Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
از مهمترین محصولا بنیادی کشور که زراعت آن در اغلب اراضی کشاوری رواج دارد گندم است. این گیاه به عنوان مهمترین و پرمصرفترین گیاه در بین گیاهان زراعی دنیا معرفی شده است (قاسم و همکاران 2008). امروزه تغییرات آب و هوایی موجب گردیده که پیشبینی شروع و میزان بارشها بسیار دشوار گردد. عملیات کشت گندم مطابق با تاریخ کاشت پذیرفته شده و ترویج شده آن به دلیل تغییرات غیرقابل پیشبینی شروع بارشها بخصوص در چندین سال اخیر مشکلاتی را در کشت دیم آن ایجاد کرده است و بنابراین تحقیق در خصوص بررسی جابجایی تاریخ کاشت و به کارگیری ارقام مختلف ضروری به نظر میرسد.
یکی از عامل های مهمی که ویژهگیهای فیزیولوژی و مورفولوژی گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد تاریخ کاشت است. اتخاذ و یا یافتن یک تاریخ کاشت در حقیقت دستیابی به مجموعه ای از شرایط بهینه محیطی در یک مرحله زمانی خاص در جهت دست یافتن به استقرار و بقای مطلوب گیاهچه و سبز شدن آن است؛ با در نظر گرفتن اینکه مراحل مختلف رشدی گیاه با شرایط مناسب خود مواجه گردد (قنبری و همکاران 2012). اتخاذ تاریخ های متفاوت کاشت موجب تغییر در مواجه شدن مراحل نمو رویشی و زایشی گیاه با عوامل محیطی دما، تشعشع خورشیدی و طول روز متفاوت می گردد که به نوبه خود این عوامل محیطی رشد و نمو و عملکرد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهند (داداشی و خاجه پور 2004). تاخیر در تاریخ کاشت می تواند منجر به طولانی شدن مرحله جوانه زنی و تاخیر در مراحل رشد به علت عدم دریافت درجه حرارات مورد نیاز رشد گیاه گردد. گزارش گردیده که تاخیر در تاریخ کاشت تا حدود 24 درصد میزان عملکرد گندم را کاهش داده است و این تاخیر تحت شرایط بارش نامطلوب تاثیر مهمی بر عملکرد گندم دارد (فلوور و همکاران 2006). در یک مطالعه مشخص شده که در بین اجزاء تعیین کننده عملکرد گندم، وزن هزار دانه بیشترین تاثیر را در قبال تاخیر در تاریخ کاشت داشته است (سبحان و همکاران، 2004). گزارش شده که کاشت زود هنگام منجر به افزایش در میزان زیست توده، تعداد سنبله و تعداد دانه بیشتر در واحد سطح در مقایسه با کشت دیرهنگام گندم شده است (بیگی و همکاران 2017).
نیتروژن یکی از عناصر ضروری محسوب می گردد و در مقادیر زیاد توسط گیاه جذب می گردد. بنابراین دسترسی گیاه به مقادیر بالای قابل دسترس این عنصر ضروری است (پوتتکر 2000). در بین سیستم های کشاورزی که در بازچرخ عنصر نیتروژن از دست رفته به اتمسفر دارای بیشترین اهمیت است همزیستی بین باکتریهای جنس ریزوبیوم و گیاهان بقولا ت است (دوبرینر 1992). هر چند سایر باکتریها مانند آنهایی که با سایر گیاهان مانند گیاهان خانواده غلات دارای رابطه همکاری هستند و دارای رابطه همزیستی خاص با یک گیاه خاص نمی باشد نیز مهم محسوب می گردد.
باکتریها از جنس آزوسپیریلوم، هرباسپیریلوم، ازتوباکتر و استوباکتر امروزه در قالب کودهای زیستی به جهت زراعت گیاهان مختلف مانند ذرت، گندم، برنج، سورگوم و چغندرقند مورد استفاده قرار میگیرند (زارع و همکاران 1397). تعداد زیاد آزمایشات انجام گرفته با باکتریهای جنس آزوسپیریلوم نشان دهنده پتانسیل این باکتری در بهبود تولیدات زراعی بوده است (دالا سانتا و همکاران 2004). بهبود در رشد گیاهان تلقیح شده با آزوسپیریلوم تحت هر دو شرایط گلخانه و مزرعه حاصل گردیده است. و نتایج این برسی ها نشان دهنده تغییرات معنی دار در چندین شاخص مختلف رشد در پاسخ به این باکتری بوده است (زارع 2017). تلقیح با این باکتری منجر به افزایش میزان ماده خشک گندم، افزایش محتوای نیتروژن گیاه، افزایش در میزان عملکرد دانه و وزن دانه گردیده است (کریمی و همکاران2020؛ کریمی و همکاران 2018؛ زارع 2017؛ زارع و همکاران 2012). علت بهبود در رشد و عملکرد دانه را نمی توان به توانایی این باکتری در تثبیت نیتروژن محدود نمود بلکه سایر اثرات این باکتری مانند افزایش جذب آب و عناصر توسط گیاه که ناشی از گسترش سیستم ریشه گیاه توسط این باکتری است را میتوان نام برد (کریمی و همکاران، 2018؛ زارع 2017). برخی از سویه های این باکتری دارای توانایی تولید هورمون های رشد مانند اکسین هستند که این هورمون تولیدی قادر است که توسعه ریشه را افزایش دهد (کریمی و همکاران 2018؛ زارع 2017؛ زارع و همکاران 2012).
با وجود آزمایشات انجام شده در خصوص تاثیر باکتریهای محرک رشد بر رشد گیاهان مختلف اما پاسخ به این باکتریها به رقم های مختلف یک گیاه زراعی و در تاریخ کاشت های مختلف کمتر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. تغییرات در شروع نزولات جوی که در اغلب سالها شروع آن دچار تاخیر شده است بررسی مجدد تاریخ های کاشت را ضروری می سازد. در این آزمایش از یک سویه باکتری از جنس آزوسپیریلوم که از ریشه گندم وحشی جداسازی شده بود و دارای توانمندی تولید هورمون اکسین و تثبیت نیتروژن بود بر رشد سه رقم گندم تحت شرایط دو تاریخ کاشت دیم در مختلف بررسی گردید
مواد و روش ها
در این تحقیق مطالعهای مزرعهای به صورت آزمایش فاکتوریل در قلب بلوک کامل تصادفی با سه تکرار به منظور بررسی سه عامل رقم گندم دیم (سه سطح شامل ارقام گندم نان زاگرس، کوهدشت و یک رقم بومی) در دو تاریخ کاشت متفاوت (13 و 23 آذرماه) و در تلقیح و یا عدم تلقیح بذر با باکتری آزوسپیریلوم (Azospirillum zeae) در شرایط دیم استان ایلام واقع در شهرستان آبدانان در سال زراعی 98-1397 اجرا گردید.
خصوصیات جغرافیایی و اقلیمی محل آزمایش
این آزمایش در یک قطعه از اراضی کشاورزی دیم روستای گلگل سفلی از توابع بخش سراب باغ شهرستان آبدانان با عرض جغرافیایی 32 درجه و 52 دقیقه شرقی و طول جغرافیایی 47 درجه و 38 دقیقه شمالی، با ارتفاع 791 متر از سطح دریا و با آب و هوای نیمه گرمسیری اجرا گردید. میزان و روند پراکنش بارشها در طول سال آزمایش در شکل 1 نشان داده شده است. به جهت آمادهسازی بستر کشت و نیز کنترل مکانیکی علفهای هرز اقدام به عملیات خاکورزی اولیه با استفاده از گاوآهن برگرداندار (عمق شخم 30 سانتیمتر ) و سپس و به فاصله یک روز، اقدام به انجام عملیات خاکورزی ثانویه با گاوآهن پنجه غازی گردید. در ادامه کودهی خاک با استفاده از کودهای شیمیایی پایه توسط دستگاه عمیقکار دیم انجام گرفت. تامین فسفر مورد نیاز از کود شیمایی سوپرفسفات تریپل به میزان 75 کیلوگرم در هکتار و نیتروژن مورد نیاز از منبع اوره به میزان 100 کیلوگرم در هکتار تامین گردید. دستور کودی مورد استفاده مطابق با ...... فاصله بین ردیفها و روی ردیفهای کاشت به ترتیب 20 سانتیمتر و 4 سانتیمتر در نظر گرفته شدند. فاصله بلوک های کاشت 50 سانتیمتر و ابعاد هر واحد آزمایشی 2×6 متر بود. به این ترتیب 150 بوته در مترمربع تراکم کشت را تشکیل میداد.
تیمارهای آزمایش
فاکتورهای آزمایش شامل تاریخ کاشت ( 8 و 23 آذرماه)، نوع رقم گندم (زاگرس، کوهدشت و محلی) و یک سویه از باکتری آزوسپیریلوم (تلقیح و عدم تلقیح با بذر) بودند. ابتدا سویه باکتری در محیط کشت جامد NFb (Nitrogen free malate) کشت داده شد و سپس یک کلونی از سطح پلیت به محیط کشت مایع NFb اضافه و به مدت 8 ساعت در درجه حرارت 28 درجه سانتیگراد شیک گردید (110 دور در دقیقه). سپس جمعیت باکتری بر اساس شاخص مک فارلند در حد 106×5 در هر میلیلیتر یکسان گردید. سپس به جهت تلقیح بذر، در ابتدا اقدام به ضد عفونی سطحی بذرها با استفاده از الکل 96 درصد به مدت 30 ثانیه و هیپوکلرید سدیم (2 درصد) به مدت سه دقیقه شد و سپس بذرها با آب مقطر شتسشو داده شد و با محلول معلق باکتری تلقیح گردیدند. بذر ها به مدت زمان 4 ساعت در این محلول معلق میکروبی قرار داده شدند. میزان محلول میکروبی به گونه ای تنظیم گردید که نسبت میزان بذر با محلول معلق میکروبی به نسبت 1:1 باشد (هر دانه گندم یک میلیتر محلول معلقی دریافت نمود). جهت تیمار کنترل از محلول معلق باکتری اتوکلاو شده استفاده گردید تا اثر محلول کشت باکتری حذف گردد. سویه باکتری مورد استفاده از گندم وحشی جداسازی شده بود و بر اساس نتیجه توالییابی16srRNAدارای 98 درصد شباهت ژنتیکی با باکتری جنس Azospirillum گونهzeae بود که قبلاً از ریزوسفر ذرت در کشور
|
||||
شکل 1- روند پراکنش نزولات ماهانه سال زراعی 1398-1397 در طول انجام آزمایش
|
کانادا ایزوله شده بود. مشخصات سویه استفاده شده قبلاً گزارش گردیده است (کریمی و همکاران 2017). این باکتری دارای قادر به تولید هورمون اکسین به میزان 27 میلیگرم در لیتر بود. کد دسترسی باکتری در NCBI MG384967 می باشد و در کلکسییون ذخیره و نگهداری باکتری در دانشگاه ایلام نگهداری میگردد.
صفات اندازه گیری شده
صفات اندازه گیری شده در این آزمایش شامل شاخص برداشت، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد خشک کل بوته و دانه و شاخص برداشت بود. جهت برآورد میزان عملکرد ضمن رها نمودن ردیف های حاشیه اقدام به برداشت یک مترمربع از مرکز هر پلات گردید و پس از خشک نمودن عملکرد زیست توده خشک و دانه اندازه گیری گردید. به جهت تعیین اجزاء عملکرد (وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله)
تجزیه و تحلیل دادهها
تجزیه واریانس دادهها با استفاده از نرم افزار SAS انجام گرفت و در صورت معنیدار شدن هر یک از اثر اصلی و یا هر کدام از اثرات متقابل از آزمون حداقل اختلاف معنیدار (LSD) جهت آزمون مقایسه میانگین استفاده گردید. همچنین در صورت معنیدار بودن اثر متقابل (رقم ×باکتری ×تاریخ کاشت) برشدهی انجام و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمونlsmeans انجام گرفت )سلطانی 2006).
نتایج و بحث
تعداد سنبله در واحد سطح
تجزیه واریانس دادههای مربوط به تاثیر سه عامل تاریخ کاشت، نوع رقم و تلقیح بذر با باکتری آزوسپیریلوم در جدول 1 نشان داده شده است. تعداد سنبله در واحد سطح تحت تاثیر معنیدار رقم، تاریخ کاشت، رقم × باکتری، تاریخ کاشت × باکتری و اثر متقابل سه گانه رقم × تاریخ کاشت× باکتری قرار گرفت. برش دهی اثر متقابل ارقام در سطوح باکتری و تاریخ کاشت در شکل 2 نشان داده شده است. بیشترین تعداد سنبله در واحد سطح در رقم زاگرس از تاریخ کاشت اول و در تلقیح بذر با باکتری، در رقم کوهدشت از تاریخ کاشت اول (مستقل از کاربرد و یا عدم کاربرد باکتری) و در رقم بومی از تاریخ کاشت اول و در عدم کاربرد باکتری حاصل گردید (شکل 2).
تعداد سنبله در واحد سطح از عامل های مهم تعیین کننده عملکرد نهایی دانه گندم است (دونالدسون و همکاران 2001). بالاترین تعداد سنبله در واحد سطح در هر سه رقم گندم (زاگرس، کوهدشت و محلی) در تاریخ کاشت اول (8 آذرماه) حاصل و با تاخیر در کاشت (28آذرماه) از تعداد آن کاسته گردید. سایر مطالعات انجام گرفته نیز تایید میکند که با تاخیر افتادن کاشت گندم از تعداد سنبله به طور معنیداری کاسته میگردد (بلو و همکاران 1990). بهلکه و همکاران (2018) بیان میدارند که هرچند سرعت مراحل نموی و رشد گندم در تاریخ های کشت دیرهنگام افزایش
میبابد؛ اما این کوتاه شدن دوره رشد ممکن است مانع از امکان جبران کنندگی عملکرد ارقام که از طریق تعادل اجزای عملکرد صورت میگیرد، گردد (جعفرنژاد 2009).
از بین سه رقم گندم مورد مطالعه و بر اساس تعداد سنبله تولیدی در واحد سطح پاسخ رقم محلی به کاربرد باکتری منفی بود. در حالی که اکثر آزمایشهای انجام گرفته نشان دهنده تاثیر سودمندی باکتریهای جنس آزوسپیریلوم بر بهبود عملکرد گندم است (زارع 2017) اما نتایجی نیز در تناقض با این سودمندی گزارش گردیده است (دالتا و همکاران 2004) که از این بین می توان به تاثیر گذاری نوع ژنوتیپ گیاه اشاره نمود که در بهره گیری گیاه از این باکتریهای القاء کننده رشد نقش مهمی دارند (دالتا و همکاران 2004). در مطالعات دیگر انجام شده پاسخ دو نوع گندم دوروم (ساجی) و نان (سبلان) به کاربرد آزوسپیریلیوم نیز متفاوت گزارش شده است (جعفریان و همکاران 2017، جعفریان و زارع 2016) و گارسیا د سالمون و دوبرینیر (1996) نیز پاسخ مثبت و یا منفی گیاه ذرت به تلقیح با باکتری آزوسپیریلوم را وابسته به نوع ژنوتیپ رقم مرتبط دانستند.
جدول 1- نتایج تجزیه واریانس دادههای صفات اندازه گیری شده در سه رقم گندم در پاسخ به تلقیح با باکتری آزوسپیریلوم و در تاریخ کاشت های متفاوت تحت شرایط کشت دیم |
|||||||
میانگین مربعات (MS) |
|||||||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
وزن هزار دانه |
تعداد دانه در سنبله |
تعداد سنبله |
وزن خشک بوته |
عملکرد دانه |
شاخص برداشت |
بلوک |
2 |
3/2* |
95/79 ns |
357 ns |
29/0ns |
380677* |
65/1 ns |
رقم گندم |
2 |
53/4 ns |
94/101* |
3544** |
029/0 ns |
652844 ns |
62/17* |
تاریخ کاشت |
1 |
30/261** |
91/211* |
1995* |
188/0** |
3091736** |
47/0 ns |
باکتری |
1 |
49/18* |
58/14 ns |
205 ns |
0012/0 ns |
148225ns |
56/0 ns |
رقم ×تاریخ کاشت |
2 |
47/1 ns |
6/96 ns |
403 ns |
026/0 ns |
101544 ns |
32/26** |
رقم ×باکتری |
2 |
14/11 ns |
25/48* |
869* |
019/0 ns |
657733 ns |
95/4 ns |
تاریخ کاشت ×باکتری |
1 |
75/0 ns |
19/3 ns |
1320* |
0046/0ns |
650002 ns |
065/0 ns |
رقم ×تاریخ کاشت×باکتری |
2 |
36/0 ns |
41/3 ns |
1090* |
015/00ns |
54361** |
1/8 ns |
اشتباه آزمایش |
22 |
92/3 |
42/36 |
261 |
0087/0 |
146147 |
91/3 |
ضریب تغییرات (%) |
-- |
45/5 |
53/13 |
23/15 |
24 |
6/22 |
14/4 |
ns، * و** بترتیب غیر معنی دار و معنی دار در سطح احتمال آماری یک و پنج درصد می باشد |
شکل 2- تاثیر تاریخ کاشت بذر و کاربرد باکتری آزوسپیریلوم بر تعداد سنبله در واحد سطح (مترمربع) |
تعداد دانه در سنبله
نتایج تجزیه واریانس دادهها (جدول 1) نشان داد که تعداد دانه در سنبله فقط تحت تاثیر معنیدار نوع رقم و تاریخ کاشت قرار گرفت. از بین سه گندم مورد آزمایش رقم کوهدشت بالاترین میزان تعداد دانه در سنبله را داشت و از دو تاریخ کاشت مورد بررسی تاریخ کاشت اول منجر به تولید دانه بیشتر دانه در سنله (38/10 درصد) گردید (جدول 2). کاهش در تعداد دانه در سنبله در نتیجه تاخیر در کشت توسط فلاح و تدین (2013) نیز گزارش شده است. ممتازی و امام (2006) نیز گزارش کردند که تاخیر در تاریخهای کشت منجر به افزایش تعداد دانه در گندم رقم شیراز گردید هرچند با تاخیر بیشتر امکان کاهش تعداد دانه در سنبله وجود دارد. در برخی مطالعات انجام گرفته گزارش گردیده که همبستگی مثبت بین تعداد دانه در سنبله با تعداد گلچه بارور وجود دارد و این افزایش در تعداد دانه در سنبله منجر به افزایش عملکرد نهایی دانه در گندم گردیده است (اسلافر و آندرید 1993). علت اصلی کاهش عملکرد گندم در تاریخ کاشت های دیرهنگام را نتیجه کاهش تعداد دانه در سنبله گزارش دادهاند. تاخیر در تاریخ کاشت گندم موجب به تاخیر افتادن مراحل رشد و نمو مانند فرآیند بهارهسازی، تشکیل آغازههای برگ و توسعه آنها و نیز عملکرد و اجزاء عملکرد میگردد (جعفرنژاد 2009). در مطالعه انجام گرفته رقم کوهدشت کمترین تعداد سنبله تولیدی در واحد سطح را داشت اما دارای بیشترین تعداد دانه در سنبله بود که علت این را میتوان در کاهش میزان رقابت کمتر بوتهها بر سر منابع مختلف و نیز اختصاص مواد فتوسنتزی بیشتر به سمت دانهها دانست.
جدول 2- نتایج مقایسه میانگین تعداد دانه در سنبله تحت تاثیر رقم و تاریخ کاشت |
|
نوع رقم گندم |
تعداد دانه در سنبله |
زاگرس |
3/42b |
کوهدشت |
7/48a |
محلی |
8/42ab |
تاریخ کاشت |
|
8 آذرماه |
72/47a |
23 آذرماه |
87/41 b |
بر اساس آزمون حداقل اختلاف معنیدار، میانگینهای هر گرو در ستون که دارای حداقل یک حرف مشابه هستند فاقد تفاوت معنیدار(p ≤0.05) میباشند |
وزن هزار دانه
براساس نتایج حاصل شده از تجزیه وارانس داده های وزن هزار دانه (جدول 1)، دو عامل تاریخ کاشت و تلقیج بذر با باکتری به ترتیب در سطح احتمال آماری 1 و 5 درصد بر این صفت اندازه گیری شده معنیدار و سایر تیمارها دارای تاثیر معنیدار بر میزان وزن هزار دانه نبودند. مقایسه میانگین تاریخ کاشت نشان داد که با تاخیر در زمان کاشت (از 8 آذرماه به 23 آذرماه) از وزن هزار دانه به میزان 28/14 درصد کاسته گردید (جدول 3). کاهش وزن هزار دانه در اثر به تاخیر افتادن زمان کاشت توسط سایر پژوهشگران نیز گزارش گردیده است (مک دونلاد و همکاران 1983؛ مودهج و همکاران 2005). در بررسی انجام گرفته توسط قنبری و همکاران ( 2012 ) نیز چنین میزان کاهشی در وزن هزار دانه به علت تاخیر در زمان کاشت گزارش شده است. در این مطالعه انجام یافته تلقیح بذر با باکتری وزن هزار دانه را به میزان 91/3 درصد افزایش داد. همچنین نتایج سایر تحقیقات نشان داده است که باکتری آزوسپیریلوم از طریق بهبود فتوسنتز، افزایش جذب عناصر و تغییراتی که بر آناتومی گندم می گذارد میتواند موجب افزایش وزن هزار دانه گردد (جعفریان و همکاران 2017؛ جعفریان و زارع 2016). همچنین اوزتورک و همکاران (2003) نیز گزارش دادند که تلقیح با باکتری آزوسپیریلوم موحب افزایش وزن هزار دانه در گندم و جو گردید.
جدول 3- نتایج مقایسه میانگین وزن هزار دانه در سنبله تحت تاثیر رقم و تاریخ کاشت |
||
تاریخ کاشت |
تعداد دانه در سنبله |
|
8 آذرماه |
02/39a |
|
23 آذرماه |
6/33b |
|
باکتری |
|
|
تلقیح با باکتری |
05/37a |
|
کنترل |
6/35b |
|
|
وزن زیست توده
بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس (جدول 1) وزن زیست توده خشک حاصل فقط تحت تاثیر معنیدار رقم و تاریخ کاشت قرار گرفت و سایر تیمارها تاثیری معنیدار بر این صفت نداشتند. بر اساس آزمون مقایسه میانگین انجام شده بیشترین میزان وزن خشک زیست توده را رقم محلی و سپس رقم زاگرس تولید کردند و کمترین میزان از رقم کوهدشت حاصل گردید (جدول 4). همچنین تاخیر در زمان کاشت نیز موجب کاهش میزان عملکرد زیست توده به میزان 6/32 درصد گردید (جدول 4). در مطالعه انجام گرفته حاضر رقم کوهدشت که کمترین
زیست توده تولیدی را تولید کرد از کمترین تعداد سنبله نیز برخوردار بود. علت کاهش میزان زیست توده تولیدی در تاریخ کاشت دوم را می توان به طی شدن سریع مراحل رشد رویشی گیاه و آغاز زودهنگام مرحله زایشی دانست (بهلکه و همکاران 2014). چنین میزان کاهشی در رشد و عملکرد در نتیجه تاخیر در کاشت را اودا و همکاران ( 2005) و قنبری و همکاران ( 2012 ) نیز گزارش کردند. در کشت های دیرهنگام گیاه زمان کافی جهت مراحل رشد و نمو را ندارد (جعفرنژاد 2009) و بنابراین میزان زیست توده تولید گیاه نیز کاهش مییابد.
جدول 4- نتایج مقایسه میانگین وزن زیست توده تحت تاثیر رقم و تاریخ کاشت |
|
نوع رقم گندم |
وزن زیست توده (Kg.M-2) |
زاگرس |
42/0a |
کوهدشت |
40/0ab |
محلی |
33/0b |
تاریخ کاشت |
|
8 آذرماه |
45/0a |
23 آذرماه |
29/0b |
بر اساس آزمون حداقل اختلاف معنیدار، میانگینهای هر گرو در ستون که دارای حداقل یک حرف مشابه هستند فاقد تفاوت معنیدار(p ≤0.05) میباشند |
شاخص برداشت
بر اساس نتایج حاصل از آنالیز واریانس داده ها (جدول 1) از بین تیمارهای مختلف اعمال شده تنها عامل اصلی رقم و اثر متقابل آن با تاریخ کاشت به ترتیب در سطح احتمال آماری 1 و 5 درصد بر شاخص برداشت معنیدار بود. بالاترین و کمترین درصد شاخص برداشت را به ترتیب رقم های کوهدشت و محلی و از تاریخ کاشت اول داشتند (شکل 3). در نتایج حاصله روند تغییر شاخص برداشت در رقم محلی با دو رقم دیگر گندم متفاوت بود به این صورت که در تاریخ کاشت دوم میزان شاخص برداشت بالاتری داشت. یکی از دلایل این کاهش شاخص برداشت در رقم بومی و بر خلاف دو رقم دیگر را می توان ناشی از پیامدهای بیماری زنگ زرد دانست که به علت بارشهای زیاد و رطوبت فراوان اتفاق افتاد. رقم بومی در مقایسه با دو رقم زاگرس و کوهدشت
حساسیت بیشتری نسبت به زنگ زرد نشان داد و این گسترش بیماری به خصوص در تاریخ کاشت اول بیشتر بود. میزان وزن خشک بوته تولیدی رقم محلی در تاریخ کاشت اول بالاتر از کشت دوم بود اما اختلاف معنیداری در عملکرد دانه در این رقم در بین دو تاریخ کاشت مشاهده نگردید. بنابراین میزان شاخص برداشت در رقم بومی در تاریخ کاشت دوم بیشتر گردید. در بین سه رقم گندم مورد آزمایش رقم کوهدشت از میزان وزن خشک تولیدی کمتری برخوردار بود و از طرفی میزان عملکرد دانه آن در تاریخ کاشت اول نسبت به کشت دوم بیشتر بود. بنابراین علت بالاتر بودن شاخص برداشت رقم کوهدشت در کشت اول را میتوان به دو عامل میزان کم زیستتوده تولیدی و عملکرد بالاتر آن در تاریخ کشت اول مربوط دانست.
شکل 3- میزان درصد شاخص برداشت در سه رقم گندم تحت دو تاریخ کاشت |
عملکرد دانه
نتایج حاصل از آنالیز دادههای آزمایش در ارتباط با پاسخ عملکرد دانه (در هکتار) به تیمارهای تاریخ کاشت، نوع رقم و نیز کاربرد باکتری در جدول 1 نشان داده شده است. در مطالعه انجام گرفته تاثیر تاریخ کاشت بر میزان عملکرد دانه در سطح احتمال آماری 1 درصد معنی دار بود. از بین سه رقم کشت
شکل 4- تاثیر تاریخ کاشت بذر و کاربرد باکتری آزوسپیریلوم بر عملکرد دانه سه رقم گندم نان
شده و از نظر عملکرد دانه دو رقم زاگرس و رقم بومی دارای عملکرد دانه بالاتری (متوسط 1820 کیلوگرم درهکتار) در مقایسه با رقم کوهدشت (1422 کیلوگرم در هکتار) بودند. در تاریخ کاشت 8 آذرماه بیشترین عملکرد به میزان 2763 کیلوگرم در هکتار از رقم زاگرس و در تاریخ کاشت 23 آذرماه رقم محلی با تولید 1746 کیلوگرم دانه در هکتار دارای برتری بود. کمترین میزان عملکرد (1026 کیلوگرم دانه در هکتار) مربوط به رقم کوهدشت و در تاریخ کاشت دوم بود (داده ها نشان داده نشده است). بر اساس نتایج حاصل از بررشدهی در سطح رقم پاسخ گندم های رقم کوهدشت و زاگرس به کاربرد باکتری مثبت و بیشترین عملکرد این دو رقم از تاریخ کاشت اول و در تلقیح با باکتری حاصل گردید (شکل 4 ). چنین ارتباط مثبتی بین باکتری و رقم بومی مشاهده نگردید و بالاترین عملکرد رقم بومی از تاریخ کاشت اول و بدون کاربرد باکتری حاصل گردید (شکل 4 ). چنین پاسخ منفی نیز در میزان تعداد سنبله تولیدی در واحد سطح گندم رقم بومی در پاسخ به کاربرد باکتری مشاهده گردید.
در این پژوهش عملکرد نهایی سه رقم گندم تحت تأثیر زمان کاشت کاهش یافت؛ به طوریکه با جابجایی تاریخ کاشت از 8 به 23 آذرماه از میزان متوسط عملکرد دانه در حدود 659 کیلوگرم (از 1984 به 1398 معادل با 32 درصد) کاسته گردید. نادری ( 2013 ) با بررسی روند تغییرات عملکرد دانه در ژنوتیپهای زودرس، اثر تأخیر کاشت را روند خطی کاهشی دانست که با که فاصله گرفتن از اولین تاریخ کاشت عملکرد دانه را به میزان 87 کیلوگرم در هکتار در روز کاهش میدهد.در پژوهش انجام شده توسط عبدالهی ( 2015 ) طی مدت سه سال زراعی، در سالی که تنش خشکی شدیدتر بوده است اثر عامل تاریخ کاشت بر عملکرد دانه و اجزاء عملکرد گندم نمایانتر ثبت شده است. همچنین قنبری و همکاران ( 2012 ) نیز تاثیر تاریخ کاشت بر بر تعداد سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، درصد پوشش سبز، تعداد برگ، تعداد روز تا سنبله دهی و رسیدگی، درجه روز رشد، عملکرد زیست توده، عملکرد دانه و شاخص برداشت را معنیدار گزارش و عنوان نمودند که تأخیر در کاشت موجب کاهش 24 درصدی عملکردگردید. همچنین بهلکه و همکاران (2018) کاهش عملکرد را در مزارع دیرکاشت تأیید و علت آن را طی شدن سریع مراحل رشد رویشی گیاه و آغاز زودهنگام مرحله زایشی در اینگونه مزارع دانستند. هر چند در تاریخ های کشت دیر هنگام بر سرعت مراحل نموی گیاه افزوده می گردد اما ممکن هست این افزایش سرعت طی شدن فرایندهای رشد نموی منجر به جبران عملکرد تحت شرایط محیطی طبیعی جبران نگردد (جعفرنژاد 2009). عوامل بسیاری مسئول کاهش عملکرد گندم است و در این بین زمان کاشت برای دستیابی به عملکرد مطلوب از اهمیت بسیاری برخوردار است (جات و همکاران 2018). اودا و همکاران (2005) با بررسی بالقوه 6 تاریخ کاشت با فاصله زمانی 15 روزه از اول اکتبر تا 30 دسامبر بر عملکرد گندم رقم ساکا- 93 در دلتای جنوبی مصر با بهره گیری از مدل شبیه سازی گندم CERES (تلفیق منبع محیط ، محصول) و بررسی تأثیر تنش آبی و تاریخ کاشت بر عملکرد دانه گندم ، نتیجه شبیه سازی را کاهش عملکرد گندم در ماه اکتبر به میزان 10% و تأخیر در تاریخ کاشت تا آخر دسامبر را 16% در کاهش عملکرد دخیل دانستند. با بررسی نتایج تجزیه آنالیز داده های مربوط به اجزاء عملکرد (وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله) اختلاف ایجاد شده در عملکرد نهایی در اثر تفاوت در تاریخ کاشت را می توان به تغییرات معنی دار در وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در واحد سطح و تفاوت ایجاد شده بین سه رقم گندم از نظر عملکرد دانه را بیشتر به تعداد تولید سنبله در واحد سطح ارجاع داد.
پاسخ دو رقم زاگرس و کوهدشت به تلقیح با باکتری و در تاریخ کاشت اول مثبت اما ارتباط منفی بین باکتری و رقم محلی در برخی نتایج حاصل شده مانند تعداد سنبله و عملکرد دانه مشاهده گردید. گارسیا د سالمون و دوبرینیر (1996) هم در تحقیقات خود در پاسخ های ژنوتیپ های ذرت به تلقیح با باکتری آزوسپیریلوم گزارش دادند که پاسخ به این باکتری بستگی به ژنوتیپ رقم دارد و در برخی ارقام واکنش منفی و در برخی پاسخ مثبت به تلقیح ذرت به این باکتری داشته است. چنین نتیجه مشابهی نیز در بررسی انجام گرفته توسط کاپولینک و همکاران (1987)، بهاترایی و هس (1993) و نیز توسط اوزتورک و همکاران (2003) گزارش گردید. در مطالعه حاضر کاربرد باکتری در دو رقم زاگرس و کوهدشت در تاریخ کاشت اول موجب افزایش تعداد سنبله در واحد سطح گردید و با بررسی عملکرد دانه نیز چنین روند مشابهی نیز مشاهده گردید. در بررسی تاثیر باکتری آزوسپیریلوم بر گندم وجو، اوزتورک و همکاران (2003) گزارش دادند که تاثیر باکتری مورد استفاده در افزایش عملکرد مربوط به بهبود تعداد سنبله در واحد سطح و نیز تعداد دانه در سنبله بود و باکتری تاثیری بر میزان وزن هزار دانه نداشت. اوزتورک و همکاران (2003) و بهاترایی و هس (1993) علت افزایش تعداد سنبله در واحد سطح را در اثر کاربرد باکتری آزوسپیریلوم مرتبط با افزایش میزان جذب نیتروژن بیان نمودند. همچنین تاثیر مثبت باکتری مورد استفاده در این آزمایش را می توان به توانایی این باکتری درتولید هورمون رشد گیاهی نیزد دانست (کریمی و همکاران 2018). آزوسپیریلوم از طریق تولید ترکیبات افزاینده رشد گیاهی مانند اکسین (پاتریکوین و همکاران، 1983) و نیز از طریق افزایش میزان احیای نیترات در ریشه گیاه منجر به القاء رشد می گردد (بلدانی 1983).
نتیجه گیری کلی
نتایج این آزمایش نشان داد که (1) سودمندی باکتری مورد استفاده در این تحقیق می تواند تحت تاثیر نوع ژنوتیپ گیاه تغییر نماید به طوریکه پاسخ دو رقم گندم زاگرس و کوهدشت به کاربرد باکتری مثبت و رقم محلی منفی بود، (2) باکتری مورد استفاده در این تحقیق قادر به جبران کاهش عملکرد ناشی از تاخیر کاشت را نداشت، و (3) عملکرد رقم بومی در کشت تاخیری نسبت به دو رقم کوهدشت و زاگرس بیشتر بود. به توجه به نامنظمی شروع بارش ها درچندین سال اخیر در مناطق نیمه خشک و بر اساس یافتههای این آزمایش و با در نظر گرفتن شروع فصل زراعی که وابسته به شروع بارش ها در دیمزاها مختص کشت گندم است این امکان وجود دارد که در کنار استفاده از باکتریهای محرک رشد گیاه اقدام به استفاده از رقم های متناسب با شروع به موقع و یا با تاخیر کشت اقدام نمود تا پایداری از نظر عملکرد در این اکوسیستم های زراعی حفظ گردد.
سپاسگزاری
این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد میباشد که بخشی از هزینههای مالی انجام آن توسط معاونت محترم پژوهش و فناوری دانشگاه ایلام تامین گردیده که بدینوسیله تشکر و قدردانی به عمل میآید.