Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
مفهوم کشاورزی پایدار از سال 1987 رایج شد ولی قبل از آن نیز در دهه 1940 به صورت مترادف با اصطلاحاتی همچون کشاورزی ارگانیک، طبیعی، اکولوژیک، بیولوژیک و کم نهاده به کار برده میشد (خراسانی و مقدادی 1390).
کشاورزی پایدار باید در جهت سودمندی بیشتر برای انسان، بهره برداری بیشتر از منابع و توازن با عامل محیطی پیش رود (خراسانی و مقدادی 1390). یک سیستم کشاورزی پایدار باید نیازهای نسل حاضر را بدون به مخاطره انداختن نیازهای نسل آینده تأمین نماید. این نوع کشاورزی متکی به روشهای طبیعی کنترل آفات و بیماریها بوده و هر گونه استفاده و کاربری آفت کشها و علف کشهای مصنوعی، کودهای شیمیایی، هورمونها و آنتی بیوتیکها منع شده است (خالدی و امینی 1386). محصول ارگانیک نیز محصولی است که بدون استفاده از مواد شیمیایی، آفت کشها، افزودنیها و یا سایر ترکیبات آروماتیک تولید شده باشد (پور آتشی و فمی 1390).
از پیامدهای کشاورزی کنونی عدم پایداری آن، چالشهای افزایش جمعیت، تخریب زمین، آلودگی محیط زیست، تغییرات آب و هوایی جهان، عدم قطعیت در بازار، سطح پایین سرمایه گذاری، برخی از سیاستها و شرایط رفتاری هستند ( یونلونگ و اسمیت 1994).
استفاده بیش از 300 ترکیب شیمیایی خطرناک و مصنوعی نظیر آفت کشها، کود های شیمیایی، علف کشها که باعث اختلال در سیستم سلامتی انسان میشود از معایب کشاورزی کنونی است. یافتهها نشان دادهاند که 60 در صد سموم آفات، 90 در صد قارچ کشها و 30 درصد حشره کشها سرطان زا میباشند (علیمردانی 1390).
باید عنوان کرد که ایران از نظر حجم فرسایش و تخریب زمینهای حاصلخیز و منابع طبیعی بعد از استرالیا مقام دوم جهان را دارد. میزان تخریب و فرسایش خاک در کشور معادل 33 تن در هر هکتار میباشد که یکی از دلایل عمده آن مصرف بی رویه کودها و آفت کشهای شیمیایی در بخش کشاورزی میباشد (ملک سعیدی و همکاران 1389).
یکی از راهکارهای پیش رو جهت حفظ منابع موجود، کشاورزی ارگانیک است که در کل جهان نیز از سالهای 1980 توجه گروهی از سیاستگزاران، مصرف کنندگان، طرفداران محیط زیست، نهادهای دولتی و کشاورزان به کشاورزی ارگانیک معطوف شده است (استولز و لمپکین 2009) به طوریکه در این دهه بسیاری از دولتها از جمله دول اتحادیه اروپا بخش مهمی از سوبسیدهای خود را به این نوع کشاورزی اختصاص دادند (خراسانی و مقدادی 1390).
در راستای تهیه دستورالعمل استانداردها و روشهای اجرایی در سال 1972 هسته اولیه یک فدراسیون بینالمللی تحت عنوان فدراسیون بینالمللی جنبشهای کشاورزی ارگانیک (IFOM) توسط پنج کشور انگلستان، سوئد، افریقای جنوبی، آمریکا و فرانسه پایه گذاری شد که تا سال 1388 180 کشور دنیا عضو این فدراسیون بودند که کشور ما نیز در سالهای اخیر عضو این فدراسیون شده است (سنجابی 1389). این جنبش یکی از فدراسیونهای برجسته بینالمللی در کشاورزی ارگانیک است. که در اکثر مناطق جهان به رسمیت شناخته شده است(لو و همکاران 2010).
با توجه به درک اهمیت موضوع، در دنیا تولید محصولات ارگانیک روبه افزایش است به طوری که در سال 2003 میلادی سطح اراضی زیر کشت محصولات ارگانیک در 100 کشور جهان بالغ بر 24 میلیون هکتار بوده و این رقم در سال 2006 در 130 کشور جهان به حدود 30 میلیون هکتار رسیده است. بر اساس آمار 2003 میلادی حدود 42 درصد سطح زیر کشت محصولات ارگانیک و طبیعی مربوط به استرالیا و اقیانوسیه، 24 درصد مربوط به امریکای لاتین، 23 درصد مربوط به اروپا، 6 درصد مربوط به آمریکای شمالی، 3 درصد مربوط به آسیا و 1.3 درصد مربوط به آفریقا بوده است. البته این نسبتها تغییر یافته اند به گونهای که در سال 2006 سطح زیر کشت این محصولات در آسیا به 13 درصد رسیده است. این در حالی است که متأسفانه جایگاه ایران از این لحاظ جایگاه مبهمی است، هر چند بنا بر آمارهای موجود در کشور سطح زیر کشت محصولات ارگانیک بین 300 تا 700 هکتار ذکر میشود که در مقایسه با وسعت کشور بسیار ناچیز است (قلی نژاد 1388)، که با این حال آمارهای بینالمللی درمورد سطح زیر کشت محصولات ارگانیک در کشور نشان می دهد که فقط 200 هکتار به کشت این محصولات اختصاص پیدا کرده است (عبد الهی 1387).
اگر چه میل به کشاورزی پایدار جهانی است، با این حال توافق در مورد چگونگی حرکت به سمت آن قابل بحث میباشد. در این میان جایگاه قوانین و مقررات در زمینه حدود استفاده از سموم و کودهای شیمیایی از مباحث اصلی کشاورزی ارگانیک است (لو و همکاران 2010).
هر چند کشاورزی ارگانیک دارای مزایایی از جمله حفظ محیط زیست و کم شدن فرسایش خاک و کم کردن ترس ناشی از افزایش سموم در گیاهان است ولی این بدان معنی نیست که کشاورزی ارگانیک می تواند جایگزین کشاورزی معمول در جهان شود (بارتن و لامپکین 1986).
بدون شک در استقرار سیستم تولید ارگانیک موانع و مشکلات فراوانی وجود دارد که می توان به عملکرد پایین محصولات، عدم وجود استانداردهای ملی و منطقهای در تولید محصولات ارگانیک و یافتن بازارهای فروش که مستلزم حمایت دولت و سرمایه گذاری کلان در بخش تحقیقات بازاریابی این محصولات میباشد، اشاره نمود (طایفه سلطانخانی 1389).
لامرتس و همکاران (2003) نیز از جمله مشکلات کشاورزی ارگانیک به مشکلات بازار، مشکلات زراعی و عدم تعهد به رعایت مقررات کشاورزی ارگانیک از سوی کشاورزان، فروشندگان محصولات ارگانیک و سازمانهای دولتی اشاره نمودهاند.
استولز و لمپکین (2009) مهمترین چالش کشاورزی ارگانیک را دشواری حفظ تعادل در تأمین اهداف مصرف کننده، ذینفعان سازمانی و خصوصی در بخش تولید ارگانیک بیان کرده اند.
دمیورک (2010) از مشکلات موجود در سیستمهای ارگانیک به نارضایتی از عملکرد شرکتهای بازاریابی محصولات ارگانیک، دشواری فرایند تولید محصولات ارگانیک، عدم وجود اتحادیه های تولید کنندگان محصولات ارگانیک و حاکمیت روشهای سنتی به جای روشهای علمی د ر تولید این محصولات اشاره نموده است.
امروزه در جهان ارگانهای دولتی و بخش خصوصی بسیاری برای استاندارد کردن و گواهی محصولات به وجود آمده است که طبق آخرین آمار در سال 2004، تعداد 364 هیئت در 57 کشور اروپا در حال فعالیت میباشد که در کشور ما این مراکز وجود ندارد (عبدالهی 1387 ).
مشخص گردید فقدان دانش و مهارت برای مدیریت یک مزرعه ارگانیک و فقدان فرصتهای بازاری برای محصولات ارگانیک مهمترین دلیل برای عدم کاربرد فعالیتهای کشاورزی ارگانیک بوده است و اعتقادات و نگرشهای کشاورزان متداول عامل مهمی در تأثیر گذاری بر تمایل به پذیرش فعالیتهای ارگانیک میباشند (خالدی و همکاران 1389) .
رویتنر و همکاران (2009) نشان دادند اطلاعرسانی به مصرف کنندگان در مورد نحوه تولید محصولات ارگانیک، بازرسی سختگیرانه، برچسبهای خاص مشخص کننده محصولات ارگانیک از عوامل موثر بر توسعه مصرف محصولات ارگانیک می باشند.
تووار و همکاران (2005) نشان دادند تولید کنندگان کوچک در مقایسه با تولید کنندگان بزرگ برای تولید محصولات ارگانیک، صدور گواهینامه ارگانیک، تبلیغ بازاریابی و تجارت دچار تبعیضات اجتماعی میشوند.
کوب و همکاران (1999) ننتیجه گرفتند تفاوت قابل مشاهدهای در وضعیت زیست محیطی و تنوع زیستی و همچنین سود آوری و پیشرفت در مؤلفه های کشاورزی ارگانیک و غیر ارگانیک وجود دارد.
نتایج بررسی وضعیت کشاورزی ارگانیک در چین و برزیل نشان داد که برای حرکت به کشاورزی ارگانیک، کشاورزان کوچک جهت اخذ صدور گواهی و بازاریابی آن نیاز شدید به حمایت سازمانهای دولتی دارند (اویولفز و همکاران 2010).
گل محمدی و میر دامادی (1386) نشان دادند تغییرات زیادی در رهیافتها، سیاستها و راهکارهای بخشهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیستم کشاورزی و نظام اطلاعات کشاورزی ایران، به ویژه وزارت جهاد کشاورزی و زیر سیستمهای آن یعنی تحقیق و ترویج کشاورزی و سایر سازمانهای مرتبط با توسعه کشاورزی و روستایی در راستای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی در ایران ضروری است.
نتایج بررسی عوامل موثر بر نگرش کشاورزان شهرستان فریدن نسبت به کشاورزی ارگانیک نشان داد کشاورزان مورد مطالعه نگرش مثبتی نسبت به کشاورزی ارگانیک داشتند و بین نگرش کشاورزان نسبت به کشاورزی ارگانیک بر اساس متغیرهای مستقل؛ تحصیلات، شرکت در کلاس های ترویجی مرتبط با کشاورزی ارگانیک و شیوه کشت اختلاف معنی داری وجود دارد (قدیمی و همکاران 1391).
هدف این تحقیق بررسی موانع تولید محصولات ارگانیک از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان زنجان بود.
روش پژوهش
این تحقیق از نوع پیمایشی و به روش توصیفی، تحلیل کوواریانس و تحلیل عاملی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل تمامی کارشناسان مربوط به سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان میباشد که مستقر در ستاد سازمان، مدیریت شهرستانها، مراکز خدمات، مراکز تحقیقاتی و شرکتهای خدمات توسعه کشاورزی در سطح استان میباشد. که در مجموع 320 کارشناس را شامل میشود. حجم نمونه برای این تحقیق نیز با استفاده از فرمول کو کران محاسبه گردید که تعداد آن در حدود 118 نمونه تعیین گردید. از 118 پرسشنامه توزیع شده، 114 پرسشنامه کامل جمع آوری و تحلیل گردید. ابزار پژوهش از نوع پرسشنامه بود که شامل مشخصات فردی جنسیت، سن، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، سنوات خدمت، محل خدمت و تعداد ساعات آموزش در مورد کشاورزی متعارف و کشاورزی ارگانیک بود و همچنین برای سنجش موانع تولید محصولات ارگانیک از دیدگاه کارشناسان از 27 سؤال مربوطه در این زمینه از کارشناسان سؤال گردید که پاسخها نیز در 5 سطح لیکرت کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم، کاملاً مخالفم دسته بندی گردیدند. روایی سؤالات نیز توسط نظرات اساتید و کارشناسان صاحب نظر در دانشگاه زنجان و سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان انجام گرفت که پس از تصحیحهای لازم پرسشنامه نهایی تهیه گردید. پایایی سؤالها نیز پس از پر کردن تعداد 30 پرسشنامه و با استفاده از نرم افزار SPSS تعیین گردید که در حدود 81/0 تا 90/0 محاسبه گردید که پایایی سؤالها در حد خوب و قابل قبولی بود. برای تجزیه تحلیل آمار و دادههای استنباطی و توصیفی از نرم افزار SPSS استفاده گردید و از آزمون تحلیل عاملی برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها
24 نفر (1/21 درصد ) از پاسخگویان زن و 90 نفر (9/78 درصد ) مرد بودند. میانگین سنی پاسخگویان 69/35 سال با انحراف معیار 28/8 سال بود. جوانترین کارشناس 24 سال و مسنترین آنها 56 سال داشتند. رشته دامپروری 25 درصد، زراعت 1/16 درصد، باغبانی 9/8 درصد، ترویج و آموزش کشاورزی 7/2 درصد و سایر گرایشهای کشاورزی 3/47 درصد. از نظر سطح تحصیلات مقطع فوق دیپلم با درصد فراوانی 1/12 درصد، لیسانس با 2/61 درصد، فوق لیسانس با 25 درصد و دکتری با درصد فراوانی 7/1 درصد بودند. میانگین سنوات خدمت 11 سال با انحراف معیار 7/8 سال بود. محل و واحد خدمت هر یک از پاسخگویان شامل ستاد سازمانی با درصد فراوانی 1/19 درصد، مدیریت شهرستان با درصد فراوانی 7/15 درصد، مرکز خدمات 8/7 درصد و شرکتهای خدمات توسعه کشاورزی با درصد فراوانی 3/38 درصد بود. میانگین ساعات آموزش عمومی پاسخگویان 29/415 ساعت با انحراف معیار 33/424 و ضریب تغییرات 02/1 بود. تعداد افراد دارای آموزش عمومی بین 0- 100 ساعت 7/38 درصد، تعداد افراد دارای آموزش عمومی بین 101- 500 ساعت 9/26 درصد، تعداد افراد دارای آموزش عمومی بین 501- 1000 ساعت 7/24 درصد و تعداد افراد دارای آموزش عمومی بین 1001- 1500 ساعت 7/9 درصد بودند طبق اطلاعات پاسخگویان 6/65 درصد افراد پاسخگو دارای ساعات آموزش عمومی کشاورزی زیر 500 ساعت و 4/34 در صد افراد پاسخگو بالای 50 ساعت آموزش ضمن خدمت داشتهاند. میانگین ساعات آموزش عمومی کشاورزی 76/6 ساعت با انحراف معیار 51/17 و ضریب تغییرات 59/2 است. تعداد افراد دارای آموزش ارگانیک صفر ساعت با درصد فراوانی 2/72 درصد. تعداد افراد دارای آموزش ارگانیک بین 0- 100 ساعت با درصد فراوانی 7/38 درصد، تعداد افراد دارای آموزش ارگانیک بین 1- 10 ساعت با درصد فراوانی 1/11 درصد، تعداد افراد دارای آموزش ارگانیک بین 11- 50 ساعت با درصد فراوانی 4/13 درصد، تعداد افراد دارای آموزش ارگانیک بین 51- 100 ساعت با درصد فراوانی 3/3 درصد بودند. بیشترین کارشناسان پاسخگو یعنی 3/83 درصد دارای آموزش کشاورزی ارگانیک زیر 10 ساعت بودند و 7/16 درصد آموزش بالای 10 ساعت تا 100 ساعت داشتند. 9/34 در صد آنها دارای سابقه مدیریتی و 1/65 در صد بدون سابقه مدیریتی در طول خدمت بودند. تعداد کارشناسان دارای سابقه مدیریتی 68 نفر بودند که میانگین سنوات مدیریت 49/3 سال با انحراف معیار 86/4 و ضریب تغییرات 39/1 بود. سوابق مدیریتی 1- 5 سال درصد فراوانی 6/40 درصد، سوابق مدیریتی 6-10 سال درصد فراوانی 2/49 درصد، سوابق مدیریتی 11- 25 سال درصد فراوانی 2/10 درصد، اکثر کارشناسان مدیر یعنی 8/89 درصد دارای سابقه مدیریت زیر ده سال داشته داشتند.
موانع تولید محصولات ارگانیک
برای سنجش میزان و شدت موانع تولید محصولات ارگانیک در استان زنجان از 27 سؤال استفاده گردید. اهمیت هرکدام از موانع مورد سنجش با استفاده از طیف لیکرت 5 سطحی( 1: خیلی کم، 2: کم، 3: متوسط، 4: زیاد و 5: خیلی زیاد) سنجیده شد. نتایج به دست آمده در جدول 1 آورده شده است.
همانطور که جدول 1 نشان میدهد از دیدگاه کارشناسان موانع "بالا بودن هزینه تولید محصولات ارگانیک"، "نبود دانش کافی در زمینه تولید محصولات ارگانیک در بین کشاورزان"، "نبود بازارهای مشخص برای فروش محصولات ارگانیک در استان زنجان" و "عدم اطلاع رسانی موثر در زمینه تولید و مصرف محصولات ارگانیک" دارای بیشترین اهمیت می باشند.
جدول 1- موانع تولید محصولات ارگانیک در استان زنجان از دیدگاه پاسخگویان
اهمیت هر کدام از موانع در مقیاس لیکرت |
متغیر |
||
ضریب تغییرات |
انحراف معیار |
میانگین |
|
19/0 |
78/0 |
05/4 |
بالا بودن هزینه تولید محصولات ارگانیک |
25/0 |
01/1 |
04/4 |
نبود دانش کافی در زمینه تولید محصولات ارگانیک در بین کشاورزان |
27/0 |
09/1 |
03/4 |
نبود بازارهای مشخص برای فروش محصولات ارگانیک در استان زنجان |
25/0 |
02/1 |
99/3 |
عدم اطلاع رسانی موثر در زمینه تولید و مصرف محصولات ارگانیک |
25/0 |
03/1 |
98/3 |
عدم توانایی تولید محصولات ارگانیک توسط کشاورزان به علت فقدان دانش و مهارت لازم |
27/0 |
07/1 |
91/3 |
بیعلاقگی کارشناسان نسبت به روش تولید محصولات ارگانیک |
26/0 |
05/1 |
89/3 |
دشواری تشخیص محصولات ارگانیک و غیر ارگانیک |
25/0 |
99/0 |
88/3 |
نبود سیاست مشخص در سطوح بالای سازمانی برای برنامه ریزی تولید محصولات ارگانیک |
26/0 |
01/1 |
88/3 |
عدم بررسی موانع تولید محصولات ارگانیک توسط کارشناسان و محققین |
26/0 |
01/1 |
87/3 |
پایین بودن آگاهی و آشنایی مصرف کنندگان در مورد محصولات ارگانیک |
28/0 |
08/1 |
85/3 |
پایین بودن اطلاعات کارشناسان کشاورزی در زمینه محصولات ارگانیک |
28/0 |
09/1 |
84/3 |
عدم ارتباط موثر بین کارشناسان و روستاییان در معرفی کشاورزی ارگانیک |
28/0 |
09/1 |
82/3 |
نبود دانش و مراکز تایید کننده محصولات ارگانیک در استان زنجان |
27/0 |
05/1 |
82/3 |
نبود متولی واحد و مشخص برای تایید محصولات ارگانیک |
25/0 |
99/0 |
82/3 |
عدم تمایل تشکلهای تولیدی مثل اتحادیهها به تولید محصولات ارگانیک |
29/0 |
12/1 |
79/3 |
عدم خرید تضمینی محصولات توسط دولت در سطح استان |
28/0 |
05/1 |
77/3 |
عدم بسته بندیهای مناسب برای محصولات ارگانیک |
29/0 |
09/1 |
74/3 |
پایین بودن حمایتهای مالی دولت از کشاورزان ارگانیک کار |
23/0 |
87/0 |
71/3 |
پایین بودن عملکرد کشاورزی ارگانیک در تولید محصولات |
27/0 |
01/1 |
69/3 |
عدم تولید محصولات ارگانیک در گونههای صنعتی یا اصلاح شده به علت حساس بودن در مقابل بیماریها و آفات |
30/0 |
13/1 |
68/3 |
توجه ناکافی مراکز تحقیقاتی به پژوهشهای مرتبط با کشاورزی ارگانیک |
29/0 |
07/1 |
64/3 |
عدم توانایی تولید محصولات ارگانیک توسط کشاورزان به علت عدم حمایت دولت |
27/0 |
99/0 |
60/3 |
مقاومت کشاورزان در پذیرش تولید محصولات ارگانیک |
32/0 |
12/1 |
44/3 |
وجود قوانین و ناظرهای متعدد و سخت در فرایند کسب مارک محصولات ارگانیک |
32/0 |
13/1 |
40/3 |
بالا بودن میزان آفات و امراض به علت عدم استفاده از سم و داروی شیمیایی در کشاورزی ارگانیک |
36/0 |
12/1 |
11/3 |
عدم بازارپسندی مناسب |
توضیح طیف : 1 خیلی کم - 2 کم - 3 تا حدودی - 4 زیاد - 5 خیلی زیاد
تحلیل عاملی موانع تولید محصولات ارگانیک از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی استان زنجان
به منظور تعیین مناسب بودن دادههای گردآوری شده در زمینه تحلیل عاملی موانع تولید محصولات ارگانیک از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی استان زنجان از ضریب [1]KMO و آماره بارتلت استفاده شد. مقدار این ضریب برابر 868/ 0 به دست آمد که نشان دهنده مناسب بودن همبستگیهای موجود در بین دادهها برای تحلیل عاملی میباشد. از سوی دیگر برای اطمینان از مناسب بودن دادهها برای تحلیل عاملی از آزمون بارتلت نیز استفاده شد. مقدار آماره بارتلت 483/1481 بود که در سطح 1 درصد معنی دار بود؛ لذا دادهها برای تحلیل عاملی مناسب بودند. در جدول 2 تعداد عوامل استخراج شده همراه با مقادیر ویژه هر یک از آنها، درصد واریانس هر یک از عوامل و درصد تجمعی واریانس عوامل آمده است. مقدار ویژه بیانگر سهم هر عامل از کل واریانس متغیرها میباشد و هر چه مقدار آن بزرگتر باشد نشان دهنده اهمیت و تأثیر بیشتر آن عامل است. همانطور که جدول 2 نشان میدهد در مجموع 5 عامل فوق توانستهاند در حدود 925/63 درصد از کل واریانس موانع تولید محصولات ارگانیک از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی استان زنجان را تبیین نمایند.
برای چرخش عاملی از روش وریماکس استفاده گردید. بعد از مرحله چرخش، متغیرهایی که مربوط به هر عامل هستند، به صورت ستونی مشخص میگردند. پس از پردازش متغیرهای نمایانگر موانع تولید محصولات ارگانیک دامی از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی استان زنجان، نسبت به نام گذاری عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی اقدام گردید. در جدول 3 هر یک از عوامل و متغیرهای مربوط به آن عامل همراه با بار عاملی و گویه های پوشاننده آنها آورده شده است.
بنا بر نتایج تحلیل عاملی ارایه راهکارهای ترویج تولید محصولات ارگانیک از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی نشان داد که عامل اول 766/17 درصد واریانس را به خود اختصاص داده و با مقدار ویژه 797/4 مانع اصلی در جهت تولید محصولات ارگانیک میباشد. همچنین این نتایج نشان داد عوامل دوم تا پنجم به ترتیب با اختصاص 906/14،099/14، 679/9 و 474/7 درصد واریانس به خود موانع بعدی جهت تولید محصولات ارگانیک میباشد.
بحث و نتیجهگیری
همان طور که از نتایج تحقیق مشاهده میشود مهمترین موانع تولید محصولات ارگانیک از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی بر حسب میانگین اهمیت مانع در مقیاس لیکرت، عبارت بودند از بالا بودن هزینه تولید محصولات ارگانیک، نبود دانش کافی در زمینه تولید محصولات ارگانیک در بین کشاورزان، نبود بازارهای مشخص برای فروش محصولات ارگانیک در استان زنجان، عدم اطلاع رسانی و تبلیغ موثر در زمینه تولید و مصرف محصولات ارگانیک و عدم توانایی تولید محصولات ارگانیک توسط کشاورزان به علت فقدان دانش و مهارت لازم، که در مجموع کلیه متغیرها بر حسب تحلیل عاملی به پنج گروه تقسیم شدند. عامل عدم اطلاع رسانی و تبلیغ موثر در زمینه تولید و مصرف محصولات ارگانیک، مطابق با نتیجه پژوهش تووار و همکاران (2005) و هندریکس و همکاران (2000) و عامل عدم بررسی موانع تولید محصولات ارگانیک توسط کارشناسان با مطالعه گل محمدی و میر دامادی (1386)، متغیر دشواری تشخیص محصولات ارگانیک و غیر ارگانیک توسط مصرف کنندگان با نتایج مطالعات تووار و همکاران (2005) و اویولفز و همکاران (2010) پشتیبانی میشود. نبود بازارهای مشخص برای فروش محصولات ارگانیک با نتیجه پژوهش تووار و دیگران (2005) هم راستا بودند. پایین بودن اطلاعات کارشناسان کشاورزی در زمینه محصولات ارگانیک مطابق با پژوهش خالدی، لیاقتی، امینی و سن ( 1389) و پایین بودن حمایتهای مالی دولت از کشاورزان ارگانیک کار مطابق با پژوهش و اویولفز و همکاران (2010) بودند.
پیشنهادات زیر جهت حذف موانع تولید محصولات ارگانیک و تسهیل در امر تولید بر اساس نتایج ارائه میشوند:
1- کمک در جهت افزایش دانش و ایجاد نگرش مثبت و انگیزه بالا و ارتباط موثر در بین کشاورزان و کارشناسان جهت تولید محصولات ارگانیک
2- ایجاد مراکز خاص و معتبر فروش محصولات ارگانیک که باعث نظارت قوی و بهتری در زمینه فروش محصولات شده و همچنین مصرف کنندگان نیز با اطمینان خاطر در تشخیص و مصرف محصولات دارند
3- مشوقهای دولتی در زمینه حمایتهای مالی از تولید کنندگان محصولات ارگانیک
4- تسهیل در ایجاد مراکز نظارتی و صدور گواهی تولید این محصولات
5- استفاده از رسانههای جمعی و گروهی در زمینه تبلیغ، بازاریابی و مصرف محصولات ارگانیک
جدول 2- عوامل استخراج شده همراه با مقدار ویژه، درصد واریانس و درصد جمعی واریانس آنها
عاملها |
مقدار ویژه |
درصد واریانس |
درصد تجمعی واریانس |
موانع ترویجی |
797/4 |
766/17 |
766/17 |
فقدان حمایت کافی دولتی |
025/4 |
906/14 |
672/32 |
موانع دانشی و پژوهشی جهاد کشاورزی |
807/3 |
099/14 |
771/46 |
پیچیدگی و موانع ترغیبی |
613/2 |
679/9 |
450/56 |
راندمان پایین |
018/2 |
474/7 |
925/63 |
جدول 3- متغیرهای مربوط به هر یک از عوامل و بار عاملی بدست آمده از ماتریس دوران یافته
نام عامل |
متغیرها |
بار عاملی |
موانع ترویجی
|
عدم تمایل تشکلهای تولیدی مثل اتحادیهها به تولید محصولات ارگانیک |
742/0 |
نبود سیاست مشخص در سطوح بالا برای برنامه ریزی تولید محصولات ارگانیک |
726/0 |
|
عدم اطلاع رسانی و تبلیغ موثر در زمینه تولید و مصرف محصولات ارگانیک |
711/0 |
|
پایین بودن سطح آگاهی و آشنایی مصرف کنندگان در مورد محصولات ارگانیک |
705/0 |
|
عدم بررسی موانع تولید محصولات ارگانیک توسط کارشناسان و محققین |
647/0 |
|
دشواری تشخیص محصولات ارگانیک و غیر ارگانیک توسط مصرف کنندگان |
638/0 |
|
نبود سازمان یا شرکت یا واحد مشخص برای تایید محصولات دامی ارگانیک |
601/0 |
|
فقدان حمایت کافی دولتی |
عدم خرید تضمینی محصولات توسط دولت در سطح استان |
776/0 |
عدم بسته بندیهای مناسب برای محصولات ارگانیک |
687/0 |
|
مقاومت کشاورزان در پذیرش تولید محصولات ارگانیک |
648/0 |
|
عدم توانایی تولید محصولات ارگانیک توسط کشاورزان به علت عدم حمایت دولت |
613/0 |
|
نبود بازارهای مشخص برای فروش محصولات ارگانیک در استان زنجان |
588/0 |
|
وجود قوانین و ناظرهای متعدد و سخت در فرایند کسب مارک محصولات ارگانیک |
525/0 |
|
موانع دانشی و پژوهشیجهاد کشاورزی |
پایین بودن اطلاعات کارشناسان کشاورزی در زمینه محصولات ارگانیک |
810/0 |
عدم ارتباط موثر بین کارشناسان و روستاییان در معرفی کشاورزی ارگانیک |
755/0 |
|
پایین بودن حمایتهای مالی دولت از کشاورزان ارگانیک کار |
742/0 |
|
پایین بودن عملکرد گونههای بومی در تولید محصولات ارگانیک |
590/0 |
|
نبود دانش کافی در زمینه تولید محصولات ارگانیک در بین کشاورزان |
574/0 |
|
پیچیدگیو موانع ترغیبی |
عدم بازارپسندی مناسب |
787/0 |
بیعلاقگی کارشناسان نسبت به روش تولید محصولات ارگانیک |
666/0 |
|
بالا بودن میزان آفات و امراض به علت عدم استفاده از سموم شیمیایی |
637/0 |
|
راندمان پایین |
بالا بودن هزینه تولید محصولات ارگانیک |
738/0 |
پایین بودن عملکرد کشاورزی ارگانیک در تولید محصولات |
679/0 |