Document Type : Research Paper
Authors
1 University of Tabriz
2 Faculty of Agriculture, University of Tabriz
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
زیره سبز (Cuminum cyminum L.) از جمله گیاهان دارویی مهم بوده و با توجه به شرایط خاص اکولوژیکی مورد نیاز در مناطق محدودی از جهان کشت و کار میشود. در حال حاضر این گیاه به صورت روز افزون در استانهای خراسان، آذربایجان شرقی، یزد، سمنان، اصفهان و بخشهایی از استان گلستان و کرمان کشت میشود (کافی و همکاران 2002). از آنجایی که این گیاه به دلیل استقرار اولیه ضعیف، سرعت رشد اولیه کم، گسترش اندک ریشه (عمق نفوذ ریشه بین 12- 15 سانتیمتر)، ارتفاع کم و طول دوره رشد کوتاه (80 تا 100 روز) رقابت ضعیفی در برابر علفهای هرز دارد (احمدیان و همکاران 2006)، حضور علفهای هرز باعث رقابت شدید در جذب منابع میشود (حسینی و همکاران 2006).
اهمیت مالچهای گیاهی از دیرباز مورد توجه بوده است. در سیستم های کشاورزی پایدار، بقایای گیاهی از اهمیت بالایی برخوردار هستند، بطوری که در آمریکا 65 درصد از کل مواد آلی که در اکوسیستم ها استفاده می شود از مالچ های گیاهی تشکیل شدهاند. استفاده از مالچ کلشی یک روش غیرشیمیایی کنترل علف های هرز و همسو با اهداف کشاورزی پایدار است. پوششهای ایجاد شده توسط بقایا تاثیر زیادی بر نفوذ نور، میزان دما و رطوبت خاک دارند (لیبمن و همکاران 2004) که با ایجاد یک لایه خفه کننده موجب کاهش فتوسنتز و رشد گیاهچههای علفهرز میشود (آتاوررحمان و همکاران 2005). همچنین پوشاندن سطح خاک سبب جلوگیری از جوانه زنی بذور و ظهور گیاهچههای علف های هرز میشود (امینی و همکاران b2020). مالچ کاه و کلش گندم در خاک می تواند بانک بذر علف های هرز در خاک را کاهش دهد (گیبسین و همکاران 2011). استفاده از مالچ ها و گیاهان پوششی در کاهش هزینه های مدیریت علف هرز و خصوصیات خاک بسیار سودمند هستند (فاگریا و همکاران 2005؛ امینی و همکارانb 2016). آمایره و العابد (2005) در مورد اثر مالچ بر کاهش رقابت علفهای هرز با گیاه زراعی به این نتیجه رسیدند که استفاده از مالچ پلاستیکی سیاه رنگ در کاهش جوانهزنی بذور علفهای هرز و یا برای از بین بردن بذور جوانه زده موثر باشد و همچنین در این شرایط رطوبت خاک نیز بهتر حفظ شده و در رشد گیاه زراعی تاثیر مثبتی خواهد داشت. همچنین مواد آللوشیمیایی حاصل از مالچ کاه و کلش میتواند بر جوانهزنی بذور علفهای هرز در خاک تاثیر گذار باشد (گیبسن و همکاران 2011).
با توجه به اثرات مخرب زیست محیطی ناشی از مصرف علفکشها ، توسعه راهکارهای اکولوژیک و استفاده از دز کاهش یافته علفکشها به عنوان گزینههای کم هزینه برای مدیریت علفهای هرز در جهت کاهش مصرف سموم، از اولویت-های کشاورزی پایدار است (امینی و همکارانb 2016؛ امینی و همکاران a2020). استفاده از دزهای کاهش یافته علفکش ها، باعث کاهش آلودگی و عدم تخریب محیط زیست شده است (امینی و همکارانb 2016). با استفاده از مقدار کاهش یافته علفکش میتوان به جای از بین بردن کامل علفهای هرز، رشد آنها را کاهش داده و در نتیجه، توان رقابتی گیاه زراعی افزایش یافته که در این صورت خسارت علفهای هرز به گیاه زراعی کاهش خواهد یافت (رنتون و همکاران 2011).
مدیریت تلفیقی علفهای هرز با تاکید بر استفاده از چندین روش مدیریتی به صورت ترکیب با یکدیگر، ضمن کاهش سهم استفاده از علف کش ها، منجر به مدیریت کارآمد و پایدار در کنترل علفهای می شود. در این روش کنترل کامل علف های هرز مد نظر نیست، بلکه عمدتا جلوگیری از تولید بذر و کاهش جوانه زنی بذور آنها طی یک استراتژی بلند مدت مدنظر می باشد (بوند و همکاران 2001؛ هتچر و همکاران 2003).
استفاده از نفت سفید به عنوان یک روش کنترل علفهای هرز در مزارع زیر کشت گیاهان تیره چتریان موثر میباشد کافی و همکاران (2002). با توجه به اثرات منفی نفت سفید بر محیط زیست و اکوسیستم زراعی در مدیریت تلفیقی علفهرز سعی میشود که از کاربرد نفت سفید جلوگیری کرده و به جای آن از روش های غیرشیمیایی و زراعی استفاده نمود. با توجه به خسارت زیاد علفهای هرز در زیره سبز اعمال روشی مناسب در مدیریت علف هرز ضروری به نظر میرسد و با بررسی اثرات مقادیر کاهش یافته تریفلورالین و نفت بر تراکم و زیست توده علف های هرز و همچنین ارزیابی اثر مقادیر علفکش و نفت در ترکیب با مالچ بر صفات رشدی و عملکرد زیره سبز. بتوانیم به معرفی مناسب ترین روش کنترل علف های هرز برای دستیابی به بالاترین عملکرد دانه در زیره سبز و امکان جایگزینی روشهای تلفیقی با علفکش تریفلورالین و نفت اقدام کنیم.
مواد و روش ها
مشخصات محل اجرای آزمایش
این آزمایش در سال زراعی 1396 در یک مزرعه در شهرستان هرسین در استان کرمانشاه انجام گردید. اقلیم این شهرستان معتدل (زمستان های ملایم تا سرد و تابستان های گرم) بوده و ارتفاع محل اجرای آزمایش 1524 متر از سطح دریا و طول و عرض جغرافیایی آن به ترتیب (47 درجه و 34 دقیقه و 28 ثانیه) و (34 درجه و 16 دقیقه و 2 ثانیه) میباشد. میانگین درازمدت بارندگی 417 میلیمتر و دمای متوسط شبانه روزی 5/17 درجه سانتیگراد در سال میباشد.
جدول 1- نتایج تجزیهی خاک مزرعه محل اجرای آزمایش.
رس (%) |
سیلت (%) |
شن (%) |
بافت خاک |
فسفر قابلجذب mg.kg-1 |
پتاسیم قابلجذب mg.kg-1 |
نیتروژن کل (%) |
pH |
هدایت الکتریکی dS.m-1 |
کربن آلی (%) |
14 |
30 |
56 |
لومی شنی |
1/17 |
5/236 |
19/0 |
50/7 |
437/0 |
63/1 |
آزمایش به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با 22 تیمار و سه تکرار در زمینی به مساحت 1500 متر مربع اجرا شد. هر پلات 5/1 متر عرض و پنج متر طول داشت. شایان ذکر است که فاصله بین پلاتها نیم متر و فاصله بین هر بلوک یک متر در نظر گرفته شد. تیمارهای آزمایش مقادیر مختلف علفکش تریفلورالین 100، 75 و50 درصد دز توصیه شده مقدار توصیه شده (دو لیتر در هکتار) و مقادیر مختلف نفت سفید شامل 100، 75، 50 و 25 درصد دز توصیه شده مقدار توصیه شده (1200 گرم ماده موثره در هکتار) به تنهایی و در تلفیق با دو نوع مالچ کلشی (گندم) و پلاستیکی (سیاه) و تیمار عاری از علفهرز بودند.
آماده کردن زمین و اجرای آزمایش
عملیات آمادهسازی زمین محل آزمایش از قبیل شخم و دیسک در اسفند ماه 1395 انجام شده و در اواسط فروردین ماه 1396 نسبت به کاشت زیره سبز اقدام شد. نحوه کاشت به صورت کرتی و در هر پلات پنج ردیف 30 سانتیمتری ایجاد کردبم، و در هر ردیف بذر زیره سبز کاشته شد. هچنین تراکم کاشت 100 بوته در متر مربع در نظر گرفته شد. کاربرد علفکش تریفلورالین و نفت سفید توسط سمپاش پشتی کتابی ماتابی شرکت گویزپر اسپانیا از نوع پشتی لانس دار شارژی با نازل بارانی که با فشار 220 کیلوپاسکال و باحجم 250 لیتر در هکتار کالیبره شده بود، انجام شد. بلافاصله بعد از سمپاشی تریفلورالین توسط شنکش، حدود7 سانتیمتر خاک رویی هر کرت کاملاً به هم خورده شد تا علفکش با تمامی ذرات خاک مخلوط شود. کاربرد نفت سفید به صورت پس رویشی در مرحله قبل از گلدهی زیره سبز استفاده شد. برای مالچ کلشی از کاه و کلش گندم به میزان پنج تن در هکتار بعد از اعمال تیمار علفکش تریفلورالین در بین ردیف ها قرار گرفت و برای مالچ پلاستیکی از پلاستیک ضخیم مشکی استفاده شد که بعد از اعمال علفکش تریفلورالین در بین ردیف ها کشیده شد. همچنین تیمار عاری از علف هرز بصورت هفتگی تا آخر فصل رشد وجین دستی شد.
در مرحله گل دهی زیره سبز نمونهبرداری از علفهایهرز با استفاده از کادر چوبی نیم متر در نیم متر و به صورت تصادفی رها شده در تیمارهای مورد آزمایش انجام شد. و شناسایی و شمارش علفهایهرز داخل کادر چوبی (25/0 متر مربع) انجام گرفت. تراکم علف هرز در متر مربع و زیست توده علف هرز در متر مربع پس از کف بر کردن و خشکاندن در آون 75 درجه سانتیگراد ترکیب گونهای علفهای هرز (شناسایی جنس وگونه و فراوانی و غالبیت) مشخص شدند. در مرحله رسیدگی زیره سبز از هر کرت آزمایشی به تعداد ده بوته برداشت و پس از انتقال به آزمایشگاه، صفات مورد نظر اندازهگیری و ثبت گردیدند. ارتفاع بوته و تعداد شاخه فرعی در هر بوته، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در بوته برای هر پلات شمارش و میانگین آنها محاسبه گردید. سپس با حذف حاشیهها، از هر پلات به اندازه یک متر انتخاب و بوتهها کفبر شد و دانهها جداسازی و توزین گردید و عملکرد دانه برای هر واحد آزمایشی ثبت شد.
برای استخراج اسانس از گیاه زیرهسبز، از دستگاه اسانسگیر (کلونجر) استفاده شد. بدین ترتیب مقدار 100 گرم از بذور زیره سبز از هر واحد تیمار جهت اسانسگیری آسیاب شده، سپس نمونهها در بالنهای دو لیتری مجزا ریخته شدند و در حدود دو سوم بالنها با آب مقطر پر شدند. پس از اطمینان از نحوه مناسب قرار گرفتن بالنها و آب خروجی از لولههای متصل به کلونجرها عمل اسانسگیری با حرارت دادن در دمای 250 درجه سانتیگراد شروع شد. از لحظه به جوش آمدن، عمل اسانسگیری به مدت 5/2 ساعت ادامه یافت. برای اینکه در هنگام جمع آوری اسانس مقداری از آب همراه اسانس در لوله مدرج باقی میماند و با وجود آب همراه اسانس، پس از مدتی خاصیت اسانس از بین میرود، از اینرو برای آبگیری از سولفات سدیم خشک استفاده شد و با سرنگ اسانس خالص جمعآوری گردید. درصد و عملکرد اسانس زیره با رابطههای زیر محاسبه شدند:
درصد اسانس × عملکرد بذر(کیلوگرم در هکتار) = عملکرد اسانس
پیش از تجزیه واریانس، آزمون نرمال بودن دادهها و یکنواختی واریانسها انجام گردید تا در صورت نیاز تبدیل مناسب صورت گیرد. برای تجزیه دادهها از نرم افزارهای SPSS و MSTATC و برای مقایسه میانگین دادهها از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال 5% استفاده شد. برای رسم نمودارها نیز از نرم افزار Excel استفاده شد.
نتایج و بحث
ترکیب و فراوانی گونه ها
در پلاتهای آزمایشی تعداد 16 گونه علفهرز از 12 تیره گیاهی شناسایی شدند که تیره گرامینه بیشترین تعداد گونه علفهرز را به خود اختصاص داد (جدول2).
تراکم علفهای هرز
نتایج تجزیه واریانس (جدول3) نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر تراکم علف هرز زیرهسبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. نتایج مقایسه میانگین ( شکل1) نشان میدهد که کاهش دز تریفلورالین باعث افزایش معنیدار در تراکم علف هرز در زمان گلدهی شده و تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده کمترین تراکم علف هرز در زمان گلدهی زیره سبز را به خود اختصاص داد که در تیمارهای تلفیقی تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین100 درصد دز توصیه شده دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی نیز کمترین تراکم علفهرز مشاهده شد. در تیمارهای تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی، تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی، تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی و تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنیداری با تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده نداشت. در واقع به جای کاربرد تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده میتوان از تیمارهای تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلش یا تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیک استفاده کرد که علاوه بر کنترل مناسب علف هرز، آلودگی کمتری برای محیط زیست و خاک خواهد داشت.
جدول 2- فهرست گونههای علفهرز شناسایی شده در مزرعه به ترتیب فراوانی
|
نام فارسی |
نام علمی |
نام تیره |
درصد فراوانی |
|
غربیلک |
Lamium amplexicaule L. |
Lamiaceae |
22/77 |
|
سلمه تره |
L. Chenopodium album |
Chenopodiaceae |
63/63 |
|
تاج خروس ریشه قرمز |
Amaranthus retroflexus L. |
Chenopodiaceae |
12/63 |
|
پیچک صحرایی |
Convolvulus arvensis L. |
Convolvulaceae |
54/54 |
|
جو وحشی |
Hordeum murinum L. |
Poaceae |
50 |
|
بی تی راخ |
Galium tricornutum Dandy |
Rubiaceae |
42/42 |
|
دم روباهی |
Setaria viridis L. |
Poaceae |
42/42 |
|
قیاق |
Sorghum halepense L. |
Poaceae |
33/33 |
|
گاو چاق کن |
Lactuca serriola L. |
Asteraceae |
81/31 |
|
ازمک |
Cardaria draba L. |
Brassicaceae |
30/30 |
|
بابونه |
Matricaria recutita L. |
Asteraceae |
24/24 |
|
سس |
Cuscuta campestris L. |
Cuscutaceae |
24/24 |
|
خاکشیر تلخ |
Sisymberium irio L. |
Brassicaceae |
72/22 |
|
شیرین بیان |
Glycyrrhiza glabra L. |
Fabaceae |
21/21 |
|
خرفه |
Portulaca oleracea L. |
Portulacaceae |
66/16 |
|
پنیرک |
Malva sylvestris L. |
Malvaceae |
09/9 |
در تیمارهای مدیریتی نفت نیز مشاهده شد که کاهش دز نفت باعث افزایش معنیدار در تراکم علف هرز در زمان گلدهی زیرهسبز شده و تیمارهای نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی، نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی کمترین تراکم علفهرز در زمان گلدهی را به خود اختصاص داد. تراکم علف هرز در زمان گلدهی در تیمار نفت 25 درصد + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری با نفت 25 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی نداشت. هم چنین تیمارهای نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی، نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی، نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی، نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی، نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی و نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنیداری با تیمار نفت 100 درصد نداشتند. تیمار نفت 50 درصد نیز تفاوت معنی داری با نفت 75 درصد دز توصیه شده نداشت. در تیمارهای مدیریت تلفیقی علف های هرز در سیبزمینی (Solanum tuberosum L.) کمترین تراکم علف هرز در تیمار هایی مشاهده شد که در آن از مالچ پلاستیکی سیاه استفاده شده بود (مجد و همکاران 2014). در بررسی اثر روش های مختلف مدیریت علف های هرز گیاه لوبیا چیتی مشاهده شد که تراکم علف هرز تحت تأثیر دز علفکش و نوع مدیریت علف هرز می باشد به طوری که، مقایسه میانگین ها نشان داد در همه سطوح مدیریت غیرشیمیایی با کاهش دز علفکش، تراکم علف هرز در زمان گل دهی لوبیا افزایش یافت ولی میزان این افزایش در مدیریت های مختلف متفاوت بود. در تیمار عدم مدیریت علف هرز، بیشترین تفاوت بین دزهای علفکش مشاهده شد وتفاوت بین همه دزهای علفکش معنی دار بود( بهگام و همکاران 2018).
جدول 3- نتایج تجزیه واریانس اثر تیمارهای مدیریت تلفیقی علفهایهرز بر تراکم علف های هرز و زیست توده علف های هرز
|
میانگین مربعات |
|||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
تراکم |
زیست توده |
|
بلوک |
2 |
**444/41 |
ns048/75 |
|
تیمار |
20 |
**097/168 |
**872/919 |
|
خطا |
40 |
178/3 |
426/13 |
|
ضریب تغییرات (%) |
|
14/8 |
16/13 |
|
**,*,ns : به ترتیب غیرمعنی دار و معنی دار در سطح احتمال 5 و 1 درصد میباشد.
زیست توده علف هرز
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر زیست توده علف هرز در زمان گلدهی در زیره سبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول3). نتایج مقایسه میانگین (شکل2) نشان داد که کاهش دز تریفلورالین باعث افزایش معنیدار در زیست توده علف هرز در زمان گلدهی شده و تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده کمترین زیست توده علف هرز در زمان گلدهی را به خود اختصاص داد که در تیمارهای تلفیقی تریفلورالین درصد + مالچ کلشی و تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی نیز مشاهده شد. همچنین زیست توده علف هرز در زمان گلدهی در تیمار تریفلورالین درصد + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده نداشت. تیمار تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری با تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی نداشت.در تیمارهای مدیریت نفت نیز مشاهده میشود که نفت 25 درصد دز توصیه شده تفاوت معنیداری با کاربرد نفت 50 درصد دز توصیه شده نداشت. کمترین زیست توده علف هرز در زمان گلدهی در تیمار های نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی و نفت درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی مشاهده شد. همچنین تیمار نفت درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی با نفت 25 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنی داری نداشت. کاربرد نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری با کاربرد نفت 75 درصد دز توصیه شده نداشت، نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با نفت 100 درصد دز توصیه شده نداشت.به بیان دیگر به جای کاربرد نفت 100 درصد دز توصیه شده و نفت 75 درصد دز توصیه شده میتوان از این تیمارهای جایگزین استفاده کرد که علاوه بر کنترل علفهرز آلودگی کمتری برای محیط زیست و خاک به دنبال دارد.
شکل 1- میانگین تراکم علفهرز در تیمارهای مدیریت تلفیقی
(تیمارهای دارای حروف مشترک در سطح یک درصد اختلاف معنیداری ندارند).
در تحقیقی مشاهده شد که مالچ کلشی باعث کاهش معنی دار در زیست توده کل علف هرز گردید. بنابراین در تیمارهای کاربرد تریفلورالین، می توان به جای کاربرد 100 درصد دز توصیه شده تریفلورالین از تیمار 50 درصد دز توصیه شده تریفلورالین + مالچ استفاده کرد که زیست توده علف هرز آنها تفاوت معنی داری نداشته علاوه بر اینکه 50 درصد دز توصیه شده مصرف علفکش کاهش می یابد ( ابراهیمی 2019). مالچ های پلاستیکی سیاه و شفاف تاثیر معنی داری بر زیست توده علف هرز در گیاه گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum L.) داشتند (ساحیل وهمکاران 2005). همچنین بهگام همکاران( 2018) در آزمایشی به این نتیجه رسیدند که کمترین زیست توده علف هرز در ترکیب تیماری وجین دستی و مصرف 100 درصد دز توصیه شده ایمازاتاپیر حاصل شد که تفاوت معنی دار با همان تیمار و مصرف 75 درصد دز توصیه شده ایمازاتاپیر نداشت. از این رو میتوان نتیجه گرفت که استفاده از روش های غیرشیمیایی (مالچ) مدیریت در تلفیق با دز کاهش یافته تریفلورالین می تواند کارایی مناسبی در مدیریت علف هرز زیره سبز داشته و مصرف علفکش را کاهش میدهد.
ارتفاع بوته
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر ارتفاع زیرهسبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول4). مقایسه میانگین ها (جدول5) نشان میدهد که کاربرد مالچ کلشی و پلاستیکی در ترکیب با هر سه دز تریفلورالین باعث افزایش معنی دار ارتفاع بوته در زیره سبز شد. همچنین بیشترین ارتفاع بوته در تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی حاصل شد که با تیمارهای تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری نداشت. تیمار تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی اختلاف معنیداری با تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده نداشت و میتواند جایگزین این تیمار علف کشی شود. در تیمار کاربرد نفت هم استفاده از مالچ کلشی و مالچ پلاستیکی باعث افزایش معنیدار در ارتفاع دانه نشد زیرا کاربرد نفت با دزهای مختلف هیچ اختلاف معنیداری با تیمارهای نفت در ترکیب با مالچ کلشی و پلاستیکی نداشت. بیشترین ارتفاع زیره سبز مربوط به تیمار نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی است که می تواند به عنوان مهمترین تیمار در بین تیمارهای کاربرد نفت در دزهای مختلف باشد.
زیست توده علف هرز (g.m-2) |
شکل 2- میانگین زیست توده علفهرز در تیمارهای مدیریت تلفیقی
(تیمارهای دارای حروف مشترک در سطح یک درصد اختلاف معنیداری ندارند).
طبق بررسی های انجام شده در اثر تداخل علف های هرز روی لوبیا ارتفاع آن کاهش و با کنترل علف هرز ارتفاع بوته لوبیا افزایش نشان داد (بهگام و همکاران 2019) همچنین ارتفاع بوته تحت تاثیر تیمار علفکش تریفلورالین در ماش تفاوت معنی داری با شاهد داشت (طاهری و همکاران 2011). سعیدی ثانوی (2013) به این نتیجه رسید که محلول پاشی نفت سفید برای کنترل علف های هرز در مزارع زیره سبز باعث افزایش ارتفاع بوته در زیره سبز شد و محلول پاشی مقادیر 1200، 900، 600 و 300 لیتر در هکتار نفت سفید اختلاف معنیداری باهم نداشته ولی با شاهد (بدون محلول پاشی نفت سفید) اختلاف معنی داری داشتند. بیشترین ارتفاع ذرت در تیمارهای حاصل شد که از مالچ کلشی، مالچ پلاستیکی سیاه و شفاف برای کنترل علفهای هرز استفاده شده بود (حمزه ای و همکاران 2017). همچنین ایزدی دربندی و همکاران (2015) گزارش کردند که رقابت علف های هرز با زیره سبز(Cuminum cyminum L.) باعث کاهش ارتفاع بوته شده، علف های هرز در استفاده از منابع غذایی بر گیاه دارویی زیره سبز سبقت گرفته و در صورت فراهم بودن آنها با بهره گیری بیشتر از منابع، رشد بیشتری داشته و در نتیجه موجب محدودیت مواد غذایی و کاهش رشد گیاه دارویی می گردد. با افزایش دز مصرفی علفکش ارتفاع بوته نخود (Cicer arietinum L.) افزایش یافت به طوری که بیشترین ارتفاع بوته با کاربرد دز 100 درصد دز توصیه شده علفکش حاصل و کمترین ارتفاع نخود در تیمار عدم مصرف علفکش به دست آمد (نصرتی و همکاران 2017).
جدول4- نتایج تجزیه واریانس تیمارهای مدیریت تلفیقی علفهایهرز بر صفات مورفولوژیکی زیره سبز
|
میانگین مربعات |
|||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
ارتفاع بوته |
تعداد شاخه فرعی در بوته |
|
بلوک |
2 |
ns850/1 |
**764/3 |
|
تیمار |
21 |
**415/29 |
**235/12 |
|
خطا |
42 |
1 |
212/0 |
|
ضریب تغییرات (%) |
|
57/13 |
50/21 |
|
**,*,ns : به ترتیب غیرمعنی دار و معنی دار در سطح احتمال 5 و 1 درصد میباشد.
جدول5- مقایسه میانگین صفات مورفولوژیکی زیره سبز در تیمارهای مدیریت تلفیقی علفهایهرز
تیمار |
ارتفاع بوته (cm) |
|
تعداد شاخه فرعی در بوته |
|
تریفلورالین100 |
def96/29 |
|
c40/20 |
|
تریفلورالین75 |
f53/28 |
|
b46/21 |
|
تریفلورالین50 |
g56/26 |
|
de43/18 |
|
تریفلورالین100+ مالچ کلشی |
bc30/32 |
|
gh93/16 |
|
تریفلورالین100+ مالچ پلاستیکی |
b50/32 |
|
de46/18 |
|
تریفلورالین75+ مالچ کلشی |
cde60/30 |
|
c30/20 |
|
تریفلورالین75+ مالچ پلاستیکی |
cde96/30 |
|
c86/19 |
|
تریفلورالین50+ مالچ کلشی |
def00/30 |
|
d03/19 |
|
تریفلورالین50+ مالچ پلاستیکی |
ef13/29 |
|
de76/18 |
|
نفت100 |
gh36/25 |
|
ij90/14 |
|
نفت75 |
gh23/25 |
|
hi23/16 |
|
نفت50 |
gh03/25 |
|
ghi76/16 |
|
نفت25 |
gh10/25 |
|
de40/18 |
|
نفت100+ مالچ کلشی |
g70/26 |
|
i00/16 |
|
نفت100+ مالچ پلاستیکی |
gh40/26 |
|
gh96/16 |
|
نفت75+ مالچ کلشی |
gh93/25 |
|
ghi70/16 |
|
نفت75+ مالچ پلاستیکی |
gh70/25 |
|
ef00/18 |
|
نفت50+ مالچ کلشی |
gh96/25 |
|
ef03/18 |
|
نفت50+ مالچ پلاستیکی |
gh16/26 |
|
de50/18 |
|
نفت25+ مالچ کلشی |
h56/24 |
|
fg40/17 |
|
نفت25+ مالچ پلاستیکی |
gh96/25 |
|
gh06/17 |
|
عاری از علف هرز |
a43/36 |
|
a93/23 |
|
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر تعداد شاخه فرعی در بوته زیره سبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول4). مقایسه میانگینها (جدول5) نشان میدهد که کاربرد مالچ کلشی و پلاستیکی در ترکیب با هر سه دز تریفلورالین باعث افزایش معنی دار تعداد شاخه فرعی در زیره سبز شد. بیشترین تعداد شاخه فرعی در زیره سبز در تیمار تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده (22 عدد) حاصل شد. بین تیمارهای تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده، تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت. تیمار های تریفلورالین 50+ مالچ پلاستیکی و تریفلورالین 100+ مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری با تیمار تریفلورالین 50 نداشت که می توانند به عنوان تیمار های جایگزین استفاده شوند تا باعث کاهش مصرف علفکش و هزینه کنترل علفهای هرز شوند. در تیمار کاربرد نفت هم تیمار نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری با تیمار نفت 25 درصد دز توصیه شده نداشت که میتواند به عنوان تیمار جایگزین استفاده شود. کمترین تعداد شاخه فرعی در زیره سبز مربوط به تیمار نفت 100 درصد دز توصیه شده (15 عدد) می باشد.
تعداد شاخه های فرعی در گیاه لوبیا چیتی تحت تاثیر کاهش دز مصرفی علفکش قرار گرفت و کاهش پیدا کرد (بهگام و همکارن 2018). همچنین سعیدی ثانوی (2013) در مشاهده خود که اثر مقادیر کاهش یافته محلول پاشی نفت سفید بر تعداد شاخه فرعی در زیره سبز و در سطح احتمال پنج درصد معنیدار شد و میزان مصرف نفت سفید باعث افزایش شاخه فرعی در زیره سبز شد و بیشترین شاخه فرعی در مقدار 100 درصد دز توصیه شده (1200 لیتر در هکتار) حاصل شد که تفاوت معنی داری با مقدار 75 درصد دز توصیه شده (900 لیتر در هکتار) نداشت. کمترین تعداد شاخه فرعی مربوط به شاهد بود که با مقادیر 50 درصد دز توصیه شده (600 لیتر در هکتار) و 25 درصد دز توصیه شده (300 لیتر در هکتار) اختلاف معنی داری نداشت.
تعداد چتر در بوته
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهی مدیریتی بر تعداد چتر در بوته زیرهسبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول6). مقایسه میانگینها (شکل3) نشان میدهد که کاربرد مالچ کلشی و پلاستیکی در ترکیب با سه دز علفکش تریفلورالین باعث افزایش معنیدار تعداد چتر در بوته زیره سبز شد. همچنین بیشترین تعداد چتر در بوته در تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی حاصل شد. تیمارهای تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی، تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری با تیمارهای تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده، تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده و تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده نداشت که میتوانند به عنوان تیمار جایگزین استفاده شوند تا باعث کاهش مصرف علفکش و آلودگی خاک شوند. در تیمار کاربرد نفت هم استفاده از مالچ کلشی و پلاستیکی باعث افزایش معنیدار در تعداد چتر بوته زیره سبز شد. بیشترین تعداد چتر در بوته در تیمار های نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و نفت 25 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی حاصل شد که با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشتند. همچنین تیمارهای نفت 25 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی، نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی و نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنیداری با تیمار نفت 50 درصد دز توصیه شده نداشت. نفت 100درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری نداشتند، همچنین نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری با تیمار نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی نداشت. شایان ذکر است که بین نفت 25 درصد دز توصیه شده با نفت 100 درصد دز توصیه شده نیز تفاوت معنیداری وجود نداشت. کمترین تعداد چتر دربوته در تیمار نفت 75 درصد دز توصیه شده ( به میزان 60/15 چتر در بوته ) مشاهده گردید. سعیدی ثانوی (2013) گزارش کرد که با افزایش مقدار نفت تا 1200 لیتر در هکتار برای کنترل علف های هرز در زیره سبز تعداد چتر در بوته به طور معنی داری افزایش خواهد یافت، که اختلاف معنی داری با مقادیر 900، 600 و 300 لیتر در هکتار و شاهد نداشت.
جدول6- نتایج تجزیه واریانس اثرات تیمارهای مدیریت تلفیقی علفهاییهرز بر اجزاء عملکرد زیره سبز
|
میانگین مربعات |
|||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
تعداد چتر در بوته |
|
وزن هزار دانه |
بلوک |
2 |
**748/26 |
|
ns003/0 |
تیمار |
21 |
**096/164 |
|
**022/0 |
خطا |
42 |
597/0 |
|
004/0 |
ضریب تغییرات (%) |
|
82/22 |
|
95/22 |
**,*,ns : به ترتیب غیرمعنی دار و معنی دار در سطح احتمال 5 و 1 درصد میباشد.
شکل 3- میانگین تعداد چتر در بوته زیره سبز در تیمارهای مدیریت تلفیقی
(تیمارهای دارای حروف مشترک در سطح یک درصد اختلاف معنیداری ندارند).
وزن هزار دانه
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر وزن هزار دانه زیرهسبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول6). مقایسه میانگینها (شکل5) نشان میدهد که بیشترین وزن هزار دانه در زیرهسبز در تیمار تریفلورالین 100 حاصل شد. در سایر تیمارهای مالچ در ترکیب با هر سه دز تریفلورالین تفاوت معنیداری وجود نداشت. در تیمار کاربرد نفت هم کمترین وfa;g fزن هزار دانه مربوط به تیمار نفت 75 درصد دز توصیه شده (به میزان 03/2 گرم) در متر مربع میباشد. همچنین در کاربرد استفاده از مالچ در ترکیب با نفت در بین تیمارها تفاوت معنی داری وجود نداشت. سعیدی ثانوی (2013) به این نتیجه رسید که مقادیر 100، 75، 50 و 25 درصد دز توصیه شده نفت سفید وزن هزار دانه زیره سبز را تحت تاثیر خود قرار میدهند، به این صورت که بیشترین وزن هزار دانه در مقدار 50 درصد دز توصیه شده نفت سفید (600 لیتر در هکتار) حاصل شد و اختلاف معنی داری با مقدار 100 درصد دز توصیه شده نفت (1600 لیتر در هکتار) نداشت و همچنین کمترین وزن هزار دانه مربوط به مقدار 75 درصد دز توصیه شده نفت سفید (900 لیتر در هکتار) بود که با شاهد تفاوت معنی داری نداشت و بیان کرد که تغییرات وزن هزار دانه در زیره سبز به موازات افزایش میزان مقدار مصرفی نفت روند ثابتی را از خود نشان نمیدهد.
وزن هزار دانه (g) |
شکل 5- میانگین وزن هزار دانه زیره سبز در تیمارهای مدیریت تلفیقی
(تیمارهای دارای حروف مشترک در سطح یک درصد اختلاف معنیداری ندارند).
جدول7- نتایج تجزیه واریانس اثرات تیمارهای مدیریت تلفیقی علفهایهرز بر عملکرد دانه و اسانس زیره سبز
|
میانگین مربعات |
|||
منابع تغییر |
درجه آزادی |
عملکرد دانه |
عملکرد اسانس |
درصد اسانس |
بلوک |
2 |
ns750/1 |
ns068/0 |
ns000073/0 |
تیمار |
21 |
**707/203 |
**739/5 |
**053/0 |
خطا |
42 |
669/1 |
321/0 |
012/0 |
ضریب تغییرات (%) |
|
67/22 |
49/11 |
90/18 |
**,*,ns : به ترتیب غیرمعنی دار و معنی دار در سطح احتمال 5 و 1 درصد میباشد.
عملکرد دانه
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر عملکرد دانه زیرهسبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول7). مقایسه میانگینها (شکل 6) نشان میدهد که کاربرد مالچ کلشی و پلاستیکی در ترکیب با هر سه دز تریفلورالین باعث افزایش معنیدار عملکرد دانه زیره سبز شد. همچنین بیشترین عملکرد دانه در تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی حاصل شد (3/597 کیلوگرم در هکتار) که با تیمارهای تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنی داری نداشت. عملکرد دانه زیره سبز در تیمارهای تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده نداشت و میتواند جایگزین این تیمار علفکشی شود. در تیمار کاربرد نفت هم استفاده از مالچ کلشی و پلاستیکی باعث افزایش معنیدار در عملکرد دانه شد. بیشترین عملکرد دانه درتیمار نفت 100درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی (7/515 کیلوگرم در هکتار) حاصل شد که با نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنیداری نداشت، شایان ذکراست که تیمار نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با نفت 100 درصد دز توصیه شده نداشت همچنین تیمار نفت 25 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنی داری با نفت 75 درصد دز توصیه شده نداشت که میتوانند به عنوان تیمار های جایگزین استفاده شوند تا باعث کاهش مصرف نفت و آلودگی خاک شوند. یوسفی و امینی (2014) در تحقیقی نشان دادند که در شرایط عدم کاربرد علفکش میزان کاهش عملکرد دانه رازیانه 2/88 درصد بوده و طبق برآورد مدل افزایش دز علفکش تا600 گرم ماده موثره، تغییری در منحنی کاهش عملکرد ایجاد ننموده است. با این حال اعمال دز کامل از افت عملکرد تا 50 درصد (نسبت به تداخل تمام فصل) جلوگیری نمود. با اعمال دز توصیه شده علفکش درصد کاهش عملکرد دانه فقط 37 درصد کاهش یافت. سعیدی ثانوی (2013) بیان کرد که مقادیر مختلف نفت سفید در سطح احتمال یک درصد اثر معنی داری بر روی عملکرد اقتصادی زیره سبز دارد و بین مقادیر 1200، 900 و 600 لیتر نفت سفید اختلاف معنی داری مشاهده نشد و کمترین عملکرد اقتصادی مربوط به شاهد بود. همچنین در مدیریت تلفیقی علف های هرز لوبیا چیتی مشاهده شد که با کاهش دز علفکش، عملکرد دانه کاهش یافت ولی میزان این کاهش در آن ها متفاوت بود. در تیمار وجین دستی تفاوت عملکرد دانه بین دز 100و 75 درصد دز توصیه شده علفکش معنی دار نبود (بهگام و همکاران 2019).
درصد اسانس
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر درصد اسانس زیرهسبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول7). مقایسه میانگینها (شکل7) نشان میدهد که کاربرد مالچ کلشی و پلاستیکی در ترکیب با هر سه دز تریفلورالین باعث افزایش معنیدار بر درصد اسانس زیره سبز شد. همچنین بیشترین عملکرد اسانس در تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی حاصل شد (54/1 درصد) که تفاوت معنیداری با تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی، تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده نداشت. درصد اسانس زیره سبز در تیمار تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی و تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده نداشت.
در تیمارهای کاربرد نفت هم استفاده از مالچ کلشی و پلاستیکی باعث افزایش معنیدار درصد اسانس زیره سبز شد. همچنین بیشترین درصد اسانس در تیمار نفت 75 درصد دز توصیه شده حاصل شد که با تیمار نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری نداشت. درصد اسانس در تیمار نفت 25 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنیداری با نفت 50 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی، نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و نفت 25 درصد دز توصیه شده نداشت. همچنین تیمار نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با تیمارهای نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی، نفت 50 درصد دز توصیه شده و نفت 100 درصد دز توصیه شده نداشت که میتوانند به عنوان تیمارهای جایگزین استفاده شوند تا باعث کاهش مصرف نفت و آلودگی خاک شوند. فریدی (2020) مشاهده نمود که تلفیق کاربرد تریفلورالین
در دزهای مختلف با کاربرد مالچ کلش باعث افزایش معنیدار در درصد اسانس بابونه آلمانی
(Matricaria chamomilla L.) شد.
عملکرد اسانس
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای مدیریتی بر عملکرد اسانس زیرهسبز در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد (جدول7). مقایسه میانگینها (شکل8) نشان میدهد که کاربرد مالچ کلشی وپلاستیکی در ترکیب با هر سه دز تریفلورالین باعث افزایش معنیدار در عملکرد اسانس زیره سبز شد. همچنین بیشترین عملکرد اسانس در تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی حاصل شد که با تیمارهای تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی و تریفلورالین 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنیداری نداشت. عملکرد اسانس زیره سبز در تیمار تریفلورالین درصد دز توصیه 50 شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با تیمار تریفلورالین 50 درصد دز توصیه شده نداشت. همچنین تریفلوالین 75 درصد دز توصیه شده تفاوت معنیداری با تیمار تریفلورالین 100 درصد دز توصیه شده
عملکرد دانه (kg.ha-1) |
شکل6- مقایسه میانگین عملکرد دانه زیره سبز در تیمارهای مدیریت تلفیقی
(تیمارهای دارای حروف مشترک در سطح یک درصد اختلاف معنیداری ندارند).
شکل 7- مقایسه میانگین درصد اسانس زیره سبز در تیمارهای مدیریت تلفیقی
(تیمارهای دارای حروف مشترک در سطح یک درصد اختلاف معنیداری ندارند).
عملکرد دانه (kg.ha-1) |
شکل 8- مقایسه میانگین عملکرد اسانس زیره سبز در تیمارهای مدیریت تلفیقی
(تیمارهای دارای حروف مشترک در سطح یک درصد اختلاف معنیداری ندارند).
نداشت. در تیمارهای کاربرد نفت هم استفاده از مالچ کلشی و پلاستیکی باعث افزایش معنیدار عملکرد اسانس زیره سبز شد. بیشترین عملکرد اسانس در تیمار نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی حاصل شد. شایان ذکر است که تیمار نفت 25 درصد
دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با تیمار نفت 50 درصد دز توصیه شده نداشت، همچنین نفت 50 درصد دز توصیه شده مالچ پلاستیکی تفاوت معنیداری با تیمار نفت 50 درصد دز توصیه شده مالچ کلشی نداشت. در تیمارهای نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ پلاستیکی و نفت 75 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی تفاوت معنیداری با تیمار نفت 100 درصد دز توصیه شده + مالچ کلشی نداشت که میتواند به عنوان تیمارهای جایگزین استفاده شوند. کمترین عملکرد اسانس مربوط به تیمار نفت 25 درصد دز توصیه شده میباشد. فریدی (2020) گزارش کرد که تلفیق کاربرد تریفلورالین در دزهای مختلف با مالچ کلش گندم باعث افزایش معنی دار در عملکرد اسانس بابونه آلمانی گردید. ابراهیمی و همکاران (2019) در بررسی اثر مدیریت تلفیقی علف های هرز در عملکرد اسانس گیاه بادرشبو مشاهده کردند که عملکرد اسانس در تیمار کاربرد 50 درصد دز توصیه شده دز توصیه شده تریفلورالین با اضافه کردن مالچ کلشی گندم، افزایش معنی داری نشان داد.
نتیجه گیری کلی
بیشترین تعداد چتر در بوته ، تعداد دانه در بوته و وزن هزار دانه ی زیره سبز نیز در تیمارهای کاربرد علفکش تریفلورالین در تلفیق با مالچهای کلش گندم و پلاستیک سیاه برای کنترل علفهای هرز مشاهده شد، و کمترین مربوط به تیمارهای نفت سفید به صورت خالص برای کنترل علفهای هرز در زیره سبز به دست آمد. بیشترین عملکرد دانه و اسانس در تیمارهای مدیریت تلفیقی علفهای هرز در زیره سبز مربوط به تیمارهای کاربرد علفکش تریفلورالین در تلفیق با مالچ کلش گندم و پلاستیک سیاه بود و کمترین مربوط به تیمار های کاربرد نفت سفید به صورت خالص حاصل شد. دز های کاهش یافته نفت سفید و تریفلورالین در تلفیق با هردو مالچ کلش گندم و پلاستیک سیاه میتوانند جایگزین مناسب برای استفاده از علفکش تریفلورالین و نفت سفید به صورت خالص باشند، زیرا در بیشتر صفات اثر بهتر و معنی داری نسبت به استفاده خالص از این دو داشتند. بیشترین درصد کاهش تراکم و درصد کاهش زیست توده علفهای هرز در زیره سبز نسبت به شاهد آلوده در تیمارهای کاربرد علفکش تریفلورالین در تلفیق با مالچ های کلش گندم و پلاستیک سیاه، و کمترین آنها مربوط به تیمارهای کاربرد خالص نفت سفید و مقادیر کاهش یافته آن بودنند. در مجموع استفاده از تریفلورالین در کنترل علفهای هرز زیره سبز به مراتب از استفاده از نفت سفید کارآمدتر بود، زیرا علفکش تریفلورالین به صورت پیش کاشتی استفاده شده و از رشد بسیاری از علفهای هرز در اوایل رشد زیره سبز که گیاهچه آن قوی نبوده و قدرت رقابت ضعیفی با علفهای هرز دراوایل رشد خود دارد، جلوگیری میکند. ولی نفت سفید به صورت پس رویشی استفاده شده و رقابت اوایل رشد زیره سبز با علفهای هرز باعث شده که این تیمارها کارایی کمتری در مقایسه با تیمارهای کاربرد تربفلورالین در کنترل علف هرز داشتند. در نتیجه استفاده از مالچ کلش گندم در تلفیق با مقادیر کاهش یافته علفکش تریفلورالین می تواند به جای کاربرد نفت سفید در مدیریت پایدار علفهای هرز در زیره توصیه گردد.
سپاسگزاری
از آقای مهندس بهزاد شریب و سرکار خانم نسرین شهسواری به جهت همکاری و مساعدت در اجرای این پژوهش تشکر و قدردانی می شود.