شرقی و با عرض 42/4177170 تا 80/4183938 شمالی جای دارد. این منطقه دارای چمنزارهای انبوه از گیاهان خانوادههای مرکبان[4]، چتریان[5]، قولات[6] و آلالهها[7] است. .حشرات کامل مورد مطالعه طی سالهای 88 تا 90 از 15 منطقه مختلف مرتعی، باغی و چمنزار بوسیله تور حشرهگیری جمعآوری شدند. نمونهها پس از کشتهشدن در شیشه سیانور، بلافاصله اتاله شده و درون جعبههایی در آزمایشگاه قرار دادهشدند. برای شناسایی نمونهها، از مشخصات ظاهری بدن نظیر سر، قفسسینه، بال، خصوصیات شاخک، پا و اندامتناسلیخارجی جنس نر استفاده گردید و بدین منظور از کلیدهای شناسایی معتبر مثل Stubs and Falk (200) ، Speight (2008) و Bei- beinko (1988) استفاده گردید. گونههای شناساییشده در موزه حشرهشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز نگهداری میشوند.
نتایج
در این مطالعه تعداد هفده گونه متعلق به ده جنس و سه قبیله از زیرخانواده Syrphinae در منطقه کندوان استان آذربایجانشرقی جمعآوری وبهشرح زیر مورد شناسایی قرار گرفتند که تمامی گونهها برای منطقه مورد مطالعه ویک جنسگونه برای فون ایران جدید میباشد که با علامت ستاره مشخص گردیدهاست.
الف- قبیله Bacchini
در افراد این قبیله سپرچه سیاهرنگ بوده و بر روی شکم، نقشونگارهایی به رنگ زرد، نارنجی و خاکستری وجود دارند. این قبیله چهار جنس داشته و بیشتر گونههای آنها در مکانهایی که گردههای گل فراوان است، زندگی میکنند. از این قبیله گونههای Melanostoma mellinum Linnaeus 1758،M. scalare Fabricius 1794، Platycheirus albimanus Fabricius 1781، P. scutatus Meigen 1822 و Spazigaster ambulans Fabricius 1798 شناسایی شدند (Bei- Beinko, 1988).
شکل 1- عکس ماهوارهای از مکانهای نمونهبرداری در منطقه کندوان
ب- قبیله Paragini
افراد این قبیله از نظر اندازه نسبتا کوچک هستند و اکثرا با بدن سیاه، پاهای نارنجی و صورت مایل به زرد شناخته میشوند. بیشتر در مناطق مرتعی و چمنزارها دیده میشوند. از این قبیله گونه Paragus bicolor Fabricius 1794، شناسایی شد (Speight, 2008).
پ- قبیله Syrphini
این قبیله یکی از بزرگتربن قبیلههای زیرخانواده Syrphinae با حدود بیست جنس میباشد. افراد این قبیله دارای بدن نسبتا بزرگ بوده و شکم اکثرا به رنگهای زرد و سیاه با لکهها و باندهای مشخص میباشند. اکثر افراد این قبیله از شکارگران مهم شتههای درختان میوه و باغات به شمار میروند. همچنین بر روی گلها نیزعمل گردهافشانی انجام میدهند (Stubbs and Falk 2002).
از این قبیله گونههای زیر شامل :
Chrysotoxum cautum Harris 1776، C. elegans Loew 1841 ، C. festivum Linnaeus 1758 C.vernale Loew 1841، Episyrphus balteatus Degeer 1776، Eupeodes corolla Fabricius 1794 E. luniger Meigen 1822،Linnaeus 1758 Leucozona lucorum*، Sphaerophoria scripta Linnaeus 1758 ، Syrphus ribesii Linnaeus 1758 و S. vitripennis Meigen 1822 شناسایی شدند.
کلید شناسایی جنسهای زیرخانواده Syrphinae جمعآوریشده در این تحقیق به شرح زیر میباشد:
1-سومین بند شاخک دارای فشردگی، اندازه بدن خیلی کوچک ................................................................Paragus
سومین بند شاخک کاملا کشیده ودراز، اندازه بدن بزرگ و حجیم ...................................................................2
2-طول شاخک بیشتر از سر ................Chrysotoxum
طول شاخک کمتر از سر ..................................................3
3-قاشقک بالی در سطح پشتی دارای موهای کشیده و دراز......................................................................Syrphus
قاشقک بالی در سطح پشتی فاقد موهای کشیده و دراز......................................................................................4
4-وجود نوارهای باریک سیاه روی ترژیت سوم و چهارم ...........................................................Epysyrphus
- ترژیت سوم و چهارم فاقد مشخصات فوق ...5
5-استیگما کاملا تیره، ترژیت دوم با باندهای عریضتر از ترژیت سوم و چهارم .............................Leucozona
- استیگما نسبتا روشن و شفاف، ترژیت دوم فاقد مشخصات فوق..........................................................6
6-موهای حاشیهای ترژیت سوم تا پنجم کاملا سیاه و تیره....................................................................Eupeodes
- موهای حاشیهای ترژیت سوم تا پنجم روشن و یا سیاه و روشن............................................................7
7-گونههایی کاملا باریک، بالها بهرنگ روشن، بندهای شکم یکنواخت و دراز .........................Sphaerophoria
- گونههایی با باریک شدگی کمتر، بالها تیرهتر، بندهای شکم فشردهتر ......................................................8
8-بند دوم شکم بسیار باریکتر از بندهای سوم وچهارم،آریستا کاملا پروش .....................Spazigaster
- تمامی بندهای شکم یکنواخت و نسبتا فشرده، آریستا فاقد موهای پروش ...............................................9
9-ساق و پنجه پاهای جلویی باریک، شکم حداقل در دو بند دارای لکههای نارنجی.......................Melanostoma
- ساق و پنجه پاهای جلویی کاملا صاف و تخت، وجود لکههای نارنجی یا زرد روی ترژیتها ......................................................................Platycheirus
خصوصیات شکل شناسی، گیاهان میزبان ومحل جمعآوری گونههای مورد مطالعه
1- جنس(Meigen,1803) Chrysotoxum
گونه (Chrysotoxum cautum (Harris, 1776
شکل شناسی: حاشیه کناری بندهای شکم زرد و سیاه، قسمتهای جلویی بال بهرنگ نارنجی یا زرد روشن، وجود موهای متراکم روی چشمها، طول بند اول شاخک دوسوم بند دوم، ژنیتالیا در نرها کشیده
(Bei- Beinko, 1988).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Cornus، Crataegus،Euphorbia و Geranium زندگی میکنند (Speight, 2010).
محل جمعآوری: کندوان (دو نر و یک ماده، سال 1389).
پراکنش: انگلستان، ولز، ایرلند، کشورهای جنوب اروپا و ایران (Speight, 2010).
گونه Chrysotoxum elegans (Loew, 1841)
شکل شناسی: حاشیه کناری بندهای شکم زرد و سیاه، قسمتهای جلویی بال به رنگ نارنجی یا زرد روشن، وجود موهای متراکم روی چشمها، بند اول شاخک دوسوم بند دوم، ژنیتالیا کوچک، وجود نوار سیاهرنگ در قسمت جلویی ترژیت دوم و پیوستگی آن تا حاشیه کناری (Bei- Beinko, 1988).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Pimpinella، Origanumو Ranunculus زندگی میکنند (Stubbs and Falk, 2002).
محل جمعآوری: کندوان (یک نر و یک ماده، سال 1389).
پراکنش:اروپای مرکزی وجنوبی، روسیه، ترکیه و ایران (Speight, 2010)
گونه Chrysotoxum festivum (Linnaeus, 1758)
شکل شناسی: حاشیه کناری بندهای شکم کاملا سیاه، رنگ پاها زرد یا نارتجی، وجود یک نوار باریک سیاهرنگ در قسمت ابتدایی ران دوم و سوم. شکم با باندهای باریک مشخص و خمیده (Bei- Beinko, 1988).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Ranunculus،Rosa ، Rubus وSambucus زندگی میکنند (Stubbs and Falk, 2002).
محل جمعآوری: کندوان (دو نر و چهار ماده، سال 1390).
پراکنش:آفریقا، اروپا، ایرلند، روسیه، ژاپن، ترکیه و ایران (Speight, 2010)
گونه Chrysotoxum vernale (Loew, 1841)
شکل شناسی: حاشیه کناری بندهای شکم کاملا سیاه، رنگ پاها زرد و نارتجی، وجود یک نوار پهن سیاهرنگ در قسمت ابتدایی ران 2 و 3. شکم با باندهای باریک مستقیم و صاف (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی white umbellifers، Caltha, Crataegus، Euphorbia و Helianthemum زندگی میکنند (Stubbs and Falk, 2002).
محل جمعآوری: کندوان (سه نر وسه ماده، سال 1390).
پراکنش: اروپا، ایرلند، انگلستان، هند و ایران (Speight, 2010)
2- جنس ((Matsumura et Adachi, 1917Episyrphus
گونه Episyrphus balteatus ( Degeer, 1776)
شکل شناسی: بدن به طول 12- 8 میلیمتر، صورت باریک و زرد با برآمدگی میانی، قفس سینه سیاه و دارای سه نوار خاکستری کمرنگ، شاخک زرد و بند سوم کمی تیره، آریستا سیاه و در نیمه بالایی دارای کرک (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Crataegus، Euphorbia، Arbutus unedo, و Viburnum زندگی میکنند (Speight, 2010)
محل جمعآوری: کندوان (ده نر و دوازده ماده، سال 1390).
پراکنش:کشورهای حوزه دریای مدیترانه، ایرلند، جزایر ایسلند، ژاپن، هند و ایران (Speight, 2010)
3- جنس(Fabricius, 1794) Eupeodes
گونه Eupeodes corolla (Fabricius, 1794)
شکل شناسی: بدن به طول 10- 7 میلیمتر، صورت زرد با نوار میانی سیاه، شاخک سیاه و در نیمه پایینی نارنجی، سینه سیاه براق و در طرفین مایل به زرد، سپرچه زرد و با موهای زرد، بال به طول 8- 5 میلیمتر (Stubbs and Falk 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی millefolium، Campanula rapunculoides، Chrysanthemumو Cirsium زندگی میکنند (Stubbs and Falk, 2002).
محل جمعآوری: کندوان (سیزده نر و شش ماده، سال 1390).
پراکنش:آفریقا، اروپا، صربستان، ژاپن، چین و ایران (Speight, 2010)
گونه Eupeodes luniger (Meigen, 1822)
شکل شناسی: بدن به طول 11- 8 میلیمتر، بند سوم شاخک بزرگتر از دو بند دیگر، بال به طول 10- 6 میلیمتر، پیشانی ماده در یک سوم پشتی دارای یک لکه سیاه به شکل Yباریک به سمت جلو (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Malus ،Polygonum ، Prunus و Ranunculus زندگی میکنند (Bei- Beinko, 1988).
محل جمعآوری: کندوان (سیزده نر و شش ماده، سال 1390).
پراکنش:آفریقا، اروپا، روسیه، ایرلند ، هند و ایران (Speight, 2010)
4- جنس(Linnaeus, 1758) *leucozona
گونه (Leucozona lucorum *(Linnaeus, 1758
شکل شناسی: چشمها با موهای انبوه مشخص به رنگ تیره و خاکستری، سلول استیگمای بال و قسمت پایینی آن کاملا ابری یا تیره، سپرچه زردرنگ، حاشیه کناری صورت زردرنگ، بال به طول 10- 7.75 میلیمتر، ترژیت 2 به رنگ سفید یا زرد روشن ، وجود موهای بلند سفید روشن در حاشیه کناری ترژیت 4-2 (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهیwhite umbellifers ، Acer pseudoplatanus، Centaureaو Cirsium زندگی میکنند (Speight, 2010)
محل جمعآوری: کندوان (دو ماده، سال 1390).
پراکنش:اسپانیا، ایرلند، اروپای مرکزی، آمریکای شمالی، ژاپن و ایران (Speight, 2010)
شکل2- گونه lucorum Leucozona، الف) جنس ماده از سطح پشتی، ب) جنس ماده از سطح پهلویی، ج) بال (اصلی).
5- جنس Melanostoma (Schiner, 1860)
گونه Melanostoma mellinum (Linnaeus 1758)
شکل شناسی: بدن به طول 7- 5 میلیمتر، بند سوم شاخک در جنس نر بزرگتر از دو بند دیگر، بال به طول 7- 5 میلیمتر، صورت باریک، پیشانی سیاه براق و بدون مو، قفس سینه سیاه براق، شکم سیاه با لکههای زرد (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان:لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهیGraminae ،Cyperaceae ،Allium ، Centaurea و Cirsium زندگی میکنند (Stubbs and Falk, 2002).
محل جمعآوری: کندوان (ده نر، بیست وسه ماده، سال 1390).
پراکنش:اسپانیا، ایرلند، انگلستان، کشورهای حوزه دریای مدیترانه، هند و ایران (Speight, 2010)
گونه Melanostoma scalar (Fabricius, 1794)
شکل شناسی: بدن باریکتر از گونه قبل، ترژیت 2 و 3 دراز، پیشانی در مادهها دارای پهنشدگی، پیشانی سیاه براق و بدون مو، شاخک در مادهها معمولا زردرنگ بند سوم شاخک در جنس نر بزرگتر از دو بند دیگر، بال به طول 7-6 میلیمتر، ، قفس سینه سیاه براق، شکم سیاه با لکههای زرد یا نارنجی (Stubbs and Falk, 2002)
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهیGraminae ، umbellifers، Allium و Arbutus زندگی میکنند (Speight, 2010)
محل جمعآوری: کندوان (هشت نر، پانزده ماده، سال 1390).
پراکنش:زیمباوه، ایرلند، کشورهای حوزه دریای مدیترانه، و ایران (Speight, 2010)
6- جنس ( (Latreille, 1804Paragus
گونه Paragus bicolor (Fabricius, 1794)
شکل شناسی: بدن به طول 7- 5 میلیمتر، بند سوم شاخک کشیده، بال به طول 5- 4، صورت در نرها زرد کامل و در مادهها دارای نوار میانی و باریک، قفس سینه سیاه متالیک با دو نوار طولی متمایل به سفید، پاها زرد و ران سیاه (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Euphorbia،Herniaria ، Sedum، Scleranthus و Solidago زندگی میکنند (Speight, 2010)
محل جمعآوری: کندوان (یک نر، سال 1390).
پراکنش:انگلستان، ایرلند، ایتالیا، امریکا، آفریقا و ایران (Stubbs and Falk 2002).
7- جنس ((Choi, 1999Platycheirus
گونه Platycheirus albimanus (Fabricius, 1781)
شکل شناسی: گونههای کوچک با لکههایی بر روی بندهای 2، 3و 4 شکم . نقش و نگارهای نقرهای یا برنزی روی ترژیتها، قسمتی از پنجه پاهای جلویی صاف یا تخت، بخش انتهایی ساق پای جلو پهن (Stubbs and Falk 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی white umbellifers، Acer ، Centaurea و Cirsium زندگی میکنند (Stubbs and Falk, 2002).
محل جمعآوری: کندوان (دو نر، سال 1390).
پراکنش:ایسلند، ترکیه، روسیه ایرلند، آفریقا و ایران (Speight, 2010)
گونه Platycheirus scutatus (Meigen, 1822)
شکلشناسی: گونههای کوچک با لکههایی بر روی بندهای 2، 3و 4 شکم . نقش و نگارهای نقرهای یا برنزی روی ترژیتها، قسمتی از پنجه پاهای جلویی قلمی یا باریک، پیشانی به رنگ خاکستری تیره (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Graminae،white Umbelliferae، Allium ، Centaureaو Cirsium زندگی میکنند (Speight, 2010)
محل جمعآوری: کندوان (دو نر، سال 1390).
پراکنش:ترکیه، کشورهای حوزه دریای مدیترانه، ایرلند، جزایر ایسلند، ژاپن، و ایران (Speight, 2010)
8- جنس(Rondani, 1843)Spazigaster
گونه Spazigaster ambulans (Fabricius, 1798)
شکل شناسی: صورت و سپرچه سیاهرنگ، شاخک کوتاهتر از سر، شاخک کاملا پروش و دارای موهای بلند،
شکم کشیده و دراز و بند دوم شکم باریکتر از بند سوم، بال قهوهای روشن (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Umbelliferae،Salvia وSaxifraga زندگی میکنند (Speight, 2010)
محل جمعآوری: کندوان (یک نر، سال 1390).
پراکنش: آلمان، ترکیه، یوگسلاوی، کشورهای حوزه دریای مدیترانه و ایران (Speight, 2010).
9- جنس((Le Peletier, 1828Sphaerophoria
گونه Sphaerophoria scripta (Linnaeus, 1758)
شکل شناسی: بدن باریک به طول 12- 9 میلیمتر، سر از قفس سینه عریضتر، چشمهای مرکب فاقد مو، قفس سینه سیاه متالیک با دو نوار زرد کامل، بال به طول7 – 5، پاها زرد (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Cirsium ،umbellifers، Salvia و Crataegus زندگی میکنند (Speight, 2010)
محل جمعآوری: کندوان (ده نر و هشت ماده، سال 1390).
پراکنش: ایسلند، ترکیه، روسیه ایرلند، نپال، کشمیر و ایران (Speight, 2010)
10- جنس(Fabricius, 1775)Syrphus
گونه Syrphus ribesii (Linnaeus, 1758)
شکلشناسی: بدن باریک به طول 12- 10 میلیمتر، پیشانی زرد و در جنس نر دارای موهای سیاه، شاخک سیاه و بند سوم نارنجی، قفس سینه سیاه متالیک و در قسمت پهلویی کمی زرد با موهای زرد (Stubbs and Falk 2002)
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی Carduus، Eryngium،Sonchus وUmbelliferae زندگی میکنند (Speight, 2010).
محل جمعآوری: کندوان (سه نر و شش ماده، سال 1390).
پراکنش: ایسلند، ترکیه، آمریکا، ژاپن، افغانستان ، نپال و ایران (Speight, 2010)
گونه Syrphus vitripennis (Meigen, 1822)
شکل شناسی: بدن باریک به طول 11- 8 میلیمتر، پیشانی زرد و در جنس نر دارای موهای سیاه ریز، صورت زرددر طرفین دارای موهای سیاه، شاخک سیاه و بند سوم در نیمه پایینی نارنجی، قفس سینه سیاه متالیک و در طرفین پهلوها کمی زرد با موهای زرد (Stubbs and Falk, 2002).
گیاهان میزبان: لاروهای این گونه بیشتر در بین گلهای جنسهای گیاهی white umbellifers، Achillea ، Brassica ، Campanula ، Cirsiumو Convolvulus زندگی میکنند (Speight, 2010).
محل جمعآوری: کندوان (سه نر و سه ماده، سال 1390).
پراکنش: آلمان، ترکیه، آمریکا، اسپانیا، ایرلند، آمریکای شمالی، ژاپن و ایران (Speight, 2010).
بحث
با توجه به اهمیت روزافزون مبارزهی بیولوژیک بهعنوان راهکار جایگزین مبارزه شیمیایی با آفات، در دهههای اخیر توجه قابل ملاحظه ای معطوف شناخت عوامل بیولوژیک بومی شده است. در این راستا، چندین محقق فون خانواده سیرفیده را در نقاطی از ایرا ن بررسی کردهاند بطوریکه تعداد سیرفیدهای گزارش شده از ایران به بیش از دویست گونه میرسد. در این بین از شایعترین سیرفیدهای شکارگر حشرات، در ایران از افراد قبیله ,Syrphini شامل جنسهای Syrphus , Eupeodes و Episyrphus میتوان نام برد که مهمترین آنها گونه Syrphus ribesii است که لاروهای این گونه از کلنی بیش از یکصد گونه شته گزارش شدهاست (صادقی، 1382). در این تحقیق از بین گونههای مورد مطالعه، گونههای Epysyrphus balteatus و Eupeodes corollae دارای بیشترین فراوانی در منطقه بودند که با توجه به ویژگیهای زیست شناختی قابل توجه این گونهها، از جمله کوتاهی چرخهی زندگی، پرخوری لاروها، چند نسلی بودن، قدرت مطابقت و سازگاری با زیستگاههای متفاوت و توانائی تحمل سرمای شدید در زمستان، میتوان از این سیرفیدها بعنوان مدل بسیار کاربردی و مفید در برنامه های کنترل بیولوژیک و مدیریت آفات استفاده کرد. دردنیا آزمایشات چندی بر روی کارایی حشرات شتهخوار بهعنوان عوامل کنترل بیولوژیک شتهها انجام گرفتهاست. مطالعه مقایسهای روی کارایی سه جنس ذکرشده در بالا از شکارگرهای شتهها در آزمایشگاه انجام و مشاهده گردید که جنس Syrphus گرچه تحرک وجستجوگری کمتری نسبت به دو جنس دیگر دارد ولی در دمای پایین تعداد شته بیشتری را مورد تغذیه قرار میدهد (Sundby, 1966). این موضوع با توجه به پایینبودن نسبی میانگین دما در منطقه کندوان از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و میتواند در تنظیم و مدیریت جمعیت سیرفیدهای شتهخوار مورد توجه جدی قرار گیرد. همچنین در یک بررسی، پتانسیل شکارگری لارو گونه corollae Eupeodesبرای کنترل شته جالیز(Aphis gossypii) روی خیار در شرایط گلخانه بررسی شد. طبق نتایج بدست آمده سیرفید E.corollae قادر است مادامی که تخمریزی حشرات مادهی سیرفید ادامه دارد مانع افزایش جمعیت شته در شرایط مذکور گردد (Chambers, 1986).
مگسهای گل، همچنین از گرده افشانهای مهم گلها هستند و در درختان میوه و برخی محصولات دیگر وظیفه گردهافشانی را بهخوبی انجام میدهند، مخصوصا زمانی که زنبورها کمیاب میباشند. با این وجود شاید کمک آنها به گردهافشانی گلهای باغی و گیاهان وحشی است که دارای ارزش زیادی می باشند ( Gilbert, 1993). مگسهای گل در یک دامنه وسیع زیستگاهی قرار داشته و لاروهای آنها طیف وسیعی از میزبانها را مورد تغذیه قرار میدهند، که در نهایت می توانند در فرآیند کشاورزی پایدار و مدیریت برنامهریزی کنترل بیولوژیک از جایگاه بالایی برخوردار باشند.