تعیین الگوی کشت با تاکید بر مصرف بهینه‌ی انرژی و کشاورزی پایدار "مطالعه موردی شهرستان سقز استان کردستان"

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه تربیت مدرس

2 عضو هیئت عملی دانشگاه کردستان

چکیده

چکیده
نظر به اهمیت بخش کشاورزی در کشورهای در حال توسعه، لزوم اجرای برنامه​ریزی در این بخش بر اساس اهداف متعدد ضروری است. مطالعه­ی حاضر تلاش می­نماید، با استفاده از الگوی برنامه​ریزی آرمانی به تعیین الگوی کشت در سه ساختار و دو سطح اولویت، بپردازد. داده​های مورد نیاز به روش طبقه​بندی تصادفی، از طریق تکمیل 225 پرسشنامه از سطح 30 روستای شهرستان سقز استان کردستان، برای سال زراعی 87-1386، جمع​آوری شد. نتایج نشان داد، با استفاده از برنامه​ریزی آرمانی، الگوی کشت با اولویت ساختار انرژی، بین الگوی کشت با اولویت اهداف اقتصادی و اهداف زیست​محیطی قرار گرفته است. افزون بر آن الگوی کشت با اولویت اقتصادی بیشترین درآمد ناخالص را ایجاد و بیشترین نیروی کار را مورد استفاده قرار می​دهد، همچنین این سطح اولویت، بیشترین تاثیر مخرب بر محیط​زیست را بر جای می گذارد. با توجه به یافته​ها، اهمیت توجه به اهداف زیست محیطی علی​الخصوص کارآیی انرژی در بهینه­سازی الگوی کشت لازم است و این اهداف دیگر را نسبتا پوشش می­دهد و این مهم مورد توجه سیاست­گزاران قرار گیرد.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Cropping Pattern System Respect to Sustainable Agriculture and Optimum Use of Energy “A case of Saqez County of Kurdistan Province”

نویسندگان [English]

  • O Zamani 1
  • H Ghaderzadeh 2
  • SA Mortazavi 1
چکیده [English]

Abstract
According to the designed objectives for the agricultural sector and its place in developing countries, it seems that planning of multi goal programming for the same is unavoidable. The current study attempted to use goal programming to determine cropping pattern system in three structures with two priority levels. The data collected by stratified random sampling method for the year 2006-7 and 225 farmers from 30 villages randomly selected. The results showed, the goal programming respect to energy structure placed between the same respect to environmental and economic objectives.  In addition, the cropping pattern respect to economic issue made gross revenue with more labor use and this carry more environmental degradation. Again address to result and place of environmental issues it may recommend asking policy makers to apply and extent the appropriate methods of farming.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cropping Pattern
  • Lexiugraphic Goal Programming
  • Optimum Use of Energy
  • Saqez County

مقدمه

بخش کشاورزی نسبت به سایر بخش​های اقتصادی همواره ارتباط بیشتر و نزدیک​تری با محیط زیست داشته، به طوری که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان زیربنا و پایه اصلی فعالیت​های تولیدی در بخش کشاورزی محیط​زیست می​باشد. طی دهه​های اخیر، مصرف بی‌رویه مواد شیمیائی در کشاورزی اگرچه سبب افزایش عملکرد کشاورزی شد اما مشکلات زیست‌محیطی مختلفی را بوجود آورده است. بر همین اساس در دو دهه اخیر توجه برنامه​ریزان و سیاست­​گذاران به پایداری کشاورزی افزایش یافته است. لغت پایدار برشرایط یکنواخت و با ثبات دلالت دارد. شرایط یکنواخت افق­های دور دست را در برمی­گیرد. کشاورزی پایدار نوعی کشاورزی است که در جهت منافع انسان بوده، کارآیی بیشتری در استفاده از منابع داشته و با محیط در توازن است (کهنسال و فیروز زارع 1387). به عبارتی کشاورزی زمانی پایدار است که از لحاظ فنی امکان پذیر، از نظر اقتصادی موجه، از نظر سیاسی مناسب، از جنبه مدیریتی اجرا­شدنی، از دیدگاه اجتماعی پذیرفتنی و به لحاظ محیطی سازگار باشد (کوچکی 1376). به طور کلی می​توان گفت در کشاورزی پایدار دو هدف اساسی حفظ سطح تولید کشاورزی و کاهش آثار زیانبار زیست محیطی وجود دارد (خاتون آبادی و امینی 1375). توسعه پایدار با این نگرش که از منابع باید به​گونه​ای استفاده کنیم که نه تنها نیاز نسل فعلی را برآورده سازد، بلکه امکان تأمین نیازهای نسل­های آینده را نیز فراهم آورد، برنامه​ریزی جامع و به هم پیوسته­ای را در تمامی ابعاد اقتصادی و اجتماعی ایجاب می​نماید.

بی­تردید استفاده کارآ از منابع، یکی از اهداف عمده کشاورزی پایدار است. در تمامی بوم نظام­های زراعی اکولوژیک کاهش وابستگی سیستم به نهاده­ها و مصرف انرژی و افزایش کارآیی انرژی از اهداف اساسی به شمار می­آید. بر همین اساس استفاده کارآ از انرژی در کشاورزی یکی از اصول مورد نیاز کشاورزی پایدار محسوب می​شود(دی جونگ 2004). امروزه نه تنها انرژی از نهاده‌های مهم تولیدی در بخش کشاورزی به شمار می‌رود، بلکه تامین کننده اصلی بسیاری از نهاده​های بخش کشاورزی است. نیاز به افزایش تولید مواد غذایی و اهمیت تامین امنیت غذایی در کشورهای در حال توسعه باعث مصرف هرچه بیشتر از انرژی و منابع طبیعی در بخش کشاورزی شده­است. از سوی دیگر مصرف انرژی در این بخش مشکلات زیست محیطی زیادی را بدنبال دارد. بر همین اساس استفاده ناکارآ از انرژی در کشورهای در حال توسعه، محدودیت عمده​ای برای تولید محصولات کشاورزی و همچنین تحقق کشاورزی پایدار، ایجاد می­نماید (تانپاکان و همکاران 2006). با توجه به اینکه انرژی در کشورهای در حال توسعه و به خصوص در بخش کشاورزی به صورت نا کارآ استفاده می​شود، کارآیی انرژی می­تواند به عنوان یک هدف در برنامه­ریزی مدیران واحدهای کشاورزی قرار گیرد.

در طول دهه​های اخیر برنامه​ریزی​های انجام شده جهت تخصیص منابع در کشاورزی به صورت تک هدفه، که عمدتاً بر روی حداکثرسازی درآمد کشاورزان و جنبه​های اقتصادی فعالیت کشاورزی، بوده است. توجه زیاد به این هدف از آنجا ناشی می­شود، که توسعه کشاورزی نقش حیاتی را در توسعه پایدار هر کشور ایفا می​کند. اما توجه بیش از حد به این هدف موجب غفلت از پیامدهای زیست محیطی می​گردد. رشد فزاینده جمعیت و بحران کمبود غذا، سبب بهره‌برداری بیش از اندازه از منابع طبیعی و در نتیجه برهم خوردن توازن بیولوژیکی شده­است (کوچکی 1376). با توجه به اینکه پیامدهای زیست محیطی خود به عنوان مانعی برای رسیدن به کشاورزی پایدار است، کاهش اثرات زیست محیطی نیز می­تواند به عنوان یک هدف مطرح گردد.

امکان تخریب­ محیط­زیست در مناطق و نقاط کمتر توسعه­یافته، به دلیل محدودیت­های نظارتی، بیشتر است و همچنین در این مناطق در تعیین سیاست­گذاری­ها به اهداف زیست­محیطی و انرژی توجه کمتری می­گردد.

در این مطالعه علاوه بر اهداف اقتصادی و کشاورزی پایدار، هدف حداکثر کردن کارآیی انرژی نیز گنجانده شده است. در این مطالعه سعی می­شود، با توجه به اهداف کلی کشاورزی پایدار و کارآیی انرژی، مجموعه​ای از اهداف در قالب ساختارهای مختلف تعریف شده و الگوی کشت بهینه بر اساس این ساختارها محاسبه گردد. در روش­های معمولی برنامه​ریزی آرمانی اهداف مختلف در یک سطح بررسی خواهند شد، اما در این مطالعه سعی شده است، با توجه به ساختار مورد بررسی به مجموعه​ای از اهداف مرتبط، اولویت داده شود.

شهرستان سقز، یکی از شهرهای استان کردستان با مساحتی معادل 4370 کیلومتر مربع در غرب ایران واقع شده­است. خاک حاصلخیز و شرایط آب و هوایی مناسب این منطقه، مزیت نسبی بالایی را جهت کشت محصولات زراعی ایجاد کرده­است. منابع آبی این منطقه، منبع اصلی تامین آب رودهای بزرگی همجون سفیدرود به شمار می­رود. بر همین اساس طبیعی است که استفاده بیش از حد از سموم و کودهای شیمایی علاوه بر اینکه منابع آبی منطقه را تهدید می­کند، خطر بزرگی برای مناطق پایین دست به شمار می­آید. بر همین اساس، ضروری است که در تعیین الگوی کشت این منطقه، شاخص­های پایداری زیست محیطی مدنظر قرار گیرد. بنا به این مهم، در این مطالعه تلاش گردید، الگوی کشاورزی پایدار در راستای تامین اهداف زیست محیطی، انرژی و اقتصادی در مزارع کشاورزی شهرستان سقز در استان کردستان تعیین و بررسی گردد.

مطالعات متعددی در زمینه تعیین الگوی کشت پایدار صورت گرفته است. در این بخش به چند نمونه از مطالعات داخلی و خارجی اشاره خواهیم کرد. موسوی اول و همکاران(2011) به منظور بررسی کارآیی اقتصادی و تکنیکی مصرف انرژی در تولید محصول کلزا استان گلستان از تکنیک تحلیل پوششی داده​ها استفاده کردند. کارآیی انرژی در این مطالعه به صورت نسبت انرژی خروجی به ورودی محاسبه شده است. نتایج نشان داد، میانگین کارآیی در مزارع کلزا منطقه مورد مطالعه در شرایط بازده ثابت و متغیر نسبت به مقیاس به ترتیب 74/0 و 88/0 است. دانشور و همکاران (2009)، الگوی کشت بهینه با هدف کاهش مخاطرات محیطی را برای کشاورزی ایران تعیین کردند. در این مطالعه آنان از برنامه­ریزی فازی کسری با اهداف چندگانه استفاده کردند و نتیجه گرفتند، نسبت خالص بازدهی درون مصرفی نهاده­ها و نسبت مصرف نهاده­ها در مزرعه با استفاده از الگوی خروجی برنامه­ریزی فازی کسری با اهداف چندگانه بهبود می­یابد. تانپاکان و همکاران (2006) در مطالعه­ای واقع در منطقه شمال شرقی هند به منظور تعیین محصولاتی که همزمان از انرژی­های موجود در روستا بیشترین استفاده و حداکثر درآمد نقدی را دارا هستند، از برنامه​ریزی آرمانی استفاده کردند. نتایج نشان داد، اگر تاکید بر روی حداکثر کردن محصولاتی است که بیشتر انرژی مورد نیاز آنها در خود روستا تامین می​شود، باید به سمت تولید محصولاتی که نهاده​های آنها در خود روستا تهیه می​شود، حرکت کرد. اولیوریا و همکاران (2003) در یک مدل برنامه​ریزی مدیریت جنگل در برزیل از مدل برنامه​ریزی آرمانی استفاده کردند. اهداف مورد مطالعه حداکثر کردن برداشت برگ درختان مناطق بومی، حداکثر کردن توریسم، حداکثر کردن چراگاه برای دام، حفظ نیروی کار موجود و افزایش تنوع گیاهی و جانوری بود. کروز (2004)، در بررسی بخش انرژی کلمبیا، با استفاده از یک برنامه سیستمی برای دسترسی به پایداری بخش انرژی، روابط میان سیاست­گذاری­های بخش­های مختلف و نوع تعامل بین بخشی جهت دستیابی به این پایداری را تشریح کرد. محمدیان و همکاران(1389)، با استفاده از روش​های مختلف برنامه​ریزی آرمانی الگوی کشت بهینه را در شهرستان فریمان محاسبه کردند. در این مطالعه استفاده بهینه از منابع آب زیرزمینی به عنوان شاخص پایداری در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می​دهد که استفاده از الگوی کشت بهینه میزان مصرف آب را تا 2/1 میلیون مترمکعب در منطقه مورد مطالعه کاهش خواهد داد. منصوری و کهنسال (1386) از برنامه ریزی آرمانی جهت تعیین الگوی بهینه کشت در یک مزرعه تحقیقاتی استفاده کردند. اهدافی که در این مطالعه بررسی شد حداکثر کردن بازده برنامه­ای و حداقل کردن نیروی کار به عنوان اهداف اقتصادی و حداقل کردن مصرف آب و کود شیمیایی به عنوان اهداف زیست محیطی بود. بریم­نژاد و یزدانی (1383)، در مطالعه­ای تحت عنوان تحلیل پایداری در مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی با استفاده از برنامه­ریزی کسری، برای استان کرمان به اندازه­گیری پایداری پرداختند. در این مطالعه آنان به صورت تئوری و تجربی کاربرد این روش را برای محاسبه پایداری نشان دادند و شاخص­هایی برای پایداری محاسبه نمودند. از دیگر مطالعاتی که در تعیین الگوی کشت از مدل برنامه­ریزی آرمانی استفاده کرده­اند، می­توان به مطالعات زیر اشاره کرد: ترکمانی و عبدشاهی (1379)، اسدپور(1382)، چیذری و همکاران(1384)- بیسواس و پال (2005).

در این مطالعه علاوه بر اینکه اهداف اقتصادی و زیست محیطی در تعیین الگوی کشت مدنظر قرار گرفت، هدف حداکثر کردن کارایی انرژی نیز در کنار سایر اهداف بررسی گردید. با وجود اهمیت کارایی انرژی در بخش کشاورزی، بررسی مطالعات پیشین نشان می­دهد که این موضوع در این مطالعات به عنوان یک آرمان در تعیین الگوی کشت مورد بررسی قرار نگرفته است، بر همین اساس در این مطالعه سعی گردید که حداکثر کردن کارایی انرژی به عنوان یک هدف مجزا و در کنار سایر اهداف در تعیین الگوی کشت مورد بررسی قرار گیرد.

 

مواد و روش­ها

در این مطالعه به منظور تعیین الگوی کشت بهینه، از اهداف متعدد و متضادی استفاده خواهد شد. با توجه به این موضوع مدل برنامه­ریزی آرمانی انتخاب گردید. روش برنامه​ریزی آرمانی که به اختصار آن را [1]GP می‌نامند، از قدیمی­ترین و معروف​ترین روش‌های حـــل مسائل بهینه ســازی چند هدفه است. این روش به وسیله چارنز و کوپر (1961) ابداع​ و توسط لی[2] (1965) گسترش یافت. در این روش یک سری آرمان از طرف تصمیم گیرنده مطرح می­شود و تمام قیود و تابع هدف در محدودیت­ها قرار می‌گیرد و تابع هدف شامل به حداقل رساندن انحرافات از این آرمان­ها و مقادیر موجود برای محدودیت­ها است. در اکثر مسائل علاوه بر مشخص شدن اهداف توسط تصمیم گیرنده، درجه اهمیت اهداف به صورت رتبه​ای و یا به صورت اوزان کمی (wj) نیز مشخص می‌گردند. از این رو مدل عمومی آرمانی که امروزه بیشتر مورد استفاده واقع  می­شود به قرار زیر است(رومرو و رحمان، 2004).

  

در این الگو:

 مشخص کننده آرمان kام، میزان منابع استفاده شده برای فعالیتهای مختلف تولیدی، میزان موجودی منبع jام،  تابع هدف iام حاصل از فعالیت​های تولیدی،معرف متغیر مازاد،  معرف متغیر کمبود می​باشند.

 با توجه به اینکه روش برنامه​ریزی آرمانی اولویتی[3] امکان اولویت بندی بین اهداف را برای مدیران امکان پذیر می​سازد، در این مطالعه از این روش استفاده گردیده­است. برای تعیین الگوی کشت تحت این روش از دو سطح اولویت با سه ساختار اولویت​بندی استفاده شده که در هر یک از ساختارها یکی از اهداف اقتصادی-اجتماعی، انرژی و زیست محیطی در اولویت نخست قرار می​گیرند و اهداف دیگر در اولویت​های بعدی می­باشند.

داده​های مورد نیاز تحقیق حاضر از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمع­آوری گردید. روش نمونه​گیری طبقه​بندی تصادفی با مصاحبه حضوری با 225 زارع از روستاهای نمونه توابع شهرستان سقز جمع​آوری شد. بر اساس تحلیل​های آماری و همچنین همگن بودن نمونه​ها در هر طبقه، یک نمونه از زارعین منطقه مورد بررسی قرار گرفت.  به این صورت که از هر بخش تعدای روستا بصورت تصادفی انتخاب و از هر روستا بسته به جمعیت آن چند نمونه تصادفی انتخاب گردید.

همانطور که اشاره شد به دلیل اهداف و آرمان­​های متعدد و تفاوت در اهمیت و اولویت آن­ها از نظر سیاست­گذاران و تصمیم​گیران و همچنین با توجه به محدودیت­های موجود ضرورت تدوین مدل برنامه­ریزی آرمانی اجتناب ناپذیر است. به این منظور از شش هدف در قالب سه ساختار(اقتصادی-اجتماعی، انرژی و زیست محیطی) استفاده گردیده است. با توجه به این­که اولویت این اهداف برای سیاست­گذاران متفاوت است. در این مطالعه بسته به اولویت هر ساختار، الگوی کشت مشخصی محاسبه شده و با الگوی کشت فعلی مقایسه خواهد شد. در ادامه آرمان­های مورد بررسی به تفصیل توضیح داده خواهند شد.  

 

ساختار اقتصادی-اجتماعی

در این ساختار دو آرمان، دستیابی به سطح مطلوب درآمد ناخالص و اشتغال مد نظر قرار می­گیرد. کشاورزی به عنوان یک فعالیت اقتصادی به شمار می­رود، از این رو کشاورزانی که به این فعالیت مشغولند معمولا دارای یکسری اهداف اقتصادی می​باشند که در این میان هدف حداکثرسازی بازده ناخالص به­ دلیل پوشش دادن نسبی اهداف دیگر بین کشاورزان از اهمیت بیشتری برخوردار است (بلالی، 1389). از طرف دیگر دستیابی به سطح مطلوب اشتغال به عنوان یک آرمانی اجتماعی که مورد توجه سیاست گذاران است در مدل وارد شده­است. این آرمان​ها به صورت زیر در مدل وارد شده است:

1- آرمان دستیابی به سطح مطلوب بازده ناخالص

                                                                                            

2- آرمان دستیابی به سطح مطلوب اشتغال

                                                                                           

در روابط(2) و (3)، ، درآمد حاصل از محصول jام ومحصولات کشت شده نیروی کار مورد نیاز( نفر-روز) برای کشت محصول jام است.

 

اهداف انرژی

در این ساختار هدف کارآیی انرژی دنبال می​شود. همانطور که اشاره شد، افزایش کارآیی نهاده ​انرژی هدف ارزشمندی است و مدیران در سطح محلی و ملی سعی می​کنند به ازای انرژی مصرفی​(ورودی) کمتر، مقدار انرژی تولیدی (خروجی) بیشتری کسب نمایند. امروزه یکی از مهمترین بحث​های مطرح شده در توسعه پایدار کشاورزی مقدار انرژی تولیدی به ازای مقدار انرژی مصرفی است، هرچه مقدار انرژی تولیدی نسبت به مصرفی بیشتر باشد، یا بعبارت دیگر کارآیی انرژی بالاتر باشد، در جهت توسعه پایدار کشاورزی بوده، و هرچه این نسبت کوچکتر باشد تخریب محیط­زیست و ناپایداری اکولوژیکی ​را نشان می­دهد. کارآیی انرژی به صورت رابطه(4) تعریف می​شود (بهشتی تبار وهمکاران، 2010).

 

در رابطه(4) هر چقدر انرژی خروجی از سیستم بیشتر باشد و یا انرژی ورودی به سیستم کمتر باشد کارآیی انرژی در مزرعه افزایش می​یابد. قسمت اعظم انرژی مصرفی در کشاورزی را به ترتیب آبیاری، کود شیمیایی نیتروژن و سموم حشره‌کش و قارچ‌کش تشکیل می‌دهد. در این مطالعه به منظور محاسبه انرژی ورودی و خروجی به مزرعه از بیلان انرژی برای محصولات کشت شده در منطقه استفاده شد. بدین صورت که انرژی­های مستقیم و غیر مستقیم برای انجام عملیات کاشت داشت و برداشت به عنوان انرژی ورودی به سیستم محاسبه گردید. همچنین از طریق ضرایب مشخص و عملکرد مزرعه، میزان انرژی بدست آمده از هر هکتار از محصولات مختلف به عنوان انرژی خروجی بدست آمد، به این منظور از رابطه(5) استفاده گردید.

 

که در این رابطه عملکرد محصول iام بر حسب کیلوگرم بر هکتار و  ضریب انرژی تولیدی به ازای هر کیلو می­باشد. همچنین ضرایب انرژی به منظور محاسبه انرژی ورودی در جدول(2) نشان داده شده­است.

 

 

 

جدول 1- ضرایب معادل انرژی نهادهها در تولید محصولات کشاورزی

نهاده

واحد

ضریب انرژی

منبع

نیروی کار

ساعت

96/1

یلماز و همکاران(2005)

ماشین آلات

ساعت

7/62

سینگ(2002)

سوخت دیزل

لیتر

31/56

سینگ(2002)

کود شیمیایی

کیلوگرم

 

 

- نیتروژن

 

14/66

اردال و همکاران(2007)

- فسفات

 

44/12

اردال و همکاران(2007)

- پتاسیم

 

15/11

اردال و همکاران(2007)

کود حیوانی

 

30/0

محمدی و امید(2010)

سموم شیمیایی

کیلوگرم

120

محمدی و امید(2010)

آب آبیاری

مترمکعب

02/1

آکارگلو(1998)

نیروی برق

کیلووات ساعت

793/11

ازکان و همکاران(2004)

بذر

کیلوگرم

7/14

ازکان و همکاران(2004)

         

 

 

 

بر این اساس آرمان​های زیر برای دستیابی به این اهداف در مدل لحاظ شده است.

3 - آرمان دستیابی به سطح مطلوب انرژی تولیدی از محصولات        

           

4- آرمان دستیابی به سطح مطلوب انرژی مصرف شده کشاورزی

          

در روابط بالا،  انرژی تولید شده از محصول j ام و انرژی مصرف شده جهت کشت محصول jام است

 

اهداف زیست محیطی

بهره‌برداری انسان از منابع طبیعی همواره به‌صورت یک‌جانبه و بی‌رویه بوده و بهره‌برداری از این منابع بدون رعایت جنبه‌های حفاظتی آن و تنها براساس تأمین منافع کوتاه‌مدت انجام می­گیرد. از طرف دیگر در سال​های اخیر مصرف سموم شیمیایی روند روبه افزایشی داشته است، بررسی‌ها نشان داده­است، اگر سموم شیمیائی براساس توصیه‌های فنی بکار گرفته شوند، تنها یک درصد از آنها به آفات و سایر عوامل خسارت‌زا می‌رسد، بقیه وارد محیط​زیست می‌شوند، و از طریق آب به نهرها و سپس به دریاها منتقل می‌شود. بنابراین مصرف روبه افزایش کود شیمیایی و انواع سموم شیمیایی صدمات جبران ناپذیری بر روی محیط​زیست در پی دارد، همچنین باعث کاهش کیفیت محصولات غذایی شده و حیات انسان و دیگر موجودات را تهدید می­کند. بنابراین کاهش مصرف کود شیمیایی و سموم شیمیایی به عنوان یک هدف زیست محیطی در برنامه​ریزی مدیران واحدهای کشاورزی برای رسیدن به کشاورزی پایدار الزامی است. بنابر​این اهدافی که در این ساختار مد نظر هستند به صورت زیر می​باشد.

5- آرمان دستیابی به سطح مطلوب مصرف سموم شیمیایی

             

6- آرمان دستیابی به سطح مطلوب مصرف کود شیمیایی

                       

در روابط مذکور، سموم شیمیایی استفاده شده برای کشت محصول jام،  کود شیمیایی استفاده شده جهت کشت محصول jام است.

محدودیت​های مربوط به برنامه​ریزی آرمانی به دو قسم محدودیت​های معمول مدل برنامه​ریزی خطی و معادلات یا محدودیت​های مدل آرمانی تقسیم می​شوند. محدودیت​های آرمانی در قالب آرمان​های مختلف در بخش قبلی تشریح گردید. محدودیت​های مربوط به مدل برنامه​ریزی خطی که بیشتر، محدودیتهای منابع تولیدی هستند، شامل محدودیت​های منابع آبی(زیرزمینی­ و سطحی)، محدودیت ماشین­آلات، زمین، نیروی کار، کود شیمیایی(نیتروژن، فسفات و پتاس)، سرمایه، محدودیت بازار و همچنین محدودیت کشت معیشتی محصولات می​باشد. این محدودیت­ها که در قالب 87 معادله در مدل ریاضی لحاظ گردید. باید اشاره کرد که در این مطالعه برای محاسبه سطح مطلوب هر آرمان (g)، ابتدا هر هدف با توجه به محدودیت​ منابع با استفاده از یک مدل برنامه ریزی خطی بسته به نوع آن حداکثر و یا حداقل گردید، سپس این مقدار به عنوان سطح مطلوب در محدودیت آرمانی لحاظ گردید. تابع هدف در مدل برنامه​ریزی آرمانی معمولا به صورت حداقل​کردن متغیرهای انحرافی به اشکال مختلف، به منظور دستیابی به آرمانهای مشخص است. در این مطالعه تابع هدف مدل بر اساس ساختارهای مختلف به صورت روابط (10) تا (12) می​باشد.

ساختار اقتصادی-اجتماعی

  ساختار انرژی  ساختار زیست محیطی             

روش حل مدل برنامه​ریزی فوق به گونه ایست که، تا زمانی که اهداف لحاظ شده در اولویت اول تا حد امکان تامین نشده­اند به سراغ اهداف موجود در اولویت بعدی نمی­رود (رومرو و رحمان، 2004).

 

نتایج و بحث

در مطالعه حاضر ابتدا با استفاده از مدل برنامه​ریزی خطی تک تک اهداف با توجه به نوع هدف، حداکثر و حداقل  گردید و مقادیر بدست آمده به عنوان مقادیر هدف در برنامه​ریزی آرمانی لحاظ شد.  

 

ساختار اقتصادی

در ساختار اقتصادی اولویت به آرمان​های درآمد ناخالص و اشتغال اختصاص داده شد. الگوی کشت بدست آمده از طریق حل مدل برنامه​ریزی با الگوی کشت فعلی مقایسه گردید جدول2.  نتایج بدست آمده بر اساس الگوی برنامه​ریزی آرمانی با اولویت اقتصادی نشان می​دهد، بیشترین سطح زیرکشت به محصول گندم، و محصولات یونجه، نخود و جو  به ترتیب رده​های بعدی را به خود  اختصاص داده و  محصولات آفتابگردان، گندم آبی و جو آبی از الگوی کشت حذف شدند.  

 

ساختار انرژی

تعیین الگوی بهینه بر اساس ساختار انرژی اولویت به آرمان​های انرژی تولیدی و انرژی ورودی به سیستم است. مقایسه­ی الگوی کشت طبق این ساختار با الگوی کشت فعلی، نشان می​دهد که محصول آفتابگردان با افزایش قابل ملاحظه­ای به 48 هکتار رسیده و بیشترین سطح زیر​کشت را بر اساس برنامه​ریزی آرمانی به خود اختصاص داده و محصولات گندم و جو آبی از الگو به طور کامل خارج شده​اند. بر اساس این ساختار محصولاتی که نیاز به انرژی ورودی بیشتری جهت عملیات کشاورزی دارند و انرژی کمتری تولید می​کنند از الگو حذف شده​اند.

 

ساختار زیست محیطی

طبق ساختار زیست محیطی آرمان سطح مطلوب استفاده از کود شیمیایی و سموم شیمیایی در اولویت قرار گرفته​اند.  در این ساختار میزان سطح زیر کشت به کاربرده شده از میزان کل زمین در دسترس کمتر می​باشد. همچنین الگوی کشت بر اساس این ساختار نسبت به ساختارهای دیگر از نهاده زمین به میزان کمتری استفاده کرده­است. همچنین نتایج نشان می­دهد، محصولات جو دیم، آفتاب گردان و گندم آبی که نیاز بیشتری به نهاده​های شیمیایی دارند از الگو خارج  شده­اند.


 

 

جدول 2- مقایسه سطح زیر کشت فعلی با الگوی بهینه کشت بر اساس مدل برنامه ریزی آرمانی*     (ارقام به  هکتار)

 

برنامه ریزی آرمانی

الگوی فعلی

           محصول

ساختار زیست محیطی

ساختار انرژی

ساختار اقتصادی-اجتماعی

5/16

5/16

5/94

25/74

گندم

دیم

0

5/10

5/10

2/10

جو

15

15

65/16

42/3

نخود

0

65/79

0

7/5

آفتابگردان

0

0

0

5/22

گندم

آبی

5/10

0

0

25/5

جو

5/32

48

48

3/9

یونجه

 

 

 

مقایسه بازده برنامه­ای هر یک از الگوهای طراحی شده در جدول (3) نشان می​دهد، بازده برنامه­ای بر اساس الگوی اقتصادی-اجتماعی بیشترین و بازده برنامه­ای بر اساس الگوی زیست محیطی کمترین مقدار را به خود اختصاص داده­است. این موضوع به این دلیل است که در الگوی اقتصادی اجتماعی اهداف اقتصادی همچون افزایش درآمد زارعین در اواویت قرار گرفت و بر اساس الگو درآمد بیشتری عاید زارع خواهد شد. همچنین بر اساس الگوی زیست محیطی کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی نسبت به سایر آرمان​ها در اولویت قرار گرفت و بر همین اساس میزان مصرف مواد شیمیایی در این الگو کمتر است. نتایج نشان می­دهد، بازده برنامه­ای الگوهای ساختار اقتصادی و انرژی در مقایسه با الگوی فعلی بهبود و الگوی ساختار زیست محیطی کاهش نشان می­دهد. همچنین نتایج بیان کننده­ی افزایش نیاز به نیروی کار در ساختارهای اقتصادی و انرژی در مقایسه با الگوی فعلی است. این در حالی است که در الگوی زیست محیطی میزان اشتغال نیروی کار کاهش یافته است. تقاضا برای میزان کود و سموم شیمایی در کلیه ساختارهای بررسی شده در مقایسه با الگوی فعلی کاهش چشمگیری را نشان می­دهد که این موضوع بر افزایش پایداری الگوی کشت دلالت دارد. میزان مصرف انرژی ساختار اقتصادی افزایش قابل ملاحظه و ساختار انرژی افزایش اندک و ساختار زیست محیطی کاهش چشم­گیری را در مقایسه با الگوی فعلی داشته، در حالی که انرژی تولید شده کلیه­ی ساختارهای پیشنهادی مدل، به جز زیست محیطی افزایش قابل ملاحظه­ای را نشان می​دهد (جدول3). حال اگر کل انرژی تولیدی را بر انرژی مصرفی برای هر ساختار محاسبه کنیم این نسبت در هر یک از ساختارهای اقتصادی-اجتماعی، انرژی و زیست محیطی به ترتیب 05/1، 53/1و 882/0 است. این درحالی است که این نسبت در الگوی کشت فعلی برابر 93/0است. همانگونه که انتظار می­رود، در ساختار انرژی که آرمان​ حداکثر کارایی انرژی در اولویت قرار گرفت، این نسبت حداکثر باشد. بررسی پیشینه تحقیق نشان می­دهد که در مطالعات صورت گرفته تاثیر کارایی انرژی بر الگوی کشت بصورت مستقیم مورد بررسی قرار نگرفته است، بخشی از این مطالعات از جمله موسوی اول و همکاران (2011)، تنها کارایی انرژی را در مزارع مختلف یک محصول خاص (کلزا) مورد بررسی قرار داده­اند و بر همین اساس نمی­توان نتایج این دست از مطالعات را در جهت سیاست­گذاری الگوی کشت مد نظر قرار داد. برخی دیگر از مطالعات صورت گرفته به بررسی الگوی کشت در راستای اهداف زیست محیطی و توسعه پایدار پرداخته­اند، از این دست مطالعات می­توان به مطالعه محمدیان و همکاران(1389)، منصوری و کهنسال (1386)، بریم­نژاد و یزدانی (1383) اشاره کرد، نتایج این مطالعات نیز در راستای تامین این اهداف می­باشد، به این صورت که الگوی تعیین شده بر اساس آرمان اقتصادی و زیست­محیطی به ترتیب بیشترین و کمترین بیشترین تاثیر مخرب را بر محیط زیست بر جای می­گذارد، در صورتی که در این مطالعه علاوه بر اهداف زیست­محیطی و اقتصادی، آرمان کارایی انرژی نیز در نظر گرفته شد، بر همین اساس طبیعی است که نتایج متفاوتی را نیز نشان دهد، به طور کلی نتایج نشان می­دهد که الگوی کشت با اولویت آرمان کارایی انرژی، دو آرمان دیگر را تا حدی پوشش می­دهد، به این شکل که الگوی کشت با توجه به هدف تامین کارایی انرژی ما بین الگوی کشت با آرمان­های اقتصادی و زیست محیطی قرار گرفته است. همچنین شاخص­های زیست­محیطی و اقتصادی نشان می­دهد که الگوی کشت تعیین شده بر اساس آرمان کارایی انرژی هم آرمان اقتصادی و هم آرمان زیست محیطی را پوشش می­دهد.

جدول 3-  مقایسه اهداف بر اساس الگوی برنامه ریزی آرمانی و شرایط فعلی

برنامه ریزی آرمانی

 

شرایط فعلی

 

ساختار

 اهداف

ساختار زیست محیطی

ساختار انرژی

ساختار اقتصادی-اجتماعی

5/11049995

96/29076672

11/36668326

36/27034573

درآمد ناخالص(ریال)

9/705

57/2573

32/2673

91/1735

نیروی کار(نفر-روز)

21/1257555

8/5704168

92/5297926

88/3512903

انرژی تولیدی(مگا ژول)

6/1425790

38/3717800

65/5007163

89/3739543

انرژی مصرفی(مگا ژول)

39/36868

27/47148

58/60477

54/113695

کود شیمیایی(کیلوگرم)

51/87

34/204

32/244

42/281

سموم شیمیایی(کیلوگرم)

 


 


نتیجه­گیری و پیشنهادها

در این مطالعه با استفاده از مدل برنامه­ریزی آرمانی، الگوی کشت زراعی شهرستان سقز با توجه به معیارهای اقتصادی، زیست­محیطی و انرژی محاسبه گردید. همانطور که ذکر شد، توجه به معیار کارایی انرژی در تعیین الگوی کشت از جمله نوآوری این پژوهش می­باشد. نتایج نشان می­دهد که تاکید بر آرمان­های مختلف نتایج متفاوتی را در بر دارد و این بیان​کننده­ی این مطلب است که تصمیم​گیری و استفاده از مدل­های مختلف باید منطبق با اهمیت هر آرمان در منطقه مورد مطالعه صورت گیرد و ارائه­ی نسخه­ای واحد برای کلیه­ی مناطق امکان­پذیر نیست. بر اساس نتایج بدست آمده می­توان  پیشنهاداتی به شرح ذیل ارائه کرد: نظر به تفاوت نتایج حاصل از ساختارهای مختلف، پیشنهاد می­گردد مدیران و تصمیم­گیران در هنگام تدوین برنامه­ها، پس از شناسایی فاکتورهای مهم به امر برنامه­ریزی و سیاست​گزاری بپردازند تا هزینه­های اجرای پروژه­ها از هر نظر به حداقل ممکن تقلیل یابد.

1-با توجه به اهمیت کارایی انرژی در کشاورزی و همچنین از آنجا که توجه به این اهداف، علاوه بر افزایش کارایی انرژی، در جهت کشاورزی پایدار نیز موثر خواهد بود، لزوم توجه به این اهداف جهت تدوین سیاست​گزاری​ها و برنامه­ریزی​ها در سطح منطقه​ای و ملی پیشنهاد می​گردد.

2-از آن جا برنامه​ریزی دقیق مستلزم وجود داده­های لازم، دقیق، کامل و به هنگام است. لذا باید تلاش اساسی از سوی سیاست­گزاران برای این امر صورت گیرد. در این راستا آموزش اهمیت مدل​های مختلف برنامه­ریزی به مدیران جهت به کاربست الگوهای علمی و ایجاد بانک​های اطلاعاتی برحسب نیاز و بر اساس اهداف کشاورزی پایدار، پیشنهاد می­­گردد.

3- با توجه به اهیمت مسایل زیست محیطی، ترویج کشاورزی در زمینه­ی استفاده از منابع و انجام فعالیت­ها با کمترین تخریب­های زیست محیطی از اهیمت و جایگاه قابل توجهی برخوردار است، لذا این مهم باید مورد اهتمام مسئولین قرار گیرد. بر همین اساس خدمات ترویجی و آموزشی به منظور بالا بردن سطح آگاهی عمومی راهکار مناسب جهت کاهش مصرف این نهاده​ها پیشنهاد می​گردد.

4-انجام مطالعات گسترده​تر با لحاظ مدل­های به​روزتر در راستای مطالعه حاضر می­تواند در تصمیم​گیری­ها و برنامهریزی­ها مفید واقع شود..

 



[1] Goal Programming

[2] Lee

[3] Lexicographic goal  programming

منابعمورداستفاده
 
اداره آمار و فناوری اطلاعات، 1381. آمارنامه کشاورزی سال زراعی80-1381، تهران. انتشارات معاونت برنامه​ریزی و پشتیبانی وزارت جهاد کشاورزی.
اسدپور ح و حسنی مقدم م و احمدی غ، 1386. طراحی یک مدل تصمیم​گیری چندهدفه به منظور تعیین الگوی بهینه کشت در دشت ناز شهرستان ساری، ششمین کنفرانس دو سالانه انجمن اقتصاد کشاورزی ایران. مشهد.
بریم­نژاد و و یزدانی س، 1383. تحلیل پایداری در مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی با استفاده از برنا­مه­ریزی کسری. مطالعه موردی استان کرمان، مجله پژوهش و سازندگی در زراعت و باغبانی، شماره 2، صفحه­های 16 تا 63.   
بلالی ح، 1389. تاثیر سیاستهای قیمتی و کشاورزی بر پایداری منابع آبهای زیرزمینی: مطالعه موردی دشت بهار-همدان. پایانامه دکتری اقتصاد کشاورزی. دانشکده کشاورزی. دانشگاه تربیت مدرس.
ترکمانی ج و عبدشاهی ع، 1379. استفاده از روش برنامه​ریزی ریاضی چند دوره​ای در تعیین الگوی بهینه کشاورزان. اقتصاد کشاورزی و توسعه. شماره 32، صفحه­های 5 تا 35.
چیذری ا و شرزه​ای غ و کرامت​زاده ع، 1384. تعیین ارزش اقتصادی آب با رهیافت برنامه​ریزی آرمانی: مطالعه موردی سد بارزو شیروان. مجله تحقیقات اقتصادی، شماره 71، صفحه­های 39 تا 66.
خاتون آبادی ا و امینی ام، 1375. اصول کشاورزی پایدار و مدیریت منابع طبیعی بر اساس بهره​وری از انرژی اپتیمم. چهارمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات، اصفهان.
کوچکی عوض و حسینی م، 1374. کارآیی انرژی در اکوسیستم های کشاورزی، انتشارات داشگاه فردوسی مشهد، تمام صفحات.
کهنسال م­ر و  فیروز زارع ع، 1387. تعیین الگوی بهینه کشت همسو با کشاورزی پایدار با استفاده از برنامه­ریزی فازی کسری با اهداف چندگانه، مطالعه موردی استان خراسان شمالی. اقتصادکشاورزی و توسعه، شماره 62، صفحه­های 1 تا 31.
محمدیان ف و شاهنوشی ن و  قربانی م و عاقل ح، 1389. تدوین الگوی زراعی پایدار در دشت فریمان​تربت جام. اقتصاد کشاورزی، شماره 2، صفحه​های 1 تا 42.
Acaroglu M, 1998. Energy from Biomass, and Applications. University of Selcuk, Raduate School of Natural and Applied Sciences.
Beheshti Tabar I, Keyhani A and Rafiee S, 2010. Energy balance in Iran’s agronomy (1990-2006). Renewable and Sustainable Energy Reviews 14 (2):849-55.
Biswas A and Pal, BB, 2005. Application of fuzzy goal programming technique to land use planning in agriculture system. The International Journal of Management Science, 33: 391-398.
Cruz JBM, 2004. A sustainable policy making: energy system for Colombia http://www. iiasa. ac. at/publications/documents/ir-04-009. pdf).
Daneshvar M, Sahnoushi N and Salehi Reza Abadi F, 2009. The Determination of Optimal Crop Pattern with Aim of Reduction in Hazards of Environmental, American Journal of Agricultural and Biological Sciences 4 (4): 305- 310.
De Jonge AM, 2004. Eco-efficiency improvement of a crop protection product: the perspective of the crop protection industry. Crop Protection 23(12): 1177-86.
De Oliveira F, Volpi NMP and Sanquetta CR, 2003. Goal programming in a planning problem. Appl. Math. Comput. 140: 165–178.
Erdal G, Esengun K, Erdal H and Gunduz O, 2007. Energy use and economical analysis of sugar beet production in Tokat Province of Turkey, Energy 32:35–41.
Francisco SR and Ali M, 2006. Resource allocation tradeoffs in Manila’s peri-urban vegetable production systems: An application of multiple objective programming. Agricultural Systems 87, 147-168.
Mohammadi A, Tabatabaeefar S, Shahin S, Rafiee and Kyhani A, 2008. Energy use and economical analysis of potato production in Iran a case study: Ardabil province, Energy Convers Manage 49:3566–3570
Mousavi-Avval S, Rafiee A, Jafari A and Mohammadi A, 2011. Improving energy use efficiency of canola production using data envelopment analysis (DEA) approach, Energy, 36: 2765-2772.
Ozkan B, Akcaoz H and Fert C, 2004. Energy input–output analysis in Turkish agriculture, Renew. Energy 29:39–51.
Romero C And Rehman T, 2004. Multiple criteria analysis for agricultural decision: Elsevier Publication. Netherlands 3: 27-37.
Singh JM, 2002. On Farm Energy Use Pattern in Different Cropping Systems in Haryana, India. Master of Science, International Institute of Management, University of Flensburg, Germany.
Thankappan S, Midmore P and Jenkins T, 2006. Conserving energy in smallholder agriculture: A multi-objective programming case-study of northwest India Ecological Economics 56, 190-208.
Yilmaz I, Akcaoz H and Ozkan B, 2005. An analysis of energy use and input costs for cotton production in Turkey, Renew. Energy 30:145–155.