Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor of Geography and Rural Planning, Department of Geography, Faculty of Literature and Humanities, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
2 Msc student in Agricultural Management
3 Faculty Member of Imam Khomaini Higher Education Center, Agricultural Research, Education and Extension Organization(AREEO), Karaj, Iran
4 Assist. Prof., Dept. Department of Rural development, Faculty of Agriculture, University of Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
مطابق با نتایج سرشماری سال 1395 حمعیت ایران نزدیک به 80 میلیون نفر با نرخ رشد سالیانه 2/1 درصد بود (مرکز آمار ایران 2018) این اعداد نشاندهنده رشد جمعیت بوده و بیانگر این واقعیت است که برای رسیدن به رشد اقتصادی و رهایی کشور از وابستگی در تولید محصولات، باید منابع حیاتی آب و خاک در حوزه کشاورزی را بهطور بهینه و پایدار مدیریت کرد (بیگدلی و صدیقی 2011). آفات یکی از عوامل اصلی کاهش تولید محصولات کشاورزی است (الیورا و همکاران 2014). در بیشتر کشورهای جهان و بهویژه کشورهای درحالتوسعه، مبارزه شیمیایی و استفاده از آفتکشها نقش اصلی را در حفاظت از محصولات ایفا میکند (باقری و همکاران 2019). اگرچه سموم شیمیایی از اجزاء ضروری کشاورزی مدرن شناختهشدهاند، اما یکی از منابع مهم آلودگی محیطزیست نیز هستند که سلامتی موجودات زنده ازجمله انسان را تحت تأثیر قرار میدهند (بندری و همکاران 2019). امروزه مصرف زیاد سمها و کودهای شیمیایی در محصولات کشاورزی در تمامی جهان و بهخصوص در ایران، یک معضل عمده بهداشتی است، در حال حاضر در کشور سرانه مصرف سم در محصولات کشاورزی، به ازای هر نفر 400 گرم و همچنین میزان مصرف کودهای شیمیایی از 5/2 به 5/3 میلیون تن در 10 سال گذشته افزایش داشته است (باقری و همکاران 2020). امروزه بیش از 300 نوع ترکیب شیمیایی خطرناک بهمنظور کنترل آفات و حشرهها استفاده میشود (بندری و همکاران 2018). در این شکل از کشاورزی مدرن، استفاده بیرویه از نهادههای شیمیایی نگرانی در مورد آثار منفی کشاورزی مدرن بر سلامت انسان، محیطزیست و منابع طبیعی را منجر شده است (جمشیدی و میر رحیمی 2017). تاکنون 50 نوع سرطان ریه مرتبط با مصرف سموم شیمیایی شناساییشده است. مقامات وزارت بهداشت ایران بیان کردهاند که ایران رتبه اول سرطان معده را در جهان دارد، بهطوریکه مبتلایان به سرطان در ایران در سال 70 هزار نفر برآورد شده است که یکسوم آن مربوط به سموم شیمیایی میباشد (خسروی و توحیدی فر 2016؛ منفرد و همکاران 2015). عوارض گسترده کشاورزی متعارف، توجه سیاستمداران و متخصصان را در جستجوی گزیدارهایی برای حل این مشکل جلب نمود (یزدان پناه و هاشمی نژاد 2016). برای حل مشکل مصرف بی رویه مواد شیمیایی و کاهش پیامدهای منفی انها بر محیط زیست، رهیافت کشاورزی پایدار از دهه 1960 در نظر گرفته شده است. همچنین راه کار مدیریت تلفیقی آفات از سال 1381 در ایران مورد توجه قرار گرفت.
هنگامیکه پایداری برای توسعه هدف نهایی است، این امر مستلزم متعادل کردن سیستمهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی است، در بخش کشاورزی، اهداف پایداری شامل نگهداری یا افزایش ذخایر طبیعی محیطزیست، تأمین نیازهای غذایی و رفاه اجتماعی میباشد (امینی و همکاران 2016؛ باقری و همکاران 2020). درنتیجه مدیریت تلفیقی آفات یکی از راهبردهای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی در ابعاد مختلف به شمار میرود و بهطور گسترده، در سطح جهان، چه در کشورهای توسعهیافته و چه درحالتوسعه، مورد استفاده قرارگرفته (شریفی و همکاران 2009). مقوله مدیریت تلفیقی آفات از اواخر دهه 1960 در دنیا آغاز گردید (شجاعی و شریفزاده 2015). بحث پایداری در مدیریت آفات نباتی از سال 1971 در قالب استراتژی مدیریت تلفیقی آفات در ایالات متحده آمریکا آغاز گردید که در آن هدف اساسی کاهش مصرف سموم شیمیایی به حداقل میزان ممکن بود (بیگدلی و صدیقی 2011). در ایران برای اولین بار رویکرد مدارس مزرعهای مدیریت تلفیقی آفات در کشور با مشارکت معاونت ترویج و نظام بهرهبرداری وقت در وزارت جهاد کشاورزی و بخش محیطزیست سازمان ملل در سال 1381 هجری شمسی در دستور کار قرار گرفت، هدف اصلی از گرایش بهسوی این رویکرد و پذیرش آن، جلب مشارکت فعال جوامع محلی و بهرهبرداران بهعنوان رکن اصلی در پذیرش و اجرای پروژه بهینهسازی مصرف کود و سموم شیمیایی بود (آقا پور صباغی و موسوی 2012). این راهبرد یکی از مهمترین ابزارها برای مدیریت آفات به شمار میرود که دربرگیرنده تلفیق عملیات کشت، کنترل فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی برای پرورش محصولات با حداقل استفاده از آفتکشهاست. هدف مدیریت تلفیقی آفات ریشهکنی و نابودی جمعیت آفت نیست، بلکه مدیریت کنترل بهینة آفت است (شجاعی و شریفزاده 2016).
نظریههای رفتاری زیادی تلاش کردهاند تا رفتار و فعالیتهای مردم را در موقعیتهای مشخص توضیح دهند یکی از آنها مدل تئوری رفتار برنامهریزی[1] است که توسط آجزن[2] در سال 1988 بهعنوان یکی از چارچوبهای رفتاری، طراحیشده است. این تئوری، یک رهیافت قدرتمند برای توضیح رفتار انسان است و بهطور موفقیتآمیزی برای طیف وسیعی از رفتارها کاربرد داشته است (سومر 2011). فرضیه اصلی این تئوری این است که رفتار افراد متأثر از قصد و نیت (تمایلات) آنها است قصد نیز تحت تأثیر نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای انتزاعی نسبت به رفتار و احساس کنترل فرد بر آن رفتار (ازنظر آسانی و یا سختی کار) میباشد، مهمترین تعیینکننده رفتار یک فرد، قصد رفتاری اوست (آجزن 2004)
مطالعات متعددی در خصوص وضعیت رفتار کشاورزان نسبت به مدیریت تلفیقی آفات در داخل و خارج کشور صورت گرفته است که به برخی از آنها اشاره میشود.
باقری و شاه پسند (2010) در مقاله خود به بررسی نگرش کشاورزان سیب زمینی کار دشت اردبیل نسبت به عملیات کشاورزی پایدار پرداختند نتایج نشان داد که پاسخگویان نسبت به اصول کلی پایداری و عملیاتی، نظیر ضرورت حفاظت از آب و خاک، اثرات منفی نهاده های شیمیایی کشاورزی، رعایت تناوب زراعی، اثرات زیست محیطی عملیات بی رویه کشاورزی و ضرورت حفظ محیط زیست به مثابه اولویت اصلی، نگرش مثبتی داشتند. ولی نسبت به ضرورت کاهش کاربرد فناوری های مدرن کشاورزی، کاهش مصرف کودها، سموم و عملیات خاک ورزی نگرش منفی داشتند و در مورد سایر عملیات کشاورزی مورد بررسی نگرش متوسطی داشتند. حجازی و شریفی (2011) تحقیقی را در بین 90 نفر از کشاورزان برنجکار درودزن شهرستان مرودشت انجام دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که متغیرهای مستقل مراجعه به تأمینکنندگان نهادههای کشاورزی، ملاقات با کارشناسان کشاورزی در محل کار آنها، کسب اطلاعات از همسایگان و نزدیکان (خویشاوندان و اعضای خانواده)، بازدید از مزارع مجری مدیریت تلفیقی آفات، سطح زیر کشت و کسب اطلاعات از کشاورزان خبره و نمونه 63 درصد از واریانس رفتار پذیرش مدیریت تلفیقی آفات برنج را برآورد مینمایند.
داوودی و مقصودی (2011) در پژوهشی تحت عنوان بررسی دانش کشاورزی پایدار در بین سیب زمینی کاران شهرستان شوشتر نشان دادند سطح دانش کشاورزان در حد متوسطی قرار دارد و سطح بندی نگرش کشاورزان نشان می دهند که افراد نگرش متوسطی به کشاورزی پایدار دارند و اکثر پاسخگویان از نظر پایداری کشت در سطح متوسط قرار دارند نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیر نگرش نسبت به کشاورزی پایدار، سابقه کار، سن کشاورزان، میزان تولید کل سیب زمینی و نوع نظام زراعی حدود 47 درصد از تغییرات متغیر دانش کشاورزی پایدار را تبیین می کند.
فیض اربابی و همکاران (2012) در مطالعه خود به بررسی عوامل ترویجی و آموزشی مؤثر در بهکارگیری مدیریت تلفیقی محصول توسط کشاورزان شهر کرج پرداختند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که متغیرهای شرکت در کلاسهای آموزشی- ترویجی مدیریت تلفیقی محصول، تماس با مروج کشاورزی و سطح زیر کشت نقش مثبتی در بهکارگیری مدیریت تلفیقی محصول توسط کشاورزان داشته و 67 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند.
شوشتری و عمانی (2013) تحقیقی را باهدف تحلیل رفتار پذیرش صیفیکاران شهرستان شوشتر درزمینه مدیریت تلفیقی آفات انجام دادند. نتایج این مطالعه نشان داد بین سطح تحصیلات، درآمد محصول، کل زمین تحت مالکیت، مقدار زمین آبی، مقدار زمین دیم، سطح مکانیزاسیون، منزلت اجتماعی و میزان دسترسی به کانالهای ارتباطی با سطح رفتار پذیرش صیفیکاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. مرادی و امیدی نجفآبادی (2014) در تحقیقی تحت عنوان شناسایی الزامات بهکارگیری مدیریت تلفیقی آفات در محصولات باغی از دیدگاه کارشناسان، الزامات فوق را به پنج عامل ترویجی- آموزشی، برنامهریزی اقتصادی، سیاستگذاری، فنی و نظارت و برنامهریزی تقسیم نمودند که درمجموع 66 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین میکردند. قدیمی و همکاران (2014) در تحقیق خود با موضوع سنجش نگرش و میزان بکارگیری فناوریهای کشاورزی ارگانیک توسط سیبزمینی کاران شهرستان فریدن به این نتیجه رسیدند اکثر سیبزمینی کاران منطقه مورد مطالعه تمایل بالایی به کشت سیبزمینی ارگانیک داشتند و همچنین اکثر سیبزمینی کاران دارای نگرش مثبتی به کشاورزی ارگانیک بودند ولی میزان بکارگیری روشها و فناوریهای کشاورزی ارگانیک توسط سیبزمینی کاران جهت کشت سیبزمینی خیلی اندک بود و سنجش پایداری کشت سیبزمینی نیز نشان داد که در منطقه مورد مطالعه کشت سیبزمینی با اصول کشاورزی پایدار انطباق ندارد و اکثر سیبزمینی کاران از نظر سطح پایداری در سطح نسبتا پایدار (5/19درصد) و ناپایدار(68 درصد) قرار دارند. یافتههای تحقیق شجاعی و شریفی (2015) نشان داد نگرش حدود 60 درصد کشاورزان موردمطالعه نسبت به مدیریت تلفیقی آفات در حد خوب بود. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد بین متغیر وابسته نگرش و متغیرهای مستقل کانال اطلاعاتی و درآمد رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون بیانگر این است که 44 درصد از واریانس متغیر وابسته نگرش درباره مدیریت تلفیقی آفات توسط متغیرهای میزان استفاده از کانالهای اطلاعاتی و درآمد تبیین میشود.
سبزیان ملایی و همکاران (2016) در تحقیقی به بررسی تمایل و رفتار کشاورزان نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات با استفاده از تئوری توسعهیافته رفتار برنامهریزیشده پرداختند. طبق نتایج بهدستآمده از تحلیل رگرسیون متغیرهای نگرش، هنجارهای ذهنی و هنجارهای اخلاقی، 5/49 درصد از تغییرات متغیر تمایل به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات را پیشبینی کردند. صندوقی و راحلی (2017) در پژوهشی تحت عنوان توسعه مدل رفتار برنامهریزیشده برای تبیین قصد تولید محصولات ارگانیک بین گلخانه داران خیار شهرستان اصفهان نشان دادند متغیرهای نگرش و هنجارهای اخلاقی قادرند 58 درصد از تغییرات قصد تولید محصولات ارگانیک را تبیین کنند. همچنین، نتایج حاصل از هر دو مدل نشان داد که کنترل رفتاری (کنترل باورها) و هنجارهای ذهنی تأثیر معناداری بر پیشبینی قصد گلخانهداران نداشتند.
ارمیتاژ (2005) در تحقیق خود که بهمنظور بررسی اثر مدارس مزرعهای بر پذیرش روشهای مدیریت تلفیقی آفات در اوگاندا انجام دادند به این نتایج رسیدند که تفاوت معناداری بین دانش شرکتکنندهها و غیر شرکتکنندهها در دورههای مدیریت تلفیقی آفات وجود دارد. بوند و همکاران (2009) در پژوهش خود در کشور هند با تئوری برنامهریزیشده نشان دادند کشاورزان نیت رفتاری قوی، نگرش مطلوب، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده برای بهکارگیری آفتکشها در فصلهای آینده دارند و نگرش مهمترین عامل مؤثر بر تمایل رفتاری ایشان است.
سامیه و همکاران (2009) در پژوهشی نشان دادند رابطه معناداری بین پذیرش مدیریت تلفیقی آفات با درآمد زراعی سالانه، استفاده از منابع اطلاعاتی و کانالهای ارتباطی و دانش درباره مدیریت تلفیقی آفات وجود دارد. داکو[3] و همکاران (2010) در تحقیقی در شمال آلبانی به بررسی دانش و نگرش باغداران زیتون درباره استفاده از آفتکشها و مدیریت آفات زیتون پرداختند. نتایج نشان داد عوامل اقتصادی و اجتماعی در شناخت آفات، مدیریت آفات و پذیرش مدیریت تلفیقی آفات مؤثر است. رحمان (2010) در تحقیقی در کشور بنگلادش نشان داد کانالهای اطلاعاتی نیز بهعنوان متغیری اجتماعی نقش مهمی در نگرش افراد در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات دارد. طبق یافتههای این پژوهش بین اندازه خانواده، اندازه مزرعه، نظارت بر تولید محصول، درآمد سالانه و ارتباط با همسایه و دوستان با نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت تلفیقی آفات رابطه معناداری وجود دارد.
چن و همکاران (2013) تحقیقی درباره دانش کشاورزان درباره مدیریت تلفیقی آفات و استفاده از آفتکشها در کشور چین انجام دادند. این تحقیقات در بین 240 خانوار پنبهکار انجام شد. طبق نتایج بهدستآمده افزایش آگاهی و دانش میتواند 10 تا 15 درصد استفاده از آفتکشها را کاهش دهد.
استان اردبیل با بهرهمندی از پتانسیلها، شرایط آب و هوایی و منابع تولید گسترده یکی از مراکز اصلی تولید محصولات کشاورزی محسوب میشود. در بین محصولات زراعی استان در سال 1390 سیبزمینی با 7/32 درصد بالاترین ارزش تولید ناخالص را دارا بوده است این محصول در 25 هزار هکتار از اراضی دشت اربیل کشت میشود و این دشت بهعنوان یکی از قطبهای تولید سیبزمینی در کشور محسوب میشود (باقری 2014). علیرغم اینکه سیبزمینی بعد از گندم و ذرت سومین خوراک کشور هست، ولی کشت این محصول از جنبههای زیستمحیطی لطمات شدیدی را در پی داشته است. به دلیل نیاز شدید این محصول به آب، در دو دهه اخیر، در منطقه مورد مطالعه بهطور بیرویهای اقدام به حفر چاههای مجاز و غیرمجاز شده است بهطوریکه این مسئله همراه با خشکسالیهای پیاپی باعث شده است تا در سالهای اخیر سطح آبهای زیرزمینی در این دشت بیش از 10 متر افت کند. همچنین، طغیان آفت سوسک کلرادو در این دشت آنچنان شدید است که این آفت در دشت یادشده همواره در قرنطینه قرار دارد و سالانه مقادیر زیادی سموم آفتکش برای مبارزه با این آفت مصرف میشود. که در این راستا طبق آمارهای موجود استان اردبیل سومین مصرف کننده سموم شیمیایی در کشور است (سازمان جهاد کشاورزی 2021). علاوه بر این، به دلیل نیاز شدید این محصول غدهای به مواد مغذی، مصرف کودهای شیمیایی در این دشت بهصورت بیرویه صورت میگیرد (باقری و همکاران 2011؛ باقری 2014). درواقع شغل کشاورزی ارتباط مستقیمی با محیطزیست و امنیت غذایی و سلامت انسانها دارد و رفتارهای کشاورزان میتواند تأثیرات مثبت و یا منفی زیادی بر این منابع مهم داشته باشد. با توجه به مطالب اشارهشده، بسترسازی در راستای مدیریت تلفیقی آفات توسط سیبزمینیکاران امری ضروری است.
در این بین مدیریت تلفیقی آفات یکی از راهبردهای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی در ابعاد مختلف به شمار می رود و به طور گسترده در سطح جهان اعم از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مورد استفاده قرار گرفته است(کنمور 1996). در این زمینه نهضت راهبردی ترویج و مدارس مزرعهای، نمونه شاخصی از رهیافت های مشارکتی می باشند که در پیادهسازی مدیریت تلفیقی آفات در ایران به صورت گسترده به کار گرفته شده اند (حیدری 2003). لذا مطالعه حاضر با هدف کاربست پذیری نظریه رفتار برنامهریزیشده در بررسی تمایل و رفتار سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات انجام شد در راستای هدف کلی فوق فرضیات زیر در قالب چارچوب نظری پژوهش (شکل 1) در نظر گرفتهشده است. در این مطالعه فرضیههای زیر بررسی می گردد:
- نگرش سیبزمینیکاران بر تمایل رفتاری سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات تأثیر دارد.
- هنجارهای ذهنی سیبزمینیکاران بر تمایل رفتاری سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات تأثیر دارد.
- کنترل رفتار درک شده سیبزمینیکاران بر تمایل رفتاری سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات تأثیر دارد.
-تمایل رفتاری سیبزمینیکاران بر رفتار سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات تأثیر دارد.
- کنترل رفتار درک شده سیبزمینیکاران بر رفتار سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات تأثیر دارد.
نگرش نسبت به رفتار ار ذهنی
|
هنجار ذهنی |
نیت رفتار
|
رفتار
|
کنترل رفتاردرک شده
|
H2 |
H5 |
H4 |
H3 |
H1 |
شکل 1- مدل مفهومی تحقیق نظریه رفتار برنامهریزیشده آجزن
مواد و روشها
این تحقیق از نوع پژوهشهای کاربردی، ازنظر گردآوری دادهها میدانی و ازنظر شیوه تحلیل جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل سیبزمینیکاران سال زراعی 1400 ـ 1399 در شهرستان اردبیل بودند (3484=N). برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران که متداول ترین روش می باشد استفاده شد (رابطه 1) با در نظر گرفتن p=q=0/5 ، حجم نمونه (3484) سیب زمینی کاران بخش مرکزی (1399) و مقدار08/0 d=، داده های تحقیق با پرسشگری از 143 سیب زمینی کاران به دست آمد.
] رابطه 1 [ 143 = = n=
در رابطه ی بالا n حجم نمونه؛ N حجم جامعه؛ z مقدار متغیر نرمال واحد استاندارد، که در سطح اطمینان 95 درصد برابر 96/1 می باشد، P مقدار صفت موجود در جامعه است، اگر در اختیار نباشد می توان آنرا 5/0 در نظر گرفت، در این صورت مقدار واریانس به بیشینه میزان خود می رسد q، : درصد افرادی که بدون صفت مورد نظر (کاربرد مدیریت تلفیقی آفات) در جامعه هستند q = (1-p) همچنین d مقدار خطای مجاز می باشد (گوران و همکاران 2015). برای افزایش ضریب اطمینان درمجموع 200 پرسشنامه در بین پاسخگویان توزیع و جمعآوری شد. روش نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای استفاده شد. در مرحله اول، از بین سیبزمینیکاران دهستانهای بخش مرکزی با انتساب متناسب تعداد نمونه تعیین شد. در مرحله دوم روستاها فاقد کشت سیبزمینی از جامعه آماری حذف گردید. در مرحله سوم تعداد نمونه کشاورزان در بین روستاها تعیینشده و بهصورت تصادفی بهعنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامهای بود که شامل 6 بخش خصوصیات جمعیت شناختی، نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار درک شده، تمایل رفتاری (نیت) به عنوان متغیر مستقل و رفتار برنامه ریزی شده به عنوان متغبر وابسته بود. به استثناء خصوصیات جمعیت شناختی سنجش سایر متغیرها در قالب طیف لیکرت انجام شد. روایی محتوایی پرسشنامه با بهرهگیری از اساتید دانشگاهی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (جدول 1).
جدول 1- بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق و تعداد پرسش های هر بخش
بخش |
تعداد پرسش |
ضریب الفای کرونباخ |
بخش |
تعداد پرسش |
ضریب الفای کرونباخ |
خصوصیات جمعیت شناختی |
4 |
- |
کنترل رفتار درک شده |
5 |
91/0 |
نگرش |
6 |
82/0 |
تمایل رفتاری |
6 |
93/0 |
هنجارهای ذهنی |
5 |
89/0 |
رفتار |
7 |
83/0 |
پس از تکمیل پرسشنامه، دادههای جمعآوریشده موجود در پرسشنامه کدگذاری شده توسط نرمافزار SPSS22 و LISREL8.80 مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت. برای توصیف و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش توصیفی از آمارههای توزیع فراوانی، درصد، بیشینه، کمینه، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی نیز برای اندازهگیری تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از ضریب همبستگی پیرسون برای انجام الگوی معادلات ساختاری (SEM)، و تحلیل مسیر برای آزمون فرضیات استفاده شد.
نتایج و بحث
مطابق تحلیل دادهها، میانگین سنی 35 سال، بیشینه و کمینه آن به ترتیب 85 و 18 سال بود. بیشترین فراوانی متعلق به گروه سنی 30 تا 45 سال میباشد. از مجموع پاسخگویان موردبررسی در این پژوهش، 5/23 درصد مجرد و 5/76 درصد متأهل بودند. از مجموع پاسخگویان موردبررسی در این پژوهش، 5/40 درصد ، شغل دیگری هم در کنار شغل کشاورزی داشتند. ازنظر میزان تحصیلات، 5/21 درصد بیسواد- ابتدایی 0/40 درصد سیکل، 0/16 درصد دبیرستان، 0/22 درصد مدرک دانشگاهی داشتند.
جهت رتبهبندی فاکتورهای مؤثر بر رفتار سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، از ضریب تغییرات استفاده شده است که به مقادیر آن اشاره گردیده است همان طور که در جدول 2، نشان داده شده است، وجین کردن علفهای هرز در هنگام مشاهده آنها بهجای کاربرد سموم، هیرمکاری در آمادهسازی زمین بهجای استفاده از سموم و علفکشها، مخلوط کردن بذرها با قارچ کشها قبل از کاشت بذرها، به ترتیب با ضریب تغییرات 31/0، 36/0، 41/0 اولویت بندی شدهاند. میانگین کل رفتار سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، 88/21 به دست آمده است. با توجه به نظرات پاسخگویان در مورد درجه اولویت تمایل رفتاری سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، تصمیم داشتن برای استفاده از آفت کش های زیستی برای از بین بردن آفات ، قصد داشتن در استفاده از سموم بهعنوان آخرین روش مبارزه با آفات، تصمیم داشتن برای وجین کردن در آینده برای از بین بردن آفات بهجای استفاده از سموم،
جدول 2- رتبه بندی گویه های تمایل و رفتار سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات
متغیرها |
گویهها |
میانگین |
انحراف معیار |
ضریب تغییرات |
رتبه |
میانگین کل رتبهای |
رفتار کشاورزان نسبت به مدیریت تلیقی آفات |
وجین کردن علفهای هرز در هنگام مشاهده آنها بهجای کاربرد سموم |
43/3 |
07/1 |
31/0 |
1 |
|
هیرمکاری در آمادهسازی زمین بهجای استفاده از سموم و علفکشها |
34/3 |
22/1 |
36/0 |
2 |
88/21 |
|
خواندن راهنمای استفاده از سموم و عمل به دستورالعمل آن |
28/3 |
35/1 |
41/0 |
4 |
|
|
مخلوط کردن بذرها با قارچکشها قبل از کاشت بذرها |
23/3 |
20/1 |
37/0 |
3 |
|
|
استفاده از آفتکشهای زیستی بعد از دیدن آفات بهجای آفتکشهای شیمیایی |
98/2 |
25/1 |
41/0 |
4 |
|
|
کاربرد کارتهای رنگی (زرد و آبی و...) برای جلب آفات و حشرات |
82/2 |
45/1 |
51/0 |
6 |
|
|
استفاده کمتر از سموم شیمیایی در مزارع |
80/2 |
36/1 |
48/0 |
5 |
|
|
تمایل کشاورزان نسبت به مدیریت تلیقی آفات |
قصد داشتن در استفاده از سموم بهعنوان آخرین روش مبارزه با آفات |
33/3 |
39/1 |
41/0 |
2 |
|
تصمیم داشتن برای وجین کردن در آینده برای از بین بردن آفات بهجای استفاده از سموم |
15/3 |
30/1 |
41/0 |
2 |
|
|
تصمیم داشتن برای استفاده از آفتکشهای زیستی برای از بین بردن آفات |
15/3 |
29/1 |
4/0 |
1 |
88/18 |
|
تصمیم داشتن برای ضدعفونی بذرها با قارچکشها |
12/3 |
39/1 |
44/0 |
3 |
|
|
قصد داشتن انجام هیرم کاری برای جلوگیری از رشد علفهای هرز |
10/3 |
47/1 |
47/0 |
5 |
|
|
تصمیم برای استفاده از کارتهای رنگی در آینده نزدیک |
04/3 |
42/1 |
46/0 |
4 |
|
|
نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت تلیقی آفات |
عاقلانه بودن استفاده از آفتکشهای زیستی |
04/3 |
33/1 |
43/0 |
2 |
|
درست بودن استفاده از سموم بهعنوان آخرین روش برای مبارزه با آفات |
01/3 |
17/1 |
38/0 |
1 |
|
|
عاقلانه بودن ضدعفونی کردن بذرها با قارچکشها |
81/2 |
49/1 |
53/0 |
5 |
85/16 |
|
درست بودن هیرم کاری |
75/2 |
40/1 |
5/0 |
3 |
|
|
خوب بودن استفاده از کارتهای رنگی |
66/2 |
15/1 |
43/0 |
2 |
|
|
مفید بودن وجین کردن برای مبارزه با علفهای هرز |
58/2 |
34/1 |
51/0 |
4 |
|
|
هنجارهای ذهنی کشاورزان نسبت به مدیریت تلیقی آفات |
درست بودن استفاده از آفتکشهای زیستی ازنظر کارشناسان |
23/3 |
40/1 |
43/0 |
2 |
|
خوب بودن وجین کردن برای از بین بردن آفات از دیدگاه اقوام |
02/3 |
23/1 |
4/0 |
1 |
|
|
مناسب بودن هیرم کاری ازنظر اهالی روستا |
98/2 |
64/1 |
55/0 |
5 |
83/14 |
|
تائید کارشناسان مرکز خدمات و جهاد برای استفاده از کارتهای رنگی (زرد و آبی) |
88/2 |
35/1 |
46/0 |
3 |
|
|
عاقلانه بودن ضدعفونی بذرها با قارچکشها ازنظر کارشناسان |
72/2 |
30/1 |
47/0 |
4 |
|
|
کنترل رفتار درک شده کشاورزان نسبت به مدیریت تلیقی آفات |
آسان بودن استفاده از آفتکشهای زیستی برای از بین بردن علفهای هرز |
70/3 |
36/1 |
36/0 |
1 |
|
توانایی انجام هیرم کاری |
47/3 |
68/1 |
48/0 |
3 |
82/16 |
|
آسان بودن ضدعفونی بذرها با قارچکشها |
39/3 |
58/1 |
46/0 |
2 |
|
|
میزان سهولت استفاده از کارتهای رنگی |
31/3 |
67/1 |
5/0 |
4 |
|
|
آسان بودن وجین کردن در مبارزه با علفهای هرز |
95/2 |
63/1 |
55/0 |
5 |
|
به ترتیب با ضریب تغییرات 40/0، 40/0، 41/0 بیشترین تأثیر را در تمایل رفتاری سیبزمینیکاران داشتهاند. میانگین کل تمایل سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، 88/18 به دست آمده است. طبق نتایج جدول 2، درست بودن استفاده از سموم بهعنوان آخرین روش برای مبارزه با آفات، عاقلانه بودن استفاده از آفتکشهای زیستی، خوب بودن استفاده از کارتهای رنگی، به ترتیب با ضریب تغییرات 38/0، 43/0، 43/0 بیشترین تأثیر را در نگرش سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات داشتهاند. میانگین کل نگرش ، 85/16 به دست آمده است. نتایج رتبهبندی هنجارهای ذهنی سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات در جدول 2 نشان میدهد، خوب بودن وجین کردن برای از بین بردن آفات از دیدگاه اقوام، درست بودن استفاده از آفتکشهای زیستی ازنظر کارشناسان ، تائید کارشناسان مرکز خدمات و جهاد برای استفاده از کارتهای رنگی (زرد و آبی)، درست بودن استفاده از آفتکشهای زیستی ازنظر کارشناسان به ترتیب با ضریب تغییرات 40/0، 43/0، 46/0 اولویت بندی شده اند. میانگین کل هنجارهای ذهنی پاسخدهندگان، 83/14 به دست آمده است. یافتههای حاصل از پژوهش در جدول 2 نشان میدهد، آسان بودن وجین کردن در مبارزه با علفهای هرز، آسان بودن ضدعفونی بذرها با قارچکشها، توانایی انجام هیرم کاری، با ضریب تغییرات 36/0، 46/0، 48/0 بیشترین تأثیر را در کنترل رفتار درک شده سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات داشتهاند. میانگین کل کنترل رفتار درک شده سیب زمینیکاران، 82/16 به دست آمده است.
در پژوهش حاضر باتوجه به اینکه مقیاس داده ها ترتیبی و طیف لیکرت (5 سطحی) از آزمون همبستگی اسپیرمن بین رفتار و تمایل رفتاری سیب زمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات استفاده شد با توجه به نتیجه تحلیل همبستگی (جدول 3) بین سازههای نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده با تمایل رفتاری کشاورزان در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات رابطه معنیداری در سطح اطمینان یک درصد یافت شد. همچنین، بین نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار درک شده و نیت با رفتار کشاورزان در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات رابطه مثبت و معنیداری یافت شد. علاوه بر آن، سازههای مورد بررسی نیز با یکدیگر رابطه معنیداری در سطح اطمینان یک درصد نشان دادند.
جدول 3- همبستگی بین سازههای تئوری رفتار برنامهریزی با رفتار و تمایل رفتاری کشاورزان
نسبت مدیریت تلفیقی آفات (n=200)
متغیرها |
رفتار |
نیت |
کنترل رفتاری |
نگرش |
هنجار ذهنی |
رفتار |
- |
- |
- |
- |
- |
نیت |
**641/0 |
- |
- |
- |
- |
کنترل رفتار |
**780/0 |
**603/0 |
- |
- |
|
نگرش |
**292/0 |
**577/0 |
**305/0 |
- |
- |
هنجار ذهنی |
**634/0 |
**619/0 |
**525/0 |
**370/0 |
- |
**: معنیداری در سطح یک درصد
برای بررسی عوامل موثر بر تمایل و رفتار سیبزمینیکاران نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد و برای سنجش برازش مدل، آمارهها و شاخصهای مختلفی عرضهشده است. در این پژوهش از کلیه شاخص-های پیشنهادی (کلاین 2005؛ سان 2005). استفاده گردید. بر اساس نتایج مندرج در جدول 4 شاخصهای برازندگی بهدستآمده نشاندهنده برازش مناسب مدل موردمطالعه با دادههای مشاهده شده بود.
یافتههای جدول 5 نشان میدهد که با توجه رابطه بین نگرش سیبزمینیکاران بر تمایل سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات با ضریب 39/0 تخمین زدهشده است که در سطح اطمینان یک درصد مثبت و معنادار به دست آمد، بنابراین فرضیه 1 تحقیق تأیید میشود. در تأیید این یافته، نتایج تحقیقات احسامی و پروینچی (2015)، ملایی و همکاران (2016)، منفرد (2015)، یزدان پناه و زمانی (2012)، هاشمی و یزدان پناه (2016)، باقری و همکاران (2019)، بامبرگ و موزر[4] (2007)، کلیمونت و بروکه (2008)، نیز نشان دادند رابطه معناداری بین نگرش و تمایل رفتاری وجود داشت. همچنین دیگر نتایج نشان داد بین هنجارهای ذهنی سیبزمینیکاران با تمایل سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات با ضریب 37/0 تخمین زدهشده است و با آماره 21/5 در سطح اطمینان یک درصد ، مثبت و معنادار به دست آمد؛ بنابراین فرضیه 2 تحقیق تأیید میشود. این نتیجه هم راستا، با نتایج پژوهش های حسامی و پروینچی (2015)، ملایی و همکاران (2016)، منفرد و همکاران (2015)، یزدان پناه و زمانی (2012)، هاشمی و یزدان پناه (2016)، باقری و همکاران (2019)، بامبرگ و موزر(2007) و بوند و همکاران (2009) بود. دیگر نتایج بررسی حاکی از رابطه بین کنترل رفتار درک شده سیبزمینیکاران با تمایل رفتاری سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات با ضریب 26/0 تخمین زدهشده است که با آماره 89/3 در سطح اطمینان یک درصد، مثبت و معنادار است؛ بنابراین فرضیه 3 تحقیق تأیید میشود. این یافته ها با نتایج تحقیقات بامبرگ و موزر (2007)، بوند و همکاران (2009)، یزدان پناه و زمانی (2012)، منفرد و همکاران (2015)، ملایی و همکاران (2016)، هاشمی و یزدان پناه (2016)، باقری و همکاران (2019) بین کنترل رفتاری درک شده با تمایل رفتاری و رفتار سیبزمینیکاران نسبت به مدیریت تلفیقی آفات رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. متغیر تمایل رفتاری سیبزمینیکاران با رفتار سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات (با ضریب 23/0) با آماره 63/3 در سطح اطمینان یک درصد، مثبت و معنادار به دست آمد؛ بنابراین فرضیه 4 تحقیق تأیید میشود. ملایی و همکاران (2016)، باقری و همکاران (2019) طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند رابطه مثبت و معناداری بین تمایل رفتاری با رفتار کشاورزان نسبت به مدیریت تلفیقی آفات دارد. دیگر نتایج بررسی حاکی از رابطه بین کنترل رفتار درک شده سیبزمینیکاران با رفتار سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات با ضریب 76/0 تخمین زدهشده است که با آماره 27/8 در سطح اطمینان یک درصد ، مثبت و معنادار است؛ بنابراین فرضیه 5 تحقیق تأیید میشود. اثر غیرمستقیم کنترل رفتار درک شده سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات. (نقش میانجی تمایل رفتاری) با ضریب 19/0 تخمین زده شد. بر اساس یافتهها جدول 5 متغیرهای نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده توانایی تبیین تغییرات متغیر وابسته (تمایل رفتاری سیبزمینیکاران) تحقیق تا 66 درصد را دارا میباشند. بر این اساس در جدول 5 مشخص میرود که مهمترین متغیر اثرگذار بر تمایل رفتاری سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات در بین پاسخگویان، متغیر نگرش کشاورزان در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده است. همچنین 82 درصد از تغییرات واریانس متغیر رفتار سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات مربوط به دو متغیر تمایل رفتاری و کنترل رفتار درک شده در بین پاسخگویان، است. طبق یافتهها در جدول 5 مشخص میرود که مهمترین متغیر اثرگذار بر رفتار سیبزمینیکاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات در بین پاسخگویان، کنترل رفتار درک شده و تمایل رفتاری است. ساختار برازش یافته تحلیل مسیر در شکل 2 آمده است.
جدول 4- شاخصهای برازش مدل
شاخص |
حد مطلوب* |
مقدار گزارششده |
مربع کای/درجه آزادی (χ2/df) |
3 ≥ |
69/1 |
معنیداری (P - Value) |
05/0 ≥ |
000/0 |
میانگین مجذور پسماندها استانداردشده (SRMR) |
08/0 ≥ |
050/0 |
شاخص برازندگی (GFI) |
90/0 ≤ |
91/0 |
شاخص تعدیل برازندگی (AGFI) |
90/0 ≤ |
89/0 |
شاخص نرمشده برازندگی (NFI) |
90/0 ≤ |
95/0 |
ادامه جدول 4- شاخصهای برازش مدل
شاخص |
حد مطلوب* |
مقدار گزارششده |
شاخص نرمنشده برازندگی (NNFI) |
90/0 ≤ |
98/0 |
شاخص برازندگی فزاینده (IFI) |
90/0 ≤ |
98/0 |
شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) |
90/0 ≤ |
98/0 |
ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب (RMSEA) |
08/0 ≥1 |
089/0 |
جدول 5- اثرات مستقیم و اثر غیرمستقیم بررسی تمایل و رفتار کشاورزان نسبت به بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات
متغیر وابسته |
متغیر مستقل |
اثر مستقیم |
مقدار t |
اثر غیرمستقیم |
اثر کل |
رتبهبندی |
R2 |
رفتار |
تمایل |
23/0 |
**63/3 |
- |
23/0 |
2 |
82/0 |
|
کنترل رفتار درک شده |
76/0 |
**27/8 |
059/0 |
81/0 |
1 |
|
تمایل |
نگرش |
39/0 |
**61/6 |
|
39/0 |
1 |
66/0
|
هنجارهای ذهنی |
37/0 |
**21/5 |
- |
37/0 |
2 |
||
کنترل رفتار درک شده |
26/0 |
**89/3 |
- |
26/0 |
3 |
نگرش نسبت به رفتار ار ذهنی
|
هنجار ذهنی |
نیت رفتاری
|
رفتار
|
کنترل رفتاردرک شده
|
0.36 |
0.23 |
0.76 |
0.26 |
0.39 |
شکل 2- مدل ساختاری (مدل تحلیل مسیر) ،رفتار و تمایل سیبزمینیکاران نسبت به مدیریت تلفیقی آفات
پیشنهادات
نتایج معادلات ساختاری این پژوهش نشان داد از بین متغیرهای تئوری توسعهیافته رفتار برنامهریزیشده در خصوص تمایل رفتاری سیبزمینیکاران متغیرهای نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار درک شده، 66 درصد از تغییرات متغیر تمایل رفتاری کشاورزان نسبت به مدیریت تلفیقی آفات را پیشبینی کردند. بر اساس نتایج بهدستآمده این پژوهش تمایل رفتاری و کنترل رفتار درک شده 82 درصد بر رفتار سیبزمینیکاران نسبت به مدیریت تلفیقی آفات مؤثر است. درنهایت، با در نظر گرفتن یافتههای اصلی کسبشده از پژوهش، پیشنهادهای زیر ارائه میشود:
- با توجه هنجارهای ذهنی بر تمایل رفتاری سیب زمینی کاران در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات رابطه نقش داشت ، یعنی تمایل افراد تحت تأثیر اقوام، خویشان، افراد باتجربه روستا و غیره می باشد. بنابراین پیشنهاد میشود با برگزاری جلسات انفرادی و گروهی برای روستاییان مخصوصاً افراد باتجربه و کسانی که مورد قبول اعتماد سایر افراد روستا میباشند، اهمیت و ضرورت اجرای برنامههای مدیریت تلفیقی آفات بیان گردد تا بتوان تمایل بکارگیری آن را افزایش داد
- با توجه به نقش قابلتوجه نگرش در تبیین قصد رفتاری، پیشنهاد میشود قانونگذاران و مسئولان بهعنوان اولویت اول در جهت حفظ امنیت غذایی و اولویت دوم، کاهش عواقب زیستمحیطی در بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات در کشاورزی، برنامههایی را تدوین و اجرا نمایند .
- با توجه نقش قابلتوجه کنترل رفتار درک شده بر پیشبینی نیت و رفتار سیب زمینی کاران پیشنهاد میشود مسئولان با برگزاری دورههای آموزشی-ترویجی، در زمان مناسب و توسط افراد کارشناس (که امکان حضور حداکثر سیب زمینی کاران باشد) با روشهای مدیریت تلفیقی آفات آشنا کنند.
- ازآنجاکه بین تمایل رفتاری با رفتار سیب زمینی کاران نسبت به مدیریت تلفیقی آفات رابطه معنیداری وجود دارد. پیشنهاد میشود بازدیدهای علمی، مزارع نمایشی موفق، کلاسهای آموزش و ترویجی درزمینه بکارگیری مدیریت تلفیقی آفات، میزان سهولت انجام آن را افزایش داد و تمایل رفتاری سیب زمینی کاران را تشویق به پرداختن به این امور نمود.
سپاسگزاری
از حمایت مالی معاونت پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در انجام این تحقیق کمال تشکر و قدردانی را داریم.
[1] Theory of Planned Behavior(TPB)
[2] Ajzen
[3] Daku
[4] Bamberg and Möser