نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abestract
Background and Objective: Iintercropping can be considered as one of the ways to increasing the yield and production stability per unit area. So, this experiment in order to investigate yield components and yield as well as competition indices in triticale and winter vetch intercropping under different tillage systems done.
Materials and Methods: The experiment was conducted as a split plot based on randomized complete block design with three replications at the Bu-Ali Sina University. Three tillage levels (conventional, reduced and no tillage) were set as main plot and five planting patterns) sole cropping of winter wetch (M) and triticale (T) and intercropping of 50T+50M, 67T+33M and 33T+67M) were considered as sub plot.
Results: Results showed that tillage and planting pattern had a significant effect on number of spikes per m-2, number of seeds per spike, 1000-seed weight and biological and grain yield in triticale. Also, such significant impact was recorded for the number of pods per plant, number of seeds per plant, 100-seed weight and biological and grain yield in winter vetch. The highest grain yield for triticale and winter vetch was relvealed at sole cropping under conventional tillage. Highest LER (1.30) and RCC (4.60) were obtained from 50T+50M treatment. The positive values of the aggressivity and the higher values of the competition ratios in 50T+50M treatment for triticale indicates the competitive superiority of triticale over winter vetch or better using of inputs in intercropping. Actual yield loss and intercropping advantage were positive in triticale and winter vetch.
Conclusion: Therefore, by estimating the competitive indices in order to evaluate the ststuse of the two species in the intercropping, it was determined that in the different intercropping treatments, therewas no actual yeild loss which shows the superiority of intercropping over the sole cultivation of the two species. So, planting patterns of 50T+50M in addition to creating biodiversity and ecosystem sustainability, causes maximum productivity of the land.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
در سالهای اخیر شکاف بین تقاضا و تولید مواد غذای ناشی از افزایش جمعیت و کاهش اراضی قابل کشت در کره زمین به دلیل شهرنشینی افزایش یافته است. بنابراین، افزایش تولید محصولات زراعی با حداقل خسارت زیست محیطی امری ضروری میباشد (تیلمان و همکاران 2011). امروزه کاربرد سیستمهای خاکورزی رایج باعث فراهم شدن شرایط مناسب برای جوانهزنی بذر، افزایش جذب عناصر غذایی، رشد و عملکرد گیاه شده ولی در دراز مدت مشکلاتی از قبیل فرسایش، تخریب ساختمان خاک، افزایش معدنی شدن ماده آلی و کاهش عناصر غذایی موجود در خاک ودر نهایت عدم شکل گیری پایدار اراضی زراعی را به دنبال دارد (قاسمی و همکاران 2016). از این رو، اتخاذ شیوههای خاکورزی حفاظتی، به عنوان مثال سیستمهای بدون خاکورزی و خاکورزی حداقل به میزان زیادی در دو دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. سیستمهای خاکورزی حداقل با نگهداری بقایای گیاهی در سطح خاک به حفظ کیفیت و رطوبت خاک کمک کرده همچنین ترسیب کربن در خاک را افزایش میدهند. در این سیستمها به دلیل ورود کمتر ماشین آلات و استفاده کمتر از سوختهای فسیلی هزینه تولید کاهش مییابد (یان و همکاران 2018) و بنابراین، نسبت به خاکورزی مرسوم برتری دارند. یکی از موارد مهم در خاکورزی حفاظتی کاهش سبز شدن و استقرار علفهای هرز می باشد که در اثر تحریک کمتر بانک بذر علفهای هرز و همچنین وجود بیشتر بقایا در سطح خاک است. از اینرو با افزایش تنوع گیاهان زراعی در واحد سطح بدون متحمل شدن هزینههای اضافی، میتوان تولید را افزایش داد. یکی از راههای رسیدن به این مقصود انجام کشت مخلوط یعنی کشت دو یا چند گیاه زراعی بهطور همزمان در یک قطعه زمین میباشد (رازدوزمان و جنز 2017) کشت لگومها در مخلوط با گراسها مزیتهای فراوانی دارد که کارکردهای سازگار با محیط زیست و عملکرد پایدار را افزایش میدهند (داچن و همکاران 2017) از مهمترین دلایل افزایش تولید در کشت مخلوط نسبت به تک کشتی، استفاده بهتر از عوامل محیطی مانند نور، آب، نیتروژن و مواد غذایی موجود در خاک ذکر شده است. در واقع، کاهش رقابت منفی بین گیاهان کشت شده در مخلوط کلید اصلی رسیدن به عملکرد بالا میباشد (زاو و همکاران 2018). در این راستا جوانمرد و همکاران (2016) در ارزیابی زراعی، اکولوژیکی و اقتصادی کشت مخلوط گندم با نخود در شرایط دیم مراغه عنوان کردند که تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه نخود و تعداد دانه در سنبله و عملکرد دانه گندم تحت تأثیر الگوهای کاشت قرار گرفتند. بهطوری که بیشترین عملکرد دانه در هر دو گونه به کشت خالص تعلق داشت. محفوظ و میگور (2006) گزارش کردند که کشت مخلوط کلزا با نخود اثر معنیداری بر اجزای عملکرد مانند تعداد غلاف، وزن دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه کلزا و نخود داشت. محققین در بررسی کشت مخلوط تأخیری ذرت و سویا مشاهده کردند عملکرد دانه سویا به دلیل استفاده بهینه از منابع محیطی نسبت به کشت خالص افزایش یافت (سابقینژاد و همکاران 2019). پژوهشگران در بررسی کشت مخلوط باقلا و گندم بیان کردند که الگوهای مختلف کشت مخلوط عملکردهای بالاتری نسبت به کشت خالص این دو گیاه داشتند که این امر میتواند به دلیل بهبود کارایی کاربرد منابع در کشتهای مخلوط نسبت به تک کشتی باشد (قنبری و لی 2012). براساس گزارش نامداری و محمودی (2013) بیشترین و کمترین عملکرد دانه مربوط به کشت خالص کلزا و نسبت کاشت (75:25 نخود-کلزا) بود. سابقی نژاد و همکاران (2019) نیز در بررسی شخم رایج و حداقل در کشت مخلوط چای ترش با سویا، بالاترین وزن هزار دانه را از خاکورزی رایج گزارش کردند که با نتایج گورسوی و همکاران (2010( مطابقت داشت. تریپانی و همکاران (2013) در بررسی تأثیر عدم شخم و شخم رایج روی گندم، اختلاف معنیداری بین عملکرد گندم در الگوهای خاکورزی گزارش نکردند. ازرایجترین شاخصهای تعیین سودمندی در کشت مخلوط، نسبت برابری زمین[1] میباشد که بیانگر سطحی از زمین مورد نیاز برای تولید در شرایط تک کشتی است. نسبت برابری زمین بالاتر از یک نشان دهنده برتری کشت مخلوط نسبت به تککشتی و کمتر از یک برتری کشت خالص است. در بررسی نخزری و همکاران )2013) در کشت مخلوط جو و خردل علوفهای نسبت برابری زمین بیشتر از یک بود. ضریب نسبی تراکم[2] برای ارزیابی اثرات رقابت استفاده میشود. اگر ضریب نسبی تراکم بیشتر از یک باشد کشت مخلوط سودمند واگر کمتر باشد کشت خالص سودمند میباشد و اگر برابر یک باشد در کشت مخلوط حالت موازنه یا تعادل وجود دارد و کشت مخلوط هیچ مزیتی نسبت به کشت خالص ندارد (دهیما و همکاران 2007). فلاح و همکاران )2014) در کشت مخلوط کلزا با نخود فرنگی بالاترین ضریب نسبی تراکم را گزارش کردند. شاخص غالبیت[3]، رابطه رقابتی بین دو گیاه در کشت مخلوط را نشان میدهد. اگر این ضریب برابر صفر باشد نشان میدهد که بین دو گونه هیچ نوع رقابتی وجود ندارد و به عبارت دیگر رقابت درون گونهای با برون گونهای برابر است. علامتهای مثبت و منفی بهترتیب نشان دهنده غالب و مغلوب بودن گونهها است. مشهدی و همکاران )2015) در بررسی کشت مخلوط گندم با نخود زراعی گزارش کردند گندم گیاه غالب و نخود مغلوب بود. نسبت رقابت[4] اندازهگیری بهتری از توانایی رقابتی گیاهان میدهد و شاخص مطلوبتری نسبت به ضریب نسبی تراکم و غالبیت است (دهیما و همکاران 2007). پژوهشگران در بررسی کشت مخلوط کنجد با لوبیا نسبت رقابت کنجد را بالاتر از لوبیا گزارش کردند (امینی فر و همکاران 2016). کاهش عملکرد واقعی[5]، کاهش عملکرد یا سودمندی هر گیاه را در کشت مخلوط در مقایسه با کشت خالص نشان میدهد (بانیک و همکاران 2006). علامت مثبت نشان دهندهی افزایش عملکرد واقعی و علامت منفی نشان دهندهی کاهش عملکرد واقعی کشت مخلوط نسبت به کشت خالص میباشد. عاصم و همکاران )2009) در بررسی کشت مخلوط پنبه با بادام زمینی و سورگوم کاهش واقعی عملکرد پنبه و افزایش واقعی عملکرد بادام زمینی و سورگوم را گزارش کردند. در بررسی [6]شاخص سودمندی کشت مخلوط علامت مثبت بیانگر سودمندی اقتصادی کشت مخلوط است و علامت منفی نشان دهنده کاهش سودمندی اقتصادی است. در بررسی ییلماز و همکاران (2008 ) در کشت ذرت و لوبیا این شاخص در غله مثبت و در لگوم منفی بود. برای تعیین سودمندی کشت مخلوط، کاهش یا سودمندی عملکرد واقعی هر محصول در قیمت آن ضرب سپس مجموع آنها تعیین میگردد. اگر علامت این ضریب مثبت باشد کشت مخلوط سودمندی اقتصادی دارد و علامت منفی نشان دهنده کاهش سودمندی اقتصادی کشت مخلوط میباشد (ییلماز و همکاران 2008( .تجندرا چاپاگین و همکاران (2018) عملکرد کل خروجی[7] در کشت مخلوط ذرت با لوبیا چشم بلبلی رانسبت به کشت خالص بالاتر عنوان نمودند. با توجه به اهمیت گیاهان علوفهای و نقش آنها در تغذیه دام و فرآوردههای دامی و همچنین اهیمت گسترش سیستمهای کشاورزی پایدار و نبود اطلاعات کافی در مورد کشت مخلوط تریتیکاله و ماشک گل خوشهای تحت الگوهای مختلف خاکورزی، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر الگوهای مختلف خاکورزی در کشت خالص و مخلوط بر عملکرد و اجزای عملکرد، نسبت برابری زمین و شاخصهای رقابت در شرایط آب و هوایی همدان بود.
مواد و روشها
به منظور بررسی عملکرد و برخی شاخصهای رقابتی در کشت مخلوط تریتیکاله با ماشک گل خوشهای آزمایش مزرعهای در سال زراعی 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان واقع در روستای دستجرد شهر همدان اجرا شد. آزمون تست خاک، بافت خاک محل اجرای آزمایش را لومی با pH برابر با 5/7 نشان داد. نتایج آنالیز خاک محل آزمایش در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 1- خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل آزمایش |
|||||||||||
کربنات کلسیم (%) |
هدایت الکتریکی )dS.m-1( |
pH |
کربن آلی (%) |
نیتروژن کل (%) |
پتاسیم قابل جذب )ppm( |
فسفر قابلجذب )ppm( |
بافت خاک |
شن (%) |
سیلت (%) |
رس (%) |
|
8/8 |
76/0 |
5/7 |
73/0 |
083/0 |
210 |
6/10 |
لومی |
29 |
46 |
25 |
|
رقم تریتیکاله مورد استفاده در این آزمایش سناباد بود. آزمایش به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرارانجام گرفت. خاکورزی به عنوان عامل اصلی در سه سطح خاکورزی رایج[8]، خاکورزی کاهشی[9] و بدون خاکورزی[10] اجرا شد. در عامل بدون خاکورزی از هیچ گونه ادواتی که خاک را جابجا کند و یا تخریبی در ساختمان خاک ایجاد کند استفاده نشد و تنها با ایجاد شیاری به عمق 5 سانتیمتر در سطح خاک، کشت صورت گرفت. در سیستم خاکورزی کاهشی از چیزل و در سیستم خاکورزی رایج بر اساس عملیات رایج شامل یک مرحله شخم با گاو آهن برگرداندار و یک مرحله دیسک جهت خرد کردن کلوخهها استفاده شد. عامل دوم الگوی کشت در پنج سطح شامل کشت خالص تریتیکاله (100T)، کشت خالص ماشک ( M100)، کشتهای مخلوط جایگزینی 67 درصد تریتیکاله + 33 درصد ماشک (33M+67T)، 50 درصد تریتیکاله + 50 درصد ماشک (M50 T+50)، 33 درصد تریتیکاله + 67 درصد ماشک (M67T+33) بود. عملیات کاشت تریتیکاله و ماشک گلخوشهای به طور همزمان در تاریخ 15 مهر ماه سال 1397 به صورت دستی انجام شد و بلافاصله آبیاری صورت گرفت. همچنین، نیاز غذایی تریتیکاله به عنوان گیاه اصلی لحاظ شد و به میزان 120 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل و 100 کیلوگرم سولفات پتاسیم در هکتار قبل از کاشت به مزرعه اضافه و با خاک مخلوط شد. در کشت خالص تریتیکاله و تمامی الگوهای کشت مخلوط نیز 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و در سه مرحله ( در زمان کاشت، در زمان ساقه رفتن و مابقی نیتروژن در مرحله بوتینگ به خاک اضافه شد. در کرتهای آزمایشی هشت ردیف کشت با فاصله ردیف 20 سانتیمتر و فاصله بین بلوکها 5/1 متر در نظر گرفته شد. در پایان فصل رشد عملکرد و اجزای عملکرد گیاه تریتیکاله و ماشک گل خوشهای تعیین شد. بدین صورت که صفاتی از قبیل تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه تریتیکاله و تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه ماشک گلخوشهای تعیین شد. برای تعیین عملکرد دانه و بیولوژیک هر دو گونه تریتیکاله و ماشک گلخوشهای نیز با حذف اثرات حاشیه، اوایل تیرماه از سطحی معادل دو متر مربع نمونهبرداری صورت گرفت. پس از خشک شدن، نمونهها با ترازوی 01/0 توزین و عملکرد بیولوژیک ثبت شد. سپس در هر واحد آزمایشی، دانهها از کاه و کلش جدا و توزین شدند و عملکرد دانه تریتیکاله (با 14 درصد رطوبت) و عملکرد دانه ماشک گلخوشهای (با 12 درصد رطوبت) تعیین شد. جهت محاسبه شاخصهای رقابتی از معادلات 1 تا 7 استفاده شد. تجزیه واریانس دادهها توسط نرمافزارآماری SAS 9.4 صورت گرفت و برای مقایسه میانگین دادهها از آزمون LSD در سطح آماری 5 درصد استفاده شد.
LER= (Yab / Yaa) + (Yba / Ybb) |
نسبت برابری زمین[1] |
|||
K = Ka × Kb |
ضریب نسبی تراکم[2] |
|||
Ka = (Yab × Zba) / (Yaa – Yab)( Zab) |
|
|||
Kb = (Yba × Zab) / (Ybb – Yba)( Zba) |
|
|||
Aa= (Yab / Yaa × Zab) – (Yba / Ybb × Zba) |
a غالبیت برای گیاه[3] |
|||
Ab= (Yba / Ybb × Zba) – (Yab / Yaa × Zab) |
b غالبیت برای گیاه |
|||
CRa = (LERa / LERb) × (Zba / Zab) |
a نسبت رقابتی [4] |
|||
CRb = (LERb / LERa) (Zab / Zba) |
نسبت رقابتی b |
|||
AYL = AYLa + AYLb |
کاهش یا سودمندی عملکرد واقعی [5] |
|||
AYLa = ((Yab / Zab) / (Yaa / Zaa)) – 1 |
برای گیاه a |
|||
AYLb = ((Yba / Zba) / (Ybb / Zbb)) – 1 |
برای گیاه b |
|||
|
سودمندی مخلوط [6] |
|||
TLO (t.ha−1)=Crop1yield (non-legume or main crop, t.ha−1) +Crop2 yield (legume or intercrop, t.ha−1) |
کل خروجی از زمین[7] |
|||
در کشت مخلوط a گیاه عملکرد :Yab |
کشت مخلوط درaگیاه نسبت :Zab |
|||
درکشت خالص aگیاه عملکرد:Yaa |
درکشت مخلوط bگیاه نسبت :Zba |
|||
در کشت مخلوطbگیاه عملکرد :Yba |
در کشت خالص aگیاه نسبت:Zaa |
|||
در کشت خالص b گیاه عملکرد:Ybb |
در کشت خالص b گیاه نسبت :Zbb |
نتایج و بحث
صفات تریتیکاله
تعداد سنبله در مترمربع
نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر نظامهای خاکورزی و نسبتهای مختلف کشت و برهمکنش آنها بر تعداد سنبله در مترمربع در سطح یک درصد معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین دادهها نشان داد بیشترین و کمترین تعداد سنبله مربوط به خاکورزی رایج در کشت خالص تریتیکاله (960 سنبله در متر مربع) و بدون خاکورزی در تیمار 67M+ T33 (115 سنبله در مترمربع) بود. در واقع با کاهش تراکم تریتیکاله در الگوهای کاشت، تعداد سنبله در متر مربع کاهش یافت (جدول 4). به عبارت دیگر کاهش معنیدار تعداد سنبله در کشت مخلوط نسبت به کشت خالص تریتیکاله، بهدلیل جایگزینی بخشی از سطح زیر کشت توسط ماشک گل خوشهای و رقابت دو گونه بر سر منابع مشترک از قبیل نور، آب و مواد غذای میباشد. بارکر و همکاران) 2013) در کشت مخلوط گندم با باقلا و صالحی و همکاران (2018) در کشت مخلوط تریتیکاله با لگومهای یکساله و سلیمانپور و همکاران (2016) در کشت مخلوط گندم، جو و تریتیکاله در مخلوط با لگومها بیشترین تعداد سنبله در مترمربع را از کشت خالص گزارش کردند.
جدول 2- تجزیه واریانس (میانگین مربعات) اثر خاکورزی و الگوهای مختلف کشت بر تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه درسنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت تریتیکاله |
|||||||
شاخص برداشت |
عملکرد دانه |
عملکرد بیولوژیک |
وزن هزار دانه |
تعداد دانه در سنبله |
تعداد سنبله در متر مربع |
درجه آزادی |
منابع تغییر |
27ns |
*11591 |
**114543 |
176** |
85** |
17748ns |
2 |
بلوک |
ns270 |
**310696 |
**1022037 |
685** |
478** |
298001** |
2 |
خاکورزی |
115 |
3864 |
46351 |
60 |
16 |
4758 |
4 |
خطای اصلی |
545** |
325948** |
768445** |
401** |
819** |
492233** |
3 |
الگوی کاشت |
28ns |
9933ns |
52724** |
**441 |
27ns |
14920** |
6 |
خاکورزی × الگوی کاشت |
57 |
2568 |
15599 |
28 |
8 |
1964 |
18 |
خطای فرعی |
6/17 |
1/12 |
6/10 |
5/8 |
9/11 |
9/13 |
__ |
ضریب تغییرات (%) |
ns، * و **: به ترتیب غیرمعنیدار و معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد می باشد
تعداد دانه در سنبله
تعداد دانه در سنبله در سطح احتمال یک درصد تحت تأثیر نظامهای خاکورزی و الگوهای مختلف کاشت قرار گرفت (جدول 2). بهطوریکه بیشترین و کمترین تعداد دانه در سنبله مربوط به خاکورزی مرسوم (40 عدد) و بدون خاکورزی (28 عدد) بود (جدول 3). سیستم مرسوم بهدلیل دمای بیشتر خاک در مقایسه با سایر سیستمهای خاکورزی شرایط بهتری برای رشد گیاهچه فراهم کرده لذا گیاه از شرایط محیطی استفاده بیشتری داشته که تأثیر مثبتی بر تعداد دانه در سنبله دارد. (راچل و آندرو 2016). درالگوهای مختلف کاشت بیشترین تعداد دانه در سنبله (43 عدد) از تیمار 50T+50M بدست آمد و کمترین تعداد دانه در سنبله (23 عدد) مربوط به کشت خالص تریتیکاله بود، بهطوریکه در مقایسه با تیمار 50T+50M، 5/46 درصد کاهش در تعداد دانه در سنبله را نشان داد (جدول 3). در کشت خالص نفوذ نور به داخل کانوپی کم شده و جذب نور توسط اندامهای فتوسنتز کننده و انتقال آسیمیلات به اندام زایشی کاهش یافته در نتیجه تعداد دانه کمتری در سنبله تشکیل میشود (نخ زری و همکاران 2016). در تیمار 50T+50M بهدلیل الگوی مناسب کاشت رقابت بین گونهی کمتر از رقابت درون گونهای میباشد و در نتیجه تمایز نیچ استفاده کارآمدتری از منابع محیطی
جدول 3- مقایسه میانگین تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه و شاخص برداشت تریتیکاله تحت تأثیر نظامهای مختلف خاکورزی و نسبتهای مختلف کاشت |
||||
|
|
تعداد دانه در سنبله |
عملکرد دانه (g.m-2) |
شاخص برداشت (%) |
خاکورزی |
رایج |
40a |
665a |
44a |
کاهشی |
32b |
542a |
46a |
|
صفر |
28c |
346b |
37a |
|
نسبتهای کاشت |
67M:23T |
39b |
260d |
31b |
50M:50T |
43a |
501c |
45a |
|
23M:67T |
28c |
602b |
47a |
|
00M:100T |
23d |
706a |
47a |
|
میانگینهای با حروف متفاوت در هر ستون، بر اساس آزمونLSD اختلاف معنیداری در سطح احتمال 5 درصد دارند. |
صورت میگیرد و تعداد دانه در سنبله افزایش مییابد. صادق پور و جهان زاده )2012) در بررسی کشت مخلوط یونجه یکساله با جو، گزارش کردند با افزایش تراکم یونجه از تعداد دانه در سنبله جو کاهش یافت که با نتایج این پژوهش همخوانی دارد. در تحقیق انجام شده در کشت مخلوط جو بهاره با ماشک گل خوشهای، کشت مخلوط در مقایسه با تک کشتی افزایش تعداد دانه در سنبله جو را نشان داد (کهراریان و همکاران 2018).
وزن هزار دانه
با توجه به نتایج تجزیه واریانس سامانههای مختلف خاکورزی و الگوی کاشت و برهمکنش آنها بر این صفت در سطح یک درصد معنیدار بود (جدول 2). بیشترین (48 گرم) و کمترین (23 گرم) وزن هزار دانه به ترتیب مربوط به تیمار بدون خاکورزی در کشت خالص تریتیکاله و خاکورزی رایج درالگوی 33M+67T بود (جدول 4). درکشت مخلوط نسبت به کشت خالص وزن هزار دانه کاهش یافت که ناشی از افزایش رقابت بین گونهای بر سر منابع مشترک و کاهش دسترسی گیاه به شیره پرورده میباشد (رضایی چیانه و همکاران 2014). در واقع با افزایش تعداد دانه در بوته سهم هر یک از اندام های زایشی از مواد فتوسنتز کاهش یافته در نتیجه وزن هزار دانه کاهش مییابد. فانگ و همکاران (2016) در کشت مخلوط ذرت با گندم بیانگر کاهش وزن هزار دانه گیاهان ذکر شده در الگوی مخلوط نسبت به خالص بودند که با نتایج حاصل مطابقت دارد. همینطور نامداری و محمودی (2013) در بررسی کشت مخلوط کلزا با نخود بالاترین وزن هزار دانه را از کشت خالص کلزا و نسبت کاشت 75:25 (نخود-کلزا) با میانگین 9/4 و 9/3 گرم و کمترین وزن هزار دانه با میانگین 3/3 گرم را از نسبت 50:50 بدست آوردند.
جدول 4- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری خاکورزی × الگوی کاشت برای صفات اندازه گیری شده در ترتیکاله |
||||
خاکورزی |
الگوی کاشت |
تعداد سنبله در متر مربع |
وزن هزار دانه (g) |
عملکرد بیولوژیک (g.m-2) |
شخم رایج |
67M:33T |
258h |
23ef |
976efg |
|
50M:50T |
550de |
26e |
1329cd |
|
33M:67T |
818b |
31d |
1627b |
|
0M:100T |
960a |
33d |
2003a |
شخم حداقل |
67M:33T |
247h |
37c |
846gh |
|
50M:50T |
337ef |
31d |
1148def |
|
33M:67T |
610cd |
37c |
1244cd |
|
0M:100T |
720bc |
44b |
1399c |
بدون شخم |
67M:33T |
115i |
40bc |
685h |
|
50M:50T |
270gh |
32d |
790gh |
|
33M:67T |
381fg |
43b |
955fg |
|
0M:100T |
560d |
48a |
1176de |
میانگینهای با حروف متفاوت در هر ستون، بر اساس آزمونLSD اختلاف معنیداری در سطح احتمال 5 درصد دارند. |
عملکرد بیولوژیک
نتایج حاصل از آزمایش نشان داد تأثیرنظامهای مختلف خاکورزی و الگوی کاشت و اثرات متقابل آنها در سطح احتمال یک درصد بر عملکرد بیولوژیک معنیدار بود (جدول 2). مقایسه میانگین دادهها نشان داد بیشترین و کمترین عملکرد بیولوژیک در سامانههای مختلف خاکورزی مربوط به کشت خالص و الگوی کشت 67M+33T بود (جدول 4). افزایش عملکرد بیولوژیک در کشت خالص بهدلیل نبود رقابت بین گونهای، اما کاهش در کشت مخلوط بهدلیل وجود رقابت بین گونهای و کاهش تراکم تریتیکاله بود. همینطورافزایش عملکرد بیولوژیک درالگوی 33M+67T نسبت به سایر الگوهای مخلوط به این دلیل است که علاوه بر نسبت بالای تریتیکاله در این الگوی کشت در مقایسه با سایر تیمارهای مخلوط، نیتروژن یکی از عناصر اصلی فعالیت آنزیمهای فتوسنتزی میباشد که در کشت مخلوط توسط ماشک تأمین میشود و باعث افزایش عملکرد بیولوژیک تریتیکاله میشود در واقع تریتیکاله از شرایط بهینه، که گیاه همراه برای آن فراهم میکند، حداکثر استفاده را میبرد. محققین عنوان نمودند در کشت مخلوط ذرت و سویا، بالاترین عملکرد بیولوژیک مربوط به کشت خالص ذرت بود (کلانتری و همکاران 2018) که با نتایج حاصل مطابقت دارد. لیتورجیدیس و همکاران (2011) نیز گزارش کردند که عملکرد بیولوژیک تک کشتی غلات بیشتر از کشت مخلوط با نخود بود. در مطالعه لامعی هروانی (2012) در کشت مخلوط جو با خلر و تریتیکاله بیشترین عملکرد بیولوژیک در تک کشتی جو مشاهده شد.
عملکرد دانه
تجزیه واریانس برای عملکرد دانه نشان دهنده اثر معنیدار الگوی خاکورزی و نسبتهای کاشت در سطح یک درصد بر این ویژگی بود (جدول 2). بیشترین (665 گرم در مترمربع) و کمترین عملکرد دانه (364 گرم در مترمربع و با 2/45 درصد کاهش نسبت به خاکورزی رایج به ترتیب به خاکورزی مرسوم و بدون خاکورزی اختصاص داشت (جدول 3). این کاهش عملکرد بهدلیل هجوم علفهای هرز در تیمار بدون خاکورزی میباشد. کشت خالص تریتیکاله دارای بالاترین عملکرد دانه (706 گرم در مترمربع) بود. تک کشتی تریتیکاله بهدلیل اینکه از تراکم 100 درصدی برخوردار بود، عملکرد بالاتری نیز داشت. افزایش عملکرد دانه در کشت خالص تریتیکاله در مقایسه با الگوهای کشت 33M+67T ، 50T+50M و 67M+33T به ترتیب 7/14، 29 و 1/63 درصد بود (جدول 3). مشابه چنین نتایجی را محققین بر روی کشت مخلوط شنبلیه با انیسون بدست آوردند (مردانی و همکاران 2015). حمزهیی و سیدی )2014) در ارزیابی کشت مخلوط جایگزینی نخود و جو، علت کاهش عملکرد دانه در کشت مخلوط نسبت به تک کشتی را افزایش رقابت بین گونهای و محدودیت منابع در دسترس بیان کردند. رضوانیمقدم و مرادی (2013) افزایش عملکرد بذر زیره سبز و شنبلیه در کشت خالص در مقایسه با کشت مخلوط را افزایش تراکم در کشت خالص بیان کردند. آزمایش صورت گرفته در کشت مخلوط آفتابگردان و ماش نشان دهنده افزایش 22 درصدی عملکرد دانه آفتابگردان در مقایسه با کشت خالص بود (کاندهرو و همکاران 2007). کاهش عملکرد دانه در کشت مخلوط گشنیز و باقلا نسبت به کشت خالص نیز گزارش شده است (ولیزادگان 2015).
شاخص برداشت
شاخص برداشت تریتیکاله بهطور معنیداری تحت تأثیر نسبتهای کاشت در سطح یک درصد قرار گرفت (جدول 2). در بین الگوهای کشت بالاترین شاخص برداشت از کشت خالص تریتیکاله (47 درصد) بدست آمد بهطوریکه تفاوت معنیداری با الگوی کشت 33M+67T و 50T+50M نداشت و کمترین شاخص برداشت (31 درصد) مربوط به الگوی 67M+33T (جدول 3). بالا بودن شاخص برداشت نشان دهنده تخصیص بیشترمواد فتوسنتزی بین مخزنهای اقتصادی میباشد که با یافته های نقیزاده و همکاران (2013) هماهنگ است. ماشک تثبیت کننده نیتروژن بوده و باعث فراهمی بهتر این عنصر غذایی شده و از این طریق منجر به بهبود شاخص برداشت تریتیکاله در کشت مخلوط میشود. در بررسی کشت مخلوط ذرت با خیار، شاخص برداشت ذرت با افزایش تراکم خیار در مخلوط کاهش یافت (قنبری و همکاران 2007).
صفات ماشک گل خوشهای
تعداد نیام در بوته
تعداد نیام در بوته تحت تأثیر نظامهای مختلف خاکورزی، نسبتهای کاشت و اثر متقابل آنها در سطح یک درصد معنیدار شد (جدول 5). مقایسه میانگین اثرات متقابل تعداد نیام در بوته نشان داد بالاترین تعداد (29 عدد) مربوط به خاکورزی رایج درالگوی کشت 50M:50T بود، بطوریکه تفاوت معنیداری با الگوی کشت 33M:67T نداشت. کمترین تعداد نیام در بوته در سامانههای خاکورزی رایج و کاهشی به ترتیب (16 و 13 عدد) مربوط به کشت خالص بود و در سیستم بدون شخم مربوط به الگوی 33M:67T بود (جدول 6). در واقع با افزایش تراکم در کشت خالص سایه اندازی بوتهها افزایش یافته در نتیجه نفوذ نور به داخل کانوپی کم شده که باعث کاهش تعداد نیام در بوته میشود. در نسبتهای مخلوط بهدلیل ایجاد فضای مناسب تمایز نیچ صورت گرفته که در نتیجه آن گونههای مخلوط منابع را از نیچهای جداگانه دریافت کرده و حاصل آن بالا رفتن تعداد نیام در بوته میباشد. احمدوند و حاجینیا (2016) در بررسی کشت مخلوط جایگزینی سویا با ارزن به این نتیجه رسیدند الگوی 50 درصد سویا +50 درصد ارزن بالاترین تعداد نیام در بوته را داشت که با نتایج حاصل همسو بود. نامداری و محمودی (2013) افزایش 48 و 39 درصدی تعداد نیام در بوته در نسبتهای کاشت 50:50 و 25:75 نخود-کلزا را عدم رقابت کلزا در مقایسه با کشت خالص آن عنوان کردند.
جدول 5- تجزیه واریانس (میانگین مربعات) اثر خاکورزی و نسبتهای کشت مخلوط بر تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت ماشک گل خوشهای |
||||||||
|
شاخص برداشت |
عملکرد دانه |
عملکرد بیولوژیک |
وزن صد دانه |
تعداد دانه در بوته |
تعداد نیام در بوته |
درجه آزادی |
منابع تغییر
|
|
35ns |
1463* |
147583** |
59** |
73** |
8/36** |
2 |
بلوک |
|
91* |
4018** |
353437** |
320** |
401** |
3/301** |
2 |
خاکورزی |
|
15 |
155 |
7857 |
8 |
10 |
9/5 |
4 |
خطای اصلی |
|
153** |
3491** |
386172** |
2345** |
253** |
9/60** |
3 |
الگوی کاشت |
|
10ns |
5304** |
209441** |
*234 |
28** |
9/49** |
6 |
خاکورزی × الگوی کاشت |
|
34 |
338 |
3887 |
16 |
14 |
43/0 |
18 |
خطای فرعی |
|
8/17 |
5/12 |
3/13 |
4/10 |
1/9 |
4/13 |
__ |
ضریب تغییرات (%) |
|
ns، * و **: به ترتیب غیرمعنیدار و معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد می باشد |
|||||||
تعداد دانه در بوته
تعداد دانه دربوته ماشک گل خوشهای در سطح یک درصد تحت تأثیر نظامهای خاکورزی و الگوی کاشت و اثر متقابل آنها قرار گرفت (جدول 5). بالاترین تعداد دانه در بوته (48 عدد) مربوط به خاکورزی مرسوم با الگوی 50M:50T تعلق گرفت بطوریکه کمترین تعداد دانه در بوته (27 عدد) مربوط به سامانه بدون خاکورزی با الگوی 33M+67T بود که تفاوت معنی داری با کشت خالص ماشک نداشت (جدول 6). بالا بودن تعداد دانه در بوته در الگوی کشت 50M:50T بهدلیل نبود گیاهان یکسان در ردیفهای مجاور و کاهش همپوشانی نیچ اکولوژیک است که خود باعث کاهش رقابت بین گونهای بر سر منابع مشترک میشود. خرم دل و همکاران (2017) در کشت مخلوط جایگزینی لوبیا و زنیان، بالاترین تعداد دانه در بوته را از کشت 75 درصد لوبیا + 25 درصد زنیان بدست آوردند.
جدول 6- مقایسه میانگین ترکیبات تیماری خاکورزی × الگوی کاشت برای صفات اندازه گیری شده در ماشک گل خوشهای |
||||||
خاکورزی |
الگوی کاشت |
تعداد نیام در بوته |
تعداد دانه در بوته |
وزن صد دانه (g) |
عملکرد بیولوژیک (g.m-2) |
عملکرد دانه (g.m-2) |
شخم رایج |
100M:00T |
16cd |
34cd |
47a |
1269a |
262a |
|
67M:33T |
22b |
32cd |
28dc |
1043b |
197bc |
|
50M:50T |
29a |
48a |
11hi |
720c |
134f |
|
33M:67T |
27a |
43b |
10i |
517def |
90h |
شخم حداقل |
100M:00T |
13de |
33cd |
47a |
818c |
201b |
|
67M:33T |
17cd |
32cd |
32c |
668cd |
169d |
|
50M:50T |
21b |
42b |
16fg |
566d |
131f |
|
33M:67T |
18bc |
34cd |
13gh |
398ef |
72i |
بدون شخم |
100M:00T |
16cd |
25e |
49a |
730c |
187c |
|
67M:33T |
14cde |
27e |
40b |
546de |
151d |
|
50M:50T |
14cde |
34c |
24de |
403ef |
111g |
|
33M:67T |
11 e |
29de |
19ef |
370f |
60i |
میانگینهای با حروف متفاوت در هر ستون، بر اساس آزمونLSD اختلاف معنیداری در سطح احتمال 5 درصد دارند. |
وزن صد دانه
نتایج تجزیه واریانس نشان داد خاکورزی و نسبتهای مختلف کاشت و برهمکنش آنها تأثیر معنیداری بر وزن صد دانه ماشک گل خوشهای داشت (جدول5). در سامانههای خاکورزی بالاترین و کمترین وزن صد دانه ماشک گل خوشهای مربوط به کشت خالص و الگوی کشت 33M:67T بود (جدول 6). با افزایش تعداد دانه در بوته از وزن صد دانه کاسته میشود زیرا مواد فتوسنتزی باید بین تعداد دانه بیشتری تقسیم شود (سیدی و همکاران 2012). کاهش وزن صد دانه در نسبتهای مخلوط ناشی از محدودیت منابع در دسترس میباشد زیرا با افزایش تراکم تریتیکاله سایهاندازی بر روی گیاه ماشک افزایش و در نتیجه تولید مواد فتوسنتزی و انتقال آسیمیلات به دانهها کاهش یافته که باعث کاهش وزن دانهها میشود. کلانتری خاندانی و همکاران (2018) در کشت مخلوط ذرت با سویا، بالاترین وزن صد دانه را از کشت خالص گزارش کردند. در بررسی انجام شده در کشت مخلوط چند گونه غلات با شلغم، وزن هزار دانه در تیمارهای مخلوط با خالص اختلاف معنیداری نداشت (تولوس و همکاران 2015).
عملکرد بیولوژیک
عملکرد بیولویک ماشک گل خوشهای بهطور معنیداری تحت تأثیر الگوی خاکورزی، نسبتهای مختلف کاشت و اثر متقابل آنها در سطح یک درصد قرار گرفت (جدول 5). مقایسه اثر متقابل خاکورزی در الگوی کاشت نشان داد در سه الگوی خاکورزی بالاترین عملکرد بیولوژیک مربوط به تک کشتی ماشک بود و با افزایش تراکم تریتیکاله از عملکرد بیولوژیک ماشک گل خوشهای کاسته شد، بطوریکه کمترین عملکرد بیولوژیک (370 گرم در متر مربع) در سامانه بدون خاکورزی مربوط به الگوی کشت33M:67T بود (جدول 6). با توجه به تراکم بالاتر ماشک در واحد سطح، بالا بودن عملکرد بیولوژیک در کشت خالص طبیعی میباشد. کاهش عملکرد بیولوژیک ماشک در کشت مخلوط با جو نیز گزارش شده است (محسنآبادی و همکاران 2008). در کشت مخلوط ماش با سیاهدانه نیز عملکرد بیولوژیک هر یک از گیاهان همراه با افزایش سهم گیاه دیگر، کاهش یافته است (رضوانی مقدم و همکاران 2009).
عملکرد دانه
نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد اختلاف عملکرد دانه در تیمارهای مختلف خاکورزی، نسبتهای کاشت و اثر متقابل آنها در سطح یک درصد معنیدار شد (جدول 5). بر اساس مقایسه میانگین انجام شده بالاترین عملکرد دانه در بین سامانههای مختلف خاکورزی مربوط به کشت خالص ماشک بود بطوریکه عملکرد دانه کشت خالص در سامانه بدون خاکورزی تفاوت معنیداری با الگوی T33M:67 در خاکورزی مرسوم نداشت ( جدول 6). در نظام خاکورزی کاهشی و بدون خاکورزی هجوم علفهای هرز مشکل ساز میباشد و بهدلیل رشد کند اولیه گیاه زراعی در اوایل رشد، علفهای هرز در این سیستمها با گیاه زراعی رقابت کرده و باعث کاهش عملکرد گیاه زراعی میشود و در بین الگوهای کاشت، با افزایش تراکم تریتیکاله عملکرد ماشک کاهش یافت. عملکرد بذر در کشت خالص گاوزبان اروپایی از مقدار بیشتری برخوردار بود و با کاهش سهم گاوزبان اروپایی در مخلوط با سویا و ریحان از مقدار آن کاسته شد (زعفرانیان و شیروانی 2015). کشت خالص بدلیل اینکه فضای بیشتری در اختیار گیاه قرار میدهد عملکرد بالاتری نیز دارد. در کشت مخلوط شنبلیله با انیسون نیز بالاترین عملکرد دانه به کشت خالص هر دو گیاه اختصاص داشت (مردانی و همکاران 2015). در کشت مخلوط جو با ماشک گل خوشهای، عملکرد دانه جو در کشت خالص بیشتر از کشت مخلوط گزارش شد که با نتایج حاصل مطابقت دارد (خرمدل و اسدی 2013).
شاخص برداشت
با توجه به نتایج تجزیه واریانس، اثرات ساده خاکورزی و الگوی کاشت بر این ویژگی معنیدار شد (جدول 5). بالاترین شاخص برداشت (24 درصد) مربوط به سامانه بدون خاکورزی بود که اختلاف معنیداری با سامانه کاهشی نداشت. خاکورزی مرسوم نیز از نظر این ویژگی در پایین تری سطح قرار گرفت (شکل 1). در بین الگوهای کاشت، نسبت T33M:67 بالاترین شاخص برداشت (25 درصد) داشت که تفاوت معنیداری با الگوی 50M:50T و تک کشتی نداشت (شکل 2). حضور تیمارهای کشت مخلوط جایگزینی در این میان نشان از رشد و نمو متناسب گیاه در طول فصل رشد و اختصاص متناسب مواد در راستای تولید دانه در شرایط تراکم و ترکیب مناسب بود.
شاخص برداشت ماشک گل خوشهای (%) |
شکل 1- مقایسه میانگین شاخص برداشت ماشک گل خوشهای در سطوح مختلف خاکورزی
شاخص برداشت ماشک گل خوشهای (%) |
شکل 2- مقایسه میانگین شاخص برداشت ماشک گل خوشهای در الگوهای مختلف کشت
شاخصهای ارزیابی کشت مخلوط
نسبت برابری زمین
نسبت برابری جزئی زمین هر یک از گیاهان با افزایش تراکم آن گیاه در الگوهای مختلف کاشت افزایش مییابد. بطوریکه در گیاه تریتیکاله و ماشک بالاترین نسبت برابری جزئی زمین مربوط به الگوی کاشتM 33+T67 و T33M:67 بود. با توجه به اینکه هر دو گونه در این تیمارها از عملکرد بالاتری برخوردار بودند به همین دلیل توانسته بودند به LER بالاتر برسند.. بالاترین نسبت برابری کل (30/1) از نسبت کشت مخلوط جایگزینیM 50+T50 بدست آمد که معادل 30 درصد افزایش در بهرهوری استفاده از زمین نسبت به کشت خالص دو گونه بود و کمترین مقدار آن (17/1) از الگوی M67+ T33 بدست آمد (جدول 7). بالا بودن نسبت برابری زمین در کشت مخلوط را میتوان به رقابت ضعیف بین دو گونه برای منابعی همچون نور، آب یا عناصر غذایی نسبت داد. در واقع نیازمندیهای دو گونه به منابع محیطی تا حد امکان تفکیک شده به تعبیری همان اصل تفکیک آشیان اکولوژیکی در بعد زمان و مکان صورت گرفته که باعث افزایش عملکرد کل نظام و سودمندی کشت مخلوط در مقایسه با تک کشتی هر یک از گیاهان میشود. ارزیابی انجام شده در کشت مخلوط چای ترش با ماش نشان از بالا بودن نسبت برابری زمین (36/1) در الگوی کشت 75 درصد ماش + 25 درصد چای ترش بود (هودیانی مهر و همکاران 2016). اسدی و همکاران (2013) در کشت مخلوط ذرت شیرین با بادمجان، بالاترین نسبت برابری زمین (06/1) را در الگوی کشت 50 درصد ذرت + 50 درصد بادمجان گزارش کردند که نسبت به سایر الگوهای کشت مخلوط عملکرد را 6 درصد افزایش داده است. فان و همکاران (2016) در بررسی کشت مخلوط ذرت و سیب زمینی، نسبت برابری زمین را در الگوهای مخلوط بیشتر از یک گزارش کردند.
ضریب نسبی تراکم
بیشترین ضریب ازدحام نسبی برای تریتیکاله (98/3) از نسبت M 33+T67 و برای ماشک (03/2) از نسبت 67M+ 33T بدست آمد (جدول 7). هر اندازه مقدار ضریب ازدحام نسبی بزرگتر باشد بدین معنی است که دو جزء در مخلوط اثرات رقابتی کمتری بر یکدیگر دارند و کارایی سیستم مخلوط افزایش مییابد. گیاه برخوردار از RCC بالاتر جزء غالب و گیاه دارای RCC کمتر جزء مغلوب میباشد. بیشترین ضریب ازدحام نسبی کل (60/4) از تیمارM 50+T50 بدست آمد که نشان دهنده مزیت این الگوی کشت بر کشت خالص میباشد. چنین نتیجهای توسط مشهدی و همکاران (2015) نیز گزارش شده است.
جدول 7- نسبت برابری زمین، ضریب نسبی تراکم، شاخص غالبیت و نسبت رقابت در کشت مخلوط تریتیکاله با ماشک |
|||||||||||||||
|
نسبت برابری زمین |
|
ضریب نسبی تراکم |
|
شاخص غالبیت |
|
نسبت رقابت |
||||||||
الگوی کاشت |
تریتیکاله |
ماشک |
کل |
|
تریتیکاله |
ماشک |
کل |
|
تریتیکاله |
ماشک |
|
تریتیکاله |
ماشک |
||
67T:33M |
85/0 |
33/0 |
18/1 |
|
98/3 |
99/0 |
98/3 |
|
66/3. |
86/1- |
|
. 52/0 . |
92/1 |
||
50T:50M |
71/0 |
59/0 |
30/1 |
|
05/3 |
51/1 |
60/4 |
|
91/5 |
91/5- |
|
20/1 |
86/0 |
||
33T:67M |
38/0 |
79/0 |
17/1 |
|
38/1 |
03/2 |
80/2 |
|
86/1 |
66/3- |
|
32/2 |
46/0 |
||
شاخص غالبیت
ضریب غالبیت یک گونه بیانگر غالبیت آن گونه در ترکیب مخلوط و توانایی بالاتر آن گونه در بهره برداری از منابع در مقایسه با گونه دیگر است. نتایج حاصل از محاسبه شاخص غالبیت نشان داد تریتیکاله گیاه غالب و ماشک گیاه مغلوب است و در نتیجه علامت غالبیت تریتیکاله مثبت بود (جدول 7). رشد اولیه سریع تریتیکاله نسبت به ماشک در اوایل رشد و حداکثر استفاده از منابع محیطی در اوایل فصل رشد توسط تریتیکاله سبب غالبیت تریتیکاله میشود. در کشت مخلوط گیاه برخوردار از ضریب نسبی تراکم کمتر و غالبیت منفیتر، به عنوان جزء مغلوب و گیاه دیگر به عنوان جزء غالب میباشد. در تحقیقات صورت گرفته در کشت مخلوط جو با نخود فرنگی و کنجد با لوبیا چشم بلبلی غالبیت یک گونه در مخلوط گزارش شده است (نخ زری مقدم و همکاران 2016 و امینی فر و همکاران 2016).
نسبت رقابت
نسبت رقابت معیار مناسبتری برای ارزیابی توانایی رقابتی اجزای کشت مخلوط است و در مقایسه با شاخصهای دیگر مانند ضریب نسبی تراکم و شاخص غالبیت توانایی بیشتری در ارزیابی رقابت در کشت مخلوط دارد. مقادیر نسبت رقابت کمتر از یک برای یک جزء در مخلوط بدین معنی است که آن جزء اثرات رقابتی کمتری دارد و به عنوان یک گیاه همراه مطلوب برای کشت مخلوط تلقی میشود (کوچکی و همکاران 2015). مطابق جدول 7 در نسبتهای کاشت M50+T50 وT+67M 33 مقدار نسبت رقابت برای ماشک کمتر از یک است در این شرایط ماشک به عنوان یک گیاه همراه مطلوب برای کشت با تریتیکاله میباشد که توانایی رقابتی کمتری دارد.
افت واقعی عملکرد
محاسبه میزان افت واقعی عملکرد کل در مورد گونههای مذکور نشان داد که هیچ یک از گونههای کشت شده افت عملکرد نداشتند و تمامی مقادیر AYL کل مثبت بودند که نشان از سودمندی کشت مخلوط نسبت به خالص میباشد (جدول 8). برآورد شاخص افت واقعی عملکرد علاوه بر بررسی رقابت بین گونهای، با در نظر گرفتن عملکرد هر گیاه وضع هر یک از اجزای مخلوط را با جزئیات بیشتری نشان میدهد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت در همه نسبتهای مخلوط اصل مساعدت (تولید حمایتی) وجود داشت که با نتایج احمدی و همکاران (2012) در کشت مخلوط جو و ماشک گل خوشهای و لامعی و همکاران (2012) در کشت مخلوط خلر با جو و تریتیکاله مطابقت داشت. احمدوند و حاجی نیا (2016) در بررسی کشت مخلوط ارزن با سویا، مشخص کردند در نسبتهای مختلف کشت مخلوط افت واقعی عملکرد وجود نداشت. منصوری و همکاران (2013) نیز در کشت مخلوط ذرت با لوبیا دریافتند که در تمام تیمارهای مخلوط مقدار AYL مثبت بود و افت عملکرد وجود نداشت و دلیل آن را به استفاده بهینه از منابع محیطی و حداقل رقابت بین گونهای و درون گونهای نسبت دادند.
جدول 8- مقادیر کاهش یا افزایش عملکرد واقعی، سودمندی اقتصادی مخلوط و کل خروجی از زمین |
|||||||
کل خروجی از زمین (ton.ha-1) |
سودمندی مخلوط |
کاهش یا افزایش عملکرد واقعی |
|
||||
کل |
|
کل |
|
کل |
ماشک |
تریتیکاله |
تیمار |
72/7 |
|
1759.33 |
|
27/0 |
01/0- |
26/0 |
67T:33M |
27/6 |
|
7605 |
|
60/0 |
18/0 |
42/0 |
50T:50M |
31/3 |
|
6411 |
|
32/0 |
17/0 |
15/0 |
33T:67M |
سودمندی مخلوط
با بررسی این شاخص (جدول 8) مشاهده گردید بالاترین مقدار سودمندی کشت مخلوط (7605) مربوط به تیمار 50T+50M بود که این امر احتمالاً ناشی از ایجاد اشکوبهای مختلف جهت بهرهبرداری بهتر از منابع محیطی از قبیل نور، آب و عناصر غذایی میباشد. کمترین مقدار شاخص سودمندی کشت مخلوط (1759) به کشت مخلوط 33M+67T مربوط بود که احتمالاً ناشی از افزایش رقابت برون گونهای و کاهش اثرات تسهیل کنندگی و تکمیل کنندگی دو گونه در این تیمار میباشد. رضایی چیانه و قلی نژاد (2015) در کشت مخلوط نخود و سیاهدانه و باقری شیروان و همکاران (2012) در کشت مخلوط سویا با ریحان و گاوزبان اروپایی و لیتورجیدس و همکاران (2012) در کشت مخلوط نخود با گندم و برنج با تریتیکاله به نتایج مشابهی دست یافتند.
کل خروجی از زمین
در تیمارهای کشت مخلوط بیشترین عملکرد خروجی زمین (72/7 تن در هکتار) از تیمار کشت مخلوط 33M+67T بدست آمد و کمترین عملکرد خروجی (31/3 تن در هکتار) به تیمار 67M+33T تعلق گرفت (جدول 8). چاپاگین و ریسمان (2015) کل عملکرد خروجی زمین در کشت مخلوط گندم با لوبیا را 4/4 تن در هکتار و در کشت مخلوط نخود با جو 9/5 تن در هکتار بدست آوردند که نسبت به تک کشتی هر یک از گیاهان بالاتر بود. لی و همکاران (2014) نیز علت افزایش کل خروجی زمین را استفاده کارامد از منابع محیطی عنوان کرند.
نتیجه گیری
بهطور کلی نتایج نشان داد عملکرد تریتیکاله و ماشک گل خوشهای تحت تأثیر سامانههای خاکورزی و نسبتهای مختلف کاشت قرار گرفت، بطوری که عملکرد تریتیکاله و ماشک گل خوشهای در خاکورزی مرسوم و کشت خالص نسبت به سایر سامانههای خاکورزی و نسبتهای کشت مخلوط بیشتر بود. در تمامی تیمارهای مخلوط نسبت برابری زمین بیشتر از یک بود. با برآورد شاخصهای رقابتی به منظور بررسی وضعیت دو گونه در مخلوط مشخص گردید در تیمارهای مختلف کشت مخلوط افت عملکرد واقعی کل وجود نداشت که نشان از برتری کشت مخلوط نسبت به تک کشتی میباشد. بنابراین الگوی 50T+50M علاوه بر ایجاد تنوع زیستی و پایداری اکوسیستم باعث حداکثر بهره وری از زمین میشود.
سپاسگزاری
از سرپرست و کارکنـــان مزرعه آموزشی- پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا کـه در اجرای این طرح نهایت همکاری را با ما داشـتند، صمیمانه تشکر و قدردانی میشود.
[1] - Land Equivalent Ratio (LER)
[2] - Relative Crowding Coefficient (RCC)
[3] - Aggressivity (A)
[4] - Competitive Ratio (CR)
[5] - Actual Yield Loss (AYL)
[6] -Intercropping Advantage (IA)
[7] -Total land output
[8] - Conventional tillage
[9] - Reduced tillage
[10] - No- tillage