Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
کشور ایران به دلیل شرایط متنوع جغرافیایی و آب و هوایی، محل حضور گونههای گیاهی بسیاری است بطوریکه تاکنون بالغ بر9000 گونه گیاهی جمع آوری و نامگذاری شده است و این امر ایران را به یکی از ده خاستگاه مهم گونهزایی گیاهی در جهان تبدیل کرده است (قهساره اردستانی و همکاران 1389). قسمت عمده این گیاهان در مراتع که بالغ بر 90 میلیون هکتار از سطح کشور را در برگرفتهاند، یافت میشوند. مراتع به عنوان یکی از اکوسیستمهای طبیعی در برگیرنده منابع عظیمی از ذخایر ژنتیکی و گونههای گیاهی متنوع میباشد که همواره این گوناگونی متضمن پایداری مرتع در برابر فاکتورهای زیستی و غیرزیستی است. در رابطه با مدیریت اکوسیستمها از جمله اکوسیستمهای مرتعی میتوان اظهار کرد که مدیریت پایدار آنها مستلزم شناخت و ارزیابی تغییرات مکانی و زمانی در خصوصیات آن به منظور بهرهبرداری بهینه و پایدار از منابع میباشد. شناسایی فاکتورهای مهم در پراکنش گونههای گیاهی می تواند کنترل علف های هرز را بهبود بخشد (آندرسن و کووگارد 2009). حضور و پراکنش جوامع گیاهی در اکوسیستمهای مرتعی، تصادفی نیست بلکه عوامل اقلیمی، خاکی، پستی و بلندی و انسانی در گسترش آنها نقش مهمی ایفا میکنند (لئونارد و همکاران 1984). گونههای گیاهی مرتعی علاوه بر تولید علوفه و مصارف صنعتی و دارویی در امر حفاظت آب و خاک نقش مهمی را ایفا میکنند. تاثیر فاکتورهای غیر زیستی از جمله منطقه جغرافیایی، ارتفاع، آب و هوا و خاک در مقالات متعددی بررسی شده است (آندرسن و همکاران 1991 و پیسک و همکاران 2005). از مهمترین فاکتورهای موثر در مدیریت پایدار اکوسیستم حفظ کیفیت خاک آن میباشد. به این منظور درک چگونکی توزیع مکانی خصوصیات خاک مهم است (چنگ و همکاران 2006). تغییر در خصوصیات خاک ممکن است منشأ اولیه یا ثانویه داشته باشد. منشأ اولیه تغییرات در خصوصیات خاک تحت تأثیر عوامل خاکزایی است، در صورتیکه منشأ ثانویه تغییرات میتواند بر اثر کاربریها و مدیریتهای مختلف اتفاق افتد. این تغییرات مکانی در محدوده وسیعی از خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک مشاهده میشود (ایوبی و جلالیان 1385).
هولچک و همکاران (1989) در بررسیهای خود گزارش کردند که خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در رابطه با پوشش گیاهی باعث پراکنش جغرافیایی گیاهان میشوند. رستمپور (1388) در تحقیقات خود نشان داد که بافت، ماده آلی، شیب، ارتفاع، متوسط درجه حرارت و بارندگی سالیانه مهمترین عوامل محیطی بودند که با غنا و تنوع گونهای همبستگی داشتند و رطوبت و شوری خاک از مهمترین عواملی بودند که با تنوع گونهای همبستگی منفی، و آهک، شن، ارتفاع و شیب از عواملی که همبستگی مثبت معنیداری با یکنواختی داشتند. .علی و همکاران (2000)، رابطه بین تنوع گونهای را با عوامل محیطی و خصوصیات پوشش گیاهی در مصر بررسی کرده و نشان دادند که حدود 53 درصد تغییرات تنوع گونهای توسط خصوصیات تاج پوشش، رطوبت خاک و شدت چرا توجیه میشود. شریفی نیارق (1377)، در بررسی ارتباط تنوع گیاهی فرمهای رویشی چمنزارهای طبیعی منطقه اردبیل را بررسی کرد و نشان داد که عوامل اقلیمی و خاکی در تنوع پوشش گیاهی منطقه نقش اساسی دارند. زارع چاهوکی و همکاران (1388)، در مطالعه موردی مراتع آرتون- فشندک طالقان به بررسی رابطه بین تنوع گونهای و عوامل محیطی پرداختند و اظهار نمودند که از بین عوامل مورد بررسی جهت جغرافیایی، عمق، بافت، آهک و پتاسیم خاک بیشترین تأثیر را بر تنوع گونهای دارند. داولینگ و همکاران (1986)، در بررسی رویشگاه Acaciaharpophylla مشاهده نمودند که با افزایش فاکتورهایی از قبیل ماده آلی، نیتروژن، گوگرد، پتاسیم، فسفر، کلسیم تبادلی و عمق خاک درصد پوشش تاجی گونه مذکور افزایش مییابد. یاری و همکاران (1391) در بررسی رابطه بین تنوع گونهای و عوامل محیطی در مراتع سرچاه عماری بیرجند گزارش کردند که هدایت الکتریکی، مقدار گچ، ماده آلی، شیب و درصد شن بیشترین تأثیر را بر تنوع گونهای منطقه مورد مطالعه دارد. جیانگ (2007) به بررسی الگوهای تنوع گونهای در اکوسیستمهای کوهستانی مناطق بیابانی چین با استفاده از روش CCA به منظور تعیین تأثیر عوامل محیطی بر خصوصیات جوامع گیاهی پرداخت. تکنیک CCA، اثرات ویژه متغیرها را به مقدار زیادی توسعه داده و نشان میدهد که مدلی قوی برای تعیین ارتباط بین گونهها و محیط میباشد (رید و همکاران 1993). این مدل ارتباط بین گونهها و عوامل محیطی را نشان میدهد (باشکین و همکاران 2003). از مشخصات ویژه CCA، کاربرد رگرسیون و همبستگی میباشد که برای بررسی روابط بین توزیع گونهها و عوامل محیطی استفاده میشود (تربراک و پرنتیس 1988). در CCA، از همبستگی و رگرسیون دادههای فلوریستیکی و عوامل محیطی در داخل آنالیز رگرسیون استفاده میشود (حسن نژاد 1389). نتایج تحقیقات جیانگ (2007) حاکی از این بود که عامل ارتفاع همبستگی قوی مثبتی نسبت به محور اول دارد و 50 درصد تغییرات را توجیه میکند و عامل شیب همبستگی قوی نسبت به محور دوم دارد و 4/21 درصد از تغییرات پوشش را توجیه میکند.
در اکوسیستمهای مناطق خشک و نیمه خشک به دلیل شرایط حساس و شکننده، پایداری گونهها و سایر عوامل، تعیین سهم عوامل موثر بر پراکنش گونهها از اهمیت ویژهای برخوردار است. بدین منظور در این پژوهش گونههای مرتعی و علفهای هرز موجود در این مرتع شناسایی شده وارتباط بین پراکنش گونه ها با عناصر غذایی موجود در خاک (N، P، K) مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها
مطالعات منطقهای
به منظور مطالعه گونههای مرتعی و علفهای هرز مراتع خلعت پوشان تبریز و بررسی ارتباط پراکنش آنها با عناصر غذایی موجود در خاک، پژوهشی در بهار سال 1391 صورت گرفت. مساحت مرتع مورد مطالعه در حدود 14 هکتار بود. نمونه برداری از 9 تپه و 176 نقطه به روش شبکهای در فواصل 40 متر × 20 متر با استفاده از کوادراتهای 5/0 متر × 5/0 متر انجام و جهت مطالعه دقیقتر عناصر غذایی خاک و بررسی رابطه آن با پراکنش گونههای گیاهی، یکی از قطعات مورد مطالعه انتخاب و از 50 کوادرات موجود نمونه خاکی از عمق 0 تا 30 سانتیمتر برداشت شد. تجزیه نمونههای خاک در آزمایشگاه خاک شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز صورت گرفت. به منظور شناسایی گونه های گیاهی موجود از منابع معتبری همچون فلور ایرانیکا و ترکیه در هرباریوم گیاهشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز استفاده شد (رشینگر 2007- 1963 و دیویس 1985- 1965).
شاخصهای مورد مطالعه
به منظور رسته بندی پوشش گیاهی از نرم افزار PC-ORD نسخه 17/4 (مک کوئین و میفرد 1999) و نرمافزار CANOCO نسخه 5/4 استفاده شد. رستهبندی گونههای مرتعی به روش آنالیز تطبیقی متعارفی (CCA)[1] و آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA)[2] انجام شد. در این بررسی دادههای مربوط به گونههای مرتعی و ارتباط پراکنش آنها نسبت به هم با روش PCA با استفاده از نرم افزار PC-ORD نسخه 17/4 (مک کوئین و میفرد 1999) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین ارتباط بین دادههای مربوط به عناصر غذایی موجود در خاک (N، P، K) روی پراکنش گونههای مرتعی و علف هرزی مشاهده شده در مراتع مورد مطالعه نیز با روشCCA با استفاده ازنرم افزار CANOCO ورژن 5/4 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دیاگرام این رسته بندی تغییرات دادههای محیطی و دادههای گونه های متأثر از این عوامل را نشان میدهد (مصداقی 1380 و 1384). در روش PCA از دادههای حضور و عدم حضور (1 و 0)، 18 گونه مرتعی و علفهای هرز غالب در مراتع ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان به منظور مطالعه صحیحتر ارتباط بین گونهها استفاده شد. در رابطه با روش CCA نیز دادههای مربوط به بیوماس 18 گونه مرتعی و علفهای هرز غالب برای تشکیل دادههای مربوط به ماتریس اول مورد بررسی قرار گرفت. به منظور رتبهبندی گونههای مرتعی که دارای نیازهای اکولوژیکی مشترک میباشند از آنالیز دوطرفه (TWINSPAN)[3]، و نیز رتبهبندی کوادراتهای مشابه از لحاظ عناصر غذایی موجود در خاک، از آنالیز خوشهای[4] (CA) استفاده شد.
نتایج و بحث
آنالیز مؤلفه های اصلی (PCA)
در رابطه با روش PCA نتایج نشان داد که گونههای Salvia nemerosa L.،Astragalus (Tragacantha) parrowianus و Melilotus officinalis (L.) Pall. به ترتیب با کد 1، 5 و 9، گونههای Scariola orientalis (Boiss.) Sojak و Astragalus (Onobrychium) effuses. به ترتیب با کد 6 و 13 و همین طور گونههای Tragopogon kotsschys boiss ، Noaea Mucronata (Forsk). Aschers.، Thymus Kotschyanus Boiss. & Hohen. ، Trigonella fischeriana Ser. و .Poa bulbosa L به ترتیب با کد 10، 4، 16، 12 و 3 از بیشترین میزان همبستگی با هم برخوردار بوده و همواره در کنار یکدیگر حضور داشتند. بررسی بای پلات PCA (شکل 1)، بیانگر این موضوع است که گونههای Jurinea leptoloba DC.، Astragalus (Tragacantha) strictifolius و Iris barnumae Baker. به ترتیب با کد 14، 15 و 17 از جمله گونههایی محسوب میشوند که بصورت پراکنده در نمودار PCA مشاهده شده و ارتباطی با پراکنش سایر گونههای گیاهی نداشتند (شکل 1).
آنالیز تطبیقی متعارفی (CCA)
نتایج آنالیز تطبیقی متعارفی حاکی از وجود همبستگی بالا بین عناصر غذایی موجود در خاک و پراکنش گونههای مرتعی و علفهای هرز بود. چنانکه در این آنالیز دو محور اول CCA، حدود 85 درصد واریانس گونهها را نشان داد (جدول 2). محور اول همبستگی منفی معنیدار (17/0 و 21/0 درصد) با محتوی نیتروژن و پتاسیم موجود در خاک و همبستگی مثبت معنی دار (39/0) با میزان فسفر خاک داشت (جدول 3). با توجه به نتایج میتوان اظهار نمود که در مجموع میزان فسفر و پتاسیم موجود در خاک سهم بیشتری را در مقایسه با میزان نیتروژن در پراکنش گونههای مرتعی و علفهای هرز به خود اختصاص دادند که بررسی علت این موضوع نیاز به تجزیه گونههای گیاهی دارد. در این آنالیز نزدیکی گونه مرتعی به هر کدام از بردارهای فسفر، نیتروژن و پتاسیم نشان از همبستگی بالای آن گونه به عامل مذکور دارد. در رابطه با ارتباط این عوامل نسبت به همدیگر، عواملی که بیشترین و کمترین زاویه را با هم تشکیل میدهند به ترتیب کمترین و بیشترین همبستگی را با هم ایجاد میکنند. همانطور که در شکل (2) نشان داده شده، در این بررسی محتوی نیتروژن و پتاسیم خاک بیشترین همبستگی را با هم و در عین حال کمترین همبستگی را با میزان فسفر خاک دارند. چمن پیازکدار(Poa bulbosa L.) ، گاو چاق کن(Scariola orientalis (Boiss.) Sojak) ، آویشن (Thymus Kotschyanus Boiss & Hohen.) و گون (Astragalus (Onobrychium) effusus.) به ترتیب با کدهای 3، 6، 16 و 13 از جمله گونههایی بودند که بیشترین همبستگی را با محتوی فسفر خاک داشتند. بطوری که، با افزایش میزان فسفر خاک بر بیوماس این گونههای مرتعی افزوده شد. در حالیکه، اسپرس آذربایجانی (Onobrychisatropatana Boiss.) و یونجه زرد (Melilotus officinalis (L.) Pall.) به ترتیب با کد 7 و 9 با محتوی فسفر همبستگی منفی داشته و افزایش میزان فسفر خاک سبب کاهش بیوماس این دو گونه مرتعی شد. شنبلیله گرجستانی(Trigonella fischeriana Ser.) با کد 12 از گیاهانی بود که با میزان نیتروژن خاک بیشترین همبستگی را داشت. استپی ((Stipa sp. با کد 2 نیز بیشترین همبستگی را با میزان پتاسیم خاک داشت. در صورتیکه، مریم گلی مزرعه روی (Salvia nemerosa L.) با کد 1 از گونههایی بود که با میزان نیتروژن و پتاسیم موجود در خاک همبستگی منفی داشته و با افزایش میزان این عناصر در خاک از بیوماس این گونه کاسته شد. بید گیاه (Agropyron repens L.) نیز بیشترین همبستگی را با محتوای پتاسیم خاک داشت (شکل 2).
آنالیز گونههای شاخص دوطرفه (TWINSPAN)
آنالیز گونههای شاخص دوطرفه یا آنالیز رتبه بندی دو مقسمی (TWINSPAN) نشان دهنده گونههای مرتعی و علفهای هرز با نیازهای اکولوژیکی مشترک میباشد. همان طور که جدول حاصل از این آنالیز نشان میدهد (4)، گونه با کد 8 یعنی Astragalus (Hymenostegis) lagopoides Lam. نیاز اکولوژیکی منحصر به فرد داشته و در یک گروه جداگانه طبقهبندی شد. گونههای با کد 18، 17 و 2 یعنی Iris barnumae Baker ,Astragalus sp.و Stipa sp. نیاز مشابه داشته و متعلق به یک گروه بودند. همچنین، گونههای مرتعی با کد 7، 5 و 1 در یک گروه، گونههای با کد 9 و 3 با هم، گونههای با کد 16، 15، 14، 12، 10 و 4 در یک گروه و کدهای 13، 11 و 6 نیز به عنوان گیاهان همراه هم در یک گروه قرار گرفتند. با استفاده از کلید انتهایی این جدول میتوان به گروه بندی کادرهای مختلف پرداخت. چنانچه میتوان گفت کادر 31 با بقیه کادرها از نظر نوع پوشش گیاهی کاملاً متفاوت بوده و در سطح بعد مشاهده شد که کادرهای 26، 28، 29 و 30 متفاوت از بقیه کادرها هستند. وقتی تقسیم بندی ادامه پیدا کرد مشاهده شد که کادرهای 5، 24، 27، 32، 33، 36، 37، 39، 42، 43 و 44 در یک گروه، کادرهای 34، 38 و 40 در گروهی دیگر، کادرهای 1، 11، 14، 15، 16، 20 و 23 در یک گروه و کادرهای 2، 3، 4، 6، 7، 8، 9، 10، 12، 13، 17، 18، 19، 12، 22، 35، 35، 41 و 45 در گروهی جداگانه قرار گرفتند (جدول 4).
آنالیز خوشهای (CA)
از آنالیز خوشهای (CA) میتوان برای رستهبندی کوادراتهای نمونه برداری مشابه از لحاط عناصر غذایی موجود در خاک استفاده کرد. براساس این آنالیز مشاهده شد که در سطح احتمال 50 درصد کوادراتهای نمونه برداری از لحاظ عناصر غذایی موجود در خاک در 6 گروه مجزا قرار گرفتند (شکل 3). در این تقسیم بندی گروه اول شامل کوادراتهای 1، 5، 25، 40، 48، 47 و 49، گروه دوم کوادراتهای 33، 34، 36، 41 و 44، گروه سوم 37، 43 و 45 و گروه چهارم شامل کوادراتهای 28، 30، 29، 31، 32 و 38 میباشند. در گروه پنجم این تقسیم بندی کوادراتهای 2، 4، 3، 7، 8، 13، 18، 22، 23، 27، 46، 50، 6، 9، 12، 20، 10 و 19 و نیز در گروه ششم کوادراتهای 11، 14، 15، 21، 17 و 24 با هم همگروه بوده و از خصوصیات مشابهی از لحاظ عناصر غذایی موجود در خاک برخوردار میباشند (شکل 3).
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که پراکنش گونههای مرتعی و علفهای هرز موجود تحت تأثیر عناصر غذایی موجود در خاک قرار گرفته است، به طوری که، خطیبی و همکاران (1391) نیز در بررسی رابطه خصوصیات خاکی موثر بر تیپهای رویشی مرتع دجینگ خاشـ تفتان بلوچستان گزارش کردند که درصد مواد آلی، رس و پتاسیم قابل جذب از مهمترین عوامل موثر در پراکنش گونههای شاخص مرتعی در منطقه بودند. تارمی و همکاران (2009) نیز در تحقیقات خود گزارش کردند فسفر و PH خاک از عوامل خاکی مؤثر در ترکیب جوامع گیاهی می باشند. زارع چاهوکی (1380) در بررسی رابطه چند گونه مرتعی با برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک دریافت که مهمترین فاکتورهای خاکی مؤثر در تفکیک تیپهای گیاهی منطقه مورد مطالعه بافت خاک، هدایت الکتریکی، املاح پتاسیم و گچ بوده است. ژااو و همکاران (2007)، تغییرات تنوع گونهای و تولید را در رابطه با خصوصیات خاک در شش رویشگاه در شنزار هورکین مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و نتایج آنالیز CCA نشان داد که مواد غذایی خاک عامل کلیدی برای تعیین پراکنش و الگوی تیپهای گیاهی اصلی منطقه هستند. همچنین آنان گزارش کردند که تغییرات تنوع گونهای و تولید تحت تأثیر مواد غذایی خاک، مقدار آب در دسترس، اسیدیته خاک و هدایت الکتریکی قرار دارند. بنابراین بایستی در پی شناخت نوع گونههای گیاهی یک منطقه، آشنایی با نیازهای اکولوژیک آنها و شناخت عوامل محیطی و مدیریتی مؤثر روی پراکنش گونهها، به بررسی کلیه روشهای مدیریتی ممکن پرداخته و با برنامهریزی دقیق و استفاده تلفیقی از روشهای مدیریتی مناسب در راستای مدیریت تلفیقیلفهایهرز[5] (IWM) در منطقه گام برداشت.با توجه به نتایج آزمایش میتوان اظهار نمود که فقر، کمبود و یا عدم تعادل نیتروژن، فسفر و پتاسیم از عناصر ضروری، موجب کاهش گونههای مفید و خوشخوراک مرتعی و افزایش گونههای مهاجم و غیرخوشخوراک میگردد و پایداری مراتع را دچار تهدید و آسیب جدی مینماید. فلذا برای مدیریت پایدار گونههای خوشخوراک مراتع توجه مداوم به تعادل NPK ضرورت پیدا میکند.
|
جدول2- نتایج آنالیز CCA انجام شده روی عناصر غذایی خاک (N، P، K) در رابطه با 18 گونه مرتعی و
علف هرز غالب مراتع خلعت پوشان ـ تبریز.
|
محور اول |
محور دوم |
محور سوم |
مقدار ویژه |
413/0 |
261/0 |
114/0 |
همبستگی گونه با محیط |
701/0 |
630/0 |
425/0 |
درصد تجمعی واریانس پراکنش گونه ها |
2/5 |
5/8 |
9/9 |
درصد تجمعی واریانس رابطه پراکنش گونه با محیط |
4/52 |
5/85 |
100 |
شکل 1- بای پلات تجزیه آنالیز مولفه اصلی(PCA) پراکنش 18 گونه مرتعی و علف هرز غالب مراتع خلعت پوشان ـ تبریز، (شماره ها بیانگر نام علمی گونه مورد نظر در جدول 1 میباشند).
|
جدول 3- میزان همبستگی سه محور اول آنالیز CCA انجام شده روی عناصر غذایی خاک (N، P، K) در رابطه
با 18 گونه مرتعی و علف هرز غالب مراتع خلعت پوشان ـ تبریز.
عناصر غذایی |
محور اول |
محور دوم |
محور سوم |
نیتروژن (N) |
17/0- |
24/0 |
37/0 |
فسفر (P) |
39/0 |
46/0 |
16/0 |
پتاسیم (K) |
21/0- |
48/0 |
23/0- |
شکل 2- بای پلات تجزیه تطبیقی متعارفی (CCA) پراکنش 18 گونه مرتعی و علف هرز غالب مراتع خلعت پوشان تبریز.
جدول 4- آنالیز دوطرفه (TWINSPAN) پراکنش 18 گونه مرتعی و علف هرز غالب مراتع خلعت پوشان ـ تبریز.
شکل 3- آنالیز خوشه ای (Cluster Analysis) پراکنش 18 گونه مرتعی و علف هرز غالب مراتع خلعت پوشان ـ تبریز.