Effects of Tillage Systems, Planting Method and Nitrogen Amounts on the Yield of Rapeseed (Brassica napus L.) and Some Properties of Soil in Paddy Field Conditions

Document Type : Research Paper

Authors

Abstract

Objective & Background: The aim of this study was to investigate the effects of tillage, planting method and the levels of nitrogen fertilizer on the grain yield and some properties of soil in planting Rapeseed (Brassica napus L.) as a second crop after rice.
 
Materials & Methods: A split factorial experiment in complete randomized block design was conducted with three replications at research fields of Rice Research Institute of Iran in Rasht during two cropping seasons of 2016-2018. In the experiment, three tillage methods including the conventional tillage (moldboard plow at a depth of about 25-30 cm + double-disc), minimum tillage (once using tractor-mounted rotavator at a depth of about 10-15 cm) and no-tillage were considered as the main plots. In addition, two planting methods of direct planting and transplanting as well as the four amounts of nitrogen fertilizer of 0, 100, 200 and 300 kg.ha-1 urea source were considered as factorial in sub plots.
 
Results: Results showed that the minimum tillage at 200 kg ha-1 of nitrogen had the highest grain yield with the average of 4144.3 kg.ha-1. The system of no-tillage had the maximum soil bulk density (1.58 g.cm-3), cone index (3.74 MPa), soil moisture (72.13%), minimum root length (20.65 cm) and root weight (61.43 g.m-2). The treatment of without nitrogen consumption showed the minimum values of soil nitrogen, organic carbon as well as root length and weight.
 
Conclusion: Based on the results, the combination of minimum tillage by using 200 kg.ha-1 of nitrogen in both planting methods could be recommended for rapeseed production in Guilan region due to the high grain yield.
 

Keywords


مقدمه

         کلزا (Brassica napus L.)، یکی از مهم‌ترین گیاهان زراعی است و پس از سویا، دومین گیاه روغنی یک­ساله جهان است که به خاطر روغن خوراکی آن کشت شده و به راحتی در تناوب با غلات قرار می گیرد  )فائو 2018). افزایش جمعیت به همراه افزایش سرانه مصرف روغن نباتی در سالهای اخیر سبب شده است که بیش از 90 درصد روغن مصرفی مورد نیاز کشور از طریق واردات تامین شود. از اینرو به منظور دستیابی به خوداتکایی در زمینه روغن خوراکی و کاهش واردات، توسعه کشت کلزا در اراضی شالیزاری بعد از برداشت برنج از اهمیت زیادی برخوردار است. کشت محصولات پاییزه در تناوب با برنج در راستای تحقق کشاورزی پایدار، نقش مهمی را در حفظ و ارتقای  باروری سیستم خاک داشته و می­تواند به بهبود خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک منجر شود (شهدی کومله و همکاران 2018). با توجه به سنگین بودن بافت خاک و بارندگی­های زیاد در فصل کشت کلزا، انجام شخم کامل در اراضی شالیزاری استان گیلان، علاوه بر مصرف انرژی و هزینه­های مرتبط با آن می­تواند باعث تاخیر و یا گاهی از دست­دادن فصل کشت و همچنین فشردگی و تخریب ساختمان خاک گردد. بنابر این، کشت کلزا بعد از محصول برنج در یک سال، مستلزم نوعی کاهش خاک ورزی به دلیل محدودیت زمانی برای تهیه بستر محصول دوم می­باشد. نتایج آزمایش انجام شده در خصوص بررسی اثرات خاک­ورزی بر عملکرد کلزا در شهرستان رشت نشان داد که بین تیمارهای خاک­ورزی متداول و کم خاک­ورزی تفاوت معنی­داری وجود ندارد ولی تیمار بی خاک­ورزی با میانگین 1389 کیلوگرم در هکتار، کمترین عملکرد دانه را دارا بود (علیزاده و علامه 2015). نتایج بررسی اثر سیستم­های خاک­ورزی متداول، کم خاک­ورزی و کشت مستقیم بر عملکرد و کارایی مصرف انرژی در زراعت کلزا در کشور ترکیه نشان داد که بیشترین و کمترین عملکرد کلزا با میانگین 4/2144 و 5/1956 کیلوگرم در هکتار به­ترتیب به خاک­ورزی متداول و کشت مستقیم اختصاص داشت. با این وجود، بررسی­های آنان نشان داد که کم خاک­ورزی به دلیل راندمان بالای انرژی، قابلیت جایگزینی با خاک­ورزی­ متداول را دارا می­باشد (کوزک و همکاران 2016). نتایج بررسی انجام شده در خصوص اثر خاک­ورزی، ارقام و میزان بذر بر عملکرد کلزا و برخی از خصوصیات زیستی و فیزیکی خاک در مازندران نشان داد که اگر چه روش خاک­ورزی متداول با میانگین عملکرد 2907 کیلوگرم در هکتار نسبت به کم خاک­ورزی و بی خاک­ورزی برتری داشت، ولی برای پایداری زراعت کلزا در منطقه، استفاده از روش بی خاک­ورزی و یا کم خاک­ورزی مفیدتر می باشد (ترابی و همکاران 2008). نتایج تلفات نیتروژن و فسفر از طریق رواناب همچنین ممکن است سبب کاهش سطوح شیوه بی خاک­ورزی گردد (تن و همکاران 2013 و لیو و همکاران 2012). هرچند سامانه­های خاک­ورزی مرسوم با شکستن لایه­های نفوذ ناپذیر خاک و قطع چرخة زندگی علف­های هرز، آفات و بیماری ها بستری مناسبی برای رشد گیاه فراهم می­کنند (مولومب و لال 2008) ولی این سامانه­ها هم به انرژی زیادی نیاز دارند و هم در دراز مدت، ویژگی­های فیزیکی خاک را تخریب می­کنند (شارما و همکاران 2011). فولادی‌وند و همکاران (2009) در بررسی ﺗﺄثیر شیوه­های مختلف خاک­ورزی بر عملکرد کلزا گزارش نمودند که بیشترین و کمترین عملکرد دانه به ترتیب به تیمار خاک­ورزی متداول و بی خاک­ورزی اختصاص داشت. در سال­های اخیر به دلیل کمبود آب و لزوم زودرس نمودن محصولات توجه ویژه­ای به کشت نشایی محصولات کشاورزی صورت گرفته است.مطالعه اثر تاریخ کاشت و دو شیوه کشت مستقیم و نشایی بر عملکرد کلزا در اهواز نشان داد که عملکرد دانه در کشت نشایی بیشتر از کشت مستقیم بود و این افزایش، به­خصوص در کشت­های دیر هنگام بیشتر بود. میانگین عملکرد دانه در کشت نشایی و کشت مستقیم به­ترتیب برابر با 2818 و 2229 کیلوگرم در هکتار بود. همچنین کشت نشایی کلزا از زودرسی و افزایش تعداد خورجین و تعداد دانه در خورجین بیشتری نیز برخوردار بود. (راهنما و بخشنده 2005). نشاکاری نقش موثری در بهبود استفاده از نهاده­هایی مانند بذر و کود در واحد سطح دارد و همچنین با کاهش دوره رشد یا کمتر شدن زمان تولید گیاه در مزرعه می­تواند موجب افزایش کارایی استفاده از نهاده­هایی مانند آب و در نتیجه کاهش هزینه تولید شود. کاهش دفعات آبیاری و مقدار آب مصرفی (دهقانی و همکاران 2015)افزایش کارایی استفاده از منابع، بالاتر بودن درصد جوانه­زنی و سبز شدن به دلیل شرایط بهینه محیطی، امکان استفاده از فصل رشد به مدت بیشتر، کاشت گیاه در زمین حتی در شرایط نامساعد آب و هوایی و بالا بودن عملکرد از دیگر مزایای کشت گیاهان به روش نشاکاری می­باشند (فاندازو و همکاران 2009). بررسی اثر کود نیتروژن در دو شیوه کشت نشایی و مستقیم کلزا در چین نشان داد که کود نیتروژن به طور موثری موجب افزایش معنی­دار عملکرد در این دو روش کشت می­گردد. علاوه بر این، اجزا تشکیل دهنده عملکرد کلزا در کشت نشایی به طور معنی­داری بیشتر از کشت مستقیم، تحت تاثیر کود نیتروژن قرار گرفتند (ونگ و لی 2011). مصرف مناسب کود نیتروژن یکی از عوامل اصلی و تعیین‌کننده برای رسیدن به پتانسیل عملکرد در کلزا محسوب شده و به نوعی گلوگاه رشد می‌باشد، زیرا مصرف بهینه نیتروژن نقش به‌سزایی در افزایش عملکرد و کیفیت کلزا و روغن آن و جلوگیری از بروز آلودگی‌های زیست محیطی و به هم خوردن تعادل عناصر غذایی در خاک داشته و سبب افزایش کارآیی کود­ها نیز می‌گردد (ما و هرث 2016). علما و همکاران (2013) گزارش نمودند که با افزایش سطوح نیتروژن عملکرد دانه، بیولوژیک و همچنین وزن خشک ریشه ارقام کلزا افزایش می­یابد. نتایج برخی بررسی­ها نشان داده است که با مصرف کود نیتروژن، عملکرد دانه و روغن کلزا به نحو قابل توجهی افزایش می­یابد، ولی چنانچه میزان استفاده از نیتروژن در حد بالایی باشد، کارایی مصرف نیتروژن کاهش می­یابد (جعفری نژاد و همکاران 2011 و موسویان و همکاران 2014). بررسی اثر مقدار نیتروژن (90، 180 و270 کیلوگرم در هکتار) و تراکم (150، 300، 450 و 600 هزار بوته در هکتار) در سیستم بدون خاک­ورزی در تناوب برنج- کلزا، در چین نشان داد که عملکرد کلزا با افزایش نیتروژن، به­ویژه در تراکم بالاتر افزایش می­یابد. در این مطالعه، تیمار 270 کیلوگرم نیتروژن با تراکم 600 هزار بوته، با میانگین 2541 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد (ونگ و همکاران 2011). نتایج حاصل از به­کارگیری کود نیتروژن در چهار سطح صفر، 70، 140 و 210 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بایع کلا مازندران نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (4067 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار مصرف 210 کیلوگرم نیتروژن بود. در این تحقیق، افزایش میزان نیتروژن مصرفی منجر به افزایش طول دوره گل­دهی و باروری گل­ها و در نتیجه، افزایش تعداد خورجین در بوته شده که این عوامل در نهایت منجر به افزایش عملکرد دانه و روغن شدند (رامئه و سلیمی 2015). نتایج حاصل از آزمایش انجام شده در خصوص کاربرد کود نیتروژن در پنج سطح صفر، 40، 80، 120 و 160 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و عامل آبیاری در سه سطح، آبیاری نرمال، قطع آبیاری در مرحله ساقه رفتن و قطع آبباری­ در مرحله گلدهی بر عملکرد کلزا در منطقه قزوین نشان داد که جهت حصول عملکرد دانه بالا در کلزا، در صورت عدم وجود آب در مراحل گلدهی و ساقه­دهی، مصرف 120 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و در شرایط وجود آب کافی، مصرف 160 کیلوگرم در هکتار نیتروژن قابل توصیه می­باشد (یوسفی و همکاران  2018).

        با توجه به این که تاکنون مطالعه­ای در خصوص بررسی اثرات هم­زمان سه عامل خاک­ورزی، روش کاشت و مقدار نیتروژن در زراعت کلزا صورت نگرفته است، این تحقیق با هدف مطالعه و بررسی اثر سیستم­های خاک­ورزی و مقدار نیتروژن در دو شیوه کاشت نشایی و مستقیم بر عملکرد کلزا و برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اراضی شالیزاری مؤسسه تحقیقات برنج کشور در شهرستان رشت اجرا گردید.

 

مواد و روش‌ها

        این آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در سال­های زراعی 96- 1395 و 97– 1396 به مدت دو سال زراعی در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات برنج کشور در شهرستان رشت اجرا شد. سه شیوه خاک­ورزی شامل 1- خاک­ورزی متداول (شخم برگردان‌دار در عمق 30- 25 سانتی­متر+ دوبار دیسک) 2- کم خاک­ورزی (یک بار استفاده از روتیواتور تراکتوری در عمق 15-10 سانتی­متر 3- بی خاک­ورزی (استفاده از شیار بازکن داسی شکل به­ صورت دستی و در عمق یک سانتیمتری خاک) به عنوان کرت­های اصلی و دو شیوه کشت شامل 1- کشت مستقیم : کشت بذر در عمق 2-1 سانتی­متری خاک 2- کشت نشایی : نشای کلزا در زمان چهار برگی و چهار مقدار کود نیتروژن از منبع اوره به­میزان، صفر، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار به صورت فاکتوریل در کرت­های فرعی منظور شدند. رقم مورد کشت کلزا، رقم دلگان بود که از ارقام جدید، بهاره، آزاد گرده­افشان و دارای پتانسیل عملکرد بالا است و به­ جهت زودرسی برای کشت در مناطق گرم جنوب و شالیزاری شمال کشور توصیه گردیده است (فنایی و همکاران 2019). پس از برداشت برنج عملیات آماده­سازی زمین برای کشت کلزا صورت گرفت. جهت جلوگیری از غرقابی شدن مزرعه در اثر بارندگی­های سنگین احتمالی بین بلوک­ها و پیرامون زمین محل انجام آزمایش، زهکش­هایی به عمق 30-20 سانتی­متر و به عرض 30-25 سانتی­متر احداث شد. هر کرت آزمایشی شامل شش خط کشت به فواصل 25 سانتی­متر و به طول 10 متر بود. فواصل بین کرت­ها یک متر و بین تکرارها سه متر در نظر گرفته شد. یک سوم مقادیر کود نیتروژن تخصیص یافته برای هر تیمار و تمام کود فسفر خالص به مقدار 69 کیلوگرم در هکتار از منبع سوپر فسفات تریپل و پتاسیم خالص به مقدار 78 کیلوگرم در هکتار از منبع سولفات پتاسیم پس از انجام تجزیه خاک بر اساس توصیه بخش خاک و آب مؤسسه تحقیقات برنج کشور در زمان کاشت به مزرعه داده شد. عملیات احداث خزانه برای کشت نشایی در مهر ماه صورت گرفت. مقدار بذر جهت  کشت نشایی بر مبنای 8/1 کیلوگرم در هکتار و کاشت نشایی کلزا به­صورت دستی و به روش ریشه لخت در مرحله چهار برگی انجام گرفت (حسین زاده و همکاران 2008). عمل کندن و انتقال نشاء از خزانه به زمین اصلی توسط بیل و به گونه­ای صورت گرفت که خاک پیرامون ریشه به طور کامل کنده شود، تا به ریشه­های کلزا آسیبی نرسد. برای انجام کشت نشایی، توسط یک چوب نوک تیز سوراخی به عمق 5-4 سانتی­متر و به فواصل ده سانتی­متر در روی ردیف­های کشت ایجاد نموده و سپس کشت نشاء کلزا به­صورت تک بوته صورت گرفت. در سال دوم به علت کمبود رطوبت خاک و جهت استقرار بهتر نشاء­ها پس از انجام نشاکاری مبادرت به آبیاری مزرعه گردید. در کشت مستقیم در روش بی خاک­ورزی، بدون انجام هیچ­گونه عملیات خاک­ورزی، شیاری باریک و به عمق یک سانتیمتر با استفاده از شیار بازکن داسی شکل به­صورت دستی ایجاد و بذور کلزا در این شیارها کشت گردیدند. مقدار بذر کلزای مورد استفاده در کشت مستقیم بر مبنای شش کیلوگرم در هکتار و کاشت بذر در اوایل آبان و هم­زمان با کشت نشایی انجام گرفت. دو سوم کود نیتروژن نیز به صورت سرک، یک­ سوم قبل از شروع ساقه رفتن و یک سوم قبل از گلدهی بر حسب تیمارهای مورد آزمایش، به کرت­ها اختصاص یافت. برای اندازه گیری تراکم علف های هرز 30 روز و 60 روز بعد از کاشت در هر کرت در چهار نقطه کادر چوبی به ابعاد یک متر مربع انداخته و علف های هرز، جمع آوری و پس از قرار دادن آنها در آون در دمای 70 درجه سلسیوس به مدت 48 ساعت، وزن خشک آنها محاسبه گردید (علیزاده و علامه 2015). جهت اندازه­گیری طول و وزن ریشه در زمان برداشت، تعداد ده بوته از هر کرت از عمق مناسب خاک به نحوی که ریشه­های کلزا دچار آسیب نگردند از خاک جدا و به آزمایشگاه منتقل شدند. سپس ریشه­های­ گیاهان با دقت از خاک جدا و پس از شستشو با آب مقطر، در دمای ۶۵ درجه سلسیوس به مدت ۴۸ ساعت در آون نگهداری وسپس توزین گردیدند (علما و همکاران 2013). برای محاسبه عملکرد دانه در هنگام برداشت دو ردیف کناری و نیم متر از ابتدا و انتهای هر کرت به عنوان حاشیه حذف و بقیه به عنوان سطح برداشت انتخاب گردید. برای محاسبه شاخص مخروطی از نفوذ سنج مخروطی استفاده شد که با زاویه­ی نوک 60 درجه و قطر انتهای مخروط 5 سانتی­متر می­باشد. این کار به طورتصادفی در 5 نقطه از هر کرت و هر نقطه از 30-0 سانتی­متر انجام گرفت ( صفری و همکاران 2013). نمونه برداری از خاک به صورت دوره­ای قبل از کشت هر محصول و در پایان فصل کشت پس از  برداشت هر محصول از عمق 30-0 سانتی­متری صورت گرفت. نمونه برداری به صورت تهیه یک نمونه مرکب از سه نقطه از هرکرت انجام شد. نمونه­های خاک خوب مخلوط شده و پس از هوا خشک کردن و عبور از الک 2 میلی­متری در ظروف پلاستیکی ریخته شده و خصوصیات شیمیایی آن­ها (N،P ،K ،OC  وpH) در آزمایشگاه خاک و آب مؤسسه تحقیقات برنج کشور تعیین شد. کربن آلی خاک بر اساس روش اکسیداسیون تر (والکلی و بلاک 1934)، وزن مخصوص ظاھری بر اساس روش کلوخه­ای (کلوت 1986)، واکنش خاک یا اسیدیته (pH خاک) به وسیله pH متر، نیتروژن کل به روش کجلدال (برمنر و مولوانی 1982) تعیین گردید. پس از برداشت کلزا، جهت حفظ و پایداری شیوه زراعی مبتنی بر پایه برنج، کشت برنج رقم هاشمی در زمین مورد نظر انجام شد. محاسبات آماری شامل تجزیه واریانس با استفاده از نسخه 2/9 نرم افزار SAS و برای مقایسه میانگین اثر اصلی و اثر متقابل تیمارها از آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد استفاده گردید.

 

 

 

عمق

(cm)

هدایت الکتریکی

(dS.m-1)

اسیدیته گـل اشباع

کـربن آلی

(%)

نیـتروژن کل

(%)

فسفر قابل استفاده

(  mg.kg-1)

پتاسیم قابل  استفاده

(  mg.kg-1)

شـن

(%)

 

سیـلت

(%)

 

رس

(%)

 

گروه بافـت

30- 0

97/0

41/7

36/1

146/0

6/19

155

6

46

48

رسی ـ سیلتی

                         

جدول1- نتایج تجزیه خاک محل اجرای آزمایش

 

                                    

 

 

 

جدول 2- داده­های هواشناسی در طی سال زراعی 97 -1395 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور- رشت

ماه

دما (درجه سانتی­گراد)

 

مجموع بارندگی

 (mm)

 

مجموع ساعات آفتابی

96-1395

 

97-1396

 

 

کمینه

بیشینه       

 

کمینه

بیشینه       

 

96-1395

97-1396

 

96-1395

97-1396

مهر

5/15

8/23

 

1/14

1/22

 

9/239

8/238

 

6/108

1/130

آبان

4/9

3/16

 

7/12

5/21

 

3/200

9/25

 

3/71

4/97

آذر

3/2

1/12

 

5/5

9/14

 

4/219

4/71

 

8/129

8/115

دی

5/3

5/11

 

3/5

9/12

 

0/38

7/66

 

9/90

8/77

بهمن

3/0

6/8

 

6/3

7/10

 

7/216

6/185

 

4/92

5/68

اسفند

1/4

5/14

 

3/7

1/15

 

8/44

86

 

5/134

9/56

فروردین

5/8

6/18

 

5/8

7/18

 

2/86

4/20

 

140

9/145

اردیبهشت

3/14

1/24

 

2/14

5/24

 

8/27

2/37

 

2/169

4/170

میانگین  مجموع

2/7

2/16

 

9/8

6/17

 

1/1073

732

 

7/936

6/862

 

 

 

         


 


نتایج و بحث

عملکرد دانه

        نتایج جدول تجزیه واریانس مرکب داده­ها نشان داد که بین اثر اصلی سال، خاک­ورزی، روش کاشت، مقدار نیتروژن و اثرمتقابل روش خاک­ورزی در روش کاشت، خاک­ورزی در مقدار نیتروژن و روش کاشت در مقدار نیتروژن از نظر عملکرد دانه اختلاف معنی داری وجود داشت (جدول3). مقایسه میانگین داده­ها نشان داد که سال دوم با میانگین عملکرد دانه 6/3348 کیلوگرم در هکتار نسبت به سال اول با میانگین عملکرد دانه 3/3057 کیلوگرم در هکتار از برتری معنی­داری برخوردار بود (جدول 4). داده­های جدول 2، مشخصات آب و هوایی سال­های اجرای آزمایش را نشان می­دهد. مجموع بارندگی در سال­های اول و دوم آزمایش، به­ترتیب برابر با 1/1073 و 732 میلی­متر بود که دو ماه ابتدایی کشت کلزا (آبان و آذر) در سال اول از میزان بارندگی بسیار بیشتری (7/419 میلی­متر) نسبت به مدت مشابه در سال دوم (3/97 میلی­متر) برخوردار بود. کمینه و بیشینیه دما در سال اول آزمایش نیز به­ترتیب برابر با 2/7 و 2/16 درجه سانتی­گراد و در سال دوم برابر با 9/8 و 6/17 درجه سانتی­گراد بود. بنابراین، علت بیش­تر بودن عملکرد دانه در سال دوم آزمایش را می­توان به شرایط مساعد آب و هوایی در سال دوم به جهت دمای بیشتر و بارندگی کمتر به­ویژه در ماههای ابتدایی دوره رشد مربوط دانست. مقایسه میانگین اثر متقابل خاک­ورزی در روش کاشت نشان داد که ترکیب تیماری­ خاک­ورزی متداول در کشت نشایی با میانگین­ 3458 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را دارا بوده و در گروه a قرار گرفت، روش کم خاک­ورزی در کشت نشایی نیز با عملکرد 3360 کیلوگرم در هکتار در گروه ab قرار داشت (جدول 5). عملیات خاک­ورزی با ایجاد تغییر در ساختمان خاک، شکستن لایه­های خاک و سست نمودن آن باعث کاهش مقاومت خاک گردیده و در نتیجه گیاهچه­های کلزا در کشت نشایی توانستند به دلیل بهبود شرایط فیزیکی خاک و استقرار و توسعه بهتر ریشه که منجر به جذب بیشتر عناصرغذایی گردید، از عملکرد مناسبتری برخوردار باشند. در حالی که ترکیب تیماری بی خاک­ورزی در هر دو روش کشت، به­دلیل فشردگی خاک، عدم تخلخل، افزایش شاخص مخروطی و وزن مخصوص ظاهری خاک (محمدی و همکاران

جدول3- تجزیه واریانس مرکب اثر شیوه­ کاشت و مقدار نیتروژن بر صفات مورد مطالعه در روش­های مختلف خاک­ورزی در

طی دو سال زراعی 97-1395

شاخص مخروطی خاک

اسیدیته خاک

جرم مخصوص

ظاهری

وزن ریشه

طول  

عمقی ریشه

ارتفاع بوته

 

وزن خشک

کل

 

عملکرد دانه

درجه آزادی

منابع تغییر

** 05/15

41/0**

 

ns 034/0

74/286**

62/542**

**27/5247

**8/5913002

4/3144ns

1

سال

15/0

12/0

0027/0

64/19

24/1

40/29

8/271410

7/ 41252

2

سال× تکرار

44/3 **

03/0ns

080/0**

23/624**

68/157**

94/464**

1/16543205**

4/2425515**

2

روش خاک­ورزی

28/1

04/0

019/0  

03/177

87/16

92/81

5/545355

2/92738

4

خطای کرت اصلی

42/0ns

01/0 ns

00047/0 ns

88/206**

55/407**

87/9ns

4/2284128*

7/290700*

1

روش کشت

18/0ns

06/0*

0042/0 ns

73/3476**

03/46**

58/16860**

2/269332809**

** 7/53094058

3

مقدار نیتروژن

02/0ns

01/0ns

0037/0ns

92/78*

86/8 ns

61/34ns

7/1649037*

* 4/192251

2

خاک­ورزی × روش کشت

11/0ns

02/0ns

0048/0 ns

96/96**

95/0 ns

38/50ns

2/1502992*

7/155903*

6

خاک­ورزی × مقدار نیتروژن

09/0ns

01/0ns

00092/0ns

86/67*

56/3 ns

51/61ns

5/1525041*

8/208858*

3

روش کشت × مقدار نیتروژن

18/0ns

00/0ns

0041/0ns

96/16ns

33/4ns

97/5ns

4/232894ns

4/25717 ns

6

خاک­ورزی × روش کشت × مقدار نیتروژن

07/0ns

01/0 ns

0019/0ns

49/23ns

18/2ns

21/63ns

0/806237ns

4/32491ns

2

سال× خاک­ورزی

24/0ns

02/0 ns

023/0ns

60/110*

37/17*

35/168ns

1/359600ns

1/35784ns

1

سال× روش کشت

10/0ns

01/0 ns

0034/0ns

68/81*

50/4 ns

60/134ns

1/1699440*

2/300097*

3

سال× مقدار نیتروژن

10/0ns

01/0ns

0037/0ns

13/10ns

21/1ns

28/23ns

9/343972ns

4/4808ns

2

سال× خاک­ورزی × روش کشت

10/0ns

01/0ns

0026/0ns

04/7ns

54/0ns

55/21ns

9/229260ns

4/15422ns

6

سال× خاک­ورزی × مقدار نیتروژن

15/0ns

01/0ns

079/0ns

30/25 ns

74/1ns

00/48ns

4/249168ns

6/44281ns

3

سال× روش کشت × مقدار نیتروژن

09/0ns

01/0 ns

0036/0ns

30/25ns

46/2ns

29/4ns

7/198699ns

4/8626ns

6

   سال× خاک­ورزی × روش کشت × مقدار نیتروژن

20/0

02/0 ns

0095/0

28/22

37/4

04/95

3/526203

7/54343

88

خطا

70/12

00/2

35/6

21/7

71/11

23/7

55/7

28/7

-

ضریب تغییرات(%)

 

ادامه جدول3-

وزن خشک علف­های هرز(60 روز بعد از کاشت)

رطوبت

 خاک

کربن آلی خاک

نیتروژن خاک

درجه

آزادی

 

منابع تغییر

 

31/1409**

78/2 ns

*08/0

ns0003/0

1

سال

93/ 216

72/4

08/0

002/0

2

سال× تکرار

72/104790**

53/233**

10/0**

0004/0  ns

2

روش خاک­ورزی

94/31

43/9

12/0

0005/0

4

خطای کرت اصلی

19/5587**

11/0 ns

003/0 ns

0002/0 ns

1

روش کشت

** 29/5481

21/1 ns

17/0**

007/0**

3

مقدار نیتروژن

67/198*

44/8 ns

03/0 ns

00001/0 ns

2

خاک­ورزی × روش کشت

85/427**

52/10 ns

003/0ns

00004/0 ns

6

خاک­ورزی × مقدار نیتروژن

03/142*

07/1ns

004/0 ns

00003/0 *

3

روش کشت × مقدار نیتروژن

16/94ns

66/1ns

008/0ns

00008/0 ns

6

خاک­ورزی × روش کشت × مقدار نیتروژن

64/3ns

36/5ns

01/0ns

00002/0 ns

2

سال× خاک­ورزی

30/1162**

69/4ns

0001/0ns

  00003/0ns

1

سال× روش کشت

26/382 **

67/1ns

002/0ns

0005/0 ns

3

سال× مقدار نیتروژن

73/333**

53/3ns

004/0ns

0001/0  ns

2

سال× خاک­ورزی × روش کشت

14/22ns

5/6ns

002/0ns

0009/0 ns

6

سال× خاک­ورزی × مقدار نیتروژن

57/39ns

29/5ns

01/0ns

0001/0 ns

3

سال× روش کشت × مقدار نیتروژن

85/13ns

70/2ns

005/0ns

0002/0 ns

6

  سال× خاک­ورزی × روش کشت × مقدار نیتروژن

49/47

68/5

02/0

02/0

88

خطا

71/11

39/3

46/9

52/9

-

ضریب تغییرات(%)

ns غیر معنی­دار و * و ** به­ترتیب معنی­دار در سطح احتمال 5% و 1% می باشد.

             

2009 و گجری و همکاران 2002) باعث مقاومت بیشتر خاک نسبت به نفوذ ریشه کلزا شده و کاهش طول ریشه و کاهش عملکرد در این تیمارها به وقوع پیوست. رویجان و همکاران (2006) نیز اظهار داشتند، عملکرد گیاهان در سیستم بی­خاک­ورزی کمتر از خاک­ورزی متداول بود و دلیل آن را مربوط به بالا بودن جرم مخصوص ظاهری خاک و کاهش دسترسی به عناصر غذایی خاک عنوان کردند. نتایج اثر متقابل خاک­ورزی در مقدار نیتروژن بیانگر آن بود که در تیمارهای خاک­ورزی متداول و کم خاک­ورزی بین مقادیر 200 و 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تفاوت معنی داری وجود نداشت و مقایسه میانگین آنها را در یک گروه قرار داد، در حالی­که در روش بی خاک­ورزی با افزایش سطوح نیتروژن عملکرد کلزا به طور معنی داری افزایش یافت. احتمالا تلفات بیشتر نیتروژن در روش بی خاک­ورزی شامل : تصعید، آبشویی، عدم توانایی جذب نیتروژن توسط ریشه به­ویژه در مراحل ابتدایی رشد و مصرف بیشتر نیتروژن توسط علف­های هرز، سبب گردید که نیاز روش بی خاک­ورزی به نیتروژن بیشتر از بقیه روش­های خاک­ورزی باشد. یافته­های سایر محققان نیز بیانگر آن است که سیستم­ بی خاک­ورزی در مقایسه با سیستم خاک­ورزی متداول دارای قابلیت دسترسی کمتری به عناصر غذایی هستند و نیاز به کود نیتروژن در سیستم بی خاک­ورزی بیشتر از سیستم خاک­ورزی متداول است (هرنان و همکاران 2000). بررسی نتایج اثر متقابل روش کاشت در مقدار نیتروژن بیانگر آن بود که در کشت نشایی با افزایش مقدار نیتروژن عملکرد کلزا به طور معنی داری افزایش یافت، به گونه­ای که مقدار 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار با میانگین 8/4234 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد (جدول7). به نظر می­رسد که کشت نشایی کلزا به دلیل مورفولوژی خاص این روش کشت که منجر به افزایش صفاتی مانند تعداد شاخه­های فرعی، تعداد خورجین در بوته و بیوماس گیاه می­گردد، برای رسیدن به پتانسیل عملکرد، نیاز به مقادیر بیشتری نیتروژن دارد.

 

وزن خشک کل

        نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل روش خاک­ورزی در روش کاشت از نظر صفت وزن خشک کل نشان داد که ترکیب تیماری­ خاک­ورزی متداول در کشت نشایی با میانگین­ 10285 کیلوگرم در هکتار بیشترین وزن خشک کل را دارا بود. الگوی خاک­ورزی متداول دقیقا برای کم خاک­ورزی هم تکرارشد، اما بر خلاف این دو روش خاک­ورزی، در سیستم بی خاک­ورزی کشت مستقیم نسبت به کشت نشایی از برتری جزیی برخوردار بود (جدول5). نتایج اثر متقابل خاک­ورزی در مقدار نیتروژن بیانگر آن بود که در تیمارهای خاک­ورزی متداول و کم خاک­ورزی با افزایش سطوح نیتروژن وزن خشک کل افزایش یافت و درصد افزایش از مقدار 100 به300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در هر دو روش حدود 18 درصد بود. در حالی که در روش بی خاک­ورزی افزایش وزن خشک کل از مقدار 100 به 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به میزان 29 درصد بود و این نشان می­دهد که تیمار بی خاک­ورزی نسبت  به تیمارهای خاک­ورزی برای رسیدن به پتانسیل عملکرد، نیاز بیش­تری به کود نیتروژن دارند (هرنان و همکاران 2000).

 

طول عمقی یا عمق  ریشه دوانی

        نتایج مقایسه میانگین نشان داد که سال دوم آزمایش با میانگین 67/24 سانتی­متر نسبت به سال اول با میانگین 79/20 سانتی­متر از طول عمقی ریشه بیشتری برخوردار بود (جدول 4). شرایط مناسب آب و هوایی و استفاده از عوامل اقلیمی که سبب رشد و نمو بهتر گیاه گردید، از دلایل افزایش طول ریشه در سال دوم آزمایش بود. روش بی خاک­ورزی با میانگین طول ریشه 65/20 سانتی­متر کمترین طول ریشه و روش­های خاک­ورزی کم و متداول با میانگین­های 55/23 و 99/23 سانتی­متر بیشترین طول ریشه را دارا بودند و به طور مشترک در یک گروه قرار گرفتند. عملیات خاک­ورزی با ایجاد تغییر در ساختمان خاک، شکستن لایه­های خاک و سست نمودن آن باعث کاهش مقاومت خاک گردیده و در نتیجه ریشه­های گیاه کلزا توانستند از عمق نفوذ بیش­تری برخوردار باشند. نتایج سایر محققان نیز بیانگر آن است که در خاک­هایی که خاک­ورزی انجام می­گیرد، به علت جابه­جایی ذرات خاک، تراکم خاک کاهش یافته و نفوذ و گسترش ریشه­ها بیشتر است (محمدی و همکاران 2009 و گجری و همکاران 2002). کشت مستقیم با میانگین طول 41/24 سانتی­متر نسبت به کشت نشایی با میانگین 05/21 سانتی­متر از طول ریشه بیشتری برخودار بود. به ­نظر می­رسد که در کشت مستقیم به­ دلیل آنکه استقرار، جوانه­زنی و ریشه­ دوانی کلزا در خاک از ابتدا به صورت پیوسته و به تدریج صورت گرفته، بذور کلزا جهت ریشه دوانی با مقاومت کمتری از سوی خاک مواجه گردیده و توانستند با سهولت بیشتری ریشه­های خود را به صورت عمودی در خاک گسترش داده و از طول ریشه بیشتری برخوردار شوند (جدول 4). بین مقادیر نیتروژن، تیمار بدون مصرف نیتروژن با میانگین 13/21 سانتی­متر کمترین طول ریشه را دارا بود. کاربرد کود نیتروژن سبب ایجاد بستر و شرایط تغذیه­ای مناسب برای رشد و نمو کلزا، افزایش بیوماس گیاهی و رشد ریشه گیاه کلزا گردید و در نتیجه بوته­ها توانستد از طول ریشه بیشتری برخوردار باشند. نتایج یافته­های برخی از محققان نیز حاکی از آن است که کاربرد نیتروژن موجب رشد، گسترش و حجیم شدن ریشه­ها می­گردد (فینی و همکاران 2015 و علما و همکاران 2013).

وزن ریشه

        نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل روش خاک­ورزی در روش کاشت نشان داد که ترکیب تیماری بی خاک­ورزی در کشت مستقیم با میانگین 81/58 گرم بر متر مربع کمترین وزن ریشه را دارا بود. در توجیه کاهش وزن ریشه در این ترکیب تیماری می­توان چنین استدلال نمود که در روش بی خاک­ورزی، افزایش صفاتی چون جرم مخصوص ظاهری و فشردگی خاک باعث کاهش تخلخل خاک و اکسیژن موجود در خاک گردیده و در نتیجه اکسیژن که به عنوان فعال کننده  تغذیه گیاه محسوب می­شود، به اندازه کافی برای تهویه در دسترس ریشه قرار نخواهد گرفت (محمدی و همکاران 2009 و گجری و همکاران 2002) از سوی دیگر میزان تلفات بیشتر نیتروژن در کشت مستقیم باعث محدودیت توسعه ریشه و کاهش وزن ریشه در این ترکیب تیماری گردید. نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل خاک­ورزی در نیتروژن (جدول6) نشان داد که ترکیبات تیماری خاک­ورزی متداول با 200 و300  کیلوگرم نیتروژن در هکتار و ترکیبات تیماری بی خاک­ورزی و کم خاک­ورزی در تیمار بدون مصرف نیتروژن به­ترتیب بیشترین و کمترین وزن خشک ریشه را دارا بودند. به علت تخلخل و وجود تهویه کافی در خاک در تیمارهای خاک­ورزی متداول و همچنین بستر و شرایط مناسبی که در اثر تغذیه با کود نیتروژن ایجاد شده بود، سبب رشد و نمو بیشتر ریشه گردیده و در نتیجه افزایش وزن ریشه در این ترکیبات تیماری حاصل گردید. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل روش کاشت در مقدار نیتروژن نشان داد که  ترکیب تیماری کشت نشایی با 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار با میانگین 67/78 گرم بر متر مربع بیشترین و ترکیبات تیماری کشت نشایی و کشت مستقیم بدون مصرف نیتروژن کمترین وزن خشک ریشه را دارا بودند.

        استقرار گیاهچه­های چند برگی کلزا با دارا بودن ریشه­های نسبتاً طویل در زمین اصلی در کشت نشایی، سبب جذب بیشتر نیتروژن شد. به عبارتی وجود ریشه­های بزرگتر که توانایی جذب نیتروژن بیشتری داشتند، سبب گردید که تلفات نیتروژن که از طرق مختلف صورت می­گیرد، به حداقل کاهش یابد و در نتیجه باعث افزایش وزن ریشه در ترکیب تیماری کشت نشایی با 300 کیلوگرم نیتروژن گردید. نتایج برخی از محققان نشان می­دهد که کاربرد عنصر نیتروژن موجب رشد، گسترش و افزایش وزن ریشه­ها می­گردد (فینی و همکاران 2015 و علما و همکاران 2013).

 

 

 

 

 

 

جدول4- مقایسه میانگین مرکب صفات مربوط به اثر اصلی سال، روش خاک­ورزی، روش کشت و مقدار نیتروژن بر صفات مورد مطالعه کلزا در طی دو سال زراعی 97-1395

وزن خشک علف­های هرز

(g.m-2)

رطوبت خاک

(%)

شاخص مخروطی

خاک

(MPa)

اسیدیته خاک

کربن آلی خاک

(%)

نیتروژن خاک

(%)

 

جرم مخصوص

ظاهری

(g.m-3)

وزن ریشه

(g.m-2)

طول عمقی ریشه

(cm)

ارتفاع بوته (cm)

وزن خشک کل

(Kg.ha-1)

عملکرد  دانه (Kg.ha-1)

 

 

 

 

 

 

تیمار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سال

98/61a

54/70a

83/3a

39/7a

145/0a

155/0a

55/1a

04/64b

79/20b

7/128b

2/9399b

7/3053b

1396-1395

72/55b

26/70a

11/3 b

33/7a

150/0a

152/0a

52/1 a

86/66a

67/24a

9/140a

5/9804a

6/3348a

1397-1396

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خاک­ورزی

78/112 a

a13/72

74/3 a

a34/7

a52/1

157/0 a

a58/1

43/61a

65/20 b

b2/131

0/8929 b

5/2943b

بی خاک­ورزی

03/33 b

a17/71

56/3 ab

a34/7

a48/1

152/0 a

ab52/1

56/66 a

55/23a

a3/136

0/9867 a

0/3303a

کم خاک­ورزی

74/30 b

b92/67

21/3b

a39/7

a43/1

152/0a

b50/1

39/68a

99/23 a

9/136 a

5/10009a

0/3357a

خاک­ورزی متداول

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روش کشت

08/65 a

43/70a

45/3a

34/7a

47/1a

155/0a

53/1a

25/64 b

41/24a

1/135a

9/9475b

2/3156 b

کشت مستقیم

62/52b

38/70a

55/3a

36/7a

48/1a

153/0 a

53/1a

65/66 a

05/21b

5/134a

2/9727a

1/3246 a

کشت نشایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدار نیتروژن (کیلوگرم

 بر هکتار)

84/44 d

39/70a

41/3a

44/7a

38/1c

132/0b

54/1 a

98/53d

13/21b

4/105d

5/5853d

0/1472c

صفر

88/52 c

61/70a

51/3a

35/7ab

47/1b

157/0a

53/1 a

96/60c

78/22a

0/133c

2/9311c

8/3239b

100

28/65b

17/70a

58/3a

33/7b

50/1ab

161/0a

52/1 a

11/71b

31/23a

4/145b

6/11344b

6/4000a

200

40/72a

44/70a

51/3a

31/7b

55/1a

163/0a

54/1   a

74/75a

70/23a

5/155 a

1/11898a

2/4092a

300

      در هر ستون، میانگین­هایی که دارای حروف مشابه می­باشند، اختلاف معنی­داری در سطح احتمال 5 درصد ندارند

                           

 

جدول5- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری خاک­ورزی در روش کاشتبرای صفات مورد مطالعه کلزا در طی دو سال زراعی 97-1395

 

خاک­ورزی

روش کشت

عملکرد دانه

(Kg.ha-1)

وزن خشک کل

((Kg.ha-1

وزن ریشه

(g.m-2)

وزن خشک علف­های هرز

(g.m-2)

بی خاک­ورزی

کشت مستقیم

1/2967d

3/9010d

81/58e

31/121a

بی خاک­ورزی

کشت نشایی

8/2919d

7/8847d

04/64cd

26/104b

کم خاک­ورزی

کشت مستقیم

8/3245bc

8/9683bc

40/66bcd

67/37c

کم خاک­ورزی

کشت نشایی

3/3360ab

3/10050ab

65/66abc

38/28d

خاک­ورزی متداول

کشت مستقیم

8/3255bc

7/9733bc

53/67ab

26/36c

خاک­ورزی متداول

کشت نشایی

1/3458a

4/10285a

25/69a

21/25d

     در هر ستون، میانگین­هایی که دارای حروف مشابه می­باشند، اختلاف معنی­داری در سطح احتمال 5 درصد ندارند

 

             

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جرم مخصوص ظاهری

        نتایج مقایسه میانگین داده­ها نشان داد که بین تیمارهای خاک­ورزی، تیمار بی خاک­ورزی با میانگین 58/1 بیشترین جرم مخصوص ظاهری و خاک­ورزی متداول با میانگین 50/1 گرم بر سانتی متر مکعب کمترین جرم مخصوص ظاهری را دارا بودند و در گروه­های جداگانه آماری قرار داشتند. کاهش جرم مخصوص ظاهری در تیمار خاک­ورزی متداول را می­توان به افزایش خلل و فرج خاک و کاهش فشردگی خاک در این تیمار نسبت داد (غلامی و همکاران 2013 و موسوی بوگار و همکاران 2012). این فشردگی خاک در تیمار بی خاک­ورزی همچنین منجر به کاهش عمق نفوذ ریشه شده، رشد آن را تحت ﺗﺄثیر قرار داده و در نتیجه ریشه نمی­تواند آب و مواد غذایی را به خوبی جذب نماید و منجر به کاهش عملکرد دانه گردید (جدول5).

 

 

ارتفاع بوته

        نتایج مقایسه میانگین نشان داد که سال دوم آزمایش با میانگین ارتفاع بوته 9/140 سانتی­متر نسبت به سال اول با میانگین 7/128 سانتی­متر از برتری معنی­داری برخوردار بود. شرایط مساعد آب و هوایی به جهت بالاتر بودن دمای بیشتر و بارندگی کمتر و استفاده از عوامل محیطی از دلایل احتمالی افزایش ارتفاع در سال دوم آزمایش می­باشد. بین روش­های خاک­ورزی، خاک­ورزی متداول و کم خاک­ورزی بیشترین ارتفاع بوته را دارا بوده و به طور مشترک در

 

 

جدول6- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری  خاک­ورزی در مقدار نیتروژن برای صفات مورد مطالعه کلزا در طی

 دو سال زراعی 97-1395

 

خاک­ورزی

مقدار نیتروژن

((Kg.ha-1

عملکرد دانه

((Kg.ha-1

وزن خشک کل

((Kg.ha-1

وزن ریشه

((g.m-2

 

وزن خشک علف­های هرز  

((g.m-2

 

بی خاک­ورزی

صفر

7/1324g

0/5540g

37/51h

50/90d

بی خاک­ورزی

100

3/2840e

2/8114f

39/56fg

22/104c

بی خاک­ورزی

200

7/3666c

7/10604d

78/65e

b75/123

بی خاک­ورزی

300

2/3942b

0/11457bc

16/72cd

67/132a

کم خاک­ورزی

صفر

0/1540f

0/5921g

49/57f

49/23h

کم خاک­ورزی

100

7/3378d

3/9786e

44/63e

51/29g

کم خاک­ورزی

200

3/4144a

2/11787ab

08/70d

33/35f

کم خاک­ورزی

300

2/4149a

5/11973ab

09/75bc

77/43e

خاک­ورزی متداول

صفر

3/1551f

5/6099g

08/53gh

53/20h

خاک­ورزی متداول

100

5/3500cd

0/10033de

04/63e

90/24gh

خاک­ورزی متداول

200

8/4190a

0/11642b

48/77ab

77/36f

خاک­ورزی متداول

300

2/4185a

7/12263a

97/79a

75/40ef

   در هر ستون، میانگین­هایی که دارای حروف مشابه می­باشند، اختلاف معنی­داری در سطح احتمال 5 درصد ندارند

 

 

گروه  برتر قرار داشتند. روش بی خاک­ورزی نیز با میانگین 2/131 سانتی­متر کمترین ارتفاع بوته را دارا بود. به نظر می­رسد که عملیات خاک­ورزی،  به جهت بهبود شرایط فیزیکی خاک، توسعه بهتر ریشه و استفاده بهتر از عوامل محیطی، سبب افزایش ارتفاع بوته در این تیمار­ها شده باشد.

    فولادی‌وند و همکاران (2009) نیز در تحقیقات خود به نتایج مشابهی دست یافتند. بین مقادیر نیتروژن نیز از نطر صفت ارتفاع بوته اختلاف معنی­داری وجود داشت. بیشترین و کمترین ارتفاع بوته  با میانگین­های 5/155 و 4/105 سانتی­متر به ترتیب متعلق به تیمار300 کیلوگرم نبتروژن در هکتار و شاهد (بدون مصرف کود نیتروژن) بود که در گروه­های جداگانه آماری قرار داشتند. کاربرد کود نیتروژن  اثر مثبتی بر ارتفاع بوته کلزا داشت که این موضوع را می­توان به افزایش طول سلول­های گیاهی، افزایش طول ساقه و نامحدود بودن رشد کلزا  نسبت داد که در طی مرحله گلدهی و تولید خورجین نیز به رشد رویشی خود ادامه می­دهند.

 

نیتروژن خاک

        نتایج مقایسه میانگین نشان داد که تیمار بدون مصرف نیتروژن با میانگین 132/0 درصد کمترین و تیمارهای 100، 200 و300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به ترتیب با میانگین­های 157/0، 161/0 و 163/0 درصد به طور مشترک بیشترین میزان نیتروژن خاک را دارا بودند (جدول4). بررسی اثر متقابل روش کاشت در مقدار نیتروژن نشان داد که ترکیبات تیماری کشت نشایی و مستقیم با 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار با میانگین­های 171/0 و 167/0 درصد بیشترین میزان نیتروژن خاک را دارا بودند و به طور مشترک در یک گروه قرار داشتند. با توجه به این که هر دو نوع ترکیب تیماری روش کاشت با 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین مقدار ورودی نیتروژن را به خاک داشتند، بنابر این طبیعی بود که کمتر از ذخیره نیتروژن بومی خاک استفاده نمایند و مقدار نیتروژن خاک آنها نسبت به سایر تیمارها افزایش داشته باشد (جدول7). از سوی دیگر ترکیبات تیماری کاشت نشایی و مستقیم کلزا با تیمار بدون مصرف نیتروژن کمترین درصد نیتروژن خاک را دارا بوده و به طور مشترک در یک گروه قرار داشتند. در توجیه کاهش نیتروژن خاک می­توان چنین استدلال نمود که در این ترکیبات تیماری تنها منبع تامین نیتروژن جهت نیازهای رویشی و تکمیل سیکل زایشی، نیتروژن بومی خاک بود و این منبع نیز به دلیل مصرف گیاه و هم­چنین عدم جایگزینی توسط نیتروژن ورودی به خاک از مقدار ذخیره آن کاسته شد، از این رو کاهش مقدار نیتروژن خاک در آنها قابل انتظار بود. نتایج آزمایش انجام شده در خصوص اثر 4 مقدار 150، 200، 250 و 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بر میزان تجمع نیتروژن در پروفیل خاک نشان داد که با افزایش نیتروژن از 150 به 300 کیلوگرم در هکتار، تجمع نیتروژن بیشتری در پروفیل خاک به وقوع پیوست که با نتایج این آزمایش مطابقت داشت (روزبه و قنبری 2018).

 

کربن آلی خاک

        نتایج مقایسه میانگین داده­ها نشان داد که سال دوم آزمایش با میانگین 50/1 درصد نسبت به سال اول با میانگین 45/1 درصد از میزان کربن آلی بیشتری برخوردار بود. با توجه به برگرداندن حجم بالای حاصل از بقایای گیاه کلزا به خاک و وجود زمان کافی جهت تجزیه تدریجی بقایا در خاک، افزایش کربن آلی خاک در سال دوم طبیعی به نظر می­رسید. نتایج یافته­های ­افضلی گروه و همکاران (2019) نیز بیانگر افزایش کربن آلی خاک در اثر تجزیه بقایا و با گذشت زمان می­باشد. بین روش­های خاک­ورزی، روش بی خاک­ورزی و متداول به ترتیب با میانگین­های 52/1 و 43/1 بیشترین و کمترین میزان کربن آلی خاک را به خود اختصاص دادند. گارسیا-ارنز و همکاران و مادجان و همکاران (2009) و مالهی و همکاران (2006) گزارش نمودند که خاک­ورزی مرسوم ویژگی­های کربن آلی خاک را تغییر داده و باعث کاهش آن می­گردد و دلیل این کاهش را زیر و رو شدن کامل خاک در این سیستم خاک­ورزی دانسته که سبب تجزیه سریعتر بقایای گیاهی و اکسید شدن کربن آلی خاک گشته و سرعت  هدر­روی آن را افزایش می­دهد. بین مقدار نیتروژن نیز، تیمار بدون مصرف نیتروژن با میانگین 38/1 درصد کمترین و تیمار 300 کیلوگرم نیتروژن با میانگین 55/1 درصد بیشترین مقدار کربن آلی خاک را دارا بودند. با توجه به تفاوت بین حجم تولید بیوماس گیاهی کلزا و برگرداندن آنها به خاک در تیمارهای مختلف نیتروژن، تیمار حاوی بیشترین مقدار نیتروژن که حجم بیشتری از بقایای گیاهی را وارد خاک نمود، طبیعی بود که بیشترین درصد کربن آلی خاک را دارا باشد.

 

اسیدیته خاک

        نتایج جدول تجزیه واریانس مرکب داده­ها (جدول3) نشان داد که بین تیمارهای آزمایشی فقط اثر نیتروژن بر اسیدیته خاک معنی­دار بود. تیمار بدون مصرف نیتروژن با میانگین 44/7 کمترین مقدار اسیدیته خاک را دارا بود و به تنهایی در رتبه اول قرار داشت. مقادیر 100، 200 و 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار نیز به ترتیب با میانگین­های 35/7، 33/7 و 31/7 مشترکاً در یک گروه قرار داشتند (جدول 4). اسیدی شدن خاک ناشی از کودهای معدنی، به ­ویژه کودهای حاوی نیتروژن مانند آمونیوم و اوره با توجه به جذب آمونیاک توسط گیاه زراعی یا نیتریفیکاسیون آن یک اثر مشخص در اسیدیته خاک دارد. این فرایندها یون هیدروژن تولید می­کنند و در نتیجه افزودن H+ در ترکیب تبادل کاتیونی خاک منجر به اسیدیته شدن خاک می­گردد (هاولین و همکاران 1999).

 

شاخص مخروطی خاک

        شاخص مخروطی معیاری است که برای درک فشردگی خاک در مزرعه از آن استفاده می­گردد. نتایج مقایسه میانگین داده­ها نشان داد که سال اول آزمایش با میانگین 83/3 مگاپاسکال نسبت به سال دوم با میانگین 11/3 مگاپاسکال از شاخص مخروطی بیشتری برخوردار بود. به­نظر می­رسد که شرایط ویژه آب و هوایی در سال اول آزمایش که با وقوع بارندگی­های زیاد و چندین دفعه برف سنگین همراه بود، از دلایل احتمالی افزایش شاخص مخروطی در سال اول آزمایش می­باشد. همچنین افزایش کربن آلی خاک در سال دوم می­تواند یکی دیگر از دلایل احتمالی کاهش شاخص مخروطی در این سال محسوب گردد. بین روش­های خاک­ورزی، روش بی خاک­ورزی با میانگین 74/3 مگا پاسکال بیشتربن شاخص مخروطی خاک را به خود اختصاص داد و در گروهa  قرار گرفت، هر چند که تیمار کم خاک­ورزی نیز با میانگین 56/3 در گروه  ab قرار داشت. خاک­ورزی متداول نیز با میانگین 21/3 کمترین شاخص مخروطی خاک را دارا بوده و در گروه b  قرار گرفت (جدول4). عملیات خاک­ورزی با ایجاد تغییر در ساختمان خاک سبب کاهش شاخص مخروطی می­شود و تفاوت درمیزان شکستن لایه­های خاک و سست نمودن آن می­تواند دلیل تفاوت میزان کاهش شاخص مخروطی در خاک­ورزی­های مختلف باشد ( صفری و همکاران 2013).

 

رطوبت خاک

        نتایج مقایسه میانگین داده­ها نشان داد که تیمارهای بی خاک­ورزی و کم خاک­ورزی با میانگین­های 13/72 و 17/71 بیشترین درصد رطوبت خاک را دارا بوده و به طور مشترک در یک گروه قرار داشتند. خاک­ورزی متداول نیز با میانگین 92/67 درصد کمترین میزان درصد رطوبت خاک را دارا بود (جدول 4). وجود بقایای گیاهی بیشتر در سطح خاک، موجب تبخیر کمتر و کاهش روان­آب شده و در نتیجه باعث حفظ رطوبت بیشتر در تیمارهای کم خاک­ورزی و بی خاک­ورزی می­گردد، در حالی که در سیستم خاک­ورزی متداول، عملیات خاک­ورزی (شخم با گاوآهن برگردان دار وبه دنبال آن دیسک زدن) با افزایش میزان خلل و فرج و ناهمواری­های سطح خاک باعث تبخیر بیشتر رطوبت شده و در نتیجه رطوبت خاک در این روش کمتر از سایر تیمارهاست. همچنین ذرات ریز خاک در سیستم خاک­ورزی متداول باعث افزایش سطوح تماس خاک با هوا و در نتیجه تبخیر بیشتر می­گردند. نتایج سایر محققان نیز بیانگر آن است که خاک­ورزی حفاظتی (بی خاک­ورزی و یا کم خاک­ورزی)­ در مقایسه با خاک­ورزی مرسوم رطوبت بیشتری را در خاک حفظ می­نماید (افضلی نیا و همکاران 2019).

 

وزن خشک علف­های هرز

        نتایج مقایسه میانگین داده­های صفت مربوط به وزن خشک علف­های هرز نشان داد که سال اول آزمایش با میانگین 98/61 گرم نسبت به سال دوم با میانگین72/55 گرم از برتری معنی­داری برخوردار بود (جدول 4). علت این امر را می­توان به رشد کمتر گیاهچه­های کلزا در واحد سطح در سال اول آزمایش (در نتیجه شرایط نامناسب آب و هوایی) نسبت داد که فرصت بیشتری را جهت رشد علف­های هرز فراهم نمودند. نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل روش خاک­ورزی در روش کاشت نشان داد که ترکیب تیماری بی خاک­ورزی در کشت مستقیم با میانگین 31/121 گرم بیشترین و خاک­ورزی متداول در کشت نشایی با میانگین 21/25 گرم کمترین وزن خشک علف­های هرز را دارا بودند (جدول 5). ترکیب تیماری بی خاک­ورزی در کشت مستقیم به دلیل زیر و رو نشدن خاک، بانک بذر بیشتر علف­های هرز و افزایش تراکم آن­ها در روش بی خاک­ورزی (مروات و همکاران 2007) و همچنین رشد کمتر گیاهچه­های کلزا و در نتیجه پوشش کندتر کانوپی و سایه­اندازی آنها در مزرعه در کشت مستقیم، از وزن خشک علف­های هرز بیشتری برخوردار بود. نتایج مقایسه میانگین اثر روش کشت در مقدار نیتروژن نشان داد که ترکیب تیماری کشت مستقیم با 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار با میانگین 06/81 گرم بیشترین و ترکیب تیماری کشت نشایی بدون کود نیتروژن با میانگین 94/38 گرم کمترین وزن خشک علف­های هرز را دارا بودند و در گروه­های جداگانه­ای قرار گرفتند (جدول 7). این نتایج بیانگر آن است که در ابتدای رشد گیاه کلزا به­ویژه در کشت مستقیم، هنگامی که هنوز پوشش کانوپی به طور کامل بر سطح زمین گسترده نشده است، مقادیر بیشتر نیتروژن سبب رشد بیشتر علف­های هرز مزرعه گردیده و از این رو در تیمارهایی که کود نیتروژن بیشتری مصرف شده بود، وزن خشک علف­های هرز نیز افزایش یافت. البته با بزرگ شدن گیاهچه­های کلزا و ریشه­دوانی آنها و اعمال مدیریت مبارزه با علف­های هرز، بوته­های کلزا کانوپی خود را گسترش داده و توانستند که از منابعی چون نور، آب، مواد غذایی و به­ویژه نیتروژن به خوبی استفاده نمایند.


 

جدول7- مقایسه میانگین مرکب ترکیبات تیماری روش کشت در مقدار نیتروژن برای صفات مورد مطالعه کلزا در

دو سال زراعی 97-1395

 

روش کشت

مقدارنیتروژن

((Kg.ha-1

عملکرد دانه

((Kg.ha-1

وزن خشک کل

((Kg.ha-1

وزن ریشه

((g.m-2

 

نیتروژن خاک (%)

وزن خشک علف­های هرز

((g.m-2

 

کشت مستقیم

0

2/1493d

3/5894d

24/54e

148/0e

74/50e

کشت مستقیم

100

3/3249c

1/9315c

38/60d

162/0bc

72/56d

کشت مستقیم

200

8/3932b

9/11208b

56/69c

160/0cd

79/71b

کشت مستقیم

300

6/3949b

2/11485b

81/72b

167/0ab

06/81a

کشت نشایی

0

8/1450d

7/5812d

71/53e

149/0e

94/38f

کشت نشایی

100

3/3230c

2/9307c

53/61d

155/0de

04/49e

کشت نشایی

200

4/4068b

3/11480b

67/72bc

163/0bc

77/58d

کشت نشایی

300

8/4234a

9/12310a

67/78a

171/0a

72/63c

   در هر ستون، میانگین­هایی که دارای حروف مشابه می­باشند، اختلاف معنی­داری در سطح احتمال 5 درصد ندارند

 


نتیجهگیری

        نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که تفاوت معنی­داری بین تیمارهای کم خاک­ورزی و خاک­ورزی متداول از نظر عملکرد دانه وجود ندارد. بنابراین ترکیب تیماری کم خاک­ورزی با مقدار 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در هر دو روش کشت نشایی و مستقیم، به دلیل عملکرد دانه بالا به­عنوان ترکیب تیماری مناسب جهت کشت کلزا در اراضی شالیزاری استان گیلان قابل پیشنهاد می­باشد.

 

سپاسگزاری

       نگارندگان مقاله از معاونت پژوهشی دانشگاه گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و موسسه تحقیقات برنج کشور جهت حمایت­های مالی از اجرای این تحقیق تشکر و قدر­دانی می­نمایند.

 

 

Afzali Gorouh H, Naghavii H, Rostami MA and Najafinezhad H. 2019. Effect of conservation tillage and wheat residue management in some soil properties and grain yield of corn. Journal of Water and Soil Science, 33(1):1-12. (In Persian).
Afzalinia S, Karami A and Rousta MJ. 2019. Effect of conservation tillage on soil properties, field capacity, fuel consumption, and wheat yield in the wheat-corn rotation. Agricultural Mechanization and Systems Research, 20(72):163-178. (In Persian).
Alizadeh MR and Allameh A. 2015. Soil properties and crop yield under different tillage methods rapeseed cultivation in paddy filds. Journal of Agricultural Sciences, 60(1): 11-22.
Bremner JM and Mulvaney CS. 1982. Nitrogen-Total. Pp. 595-624. In: Page AL, Miller RH and Keeney DR (eds). Methods of soil analysis. Part 2. Chemical and microbiological properties. American Society of Agronomy. Soil Science Society of America. Madison. Wisconsin.
Dehghani M, Jafar Aghaee M and Mohammadi Kia S. 2015. Effect of cotton transplanting on its yield and water use efficiency. Journal of Water Research in Agriculture, 28(2): 307-314. (In Persian).
Fanadzo M, Chiduza S and Mnkeni PN. 2009. Comparative response of direct seeded and transplanted maize to nitrogen fertilization at Zanyokwe irrigation scheme, Eastern Cape, South Africa. African Journal of Agricultural Research, 4(8): 689-694.
Fanaei HR, Amiri Oghan H, Danaei AKh, Kazerani N, Askari A, Rahmanpour S, Roodei D, Ghodratei Gh, Faraji A, Hazarjaribei A, Rameh V, Samadi B, Safe Amiri S, Akbari Moghaddam H and Khajadad Keshtegar M. 2019.  Dalgan, new cultivar of canola by high yield potential for cultivation in warm and dry region in south of country. Research Achievements for Field and Horticulture Crops, 7(2): 161-173. (In Persian).
FAOSTAT. 2018.Statistical Database of the Food and Agriculture Organization of the United Nations. FAO, Rome.
Finney DM, Eckert SE and Kaye JP. 2015. Drivers of nitrogen dynamics in ecologically based agriculture revealed by long-term, high-frequency field measurements. Ecological Applications, 25(8): 2210-2227.
Fooladi Vanda S, Aynehband A and Naraki F. 2009. Effects of tillage method, seed rate and microelement spraying time on grain yield and yield components of rapeseed (Brassica napus L.) in warm dryland condition. Journal of Food, Agriculture and Environment, 7(3-4): 627- 633. (In Persian).
Gajri PR, Arora VK and Prihar SS. 2002. Tillage for Sustainable Cropping. Food Products Press, An imprint of The Haworth Press. New York. USA.
Garcıa-Orenes F, Cerda A, Mataix-Solera J, Guerrer C, Bod MB, Arcenegui V, Zornoza R and Sempere JG. 2009. Effects of agricultural management on surface soil properties and soil–water losses in eastern Spain. Soil and Tillage Research, 106: 117-123.
Gholami A, Asgari H and Zeinali E. 2013. Effects of short term soil management practices on soil carbon and nitrogen sequestration and some physical and chemical characteristics as well as soil aggregate stability in Khorasan Razavi Province, Iran. International Journal of Agriculture and Crop Sciences, 5(21): 2622-2629.
Havlin JL, Beaton JD, Tisdale SL and Nelson WL. 1999. Soil Fertility and Fertilizers. An Introductionto Nutrient Management. Prentice Hall, USA.
Hernan SR, Hernan EE, Guillermo AS and German D. 2000. Evaluation of the presidedress soil nitrogen test for no-tillage maize fertilizer at planting. Agronomy Journal, 92: 1176-1183.
Hosseinzadeh MH, Esfahani M, Rabiei M and Rabiei B. 2008. Effect of row spacing on light interception, grain yield and growth indices of rapeseed (Brassica napus L.) cultivars as second crop following rice. Iranian Journal of Crop Sciences, 10(3): 281-302. (In Persian).
Jafarnejad A and Rahnama AR. 2011. Investigation the effect of delay in sowing on yield of canola and nitrogen application efficiency. Journal of Water and Soil Science, 25(3): 225-233. (In Persian).
Kusek G, Huseyin Ozturk H and Akdemir S. 2016. An assessment of energy use of different cultivation methods for sustainable rapeseed production. Journal of Cleaner Production, 112(4): 2772–2783.
Klut A. 1986. Method of Soil Analysis: Physical, Chemical and Mineralogical Methods. Soil Science Society of America, Madison, Wisconsin, USA.
Liu Y, Tao Y, Wan KY, Zhang GS, Liu DB, Xiong GY and Chen F. 2012. Runoff and nutrient losses in citrus orchards on sloping land subjected to different surface mulching practices in the Danjiangkou reservoir area of China. Agricultural Water Management, 110: 34-40.
Ma BL and Herath AW. 2016. Timing and rates of nitrogen fertiliser application on seed yield, quality and nitrogen-use efficiency of canola. Crop Pasture Science, 67(2): 167–180.
Madejón E, Murillo JM, Moreno F, López MV, Arrue JL, Alvaro-Fuentes J and Cantero C. 2009. Effect of long-term conservation tillage on soil biochemical properties in Mediterranean Spanish areas. Soil and Tillage Research, 105(1): 55-62.
Malhi SS, Lemke RL, Wang Z, Farrell R and Chhabra BS. 2006.Tillage, nitrogen and crop residue effects on crop yield and nutrient uptake, soil quality and greenhouse gas emissions. Soil and Tillage Research, 90: 171-183.
Marwat Kh, Arif BM and Azim Khan M. 2007. Effect of tillage and zinc application methods on weeds and yield of maize. Pakistan Journal of Botany, 39(5): 1583-1591.
Mohammadi Kh, Nabi Allahi K, Aghaalikhani M and Khoormali F. 2009. Study on the effect of different tillage methods on the soil physical properties, yield and yield components of rain-fed wheat. Journal of Plant Production, 16(4): 77-91. (In Persian).
Mousavian SN, Siadat SA, Moradi Telavat MR and Mousavi SH. 2013. Yields reaction, Nitrogen uptake and canola qualitative attributes to nitrogen levels and previous plants. International Journal of Farming and Allied Sciences, 2(18): 698-703. 
Mousavi Bougar B, Jahansooz B, Mehrvar M, Hoseini Pour R and Madadi R. 2012. Study of soil physical properties and wheat yield under different tillage systems. Journal of Agronomy, 8(2): 20-11.
Mulumb LN and Lal R. 2008. Mulching effects on selected soil physical properties. Soil and Tillage Research, 98: 106-111.
Olama V, Ronaghi AM, Karimian NA, Yasrebi J, Hamidi R and Tavajjoh M. 2013. Comparison of yield, yield components and seed quality (oil and protein content) of two rapeseed cultivars as affected by different levels of soil-applied nitrogen and zinc. Journal of Science and Technology of Greenhouse Culture, 4(16): 83-98. (In Persian).
Rahnema A and Bakhshande A. 2004. Effect of sowing dates and direct seeding and transplanting methods on agronomic characteristics and grain yield of canola under Ahvaz conditions. Iranian Journal of Crop Sciences, 7(4): 324-336. (In Persian).
Rameeh V and Salimi MB. 2015. Effect of different nitrogen rates on phenology, plant height, yield components and seed yield of rapeseed (Brassica napus L.). International Journal of Plant Production, 2(1): 1-12. (In Persian).
Roozbeh M and Ghanbary AH. 2018. Impacts of residue management methods and fertilizer levels of nitrogen on soil residual nitrate and nitrogen uptake under no-tillage system of corn. Agricultural Mechanization and Systems Research, 18(69): 85-96. (In Persian).
Ruijun Q, Peter S and Walter R. 2006. Impact of tillage on maize rooting in a Cambisol and Luvisol in Switzerland. Soil and Tillage Research, 85: 50-61.
Safari A, Asoodar MA, Ghasemi nejad M and Abdali A. 2013. Effect of residue management, different conservation tillage and seeding on soil physical properties and wheat grain yield. Journal of Agricultural Science and Sustainable Production, 23(2): 49-59. (In Persian).
Shahdi Kumleh A, Seyedi RA, Rabiee M and Foroughi M. 2018. Effect of remaining nitrogen and phosphorus fertilizers on chemical properties of soil in faba bean- rice cropping system. Journal of Water and Soil Resources Conservation.7(4): 103-115. (In Persian).
Sharma P, Abrol V and Sharma R K. 2011. Impact of tillage and mulch management on economics, energy requirement and crop performance in maize-wheat rotation in rainfed subhumid inceptisols, India. European Journal of Agronomy, 34: 46-51.
Tan DS, Jiang LH, Tan SY, Zheng FL, Xu Y, Cui RZ, Wang M, Shi J, Li GS and Liu ZH. 2013. An in situ study of inorganic nitrogen flow under different fertilization treatments on a wheat–maize rotation system surrounding Nansi lake,China. Agricultural Water Management, 123: 45-54.
Torabi H, Naghdibadib HA, Omidi H, Amirshekaria H and Miransari M. 2008. Effects of soil tillage, canola (Brassica napus L.) cultivars and planting date on canola yield, and oil and some biological and physical properties of soil. Archives of Agronomy and Soil Science, 54(2):175–188.
Walkley A and Black I. 1934. An examination of the Degtjareff method for determining soil organic matter and a proposed modification of the chromic acid titration method. Soil Science Society of America Journal, 37: 29-38.
Wang CC, Chen AW, Wang JJ, Zhang DX, Song T, Zhou GS, Hu LY, Wu JS and Fu TD. 2011. Growth and yield formation of direct-seeding rapeseed under no tillage cultivation in double rice cropping area in Hubei province. Acta Agronomica Sinica, 37(4): 694-702.
Wang Y and Li X. 2011. Study on nitrogen fertilizer effect and optimum fertilizer rate for transplanting and direct seeding rapeseed. Scientia Agricultura Sinica, 44(21): 4406-4414.
Yousefi M, Daneshian J, Shirani Rad AH, Valadabadi SA and Sayfzadeh S. 2018. Yield and nitrogen use efficiency of rapeseed (Brassica napus L.) influenced by nitrogen rates and irrigation regimes. Journal of Agricultural Science and Sustainable Production, 28(3): 29-41. (In Persian).