Document Type : Research Paper
Authors
1 M.Sc. Graduate of Agronomy, Department of Agriculture, Payame Noor University, Zahedan center, Iran
2 Assistant Professor, Department of Agriculture, Payame Noor University, zahedan, Iran
3 Associate Professor, Department of Agriculture, Payame Noor University, zahedan, Iran
4 Assistant Prof. Department of Plant productionTechnology, Higher Education Complex of Shirvan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
هم اکنون چالش اصلی در کشاورزی پایدار این است که استفاده نهادههای خارج از اکوسیستم به حداقل کاهش یابد، در حالیکه منابع درون اکوسیستم، به نحو بهتر و راندمان بیشتری مورد استفاده قرار گیرد. برای دستیابی به هدف فوق، به دنبال شناخت روشهای مدیریت زراعی هستیم که باعث بهبود و یا حفظ تولید در گذر زمان گردد و کمترین خسارت به محیط زیست وارد آید. از جمله این مدیریتهای زراعی میتوان به گیاهان پوششی، مدیریت تلفیقی آفات و بیماریها، تناوب زراعی، جنگل - زراعی و کشت مخلوط اشاره کرد (آلتیری 2008). کشت مخلوط، عبارت از کشت دو یا چند گیاه در یک قطعه زمین و در طول یک سال زراعی است (اسکندری 2017(. کشت مخلوط در سطح وسیعی از کشورهای پیشرفته و نیز در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه مناطق حاره رایج است. در چین حدود یک سوم مناطق زراعی به صورت روش های مختلفی از کشت مخلوط، اجرا می شود و در حدود نیمی از کل عملکرد گیاهان دانهای از طریق کشت مخلوط به دست میآید (لی و همکاران 2019). کشت مخلوط دارای کارایی بالا در استفاده از عوامل محیطی و حفاظت بیشتر محصولات در مقابل ناملایمات طبیعی است (هونگ و همکاران 2019). کشت مخلوط ضمن افزایش تنوع بوم شناختی و اقتصادی باعث افزایش تولید یا سودمندی عملکرد، استفاده کارآمدتر از منابع آب، زمین، زمان، نیروی کار و عناصر غذایی کاهش مشکلات ناشی از آفات، بیماریها و علفهای هرز و بهبود شرایط اجتماعی مانند ثبات بیشتر اقتصادی میشود (ژوانگ و همکاران 2019).
محصول بیشتر در کشت مخلوط زمانی به دست میآید که گیاهان تشکیل دهنده آن از نظر نحوه و میزان استفاده از منابع طبیعی با یکدیگر تفاوت داشته باشند. داودیان و حمزه ئی (2019) در کشت مخلوط کلزا و نخود اظهار داشتند عملکرد کل دانه دو گونه در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص دو گیاه به دلیل استفاده بهتر از منابع برتری داشت. لگومها یکی از مرسومترین گیاهان همراه در کشت مخلوط هستند که با اکثر گیاهان زراعی در الگوهای مختلف کشت مخلوط قرار میگیرند. لگومها در پایداری تولید یک روش مناسب محسوب میشوند. معلوم گردیده است که لگومها در سیستمهای کشت مخلوط، ارزش غذایی و تولید در مقایسه با تک کشتی محصولات را افزایش میدهد (اسفندیاری و همکاران 2019).
استفاده از کشت مخلوط گیاهان روغنی با لگوم به منظور افزایش و کارایی تولید مدتهای زیادی است که مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است که در آزمایشات مختلف به ارزیابی سیستمهای متنوع کشت مخلوط پرداختهاند. برهمین اساس مهدی پور و همکاران (2019) گزارش کردند ماش در ترکیب با گیاه کنجد علاوه بر کنترل موثرعلف هرز سبب افزایش عملکرد دانه کنجد میشود. محمدیان و همکاران (2013) در کشت مخلوط سه توده کنجد (سبزوار، کاشمر و کلات) به صورت درهم گزارش کردند که بیشترین عملکرد دانه در مخلوط تودههای سبزوار با کاشمر (1029 کیلوگرم در هکتار) و سبزوار با کلات (1016 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد و کمترین مقدار آن (7/770 کیلوگرم) در کشت خالص توده کلات مشاهده شد. تیمار مخلوط تودههای سبزوار با کاشمر در سایر شاخص های مورفولوژیکی مثل ارتفاع بوته، تعداد گره ساقه، زیست توده تک بوته و تعداد شاخه در بوته، بیشترین مقدار را داشت. در تحقیقی دیگر سیدی و حمزه ئی (2020) در کشت مخلوط لوبیا و سویا با آفتابگردان گزارش کردند که کشتهای مخلوط در تراکمهای بیش از 91 درصد لوبیا یا سویا با آفتابگردان در مقایسه با کشت خالص، از سودمندی بالاتری برخوردار بودند.
این تحقیق نیز با هدف بررسی نسبتهای مختلف کاشت دو گونه کنجد و لوبیا در کشت مخلوط و به منظور پیدا کردن بهترین ترکیب یا آرایش است که بالاترین توانایی برای رقابت با علف هرز، حداکثر عملکرد و بیشترین محتوی عناصر غذایی بافت گیاهان را داشته باشد.
مواد و روشها
این پژوهش به منظور مطالعه اثر نسبتهای مختلف کشت مخلوط کنجد و لوبیا قرمز بر کنترل علفهای هرز در سال زراعی 97-1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور مرکز خاش اجراء گردید. مکان آزمایش در عرض جغرافیایی 28 درجه و 14 دقیقه و طول جغرافیایی 61 درجه و 13 دقیقه شرقی و با ارتفاع 1333 متر از سطح دریا واقع شده است. اقلیم منطقه طبق تقسیمبندی آمبرژه دارای اقلیم معتدل و مطابق با تقسیمبندی کوپن دارای اقلیم گرم و خشک میباشد. متوسط بارندگی سالانه منطقه 150 میلیمتر در سال و میانگین حداکثر درجه حرارت 4/27 درجه سانتیگراد و میانگین حداقل آن 3/12 درجه سانتیگراد است. زمین محل آزمایش جهت اجرای طرح به صورت آیش چندساله بود. جهت مشخص نمودن خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک قبل از اقدام به عملیات آماده سازی زمین از عمق صفر تا 30 سانتیمتری از نقاط مختلف مزرعه نمونهبرداری خاک انجام شد. نمونههای مورد نظر جهت تجزیه فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه ارسال گردید که نتایج در جدول 1 آمده است.
جدول 1- خصوصیات فیزیکی و شیمیای خاک محل آزمایش |
|||||||
عمق خاک (cm) |
هدایت الکتریکی (dS.m-1) |
اسیدیته گل اشباع |
کلسیم (%) |
نیتروژن کل (%) |
فسفر قابل جذب (ppm) |
پتاس قابل جذب (ppm) |
بافت خاک |
0-30 |
89/2 |
56/7 |
51/0 |
068/0 |
6/8 |
391 |
لوم رسی |
در این آزمایش 12 تیمار به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار به کار گرفته شد که در آن تیمارهای کرت اصلی در دو سطح شامل W0: بدون وجین و W1: وجین و تیمارهای کرت فرعی شامل نسبتهای مختلف کاشت به صورت جایگزینی و افزایشی و تک کشتی کنجد و لوبیا در شش سطح به قرار زیر انجام شد. S100B0: کشت خالص کنجد (8 ردیف کنجد)، S0B100: کشت خالص لوبیا (8 ردیف لوبیا)، S50B50: 50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا (4 ردیف کنجد+ 4 ردیف لوبیا)، S50B100: 50 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا (4 ردیف کنجد+ 8 ردیف لوبیا)، S100B50: 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا (8 ردیف کنجد+ 4 ردیف لوبیا) و S100B100: 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا (8 ردیف کنجد+ 8 ردیف لوبیا). برای هر دو گونه ابعاد هر کرت 16 متر مربع (m 4 × m 4) و فواصل کرتها از یکدیگر 100 سانتیمتر در نظر گرفته شد. در سیستم کشت مخلوط جایگزینی، هر کرت از هشت ردیف به طول 4 متر تشکیل شد. اما در سیستم کشت مخلوط افزایشی برای تیمارهای S100B50 و S50B100 دوازده ردیف و برای تیمار S100B100 شانزده ردیف در همان ابعاد 16 متر مربع طراحی گردید. در کشت خالص کنجد، فواصل ردیفهای کاشت از یکدیگر 50 سانتیمتر در نظر گرفته شد. بذور نیز بر روی هر ردیف با فاصله 25 سانتیمتر از همدیگر کشت شدند. در کشت خالص لوبیا نیز به منظور نظم در آریش کشتهای مخلوط، فواصل ردیفهای کاشت همان 50 سانتیمتر در نظر گرفته شد، با این تفاوت که بذور روی هر ردیف با فاصله 10 سانتیمتر از یکدیگر کشت گردید. در کل برای کشت خالص کنجد و لوبیا به ترتیب تراکم 80 و 200 هزار بوته در هکتار مدنظر قرار گرفت.
زمین محل آزمایش در اوائل بهار قبل از کاشت تا عمق 30-20 سانتیمتر شخم زده شد. بلافاصله پس از انجام شخم زمین دیسک زده شد سپس با استفاده از غلطک تسطیح گردید. کاشت بذور کنجد و لوبیا قرمز در عمق 3 سانتیمتری و به صورت ردیفی به روش خشکهکاری و همزمان در تاریخ 8 فروردین ماه 1396 انجام شد. از ارقام محلی کنجد و لوبیا قرمز که از کشاورزان بومی منطقه تهیه شد، برای کاشت استفاده گردید. اولین آبیاری بلافاصله بعد از کاشت صورت گرفت. فواصل آبیاری هر 7 روز یکبار انجام شد. بعد از سبز شدن عملیات تنک کردن در مرحله 4-3 برگی و دیگری به منظور تراکم نهایی صورت گرفت. عملیات وجین و مبارزه با علفهای هرز به فراخور نیاز و بصورت دستی تنها برای تیمار وجین انجام پذیرفت. آفات و بیماری خاصی نیز در طول دوره رشد در مزرعه مشاهده نشد. در این آزمایش بدلیل اینکه یکی از صفات مورد بررسی، محتوی عناصر غذایی بافتهای گیاهی است لذا جهت جلوگیری از خطا از هیچگونه کودی استفاده نشد. برداشت کنجد در زمان خمیری شدن دانه و لوبیا قرمز هنگامی که غلافهای گیاه زرد شده بودند با استفاده از نیروی کارگری و توسط داس به ترتیب در تاریخهای 18 و 26 مرداد 1396 انجام گرفت. برای اندازهگیری صفات مورد نظر، نمونهای شامل 2 متر مربع از هر کرت با رعایت حاشیه، برداشت گردید. ابتدا نمونههای برداشت شده توسط ترازو توزین شده و سپس نمونههای کنجد و لوبیا به آونی با دمای 70 درجه سانتیگراد به مدت 48 ساعت منتقل و در نهایت وزن خشک (عملکرد بیولوژیک) آنها در واحد سطح محاسبه شد. برای اندازهگیری وزن خشک علفهای هرز، در زمان برداشت نهایی گیاه به همان صورت که برای اندام هوای و دانه این دو گونه نمونه برداری صورت گرفت به همان ترتیب برای علفهای هرز نیز نمونهگیری انجام شد. نمونههای جمع آوری شده در آون الکتریکی 70 درجهسانتی گراد به مدت 48 ساعت خشک گردید. برای ارزیابی نسبتهای مختلف کاشت از شاخص نسبت برابری زمین (LER) استفاده شد (واندرمیر 1989). براساس این شاخص اگرLER>1 باشد، محصول زراعت مخلوط بیش از تک کشتی است. اگرLER<1 باشد، محصول زراعت تک کشتی بیش از مخلوط است. اگرLER=1 باشد، محصول زراعتهای تک کشتی و مخلوط یکسان میباشد.
به منظور اندازهگیری محتوی عناصر معدنی نمونههای خشک شده کنجد، لوبیا قرمز و علفهای هرز به آزمایشگاه منتقل و پس از آسیاب کردن درصد نیتروژن، پتاسیم، فسفر و کلسیم تعیین گردید. برای اندازهگیری نیتروژن از روش کجلدال استفاده شد که شامل مرحله هضم، تقطیر و تیتراسیون میباشد. برای اندازهگیری عناصر کلسیم و پتاسیم از دستگاه جذب اتمی و برای اندازهگیری فسفر از دستگاه اسپکتروفتومتر استفاده گردید (هسه 1971). در نهایت دادههای حاصل با استفاده از نرم افزار SAS v9.4 و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد.
نتایج و بحث
عملکرد دانه و بیولوژیک کنجد
تیمارهای کنترل علف هرز، نسبتهای مختلف کاشت و اثر متقابل این دو فاکتور تاثیر معنیداری بر صفت عملکرد دانه و بیولوژیک کنجد داشت (جدول 2). مقایسه میانگین اثرات متقابل کنترل علف هرز و نسبتهای مختلف کاشت بر عملکرد دانه و بیولوژیک کنجد نشان داد که بیشترین مقدار این صفات از تیمارهای وجین علف هرز همراه با کشت خالص کنجد و 100 درصد کنجد +50 درصد لوبیا حاصل شد و عدم وجین به همراه کشت 50 درصد کنجد +100 درصد لوبیا منجر به حصول کمترین عملکرد دانه و بیولوژیک کنجد گردید (شکل 1 و 2). بالا بودن عملکرد دانه و بیولوژیک کنجد با توجه به تراکم بالای این گیاه و عدم رقابت برای جذب منابع با سایر گیاهان در این تیمارها خیلی دور از انتظار نبود. در بین تیمارهای کشت مخلوطی نیز که تحت شرایط وجین قرار گرفتند مشخص شد که نسبت کاشت 100 درصدکنجد +50 درصد لوبیا برتری محسوسی در مقایسه با سایر تیمارها به ویژه تیمار نسبت کاشت 100 درصد کنجد +100 درصد لوبیا (هر دو تیمار دارای تراکم یکسان کنجد میباشند) داشت. این نتیجه گویای آن است که لوبیا در تراکمهای پایین نه تنها قادر به کاهش رشد و عملکرد کنجد نمیباشد بلکه حتی بدلیل افزایش نیتروژن خاک، ممانعت از رشد علف هرز و حفظ رطوبت خاک با کاهش تبخیر سطحی خاک بر روی بهبود رشد کنجد نیز تاثیرگذار باشد (مهدی پور و همکاران 2020). در تحقیقات عباسیان و همکاران (2013) در کشت مخلوط کنجد و لوبیا چشم بلبلی، داودیان و حمزه ئی (2019) در کشت مخلوط کلزا و نخود، و زنده دل و همکاران (2016) در کشت مخلوط ذرت و سویا گزارش شد عملکرد هر کدام از گونهها در تک کشتی بیشتر از کشت مخلوط بود که عامل اصلی این برتری تراکم قلمداد گردید.
عملکرد دانه و بیولوژیک لوبیا
تیمارهای کنترل علف هرز، نسبتهای مختلف کاشت و اثر متقابل آنها به طور معنیداری عملکرد دانه و بیولوژیک لوبیا را تحت تاثیر قرار داد (جدول 2). مقایسه میانگین اثرات متقابل کنترل علف هرز و نسبتهای مختلف کاشت بر عملکرد دانه و بیولوژیک لوبیا نشان داد که بیشترین مقدار این صفات از تیمارهای وجین علف هرز همراه با کشت خالص لوبیا حاصل شد. تیمار عدم وجین به همراه کشت 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا سبب کاهش چشمگیر عملکرد دانه و بیولوژیک لوبیا گردید (شکل 3 و 4). وجین در مقایسه با بدون وجین عملکرد بیولوژیک و دانه لوبیا را افزایش داد. این موضوع میتواند بدلیل کاهش اثرات سوء علف هرز بر سر جذب منابع بر رشد و عملکرد گونههای زراعی باشد (عباسیان و همکاران 2013). در نسبتهای مختلف کاشت نیز مشاهده شد مطابق با عملکرد کنجد، عملکرد دانه و بیولوژیک لوبیا کاملاً به تراکم محصول وابسته بود به طوریکه در تیمارهایی که بالاترین تراکم لوبیا وجود داشت بیشترین عملکرد نیز مشاهده گردید از این رو تیمار کشت خالص لوبیا سبب حصول بیشترین عملکرد دانه و بیولوژیک و این محصول گردید. توسلی و همکاران (2010) و قنبری و همکاران (2010) روی کشت مخلوط ارزن و لوبیا نشان دادند بیشترین عملکرد لوبیا در تیمارهایی بدست آمد که دارای بیشترین تراکم این محصول بودند.
جدول 2- تجزیه واریانس عملکرد دانه و بیولوژیک کنجد و لوبیا |
|||||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
عملکرد دانه کنجد |
عملکرد دانه لوبیا |
عملکرد بیولوژیک کنجد |
عملکرد بیولوژیک لوبیا |
|
میانگین مربعات |
|
|||
تکرار |
2 |
ns7/362214 |
ns2/2756834 |
ns7/4413569 |
ns2/5642395 |
کنترل علفهای هرز |
1 |
**2/10046523 |
**9/293568411 |
**2/514229654 |
**7/758139700 |
اشتباه صلی |
2 |
6/296490 |
3/1826365 |
0/4032223 |
4/5384763 |
تنسبتهای کاشت |
4 |
**1/11124087 |
**2/242475431 |
**7/311564229 |
**1/546370815 |
اثر متقابل |
4 |
**4/513489 |
**6/15126372 |
**2/28975988 |
**8/40036643 |
اشتباه فرعی |
16 |
5/297742 |
7/1263158 |
5/1975348 |
6/2870093 |
ضریب تغییرات (%) |
- |
9/8 |
6/10 |
1/8 |
3/9 |
n.s غیر معنی دار* معنی دار در سطح 5% و ** معنی دار در سطح 1% می باشد. |
|
|
شکل 1- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری کنترل علفهای هرز و نسبتهای کاشت بر عملکرد دانه کنجد |
شکل 2- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری کنترل علفهای هرز و نسبتهای کاشت بر عملکرد بیولوژیک کنجد |
|
|
شکل 3- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری کنترل علفهای هرز و نسبتهای کاشت بر عملکرد دانه لوبیا |
شکل 4- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری کنترل علفهای هرز و نسبتهای کاشت بر عملکرد بیولوژیک لوبیا |
W0: بدون وجین و W1 وجین علف هرز؛ S100B0: کشت خالص کنجد، S0B100: کشت خالص لوبیا، S50B50: 50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا، S50B100: 50 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا، S50B100: 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا و S100B100: 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا |
مقایسه LER براساس عملکرد دانه و بیولوژیک کنجد و لوبیا
مطابق با جدول 3 اثر تیمار کنترل علفهای هرز بر LER عملکرد دانه و بیولوژیک دو گونه معنی دار نبود. اما تیمار نسبتهای مختلف کاشت اثر معنی داری بر میزان LER عملکرد دانه و بیولوژیک دو گونه داشت. اثر متقابل دو فاکتور نیز بر LER عملکرد دانه و بیولوژیک گونهها معنی دار بود. جدول 4 و 5 مقادیر محاسبه شده نسبت برابری زمین (LER) را بر اساس تیمارهای کنترل علفهای هرز و نسبتهای مختلف کاشت نشان میدهد. برمبنای این جدول LER در همه تیمارهای کشت مخلوط بیش از یک میباشد. بررسی دقیقتر مقایسه میانگین اثر متقابل دو فاکتور نشان میدهد که بیشترین میزان LER از تیمار وجین به همراه کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا با میانگینهای 571/1 و 685/1 به ترتیب برای عملکرد دانه و بیولوژیک حاصل شد که بیانگر 571/0 افزایش عملکرد دانه و 685/0 افزایش عملکرد بیولوژیک نسبت به کشت خالص است. کمترین میزان LER نیز از تیمار عدم وجین به همراه کشت مخلوط جایگزینی 50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا با میانگین 095/1 برای عملکرد دانه و 003/1 برای عملکرد بیولوژیک بدست آمد (جدول 4 و 5). همانطور که در نتایج بیان شد بیشتری میزان LER از تیمارهای وجین و کمترین آن از تیمارهای عدم وجین حاصل شد که گویای آن است که رقابت علف هرز با محصولات زراعی تاثیر مستقیم بر کاهش عملکرد محصول دو گونه دارد (سیدی و حمزه ئی 2020). همچنین مطابق با نتایج بدست آمده، تیمارهای کشت مخلوط افزایشی، LER بالاتری در مقایسه با تیمار کشت مخلوط جایگزینی داشتند. علاوه براین در این تحقیق مشاهده شد که با افزایش سهم لوبیا در نسبتهای مختلف کشت بر میزان LER عملکرد دانه و بیولوژیک دو گونه افزوده شده که این افزایش میتواند به دلیل قدرت تثبیت نیتروژن بیشتر در خاک توسط گیاه لگوم و بهبود شرایط محیطی مناسبتر برای جزء دیگر مخلوط باشد (توسلی و همکاران 2010). زنده دل و همکاران (2016) در آزمایشی بر روی کشت مخلوط ذرت و سویا نشان دادند با افزایش سهم سویا در نسبتهای کشت مخلوط افزایشی LER عملکرد دانه و بیولوژیک افزایش مییابد. و LER در نسیتهای کشت مخلوط افزایشی به مراتب بالاتر از نسبتهای کشت مخلوط جایگزینی است.
جدول 3- تجزیه واریانس LER بر اساس عملکرد دانه و بیولوژیک |
|||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
LER بر اساس عملکرد دانه |
LER بر اساس عملکرد بیولوژیک |
میانگین مربعات |
|||
تکرار |
2 |
n.s 065/0 |
n.s072/0 |
کنترل علفهای هرز |
1 |
**6/429 |
**1/524 |
اشتباه صلی |
2 |
8/14 |
6/17 |
نسبتهای کاشت |
3 |
**2/377 |
**9/400 |
اثر متقابل |
3 |
**8/81 |
**2/107 |
اشتباه فرعی |
6 |
2/9 |
8/12 |
ضریب تغییرات (%) |
- |
4/19 |
6/17 |
n.s غیر معنی دار* معنی دار در سطح 5% و ** معنی دار در سطح 1% می باشد. |
جدول 4- نسبت برابری زمین (LER ) بر اساس عملکرد دانه |
||||||
وجین |
بدون وجین |
نسبتهای کاشت |
||||
LER |
Lb |
Ls |
LER |
Lb |
Ls |
|
c 128/1 |
577/0 |
551/0 |
c 095/1 |
566/0 |
529/0 |
50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا |
ab 463/1 |
561/0 |
902/0 |
b 404/1 |
524/0 |
880/0 |
50 درصد کنجد +100 درصد لوبیا |
b 376/1 |
935/0 |
441/0 |
b 363/1 |
937/0 |
426/0 |
100 درصد کنجد +50 درصد لوبیا |
a 571/1 |
778/0 |
793/0 |
a 507/1 |
779/0 |
728/0 |
100 درصد کنجد + 100درصد لوبیا |
حروف مشابه در هر ستون نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنی دار آماری بین آنها است Ls : عملکرد نسبی کنجد؛ Lb : عملکرد نسبی لوبیا |
جدول 5- نسبت برابری زمین (LER ) بر اساس عملکرد بیولوژیک |
||||||
وجین |
بدون وجین |
نسبتهای کاشت |
||||
LER |
Lb |
Ls |
LER |
Lb |
Ls |
|
c 015/1 |
556/0 |
459/0 |
c 003/1 |
466/0 |
537/0 |
50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا |
b 374/1 |
938/0 |
436/0 |
b 293/1 |
879/0 |
414/0 |
50 درصد کنجد +100 درصد لوبیا |
b 358/1 |
421/0 |
937/0 |
b 340/1 |
428/0 |
912/0 |
100 درصد کنجد +50 درصد لوبیا |
a 685/1 |
812/0 |
873/0 |
a 614/1 |
729/0 |
885/0 |
100 درصد کنجد + 100درصد لوبیا |
حروف مشابه در هر ستون نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنی دار آماری بین آنها است Ls : عملکرد نسبی کنجد؛ Lb : عملکرد نسبی لوبیا |
وزن خشک علفهای هرز
برای اندازه گیری وزن خشک علفهای هرز تنها فاکتور نسبتهای مختلف کاشت مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور 6 سطح نسبتهای مختلف کاشت مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نیز نشان داد که نسبتهای مختلف کاشت اثر معنی داری بر وزن خشک علفهای هرز داشت (جدول 6). مقایسه میانگین تیمارهای نسبتهای مختلف کاشت نشان داد که کمترین وزن خشک علفهای هرز در تیمار کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا مشاهده گردید. البته تفاوت معنی داری بین این تیمار با تیمار کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا و 50 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا وجود نداشت. بنابراین تیمارهای افزایشی به یک اندازه در کنترل علفهای هرز مؤثرند. بیشترین میزان وزن خشک علفهای هرز نیز از کشت خالص لوبیا بدست آمد (شکل 5). با توجه به نتایج بدست آمده میتوان اظهار داشت که کنجد در مقایسه با لوبیا به دلیل رشد بالقوه و قدرت پنجه زنی بالا دارای قدرت خفه کنندگی بسیار بالا بر روی علفهای هرز میباشد، بنابراین یک گیاه زراعی رقابت کننده بسیار عالی برای کنترل علفهای هرز محسوب میگردد (عباسیان و همکاران 2013). اما لوبیا، گیاهی ضعیف در رقابت با علف هرز محسوب شده به طوری که با افزایش سهم لوبیا در سیستمهای کاشت بر میزان وزن خشک علفهای هرز افزوده شده و در کشت خالص آن به بیشترین مقدار خود رسیده است. مهدی پور و همکاران (2019) در کشت مخلوط کنجد و ماش، عباسیان و همکاران (2010) در کشت مخلوط کنجد و لوبیا چشم بلبلی نشان دادند که با افزایش تراکم گیاهی در مخلوط، وزن علفهای هرز به پایین تر از سطح به دست آمده از کشت خالص هر یک از آنها رسید. زنده دل و همکاران (2016) در کشت مخلوط ذرت و سویا نشان دادند که وزن خشک علفهای هرز در تیمارهای افزایشی به علت افزایش تراکم و پوشش گیاهی کاهش می یابد.
جدول 6- تجزیه واریانس صفت وزن خشک علفهای هرز |
||
منبع تغییر |
درجه آزادی |
وزن خشک علف هرز |
میانگین مربعات |
||
تکرار |
2 |
ns34/0 |
نسبتهای کاشت |
5 |
**28/5997 |
اشتباه آزمایشی |
10 |
08/102 |
ضریب تغییرات (%) |
- |
52/11 |
n.s غیر معنی دار* معنی دار در سطح 5% و ** معنی دار در سطح 1% می باشد. |
شکل 5- مقایسه میانگین نسبتهای کاشت بر وزن خشک علفهای هرز
S0B100: کشت خالص لوبیا، S50B50: 50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا، S50B100: 50 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا، S50B100: 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا و S100B100: 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا
محتوای عناصر غذایی در اندام هوایی و دانه کنجد و لوبیا
نیتروژن
نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر کنترل علف هرز و نسبتهای مختلف کاشت بر غلظت نیتروژن اندام هوایی و دانه کنجد و لوبیا معنیدار بود اما اثرات متقابل آنها بر غلظت نیتروژن اندام هوایی کنجد و لوبیا معنیدار نشد (جدول 7 و 8). نتایج مقایسه میانگین دادهها نشان داد تیمار وجین به طور قابل توجهی موجب افزایش محتوای نیتروژن اندام هوایی و دانه کنجد و لوبیا در مقایسه با تیمار بدون وجین شد (جدول 9 و 10). این موضوع نشان میدهد که علفهای هرز از طریق رقابت با گیاهان زراعی بر سر جذب عناصر غذایی سبب کاهش چشمگیر غلظت نیتروژن در اندام هوایی و دانه کنجد و لوبیا میشوند. مقایسه میانگین نسبتهای مختلف کاشت کنجد و لوبیا قرمز نشان داد بالاترین میزان درصد نیتروژن اندام هوایی و دانه گیاه کنجد تحت تاثیر تیمار کشت مخلوط 50 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا قرمز بترتیب با میانگین 43/2 و 78/2 درصد حاصل شد و کشت مخلوط 50 درصد کنجد و 50 درصد لوبیا قرمز بترتیب با میانگین 11/2 و 62/2 درصد در رتبه دوم قرار داشت و کمترین میزان نیتروژن اندام هوایی و دانه کنجد در تیمار تک کشتی کنجد با میانگین 99/0 و 07/1 درصد مشاهده گردید (جدول 9). بررسی مقدار نیتروژن اندام هوایی و دانه لوبیا نشان داد بیشترین مقدار نیتروژن اندازهگیری شده اندام هوایی و دانه برای گیاه لوبیا قرمز مربوط به تیمار کشت خالص لوبیا قرمز بود که بترتیب مقادیر 56/3 و 67/3 درصد را به خود اختصاص دادند. در این بین کمترین میزان نیتروژن اندام هوایی و دانه لوبیا در کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا قرمز با میانگین 09/3 و 39/3 ملاحظه گردید (جدول 10). با توجه به این که گیاه لوبیا به تنهایی قادر به تامین نیتروژن مورد نیاز خود از طریق همزیستی با باکتری رایزوبیوم میباشد لذا کشت این محصول به تنهایی باعث افزایش درصد نیتروژن اندامهای گیاه شده است و همین طور که ملاحظه می گردد با وارد شدن گیاه کنجد به عنوان جزء دوم کشت مخلوط و افزایش تراکم آن در حالتهای مختلف کشت بتدریج از میزان غلظت نیتروژن اندام هوایی و دانه لوبیا کاسته شده است که نشان میدهد با افزایش تراکم و به تبع آن افزایش رقابت بین جذب عناصر غذایی از سهم گیاه لوبیا در جذب نیتروژن کاسته میشود. توسلی (2008) در کشت مخلوط ارزن و لوبیا نیز نتایج مشابهی با این آزمایش گزارش کردند.
فسفر
نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد اثر تیمار کنترل علف هرز و همین طور نسبتهای مختلف کاشت بر مقدار فسفر هر دو گونه معنیدار بود (جدول 7 و 8). بر اساس مقایسه میانگین دادهها در بین تیمارهای کنترل علف هرز، وجین در مقایسه با عدم وجین (شاهد) سبب افزایش جذب فسفر در اندام هوای و دانه کنجد و لوبیا شد (جدول 9 و 10). با توجه به این که علفهای هرز به عنوان گونههای فرصت طلب دارای توانایی بالایی در استفاده از منابع هستند وجود آنها در بوم نظامهای کشاورزی باعث کاهش جذب عناصر غذایی توسط گیاه زراعی میشود و چنان که در این پژوهش قابل مشاهده است با حذف علف هرز به کمک وجین دستی بر میزان محتوای فسفر اندام هوای و بذر کنجد و لوبیا قرمز افزوده میشود. جو کار (2006) نیز در پژوهش خود افزایش جذب عناصر غذایی گیاه زراعی بعد از وجین علف هرز را ناشی از رقابت علف هرز با گیاهان زراعی بر سر جذب منابع میداند. مقایسه میانگین نسبتهای مختلف کاشت نیز نشان داد که بالاترین میزان درصد فسفر اندام هوای و دانه گیاه کنجد از تیمار کشت خالص کنجد حاصل شد. البته تفاوت معنیداری بین این تیمار با تیمار کشت مخلوط 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا وجود نداشت (جدول 9). بر اساس نتایج بدست آمده مقدار فسفر اندام هوایی و دانه لوبیا بترتیب با میانگین های 52/0 و 58/0 در تمام تیمارهای مخلوط کم تر از کشت خالص لوبیا بود همچنین در مقایسه بین کشت جایگزینی و افزایشی نیز مقدار فسفر جذب شده در کشت افزایشی به ویژه تیمار 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا به مقدار فسفر اندام هوایی با میانگین 25/0 و فسفر دانه لوبیا با میانگین 36/0 در کمترین مقدار خود بود (جدول 10). بر اساس نتایج این آزمایش جذب فسفر در هر دو گونه کنجد و لوبیا قرمز تحت تاثیر رقابت بین دو گونهای بوده و با افزایش سهم هر یک از گونهها در کشتهای مخلوط از جذب فسفر در گونه دیگر به شدت کاسته شده است. جوکار (2006) در کشت مخلوط ذرت و خیار نشان داد که عامل اصلی کاهش جذب فسفر در بافت گیاهان رقابت بین گونهای میباشد.
پتاسیم
همان طور که در جدول 7 و 8 مشاهده میشود اثر کنترل علفهای هرز، نسبتهای مختلف کاشت و اثر متقابل این دو فاکتور بر محتوی پتاسیم این دو گونه معنیدار نبود. این موضوع نشان دهنده وجود پتاس کافی در خاک مزرعه میباشد. بعلت این که اغلب خاکهای کشاورزی مناطق خشک و نیمه خشک کشور غنی از مقادیر بالایی از پتاس در خاک مزرعه است. لذا چون این تحقیق نیز در منطقه خاش که از نظر اقلیمی در مناطق نیمه خشک کشور واقع شده است از این موضوع کلی تبعیت مینماید. تجزیه شیمیایی خاک مزرعه نیز مبین وجود پتاس کافی در خاک بود.
کلسیم
نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد اثر وجین بر غلظت کلسیم در اندام هوایی و دانه کنجد و لوبیا معنیدار نبود. اما نسبتهای مختلف کاشت اثر معنیداری بر غلظت کلسیم اندام هوایی و دانه این دو گونه داشت (جدول 7 و 8). به طوریکه برای کنجد بالاترین مقدار کلسیم در اندام هوایی و دانه این گیاه بترتیب با میانگینهای 82/1 و 08/2 از کشت خالص کنجد بدست آمد و کمترین مقدار کلسیم اندازهگیری شده برای اندام هوایی و دانه کنجد در تیمار کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا قرمز با میانگینهای 59/1 و 70/1 درصد بدست آمد (جدول 9). نتایج برای گیاه لوبیا نیز نشان داد بیشترین غلظت کلسیم در اندام هوایی و دانه لوبیا در کشت مخلوط 50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا حاصل شد. البته تفاوت معنیداری بین این تیمار با تیمار کشت مخلوط 100 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا وجود نداشت. کمترین میزان کلسیم اندام هوایی و دانه لوبیا نیز از تیمار کشت مخلوط 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا حاصل شد و تفاوت معنی داری بین این تیمار با تیمار کشت مخلوط 50 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا مشاهده نشد (جدول 10). این نتایج نشان داد که با افزایش تراکم لوبیا در کشتهای مخلوط از غلظت کلسیم اندام هوایی و دانه ین گیاه به طور چشمگیری کاهش مییابد. در واقع این نتایج بیانگر آن است که جذب کلسیم در اندام هوایی و دانه لوبیا بیشتر تحت تاثیر رقابت درون گونهای می باشد. قنبری (2000) در بررسی کشت مخلوط گندم و باقلا نشان دادند که جذب کلسیم در بافت باقلا بیشتر تحت تاثیر قابت درون گونهای بوده است. بر اساس نتایج بدست آمده کشت مخلوط دو گیاه در مقایسه با حالت تک کشتی آنها باعث کاهش میزان جذب کلسیم موجود در خاک گردیده است و اثر رقابت ناشی از کشت توام دو محصول باعث شده با افزایش تراکم گیاهان در مخلوط از میزان جذب عنصر کلسیم کاسته شود. بالاتر بودن غلظت کلسیم در کشت خالص کنجد نسبت به کشتهای مخلوط را میتوان به رقابت دو گیاه کنجد و لوبیا برای جذب این عنصر نسبت داد. زیرا لوبیا (به طور کلی بقولات) به دلیل داشتن ظرفیت تبادل کاتیون ریشه بیشتر نسبت به گیاه کنجد (به طور کلی تک لپهایها) در جذب عناصر دو ظرفیتی همانند کلسیم قدرت رقابت بیشتری دارند (توسلی، 2008).
جدول 7- تجزیه واریانس درصد عناصر غذایی اندام هوایی و دانه کنجد |
|||||||||||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
N |
P |
K |
Ca |
||||||
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
||||
|
|
میانگین مربعات |
|
||||||||
تکرار |
2 |
ns031/0 |
ns052/0 |
ns007/0 |
ns 007/0 |
ns075/0 |
ns 096/0 |
ns078/0 |
ns095/0 |
||
کنترل علفهای هرز |
1 |
*422/8 |
*318/4 |
*013/0 |
*029/0 |
ns 008/1 |
ns001/2 |
ns 349/2 |
ns849/2 |
||
اشتباه صلی |
2 |
085/0 |
054/0 |
010/0 |
016/0 |
026/0 |
073/0 |
032/0 |
071/0 |
||
نسبتهای کاشت |
5 |
*980/1 |
*097/2 |
*049/0 |
*083/0 |
ns 279/0 |
ns 466/0 |
**471/0 |
**899/0 |
||
اثر متقابل |
5 |
ns 418/0 |
ns 696/0 |
ns 010/0 |
ns022/0 |
ns039/0 |
ns051/0 |
ns066/0 |
ns093/0 |
||
اشتباه فرعی |
20 |
055/0 |
073/0 |
006/0 |
007/0 |
018/0 |
042/0 |
038/0 |
062/0 |
||
ضریب تغییرات (%) |
- |
218/8 |
329/7 |
674/15 |
886/12 |
339/17 |
572/18 |
527/14 |
001/16 |
||
n.s غیر معنی دار* معنی دار در سطح 5% و ** معنی دار در سطح 1% می باشد. |
|||||||||||
جدول 8- تجزیه واریانس درصد عناصر غذایی اندام هوایی و دانه لوبیا |
|||||||||||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
N |
P |
K |
Ca |
||||||
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
||||
|
|
میانگین مربعات |
|
||||||||
تکرار |
2 |
ns631/0 |
ns855/0 |
ns 005/0 |
ns008/0 |
ns 121/0 |
ns157/0 |
ns 051/0 |
ns074/0 |
||
کنترل علفهای هرز |
1 |
*109/1 |
*364/1 |
*081/0 |
*093/0 |
ns 629/2 |
ns056/7 |
ns 227/1 |
ns056/2 |
||
اشتباه صلی |
2 |
043/0 |
074/0 |
019/0 |
025/0 |
037/0 |
099/0 |
033/0 |
154/0 |
||
نسبتهای کاشت |
5 |
*031/1 |
*082/1 |
*042/0 |
*069/0 |
ns 006/1 |
ns955/1 |
*460/0 |
*902/0 |
||
اثر متقابل |
5 |
ns 053/0 |
ns081/0 |
ns013/0 |
ns030/0 |
ns 099/0 |
ns176/0 |
ns025/0 |
ns071/0 |
||
اشتباه فرعی |
20 |
050/0 |
073/0 |
011/0 |
025/0 |
043/0 |
072/0 |
017/0 |
064/0 |
||
ضریب تغییرات (%) |
- |
548/10 |
070/11 |
319/18 |
409/15 |
626/17 |
649/13 |
288/19 |
069/23 |
||
n.s غیر معنی دار* معنی دار در سطح 5% و ** معنی دار در سطح 1% می باشد. |
|||||||||||
|
جدول 9- مقایسه میانگین تیمار کنترل علفهای هرز و نسبتهای کاشت بر محتوای عناصر غذایی اندام هوایی و دانه کنجد |
|||||||||||||||||
|
تیمارها |
N (%) |
P (%) |
K (%) |
Ca (%) |
|||||||||||||
|
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
||||||||||
|
کنترل علفهای هرز |
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||
|
بدون وجین |
b 73/1 |
b 00/2 |
b22/0 |
b 28/0 |
a50/2 |
a56/1 |
a73/1 |
a81/1 |
|||||||||
|
وجین |
a24/2 |
a61/2 |
a31/0 |
a37/0 |
a54/2 |
a57/1 |
a75/1 |
a82/1 |
|||||||||
|
نسبتهای کاشت |
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||
|
کشت خالص کنجد |
d99/0 |
d07/1 |
a39/0 |
a41/0 |
a55/2 |
a62/2 |
a82/1 |
a08/2 |
|||||||||
|
کشت خالص لوبیا |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
|||||||||
|
50 % کنجد + 50 % لوبیا |
b 11/2 |
b62/2 |
b31/0 |
b35/0 |
a54/2 |
a59/2 |
b74/1 |
b99/1 |
|||||||||
|
50 % کنجد +100 % لوبیا |
a 43/2 |
a 78/2 |
c27/0 |
c29/0 |
a53/2 |
a59/2 |
c63/1 |
d77/1 |
|||||||||
|
100 % کنجد +50 % لوبیا |
c49/1 |
c93/1 |
a38/0 |
a41/0 |
a54/2 |
a60/2 |
b70/1 |
c87/1 |
|||||||||
|
100 % کنجد + 100 % لوبیا |
b 15/2 |
b 63/2 |
c25/0 |
c28/0 |
a51/2 |
a59/2 |
d59/1 |
d70/1 |
|||||||||
|
حروف مشابه در هر ستون نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنیدار بین آنهاست |
|||||||||||||||||
جدول 10- مقایسه میانگین تیمار کنترل علفهای هرز و نسبتهای کاشت بر درصد عناصر معدنی اندام هوایی و دانه لوبیا |
|
|||||||||||||||||
تیمارها |
N (%) |
P (%) |
K (%) |
Ca (%) |
|
|||||||||||||
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
اندام هوایی |
دانه |
|
||||||||||
کنترل علفهای هرز |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||
بدون وجین |
b89/2 |
b93/2 |
b31/0 |
b39/0 |
a43/3 |
a74/3 |
a45/2 |
a69/2 |
|
|||||||||
وجین |
a22/3 |
a35/3 |
a52/0 |
a61/0 |
a47/3 |
a76/3 |
a47/2 |
a73/2 |
|
|||||||||
نسبتهای کاشت |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||
کشت خالص کنجد |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
|
|||||||||
کشت خالص لوبیا |
a56/3 |
a67/3 |
a52/0 |
a58/0 |
a45/3 |
a81/3 |
b39/2 |
b55/2 |
|
|||||||||
50 % کنجد + 50 % لوبیا |
c25/3 |
c47/3 |
b41/0 |
b52/0 |
a43/3 |
a77/3 |
a51/2 |
a93/2 |
|
|||||||||
50 % کنجد +100 % لوبیا |
b39/3 |
b58/3 |
b43/0 |
b52/0 |
a43/3 |
a79/3 |
c04/2 |
c67/2 |
|
|||||||||
100 % کنجد +50 % لوبیا |
e 09/3 |
e 22/3 |
c28/0 |
c37/0 |
a43/3 |
a77/3 |
a47/2 |
a87/2 |
|
|||||||||
100 % کنجد + 100 % لوبیا |
d 20/3 |
d 39/3 |
c25/0 |
c36/0 |
a40/3 |
a76/3 |
c99/1 |
c61/1 |
|
|||||||||
حروف مشابه در هر ستون نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنی دار بین آنهاست
درصد جذب نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم در علفهای هرز
برای اندازه گیری درصد جذب عناصر معدنی در بافت علفهای هرز تنها فاکتور نسبتهای مختلف کاشت مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور 6 سطح نسبتهای مختلف کاشت مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نیز نشان داد که نسبتهای مختلف کاشت اثر معنیداری بر غلظت همه عناصر معدنی مورد بررسی در بافت علفهای هرز به جزء پتاسیم داشت (جدول 11). علت تحت تاثیر قرار نگرفتن غلظت پتاسیم موجود در بافت علفهای هرز در نسبتهای مختلف کشت کنجد و لوبیا را میتوان مرتبط با مقادیر کافی این عنصر در خاک مزرعه و عدم رقابت بین گونههای مختلف گیاهی برای جدب این عنصر دانست. برای سایر عناصر معدنی، مقایسه میانگین تیمارهای نسبتهای مختلف کاشت نشان داد که کمترین غلظت عناصر معدنی در تیمار کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا مشاهده گردید. دقیقاً این همان تیماری است که کمترین وزن خشک علفهای هرز نیز از آن حاصل گردید. بیشترین میزان درصد جذب عناصر معدنی نیز از کشت خالص گونهها حاصل شد. به طوریکه بالاترین میزان غلظت عناصر نیتروژن و فسفر در بافت علفهای هرز از کشت خالص لوبیا و بیشترین غلظت عنصر کلسیم در بافت علفهای هرز از کشت خالص کنجد حاصل گردید (جدول 12). نتایج بدست آمده نشان میدهد علفهای هرز برای جذب عناصر با گیاهان زراعی رقابت می کنند.
جدول 11- تجزیه واریانس درصد عناصر معدنی بافت علفهای هرز |
|||||
منبع تغییر |
درجه آزادی |
N |
P |
K |
Ca |
|
میانگین مربعات |
|
|||
تکرار |
2 |
ns 056/0 |
ns046/0 |
ns 275/0 |
ns 089/0 |
نسبتهای کاشت |
5 |
*783/0 |
*521/0 |
ns 451/2 |
*944/0 |
اشتباه آزمایشی |
10 |
147/0 |
219/0 |
978/0 |
153/0 |
ضریب تغییرات (%) |
- |
354/7 |
428/9 |
005/12 |
730/7 |
n.s غیر معنی دار* معنی دار در سطح 5% و ** معنی دار در سطح 1% می باشد.
جدول 12- مقایسه میانگین تیمار کنترل علفهای هرز و نسبتهای کاشت بر درصد عناصر معدنی بافت علفهای هرز |
||||
تیمار |
N (%) |
P (%) |
K (%) |
Ca (%) |
کشت خالص کنجد |
e97/0 |
b25/0 |
a50/2 |
a99/1 |
کشت خالص لوبیا |
a09/2 |
a31/0 |
a50/2 |
b88/ 1 |
50 درصد کنجد + 50 درصد لوبیا |
b91/1 |
a29/0 |
a50/2 |
b89/1 |
50 درصد کنجد +100 درصد لوبیا |
c46/1 |
c19/0 |
a47/2 |
d39/1 |
100 درصد کنجد +50 درصد % لوبیا |
d12/1 |
c21/0 |
a48/2 |
c55/1 |
100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا |
e95/0 |
d15/0 |
a46/2 |
e21/1 |
حروف مشابه در هر ستون نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنی دار آماری بین آنها است |
نتیجه گیری
در بررسی تک کشتی دو محصول و کشت مخلوط مشخص شد که بالاترین راندمان عملکرد دو گونه با توجه به شاخص LER از تیمار کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا بدست مد و همین تیمار منجر به کاهش شدید وزن خشک علفهای هرز شد. بیشترین میزان جذب اغلب عناصر در اندام هوایی و دانه کنجد از تیمارهای کشت مخلوط و برای لوبیا از تک کشتی آن حاصل شد. این نتایج بیانگر آن است که کنجد در جذب عناصر غذایی گیاهی غالب بر لوبیا است. بیشترین میزان درصد جذب عناصر معدنی علفهای هرز نیز از کشت خالص گونهها حاصل شد. به طوریکه بالاترین میزان غلظت عناصر نیتروژن، پتاسیم و فسفر در بافت علفهای هرز از کشت خالص لوبیا و بیشترین غلظت عنصر کلسیم در بافت علفهای هرز از کشت خالص کنجد حاصل گردید. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد برای حصول عملکرد بهینه دو گونه، کنترل موثر علفهای هرز و جذب عناصر غذایی کشت مخلوط افزایشی 100 درصد کنجد + 100 درصد لوبیا در مقایسه با سایر نسبتهای مختلف کاشت بهتر است و پیشنهاد میگردد در مزارع خرده مالکی منطقه مورد مطالعه که استفاده از ماشین آلات کشاورزی مقرون به صرفه نیست در ارجحیت قرار گیرد.
سپاسگزاری
از مساعدت و همکاری ریاست محترم دانشگاه پیام نور مرکز خاش که در انجام این پژوهش مبذول داشتهاند صمیمانه تشکر و قدردانی میگردد.