اثر منبع کود نیتروژن و تداخل علف‌های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود (Cicer arietinum L.) دیم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد زراعت، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد

2 دکترای اکولوژی گیاهان زراعی، گروه اکوفیزیولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

3 دکترای فیزیولوژی گیاهان زراعی، گروه اکوفیزیولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

4 استادیار پژوهش، بخش تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان، سازمان تحقیقات آموزش و

چکیده

اهداف: هدف این مطالعه ارزیابی اثرات منابع مختلف کود نیتروژن (زیستی، شیمیایی و ترکیبی) و تداخل علف‌هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود در شرایط آب و هوایی خرم‌آباد بود.

مواد و روش‌ها: آزمایش در سال 1396 در مزرعه تحقیقاتی پل بابا حسین خرم آباد به‌صورت کرت‌های دوبار خرد شده بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. کود نیتروژن به‌عنوان فاکتور اصلی (شاهد (عدم مصرف کود)، کود زیستی ریزوبیوم، 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن)، ارقام نخود به عنوان فاکتور فرعی (عادل، منصور و آرمان) و تداخل علف‌هرز (وجین دستی و تداخل تمام فصل علف‌های هرز) به‌عنوان فاکتور فرعی فرعی در نظر گرفته شدند.

یافته‌ها: اثر کود نیتروژن (به‌ویژه کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن) بر همه صفات مورد ارزیابی مثبت و معنی‌دار بود. مقایسه میانگین رقم × کود نشان داد که بیشترین تعداد غلاف تک بذری، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد کاه و عملکرد دانه به رقم آرمان با مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن اختصاص یافت. در شرایط وجین علف‌های‌ هرز، بیشترین ارتفاع بوته، تعداد غلاف تک بذری، تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه به رقم آرمان مربوط بود.

نتیجه‌گیری: رقم آرمان می‌تواند به‌عنوان بهترین رقم در شرایط آب و هوایی خرم‌آباد در نظر گرفته شود. تلقیح بذر با ریزوبیوم همراه با مصرف 50 درصد کود نیتروژن مورد نیاز و کنترل علف‌های هرز می‌تواند عملکرد ارقام نخود را به-طور قابل توجهی افزایش دهد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Effect of Nitrogen Fertilizer Source and Weed Interference on Yield and Yield Components of Dryland Chickpea (Cicer arietinum L.) Cultivars

نویسندگان [English]

  • Tayebeh Danaye-Tous 1
  • Sajad Kordi 2
  • Soheila Dastborhan 3
  • Iman Mokhtari 1
  • Payam Pezeshkpour 4
1 Former M.Sc. Student in Agronomy, Department of Agronomy and Plant Breeding, Faculty of Agriculture, Islamic Azad University, Khorramabad Branch
2 Ph.D. in Crop Ecology, Department of Plant Eco-physiology, Faculty of Agriculture, University of Tabriz, Tabriz, Iran
3 Ph.D. in Crop Physiology, Department of Plant Eco-physiology, Faculty of Agriculture, University of Tabriz, Tabriz, Iran
4 Research Assistant Professor, Seed and Plant Improvement Research Department, Lorestan Agriculture and Natural Resourses Research and Education Center, Khorramabad
چکیده [English]

Background and Objective: The aim of this study was the determine effects of nitrogen fertilizer sources (biological, chemical and integrated) and weed interference on the yield and yield components of chickpea cultivars in Khorramabad conditions.

Materials and Methods: The experiment was conducted as split-split-plot based on randomized complete block design with three replications at the Experimental Farm of Pole Baba Hossein, Khorramabad during the 2017-2018 growing season. Nitrogen fertilizer as main factor (control (without fertilizer), Rhizobium bio-fertilizer, 100% required chemical fertilizer and integration of Rhizobium + 50% nitrogen chemical fertilizer), chickpea cultivars (Adel, Mansour and Arman) as sub-factor and weed interference (weed control and full-season weed interference) as sub-sub-factor were considered.

Results: The effect of nitrogen fertilizer (especially integration of Rhizobium + 50% nitrogen chemical fertilizer) on all evaluated traits was positive and significant. The mean comparisons of cultivar × fertilizer showed that the highest number of pods with one seed, number of pods per plant, number of seeds per plant, straw yield and grain yield were achieved by Arman cultivar and with integrated application Rhizobium + 50% nitrogen chemical fertilizer. In weed control conditions, the highest plant height, number of pods with one seed, number of pods per plant and grain yield was related to Arman cultivar.

Conclusions: Arman cultivar can be considered as the best cultivar in Khorramabad climate conditions. Seeds inoculation with Rhizobium along with consuming 50% of the required nitrogen fertilizer and weeds control can significantly increase the yield of chickpea cultivars.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Chickpea
  • Grain yield
  • Integrated management
  • Rhizobium
  • Weeding

مقدمه

     حبوبات پس از غلات دومین منبع مهم غذایی بشر به شمار می­روند. نخود (Cicer arietinum L.) با تولید سالانه 24/14 میلیون تن و سطح زیر کشت 79/14میلیون هکتار، از لحاظ میزان تولید و سطح زیرکشت، سومین لگوم دانه­ای در جهان است (فائو 2018). در ایران، تولید عمده نخود به استان­های کرمانشاه و لرستان تعلق دارد. این گیاه بخش مهمی از سیستم کشت محصولات زراعی در سراسر ایران است، زیرا به خوبی با الگوهای تناوب زراعی مطابقت و سازگاری داشته و توانایی رشد در خاک­های غیرحاصلخیز و شرایط مختلف آب و هوایی را دارد (مِکانینت و همکاران 2018). در سال زراعی 97-96، سطح زیر کشت نخود در ایران 561029 هکتار با تولیدی برابر با 300548 تن گزارش شده است که در این بین، سهم استان لرستان از سطح زیر کشت و تولید این گیاه به ترتیب 106345 هکتار و 60044 تن بوده و رتبه اول را در تولید نخود در کشور به خود اختصاص داده است (آمارنامه کشاورزی 2019). پتانسیل عملکرد ارقام نخود در حدود چهار تن در هکتار است، در حالی که میانگین عملکرد واقعی آن حدود 533 کیلوگرم در هکتار می­باشد (خرسندی و همکاران 2016). این اختلاف عملکرد عمدتاً به دلیل ضعف مدیریت محصولات زراعی از قبیل کاربرد نامتعادل کود، فقدان سویه مؤثر ریزوبیوم، عدم دسترسی به بذرهای با کیفیت و همچنین خسارات ناشی از آفات و بیماری­ها است (توگای و همکاران 2008 و مِکانینت و همکاران 2018). علاوه بر این، مقدار نیتروژن خاک­های کشاورزی در ایران ناکافی است، به همین دلیل گیاهان نیتروژن کافی دریافت نکرده و همین امر بر فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاه اثر گذاشته و با کاهش فعالیت­های فتوسنتزی، میزان اسیمیلات تولیدی، زیست توده و عملکرد گیاهان کاهش می­یابد (قیلاوی­زاده و همکاران 2013). با مصرف کودهای شیمیایی می­توان عملکرد گیاه زراعی را افزایش داد. کاربرد کودهای شیمیایی، به­ویژه عناصر غذایی پرمصرف می­تواند تولید زیست توده را دو تا سه برابر افزایش دهد (اِلیوت و آبوت 2003).

     با مصرف کود نیتروژنی در حبوبات، تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه افزایش می­یابد (گیتا و واروگز 2001). اگرچه استفاده از کودهای شیمیایی در بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاهان زراعی مؤثر است، ولی کشاورزان برای کسب حداکثر عملکرد، آن را بیش از مقادیر توصیه شده مصرف می­کنند (ژِنگ و همکاران 2007) که علاوه بر افزایش هزینه تولید، سبب بروز مشکلات زیست محیطی از جمله آلودگی آب و خاک، کاهش کیفیت محصولات غذایی و بر هم خوردن تعادل زیستی در محیط خاک شده و صدمات جبران ناپذیری به اکوسیستم وارد می­سازد (مِلرو و همکاران 2008). بنابراین، منابع جایگزین کودهای شیمیایی و استفاده از کودهای زیستی به­عنوان گزینه­های کشاورزی پایدار برای بهبود کیفیت و حاصلخیزی خاک در کشاورزی مدرن در نظر گرفته می­شوند (مینا و همکاران 2015). مصرف کودهای زیستی (مانند گونه­های ریزوبیوم) به دلیل نقش آن­ها در امنیت مواد غذایی و بهبود عملکرد گیاهان زراعی از اهمیت ویژه­ای در بخش کشاورزی برخوردار است (قیلاوی­زاده و همکاران 2013 و راعی و همکاران 2015). به نظر می­رسد با کاربرد تلفیقی کود شیمیایی و زیستی، تا اندازه­ای بتوان مصرف کودهای شیمیایی را کاهش داد. حتی اگر عملکرد گیاهان در نتیجه استفاده از کودهای زیستی، کمتر و یا برابر با عملکرد آن­ها در نتیجه مصرف کودهای شیمیایی باشد، تولید این گیاهان با استفاده از نهاده­های طبیعی مثل کودهای زیستی، راه حل مناسبی برای تولید محصولات کشاورزی در راستای اهداف کشاورزی پایدار می­باشد (منبری و همکاران 2018). از محدودیت­های اصلی تشکیل گره در نخود می­توان به نبود سویه­های سازگار و جمعیت پایین ریزوبیوم در خاک اشاره کرد (کانتار و همکاران 2010 و وُلد مِسکل و همکاران 2018). نتایج تحقیقات پیشین نشان دهنده اثرات مثبت و معنی­دار تلقیح بذر نخود با ریزوبیوم بر افزایش رشد گیاه، زیست توده و عملکرد دانه می­باشد (فانگا و همکاران 2016 و خایتو و همکاران 2016 و تِنا و همکاران 2016 و وُلد مِسکل و همکاران 2018). در تحقیقی گزارش گردید که با تلقیح بذر نخود با ریزوبیوم و مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، عملکرد و اجزای عملکرد نخود به طور معنی­داری افزایش یافت (احمِد 1996).

     علف­های هرز به­عنوان جزئی اجتناب­ناپذیر در اکوسیستم­های زراعی محسوب شده و یکی از مهم­ترین عوامل کاهش دهنده عملکرد محصولات بشمار می­روند. این گیاهان برای کسب عوامل رشد نظیر آب، نور، فضا، موادغذایی و در موارد ویژه، دی اکسیدکربن (برای فتوسنتز)، با گیاهان زراعی رقابت می­کنند. گیاه نخود به دلیل سرعت رشد پایین و سطح برگ محدود در مراحل اولیه رشد، رقیب ضعیفی در برابر علف­های هرز است. توانایی کم گیاه نخود در رقابت با علف­های هرز مسئله­ای مهم در سیستم­های کم نهاده یا کشاورزی ارگانیک است (مِلاندر 1994). در ایران، دوره بحرانی رقابت علف­های هرز در محدوده 15 تا 60 روز پس از کاشت نخود است. وجود علف­های هرز در این دوره می­تواند به افت شدید عملکرد منجر شود (محمدی و همکاران 2005 و گوپتا و همکاران 2016). از این­رو، در مراحل اولیه رشد گیاه، کنترل علف­های هرز توصیه می­شود. وجین دستی علف­های هرز روشی مؤثر در کنترل علف­های هرز در مزارع نخود است. در تحقیقی اعلام گردید که وجین علف­های هرز با افزایش ۲۵ درصدی عملکرد دانه نخود همراه بود (فلاح و پزشکپور 2009). همچنین در تحقیقی دیگر، کنترل علف­های هرز در دو نوبت، عملکرد دانه نخود را در مقایسه با تیمار شاهد (عدم کنترل علف­های هرز) به طور قابل توجهی (174 درصد) افزایش داد (موسوی 2010). در بررسی روش­های مختلف کنترل علف­های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود در کرمانشاه، مشخص گردید که عملکرد دانه در روش وجین دستی (9/1493 کیلوگرم در هکتار) از برتری محسوسی در مقایسه با تیمار کنترل شیمیایی (5/765 کیلوگرم در هکتار) و عدم کنترل علف­های هرز (4/525 کیلوگرم در هکتار) برخوردار بود (نوربخش 2013). با این وجود این روش برای کشاورزان پرهزینه است و تنها در مزارع کوچک می­توان از آن استفاده نمود (محمدی و همکاران 2005). با توجه به موارد ذکر شده، هدف تحقیق حاضر ارزیابی اثر منابع مختلف کود نیتروژن و تداخل علف­های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد چند رقم نخود در شرایط آب و هوایی خرم آباد بود.

 

مواد و روش­ها

     این پژوهش در سال زراعی 97-1396 در مزرعه تحقیقاتی پل بابا حسین خرم آباد با طول جغرافیایی 48 درجه و 19 دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی 33 درجه و 25 دقیقه شمالی و ارتفاع 1171 متر از سطح دریا انجام شد. برای تعیین ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی خاک محل اجرای آزمایش، از عمق صفر تا 40 سانتی­متری خاک، نمونه­ای مرکب از شش نقطه تصادفی تهیه شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در جدول 1 ارائه شده است.

 

 

جدول 1- ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه پیش از اجرای آزمایش

بافت خاک

رس (%)

سیلت (%)

شن (%)

اسیدیته

هدایت الکتریکی

(dS.m-1)

نیتروژن کل (%)

فسفر قابل جذب

(mg.kg-1)

پتاسیم قابل جذب

(mg.kg-1)

لومی-رسی

2/31

42

8/26

97/7

04/1

11/0

1/6

430

    

 

آزمایش به­صورت کرت­های دوبار خرد شده و در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اصلی آزمایش در چهار سطح شامل F0: تیمار شاهد (عدم مصرف کود)، F1: کود زیستی ریزوبیوم، F2: مصرف 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن مورد نیاز و F3: کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن، فاکتور فرعی شامل ارقام نخود (عادل، منصور و آرمان) و فاکتور فرعی فرعی (وضعیت تداخل علف هرز) در دو سطح شامل وجین دستی و تداخل تمام فصل علف هرز بود. قبل از کاشت، بر اساس نتایج آزمون خاک، 100 کیلوگرم در هکتار سوپر فسفات تریپل به تمام کرت­ها افزوده شد. فاصله ردیف­های کاشت 30 سانتی­متر و فاصله بوته­ها روی ردیف، 10 سانتی­متر در نظر گرفته شد. هر کرت شامل شش ردیف کاشت و یک ردیف نکاشت به منظور جلوگیری از نشت نیتروژن به کرت­های مجاور بود. مقدار کود نیتروژنی مورد استفاده (به­صورت اوره) برای تیمار 100 درصد کود شیمیایی، 50 کیلوگرم در هکتار و برای تیمار 50 درصد کود شیمیایی، 25 کیلوگرم در هکتار بود که با آخرین شخم قبل از کاشت به تیمارهای مربوطه اضافه گردید. در تیمار کود زیستی ریزوبیوم، بر اساس توصیه شرکت سازنده (موسسه تحقیقات خاک و آب کرج)، بذرها در زمان کاشت در مایه تلقیح خیسانده و پس از خشکاندن در سایه، بلافاصله کاشته شدند. میزان مصرف کود زیستی مایع دو لیتر در هکتار بود. کود زیستی مورد استفاده حاوی سویهMesorhizobium ciceri  نژاد SWRI-3 بود که در هر میلی­لیتر آن، 108 عدد باکتری زنده و فعال وجود داشت. کشت بذرها در اواسط دی ماه انجام گردید. در تیمارهای کنترل علف­های هرز، وجین دستی در طول فصل رشد صورت گرفت.

     صفات اندازه­گیری شده در این مطالعه شامل ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف پوک، تعداد غلاف تک بذری، تعداد غلاف دو بذری، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، عملکرد دانه تک بوته، عملکرد کاه و عملکرد دانه در واحد سطح بود. برای اندازه­گیری این صفات، تعداد 10 بوته از هر کرت به­صورت تصادفی برداشت و میانگین صفات محاسبه و ثبت شد. به منظور اندازه­گیری وزن صد دانه، از هر کرت پنج نمونه 100 بذری به طور تصادفی جمع­آوری و پس از ثبت وزن آن­ها، میانگین وزن صد دانه هر کرت یادداشت گردید. برای تعیین عملکرد کاه و دانه در واحد سطح، بوته­های موجود در یک متر مربع از دو ردیف میانی هر کرت برداشت و عملکرد کاه ثبت شد. پس از تعیین محتوای رطوبت دانه­ها، عملکرد دانه بر اساس رطوبت 12 درصد محاسبه گردید. برای تجزیه واریانس و مقایسه میانگین داده­ها از نرم افزارهای آماری SAS (نسخه 1/9) و MSTAT-C استفاده شد. مقایسه میانگین داده­ها با استفاده از آزمون چند دامنه­ای دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد و برای رسم شکل­ها از نرم­افزار Excel استفاده گردید.

 

نتایج و بحث

ارتفاع بوته

      بر اساس نتایج تجزیه واریانس داده­ها (جدول 2)، ارتفاع بوته به­طور معنی­داری تحت تأثیر تیمارهای کود، رقم و وجین علف­های هرز قرار گرفت. همچنین اثر متقابل رقم × وجین علف­های هرز نیز بر ارتفاع بوته معنی­دار بود. مقایسه میانگین اثر متقابل رقم × وجین علف­های هرز نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته (66 سانتی­متر) به رقم آرمان و در شرایط وجین علف­های هرز مربوط بود که اختلاف معنی­داری با سایر تیمارها داشت (جدول 3). در کلیه ارقام مورد ارزیابی، عدم کنترل علف­های هرز به کاهش معنی­دار ارتفاع بوته منجر شد. ارتفاع گیاه یکی از صفات بسیار مهم در رقابت محسوب می­شود، چون رابطه مستقیمی با جذب نور دارد (کراف و وان لار 1993). نتایج سایر تحقیقات نشان داد که رقابت علف­های هرز با گیاه نخود منجر به کاهش ارتفاع بوته نخود گردید (محمدی و همکاران 2004 و راتنام و همکاران 2011). علف­های هرز برای کسب مواد مغذی ضروری، آب و نور با گیاه زراعی رقابت کرده (مِرگا و آلِمو 2019) و رشد و عملکرد محصول را کاهش می­دهند. در سایر تحقیقات نیز به اثر مثبت وجین دستی علف­های هرز بر افزایش ارتفاع گیاه نخود اشاره شده است (عوض­بیگی 2015 و راتود و همکاران 2017).

     نتایج مقایسه میانگین نشان داد که از بین تیمارهای کودی، بیشترین (35/59 سانتی­متر) و کمترین (34/54 سانتی­متر) ارتفاع بوته به ترتیب به تیمارهای کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و شاهد (عدم مصرف کود) اختصاص یافت. با کاربرد کود زیستی ریزوبیوم، کود شیمیایی نیتروژن و تلفیق ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن، ارتفاع بوته نخود در مقایسه با تیمار شاهد (عدم مصرف کود) به­ترتیب به­میزان 5/5، 9/5 و 2/9 درصد بهبود یافت (شکل 1). افزایش ارتفاع بوته با کاربرد کود نیتروژن را می­توان به اثر نیتروژن در تحریک تقسیم سلولی و رشد اندام­های رویشی گیاه به­خصوص ساقه و افزایش طول میانگره­ها نسبت داد. انتظار می­رود در این شرایط مواد فتوسنتزی بیشتری توسط گیاه تولید شود که این مواد زمینه را برای طویل شدن ساقه فراهم می­کند. افزایش ارتفاع بوته با کاربرد کود نیتروژن توسط سایر محققان نیز گزارش شده است (کالیسکان و همکاران 2008). گونه­های ریزوبیوم قابلیت دسترسی به نیتروژن را در خاک بهبود می­بخشند و گیاهان را قادر می­سازند تا مواد مغذی مورد نیاز را جذب کنند (خایتو و اَبدیو 2018). یکی دیگر از مکانیسم­های تحریک رشد توسط جدایه­های ریزوبیومی، تولید فیتوهورمون­های اکسینی می­باشد که موجب افزایش رشد ریشه، افزایش جذب آب و عناصر غذایی توسط گیاه و در نتیجه باعث افزایش رشد و ارتفاع بوته می­شود (احمد و خان 2011). خالق­نژاد و جباری (2015) و خان و همکاران (2017) اظهار داشتند که مصرف ریزوبیوم باعث افزایش ارتفاع گیاه نخود می­شود.  

 

 

 

 

 

 

 

جدول 3- ترکیبات تیماری رقم و تداخل علف­های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود

تیمار

ارتفاع بوته (cm)

تعداد غلاف پوک

تعداد غلاف تک بذری

تعداد غلاف دوبذری

تعداد غلاف در بوته

تعداد دانه

در بوته

وزن صد دانه (g)

عملکرد دانه

(kg.ha-1)

رقم

تداخل علف­های هرز

عادل

کنترل علف هرز

    d9/53

  c06/3

    c1/17

    a93/3

    b8/24

    a2/25

   cd4/32

    b6/1537

تداخل تمام فصل علف هرز

    e0/47

  b20/4

    e8/9

    c08/2

    e1/15

    c7/13

    e2/29

    e0/948

منصور

کنترل علف هرز

    b2/63

  d62/2

    b8/18

    b62/2

    b3/24

    a3/24

    a4/37

    b6/1585

تداخل تمام فصل علف هرز

    c7/57

  cd96/2

    d8/12

    d39/1

    d1/17

    b4/15

    b8/35

    d8/1153

آرمان

کنترل علف هرز

    a0/66

  cd00/3

    a4/22

    d38/1

    a8/26

    a1/25

    c8/32

    a5/1726

تداخل تمام فصل علف هرز

    d8/54

  a45/5

    d7/13

    e92/0

    c2/20

    b5/15

    d7/31

    c1/1288

حروف متفاوت در هر ستون نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

 

 

شکل 1- ارتفاع بوته نخود تحت تأثیر منابع مختلف کود نیتروژن

حروف متفاوت نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

 

 

 

تعداد شاخه جانبی در بوته

     نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین تیمارهای کودی، رقم و همچنین تیمارهای مربوط به تداخل علف­های هرز از نظر تعداد شاخه جانبی اختلاف معنی­داری وجود داشت. اثرات متقابل کود × رقم و کود × تداخل علف­های هرز نیز بر این صفت معنی­دار بود (جدول 2). بر اساس نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × رقم، بیشترین تعداد شاخه جانبی (4/13) متعلق به رقم منصور و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن بود. در هر سه رقم نخود، کمترین تعداد شاخه جانبی به تیمار شاهد (عدم مصرف کود) اختصاص یافت. مصرف کود شیمیایی نیتروژن و همچنین کاربرد کود زیستی ریزوبیوم به افزایش معنی­دار تعداد شاخه جانبی در بوته منجر گردید (جدول 4). تعداد شاخه جانبی در بوته تحت تأثیر ژنتیک و محیط قرار می­گیرد و فراهمی عناصر غذایی بر این صفت مؤثر است. تأمین عناصر غذایی مثل نیتروژن موجب بهبود فتوسنتز، افزایش سطح سبز فتوسنتز کننده، تسهیم بهتر مواد فتوسنتزی در مخازن و افزایش انتقال هورمون­های محرک رشد به مریستم­های انتهایی و جانبی شده و در نهایت موجب افزایش تولید شاخه­های جانبی می­شود. کاربرد کودهای زیستی حاوی باکتری­های تثبیت کننده نیتروژن، گیاه را در جذب بیشتر عناصر یاری نموده که در نتیجه آن رشد اندام هوایی و انشعابات جانبی گیاه افزایش می­یابد (سِلوس و همکاران 2004). علاوه بر بهبود غلظت نیتروژن در داخل گیاه به دلیل تثبیت نیتروژن توسط ریزوبیوم، مقدار هورمون­های رشد نیز به واسطه فعالیت باکتری­ها بیشتر می­شود که در نهایت باعث افزایش شاخه­های جانبی در گیاه می­شوند. افزایش تعداد شاخه جانبی نخود با مصرف ریزوبیوم توسط سایر محققان نیز گزارش شده است (خالق­نژاد و جباری 2015).

     نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز مشخص نمود که بیشترین تعداد شاخه جانبی با مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن (4/14) و 100 درصد کود شیمیایی (9/13) در شرایط کنترل علف­های هرز به دست آمد. همچنین کمترین تعداد شاخه جانبی نیز با میانگین 3/9 در تیمار شاهد (عدم مصرف کود) و عدم کنترل علف­های هرز مشاهده گردید. در تمامی تیمارهای کودی مورد ارزیابی، عدم کنترل علف­های هرز به کاهش معنی­دار تعداد شاخه جانبی در بوته منجر شد که این میزان کاهش در تیمار شاهد (عدم مصرف کود) نسبت به سایر تیمارهای کودی چشمگیر بود (جدول 5). در تحقیقی گزارش گردید که تعداد شاخه جانبی رابطه مستقیمی با ارتفاع بوته دارد (حشمت­نیا و آرمین 2016). در این تحقیق نیز کاهش ارتفاع بوته نخود در تیمار تداخل علف­های هرز (جدول 3) با کاهش تولید شاخه­های جانبی همراه بود. در شرایط عدم کنترل علف­های هرز، به دلیل توان رقابتی بالای علف­های هرز، مواد غذایی موجود در خاک برای رشد مطلوب نخود کاهش یافته و این امر رشد و تولید شاخه­های جانبی را محدود می­سازد (حشمت­نیا و آرمین 2016). از طرفی با کنترل علف­های هرز به دلیل افزایش نفوذ نور به داخل جمعیت گیاهی و کاهش رقابت، انشعابات شاخه و تعداد غلاف در بوته افزایش می­یابد (عوض­بیگی 2015). عوض­بیگی (2015) در نخود و قمری و احمدوند (2015) در لوبیا، کاهش تعداد شاخه فرعی در اثر تداخل با علف­های هرز را گزارش کردند.

 

 

جدول 4- ترکیبات تیماری کود و رقم بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود

تیمار

تعداد شاخه جانبی

تعداد غلاف تک بذری

تعداد غلاف دوبذری

تعداد غلاف در بوته

تعداد دانه

در بوته

وزن صد دانه (g)

عملکرد کاه

(kg.ha-1)

عملکرد دانه

(kg.ha-1)

کود

رقم

شاهد (عدم مصرف کود)

عادل

e 8/10

g 1/10

g 31/1

g 3/16

g 7/12

e 3/27

f 1/1891

f 1/998

منصور

abcd 3/12

f 3/14

gh 26/1

f 1/19

f 1/17

b 7/34

d 1/2360

e 9/1081

آرمان

f 5/9

de 8/15

i 46/0

cd 3/21

f 5/16

d 9/30

cd 8/2393

d 5/1281

کود زیستی ریزوبیوم

عادل

bcde 9/11

f 2/14

d 52/2

def 3/20

de 2/19

d 0/31

e 2/2140

d 2/1239

منصور

abcd 3/12

ef 0/15

f 67/1

ef 5/19

e 3/18

a 7/36

c 8/2547

c 9/1367

آرمان

de 2/11

cd 9/16

h 99/0

bc 3/22

de 8/18

cd 0/32

b 9/2747

b 2/1515

100 % کود شیمیایی

عادل

ab 9/12

f 3/14

b 80/3

cde 9/20

b 9/21

d 8/31

e 6/2187

c 1/1387

منصور

abc 6/12

de 9/15

ef 89/1

def 5/20

d 7/19

a 4/37

b 9/2784

c 1/1394

آرمان

cde 7/11

b 6/18

gh 12/1

b 9/23

c 8/20

c 1/33

b 9/2876

b 9/1569

ریزوبیوم + 50 % کود شیمیایی

عادل

abc 6/12

ef 2/15

a 39/4

bc 3/22

a 0/24

c 1/33

d 9/2372

c 8/1346

منصور

a 4/13

bc 8/17

c 22/3

b 5/23

a 2/24

a 6/37

b 3/2805

a 9/1634

آرمان

abc 8/12

a 0/21

e 03/2

a 6/26

a 1/25

c 0/33

a 5/3291

a 5/1662

حروف متفاوت در هر ستون نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

 

 

جدول 5- ترکیبات تیماری کود و تداخل علف­های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود

تیمار

تعداد شاخه جانبی

تعداد غلاف پوک

تعداد غلاف تک بذری

تعداد غلاف دوبذری

تعداد غلاف در بوته

تعداد دانه

در بوته

کود

تداخل علف­های هرز

شاهد (عدم مصرف کود)

کنترل علف هرز

  b4/12

  c28/3

  c1/17

  de45/1

  b3/22

  d3/20

تداخل تمام فصل علف هرز

  d3/9

  a33/5

  f8/9

  f57/0

  e5/15

  g6/10

کود زیستی ریزوبیوم

کنترل علف هرز

  b6/12

  d67/2

  b2/18

  c17/2

  b3/23

  c6/22

تداخل تمام فصل علف هرز

  c9/10

  b25/4

  e5/12

  e28/1

  d1/18

  f0/15

100 % کود شیمیایی

کنترل علف هرز

  a9/13

  cd03/3

  a8/20

  b94/2

  a5/27

  b7/26

تداخل تمام فصل علف هرز

  c9/10

  b90/3

  e8/11

  d60/1

  e2/16

  f0/15

ریزوبیوم + 50 % کود شیمیایی

کنترل علف هرز

  a4/14

  d59/2

  a6/21

  a01/4

  a2/28

  a9/29

تداخل تمام فصل علف هرز

  c5/11

  c33/3

  d4/14

  c41/2

  c2/20

  e9/18

حروف متفاوت در هر ستون نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

                                                                   

 

 

تعداد غلاف پوک

     نتایج تجزیه واریانس داده­ها نشان داد که بین تیمارهای کودی، ارقام و همچنین تیمارهای مربوط به تداخل علف­های هرز تفاوت معنی­داری از نظر تعداد غلاف پوک در بوته مشاهده شد. این صفت همچنین به­طور معنی­داری تحت تأثیر اثرات متقابل کود × تداخل علف­های هرز و رقم × تداخل علف­های هرز قرار گرفت (جدول 2). بر اساس نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل رقم × تداخل علف­های هرز، بیشترین تعداد غلاف پوک در بوته (45/5) در رقم آرمان و در شرایط تداخل تمام فصل علف­های هرز مشاهده گردید (جدول 3). موسوی و همکاران (2009) نیز در تحقیقات خود، اختلاف معنی­داری بین ارقام مختلف نخود از لحاظ تعداد غلاف پوک در بوته گزارش کردند.

     نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز نشان داد که بیشترین تعداد غلاف پوک در بوته با میانگین 33/5 به تیمار شاهد (عدم مصرف کود) و تداخل تمام فصل علف­های هرز اختصاص یافت. با مصرف کودهای نیتروژنی از تعداد غلاف­های پوک در بوته کاسته شد که این کاهش در تیمار تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن بیش از سایر تیمارهای کودی بود. در تمامی تیمارهای کودی مورد ارزیابی، وجین علف­های هرز به کاهش معنی­دار تعداد غلاف پوک در بوته منجر شد (جدول 5). عدم دسترسی به نیتروژن در مراحل حساس رشدی، با کاهش تولید مواد فتوسنتزی همراه است که در نهایت به افزایش تعداد غلاف پوک و کاهش تعداد غلاف بارور منجر می­گردد، در حالی­که در شرایط کاربرد کود نیتروژن، به­خصوص در تیمار مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن، به دلیل افزایش قابلیت دسترسی گیاه به عناصر غذایی و جذب بیشتر نیتروژن توسط گیاه، سطح برگ و رشد گیاه بهبود یافته و به افزایش فتوسنتز و کاهش تعداد غلاف­های نابارور و پوک در گیاه منجر گردید. تحت شرایط تداخل تمام فصل علف­های هرز، به دلیل رقابت گیاه زراعی و علف­های هرز بر سر منابع غذایی، آب و نور، گیاه نخود دسترسی کمتری به منابع مختلف رشد خواهد داشت که در این شرایط با کاهش فتوسنتز، اسیمیلات کمتری تولید شده و در زمان پر شدن دانه­ها، مواد غذایی محدود تولید شده برای پر شدن غلاف­ها کافی نبوده و بر تعداد غلاف­های پوک افزوده خواهد شد.

 

تعداد غلاف تک بذری در بوته

     بر اساس نتایج تجزیه واریانس مندرج در جدول 2، تعداد غلاف تک بذری در بوته به طور معنی­داری تحت تأثیر اثرات ساده کود، رقم و تداخل علف­های هرز قرار گرفت. همچنین اثرات متقابل کود × رقم، کود × تداخل علف­های هرز و رقم × تداخل علف­های هرز نیز بر این صفت معنی­دار به دست آمدند (جدول 2). نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل کود × رقم نشان داد که حداکثر تعداد غلاف تک بذری در بوته (21) به رقم آرمان و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن مربوط بود. در تمامی تیمارهای کودی، بیشترین تعداد غلاف تک بذری به رقم آرمان و کمترین مقدار به رقم عادل تعلق داشت (جدول 4). مصرف کود نیتروژنی تعداد غلاف تک بذری در بوته را به­طور معنی­داری افزایش داد که این افزایش در تیمار مصرف تلفیقی ریزوبیوم و کود شیمیایی نیتروژن بیشتر از سایر تیمارهای کودی بود. نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز نشانگر برتری تعداد غلاف تک بذری در تیمار وجین علف­های هرز می­باشد. بیشترین غلاف تک بذری در بوته (6/21) با کنترل علف­های هرز و مصرف ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن حاصل شد. کمترین مقدار این صفت (8/9) نیز به تیمار عدم مصرف کود (شاهد) و تداخل تمام فصل علف­های هرز اختصاص یافت (جدول 5). نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل رقم × تداخل علف­های هرز مشخص نمود که بیشترین تعداد غلاف تک بذری در بوته (4/22) به رقم آرمان و در شرایط کنترل علف­های هرز اختصاص داشت (جدول 3). در تحقیق حاضر، بخش زیادی از غلاف­ها در هر سه رقم مورد ارزیابی را غلاف تک بذری تشکیل داد. در تحقیقی، موسوی و همکاران (2009) نیز گزارش کردند که 12 درصد کل غلاف­ها در ارقام مورد مطالعه نخود از نوع دو بذری و مابقی تک بذری بودند.

 

تعداد غلاف دو بذری در بوته

     نتایج تجزیه واریانس داده­ها نشان داد که اثرات ساده کود، رقم و تداخل علف­های هرز بر تعداد غلاف دو بذری در بوته معنی­دار گردید. اثرات متقابل کود × رقم، کود × تداخل علف­های هرز و رقم × تداخل علف­های هرز نیز بر صفت مورد نظر معنی­دار بودند (جدول 2). نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل کود × رقم نشان داد که حداکثر تعداد غلاف دو بذری (39/4) به رقم عادل و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن اختصاص یافت که اختلاف معنی­داری با سایر تیمارها داشت. در تمامی تیمارهای کودی، بیشترین و کمترین تعداد غلاف دو بذری به ترتیب به ارقام عادل و آرمان تعلق داشت. همچنین در تمامی ارقام نخود مورد ارزیابی، بیشترین تعداد غلاف دو بذری با مصرف ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن به دست آمد (جدول 4). در تحقیقی گزارش گردید که توانایی انحلال فسفات توسط باکتری­های ریزوبیومی مهم­ترین مکانیسم تحریک رشد گیاه در خاک­هایی با حاصلخیزی متوسط تا زیاد می­باشد. بنابراین باکتری­های ریزوبیوم نقش دوگانه بسیار مهمی در تأمین دو عنصر حیاتی، نیتروژن و فسفر ایفا نموده و اثر مهمی در بهبود عملکرد گیاه دارند (چابوت و همکاران 1996).

     نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز مشخص نمود که بیشترین تعداد غلاف دو بذری در بوته (01/4) با کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن در شرایط کنترل علف­های هرز حاصل شد. در کلیه تیمارهای کودی، وجین علف­های هرز به بهبود معنی­دار تعداد غلاف دو بذری در بوته منجر شد. در هر دو شرایط کنترل و تداخل تمام فصل علف­های هرز، بیشترین تعداد غلاف دو بذری به مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن اختصاص داشت (جدول 5).

     نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل رقم × تداخل علف­های هرز نشان داد که رقم عادل در شرایط کنترل علف­های هرز از بیشترین تعداد غلاف دو بذری در بوته (93/3) برخوردار بود. با کنترل علف­های هرز در هر سه رقم نخود مورد ارزیابی، میانگین تعداد غلاف دو بذری در بوته افزایش یافت که این افزایش در ارقام عادل، منصور و آرمان به ترتیب 89، 88 و 50 درصد بود (جدول 3). تغییرات تعداد دانه در غلاف کمتر تحت تأثیر عوامل محیطی قرار گرفته و این صفت بیشتر تحت کنترل عوامل ژنتیکی است (قنبری و طاهری­مازندرانی 2003). بر اساس نتایج تحقیق حاضر، به نظر می­رسد رقم عادل از نظر تخصیص مواد فتوسنتزی به مقصدهای زایشی در مرحله تشکیل غلاف­ها از کارایی بیشتری برخوردار بوده است. از طرفی در شرایط کنترل علف­های هرز و مصرف کود نیتروژن (به ویژه تلفیق ریزوبیوم + کود شیمیایی) به دلیل دسترسی بهتر بوته­های نخود به منابع رشد (نور، آب و مواد غذایی)، رشد رویشی گیاه افزایش یافته و با توسعه و دوام سطح برگ، بر میزان جذب تشعشع خورشیدی افزوده شده است. در این شرایط ریزش گل کمتر شده و مواد فتوسنتزی لازم برای پر شدن غلاف­ها تأمین گردیده است. در حالی که در شرایط تداخل و رقابت با علف­های هرز، رشد رویشی و زایشی گیاه محدود شده و گل­دهی و غلاف­بندی کمتری صورت گرفته است.

 

تعداد غلاف در بوته

     بر اساس نتایج تجزیه واریانس داده­ها (جدول 2)، اثرات ساده کود، رقم و تداخل علف­های هرز و همچنین اثرات متقابل کود × رقم، کود × تداخل علف­های هرز و رقم × تداخل علف­های هرز بر تعداد غلاف در بوته معنی­دار بود. نتایج مقایسه میانگین مربوط به اثر متقابل کود × رقم نشان داد که بیشترین تعداد غلاف در بوته (6/26) به رقم آرمان و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و کمترین تعداد (3/16) به رقم عادل در شرایط عدم مصرف کود اختصاص یافت. در هر سه رقم مورد ارزیابی، بیشترین تعداد غلاف در بوته با کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن به دست آمد. از طرفی در تمامی تیمارهای کودی، رقم آرمان دارای بالاترین تعداد غلاف در بوته نسبت به سایر ارقام بود (جدول 4). تعداد غلاف در بوته، یکی از اجزای مهم عملکرد می­باشد، زیرا غلاف از یک طرف در برگیرنده تعداد دانه بوده و از طرف دیگر تأمین کننده مواد فتوسنتزی مورد نیاز برای دانه­ها می­باشد و در مراحل اولیه پرشدن دانه از طریق فتوسنتز، در رشد و تکامل دانه مشارکت می­کند. به طوری­که تعداد غلاف بیشتر، اغلب با افزایش عملکرد نهایی گیاهان همراه است (شادفر و شمس 2018). به طور کلی تعداد غلاف در بوته به رقم بستگی دارد (ایاز و همکاران 2004)، با این وجود، عوامل محیطی و شیوه­های مدیریت زراعی هم می­توانند غلاف­های تولید شده در گیاه را تحت تأثیر قرار دهند (نات و همکاران 1987). تلقیح بذر با ریزوبیوم در افزایش گره­زایی و بهبود رشد و عملکرد حبوبات مؤثر است (یاداو و همکاران 2011). افزایش تعداد غلاف در بوته در گیاهان حاصل از بذرهای تلقیح شده را می­توان به تأثیر ریزوبیوم بر فراهمی نیتروژن، جذب عناصر غذایی، افزایش برخی فعالیت­های آنزیمی و توسعه بیشتر ریشه نسبت داد. اثر مثبت تلقیح بذر با ریزوبیوم بر تعداد غلاف­های نخود در سایر تحقیقات نیز گزارش شده است (خایتو و همکاران 2016).

نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز نشان داد که با کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن همراه با وجین علف­های هرز بیشترین تعداد غلاف در بوته (2/28) تولید شد، در حالی­که کمترین تعداد غلاف در بوته (5/15) به تیمار عدم مصرف کود و تداخل تمام فصل علف­های هرز مربوط بود. در تمامی تیمارهای کودی، تعداد غلاف­های تولید شده در شرایط وجین علف­های هرز به­طور معنی­داری بیشتر از تداخل تمام فصل علف­های هرز بود (جدول 5). در دسترس بودن نیتروژن می­تواند فشار رقابت علف­های هرز با گیاه زراعی را کاهش دهد (شفیق و همکاران 1994). در تحقیقی گزارش گردید که بوته­های نخود حاصل از بذرهای تلقیح شده با ریزوبیوم نسبت به تیمار شاهد (عدم مصرف کود) تعداد غلاف بیشتری در بوته داشتند (توگای و همکاران 2008).

     نتایج حاصل از مقایسه میانگین اثر متقابل رقم × تداخل علف­های هرز مشخص نمود که بیشترین تعداد غلاف در بوته (8/26) در رقم آرمان و در شرایط کنترل علف­های هرز مشاهده شد. در هر سه رقم مورد ارزیابی، کنترل علف­های هرز منجر به افزایش معنی­دار تعداد غلاف در بوته گردید که در این بین، در رقم عادل اثر مثبت وجین علف­های هرز بر تعداد غلاف در بوته بیش از سایر ارقام بود (جدول 3). بالا بودن تعداد غلاف در بوته در تیمار وجین علف­های هرز می­تواند ناشی از عدم رقابت علف­های هرز با گیاه نخود در مزرعه باشد. گیاه نخود به دلیل سرعت رشد پایین و توسعه محدود برگ­ها در مراحل اولیه رشد و استقرار، قادر به رقابت با علف­های هرز نیست (کاشیک و همکاران 2014). در شرایط تداخل تمام فصل علف­های هرز، به دلیل نبود فضای کافی از تعداد شاخه جانبی نخود کاسته شده (جدول 5) و با کاهش تعداد شاخه­های جانبی، تعداد غلاف در بوته نیز کاهش یافته است. در شرایط تداخل علف­های هرز، کاهش تولید مواد فتوسنتزی سبب می­شود که حداکثر تعداد غلاف در هر بوته تولید نشود که دلیل این امر کاهش تولید غلاف در بوته یا ریزش غلاف­های ضعیف و نارس می­باشد (حشمت­نیا و آرمین 2016). در آزمایشی اعلام گردید که کنترل علف­های هرز، تعداد غلاف در بوته نخود را به میزان 44 درصد بهبود بخشید (عوض­بیگی 2015). به گزارش اِمنکی و همکاران (2010)، در بین روش­های مختلف مدیریت علف­های هرز، بیشترین تعداد غلاف در بوته در تیمار وجین دستی مشاهده گردید.

 

تعداد دانه در بوته

     نتایج تجزیه واریانس داده­ها نشان دهنده اثر معنی­دار تیمارهای کود نیتروژن و تداخل علف­های هرز بر تعداد دانه در بوته می­باشد. همچنین اثرات متقابل کود × رقم، کود × تداخل علف­های هرز و رقم × تداخل علف­های هرز بر این صفت معنی­دار بود (جدول 2). نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × رقم مشخص نمود که بیشترین تعداد دانه در بوته (1/25) به رقم آرمان و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن اختصاص یافت که اختلاف معنی­داری با دو رقم دیگر در تیمار کودی مذکور نداشت. در شرایط عدم مصرف کود نیتروژن، رقم عادل از تعداد دانه کمتری در مقایسه با دو رقم دیگر برخوردار بود، در حالی که در شرایط تلقیح بذرها با ریزوبیوم و تیمار مصرف 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن، بیشترین تعداد دانه به این رقم اختصاص داشت (جدول 4). نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز نشان داد که بیشترین تعداد دانه در بوته (9/29) با مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و وجین علف­های هرز به دست آمد که اختلاف معنی­داری با سایر تیمارها داشت (جدول 5). در تمامی تیمارهای کودی، با کنترل علف­های هرز بر تعداد دانه در بوته افزوده شد و بیشترین میزان افزایش در تیمار شاهد (عدم مصرف کود) مشاهده گردید. کنترل علف­های هرز در تیمارهای شاهد (عدم مصرف کود)، کود زیستی ریزوبیوم، مصرف 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن و مصرف ترکیبی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن به ترتیب به افزایش 92، 51، 78 و 58 درصدی تعداد دانه در بوته منجر گردید (جدول 5). در گیاه نخود نیز همانند اکثر گیاهان زراعی، تعداد دانه در بوته نقش مؤثری در تعیین عملکرد دارد (خالق­نژاد و جباری 2015). با مصرف کود نیتروژن و وجین علف­های هرز، منابع مورد نیاز گیاه نخود در دسترس بوده و شرایط برای حداکثر توان فتوسنتزی گیاه فراهم می­باشد. از این­رو افزایش تعداد دانه در بوته تحت تیمارهای کوددهی و کنترل علف­های هرز را می­توان به بیشتر بودن تعداد شاخه جانبی و تعداد غلاف­ها و کاهش تعداد گل­های عقیم و غلاف­های پوک در این شرایط نسبت داد (جداول 3، 4 و 5). عدم تأمین مواد فتوسنتزی لازم برای رشد جنین و تکامل دانه، از دلایل عمده پایین بودن تعداد دانه در بوته در شرایط عدم مصرف کود (شاهد) می­باشد. کود نیتروژن به دلیل بالا بردن دوام سطح برگ، موجب افزایش راندمان فتوسنتزی در واحد سطح شده و با حفظ فرآیند انتقال مواد غذایی به سوی گل و میوه، موجب افزایش تعداد دانه در بوته و عملکرد گیاه می­شود (چیما و همکاران 2001). مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن به دلیل افزایش جذب عناصر غذایی، فتوسنتز و رشد ریشه، با افزایش تعداد شاخه­های جانبی و کاهش ریزش گل­های بارور همراه بوده و در نهایت به افزایش تعداد غلاف و تعداد دانه در بوته منجر می­شود (خالق­نژاد و جباری 2015).

     نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل رقم × تداخل علف­های هرز گویای این مطلب بود که در هر سه رقم نخود مورد ارزیابی، وجین علف­های هرز موجب بهبود معنی­دار تعداد دانه در بوته گردید. بیشترین میزان تعداد دانه در بوته (2/25) به رقم عادل در شرایط وجین علف­های هرز اختصاص یافت، در حالی­که کمترین میزان (7/13) نیز به همین رقم و تحت شرایط تداخل تمام فصل علف­های هرز مربوط بود که این امر نشان دهنده حساسیت بیشتر رقم عادل به رقابت با علف­های هرز می­باشد (جدول 3). در شرایط عدم کنترل علف­های هرز، با افزایش سایه­اندازی و رقابت علف­های هرز، فتوسنتز و به دنبال آن تجمع ماده خشک گیاه زراعی کاهش یافته و از سهم مواد تخصیص یافته به دانه­ها کاسته می­شود. در این شرایط رقابت بین گل­های اولیه با گل­هایی که بعداً تشکیل می­شوند و رقابت بین دانه­ها برای جذب بیشتر مواد فتوسنتزی باعث می­شود تا دانه­های کمتری تشکیل شده و از رشد دانه­هایی که از قدرت کمتری در جذب مواد برخوردار هستند، ممانعت به عمل آید (عوض­بیگی 2015). اکبری و همکاران (2010) اظهار داشتند که در تیمار عدم کنترل علف­های هرز، در اثر رقابت علف­های هرز با نخود و کاهش کارایی فتوسنتز گیاه، از تعداد دانه در غلاف کاسته شد. در تحقیقی دیگر گزارش شده که اگر 5 تا 7 هفته پس از کاشت لوبیا، علف­های هرز کنترل نشوند، تعداد دانه در بوته به شدت کاهش می­یابد (آگویو و ماسیوناس 2003).

 

وزن صد دانه

      بر اساس نتایج تجزیه واریانس داده­ها (جدول 2)، اثرات ساده کود، رقم و تداخل علف­های هرز بر وزن صد دانه نخود معنی­دار بود. همچنین اثرات متقابل کود × رقم و رقم × تداخل علف­های هرز نیز بر وزن صد دانه معنی­دار گردید (جدول 2). نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × رقم نشان دهنده برتری رقم منصور از نظر وزن صد دانه در مقایسه با ارقام عادل و آرمان در همه تیمارهای کودی می­باشد. بیشترین وزن صد دانه (6/37 گرم) به رقم منصور و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن اختصاص یافت که تفاوت معنی­داری با وزن صد دانه همین رقم در تیمارهای مصرف کود زیستی و 100 درصد کود شیمیایی نداشت (جدول 4). نیتروژن قابل دسترس علاوه بر بهبود توسعه برگ­ها می­تواند به حفظ دوام برگ­ها جهت انجام فعالیت­های فتوسنتزی در طول دوره رشد کمک کرده و با حمایت مناسب از اندام­های زایشی، باعث افزایش تعداد گل­ها و تلقیح بهتر شده و در نهایت با تخصیص مواد فتوسنتزی بیشتر به دانه­ها، به بزرگ شدن دانه و افزایش وزن صد دانه در واحد سطح منجر می­شود (سلیمانی و اصغرزاده 2010). افزایش وزن صد دانه در گیاهان حاصل از بذرهای تلقیح شده با کود زیستی ریزوبیوم نیز می­تواند به دلیل بهبود رشد ریشه، تثبیت نیتروژن، دسترسی بهتر و بیشتر به آب و مواد غذایی و افزایش اسیمیلاسیون مواد فتوسنتزی به دلیل بهبود سطح برگ و رنگدانه­های فتوسنتزی در این تیمار باشد که در نهایت با افزایش تولید اسیمیلات و انتقال مواد فتوسنتزی از منبع به مخزن، به بهبود وزن صد دانه نخود منجر می­شود (نیوکی و ناکیدمی 2016).

     بر اساس نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل رقم × تداخل علف­های هرز، در همه ارقام مورد ارزیابی، به ویژه در رقم عادل، وزن صد دانه نخود در شرایط وجین علف­های هرز به­طور معنی­داری بیشتر از تیمار تداخل تمام فصل علف هرز بود. بیشترین وزن صد دانه نخود (4/37 گرم) در رقم منصور و در شرایط کنترل کامل علف­های هرز و کمترین مقدار (2/29 گرم) در رقم عادل و در شرایط تداخل تمام فصل علف­های هرز مشاهده گردید (جدول 3). بیشتر علف­های هرز از رشد اولیه سریع­تری نسبت به گیاهان زراعی از جمله نخود برخوردارند و به همین دلیل قادر به مهار رشد گیاه زراعی بوده و می­توانند فتوسنتز و عملکرد گیاه زراعی را تحت تأثیر قرار دهند (تِپه و همکاران 2011). رقابت گیاه زراعی و علف­های هرز بر سر نور، آب و مواد غذایی در شرایط عدم کنترل علف­های هرز می­تواند به عنوان مهم­ترین عامل کاهش وزن صد دانه و عملکرد دانه نخود در نظر گرفته شود.

 

عملکرد دانه تک بوته

      بین تیمارهای کودی، ارقام و تداخل علف­های هرز از نظر عملکرد دانه تک بوته تفاوت آماری معنی­داری وجود داشت، با این حال هیچکدام از اثرات متقابل تیمارها بر صفت مذکور معنی­دار نگردید (جدول 2). بر اساس نتایج مقایسه میانگین، کاربرد کودهای نیتروژنی در مقایسه با تیمار شاهد (عدم مصرف کود) منجر به افزایش معنی­دار عملکرد دانه تک بوته گردید. بیشترین عملکرد دانه تک بوته (89/4 گرم) با مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن حاصل شد. با کاربرد کود زیستی، 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن و ترکیب کود زیستی + 50 درصد کود شیمیایی، میانگین عملکرد دانه تک بوته نخود در مقایسه با تیمار شاهد (عدم مصرف کود) به­ترتیب 23، 24 و 36 درصد افزایش یافت (شکل 2). باکتری­هایی مانند ریزوبیوم از طریق ساز و کارهایی مانند تولید سیدروفورها، سنتز آنتی بیوتیک­ها، تولید هورمون­های گیاهی، افزایش جذب فسفر توسط گیاه، کمک به جذب نیتروژن و سنتز آنزیم­هایی که مقدار اتیلن در گیاه را تنظیم می­کنند، می­توانند در کنار کود نیتروژن به توسعه بهتر ریشه و در نتیجه تحریک رشد رویشی گیاه کمک کنند (عبدالجلیل و همکاران 2007). تلقیح بذر با باکتری مناسب موجب افزایش معنی­دار وزن خشک اندام هوایی و عملکرد دانه در نخود می­گردد (اختر و سیدیکی 2008). با مقایسه ارقام نخود نیز مشخص شد که بیشترین (86/4 گرم) و کمترین (94/3 گرم) عملکرد دانه تک بوته به ترتیب به رقم­های آرمان و عادل تعلق داشت (شکل 3). نتایج مقایسه میانگین تیمارهای علف هرز حاکی از برتری 42 درصدی عملکرد دانه تک بوته در تیمار وجین علف­های هرز نسبت به شرایط تداخل تمام فصل علف­های هرز بود، به­طوری که میانگین عملکرد دانه بوته از 6/3 گرم به 1/5 گرم افزایش یافت (شکل 4). با توجه به اینکه وجین تمام فصل علف­های هرز امکان حداکثر استفاده از شرایط محیطی (از جمله نور، آب و مواد غذایی) را برای گیاه زراعی فراهم می­کند، برتری این تیمار نسبت به شرایط تداخل علف­های هرز قابل انتظار بود. در تحقیقی گزارش گردید که تداخل علف­های هرز می­تواند عملکرد دانه نخود را بیش از 85 درصد کاهش دهد (راتنام و همکاران 2011).

 

 

 

شکل 2- عملکرد دانه تک بوته نخود تحت تأثیر منابع مختلف کود نیتروژن

حروف متفاوت نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

 

 

 

شکل 3- عملکرد دانه تک بوته نخود تحت تأثیر ارقام مختلف

حروف متفاوت نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

 

 

 

شکل 4- عملکرد دانه تک بوته نخود تحت تیمار علف هرز

حروف متفاوت نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

 

 

عملکرد کاه

     عملکرد کاه نخود به­طور معنی­داری تحت تأثیر تیمارهای کود، رقم و همچنین تداخل علف­های هرز قرار گرفت. اثر متقابل کود × رقم نیز بر این صفت معنی­دار بود (جدول 2). نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × رقم نشان داد که بیشترین عملکرد کاه نخود (5/3291 کیلوگرم در هکتار) به رقم آرمان و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و کمترین مقدار (1/1891 کیلوگرم در هکتار) به رقم عادل در شرایط عدم مصرف کود اختصاص یافت. در تمامی تیمارهای کودی، کمترین و بیشترین عملکرد کاه به ترتیب به ارقام عادل و آرمان مربوط بود. در هر سه رقم مورد بررسی، مصرف کود زیستی یا کود شیمیایی نیتروژن به افزایش عملکرد کاه منجر شد که این افزایش عملکرد با کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن نسبت به سایر سطوح کودی چشمگیر بود (جدول 4). بهبود رشد گیاه در اثر تلقیح بذر با کودهای زیستی را می­توان به تأثیر این میکروارگانیسم­ها بر فعالیت­های فیزیولوژیکی و متابولیکی گیاه، تثبیت نیتروژن و ترشح هورمون­هایی نظیر سیتوکینین و اکسین که جذب آب و مواد غذایی را تحریک می­کنند، نسبت داد (اِل­زینی 2007).

     در شرایط عدم وجین علف­های هرز، بوته­های نخود از عملکرد کاه کمتری برخوردار بودند (3/2369 کیلوگرم در هکتار). با وجین علف­های هرز، میانگین عملکرد کاه با 8/13 درصد افزایش به 4/2697 کیلوگرم در هکتار رسید (شکل 5). با مدیریت علف­های هرز در اوایل فصل که رشد و نمو و سرعت تجمع ماده خشک در نخود پایین است، رقابت علف­های هرز حذف یا کاهش یافته و در نتیجه گیاه زراعی نخود توانسته از منابع غذایی، نور و آب حداکثر استفاده را بنماید. در تحقیقی گزارش گردید که تداخل علف­های هرز به کاهش 63 درصدی عملکرد کاه در گیاه نخود منجر گردید (اَلتهابی و همکاران 1994).

 

 

 

شکل 5- عملکرد کاه نخود تحت تیمار علف هرز

حروف متفاوت نشانگر اختلاف معنی­دار در سطح احتمال پنج درصد می­باشد (آزمون دانکن).

 

 

عملکرد دانه در واحد سطح

نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات ساده کود، رقم و تداخل علف­های هرز بر عملکرد دانه نخود معنی­دار بود، همچنین اثرات متقابل کود × رقم و رقم × تداخل علف­های هرز نیز بر این صفت معنی­دار گردید (جدول 2). نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود × رقم مشخص نمود که کاربرد کود نیتروژن، به­خصوص مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن به افزایش معنی­دار عملکرد دانه در هر سه رقم مورد ارزیابی منجر شد. بیشترین عملکرد دانه (5/1662 کیلوگرم در هکتار) به رقم آرمان در شرایط کاربرد ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن تعلق داشت که تفاوت معنی­داری با رقم منصور و کاربرد ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن نداشت (جدول 4). افزایش عملکرد دانه ارقام مورد مطالعه در شرایط کاربرد کود نیتروژن (به­ویژه مصرف تلفیقی کودها) را می­توان به بیشتر بودن ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه در این شرایط نسبت داد (جداول 3، 4 و 5). نیتروژن یکی از مهم­ترین عناصر غذایی مورد نیاز در چرخه زندگی گیاه است که در تمام مراحل زیستی و در ساختمان بسیاری از ترکیبات مانند کلروفیل، اسیدهای آمینه، اسیدهای نوکلئیک، هورمون­های گیاهی (مانند سیتوکینین) و آنزیم­های گیاهی (نیتریت ردوکتاز، نیترات ردوکتاز و نیتروژناز) نقش داشته و در تنظیم روابط عناصر غذایی و رشد گیاه مؤثر است، بنابراین مصرف این نوع کود به عنوان استارتر ضروری است. در تحقیقی اعلام گردید که با مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، افزایش معنی­داری در تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی نخود مشاهده شد (مکنزی و هیل 1995). اثرات مثبت تلقیح بذر نخود با ریزوبیوم علاوه بر تأمین نیتروژن مورد نیاز محصول (توگای و همکاران 2008)، به توانایی این باکتری­ها در سنتز فیتوهورمون­هایی مانند اکسین مربوط است که در تقویت و توسعه سیستم ریشه و افزایش جذب آب و مواد مغذی نقش قابل توجهی دارند (وِرنر و نیوتن 2005).

     بر اساس نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل رقم × تداخل علف­های هرز، کنترل علف­های هرز در تمام ارقام مورد ارزیابی به افزایش عملکرد دانه نخود منجر گردید که این افزایش در رقم عادل نسبت به دو رقم دیگر بیشتر بود. بیشترین عملکرد دانه در واحد سطح (5/1726 کیلوگرم در هکتار) به رقم آرمان در شرایط کنترل علف­های هرز تعلق داشت. با کنترل علف­های هرز، میانگین عملکرد دانه ارقام عادل، منصور و آرمان در مقایسه با تیمار تداخل تمام فصل علف­های هرز به ترتیب 62، 37 و 34 درصد افزایش یافت (جدول 3). قدرت رقابتی پایین­تر رقم عادل نسبت به دو رقم دیگر را می­توان به ارتفاع بوته کمتر این رقم نسبت داد (جدول 3). نتایج این تحقیق نشان می­دهد که مدیریت ضعیف علف­های هرز یکی از مهم­ترین عوامل محدود کننده عملکرد دانه در نخود است. کاهش عملکرد دانه در شرایط تداخل علف­های هرز را می­توان به اثرات نامطلوب رقابت علف­های هرز با گیاه زراعی از طریق کاهش دسترسی به منابع و اثرات منفی آن بر ارتفاع بوته و اجزای عملکرد (جداول 3، 4 و 5) نسبت داد که در نهایت به افت عملکرد نهایی دانه منجر می­گردد. در صورت کنترل مؤثر علف­های هرز، با افزایش تولید ماده خشک (قبل از شروع فاز زایشی)، توان فتوسنتزی گیاه بهبود یافته و مواد فتوسنتزی لازم برای پر شدن دانه­ها فراهم شده و حداکثر وزن صد دانه، تعداد دانه در غلاف و عملکرد دانه حاصل می­شود (خالق­نژاد و جباری 2015). به گزارش محمدی و همکاران (2004)، با افزایش طول دوره تداخل علف­های هرز، به دلیل اثر سوء علف­های هرز بر فتوسنتز گیاه، تعداد شاخه­های بارور و تعداد غلاف در بوته، ماده خشک کمتری به تولید دانه اختصاص یافته و عملکرد دانه کاهش می­یابد.

     با وجود اینکه اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز بر برخی از اجزای عملکرد از جمله تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در بوته معنی­دار بود، ولی بر صفت عملکرد دانه معنی­دار نگردید (جدول 2). به نظر می­رسد یکی از دلایل آن، عدم معنی­داری اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز بر صفت وزن صد دانه نخود است که می­تواند با تعداد دانه کمتر در بوته و عدم کاهش قابل ملاحظه مواد فتوسنتزی تخصیص یافته به دانه در شرایط تداخل تمام فصل علف­های هرز مرتبط باشد. نتایج این تحقیق نشان داد با وجود اینکه عملکرد دانه تحت تأثیر اثر متقابل کود × تداخل علف­های هرز قرار نگرفت، اما افزایش عملکرد در شرایط کاربرد کود نیتروژن، به­خصوص مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن، به همراه کنترل علف­های هرز نسبت به تیمار عدم کوددهی تحت شرایط آلودگی به علف­های هرز چشمگیر و قابل قبول بود.

 

نتیجه­گیری

     از نتایج کاربردی این تحقیق برای کشاورزان می­توان به این نکته اشاره کرد، با توجه به برتری تیمار تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن در بیشتر صفات مورد ارزیابی در این تحقیق، کاربرد ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن به عنوان راهکاری برای کاهش مصرف کودهای شیمیایی در راستای کشاورزی پایدار توصیه می­شود. در بین ارقام مورد ارزیابی نیز در اغلب صفات، رقم آرمان برتر از سایر ارقام بود. بیشترین تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد کاه و عملکرد دانه به رقم آرمان و مصرف تلفیقی کود زیستی و 50 درصد کود شیمیایی اختصاص یافت. کنترل علف­های هرز، همه صفات مورد مطالعه را بهبود بخشید. در شرایط وجین علف­های هرز، بیشترین ارتفاع بوته، تعداد غلاف تک بذری، تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه به رقم آرمان مربوط بود. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف تک بذری، تعداد غلاف دو بذری، تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در بوته با کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و وجین علف­های هرز به دست آمد. به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که رقم آرمان می­تواند به عنوان بهترین رقم در شرایط آب و هوایی خرم آباد در نظر گرفته شود. از طرفی، تلقیح بذر با ریزوبیوم به همراه مصرف 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن مورد نیاز گیاه و کنترل علف­های هرز می­تواند عملکرد نخود را به طور قابل توجهی افزایش دهد.

 

سپاسگزاری

تیم نویسندگان مقاله از ریاست محترم مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خرم آباد، جناب آقای دکتر منوچهر سیاح فر بابت همکاری در راستای انجام این تحقیق کمال تشکر را دارند.

Abdul-Jaleel C, Manivannan P, Sankar B, Kishorekumar A, Gopi R, Somasundaram R and Panneerselvam R. 2007. Pseudomonas fluorescens enhances biomass yield and ajmalicine production in Catharanthus roseus under water deficit stress. Colloids and Surfaces B: Biointerfaces, 60(1): 7-11.
Agriculture statistics. 2019. Volume one, Crop products. Ministry of Agriculture Jihad, Department of Planning and Economic, Center for Information and Communication Technology. (In Persian).
Aguyoh JN and Masiunas JB. 2003. Interference of redroot pigweed (Amaranthus retroflexus) with snap beans. Weed Science, 51: 201-207.
Ahemad M and Khan MS. 2011. Functional aspects of plant growth promoting rhizobacteria: recent advancements. Insight Microbiology, 1(3): 39-54.
Ahmed EAE. 1996. Effect of Rhizobium inoculation and nitrogen fertilization, nitrogen fixation on yield of different chickpea cultivars. Ph.D. Thesis, University of Khartoum, Sudan.
Akbari A, Zand E and Mousavi SK. 2010. Evaluation the effect of row space and weed management approaches on biomass, chickpea (Cicer arietinum L.) yield, and yield components in khorramabad dryland conditions. Electronic Journal of Crop Production, 3(3): 1-21. (In Persian).
Akhtar MS and Siddiqui ZA. 2008. Biocontrol of a root-rot disease complex of chickpea by Glomus intraradices, Rhizobium sp. and Pseudomonas straita. Crop Protection, 27: 410-417.
Al-Thahabi SA, Yasin JZ, Abu-Irmaileh BE, Haddad NI and Saxena MC. 1994. Effect of weed removal on productivity of chickpea (Cicer arietinum L.) and lentil (Lens culinaris Med.) in a Mediterranean environment. Journal of Agronomy and Crop Science, 172(5): 333-341.
Avazbeigi S. 2015. The effect of biological and chemical nitrogenous fertilizers on weeds, yield and quality of chickpea (Cicer arietinum L.) in dryland farming. M.Sc. Thesis, Faculty of Agriculture, University of Kurdistan. (In Persian).
Ayaz S, McKenzie BA, Hill GD and McNeil DL. 2004. Variability in yield of four grain legume species in a subhumid temperate environment. II. Yield components. The Journal of Agricultural Science, 142(1): 21-28.
Caliskan S, Ozkaya I, Caliskan ME and Arslan M. 2008. The effect of nitrogen and iron fertilization on growth, yield and fertilizer use efficiency of soybean in Mediterranean-type soil. Field Crops Research, 108(2): 126-132.
Chabot R, Antoun H and Cescas MP. 1996. Growth promotion of maize and lettuce by phosphate-solubilizing Rhizobium leguminosarum biovar. phaseoli. Plant and Soil, 184(2): 311-321.
Cheema MA, Malik MA, Hussain A, Shah SH and Basra AM. 2001. Effects of time and rate of nitrogen and phosphorous application on the growth and the seed and oil yields of canola (Brassica napus L.). Journal of Agronomy and Crop Sciense, 186(2): 103-110.
Elliott DE and Abbott RJ. 2003. Nitrogen fertilizer use on rain-fed pasture in the Mt. Lofty Ranges, South Australia. 1. Pasture mass, composition and nutritive characteristics. Australian Journal of Experimental Agriculture, 43(6): 553-577.
El-Zeiny OAH. 2007. Effect of biofertilizers and root exudates of two weed as a source of natural growth regulators on growth and productivity of bean plants (Phaseolus vulgaris L.). Journal of Agricultural and Biological Science, 3(5): 440-446.
Emenky FAO, Khalaf AS and Salim NM. 2010. Influence of tillage and weed management methods on chickpea (Cicer arietinum L.) yield and yield components. Pakistan Journal of Weed Science Research, 16(2): 189-198.
Fallah S and Pezeshk Poor P. 2009. Effect of plant density and time of weeding on quantitative characteristics of autumn chickpea (Cicer arietinum L.) in Lorestan region. Iranian Journal of Field Crop Science, 40(2): 67-74. (In Persian).
FAO STAT. 2018. Crops. http://faostat3.fao.org/download/Q/QC/E. Accessed 7 February, 2018
Funga A, Ojiewo C, Turoop L and Mwangi G. 2016. Symbiotic effectiveness of elite rhizobia strains nodulating Desi type chickpea (Cicer arietinum L.) varieties. Journal of Plant Sciences, 4(4): 88-94.
Geetha V and Varughese K. 2001. Response of vegetable cowpea to nitrogen and potassium under varying methods of irrigation. Journal of Tropical Agriculture, 39: 111-113.
Ghamari H and Ahmadvand G. 2015. Evaluation of traits of dry bean (Phaseolurs vulgaris L.) under weed interference conditions using Boltzmann model. Journal of Agricultural Science and Sustainable Production, 24(4.1): 91-101. (In Persian).
Ghanbari A and Taheri Mazandarani M. 2003. Effects of planting arrangement and weed control on yield and yield components of red bean (Phaseolus vulgaris L.) cv. Akhtar. Journal of Seed and Plant, 19(1): 37-47. (In Persian).
Ghilavizadeh A, Darzi MT and Haj Seyed-Hadi M. 2013. Effects of biofertilizer and plant density on essential oil content and yield traits of ajowan (Carum copticum). Middle East Journal of Scientific Research, 14(11): 1508-1512. 
Gupta KC, Gupta AK and Saxena R. 2016. Weed management in cowpea [Vigna unguiculata (L.) Wasp.] under rainfed conditions. International Journal of Agricultural Science, 12(2): 238-240.
Heshmatnia M and Armin M. 2016. Effects of weed interference duration on yield and yield components of chickpea (Cicer arietinum) in two different production system. Journal of Crop production, 9(1): 25-47. (In Persian).
Kantar F, Shivakumar BG, Arrese-Igor C, Hafeez FY, González EM, Imran A and Larrainzar E. 2010. Efficient biological nitrogen fixation under warming climates. Pp. 283-306. In: Yadav SS, McNeil DL, Redden R and Patil SA (eds). Climate change and management of cool season grain legume crops. Springer, New York.
Kaushik SS, Rai AK, Sirothia P, Sharma AK and Shukla AK. 2014. Growth, yield and economics of rain fed chickpea (Cicer arietinum L.) as influenced by integrated weed management. Indian Journal of Natural Products and Resources, 5(3): 282-285.
Khaitov B, Kurbonov A, Abdiev A and Adilov M. 2016. Effect of chickpea in association with Rhizobium to crop productivity and soil fertility. Eurasian Journal of Soil Science, 5(2): 105-112.
Khaitov B and Abdiev A. 2018. Performance of chickpea (Cicer arietinum L.) to biofertilizer and nitrogen application in arid condition. Journal of Plant Nutrition, 41(15): 1980-1987.
Khaleghnejhad V and Jabbari F. 2015. Effect of seed inoculation with Rhizobium and plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) on yield and yield components of chickpea in irrigated and rainfed conditions. Journal of Crops Improvement, 16(4): 957-972. (In Persian).
Khan N, Nawaz F, Khan A, Ul Haq N, Ullah S, Khalil AUR, Sohail Liaqat A, Ali M, Shah JA, Ali I and Ali M. 2017. Effect of farmyard manure and Rhizobium inoculation on growth of chickpea (Cicer arietinum L.) variety “karak-03”. Pure and Applied Biology, 6(1): 378-384.
Khorsandi H, Valizadeh-Osalo G, Sadeghzadeh-Ahari D and Farayedi Y. 2016. Study on effects of nitrogen starter and spray fertilizer application differences on chickpea genotype and variety yields and yield components in dryland condition. Iranian Journal of Dryland Agriculture, 4(2): 211- 220. (In Persian).
Knott CM. 1987. A key for stages of development of the pea (Pisum sativum L.). Annals of Applied Biology, 111(1): 233-245.
Kropff MJ and Van Laar HH. 1993. Modeling Crop-Weed Interactions. CAB International, Wallingford, UK.
McKenzie BA and Hill GD. 1995. Growth and yield of two chickpea (Cicer arietinum L.) varieties in Canterbury, New Zealand. New Zealand Journal of Crop and Horticultural Science, 23(4): 467-474.
Meena RS, Meena VS, Meena SK and Verma JP. 2015. The needs of healthy soils for a healthy world. Journal of Cleaner Production, 102: 560-561.
Mekuanint T, Tsehaye Y and Egziabher YG. 2018. Response of two chickpea (Cicer arietinum L.) varieties to rates of blended fertilizer and row spacing at Tselemti district, Northern Ethiopia. Advances in Agriculture, 2018: Article ID 5085163.
Melander B. 1994. Modelling the effects of Elysmus repens (L.) Gould competition on yield of cereals, peas and oilseed rape. Weed Research, 34(2): 99-108.
Melero S, Vanderlinden K, Ruiz JC and Madejon E. 2008. Long-term effect on soil biochemical status of a Vertisol under conservation tillage system in semi-arid Mediterranean conditions. European Journal of Soil Biology, 44(4): 437-442.
Menbari S, Alizadeh-Salte S, Bolandnazar SA and Sarikhani MR. 2018. Effect of potabarvar and Sinorhizobium on morphological characteristics and absorption of some nutrients in fenugreek. Journal of Agricultural Science and Sustainable Production, 28(2): 151-165. (In Persian).
Merga B and Alemu N. 2019. Integrated weed management in chickpea (Cicer arietinum L.). Cogent Food & Agriculture, 5(1): 1620152.
Mohammadi GhR, Javanshir A, Rahimzadeh-Khoie F, Mohammadi A and Zehtab-Salmasi S. 2004. The effect of weed interference on shoot and root growth and harvest index in chickpea. Iranian Journal of Crop Sciences, 6(3): 24-33. (In Persian).
Mohammadi G, Javanshir A, Rahimzadeh-Khooie F, Mohammadi SA and Zehtab-Salmasi S. 2005. Critical period of weed interference in chickpea. Weed Research, 45(1): 57-63.
Mousavi SK, Pezeshkpoor P, Khorgami A and Noori MN. 2009. Effects of supplemental irrigation and crop density on yield, and yield components of Kabuli chickpea cultivars. Iranian Journal of Field Crops Research, 7(2): 657-672. (In Persian).
Mousavi SK. 2010. Chemical weed control in autumn sowing of chickpea (Cicer aretinum L.) at Lorestan province. Iranian Journal of Pulses Research, 1(2): 131-142. (In Persian).
Noorbakhsh F. 2013. Effects of plant density and weed control methods on yield, yield components and weed of chickpea. M. Sc. Thesis, Faculty of Agriculture, Razi University. (In Persian).
Nyoki D and Ndakidemi P. 2016. Effects of rhizobia inoculation, phosphorus and potassium on chlorophyll concentration of soybean grown under maize intercropping system. International Journal of Plant & Soil Science, 13(6): 1-10.
Raei Y, Kordi S, Ghanbari F, Shayan AA, Shahkarami G and Fatahi S. 2015. The effect of Azospirilium bacteria and salicylic acid effects on drought stress tolerance in Ocimum basilicum L. medicinal plant. Advances in Bioresearch, 6(6): 44-53.
Rathod PS, Patil DH and Dodamani BM. 2017. Integrated weed management in chickpea (Cicer arietinum L.) under rainfed conditions of Karnataka, India. Legume Research, 40(3): 580-585.
Ratnam M, Rao AS and Reddy TY. 2011. Integrated weed management in chickpea (Cicer arietinum L.). Indian Journal of Weed Science, 43(1&2): 70-72.
Selosse MA, Baudoin E and Vandenkoornhuyse P. 2004. Symbiotic microorganisms, a key for ecological success and protection of plants. Comptes Rendus Biologies, 327(7): 639-648.
Shadfar MR and Shams K. 2018. Evaluate the effect of biofertilizer and chemical fertilizer on yield and yield components of chick pea (Cicer arietinum L.). Iranian Journal of Biological Sciences, 13(2) 49-63. (In Persian).
Shafiq M, Hassan A, Ahmad N and Rashid A. 1994. Crop yields and nutrient uptake by rain-fed wheat and mungbean as affected by tillage, fertilization, and weeding. Journal of Plant Nutrition, 17(4): 561-577.
Soleimani R and Asgharzadeh A. 2010. Effects of Mesorhizobium inoculation and fertilizer application on yield and yield components of rainfed chickpea. Iranian Journal of Pulses Research, 1(1): 1-8. (In Persian).
Tena W, Wolde-Meskel E and Walley F. 2016. Response of chickpea (Cicer arietinum L.) to inoculation with native and exotic Mesorhizobium strains in Southern Ethiopia. African Journal of Biotechnology, 15(35): 1920-1929.
Tepe I, Erman M, Yergin R and Bükün B. 2011. Critical period of weed control in chickpea under non-irrigated conditions. Turkish Journal of Agriculture and Forestry, 35(5): 525-534.
Togay N, Togay Y, Cimrin KM and Turan M. 2008. Effect of Rhizobium inoculation, sulfur and phosphorus applications on yield, yield components and nutrient uptake in chickpea (Cicer aretinum L.). African Journal of Biotechnology, 7(6): 776-782.
Werner D and Newton WE. 2005. Nitrogen Fixation in Agriculture, Forestry, Ecology, and Environment. New York, Springer.
Wolde-Meskel E, Heerwaarden JV, Abdulkadir B, Kassa S, Aliyi I, Degefu T, Wakweya K, Kanampiu F and Giller KE. 2018. Additive yield response of chickpea (Cicer arietinum L.) to rhizobium inoculation and phosphorus fertilizer across smallholder farms in Ethiopia. Agriculture, Ecosystems & Environment, 261: 144-152.
Yadav J, Verma JP, Rajak VK and Tiwari KN. 2011. Selection of effective indigenous Rhizobium strain for seed inoculation of chickpea (Cicer aritenium L.) production. Bacteriology Journal, 1(1): 24-30.
Zheng YM, Ding YF, Wang QS, Li GH, Wu H, Yuan Q, Wang HZ and Wang SH. 2007. Effect of nitrogen applied before transplanting on NUE in rice. Agricultural Sciences in China, 6(7): 842-848.