بازتاب سویا به مقدار کاربرد نیتروژن در سیستم‌های تغذیه‌ای متداول، آلی و تلفیقی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس

2 گروه زراعت- دانشگاه تربیت مدرس

3 'گروه زراعت دانشگاه تربیت مدرس

چکیده

چکیده
به منظور بررسی تاثیر سیستم­های تغذیه­ای و مقادیر مختلف نیتروژن بر برخی صفات کمی و کیفی رقم ویلیامز سویا Glycin max L.) ) ، آزمایشی در سال زراعی 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء شد. در این آزمایش عوامل مورد بررسی شامل سیستم­های تغدیه­ای در سه سطح آلی، تلفیقی و متداول و مقادیر مختلف مصرف نیتروژن در سه سطح 100، 150 و 200 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بودند. در سیستم تغذیه آلی، نیتروژن از منبع کود آلی زئوپونیکس،  در سیستم تغذیه متداول، از کود شیمیائی اوره و در سیستم تغذیه تلفیقی به صورت 50- 50 از دو منبع  کود شیمیائی و آلی مذکور تامین گردید. در این تحقیق عملکرد کمی، اجزای عملکرد و مشخصات کیفی دانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشرین عملکرد دانه (5650 کیلوگرم در هکتار)  تحت سیستم تغذیه تلفیقی و کمترین عملکرد دانه( 2617 کیلوگرم در هکتار) در سیستم تغذیه آلی حاصل گردید. بالاترین عملکرد روغن نیز(1469 کیلوگرم در هکتار) در ترکیب تیماری سیستم تغذیه تلفیقی و سطح نیتروژن 150 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد روغن (585 کیلوگرم در هکتار) در ترکیب تیماری سیستم تغذیه آلی و سطح نیتروژن 100 کیلوگرم در هکتار بدست آمد.  بررسی تاثیر مقادیر نیتروژن بر عملکرد نیز نشان داد که به موازات افزایش سطح نیتروژن، عملکرد دانه افزایش یافت به نحوی که سطح 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن دارای بیشترین عملکرد دانه(6406 کیلوگرم در هکتار) و سطح 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن دارای کمترین عملکرد دانه(5388 کیلوگرم در هکتار) بود. به این ترتیب کاربرد سیستم تغذیه تلفیقی به همراه کاربرد میران 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن در تغذیه گیاه سویا در شرایط عدم تلقیح باکتری رایزوبیوم، علاوه بر کاهش چشمگیر در مصرف کودهای شیمیائی و توسعه کشاورزی پایدار، سبب افزایش عملکرد کمی و کیفی در سویا و افزایش کارائی مصرف نیتروژن­ در این گیاه می­گردد. 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Soybean Response to Nitrogen Application Rates in Conventional, Organic and Integrated Fertilizing System

نویسندگان [English]

  • AH Rafiei 1
  • M Aghaalikhani 2
  • SAM Modares Sanavy 3
چکیده [English]

Abstract
In order to study the effect of different nutrition systems and nitrogen rates on some quantitative and qualitative traits of soybean (Glycine max (L.) Merill var Williams) grain yield, a field experiment was conducted at Research Farm of Tarbiat Modares University on 2010 growth season. Factorial arrangement of treatments was arranged within RCBD with three replications. The experimental factors were different nutrition systems (Organic, Integrated, Conventional) and nitrogen rates (100, 150 and 200 kg/ha). In organic and conventional systems, nitrogen were obtained the form of zeoponix and urea, respectively. The results showed that the highest grain yield (5650 kg/ha) obtained from integrated nutrition system and in contrast, organic nutrition system produced the lowest grain yield (2617 kg/ha). The highest oil yield (1469 kg/ha) was obtained under interaction of integrated nutrition system and 150 kg/ha nitrogen and lowest oil yield (585 kg/ha) was produced with 100 kg/ha nitrogen in the organic nutrition system. Regarding to the effect of N rates on soybean grain yield, the grain yield increased by increasing the nitrogen rate in such a manner, amount of 200 kgN.ha-1 obtained the highest yield(4780 kg/ha) and application of 100 kgN.ha-1 produced lowest yield(3827 kg/ha). According to our finding, application of integrated nutrition system in soybean along using 150 kg/ha nitrogen with no rhyzobiom inoculation, could encourage the sustainable agriculture goals throughout reduced chemical nitrogen and increase soybean grain yield and quality.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key words: Nitrogen
  • Nutrition system
  • Organic Manure
  • Soybean
  • Zeoponix

مقدمه

     سویا با نام علمی ( (Glycine max (L.) Merill به دلیل درصد بالای روغن و پروتئین که به ترتیب 22-18 و 45-35 درصد از وزن دانه را شامل می شود، در بین دانه­های روغنی یک گیاه با ارزش و راهبردی برای کشور محسوب  می­گردد. ارقام اصلاح شده سویا دارای میزان پائین اسیدهای چرب اشباع می­باشد که برای سلامتی انسان­ها مناسب­تر می­باشد. از طرفی میزان بالای اسید اولئیک و میزان کم اسید پالمتیک، اسید استئاریک این ارقام، روغن سویا را تبدیل به روغنی مناسب و سالم برای انسان گردانیده  است(برگلاند 2002).

از بین عناصر غذائی، نیتروژن به عنوان یک عنصر پر مصرف و به علت نقش داشتن در ساخت اسیدهای آمینه، آمیدها، نوکلوئوتیدها، نوکلوپروتئین­ها، آنزیم­ها، تقسیم سلولی، افزایش رشد سبزینه‌ای، رشد و توسعه متعادل گیاه، افزایش در شدت رنگ سبز برگ‌ها، افزایش میزان پروتئین‌های گیاهی و افزایش تولید میوه و دانه و ... مهم­ترین و ضروری­ترین عنصر در تغذیه گیاهان می­باشد. از طرفی برای استفاده گیاه زراعی از نور برای تولید بیوماس و متعاقب آن دانه، گیاه  باید ذخیره کافی از نیتروژن را  در برگ­های خود داشته باشد (سالواگیوتی و همکاران 2008) که این امر مستلزم فراهم نمودن نیتروژن قابل دسترس در مزرعه می­باشد.

تامین عناصر غذائی گیاهان به سه روش کاربرد کودهای شیمیائی، آلی و بیولوژیک امکان پذیر است. در زمینه تغذیه گیاهی، درصورتی که فقط از کودهای شیمیائی برای تهیه احتیاجات گیاه استفاده شود، به آن سیستم تغذیه متداول گفته می شود و در صورت استفاده از کودهای آلی و بیولوژیک تحت عنوان سیستم تغذیه ارگانیک[1] شناخته می شود و در صورت کاربرد توام  دو روش بالا به آن سیستم تغذیه تلفیقی گفته می شود. به رغم سهولت کاربرد کودها و سموم شیمیائی، امروزه استفاده از کشاورزی متداول سبب بروز مشکلات متعددی از قبیل آلوده  شدن محیط زیست و آب­های زیرزمینی، فرسایش خاک، ایجاد بیماری­های گوناگون در انسان و کاهش کیفیت مواد غذائی گردیده است، از این رو حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک که سبب حفظ محیط زیست، منابع طبیعی، سلامت انسان و ارتقای کیفیت محصولات می گردد امری اجتناب ناپذیر می باشد (برگلاند 2002،  اهدایی و  وینز 2001).

در کشاورزی ارگانیک برای دستیابی به حداکثر حاصلخیزی ممکن خاک، بیشتر بر کودهای زیستی، تناوب زراعی، بقایای گیاهی، کودهای حیوانی، گیاهان بقولات، کود سبز و بقایای آلی خارج از مزرعه تاکید می­شود (اورهان و  همکاران 2006). از آنجائی که رسیدن به کشاورزی ارگانیک به مرور زمان قابل دسترسی می­باشد، در نتیجه در نظر گرفتن یک دوره گذار از کشاورزی متداول به ارگانیک به نام کشاورزی تلفیقی اجتناب ناپدیر است. به طورکلی کاربرد مدیریت تغذیه تلفیقی از روش­های مؤثر برای بهبود تولید گیاهان زراعی ازجنبه کیفی وکمی می­باشد که با کاهش مصرف کودهای شیمیائی، موجبات امنیت و پایداری محیط زیست فراهم می­شود (اکبری 1387). به عبارتی کشاورزی تلفیقی میزان عناصر مورد نیاز گیاهان را مانند کشاورزی متداول برای گیاه فراهم نموده و تولید را در حد بالاتری حفظ کرده و از طرفی سبب ارتقاء کیفیت منابع  می گردد (دادهیچ و همکاران 2011).

یکی از انواع کودهای آلی که به تازگی مطرح گردیده، کود زئوپونیکس است که ترکیبی از کود مرغی و زئولیت می باشد. کود مرغی نسبت به سایر کودهای آلی حیوانی دارای درصد بالای نیتروژن می­باشد. از طرفی به علت این که زمین­های تحت مدیریت کشاورزی متداول دارای وضعیت زیستی ضعیفی هستند، بنابراین سرعت تجزیه مواد آلی درآن­ها پایین است و از آنجا که کود مرغی در مقایسه با دیگر انواع کود آلی از قابلیت و سرعت تجزیه بالاتری برخوردار است، درنتیجه دوره انتقالی ازکشاورزی متداول به کشاورزی ارگانیک با این کود کوتاه­تر خواهد بود (فلاح 1385). اخیرا زئولیت­ها به عنوان موادی که به منظور جلوگیری از شتشوی نیتروژن و افزایش کارائی کودها به کار می­روند مورد توجه قرار گرفته­اند. زئولیت­ها به عنوان موادی کاملا طبیعی با توجه به ویژگی منحصر به فردشان از قبیل قابلیت تبادل کاتیونی بالا(حدود 200 الی 300 و در بعضی از گونه­ها تا 500 میلی اکی والان در 100 گرم) و همچنین توانائی جذب انتخابی کاتیون­های مفید مانند آمونیوم وآزادسازی کنترل شده آن­ها می­توانند اثرگذاری کودهای شیمیائی را افزایش دهند (غلامحسینی 1387).

 استفاده از رابطه همزیستی سویا با باکتری رایزوبیوم از مناسب­ترین راهکارها برای تامین بخش زیادی از نیتروژن مورد نیاز این گیاه می­باشد و جزء اصول اولیه کشاورزی ارگانیک می­باشد. از مزایای استفاده از این رابطه بالقوه می­توان به نکاتی مانند عدم ایجاد آلودگی در محیط زیست، قیمت ارزان، کاربرد آسان و ...  اشاره کرد. اما مسئله این است که به دلایلی از این توانائی به خوبی بهره برداری نمی­شود. برای مثال لیندمن و گلاور(2003) گزارش گردند در صورتی که در یک زمین برای اولین بار سویای تلقیح شده با باکتری کشت شود امکان عدم گره بندی به دلیل کمبود باکتری­های بومی وجود دارد. همچنین رحمانی و صالح راستین(1381) اعلام کردند که انجام و کارائی فرآیند تثبیت نیتروژن در گیاهان بقولات از جمله سویا، به رقم، سویه باکتری همزیست و عوامل محیطی بستگی دارد. از این رو هر گونه تنش محیطی مانند تنش خشکی، شوری، دما(پایین و بالا)، سموم کشاورزی، غرقاب، کمبود یا زیادی عناصر غذائی، مواد آللوپاتیک و .... می­توانند تثبیت نیتروژن را به شدت کاهش داده و یا کلا مختل نمایند.

تحقیق حاضر به منظور بررسی بازتاب عملکرد کمی و کیفی سویا به مقدار نیتروژن در سه سیستم تغذیه­ای ارگانیک، تلفیقی و متداول انجام شده است و درستی فرضیه حفظ عملکرد بالای سویا از طریق مصرف نیتروژن کمتر در سیستم تغذیه تلفیقی به عنوان یکی از اهداف اصلی مورد بررسی قرار گرفته است.

 

مواد و روش­ها

آزمایش در تابستان سال زراعی  1389 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس واقع در 16 کیلومتری غرب تهران با مختصات جغرافیائی 35 درجه و 44 دقیقه عرض شمالی و 51 درجه و 10 دقیقه طول شرقی و ارتفاع 1352 متر از سطح دریا اجراء شد. قبل از اجرای آزمایش به منظور تعیین ویژگی­های فیزیکی و شیمیائی خاک محل آزمایش، به صورت تصادفی از شش نقطه مزرعه به عمق 0 تا 30 سانتی متری خاک نمونه برداری گردید و پس از تهیه نمونه مرکب به آزمایشگاه ارسال گردید. خاک محل آزمایش از نظر بافت جزو اراضی سبک با بافت لوم شنی بود که دارای ظرفیت تبادل کاتیونی و ظرفیت آبگیری پایین می­باشد. سایر ویژگی­های فیزیکی و شیمیائی خاک محل آزمایش در جدول 2 ارائه شده است. گیاه قبلی کاشته شده در زمین محل آزمایش کلزا بوده و قبل از آن مزرعه به صورت نکاشت قرار داشت.

کود شیمیائی مورد استفاده در این آزمایش، اوره با 46 درصد نیتروژن بود و  به عنوان کود آلی از زئوپونیکس استفاده شد. این ماده ترکیبی از کود مرغی و زئولیت می­باشد و از بستر یک واحد مرغداری جمع آوری گردید که مشخصات آن در جدول 3 آورده شده است. زئولیت به کار رفته در کود آلی از نوع کلینوپتیلولیت بوده و به نسبت 60-40 با کود مرغی مخلوط گردیده بود.

آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. عوامل مورد بررسی شامل نوع تغذیه گیاه در سه سطح روش شیمیائی(M1)، ارگانیک(M2) و تلفیقی(M3) و عامل دوم مقدار نیتروژن مصرفی در سه سطح 100(N100)، 150(N150) و200(N200) کیلوگرم در هکتار بود. شایان ذکر است انتخاب این مقادیر بر اساس نیاز بالای سویا به این عنصر و فقدان سوش­های مناسب باکتری­های تثبیت کننده نیتروژن در خاک مزرعه، بود. مقادیر نیتروژن از منابع مختلف بر اساس درصد نیتروژن موجود در کودها و میزان نیاز گیاه سویا به نیتروژن طراحی شده است که میزان دقیق کاربرد هر کدام از کودها در جدول شماره 3 آورده شده است. کودآلی در واحدهای آزمایشی مربوطه قبل از کاشت با خاک  مخلوط گردید و نظر به حلالیت فراوان کودهای نیتروژنی(اوره و نیترات آمونیوم) و توسعه محدود ریشه محصولات زراعی در اوایل زمان کاشت، کود شیمیائی در تیمارهای مربوطه به صورت تقسیط شده در دو مرحله حساس گیاه از نظر گسترش ریشه برای جذب مناسب این عنصر، و همچنین مرحله مناسب نیاز به نیتروژن اعمال گردید. اولین نوبت در مرحله قبل از گلدهی و مرحله دوم در زمان پر شدن دانه به کرت­ها اضافه گردید. لازم به ذکر است با توجه به موانع متعدد ذکر شده در مورد استفاده از رابطه همزیستی سویا و باکتری رایزوبیوم و عدم کشت قبلی سویا در زمین محل اجرای آزمایش مقادیر کود نیتروژن مبتنی بر پیش بینی عدم تلقیح تعیین گردید. ضمنا پیش بینی محقق درست بود زیرا در تیمار مشاهده­ای بدون مصرف کود نیز هیچ گونه گره تثبیت نیتروژن تشکیل نشد. در این آزمایش بذر رقم ویلیامز به صورت  تاخیری در تاریخ 24 تیرماه کشت گردید. در هر واحد آزمایشی پنج ردیف کاشت به طول 20/3 متر  در نظر گرفته شد و با توجه به کاشت تاخیری، فصل رشد کوتاه و گزارش­های بررسی شده، فاصله ردیف­ها از یکدیگر 25 سانتی متر و فاصله بوته­ها روی خط کاشت 20 سانتی متر بود. انجام آبیاری نیز با توجه به بافت سبک خاک و گرمای هوا و مرحله رشد گیاه در فواصل مورد نیاز انجام پذیرفت. همچنین به منظور جلوگیری از تداخل اثر علفکش­­ها، کنترل علف­های هرز به صورت وجین دستی انجام گرفت. برداشت محصول در تاریخ اول آبان انجام پذیرفت. ابتدا 10 بوته برای اندازه گیری اجزای عملکرد برداشت گردید و سپس یرای محاسبه عملکرد کل، بوته­های سویا از سطحی معادل 5/1 متر مربع از ردیف­های میانی برداشت و عملکرد دانه با رطوبت  13 درصد محاسبه گردید. تجزیه آماری و مقایسه میانگین­ها با استفاده از برنامه SAS انجام شد و کرت­های گمشده نیز با استفاده از همین برنامه محاسبه گردید. نمودارها نیز با استفاده از برنامه EXCEL رسم گردید. مقایسات میانگین نیز با استفاده از روش LSD انجام پذیرفت.

 

نتایج و بحث

عملکرددانه

  تجزیه آماری داده­ها نشان می­دهد که تاثیر روش­های مختلف تغذیه و مقادیر مختلف نیتروژن بر عملکرد دانه سویا معنی دار می­باشد(جدول3)، به طوری که بیشترین میزان عملکرد دانه(5650 کیلوگرم در هکتار) در سیستم تغذیه تلفیقی بدست آمد. این تیمار نسبت به روش تغذیه شیمیائی و سیستم تغذیه آلی به ترتیب 16 و  50 درصد افزایش در عملکرد دانه ایجاد کرد(شکل 1).

  افزایش عملکرد در سیستم تغذیه تلفیقی را می­توان به فراهمی بیشتر عناصر غذائی بویژه نیتروژن در طول فصل(به دلیل آزادسازی تدریجی عناصر غذائی از کود آلی) و بهبود خصوصیات فیزیکی و بیولوژیک خاک نسبت داد. علاوه بر این موارد که بر سیستم تغذیه آلی نیز مترتب می­باشد، اضافه نمودن نیتروژن معدنی به گیاه در شرایط حساس رشد(مانند ورود به فاز زایشی) به عنوان عامل برتری تیمار تلفیقی در نظر گرفته می­شود. در این باره جون- هوا و همکاران (2010) اعلام کردند که عملکرد دانه ارتباط مستقیمی با ذخیره مواد فتوسنتزی در بافت­های رویشی گیاه و انتقال مجدد آن به دانه­ها دارد. با توجه به مناسب­تر بودن فتوسنتز در طول فصل رشد به دلایل ذکر شده در سیستم تلفیقی و ذخیره آن در بافت­های گیاه، این عامل از عوامل افزایش عملکرد در سیستم تلفیقی محسوب می­شود. کاهش عملکرد در سیستم آلی نسبت به سایر تیمارها را نیز می­توان به افزایش فعالیت میکروارگانیسم­ها در خاک به واسطه افزایش کربن خاک و افزایش نسبت کربن به نیتروژن و در نتیجه مصرف نیتروژن معدنی موجود، آزادسازی آهسته نیتروژن نسبت داد. کمتر بودن عملکرد در سیستم شیمیائی نسبت به تلفیقی نیز به دلیل شستشوی نیتروژن معدنی از خاک و عدم کافی بودن عناصر توسط سایر محققین نیز تایید گردیده است (باندیوپادایا و همکاران 2010، باتاچاریا و همکاران 2008؛ مینگ-گنگ و همکاران  2008). 

 

 

 

             


 

 

 

 

 

 


 

مقایسه میانگین­ها تحت تاثیر مقادیر مختلف نیتروژن(شکل 2) نشان داد که به موازات افزایش مقدار نیتروژن، عملکرد نیز افزایش پیدا کرد اما افزایش نیتروژن بیش از 150 کیلوگرم در هکتار افزایش معنی داری در عملکرد ایجاد نکرد. در توجیه افزایش 16 درصدی عملکرد در تیمار 200 کیلوگرم در مقایسه با 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن باید به نقش مهم نیتروژن در گیاه اشاره نمود. این عنصر به علت حضور در ساختمان کلروفیل سبب افزایش رشد سبزینه­ای و بافت­های فتوسنتز کننده گیاه مانند برگ­ها و افزایش LAI می­گردد. همچنین با افزایش فتوسنتز و تولید اسیملات­ها سبب افزایش عملکرد گیاه می­گردد. منصوری فر و همکاران(2010) یکی از دلایل افزایش عملکرد به موازات مصرف بیشتر نیتروژن را افزایش میزان کلروفیل در برگ گیاهان ذکر کردند. همچنین به علت نفش نیتروژن در ساختار اسیدهای آمینه و پروتئین­ها و نقش حیاتی پروتئین­ها در گیاه، فزونی نیتروژن سبب افزایش عملکرد دانه گیاه سویا در این آزمایش گردید. در این باره  چاندل و همکاران(2010) گزارش کردند که افزایش میزان نیتروژن در اطراف محیط ریشه سبب افزایش جذب نیتروژن توسط گیاه می­گردد.  نتیجه بدست آمده با نتایج گزارش شده توسط سایر محققان در این زمینه مطابقت دارد(گان و همکاران 2003، کامکار و همکاران 2011، موزر و همکاران 2006، ری و همکاران  2006).

عملکردبیولوژیک

   نتایج تجزیه واریانس بیانگر آن است که سیستم­های تغذیه­ای در سطح احتمال یک درصد و مقادیر نیتروژن در سطح پنج درصد بر عملکرد بیولوژیک سویا تاثیر معنی دار داشته­اند. همچنین اثر متقابل سیستم تغذیه و مقدار  نیتروژن نیز بر این صفت معنی­دار  شد (جدول 3) ÷.ترکیب تیماری M3N150(150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن در سیستم تلفیقی) دارای بیشترین و تیمار)M2N100100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن در سیستم آلی) دارای کمترین میزان عملکرد بیولوژیک بود (شکل 3). به نظر می­رسد در سیستم تغذیه تلفیقی تامین نیمی از مقدار نیتروژن مصرفی از منبع آلی سبب بهبود شرایط فیزیکی خاک و فراهمی عناصر در طول رشد گردیده است. از طرفی میزان نیتروژن در این سیستم نیاز گیاه را بر طرف ساخته و هیچ گونه مسمومیت ناشی از بیشبود نیتروژن در گیاه مشاهده نگردیده است. گزارش سالواگیوتی و همکاران(2008) نیز حاکی از آن است که گیاهان برای تولید بیوماس و عملکرد نیاز به ذخیره مناسب نیتروژن در بافت­های خود دارند. با توجه به این نکته بدیهی است هر عاملی که سبب فراهمی بیشتر نیتروژن برای گیاه گردد، عملکرد بیولوژیک گیاه را افزایش می­دهد. یافته­های این بخش از تحقیق در توافق با گزارش­های متعددی می­باشد. از جمله گزارش آلبیزارو و همکاران(2010) در گیاه گندم و جو، قیصری و همکاران(2009) در گیاه ذرت و اهدائی و وینز(2001) در گیاه گندم دوروم نیز حاکی از افزایش عملکرد بیولوژیک گیاهان زراعی به موازات مصرف نیتروژن بیشتر می­باشد.  بی­تردید نقش مهم و اساسی عنصر نیتروژن در ساختار کلروفیل و نقش آن در افزایش رشد گیاه در این تفسیر موثر است. در نتیجه کاربرد بیشتر آن در محدوده نیاز گیاه، سبب تحریک رشد و افزایش عملکرد بیولوژیک می­گردد. با توجه به این نکته که در ترکیب تیماری M3N150 به دلیل کاهش آبشوئی و فراهمی مناسب نیتروژن در طول فصل رشد نیتروژن بیشتری برای گیاه فراهم می­شود، می­توان انتظار داشت که این عامل نیز در افزایش وزن بیولوژیک گیاه موثر بوده است. با همین استدلال می­توان پذیرفت که کمبود عناصر غذائی بویژه نیتروژن در  پایین­تر از سطح نیاز گیاه و ایجاد اثر مضاعف در کاهش فراهمی نیتروژن در تیمار M2N100، با تحت تاثیر قرار دادن رشد رویشی سبب کاهش عملکرد بیولوژیک گردیده است.

شاخصبرداشت

در بررسی­های آماری نشان داده شد که تاثیر سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن بر شاخص برداشت در سطح یک درصد معنی­دار می­باشد(جدول شماره 4). بر اساس مقایسه میانگین­ها(جدول 4) در بین سیستم­های تغذیه، تیمار تغذیه تلفیقی بیشترین شاخص برداشت(67 درصد) را برای سویا ایجاد کرد که نسبت به سیستم تغذیه آلی و شیمیائی به ترتیب هفت و سه درصد برتری داشت. با توجه به مفهوم شاخص برداشت، هر عاملی که سبب بیشتر شدن عملکرد دانه نسبت به وزن خشک کل گیاه گردد سبب افزایش این شاخص می­گردد که خود نشان دهنده تخصیص مناسب­تر مواد فتوسنتزی و عناصر غذائی به دانه می­باشد. برتری سیستم تغذیه تلفیقی در شاخص برداشت به فراهمی مناسب و متعادل عناصر غذائی در طول فصل رشد بویژه در فاز زایشی و رشد متعادل گیاه نسبت داده می­شود.

  این در حالی است که سیستم تغذیه شیمیائی در این آزمایش از نظر تامین نیتروژن در شرایط مناسب قرار دارد و سیستم تغذیه آلی نیز با وجود فراهم نمودن متعادل عناصر برای گیاه از نظر فراهم نمودن مقادیر کافی نیتروژن به علت پر مصرف بودن این عنصر با مشکل مواجه است و رشد متعادل گیاه در این شرایط بوجود نمی­آید. شایان ذکر است انتقال مجدد مواد ذخیره شده در دوره رشد رویشی به سمت دانه­ها با وجود کم بودن آن نسبت به فتوسنتز کل نیز می­تواند فزونی شاخص برداشت را به دنبال داشته باشد. افزایش شاخص برداشت تحت تاثیر سیستم­ تغذیه تلفیقی توسط سایر محققین تایید گردیده است (ری و همکاران، 2006؛ شاه و همکاران، 2009).

  در بررسی مقایسه میانگین تاثیر مقادیر مختلف نیتروژن مشاهده می­گردد که کاربرد 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بیشترین شاخص برداشت را ایجاد کرد (جدول 4). با افزایش سطح نیتروژن، این عنصر به میزان کافی در اختیار گیاه زراعی قرار می­گیرد که این مسئله سبب رشد مناسب­ و افزایش عملکرد دانه نسبت به وزن خشک گیاه می­گردد و در نتیجه شاخص برداشت افزایش پیدا می­کند. در این باره ایزدی و امام(1389) گزارش کردند که با افزایش سطح نیتروژن و افزایش دسترسی بوته­های گیاه ذرت به نیتروژن، سهم بیشتری از مواد پرورده به دانه­ها اختصاص یافت و در نتیجه شاخص برداشت افزایش پیدا کرد.  همچنین این عوامل به علت افزایش بافت­های فتوسنتزی و فتوسنتز گیاه، سبب افزایش ذخیره گیاه و در نتیجه افزایش بازگشت مجدد در گیاه می­گردد که این امر می­تواند سبب افزایش نسبت عملکرد اقتصادی به عملکرد بیولوژیک گردد. نتایج بدست آمده با گزارش­های سایر محققین همخوانی دارد (خلیق و همکاران 2009، رتک و همکاران 2005،  وجید و همکاران 2007).

تعداد نیام در متر مربع

  نتایج تجزیه واریانس بیانگر این می­باشد که سیستم­های تغذیه و بر همکنش سیستم تغذیه و مقادیر نیتروژن تاثیر معنی داری بر تعداد نیام داشته­اند(جدول 3). بر اساس شکل شماره چهار، بیشترین تعداد نیام در واحد سطح در تیمار M3N150 مشاهده گردیده است که نسبت به تیمار آلی(M2N150) ، 32 درصد بیشتر می­باشد. بر این اساس در روش تلفیقی می­توان با مقدار نیتروژن کمتر عملکرد بالا را حفظ نمود.

  در این باره دانشمند و همکاران(1387) گزارش کردند که با افزایش نیتروژن تعداد نیام در بوته افزایش یافت. آن­­­ها بیان کردند که تنش رطوبتی وتغذیه­ای، بیشترین تأثیر خود را روی عدم تلقیح گل­ها و یا ریزش آن­ها دارند، آنچنان که در طول اجرای آزمایش ریزش شدید گل­ها و عدم تلقیح گل­ها در شرایط عدم مصرف نیتروژن مشاهده گردید. طی همین گزارش اعلام شد که کمبود نیتروژن سبب گردید که تعداد تخمک کمتری تشکیل شود وبدینوسیله سبب کاهش تعداد خورجین و دانه در خورجین گردید.

تعداددانهدر نیام

   اثر مقدار نیتروژن بر تعداد دانه در نیام معنی دار بود(جدول3). همان طور که در جدول شماره چهار ملاحظه می­شود، به موازات افزایش سطح نیتروژن تعداد دانه در نیام نیز افزایش پیدا کرده است به طوری که سطح 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن دارای بالاترین تعداد دانه در نیام بود. به نظر می­رسد روش اعمال کود نیتروژن به صورت سرک و فرم رشد نامحدود رقم ویلیامز موجب بهبود کارائی مصرف نیتروژن و تولید تعداد دانه در نیام بیشتری شده است. در بعضی از گزارش­ها  اعلام گردیده است که با افرایش میزان نیتروژن تعداد نیام در واحد سطح افزایش پیدا نموده و متعاقب آن در اواخر فصل رشد به علت افزایش مخزن و همچنین ریزش برگ­ها و در نتیجه محدودیت در انجام فتوسنتز، تعداد دانه در نیام کاهش پیدا نموده است. در این آزمایش اولا مرحله دوم اعمال کود نیتروژن در مرحله پر شدن دانه می­باشد و به همین علت گیاه در اواخر فصل رشد و مرحله حساس پر شدن دانه نیز با کمبودی از نظر نیتروژن به عنوان عنصری کلیدی در گیاه مواجه نبوده است. همچنین به دلیل ویژگی رشد نامحدود رقم به کار رفته، گیاه از نظر ایجاد برگ و بافت­های فتوسنتزی و فراهم نمودن اسیمیلات برای تامین مخازن دچار محدودیتی نگردیده است. همچنین وجود نیتروژن کافی در این مرحله نیز سبب عدم القاء محدودیت به گیاه برای تولید بافت­های فتوسنتزی و انجام فتوسنتز گردیده است. در ضمن به این عوامل نیز می­توان ذخیره مناسب­ کربوهیدرات­ها در گیاه در طول فصل رشد و در نتیجه انتقال مجدد بهتر را نیز اضافه نمود. دانشمند و همکاران(1387) نیز افزایش تعداد دانه در نیام را با افزایش میزان نیتروژن متناسب دانسته­اند.

وزنهزاردانه

    طبق جدول 3، وزن هزار دانه در سیستم­های مختلف تغذیه و مقادیر نیتروژن از لحاظ آماری در سطح احتمال یک درصد دارای تفاوت معنی­داری می­باشد. بیشترین وزن هزار دانه در سیستم تغذیه تلفیقی و کمترین میزان آن در سیستم تغذیه آلی مشاهده شد(جدول 4). وزن هزاردانه در سیستم تغذیه تلفیقی نسبت به سیستم­های تغذیه آلی و شیمیائی به ترتیب 40 و 6 درصد بیشتر می­باشد. این افزایش در وزن هزاردانه تحت تاثیر تیمار تلفیقی نیز به علت فراهمی مناسب عناصر غذائی در طول زمان می­باشد به نحوی که گیاه در سراسر فصل رشد نه دچار محدودیت از حیث عناصر مورد نیاز می­گردد (فراهم بودن سایر عناصر غذائی به غیر از نیتروژن نیز در آزمایش خاک، جداول شماره 1و2، تایید شده است) و نه دچار سمیت ناشی از غلظت بالای عناصر غذائی می­گردد که علت آن همان طور که قبلا ذکر گردید به دلیل خواص منحصر به فرد و مطلوب کود دامی و زئولیت می­باشد. در کنار این مزیت می­توان مزایایی چون بهبود شرایط بیولوژیک خاک توسط مواد آلی و همچنین اضافه نمودن میزان مناسبی از نیتروژن محلول به خاک در مراحل حساس رشد گیاه را نیز ذکر نمود (دانشمند و همکاران 1387، ال- تابت 2006، منصوری فر و همکاران 2010 ). علت کاهش وزن هزار دانه در سیستم تغذیه شیمیائی نیز می­تواند به علت عدم فراهمی مناسب نیتروژن در سراسر فصل رشد به علت  آیشوئی و عمچنین عدم فراهم بودن سایر عناصر به میزان مطلوب می­باشد. سیسستم تغذیه آلی نیز که دارای کمترین وزن هزار دانه بود به علت کمبود نیتروژن در اول فصل رشد و تثبیت اندک نیتروژن معدنی موجود در خاک در پیکر موجودات زنده به علت افزایش جمعیت این موجودات به واسطه افزایش کربن خاک نتوانست به رشد مطلوب و تولید اندام­های فتوسنتز کننده لازم برای تغذیه دانه­ها دست یابد. این شرایط سبب گردید که رشد گیاه و اندام­ها فتوسنتز کننده کاهش یافته و در دوره پر شدن دانه با کاهش فتوسنتز جاری و انتقال مجدد مواد ذخیره شده، موجبات کاهش وزن هزار دانه فراهم آید. یافته­های بدست آمده با نتایج سایر محققان در این زمینه (افتیمیادو و همکاران 2010، پرساد و همکاران 2002) دارای مطابقت می­باشد. از جمله موانعی که سبب کاهش عملکرد و وزن هزار دانه در گیاهان زراعی می­گردد کاهش نیتروژن در اواخر فصل رشد می­باشد. کمبود این عنصر سبب پیری زودرس برگ­ها به عنوان اصلی­ترین منبع فتوسنتز کننده و ریزش برگ­ها و در نتیجه کاهش شاخص سطح یرگ و کاهش دوام سطح برگ در اواخر فصل رشد که دوره پر شدن دانه­ها نیز می­باشد می­گردد. همچنین سپاسخواه و برزگر(2010) بیان کردند که افزایش نیتروژن سبب افزایش وزن هزار دانه و کاهش تعداد دانه­های پوک گردید. همچنین به علت نقش نیتروژن در رشد سبزینه­ای گیاه و اهمیت آن در پایداری اندام­های فتوسنتز کننده، میزان مناسب این عنصر در این آزمایش سبب گردید که در حین پر شدن دانه­­ها نیز فتوسنتز در سطح مناسبی حفظ گردد و در نتیجه پر شدن دانه­ها با شدت بیشتری ادامه یابد که متعاقب آن بیشترین وزن هزار دانه در مقدار نیتروژن 200 کیلوگرم در هکتار مشاهده گردید. این میزان وزن هزار دانه نسبت به کمترین وزن هزار دانه در مقدار  نیتروژن 100 کیلوگرم در هکتار  به میزان 20 درصد افزایش نشان داد (جدول 4). گزارش­های مشابه در این زمینه نشانگر تاثیر افزایش مقدار نیتروژن بر وزن هزار دانه می­باشد (عابدی و همکاران 2010، ال-نخلاوی و بخاشوین 2009، حمیدی و همکاران 2010،  کرم زاده و همکاران 2010).

 

 

 

درصد روغن و پروتئین دانه

    بر اساس تجزیه واریانس (جدول5)، سیستم­های تغذیه، مقدار نیتروژن و اثر متقابل این دو عامل  بر درصد روغن و پروتئین دانه دارای اثر معنی­داری می­باشند. هر چه میزان نیتروژن فراهم شده بالاتر باشد، درصد پروتئین افزایش یافته و درصد روغن دانه کمتر می­شود. در این راستا ری و همکاران(2006) همبستگی منفی بین میزان درصد پروتئین دانه و روغن دانه را گزارش نمودند. از همین رو بیشتر بودن درصد روغن در اثر متقابل M2N150 دراین آزمایش، به علت مقادیر کم نیتروژن فراهمی برای گیاه می­باشد(شکل 5). البته کمتر بودن درصد روغن در اثر متقابل M2N100 را با وجود کمتر بودن نیتروژن آن به علت کمبود بیش از حد نیتروژن و تاثیر آن بر سنتز روغن می­باشد. در این رابطه ال- تابت(2006) نیز مشاهده کرد که افزایش میزان نیتروژن از صفر به 50 کیلوگرم در هکتار سبب افزایش درصد روغن دانه آفتابگردان گردید اما کاربرد مقادیر بالاتر نیتروژن سبب کاهش معنی­دار درصد روغن دانه گردید. ترکیب تیماری M1N200 نیز با توجه به دریافت مقدار زیاد نیتروژن در مرحله پر شدن دانه، دارای کمترین میزان درصد روغن بود.

 

   

شکل 2- تاثیر مقادیر نیتروژن بر عملکرد دانه

ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی دار می باشند.

 

شکل 1- تاثیر سیستم­های تغذیه بر عملکرد دانه

 ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی دار می باشند.

 

منبع تغییرات

درجه آزادی

وزن هزار دانه

تعداد دانه

در نیام

     تعداد

نیام در متر مربع

عملکرد دانه

عملکرد

بیولوژیک

شاخص

برداشت

تکرار

2

1331ns

009/0ns

29490ns

734668 ns

110048 ns

19 ns

سیستم تغذیه

2

30319**

017/0 ns

48509**

17033437**

14482279**

306**

مقدار نیتروژن

2

16532**

097/0*

12476  ns

1823915*

6720113*

53**

سیستم تغذیه× مقدار نیتروژن

4

1043 ns

03/0 ns

33005*

667674 ns

4404391*

19 ns

خطای آزمایشی

16

1794

026/0

5959

378644

1238273

8

C.V.

 

6/15

6/6

10

4/13

5/15

5/4

                   

جدول 3- تجزیه واریانس عملکرد دانه و برخی صفات کمی سویا تحت تاثیر سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن

ns، * و ** به ترتیب غیر معنی­دار، معنی­دار در سطح احتمال 5 درصد و1 درصد

 

 

شکل3- اثر متقابل سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن بر عملکرد بیولوژیک

ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی دار می باشند.

 

 

شکل 4- اثر متقابل سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن بر تعداد نیام در متر مربع

ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی دار می باشند.

جدول 4- مقایسه میانگین شاخص های کمی سویا تحت تاثیر سیستم های تغذیه و مقدار نیتروژن

تیمار

سطوح تیمار

شاخص برداشت

(درصد

تعداد دانه

در نیام

وزن

هزار دانه (گرم)

سیستم تغذیه

 

 

 

 

 

آلی

b55

b34/2

b189

 

تلفیقی

a67

b43/2

a307

مقدار نیتروژن

(کیلوگرم در هکتار)

شیمیایی

a66

a4/2

a292

 

100

b61

b3/2

b247

 

150

b60

b36/2

b228

 

200

a65

a51/2

a 312

 

 

در مقایسه میانگین­ها نیز مشاهده می­گردد که بیشترین درصد پروتئین مربوط به سیستم تغذیه شیمیائی و کمترین میزان آن مربوط به سیستم تغذیه آلی می­باشد(شکل 6).  بیشتر بودن درصد پروتئین در تیمار  M1N200 مربوط به نقش نیتروژن در ساختار پروتئین و زمان اضافه نمودن نیتروژن به خاک می­باشد. با توجه به این که در این ترکیب تیماری مقدار زیادی نیتروژن معدنی و آن هم به صورت قابل جذب در مرحله پر شدن دانه به خاک اضافه گردید، در نتیجه سبب افزایش معنی­داری در درصد پروتئین دانه نسبت به تیمارM2N150  گردید که در این روش میزان نیتروژن کمتری در خاک به صورت محلول وجود دارد.

 

 

 

 

شکل 5- اثر متقابل سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن بر درصدروغن دانه

ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی دار می باشند.

 

 

 

 

شکل 6- اثر متقابل سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن بر درصد پروتئین دانه

ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی دار می باشند.

 

جدول 5- تجزیه واریانس مشخصات کیفی دانه سویا تحت تاثیر سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن

منبع تغییرات

 درجه آزادی 

درصد

روغن

 عملکرد

  روغن

  درصد

 پروتئین

        عملکرد

         پروتئین     

تکرار

2

103/0 ns

14449 ns

6 *           

88787 ns

سیستم تغذیه

2

6/1*

595403** 

37**               

2010273**

مقدار نیتروژن

2

03/1*

124396*

9*               

588021**

سیستم تغذیه× مقدار  نیتروژن

              4

01/1*

108751*

15**                

285490  *

خطای آزمایشی

16

27/0

28532

5/1   

71727

C.V.

 

3/2

4/16

5/3 

3/16

ns،*و ** به ترتیب غیر معنی­دار، معنی­دار در سطح احتمال 5 درصد و1 درصد 0

             

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ب

 

 

 

 

با توجه به توضیحات ذکر شده، ترکیب تیماری M1N200در زمان پر شدن دانه نیتروژن بیشتری حتی نسبت به شرایطی که نیتروژن به صورت تلفیقی در اختیار گیاه قرار داده شده را در دسترس داشته است و همین عامل سبب افزایش جذب این عنصر و تولید بیشتر پروتئین شده است. البته علت دیگر کاهش درصد نیتروژن در تیمار M2N150 افزایش درصد روغن در این شرایط می­باشد که بر اساس گزارش ری و همکاران(2006) همبستگی منفی بین میزان درصد پروتئین دانه و روغن دانه وجود دارد. افزایش درصد پروتئین با افزایش میزان نیتروژن فراهم شده برای گیاه توسط سایر محققان نیز گزارش گردیده است (کیندرد و همکارن 2008،  کی و همکاران  2006).

8- عملکرد روغن و پروتئین دانه

       نتایج تجزیه واریانس بیانگر این است که تاثیرسیستم­های تغذیه، مقدار نیتروژن و اثر متقابل این دو عامل بر عملکرد روغن و عملکرد پروتئین دانه  معنی­دار بود(جدول 5). همان طور که در شکل شماره هفت مشاهده می­گردد، برهمکنش سیستم تغذیه تلفیقی و مقدار نیتروژن 150 کیلوگرم در هکتار(M3N150) بیشترین عملکرد روغن را ایجاد نمود. این امر به تاثیر ماده آلی و زئولیت در جلوگیری از شستشوی نیتروژن که سبب می­شود در مقدار کمتری از مصرف نیتروژن بالاترین عملکرد دانه و متعاقب آن عملکرد روغن حاصل گردد نسبت داده می­شود.

بر اساس آزمایشی کیلی(2004) گزارش کرد که کاربرد میزان 160 کیلوگرم در هکتار نیتروژن سبب افزایش 20درصدی عملکرد روغن دانه آفتابگردان نسبت به شاهد گردید. با توجه به این نکته که عملکرد روغن از حاصلضرب عملکرد دانه در درصد روغن حاصل می­گردد، از این رو با توجه به بیشتر بودن عملکرد در ترکیب تیماری M3N150 (مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن به صورت تلفیقی) و مناسب بودن میزان درصد روغن، بیشترین میزان عملکرد روغن در این شرایط مشاهده می­گردد (شکل 7).

 

 

 

شکل 7- اثر متقابل سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن بر عملکرد روغن دانه

ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی دار می باشند.

 

 

شکل 8- اثر متقابل سیستم­های تغذیه و مقادیر نیتروژن بر عملکردپروتئین دانه

ستون های دارای حرف مشترک بر اساس آزمون مقایسۀ میانگین­ها فاقد اختلاف آماری معنی­دار می باشند. 

 

 

 

 

 

در مورد عملکرد پروتئین نیز باید ذکر شود که از آنجا که این شاخص از حاصلضرب درصد پروتئین درعملکرد دانه بدست می­آید، در نتیجه با توجه به درصد بالای پروتئین و عملکرد بالا در تیمار M3N150که یکی از مهم­ترین دلایل آن فراهم بودن مقادیر مناسب نیتروژن می­باشد، بیشترین میزان عملکرد پروتئین مربوط به این روش تغذیه می­باشد)شکل8). در گزارش لوپز بیلیدو  و همکاران(2001) نیز تاثیر افزایش نیتروژن بر افزایش عملکرد پروتئین تاکید قرار گرفته است.

 

نتیجه گیری کلی

سیستم تغذیه تلفیقی در تمامی صفات مانند عملکرد دانه، وزن هزار دانه ، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک، و.... دارای بالاترین میزان بوده و برتری این سیستم نسبت به سایر روش­های تغذیه مشهود می­باشد. از طرفی تامین نیتروژن گیاه به روش تلفیقی در این آزمایش به معنی به نصف رساندن مصرف کود شیمیائی و کاهش میزان نیتروژن مصرفی به میزان 50 کیلوگرم در هکتار می­باشد. به این ترتیب می­توان انتظار داشت با کاربرد این روش در سطح وسیع کاهش چشمگیری در مصرف کودهای شیمیائی در کشور حاصل می­گردد که خود گامی بلند در راستای حفظ محیط زیست و رسیدن به کشاورزی ارگانیک و پایدار محسوب می­گردد. بدیهی است کاهش مصرف نهاده­های شیمیائی سبب کاهش زیادی در هزینه­های تولید و اقتصادی­تر نمودن فعالیت­های کشاورزی می­گردد. از طرفی در تمامی صفات اثر متقابل سیستم تغذیه تلفیقی با سطح نیتروژن 150 کیلوگرم در هکتار یا دارای بهترین نتیجه بوده و یا این که بدون اختلاف معنی­دار پس از سیستم شیمیائی در رتبه دوم قرار گرفت. این نکته بیانگر این است که با استفاده از سیستم تغذیه تلفیقی و حضور مواد آلی و زئولیت در کنار آن می­توان نیتروژن مصرفی را  بدون کاهش معنی­دار در عملکرد و اجزای عملکرد به میزان قابل توجهی تقلیل داد.



[1]-Organic nutrition                                                   

منابع مورد استفاده
اکبری پ. 1387. اثرات سیستم های مختلف تغذیه­ای(آلی، شیمیائی، تلفیقی) و باکتری های افزاینده رشد(PGPR ) بر صفات کمی و کیفی آفتابگردان. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشگاه تربیت مدرس. 143 صفحه.
ایزدی م ح. و امام ی. 1389. اثر آرایش کاشت، تراکم بوته و سطوح نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دان های رقم سینگل کراس 704. مجله علوم زراعی ایران. جلد دوازدهم، شماره 3، صفحه­های 251-239.
دانشمند ع ر، شیرانی راد ا ح، نورمحمدی ق، زارعی ق و دانشیان ج. 1387. اثر رژیم های آبیاری و مقادیر نیتروژن بر عملکرد دانه و کیفیت دانه دو رقم کلزا. مجله علوم زراعی ایران. جلد دهم، شماره 3، صفحه­های 261-244.
رحمانی. و صالح راستین، ن. 1381. بررسی تحمل به حرارت و تثبیت نیتروژن در سویه­های ریزوبیوم همزیست سویا. مجله علوم آب و خاک. جلد 16، شماره 2. صفحه­های 189- 178.
غلامحسینی م. 1387. تاثیر مقادیر مختلف زئولیت طبیعی و نیتروژن بر رشد و عملکرد دانه کلزا. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشگاه تربیت مدرس. 125 صفحه.
فلاح س. 1385. بررسی اثرات تلفیقی کود مرغی - شیمیایی و نحوه بکار گیری آنها بر خصوصیات خاک و عملکرد ذرت دانه­ای در منطقه لرستان. رساله دکتری زراعت. دانشگاه تربیت مدرس.180 صفحه.
 
Abedi T, Alemzadeh A and Kazemeini, A R. 2010. Effect of organic and inorganic fertilizers on grain yield and protein banding pattern of wheat. Journal of Crop Science  4(6): 384-389.
Albrizio R, Todorovic M, Matic T and Maria Stellacci A. 2010. Comparing the interactive effects of water and nitrogen on durum wheat and barley grown in a Mediterranean environment. Field Crops Research 115: 179–190.
Al-Thabet SS. 2006.  Effect of  plant spacing and nitrogen levels on growth and yield of Sunflower (Helianthus annus L.). J. King Saud Univ Agriculture Science 19 (1): 1-11.
Bandyopadhyay K K, Misra A K, Ghosh P K and Hati K M. 2010. Effect of integrated use of farmyard manure and chemical fertilizers on soil physical properties and productivity of soybean. Soil and Tillage Research 110: 115–125.
Berglund R B. 2002. Soybean production field guide for north dakota and northwestern minnesota. NDSU Extension Service North Dakota Soybean Council Minnesota Soybean Research and Promotion Council. 136 page.
Bhattacharyya R, Kundu S, Prakash V and Gupta H S. 2008. Sustainability under combined application of mineral and organic fertilizers in a rainfed soybean–wheat system of the Indian Himalayas. European Journal Agronomy 28: 33–46.
Caliskan, S., Ozkaya,, I., Caliskan, M. E. and Arslan, M. 2008. The effects of nitrogen and iron fertilization on growth, yield and fertilizer use efficiency of soybean in a Mediterranean-type soil. Field Crops Research 108: 126–132.
Chandel G, Banerjee S, See S, Menna R, Sharma D J and Verulkar S B. 2010. Effects of different nitrogen fertilizer levels and native soil properties on rice grain Fe, Zn and protein contents. Rice Science 17(3): 213−227.
Dadhich S K, Somani L L and Shilpkar D. 2011. Effect of integrated use of fertilizer P, FYM and biofertilizers on soil properties and productivity of soybean – Wheat crop sequence. Journal of Advances in Developmental Research 2 (1): 42-46.
Ehdaei B and Waines J G. 2001. Sowing date and nitrogen rate effects on dry matter and nitrogen partitioning in bread and durum wheat. Field Crops Research 73: 47-61.
Efthimiadou A, Bilalis D , Karkanis A and Williams, B. F. 2010. Combined organic/inorganic fertilization enhance soil quality and increased yield, photosynthesis and sustainability of sweet maize crop. Australian Journal Of Crop Science 4(9): 722-729.
El-Nakhlawy F S and Bakhashwain A A. 2009. Performance of canola (Brassica napus L.) seed yield, yield components and seed quality under the effects of four genotypes and nitrogen fertilizer rates. JKAU: Meterology., Environment. & Arid Land Agriculture, Science 20(2): 33-47.
Gan Y, Stulen I, van Keulen H and Kuiper PJC. 2003. Effect of N fertilizer top-dressing at various reproductive stages on growth, N2 fixation and yield of three soybean (Glycine max (L.) Merr.) genotypes. Field Crops Research 80:147–155.
Gheysari M, Mirlatifi S M, Bannayan M, Homaee M and Hoogenboom G. 2009. Interaction of water and nitrogen on maize grown for silage. Agricultural Water Management,  96: 809 – 821.
Hamidi A, Khodabandeh N and Dabbagh Mohammady-nasab A. 2010. Plant density and nitrogen effects on some traits of maize (Zea mays L.). Plant Ecophysiology 2: 47-52.
Jun-Hua Z, Jian-Li L, Jia-Bao Z, Fu-Tao Z, Ya-Nan C and Wei-Peng, W. 2010. Effects of  nitrogen application rates on translocation of dry matter and nitrogen utilization in rice and wheat. Acta Agronomica Sinica 36(10): 1736–1742.
Kamkar B, Daneshmand A R, Ghooshchi F, Shiranirad A H and Safahani Langeroudi A R. 2011. The effects of irrigation regimes and nitrogen rates on some agronomic traitsof canola under a semiarid environment. Agricultural Water Management 98: 1005–1012.
Karamzadeh A, Mobasser H R, Ramee V and Ghanbari-Malidarreh A.2010. Effects of nitrogen and seed rates on yield and oil content of canola (Brassica napus L.). American-Eurasian Journal Agriculture and Environmental Science 8 (6): 715-721.
Khaliq T, Ahmad A, Hussain A and Ali M A. 2009.  Maize hybrids response to nitrogen rates at multiple locations in semiarid environment. Pak. Journal Botany 41(1): 207-224.
Killi F. 2004. Influence of different nitrogen levels on productivity of oilseed and confection sunflowers (Helianthus annuus L.) under varying plant populations. International Journal of Agriculture and Biology 4: 594–598.
Kindred D R, Tamara M O, Weightman R M, Swanston J S, Agu R C, Brosnan J M and Bradley R S. 2008. Effects of variety and fertiliser nitrogen on alcohol yield, grain yield, starch and protein content, and protein composition of winter wheat. Journal of Cereal Science 48: 46–57.
Lindemann W C and Glover C R. 2003. Nitrogen fixation by legumes. Cooperative extension service college of agriculture and home economics, Guide A-129. Cooperative Extension Service College of Agriculture and Home Economics.
Lopez- Bellido R J and Lopez- Bellido L. 2001. Efficiency of nitrogen in wheat under Mediterranean conditions: effect of tillage, crop rotation an N fertilization. Field Crops Research 71: 310- 46.
Mansouri-Far C, Modarres Sanavy S A M and Saberali  S F. 2010. Maize yield response to deficit irrigation during low-sensitive growth stages and nitrogen rate under semi-arid climatic conditions. Agricultural Water Management 97:12–22.
Ming-gang X, Dong-chu L,  Ju-mei L, Dao-zhu Q, Yagi K and Hosen Y. 2008. Effects of organic manure application with chemical fertilizers on nutrient absorption and yield of rice in hunan of southern china. Agricultural Sciences in China 7(10): 1245-1252.
Moser S B, Feil B, Jampatong S and Stamp P. 2006. Effects of pre-anthesis drought, nitrogen fertilizer rate, and variety on grain yield, yield components, and harvest index of tropical maize. Agricultural Water Management 81: 41–58.
Orhan E, Esitken A, Ercisli S , Turan M  and Sahin F. 2006. Effects of plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) on yield, growth and nutrient contents in organically growing raspberry. Scientia Horticulturae 111: 38–43.
Parsad P V V, Satyanarayana V, Murthy V R K and Boote K J. 2002. Maximizing yields in rice- groundnut cropping sequence through integrated nutrient management. Field Crops Research 75: 9 -21.
Qi  J C, Zhang G P and Zhou M X. 2006. Protein and hordein content in barley seeds as affected by nitrogen level and their relationship to beta-amylase activity. Journal of Cereal Science 43: 102–107.
Rathke G W, Christen O and Diepenbrock W. 2005. Effects of nitrogen source and rate on productivity and quality of winter oilseed rape (Brassica napus L.) grown in different crop rotations. Field Crops Research 94: 103–113.
Ray D J, Fritschi F B and Heatherly L G. 2006. Large applications of fertilizer N at planting affects seed protein and oil concentration and yield in the early soybean production systems. Field Crops Research 99: 67–74.
Salvagiotti F, Cassman K G, Specht JE, Walters D T , Weiss A and Dobermann A. 2008. Nitrogen uptake, fixation and response to fertilizer N in soybeans: A review. Field Crops Research 108: 1–13.
Shah M, Zamir M, Waseem AA and Bin Khalid W. 2009. Growth and Yield Response of Maize (Zea mays L.) to Organic and Inorganic Sources of Nitrogen. Pak. journal. life social Science 7(2):108-111.
Sepaskhah A R and Barzegar M. 2010. Yield, water and nitrogen-use response of rice to zeolite and nitrogen fertilization in a semi-arid environment. Agricultural Water Management  98: 38–44.
Wajid A,  Ghaffar A,  Maqsood M, Hussain K and Nasim W. 2007.  Yield response of maize hybrids to varying nitrogen rates. Agri Science Journal 44(2): 217-220.